دانلود پروژه مقاله مقایسه انواع سیستم های حمل و نقل درون شهری در
یکشنبه 95/4/6 2:48 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله مقایسه انواع سیستم های حمل و نقل درون شهری در word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله مقایسه انواع سیستم های حمل و نقل درون شهری در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله مقایسه انواع سیستم های حمل و نقل درون شهری در word
فصل اول
1-1لوکوموتیو
1-3 سهولت در استفاده
1-4 استفاده از نیروی ماکزیمم در قطار
1-5 انعطاف پذیری
1-6 مزیت قطارهای خود گرانشی
1-7 طبقه بندی لوکوموتیوها
1-8 تحویل اولین موتور لوکوموتیو ملی
فصل دوم
2-1 تراموا
2-2 ترامواها در تاخت و تاز
2-3 گام های اول ترامــوای بدون خط بالاسری و دانـش بهره بردار در
چگونگی مواجهه با این نوآوری
2-4 تفاوت کلی بین تراموا و قطار شهری چیست؟
2-5 تراموا، چاره ترافیک تهران است
فصل سوم
3-1آشنایی با مونوریل
3-2مزایا و معایب
3-3 معایب مونوریل
3-3-1نبود صرفه اقتصادی
3-3-2 ایجاد برخی مشکلات شهری
3-4 مونوریل و حمل و نقل شهری
3-5 خطوط مونوریل دردنیا
3-6 نقشه هایی از مونوریل (Skytrain)
فصل چهارم
4-1 اتوبوس شهری
4-2 تعریف اتوبوس های شهری low-floor
4-3 سامانه اتوبوس تندرو (Bus rapid transit)
4-4 یک اتوبوس سه کابینه در آلمان
4-5 خصوصیات اصلی
نتیجه گیری
منابع
مقدمه
در این پروژه موضوع مورد بحث انواع سیستم های حمل و نقل درونشهری میباشد و محاسن و معایب هر یک از سیستم ها و چگونگی اجرای و نقات ضعف آنها مورد بررسی قرار گرفته است
به طور کلی هدف تمامی سیستم های درون شهری جابجایی مسافر از مکانی از شهر به مکانی دیگز میباشد. با توجه به موقعیت شهر و اهمیت آن و تعداد جمعیت آن میتوان از هر یک از سیستمها به طور مجزا و یا با هم استفاده نمود. مثلا در شهر کوچک و کم جمعیتی مثل اردکان در زمان فعلی نیازی به منوریل یا تراموا نمیباشد و همان اتوبوس هم جوابگو میباشد و در شهر بزرگی مثل تهران با انبوه جمعیت نیاز حتمی به سیستمهای جدید حمل و نقل درون شهری میباشد
1-1لوکوموتیو
سه مدل لوکوموتیو که در شرکت پسیفیک نشنال استرالیا کار میکنند
لوکوموتیو ماشینی کشنده یا وسیله نقلیه ریلی است که واگنها یا قطار به آن متصل میشوند و نیروی محرکه برای آنها ایجاد میکند. واژه لوکوموتیو از واژه لاتین لوکو به معنای از جایی به جای دیگر بهعلاوه واژه قرون وسطایی موتیووس به معنای ایجاد کردن حرکت ساخته شدهاست. بنابراین از ترکیب این دو واژه، واژه موتور لوکوموتیو بهوجود آمدهاست. لوکوموتیوها نیروی حرکتی خود را به دو طریق عمده به دست میآورند. یا با سوخت فسیلی (دیزل) یا با جریان برق کار میکنند. لوکوموتیو خودش باری بر دوش ندارد و وظیفه آن کشیدن قطار بر روی ریل است
1-2قطارهای لوکوموتیودار و قطارهای خود گرانشی
دلایل زیادی برای استفاده سنتی از لوکوموتیو برای تولید نیروی محرکه قطار به جای استفاده از گونه خودروی خودگرانشی در قطار وجود دارد
1-3 سهولت در استفاده
اگر لوکوموتیو از کار افتاد به راحتی با لوکوموتیو دیگری جایگزین میشود
1-4 استفاده از نیروی ماکزیمم در قطار
قطارها با لوکوموتیو جداگانه از نیروی محرکه آنقدر که مورد نیاز است استفاده میکنند
1-5 انعطاف پذیری
وقتی نیاز به لوکوموتیو کوچک تر در قطار باشد، لوکوموتیو کوچک تر با بزرگ تر عوض میشود
تعویض لوکوموتیو فرسوده
وقتی لوکوموتیو فرسوده شد بدون احتیاج به تغییر در سایر قسمتهای قطار، تعویض میشود
1-6 مزیت قطارهای خود گرانشی
بازدهی بالا
عدم نیاز به سر و ته کردن قطار(در مسافرت های برگشتی)
اطمینان از باز نایستادن قطار
امنیت
دریچه سیلندر ولسکارتس در یک لوکوموتیو بخار. در این پویانمایی، رنگ قرمز نشاندهنده بخار زنده واردشونده به سیلندر و رنگ آبی نمایانگر بخار استفاده شده و خروجی از سیلندر است
1-7 طبقه بندی لوکوموتیوها
لوکوموتیو بخار
لوکوموتیو دیزل
لوکوموتیو دیزل هیدرولیک
لکوموتیوهای دیزل هیدرولیک به دو نوع کلی هیدرواستاتیک و هیدرودینامیک تقسیم میگردند. نوع متداول که اغلب در کشورهای اروپایی در عملیات مانور استفاده میگردد سیستم هیدرودینامیک است
لوکوموتیو الکتریکی با توربین گاز
لوکوموتیو الکتریکی
لوکوموتیو مغناطیسی
لوکوموتیو هیبرید
لوکوموتیوهایی که هنوز در مرحله آزمایشی هستند
1-8 تحویل اولین موتور لوکوموتیو ملی
با امضای قرارداد ساخت موتور لوکوموتیو ملی بین راه آهن و وزارت صنایع و معادن مهر 89 اولین لوکوموتیو ملی تحویل می شود.حسن زیاری مدیرعامل راه آهن در این مراسم با بیان اینکه لوکوموتیو یکی از گلوگاه های اصلی راه آهن به شمار می آید، اظهار داشت: «با مشکلاتی که امروز در تاخیر قطارهای مسافربری رو به رو هستیم بسیاری از آنها به کمبود و خرابی لوکوموتیوها در کشور برمی گردد.» وی گفت: «موتور بخش حساس و پیچیده لوکوموتیو است و آنچه هم اکنون استفاده می کنیم، محصول ساخت کشورهای خارجی است.»
زیاری با اشاره به اینکه در حال حاضر قطعات ناچیز لوکوموتیو در داخل کشور ساخته می شود، خاطرنشان کرد: «بیش از90 درصد از قطعات را وارد کشور می کنیم و مسائلی مانند تحریم سبب شده در زمینه خرید قطعات با مشکل برخورد کنیم.»
وی با بیان اینکه در بخش خرید قطعات لوکوموتیو وابستگی های بالایی داریم، گفت: «در حال حاضر حرکت خوبی در تولید قطعات در یک سال گذشته انجام شده اما نیاز به لوکوموتیو و موتور مساله اساسی در کشور به شمار می آید.»
مدیرعامل راه آهن تاکید کرد: «با امضای این قرارداد که با همکاری شرکت دسای وزارت صنایع و معادن انجام می گیرد، شاهد ساخت و طراحی تولید موتور لوکوموتیو خواهیم بود و در زمینه تولید موتور لوکوموتیو دی 87 که از نوع لوکوموتیوهای مانوری هیتاچی است در این زمینه به خودکفایی خواهیم رسید.»
وی تصریح کرد: «تاکنون چهار میلیارد تومان در مطالعات و طراحی اولیه برای ساخت موتور لوکوموتیو ملی هزینه شده و امروز نیز قرارداد خرید 35 دستگاه موتور لوکوموتیو ملی و دی 87 امضا می شود.»
احمد قلعه بانی رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نیز در ادامه این مراسم گفت: «تولید موتور ملی لوکوموتیو مرحله تحقیقاتی خود را پشت سر گذاشته و هم اکنون در مرحله ساخت و تولید قرار گرفته است.»
وی با اشاره به اینکه موتور ملی لوکوموتیو در زمینه های دریایی و نیروگاهی نیز کاربرد دارد، افزود: «تا پایان سال جاری 35 دستگاه از این موتور تحویل شرکت راه آهن کشور می شود.»
وی در واکنش به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه چه ضمانتی وجود دارد شرکت دیزل سنگین ایران (دسا) در تعهدات خود مبنی بر تحویل موتورهای یادشده درست عمل کند، عنوان کرد: «این پروژه با حمایت های دانشگاهی و دولتی به این مرحله رسیده و امیدواریم با کمک مسوولان شرکت دیزل سنگین ایران و شرکت راه آهن به کلیه تعهدات عمل شود.»
