سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود پروژه مقاله انسان و طبیعت در word

جمعه 95/2/31 2:57 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله انسان و طبیعت در word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله انسان و طبیعت در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله انسان و طبیعت در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله انسان و طبیعت در word :

انسان و طبیعت

انسان بر پهنه زمین، خود بخشى از طبیعت و عضوى از اعضاى روییده بر پیکره خاک است. تا آنجا که در تجزیه جسمانى و مادى، تمامى عناصر موجود در کالبد آدمى، همه و همه

همان عناصر موجود در طبیعت شناخته شده است و تنها عنصر پیچیده و ابهام انگیز و ناشناخته وجود انسان، روح و روان ویژه او است که در طبیعت ماده رد پاى آن مشهود نیست و به دلیل بغرنج بودن ماهیتش، گاه به طور کلى هویت مستقل آن مورد انکار قرار گرفته است! به هر حال، انسان از طبیعت روییده است و با طبیعت رشد مى یابد و سرانجام ـ در نگاه دانش تجربى ـ به طبیعت بازمى گردد و در آن هضم مى شود و البته بخشى از این نگاه، ناگزیر مورد پذیرش همه

است ـ چه الهیون و چه ماده گرایان و ماتریالیستها ـ زیرا نمى توان انکار کرد که جسم انسان محکوم به چنین رویش از طبیعت و بالندگى، فسردگى و هضم شدن در طبیعت است. (والله أنبتکم من الارض نباتاً. ثم یعیدکم فیها و یخرجکم إخراجاً) نوح/ 18 ـ 17 خدا شما را از زمی

ن رویانید، روییدنى خاص. سپس شما را به عناصر زمین باز مى گرداند و پس از آن شما را به گونه اى از زمین بیرون مى کشد. (منها خلقناکم و فیها نعیدکم) طه / 55 شما را از خاک و عناصر زمین آفریدیم و سپس به زمین باز مى گردانیم. اما این همه سخن نیست، چه این که در نگاه ماتریالیستى و مادى، انسان در اصل چیزى جز همین عناصر برگرفته شده از طبیعت نیست و اگر ترکیب این عناصر در قالب وجود آدمى به نتایج خاصى از ادراک، احساس، تعقل ووجدان مى انجامد، این هم چیزى جز به فعلیت رسیدن امکانات درونى و نهفته عناصر طبیعت نمى باشد! ولى در نگاه دین مدارانه و معرفت متکى به وحى، تنها بخشى ازوجود انسان متعلق به طبیعت است و بخش دیگر آن ـ که بخشى برتر به شمار مى آید ـ حقیقتى است فراطبیعت، و به دلیل آثار و ویژگى ها و کارآیى هاى آن، ارجمند تر و گرانقدرتر از طبیعت. در تحلیل دین مدارانه و در م

عرفت متکى به وحى، درست است که شاخه وجود انسان بر تنه تناور درخت طبیعت و بر

 

سینه ستبر خاک جوانه مى زند، اما این فقط بخشى از آفرینش و مرحله نخستین آن است و همه آفرینش انسان ازخاک و آب نیست. (الذى أحسن کلّ شیئ خلقه وبدأ خلق الانسان من طین) سجده / 7 آن خداوندى که هر چیزى را نیک و شایسته آفرید و آفرینش انسان را از گل آغازید. در وحى قرآنى، دومین مرحله تکمیلى آفرینش انسان این گونه بیان شده است: (هو الذى خلقکم من تراب ثم من نطفه) فاطر / 11 اوست خدایى که شما را ازخاک و سپس ازنطفه آفرید. در آیه اى دیگر این مراحل به گونه کامل ترى بیان شده است: (و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین. ثم جعلناه نطفه فى قرار مکین. ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا الم