قلعه بانی همچنین درباره فعالیت های سازمان گسترش در زمینه تولید صنعتی ساختمان گفت: «سازمان گسترش با همکاری وزارتخانه های تعاون و مسکن و شهرسازی و در قالب طرح مسکن مهر تاکنون حدود70 تفاهمنامه در زمینه احداث کارخانه های تولید مصالح مدرن ساختمانی با بخش خصوصی امضا کرده که برخی از این شرکت ها در مرحله ثبت قرار دارند.»
به گفته قلعه بانی این کارخانه ها قرار است زنجیره تامین مصالح ساختمانی را در کشور به عهده داشته باشند
رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه چه برنامه ای دارید که تولید موتور ملی لوکوموتیو نیز به وضعیت صنعت کشتی سازی دچار نشود، گفت: «این پروژه یکی از پروژه های مهم وزارت صنایع و معادن است که وزیر صنایع بارها بر آن تاکید کردند: «از چند سال پیش این فعالیت را آغاز کرده ایم و امیدواریم در بخش تولید موتور لوکوموتیو موثر واقع شویم.»
وی گفت: «تاکنون نزدیک به شش میلیارد تومان هزینه شده که با این قراردادی که امروز برای ساخت لوکوموتیو ملی امضا می شود، نتایج این تحقیقات به بار می نشیند.»
مراسم امضای قرارداد خرید 35 دستگاه لوکوموتیو ملی دی 87 امضا شد که موضوع این قرارداد فروش 35 دستگاه موتور 12 سیلندر دی 87 به توان نامی هزار کیلووات در شرایط آی اس او 3046 به منظور نصب و راه اندازی روی لوکوموتیو های مانوری هیتاچی است.»
2-1 تراموا

دانلود پروژه مقاله مغالطات در word
یکشنبه 95/4/6 2:48 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله مغالطات در word دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله مغالطات در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله مغالطات در word
چکیده
معناى «مغالطه»
اغراض مغالطه
فایده صناعت مغالطه
موضوع و مواد صناعت مغالطه
اجزاى صناعت مغالطه
الف. اجزاى اصلى
ب. اجزاى خارجى
مغالطات لفظى
الف. مغالطه در لفظ مفرد
ب. مغالطه در لفظ مرکّب
مغالطات معنوى
الف. مغالطه ایهامالانعکاس
ب. مغالطه اخذ ما بالعرض مکان ما بالذات
ج. مغالطه سوء اعتبارالحمل
اول. مغالطه به حسب سور: مغالطه ناشى از عدم توجه به سور بیان شده در قضیه، به قرار ذیل است:
دوم. مغالطه به حسب ربط:
د. مغالطه جمع مسائل متعدد در مسئله واحد
هـ . مغالطه سوءالتألیف
شرایط قیاسهاى اقترانى حملى
الف. شرایط مشترک
ب. شرایط اختصاصى
اول. شکل اول:
الف. شرایط شکل اول به لحاظ صورت:
ب. شرایط شکل اول به لحاظ جهت:
دوم. شکل دوم:
الف. شرایط شکل دوم به لحاظ صورت:
ب. شرایط شکل دوم به لحاظ جهت:
سوم. شکل سوم:
الف. شرایط شکل سوم به لحاظ صورت:
ب. شرایط شکل سوم به لحاظ جهت:
چهارم. شکل چهارم:
شرایط قیاسهاى اقترانى شرطى
شرایط قیاس استثنایى
و. مغالطه سوء التألیف به حسب ماده
شرایط برهان:
شرایط جدل:
ز. مغالطه مصادره به مطلوب
صورت اول: اقامه استدلال براى اثبات یک ادعا:
ح. مغالطه وضع ما لیس بعله عله
L مغالطات عرضى
مغالطه در تصورات
نتیجه
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله مغالطات در word
ـ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، (قم، النشر البلاغه، 1357)، ج 1؛
ـ ـــــ ، الشفاء: المنطق: البرهان، (قاهره، نشر وزارهالتربیه و التعلیم، 1956م)؛
ـ ـــــ ، الشفاء: المنطق، (قم، مکتبه آیهاللّهالعظمى المرعشىالنجفى، 1404 ق)، ج 4؛
ـ ـــــ ، النجاه، چ دوم، (قم، مرتضوى، 1364)؛
ـ ابوالبرکات، ابن علىبن ملکا بغدادى، الکتابالمعتبر فىالحکمه، چ دوم، (اصفهان، دانشگاه اصفهان، 1415 ق)؛
ـ ارموى، محمودبن ابىبکر، شرحالمطالع فىالمنطق، (قم، کتبى نجفى، بىتا)؛
ـ أنیس، ابراهیم، المعجمالوسیط، چ چهاردهم، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1372)، ج 21؛
ـ تفتازانى، سعدالدین، المطوّل، (قم، داورى، بىتا)؛
ـ ـــــ ، مختصرالمعانى، ط الثانیه، (قم، زاهدى، 1363)؛
ـ جوهرى، اسماعیلبن حمّاد، الصحاح، (تهران، امیرى، 1364)، ج 2؛
ـ حلّى، حسنبن یوسف، الجوهرالنضید، ط. الخامسه، (قم، بیدار، 1371)؛
ـ رازى، فخرالدین، لباب الاشارات و التنبیهات، (مصر، مکتبه الکلیات الازهریه، 1986م)؛
ـ ساوى، زینالدین عمربن سهلان، البصائرالنصیریه فى المنطق، تعلیق شیخ محمّد عبده، (قم، منشورات المدرسه الرضویه، بىتا)؛
ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرح المنظومه (قسمالمنطق المسمّى باللئالى المنتظمه)، (تهران، ناب، 1369)، ج 1؛
ـ سلیمانىامیرى، عسکرى، معیار اندیشه (منطق مقدماتى)، (قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1381)؛
ـ سیّاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، چ نهم، (تهران، کتابفروشى اسلام، بىتا)، ج 43؛
ـ شهابى، محمود، رهبر خرد، چ چهارم، (تهران، کتابفروشى خیّام، 1358)؛
ـ شیرازى، قطبالدین، شرح حکمهالاشراق، (قم، بیدار، بىتا)؛
ـ طوسى، اساس الاقتباس، تصحیح محمّدتقى مدرّس رضوى، (تهران، دانشگاه تهران، 1326)؛
ـ غزّالى، ابوحامد، معیارالعلم فى المنطق، (بیروت، دارالکتب العلمیه، 1990 م)؛
ـ فارابى، ابونصر، المنطقیات، (قم، مکتبه آیهاللّهالعظمى المرعشىالنجفى، 1408 ق)، ج 1؛
ـ کاتبى قزوینى، نجمالدین على، الرسالهالشمسیه (فى تحریرالقواعد المنطقیه، لقطبالدین محمّد الرازى)، (قم، بیدار، 1382)؛
ـ مرزبان، بهمنیاربن، التحصیل، چ دوم، (تهران، دانشگاه تهران، 1375)؛
ـ مظفّر، محمّدرضا، المنطق، (بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1980)، ج 31؛
ـ ملّاصدرا، منطق نوین، عبدالحسین مشکوهالدینى، (تهران، آگاه، 1362)؛
ـ هوردرن، ویلیام، راهنماى الهیات پروتستان، طاطه وس میکائلیان، (تهران، علمى و فرهنگى، 1368)؛
چکیده
یکى از بزرگترین خطراتى که اندیشه بشرى را به صورت بسیار جدّى تهدید نموده و وجود آن، سبب زوال و فساد تفکر بشرى مىگردد و آن را از وصول به مقصد والا و نورانى خویش باز مىدارد، «مغالطه در استدلال» است، به ویژه اینکه عدهاى نیز با یادگیرى انواع مغالطات، فکر بشر را به سمت اهداف غیر انسانى خویش سوق مىدهند و روشن است که با تغییر افکار و منحرف شدن آن، کردار و رفتار اشخاص نیز تحت تأثیر آنها، منحرف مىشود. بنابراین، شناسایى انواع مغالطات، در داشتن تفکرى صحیح، لازم و ضرورى است
بدین روى، اندیشمندان متعهد در هر عصرى بر آن شدهاند تا با دقت در استدلالها، مغالطات موجود در آنها را کشف و به صورت مستقل، درباره انواع مغالطات بحث نمایند. منطقدانان مسلمان نیز سعى نمودهاند تا در صناعت مغالطه ـ و نیز صناعات دیگر ـ از مغالطه و انواع و شیوههاى آن بحث کنند
این نوشتار سعى دارد گزارشى اجمالى از مباحث مغالطه و انواع آن نزد اندیشمندان مسلمان بیان دارد و معتقد است: انواع مغالطات محدود به مقدار بیان شده به صورت اجمالى (13 نوع) نیست و با مراجعه تفصیلى و دقیق به کتب منطقى، روشن مىگردد که منطقدانان مسلمان 310 قسم مغالطه را بیان داشتهاند
کلید واژهها
مغالطه، تبکیت، مشاغبه، برهان، جدل، سفسطه، اعراب و اعجام، ممارات، مغالطات لفظى، مغالطات معنوى، مغالطات عرضى
معناى «مغالطه»
«مغالطه» در لغت، به معناى سوق دادن دیگرى به اشتباه175 و نیز اشتباهکارى (خود فرد) است.176اما در اصطلاح منطق، «مغالطه» نوعى قیاس است که مواد آن شبیه مواد برهان یا مواد جدل، و صورت آن شبیه صورت قیاس منتج بوده و براى اثبات ادعایى و ابطال ادعایى دیگر اقامه مىشود
در منطق، علاوه بر مباحث مربوط به هیأت استدلال، مباحثى نیز درباره مواد استدلال و قیاس در بخش انتهایى منطق، تحت عنوان «صناعات» خمس مطرح گردیده که در آن از برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه بحث شده و مقصود اصلى منطقدانان از این بحث، شناخت مواد گوناگون استدلال قیاس به صورت کلى است. در این بخش، مباحث مغالطه تحت عنوان «تبکیت مغالطى» ذکر شده است.177 از اینرو، بجاست معناى دقیق «تبکیت» را از حیث لغت و اصطلاح منطق بیان نماییم
«تبکیت» در لغت، به معناى زدن با شمشیر و عصا و نیز غلبه یافتن بر طرف مقابل به وسیله حجت است.178 اما مقصود از آن در اصطلاح منطق، هرگونه قیاسى است که براى ابطال و نقض یک «وضع» بیان شود. (مراد از «وضع» رأیى است که طرف مقابل به آن ملتزم است، اعم از اینکه به این رأى معتقد بوده یا اینکه صرفاً در مقام بحث، به آن ملتزم باشد،179 خواه مراد قیاس یقینى و صحیح باشد و یا غیر صحیح و باطل.)180 از اینرو، تبکیت در منطق، هم شامل استدلال قیاسى صحیح مىشود و هم شامل استدلال قیاسى باطل، و بر این اساس، در صورتى که مواد قیاس، حق و یقینى بوده و صورت آن نیز ذاتاً منتج باشد به چنین قیاسى «تبکیت برهانى» گفته مىشود. و در صورتى که مواد قیاس از مشهودات بوده و صورت قیاس نیز ذاتاً منتج باشد به آن «تبکیت جدلى» اطلاق مىگردد
از سوى دیگر، روشن است در صورتى که مواد یا صورت قیاس به صورت واضح و آشکار، ناقص و فاسد باشد، هیچگاه مخاطب دچار اشتباه نمىشود و مغالطهکننده به هدف و مطلوب خود نمىرسد (و استدلالکننده یا خود دچار اشتباه نمىشود.) بدین روى، وقتى مغالطه محقق مىشود که مواد و صورت قیاس شبیه مواد و صورت قیاس صحیح باشد و همین شباهت است که سبب تحقق و رواج مغالطه مىگردد
از اینرو، در تعریف «تبکیت مغالطى» آوردهاند: «تبکیت مغالطى» قیاسى است که مواد آن شبیه حق یا مشهور باشد183 و در صورتى که قیاسکننده در قیاس خود، از موادى استفاده کند که شبیه «برهان» باشد (یعنى مواد آن شبیه حق باشد) به چنین شخصى «سوفسطى» و به صناعت آن، «سفسطه» گفته مىشود. اما در صورتى که قیاس بیان شده شبیه «جدل» باشد (یعنى مواد آن شبیه مشهورات باشد) به چنین شخصى «مشاغبى» و به صناعت آن «مشاغبه» اطلاق مىشود.184 البته همانگونه که ممکن است به واسطه تشابه ماده، مغالطه واقع گردد، همچنین ممکن است به واسطه تشابه صورت نیز مغالطه تحقق یابد؛ یعنى صورت قیاس شبیه یکى از ضروب منتج قیاس باشد
در نتیجه، تبکیت در منطق، سه قسم است: تبکیت برهانى، تبکیت جدلى و تبکیت مغالطى.186 «تبکیت مغالطى» نیز شامل دو قسم «سفسطه» و «مشاغبه» است که به هر دو قسم، «تبکیت مغالطى» اطلاق مىشود.187 بنابراین، «قیاس مغالطى» قیاسى است که اولا، مواد آن شبیه مواد برهان یا جدل باشد. ثانیاً، صورت قیاس شبیه صورت و ضروب منتج باشد. ثالثاً، براى نقض و ابطال ادعاى طرف مقابل اقامه شود. (البته تحقق یکى از دو شرط اول به صورت مانعهالخلو در تحقق مغالطه کافى است.)
اغراض مغالطه
«مغالطه» به معناى «تعمّد در تغلیط دیگرى» با دو انگیزه انجام مىشود
1 به قصد صحیح: گاهى ممکن است که مغالطهکننده با انگیزهاى صحیح، دیگرى را به اشتباه سوق دهد؛ بدین دلیل که قصد امتحان او را داشته باشد و یا اینکه مخاطب، در اشتباه بوده و بر اشتباه خود نیز اصرار ورزد. در این صورت، براى توجه دادن به اشتباه او، مغالطه در قیاس انجام مىشود. در صورت اول، به قیاس مغالطى «امتحان» و در صورت دوم، به آن «عناد» گویند
2 به قصد باطل: گاهى نیز مغالطهکننده با انگیزههاى غیرصحیح مانند ریا و برترى بر دیگران دست به مغالطه مىزند و بدین طریق، به اهداف باطل خود دست مىیازد. غیر از ریا و طلب برترى بر دیگران، ریشه اصلى مغالطه کردن این است: پیش از اینکه شخص به حکمت و مقتضاى عقل مؤدّب شود، خود را عالم دانسته و در صدد مشهور شدن است و هیچگاه در مقام سؤال و پرسش، اعتراف به جهل نمىنماید. چنین فردى براى پرهیز از آشکار شدن جهل خود، وقتى با علما برخورد مىنماید، چارهاى جز مغالطه و تمسّک به انواع حیلهها و مغالطات ندارد تا به این وسیله، سخنش در ظاهربینان نفوذ یابد و به عالم و دانشمند بودن مشهور گردد
فایده صناعت مغالطه
دانستن این صناعت براى انسان از چهار جهت مفید است
1 در مقام استدلال، با دانستن مواضع غلط، خود را از وقوع در آن حفظ مىکند
2 خود را از تأثیرپذیرى مغالطه دیگران در امان نگه مىدارد
3 با توجه دادن به انسانهاى دیگر در مورد انواع مغالطات، آنها را از سقوط در دام مغالطات نجات مىدهد
4 کسى که این صناعت را به درستى آموخته باشد، مىتواند در برابر مغالطان، ایستادگى نماید و در مواردى نیز با انجام مغالطه، مغالطان را مغلوب سازد
موضوع و مواد صناعت مغالطه
مغالطه وقتى پدید مىآید که قیاس مغالطى، شبیه برهان و یا جدل باشد و از اینرو، همه مواردى که صناعت برهان و جدل شامل آن مىشود، صناعت مغالطه نیز شامل آنها مىگردد و در نتیجه، موضوع صناعت مغالطه همان موضوع برهان و جدل، و مسائل آن نیز همان مسائل برهان و جدل، و مبادى آن نیز همان مبادى برهان و جدل است و فرقشان این است که آن دو صناعت، حقیقى است، اما صناعت مغالطه، ظاهرى
از سوى دیگر، مواد صناعت مغالطه از مشبّهات و وهمیات است. مقصود از «مشبّهات»، قضایایى است که به خاطر شباهت (در لفظ یا معنا) به یقینیات یا مشهورات، مورد قبول واقع مىشود و به سبب وجود این شباهت، مغالطهکننده قادر مىگردد کسى را که قدرت تمییز میان شىء مشابه و شىء اصلى ندارد، به غلط اندازد و یا خود دچار اشتباه گردد
مراد از «وهمیات» هم قضایاى کاذبى است که وهم در مقابل عقل بدان حکم مىکند و انسان با اینکه به لحاظ عقل، کذب آن را درک مىکند، اما به سبب اقتضاى شدید حکم وهم، به آن حکم کاذب ملتزم مىشود. براى مثال، با اینکه عقل فرقى میان مکان تاریک و مکان روشن نمىبیند، ولى به سبب حکم وهم، بیشتر انسانها از مکان ظلمانى وحشت دارند
از ناحیه دیگر، چون منطقدانان مسلمان مغالطات را منحصر به مغالطات در استدلال و قیاس نکرده، بلکه آن را شامل مغالطات در تصورات نیز مىدانند، از اینرو، علاوه بر مباحث مربوط به صناعت، مغالطاتى را در بخش تصورات بیان نمودهاند که در محل خود بیان خواهیم نمود
اجزاى صناعت مغالطه
صناعت مغالطه داراى دو بخش است
الف. اجزاى اصلى
مقصود از اجزاى اصلى صناعت مغالطه، اجزاى تشکیلدهنده قیاس مغالطى است، اعم از قضایایى که ماده قیاس را تشکیل مىدهد و یا صورتى که شکل قیاس را تأمین مىکند
ب. اجزاى خارجى
مراد از اجزاى خارجى، امورى خارج از قیاس مغالطى است؛ مانند: تشفیع بر مخاطب، سوق دادن کلام مخاطب به دروغ یا خلاف مشهور با افزودن یا کاستن از آن و مانند آن که به این قسم، «اجزاى عرضى» صناعت مغالطه اطلاق مىگردد