ضغه عظاماً فکسونا العظام لحماً ثم أنشأناه خلقاً آخر فتبارک الله أحسن الخالقین) مؤمنون / 14 ـ 12 ما انسان را از گل خالص آفریدیم، سپس او را به صورت نطفه در جایگاهى استوار قرار دادیم، آن گاه از نطفه، خون لخته اى آفریدیم و از آن لخته خون، پاره گوشتها و از آن پاره گوشت، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم، سپس او را آفرینش دیگر دادیم، در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان. در قسمت پایانى این آیه، سخن از خلقتى جدید و آفرینش دیگر به میان آمده است که مرحله پایانى و نهایى آفرینش انسان به حساب آمده است و تعبیر (آفرینش دیگر) حکایت از تفاوت مهم این مرحله با تغییرهاى تکاملى مراحل پیشین دارد و در این آیه توضیح بیش ترى درباره آن نیامده است، ولى در آیات دیگر این نکته نیز تبیین شده که عبارت است از دمیده شدن روح در کالبد جسمانى انسان. این روح همان حیات سلولى بدن

انسان نیست، چه این که ازمرحله نطفه شدن، حیات سلولى وجود دارد. مرحله کمال خلقت انسان، با دمیده شدن روح، تحقق مى یابد، و تنها در این مرحله است که انسان بعد فراخاکى پیدا کرده و گام از مرحله طبیعت برتر مى گذارد و در اصطلاح وحى قرآنى، مسجود فرشتگان قرار مى گیرد و عناصر لطیف آفرینش، به تعظیم و تکریم او مى پردازند. (فاذا سوّیته

و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین) حجر / 29 پس آن گاه که آفرین

ش آدم سامان یافت و پایان پذیرفت و من از روح خویش در او دمیدم، همگان براى او به سجده درآیید. نتیجه اى که از بیان این مقدمه مى توان گرفت این است که انسان در نگاه معرفت تجربى و حسى و همچنین در نگرش مکتبهاى ماتریالیستى، موجودى است کاملاً طبیعى و از نظر ارزشى و کارکرد مساوى با طبیعت، چنانکه تصریح کرده اند: (انسان آفریده طبیعت است و در طبیعت وجود دارد و تابع قوانین طبیعت است، خویشتن را حتى در عالم اندیشه لحظه اى نمى تواند از این قوانین جدا سازد یا گامى از آنها فراتر نهد.) (ویل دورانت، تاریخ تمدن، 9/781) ولى در بینش معرفت دینى متکى به وحى، انسان مساوى با طبیعت نیست، نه از نظر عناصر تشکیل دهنده و نه از نظر قدر و منزلت و کارکرد. بلکه انسان مجموعه اى است که هم چیزى بیش از طبیعت

مادى دارد و هم مى تواند برتر و ارجمندتر از طبیعت باشد. اما برتر شمردن انسان،هرگز به معناى حقیر شمردن و ناچیز دانستن طبیعت نیست، چرا که بخشى از وجود انسان ـ که اندک نیز نیست ـ بخش مادى و جسمانى و طبیعى اوست و هر ذلت و حقارت یا پلیدى که به طبیعت نسبت داده شود، قبل از هر کس و هر چیز دامن گیر خود انسان مى شود. در بینش وحى، خداى انسان، همان خداى طبیعت است، و همان علم و حکمت و تدبیر و تقد

یر و ساماندهى بهینه اى که خداوند در آفرینش انسان به کار برده است، در آفرینش طبیعت نیز، به کار گرفته است. (إنّ ربّکم الله الذى خلق السموات و الأرض) یونس / 3 همانا پروردگار شما ـ آدمیان ـ خداوندى است که آسمانها و زمین را آفرید. انتساب آفرینش انسان و طبیعت به پروردگار یگانه هستى، خود پیامدار نتایج و نکته هاى چندى از رابطه متقابل و هماهنگى آن دو مى باشد، که البته این رابطه دوسویه در آیات قرآن به روشنى بیان شده است.