نکته مهم در این مقام آن است که محور اصلى مباحث منطقدانان مسلمان در صناعت مغالطه، بحث از اجزاى ذاتى صناعت مغالطه است، نه اجزاى عرضى؛ زیرا صناعت مغالطه یکى از صناعات خمس بوده و منطقیان در بخش «صناعات خمس»، در صدد تبیین انواع کلى مواد استدلال و قیاس هستند و از اینرو، تغلیط دیگران از غیر طریق استدلال، امرى استطرادى در بحث صناعت مغالطه تلقّى شده است
در اجزاى ذاتى مغالطه، قضایاى به کار رفته در قیاس مغالطى به سبب یکى از عوامل ذیل، مقتضى مغالطه است
1 ماده قیاس، غلط است
2 صورت قیاس غلط است
3 هم صورت و هم ماده قیاس غلط است
4 گاهى نیز قضایایى مقتضى مغالطه مىشود، بدون اینکه قیاسى وجود داشته باشد
قسم اول از اقسام مزبور (غلط بودن ماده قیاس مغالطى) به سه صورت قابل فرض است
الف. مقدّماتْ کاذب باشد، اما به عنوان مقدّمات صادق تلقّى شود، و یا اینکه مقدّمات قیاس «شفیع» (غیر مشهور) باشد، ولى به عنوان مقدمات مشهور تلقّى گردد
ب. مقدّمات عین نتیجه باشد، اما توهّم شود که میان مقدّمات و نتیجه، تغایر است
ج. توهّم شود که مقدّمات اعرف از نتیجه است، با اینکه در واقع، اعرف از آن نیست
و در یک نگاه کلى دیگر، مىتوان گفت: همه اقسام مغالطات ذاتى، یا به سبب لفظ است و یا به سبب معنا
با عنایت به اینکه علاوه بر مباحث مذکور در صناعت مغالطه، منطقدانان مسلمان مباحثى تحت عنوان «غلط و اشتباه در ناحیه تصورات» مطرح ساختهاند، از اینرو، ذکر تفصیلى اقسام مغالطات ذیل چهار عنوان مطرح مىگردد
مغالطات لفظى

دانلود پروژه مقاله تجربهگرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پ
یکشنبه 95/4/6 2:48 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله تجربهگرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله تجربهگرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله تجربهگرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در word
چکیده
مقدمه
برداشتهای تحویلی از تحلیلیّت
2ـ3 برداشتهایی ابهامزا از تحلیلیّت
تمسّک به قرارداد زبانی
مشکل نهایی تجربهگرایی معتدل
پىنوشتها
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله تجربهگرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در word
Ayer,A. J. 1946. Language, Truth and Logic (New Yourk: Dover)
Bonjour, Laurence. 1985, The Structure of Empirical Knowledge (Cambridge, Mass: HarvardUniversity Press)
Bonjour, Laurence. 1986. A Reconsideration of the Problem of Induction Philosophical Topics,14: 93-
Bonjour, Laurence. 1987. Nozick, Externalism, and Skepticism, in S. Luper Foy (ed.), ThePossibility of Knowledge: Nozick and His critics (Totowa, N.J.: Rowman & Littlefield), pp. 297-
Bonjour, Laurence. 1989. Replies and Clarifications, in J.W. Bender (ed.) The Current State of the Cohernece Theory: Essays on the Epistemic Theories of Keith Lehrer And Laurence Bonjour (Dordrecht, Holland: Kiuwer), pp. 276-
Bonjour, Laurence. 1991. Is Thought a Symbolic Process Synthese, 89: 331-
Butchvarov, Panayot, 1970. The Concept of Knowledge (Evanston, Ill.: Northwestern UniversityPress)
Chisholm, Roderick. 1977. Theory of Knowledge, 2nd ed. (Englewood Cliffs, N. J.: Prentice-Hall)
Ewing, A. C. 1939- 1940. The Linguistic Theory of A Priori Propositions, Proceedings of TheAristotelian Society, 40: 221-
Lewis, C.I. 1946. An Analysis of Knowledge and Valuation (Lasalle, Ill.: Open Court)
Pap Arthur. 1958. Semantics and Necessary Truth (New Haven: Yale University Press)
Sleigh, R.C. (ed.) 1972. Necessary Truth (Englewood Cliffs, N.J.: Prentice – Hall)
چکیده
لورنس بونجور، از معرفتشناسان معاصر و مدافع نوعی عقلگرایی اعتدالی است که در نوشتار ذیل، به نقد تجربهگرایی معتدل میپردازد. (تجربهگرایان معتدل)، بر خلاف کواین و پیروانش, که به تعبیر بونجور از نوعی تجربهگرایی افراطی دفاع میکنند، وجود (معرفت پیشین) را میپذیرند، ولی آن را محدود به قضایای تحلیلی میدانند. بونجور در نوشتار ذیل ضمن آنکه نشان میدهد مفهوم (تحلیلیت) تعریف مشخصی ندارد و برداشتهای متعددی از تحلیلیت وجود دارند، استدلال میکند که هیچ یک از این برداشتها نمیتوانند مسئله معرفت پیشین را حل و فصل کنند
کلید واژهها: تجربهگرایان معتدل، معرفت پیشین، تحلیلیت
مقدمه
موضع تجربهگرایی معتدل در باب معرفت پیشین این است که گرچه چنین معرفتی واقعا وجود دارد و در مواقعی به شیوه خاص به خود اهمیت مییابد، اما هویتی صرفا تحلیلی دارد؛ یعنی به طور کلی، صرفا از مفاهیم، معانی، تعاریف یا قراردادهای زبانی بشر به دست میآید. بنابراین، درباره جهان بصیرتی واقعی به دست نمیدهد و توجیه آن بدون تمسّک به تصور مشکلسازی مانند تصور عقلگرا از بصیرت عقلی نسبت به وصف واقعیت فی نفسه، قابل تبیین است. در واقع همانطور که در ادامه خواهیم دید، استدلال اصلی در دفاع از تجربهگرایی معتدل، حتی در مواجهه با موارد نقض لاینحل عقلگرایانه، عبارت است از همین – به اصطلاح – توان ارائه تبیینی غیرمشکلساز از توجیه پیشین
در خلال بخش عمدهای از قرن حاضر، این نوع دیدگاه عام برای بیشتر فیلسوفان سنّتی انگلیسی – امریکایی عملا به منزله عرف بلامنازعی بوده و به نظر میرسد که شاید تجربهگرایی معتدل علیرغم شهرت کنونی دیدگاههای تجربهگرایانه افراطی، هنوز پرطرفدارترین دیدگاه در مورد ماهیت و شأن توجیه پیشین باشد. با اینهمه، آنچه در مورد تصویری که گذشت، شدیدا غلطانداز است، این توهّم است که موضع نسبتا مشخصی، که بتوان آن را (تجربهگرایی معتدل) نامید، وجود دارد
به عکس – همانگونه که در ادامه به تفصیل مشاهده خواهیم کرد – تجربهگرایی معتدل تنوّع گستردهای از دیدگاههای مختلف و کاملا ناسازگار را در برمیگیرد که در تعاریف بسیار متفاوت از واژه کلیدی (تحلیلی) منعکس شدهاند؛ دیدگاههایی که به نظر میرسد اتفاق نظر چندانی ندارند، مگر در دو باور: اول آنکه امکان تبیین توجیه پیشین به نحوی که از عقلگرایی اجتناب شود وجود دارد؛ و دوم آنکه چنین تبیینی به نحوی با مفاهیم، معانی، تعاریف یا قراردادهای زبانی ارتباط پیدا میکند. حتی جالبتر اینکه، چنین تنوّعی کمتر به صراحت پذیرفته شده و هنوز به نحو گستردهای تصور میشود تعاریف غیر »تحلیلی« صرفا شیوههای به ظاهر متفاوتی برای نیل به یک تصور محوری مشترک هستند. از پیامدهای چنین وضعیتی این است که طرفداران تجربهگرایی معتدل گاهی در خلال استدلالهای خویش، آزادانه از یک تعریف به تعریف دیگر میلغزند، بدون اینکه آشکارا متوجه این عمل خود باشند. (در واقع، به سختی میتوان از این احتمال چشمپوشی کرد که بسیاری از کسانی که تجربهگرایی معتدل را به نحوی قطعی درست میدانند، اصلا نوع مشخصی از آن را مدّ نظر ندارند.)
پیامد روشن چنین وضعیتی آن است که نوع نسبتا پذیرفته شدهای از تجربهگرایی معتدل یافت نمیشود که منتقد بتواند با اطمینان توجه خود را بر آن متمرکز کند. هرگونه ارزیابی تجربهگرایی معتدل، که بخواهد دستکم به طور تقریبی نهایی و تعیینکننده باشد, باید به طیف گستردهای از مواضع متفاوتی بپردازد که در بهترین شرایط، روابط آنها با یکدیگر مبهم است. چنین بحثی، به ناچار تا حدی نامنظم خواهد بود، اما اصلا راه دیگری برای این که به اندازه کافی به بحث اصلی پرداخته شود وجود ندارد
تجربهگرایی معتدل را میتوان تلاشی برای دفاع از دو نظریه اصلی دانست. این دو نظریه، که در چارچوب مفهوم (تحلیلیّت) صورتبندی شدهاند، عبارتند از: (1)توجیه پیشین واقعی، منحصر به قضایا (گزارهها)ی تحلیلی است و (2)توجیه پیشین قضایا (گزارهها)ی تحلیلی را میتوان از لحاظ معرفتشناختی به نحوی فهمید که مستلزم نوعی قوّه شهودی – به اصطلاح رمزآلود که عقلگرایان از آن دفاع میکنند – نیست و بنابراین، چنین توجیهی از منظری تجربهگرایانه مشکل معرفتشناختی ایجاد نمیکند. یافتن برداشت واحد نسبتا روشنی از تحلیلیّت، که هر دو نظریه مزبور نسبت به آن قابل اثبات باشند، مشکل بارز تجربهگرایی معتدل است و در چنین تلاشی، برداشتهای بسیار متفاوتی از تحلیلیّت طرح شدهاند
در دوران معاصر، بیشتر مباحثی که در این باب میان طرفداران تجربهگرایی معتدل و منتقدان عقلگرای بسیار اندک ولی سمج آنها طرح شده، حول و حوش نظریه اول بوده است. عقلگرایان مواردی از آنچه را ادعا میشود معرفت پیشین ترکیبی است، طرح میکردهاند و تجربهگرایان تلاش مینمودهاند که نشان دهند قضایای مورد بحث یا تحلیلیاند یا در غیر این صورت، نمونههایی واقعی از توجیه پیشین نیستند. این بحث بر طیف نسبتا محدودی از مثالها متمرکز بوده، که موارد ذیل منتخبی از آنها هستند
1 هیچ چیز نمیتواند در یک زمان، هم کاملا سبز و هم کاملا قرمز باشد
2 هر مکعبی دارای دوازده گوش است
3 اگر Aبلند قدتر از Bو Bبلند قدتر از Cباشد، آنگاه Aبلند قدتر از C است
4 هیچ مربعی مدور نیست
5 5=3+2
6 همه اشیای رنگی دارای امتدادند
با اینهمه، بحث در مورد چنین مثالهایی عموما نتیجه قطعی به همراه نداشته است. این شگفتآور نیست؛ چون – همانگونه که در ادامه مشخص خواهد شد – تقریبا روشن است که بیشتر مثالهای جالب توجه، در واقع، طبق برخی برداشتهایی که از تحلیلیّت میشوند، تحلیلیاند. بر طبق برخیدیگر، ترکیبیاند، به نحوی که هیچ نتیجه قطعی امکانپذیر نیست، مگر آنکه میان برداشتهای متفاوت از تحلیلیّت تمایزی دقیقتر از آنچه معمول است، گذاشته شود
برداشتهای تحویلی از تحلیلیّت
برداشت فرگه از تحلیلیّت یکی از پرطرفدارترین و از برخی جهات، روشنترین برداشتها از تحلیلیّت است: یک گزاره تحلیلی است، اگر و تنها اگر آن گزاره یا: (1)مصداق جایگزینی از گزارهای منطقا صادق باشد، یا: (2)با جایگزین کردن مترادفها به جای یکدیگر (یا تعاریف به جای واژههای قابل تعریف)، بتوان آن را به چنین مصداق جایگزینی تبدیل کرد. یا در چارچوبی غیر زبانی، یک قضیه تحلیلی است، اگر و تنها اگر یا: (1)فی نفسه مصداقی از یک حقیقت منطقی باشد، یا: (2)با جایگزین کردن مفاهیمِ آن با مفاهیمی معادل، با چنین مصداقی معادل شود. (مراد از معادل بودن مفاهیم نسبتی است که با ترادف میان واژهها متناظر است؛ یعنی رابطهای که مفاهیم مجرد و ازدواج نکرده با یکدیگر دارند.) یک قضیه یا گزاره ترکیبی است، اگر و تنها اگر تحلیلی نباشد
به آسانی میتوان فهمید که چگونه برداشت فرگهای از تحلیلیّت نوعی بصیرت معرفتشناختی واقعی – هرچند در عین حال محدود – به دست میدهد. اگر من به نوعی به نحو پیشین در این باور موجّه باشم که قضیهای که مدلول این جمله است که (به ازای هر قضیه Pاین چنین نیست که هم Pو هم نقیض P حقیقتی منطقی است و بتوانم به نحو پیشین تصدیق کنم که جمله (اینچنین نیست که میز هم قهوهای باشد و هم قهوهای نباشد) مصداقی از این حقیقت منطقی است، آنگاه من بر پایه قضیه اول، به نحو پیشین در باور به صدق قضیه دوم نیز موجّه خواهم بود. اما به همین میزان روشن است که این برداشت از تحلیلیّت نمیتواند تبیین معرفتشناختی روشنگری از اینکه چگونه خود حقایق منطقی از نظر معرفتی موجّه یا معلومند ارائه کند. ما میتوانیم به روشنی بگوییم که خود قضایای صادق منطقی تحلیلیاند، ولی بر اساس برداشت مورد بحث از تحلیلیّت، چنین سخنی نتیجهای بیش از این ادعای کاملا سطحی ندارد که حقایق منطقی حقایق منطقیاند. روشن است که این مطلب اصلا هیچ بصیرت معرفت – شناختی به دست نمیدهد
برداشت فرگهای از تحلیلیّت الگویی انتخابی از آن چیزی است که من آن را برداشت تحویلی از تحلیلیّت مینامم: این برداشت توجیه معرفتی پیشین برخی از قضایا را با تمسّک به توجیه پیشین قضایای دیگری تبیین میکند، اما بنابراین، طبیعتا نمیتواند در مورد توجیه پیشین قضایای اخیر، یعنی قضایای تحویلگر (در اینجا قضایای منطقی) مطلبی بیان کند که از نظر معرفتشناختی راهگشا باشد. بنابراین، چنین برداشتیاز تحلیلیّت اساسا نمیتواند همه موارد توجیه پیشین را به نحوی که روش تجربهگرایی معتدل به دنبال آن است، تبیین کند و به روشنی، تنها تبیین معرفتشناختی ناقصی از نمونههایی که چنین برداشتی در مورد آنها کاربرد دارد، به دست میدهد
برداشت اولیه کانت از تحلیلیّت نیز برداشتی تحویلی و در واقع، صرفا شکلی محدود از برداشت فرگهای است. اینکه – مثلا – گفته شود: قضیه (همه شوهرها مذکرند) بر اساس برداشت کانتی تحلیلی است، این نیز نوعی بصیرت معرفتشناختی سطحی ایجاد میکند؛ یعنی اگر به نحوی در باور به این قضیه که مفهوم (شوهر) معادل مفهوم (مذکر بالغ متأهّل) است، بر پایه مبنایی پیشین موجّه باشیم و همچنین در این باور که یک قضیه اگر به شکلی باشد که بتوان آن را به این نحو کلی که (هر F,FGH است) ترسیم کرد، به ازای هر مفهوم F, G و H منطقا صادق است، آن گاه لازم میآید که در باور به قضیه اولیه مورد بحث به نحو پیشین موجّه باشیم. حتی اگر از نگرانیهای مربوط به چگونگی معرفت به معادلهای مفهومی یا تعریفی صرفنظر کنیم، روشن است که چنین موضعی نمیتواند توجیه پیشین حقیقتی منطقی را، که بدین نحو مورد استناد واقع شده است، تبیین کند. (ضمن آنکه تبیین کانتی اصلا در مورد قضایای قابل توجیه پیشین، که از نوع غیر حملی باشند، کاربرد ندارد.)