نوع رابطه و تناسب انسان با طبیعت
هنگامى که سخن از رابطه متقابل و مناسبات انسان و طبیعت به میان مى آید این پرسش رخ مى نماید که منظور از (رابطه) چیست؟ زیرا در نظام هستى میان پدیده ها و موجودات، گونه هاى مختلفى از رابطه، قابل شناسایى و تعریف است. از آن جمله : 1. (رابطه علّى و معلولى); یعنى یک موجود علت پیدایش موجود دیگر مى شود. 2. (رابطه سبب و مسبب); یعنى یک موجود زمینه هاى پیدایش و ظهور موجود دیگر را فراهم مى آورد و یا موانع وجود آن را ازمیان بر مى دارد. 3. (معلول بودن هر دو موجود براى یک علت و تأثیرپذیرى آنها از یک منشأ وجود) که این امر خود نوعى سنخیت را پدید مى آورد و این سنخیت همانندى ها و همگونى هایى را به دنبال دارد. 4. (تأثیر متقابل دو موجود در یکدیگر)، به گونه اى که هر کدام بخشى از نیاز دیگرى را تأمین نماید. علاوه بر این تقسیم ها، تقسیم دیگرى در زمینه انواع رابطه ها امکان پذیر است و آن عبارت است از: 1. رابطه و تأثیر جسمانى و مادى 2. رابطه و تأثیر معنوى و معرفتى. مطالعه در آیات قرآن و همچنین تجربه علمى و حسى نشان مى دهد که تقریباً همه این گونه رابطه ها در باره انسان و طبیعت قابل شناسایى هستند. (جز رابطه علت و معلولى با معناى دقیق

 

فلسفى آن که اطلاق علت حقیقى بر غیرخداوند مجال نظر دارد.) ما در این نوشته محور تقسیم را، رابطه مادى و رابطه معنوى قرار مى دهیم و سایر گونه هاى رابطه و تناسب را در پرتو آن دو مورد توجه قرارمى دهیم.
رابطه مادى انسان با طبیعت
ـ رابطه بیولوژیک انسان با خاک و آب. (و الله انبتکم من الأرض نباتاً) للملائکه إنّى خالق بشراً من طین) ص / 71 آن هنگام که پروردگارت به ملائکه گفت، من بشرى را از گل خواهم آفرید. (فلینظر الانسان ممّ خلق. خلق من ماء دافق) طارق / 6ـ 5 (پس انسان بنگرد که از چه آفریده شده، از آبى جهنده آفریده شده است. (والله خلق کلّ دابه من ماء) نور / 45 و خداوند هر جنبنده و جاندارى را از آب آفرید. پیدایش انسان از خاک و از آب که بخشى در یک آیه و بخش دیگر در آیه اى دیگر مورد اشاره قرار گرفته است، نباید این توهم را پدید آورد که میان آن دو تناف

ى است، زیرا هر کدام از این دو عنصر، نقش خاص خود را در وجود انسان دارند و تعبیر (گل) که در برخى آیات آمده است، اشاره به نقش ترکیبى آب و خاک در پیدایش انسان دارد. ـ دامان س

خاوتمند طبیعت، منبع معیشت انسان (و أنزل من السماء ماءً فأخرج به من الثمرات

رزقاً لکم) ابراهیم / 32 و از آسمان باران فرو فرستاد، پس به وسیله آن میوه ها و حاصلها رویانید تا روزى شما باشد. (هو الذى أنزل من السماء ماء لکم… ینبت لکم به الزرع و الزیتون و النخیل و الأعناب و من کلّ الثمرات) نحل/ 11 اوست که از سوى آسمان بر

اى شما باران فرستاد، تا به وسیله آن براى شما کشتزار و زیتون و نخلها و تاکستانها و هر نوع میوه برویاند. (و هو الذى سخّر البحر لتأکلوا منه لحماً طریّاً و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها و ترى الفلک مواخر فیه و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون) نحل/14 اوست که دریا را رام کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و زیورهایى بیرون آرید و خویشتن بدان بیارایید. و کشتیها را مى بینى که دریا را مى شکافند و پیش مى روند، تا از فضل خدا روزى بطلبید، باشد که سپاس گویید.
رابطه انسان و طبیعت در قلمرو معنى و معرفت