دانلود پروژه مقاله استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزارهها
یکشنبه 95/4/6 2:48 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج در word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج در word
چکیده
مقدمه
استنتاج فرضیهای
تبیین
رویکردهای تبیین
1 رویکرد استنتاجی تبیین
2 رویکرد علی تبیین
3 رویکرد تجربی
تبیین بهتر
استنتاج معطوف به بهترین تبیین و رئالیسم متافیزیکی
استنتاج معطوف به بهترین تبیین و رئالیسم معرفتی
استنتاج معطوف به بهترین تبیین به عنوان معیار ارزیابی
رئالیسم علمی
استنتاج معطوف به بهترین تبیین و انسجامگرایی
استنتاج معطوف به بهترین تبیین و نسبیت گرایی
نتیجه
پینوشتها
منابع
منابع لاتین
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج در word
ــ آیت الله مصباح یزدی، آموزش فلسفه، تهران، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 13
ــ آلن چالمرز، فلسفه علم، ترجمه سعید زیبا کلام، تهران، سمت، 1371
– دانیل لیتل، تبیین در علوم اجتماعی، ترجمه عبدالکریم سروش ، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط، 1373
– کارل همپل، فلسفه علوم طبیعی، ترجمه حسین معصومی ، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1369
– طباطبایی، محمد حسین، نهایه الحکمه، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1416ه. ق
– ــــــ، برهان، ترجمه، تصحیح و تعلیق مهدی قوام صفری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1371
– راسل، برتراند، علم ما به جهان خارج، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1359
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج در word
– Van B. Frassen, The Scientific Image, New York, Oxford,
– Peter Lipton, Inference to the Best Explanation, in “A Companion to the philosophy of science”, Edited by W.H. Newton Smith, Blackwell,
– Robert Burch ,Charles Sanders Peirce, in ” The Stanford Encyclopedia of philosophy”, (Fall 1999 Edition) Edward N. Zalta. (ed) URL= http: // plato. Stanford. Edu/ archives/ fall 1999/ entries/ Russell/
– Paul k. Moser, Knowledge and Evidence, Cambridge University Press,
– ———-, Moser (with others), The Theory of Knowledge, Oxford,
– Paul R. Thagard, inference to the best explanation, in :” Philosophy of Science, edited by
Lawrence sklar, Harward University Press, 1999, vol. 5,
– Sextus Emoiricus, Outlines of Pyrrhonism, Trasilated by R.G.Bury, Buffalo, New York,
– Roderick Milton Chisholm, The Problem of the Criterion, Marquette University, in the United
states of America,
– Robert Amico, The Problem of the Criterion, Edited by Paul K. Moser, U.S.A: Rowman and
Littlefield Publishers,
– Sextus Emoiricus, Outlines of Pyrrhonism, Trasilated by R.G.Bury, Buffalo, New York,
– van Fraassen, B., The Scientific Image, Oxford: Oxford University Press,
چکیده
استنتاج فرضیهای، نوعی استدلال است که چارلز سندرس پیرس در کنار دو نوع استنتاج دیگر یعنی قیاس و استقراء مطرح کرده است و پس از او، کسانی چون گلبرت هارمن آنرا بسط و توسعه دادهاند. ایده اصلی آن این است که ملاحظات تبیینی میتوانند ما را به استنتاج نتیجهای راه نمایند که پیش از آن به صورت فرضیه قابل طرح بوده و در صورت صحت این نتیجه، شواهد و قرائن نیز بهتر تبیین میگردند. امروزه بسیاری کسان در قلمروهای گوناگون آن را به کار میبرند که از آن جمله در معرفتشناسی و توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج است
معرفتشناسان، درباره عالم خارج با سه مسئله بنیادی روبهرویند که عبارتند از: وجود عالم خارج، معرفت ما به آن و معیار ارزیابی معرفت. برخی فیلسوفان اخیراً برای حل این مسائل به شیوهای متوسل شدهاند که معروف به «استنتاج معطوف به بهترین تبیین» است و این شیوه را شکلی از استنتاج فرضیهای دانستهاند. امّا این شیوه جدید استنتاج نیز با سه پرسش بنیادی مواجه است: توصیف، تبیین و توجیه. مشکل اول به چیستی هویت آن باز میگردد، مشکل دوم علل برتری آن ر که در عنوان فوق مأخوذ است بیان میدارد و مشکل سوم، به دلایل اثبات و توجیه آن ارتباط پیدا میکند
نویسنده با نگاهی به تفاسیر مختلف این شیوه از استنتاج، بر آن است تا پاسخی به پرسشهای فوق بیابد و در ادامه به نحوی رویکرد علّی تبیین را تقویت کند و از این رهگذر، کارآمدی آن را در توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج مورد ارزیابی قرار دهد
کلید واژهها
استنتاج فرضیهای، استنتاج معطوف به بهترین تبیین، توجیه، مسئله معیار، انسجامگرایی، نسبیتگرایی، علیت، برهان
مقدمه
همه ما گاه در زندگی خود با حوادثی مواجه میشویم که وقتی آنها را کنار هم میگذاریم، مسئلهای را اثبات میکنند. مثلاً روزی ممکن است هنگام ورود به خانه، درِ خانه را باز ببینیم (در حالی که علیالقاعد بسته است). در این وضعیت اندکی مشکوک میشویم. همین که وارد خانه میشویم، درمییابیم که نا آشنایی در غیاب ما وارد خانه شده است. وقتی میبینیم که وضع ظاهری خانه به هم خورده است، تشویش ما بیشتر میشود. زمانی که در کمد را شکسته مییابیم، فرضیه دزد جان میگیرد. اگر برخی اشیای گرانقیمت را نیابیم، فرضیه قوت افزونتری میگیرد. در این صورت، بیتردید سراغ پلیس خواهیم رفت تا دزد را بیابد
به راستی، چه چیز ما را مطمئن میسازد تا به فرضیه دزد را برسیم؟ پاسخ روشن است: کنار هم گذاشتن قرائن و شواهد. اگر فرد فرضی احتمالات دیگری را مطرح نماید در صورتی که از نظر عقل قابل اعتبار نباشد بیتردید خلاف عرف نوعی جامعه عمل کرده و در خور مزمت است
در مسائل حقوقی، وقتی کارآگاهان با صحنه جنایت مواجه میشوند، فرضیات گوناگونی را متصور میدانند امّا معمولاً یک یا چند فرضیه را میگیرند و بقیه را رها میکنند و با توجه به آن سعی میکنند دلایل و قرائن کافی را بیابند. ممکن است این دلایل قطعی نباشند؛ امّا سازگاری و هماهنگی فرضیه با آنها ، کارشناس مسائل جنایی را به صحت و درستی فرضیه رهنمون میکند و از همین جا این را نیز درمییابد که دلایل درست بودهاند. اگر کارشناس به عدم هماهنگی آنها برسد، نه تنها نتیجه میگیرد که فرضیه نادرست است، بلکه عدم صحت و درستی قرائن را هم کشف میکند. در اینگونه موارد، تبیین اهمیت خاصی مییابد و روی هم رفته بهتر میتواند قانع کننده باشد
نمونه دیگر، اخترشناسی است. در اوایل قرن گذشته اخترشناسان تنها به وجود هفت سیاره عُطارِد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زُحل و اورانوس علم داشتند. آنها مشاهده کردند که مدار سیاره اورانوس دقیقاً مطابق محاسبات آنها نیست. این مسئلهای بود که میبایست تبیین شود و برخلاف انتظار آنها بود و این نیز ضرورت تبیین آن را ایجاب میکرد. آنها استدلال کردند که اگر سیاره هشتمی ورای اورانوس وجود میداشت، که تا به حال مشهود نبوده، تأثیر گرانشی آن بر اورانوس، مداری را که اخترشناسان فیالواقع مشاهده میکردند، به خوبی تبیین میکند. آنها وجود چنین سیاره را مفروض گرفتند و سرانجام از طریق تلسکوپ قدرتمندی، آن را در همان جا مشاهده کردند که انتظار داشتند. این سیاره هشتم نپتون (Neptune) بود
به عقیده برخی فیلسوفان، مثالهای فوق، مصادیقی از استنتاجهایی هستند که در قالب هیچ یک از استنتاجهای شناخته نمیگنجند؛ بلکه بر شیوهای جدید هستند و اگر چنین شیوهای را نپذیریم، مثالهای فوق قابل توجیه نخواهند بود
به نظر آنان، با بررسی اجمالی تاریخ علم، قرائن و شواهد فراوانی میتوان برای این شیوه از استنتاج به دست آورد، زیرا این شیوه نه تنها در دانشهای گوناگون علوم تجربی، که در توجیه تجارب دینی و حتی اثبات وجود خداوند و اثبات حقانیت موضع رئالیستی، به کار رفته است و امروزه معمولا با نام «استنتاج معطوف به بهترین تبیین» (inference to the best explanation) میان فیلسوفان از شهرت خاصی برخوردار است. از جمله مواردی که به آن تمسک میجویند، اثبات جهان خارج و توجیه گزارههای مربوط به آن است که عنوان نوشته حاضر است
ایده اصلی این شکل از استنتاج آن است که ملاحظات تبیینی میتوانند ما را به استنتاج نتیجهای رهنمون کنند؛ همانگونه که دانشمندان از شواهد موجود، فرضیهای را استنتاج میکنند که در صورت صحت، میتوانند آن فرضیه را بهتر تبیین نمایند.3 این شیوه از استنتاج علی رغم وضوح ظاهری و کاربردهای گسترده آن، با پرسشهای سخت و دشواری مواجه است؛ پرسشهایی که برخی را واداشتهاند عملاً اظهار عجز کنند.4 از آن میان میتوان به این پرسشها اشاره نمود: استنتاج فرضیهای چیست و تبیین بهتر کدام است؟ ملاکهای برتری یک استنتاج بر دیگر اشکال آن کدامند؟ این شیوه چه نسبتی با برهان دارد؟ آیا این شیوه نوعی انسجامگرایی نیست؟ آیا این شکل از استنتاج میتواند معیاری درباره صحت توجیه گزارههای عالم خارج ارائه کند؟ سرانجام اینکه در صورت صحت، آیا میتوان از تلازم آن با صدق سخن به میان آورد یا نه؟
این نوع استنتاج به قول لیپتون (Lipton) با دو مشکل مواجه است: مشکل توصیف و مشکل توجیه.5 مشکل توصیف، خود، به دو مشکل دیگر قابل تجزیه است: چیستی استنتاج معطوف به بهترین تبیین و ملاک برتری تبیینی بر تبیین دیگر. از اینرو، میتوان گفت، این مسئله با سه مشکل مواجه است: توصیف، تبیین و توجیه. در باب چیستی این نوع استنتاج، که مشکل توصیف است، دیدگاههایی مطرح است که به آنها خواهیم پرداخت. در بحث تبیین که به ملاک برتری یک تبیین بر تبیین دیگر مربوط میشود، نزاع بر سر آن است که چه چیز موجب برتری تبیینی بر تبیینهای دیگر میشود. در این باب نیز دیدگاههایی مطرح است که در آینده به آنها اشاره خواهیم کرد
مشکل توجیه، به میزان اعتبار و دلایل مؤید این شکل از استنتاج باز میگردد. برخی از معتقدان به این روش، صحت آن را بدیهی دانسته و برخی نیز، همانند صحت و اعتبار منطق سنتی، کوشیدهاند شهود را ملاک برتری آن قلمداد کنند و برخی نیز دلایلی بر آن آوردهاند که از جمله، کارآیی در برخی موارد است؛ مثل اثبات جهان خارج، توجیه گزارههای مربوط به آن و ارائه روشی برای توجیه آنها
از سوی دیگر، این شیوه از آنجا با معرفتشناسی ارتباط پیدا میکند که معرفتشناسان معاصر نوعاً معتقداند که توجیه باورهای مربوط به عالم خارج از طریق ارائه ادله صورت میگیرد؛ امّا این ادله لزوماً ادله قیاسی نیستند، که شیوهای است مقبول؛ بلکه میتوانند استقرائی باشند و آنچه در معرفتشناسی معاصر معمول است، همین توجیه استقرائی است؛6 زیرا موضوع آن، دانشهای تجربی و پسینی (a posteriori) است.7 در اینجا استقراء با همان معضلی مواجه است که علوماند و از اینرو عدهای اخیراً به عنوان بدیل استقراء، از شیوه فوق در اثبات و توجیه باورهای مربوط به عالم خارج سود بردهاند
امّا صعوبت بحثهای فوق و ناتوانی در پاسخ به پرسشهای مذکور، موجب گردیده است جمعی با آن مخالفت ورزند. متفکرانی همچون ون فراسن (Van Fraassen)، فاین (Fine)، نانسی کارترایت (Nancy Cartwright) و عموم آنتی رئالیستها (anti-realist) همین نگرش را داشته و نقدهای جدی بر آن وارد کردهاند
آنچه میآید، نگاهی است به تلاشهای صورت گرفته برای یافتن پاسخی به پرسشهای فوق. ضرورت دارد نخست ماهیت تبیین و ساختار این نوع استنتاج، که به توصیف این رویکرد ارتباط پیدا میکند، بازگو گردد و سپس به علت یا علل برتری آن، که در عنوان این استنتاج قید گردیده، اشاره شود. بحث پایانی به کارآیی آن در توجیه گزارههای مربوط به عالم خارج میپردازد و برخی نقدها را برمیرسد که منتقدان به سویش روانه کردهاند در نهایت، ارزیابی کلی این شیوه از استنتاج میآید
استنتاج فرضیهای
در چند قرن اخیر، پیشرفت سریع و بیوقفه دانش تجربی بسیار ژرف و گسترده بوده است. این سرعت حیرت آور، از سویی، قابل انکار نیست و از سوی دیگر، بسیاری را واداشته است تا به کشف رمز و راز آن بپردازند. در این تکاپو همه دریافتند که روش منطقی آن معمولاً منحصر در استقراء است؛ ولی استقراء بعد از هیوم با معضلات لاینحلی مواجه گردید و حل این مسئله به دغدغه اصلی بسیاری از اندیشهمندان مبدّل شد. علیرغم همه تلاشها برای ترمیم آن، دیگر کسی به آسانی نمیتوانست به آن توسّل جوید.
هیوم میگفت، استنتاج یا قیاسی است و یا استقرائی. به عقیده او، استنتاج استقرائی چون دلیل قیاسی ندارد، فاقد اعتبار است و نمیتواند مفید قطعیت باشد. امّا پیرس این حصر را نپذیرفت و به زعم خود، توانست راهی برای رهایی از این معضل بیابد. وی معتقد بود که نوعی از استنتاج داریم که غیر از این دو قسم است و آن استنتاج «فرضیهای» (abduction) است.8 بنابراین، ما سه نوع استتاج داریم: استنتاج قیاسی، استقرائی و استنتاج فرضیهای. از آن تاریخ به بعد بود که این روش بسط و گسترش یافت و به عنوان استنتاج معطوف به بهترین تبیین شناخته شد
در این باره دیدگاههایی مطرح است. برخی برآنند که تمام انواع استنتاج استقرائی و فرضیهای، به استنتاج معطوف به بهترین تبیین باز میگردند.9 برخی دیگر برآنند که آنها تفاوتهایی دارند. برخی نیز گام فراتر نهاده، حتی مدعیاند که هر نوع اشکال استنتاج معتبر و موجه سرانجام به استنتاج معطوف به بهترین تبیین بازمیگردد
چنانکه از مثالهای آغازین این نوشته و مثالهای مذکور در استنتاج معطوف به بهترین تبیین پیدا است، صورت این استدلال را میتوان متفاوت از اشکال سنتی قیاس و استقراء ترسیم کرد. در این شیوه از استنتاج، نخست نتیجه به دست میآید و آنگاه مقدمات ذکر میشوند.11 به عبارت دیگر، در ابتدا فرضیاتی شکل میدهیم و بعد سعی میکنیم براساس آن، باورهایی را به دست آوریم؛ باورهایی که در ابتدا از احتمال صحّت اندکی بهرهمندند؛ امّا سازگاری و توان پاسخ دادن آنها به چراهای فرضیه و کنار هم نشاندن جمیع دادهها، هم میتواند فرضیه را استحکام بخشد و هم احتمال صحت خود آنها را افزایش دهد. از همین امر میتوان دریافت که چرا به آن استنتاج «فرضیهای» گفتهاند و گاه به آن استنتاج فرضی قیاسی نیز میگویند
بنابراین، تفاوت این شکل از استنتاج با استنتاج قیاسی در آن است که در قیاس ابتدا مقدمات ذکر میشوند و بعد براساس آنها نتیجهای استخراج میگردد؛ امّا در استنتاج فرضیهای، نتیجه به صورت احتمالی مفروض دانسته میشود و براساس آن، شواهد و قرائنی جستوجو میگردد. در صورت یافت چنین شواهدی، پژوهشگر به این نتیجه میرسد که هم آن فرض درست است و هم دلایل مذکور را به درستی تحصیل کرده است
این شکل از استنتاج با استقراء یا «استنتاج به کمک شمارش ساده» (induction by simple enumeration) نیز تفاوتهایی دارد. در استقرای معمولی پژوهشگر، تنها دنبال تعمیم است و این هدف را با استقصاء در موارد جزئی اندک و محدود به دست میآورد؛ در حالی که در استنتاج مورد بحث، عکس آن است؛ یعنی پیش از بررسی موارد جزئی، تعمیم حاصل شده است. دومین تفاوت آن با استقراء در این است که در شیوه فوق، گستره وسیع از دادهها مورد توجه قرار میگیرد که به نوعی کلنگری منتهی میشود و در صورت صحت فرضیه، این کار به وحدتبخشی جمیع آنها میانجامد در حالی که در استقراء معمولاً همه موارد بررسی نمیشوند. سومین و مهمترین تفاوت آن با استقراء شاید در این باشد که علاوه بر تعمیم، به دنبال تعلیل نیز هست. بنابراین، به لحاظی میتوان میان این نوع از استنتاج و أشکال متعارف آن تفاوتهایی را تصویر کرد؛ امّا این مقدار نمیتواند ما را به ماهیت و چیستی این نوع استنتاج راه نماید. بنابراین، درک ماهیت آن گامهای بیشتری میطلبد
تبیین

دانلود پروژه مقاله سیستم عامل در word
یکشنبه 95/4/6 2:48 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله سیستم عامل در word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله سیستم عامل در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله سیستم عامل در word
مقدمه
پیکر بندی سیستم عامل
مدیریت حافظه در UNIX و SOLARIS
سیستم صفحه بندی ساختمان داده ها
جایگزینی صفحه
تخصیص دهنده حافظه هسته
مدیریت پرونده در یونیکس
گره های شاخص
تخصیص پرونده
راهکارهای همزمانی در یونیکس
لوله ها
پیامها
حافظه مشترک
راهنماها
علائم
اولیه های هنگام سازی نخ در SOLARIS
قفل انحصار متقابل
راهنماها
مدیریت فرایند در UNIX SVR4
شرح فرایند
کنترل فرایند
خلاصه
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله سیستم عامل در word
1- سیستم عامل استالینگ
2- گود هارت، ب، و کوکس، شرحی بر باغ سحر آمیز، از سیستم عامل یونیکس 5 نسخه 4 1994
مقدمه
کوچک زیباست . این اساس یونیکس است. برای درک مفهوم این جمله باید سیستم عاملهای نسل سوم را ( که یونیکس نیز از آنهاست) به یاد آورید . سیستم های دایناسورواری بودند که برای انجام همه کار طراحی شده بودند . سیستم عامل ماشینهای IBM 360 نمونه خوبی در این مقوله است. سیستم عاملی که توان شبیه سازی تقریبا تمامی سیستم های عرضه شده تا قبل از خود را داشت و فهرست اشکالات آن یک دفتر به قطر دفتر راهنمای تلفن را تشکیل می داد! ساختارهای اطلاعاتی غول آسا سیستم های ذخیره سازی پرونده بسیار پیچیده زبانهای برنامه نویسیی چون پی ال وان و کوبول که کاربران را تنها در یک سو جهت می داد و در کل دیکتارتوری IBM که هر استفاده کننده ای را در شبکه ایغول آسا اسیر می کرد. تیم های برنامه نوسی IBM که چون خدایان غیر قابل دسترسی بودند و همه جا با احترام درباره آنها صحبت می شد. چیزی که هیچ کس حتی جرات فکر کردن درباره آن را نمی کرد اصلاح در کاری بود که IBM و دیگر پیروان آن عرضه می کردند. دورانی که یک برنامه نوسی حرفه ای سیستم، مدت زمان درازی را فقط برای یادگیری سیستم عامل صرف می کرد و با احساس شرم اشکالات سیستم عامل را اگر از کم هوشی خود نمی دانست به IBM اطلاع می داد. چه بسیار برنامه های بزرگ تجاری که دوباره نویسی می شدند، زیرا سیست معامل امکان اتصال برنامههای دیگر را به آنها نمی داد
به هر حال یونیکس وارد بازار شد. سیستم عاملی که همه چیز در آن به هم شبیه بود، نحوه چاپ روی چاپگر نوشتن روی صفحه پایانی ویا ذخیره اطلاعات در پرونده ها همه و همه به یک صورت انجام می پذیرفت. و از همه مهمتر لیست برنامه سیستم عامل را در هر کتابخانه ای می شد پیدا کرد. برنام های یونیکس به راحتی می توانند ورودی و خروجی خود را به برنامه های دیگر بدهند و بدین صورت هیچگاه نیازی به برنامه های غول آسا پیدا نمی شود. هر سیستمی هر چقدر هم پیچیده باشد می تواند از مجموعه از برنامه های کوچک به وجود آید که ورودی و خروجی خود را به یکدیگر متصل نموده اند
برای به دست آوردن دیدی کلی از یونیکس، شناخت عوامل زیر ضروری است
1- پیکر بندی سیستم عامل: هسته مرکزی سیستم عامل یونیکس جز کوچکی از آن را تشکیل می دهد ولی ای جز از اهمیت اساسی برخوردار استکه رابط کاربر و سیستم عامل می باشد و در شکل 1 مشهود است
این ساختار کلی شبیه به ساختار PC-DOS است. Kernal یا هسته مرکزی در آنجا از دو پرونده IBMBIO.sys و IBMDOS.sys تشکیل می شود و پیوست پرونده ای به نام command.com است. تفاوت در ویژگیهای هسته مرکزی و قدرت بسیار بیشتر پوسته های یونیکس است. اولا هر سیستم یونیکس دارای چند پوسته است که کاربر می تواند هر کدام را که بخواهد انتخاب کند. (پوسته استاندارد، پوسته محدود، پوسته تصویری، پوسته C، پوسته UUCP) هر کدام از این پوسته ها قابلیت های متفاوتی دارند
یونیکس ار روش انتقال به دورن، و انتقال به بیرون نیز استفاده می کند. در این روش اگر حجم پرونده در حال اجرا بیش از ظرفیت حافظه ماشین باشد . مقداری از محتویات حافظه به دیسک سخت منتقل می شود و حافظه را در اختیار پرونده درحال اجرا قرار می دهد . پس از اتمام پرونده یا پایان نوبت آن محتویات منتقل شده دوباره به حافظه باز می گردند. این روش به یونیکس اجازه می دهد پرونده هایی بزرگتر از حجم حافظه اصلی سیستم را در آن واحد اجرارکند
یونیکس برای برقراری ارتباط بین عملیات مختلف سیستم روشهای بسیار جالبی را در اختیار کاربران قرار می دهد. استفاده از حافظه به اشتراک گذارده شده، خط لوله ها کنترل کنندههای خط و انتقال پیام از روشهایی هستند که دو یا چند برنامه درحال اجرا می توانند با هم ارتباط برقرار کنند
مدیریت حافظه در UNIX و SOLARIS
از آنجا که قرار است یونیکس مستقل از ماشین باشد، طرح مدیریت حافظه از سیستمی به سیستم دیگر فرق می کند. گونه های اولیه یونیکس به طور ساده از بخش بندی پویا و بدون هیچ طرح حافظه مجازی استفاده می کردند. پیاده سازیهای کنونی، از جمله SVR4 و solaris 2x از حافظه مجازی صفحه بندی شده سود می برند
در svr4 و solaris در واقع دو طرح مدیریت حافظه مجزا وجود دارد. سیستم صفحه بندی حافظه مجازی را ارائه می کند. قابلیتی که می تواند قاب صفحه های حافظه اصلی را به فرایندها و همچنین میانگین های بلوک دیسک تخصیص دهد اگر چه این طرح مدیریت حافظه مجازی برای فرایندهای کاربرد و ورودی / خروجی دیسک موثر است ولی برای مدیریت تخصیص حافظه به هسته سیستم عامل چندان مناسب نیست. برای این از تخصیص دهنده حافظه هسته استفاده می شود. این دو راهکار را به نوبت بررسی می کنیم
سیستم صفحه بندی

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]