هنگامى که سخن از رابطه معنوى و معرفتى به میان مى آید، چنین مى نماید که این رابطه باید یک سویه باشد، زیرا تنها انسان است که مى تواند واجد معنویت و معرفت باشد، و طبیعت، به دلیل فقدان ادراک و شعور و احساس نمى تواند از وجود انسان کسب معنى کند. اما با ملاحظه اى مى توان این رابطه را، متقابل دانست و گواه آن را از آیات وحى جست

وجو کرد. (حق بودن) از مقوله معنى است و خداوند براى بیان حقانیت آفرینش و وجود نظام جهان، به این نکته اشاره کرده است که وجود انسان و ادراک و عمل او در گستره جهان، آفرینش جهان را موجه ساخته و فلسفه حکیمانه آن را تبیین نموده و مى نماید. (و أن أقیموا الصلاه و اتقوه و هو الذى الیه تحشرون. و هو الذى خلق السموات و الأرض بالحقّ… ) انعام / 73 و

72 و این که نماز بپا دارید و تقواى الهى پیشه کنید و اوست که به سویش محشور مى شوید و اوست که آسمانها و زمین را به حق آفرید… توجه به ارتباط منطقى و عرفى ـ عقلى دو آیه مى رساند که میان عمل انسان و شخصیت آدمى با حقانیت آفرینش آسمانها و زمین، ارتباطى وثیق وجود دارد. این ارتباط به دو گونه قابل تصویر است. الف. چون آفرینش جهان حق است، انسان نیز باید پیرو حق باشد، و پیروى از حق نیازمند اقامه نماز و رعایت تقوا است. ب. انسان به عنوان موجودى مسؤول، ادراک کننده و انتخابگر و ملزم به رعایت حق، وجودش در نظام جهان، تبیین کننده حقانیت آفرینش همه جهان است. چرا که اگر انسان نمى بود و ادراک و مسؤولیتى

نداشت، آفرینش جهان به شکل کنونى، فلسفه اى خردمندانه و حکیمانه پیدا نمى کرد. اکنون باید دید که کدام یک از دو گونه ارتباط مى تواند مورد نظر آیه باشد؟ پاسخ این است که ناسازگارى میان دو ارتباط نیست، بلکه درست تر آن است که ارتباط حقانیت آفرینش انسان و طبیعت را ارتباطى دوسویه و داد و ستدى پایاپاى بدانیم، چراکه در آن صورت حکمت و علم گس آمده است که مطلب یادشده و فهم این نوشته را تأیید مى کند و آن جمله تأکید برحکیمانه بودن و خبیر بودن خداوند است. (و هو الحکیم الخبیر) انعام / 73 این مضمون، در آیات چندى از قرآن یاد شده است، از آن جمله: (ان الذین یضلّون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب. و ما خلقنا السماء و الأرض و مابینهما باطلاً… ) ص/ 27 و 26 آنان که از راه خدا منحرف شوند، بدان سبب که روزحساب را از یاد برده اند به عذابى سخت گرفتار مى شوند. و ما آسمان و زمین و موجودات جهان را باطل نیافریده ایم. دقت در این آیات نشان مى دهد که حذف (مسؤولیت انسان) و (حسابرسى قیامت) از جهان، مستلزم باطل شمردن آفرینش گیتى است و البته مسؤولیت انسان و برپایى قیامت، فرع وجود و آفرینش انسان است.
بینایى و بصیرت انسان، معنى بخش زیبایى طبیعت
ییکى دیگر از مقوله هاى معنایى و ادراکى، مقوله زیبایى است. با این خصوصیت که ممکن است تجلى زیبایى در قامت ماده باشد ولى ارزش زیبایى و مؤثر بودن آن، منوط به درک شدن آن از سوى موجودى خردمند و احساسگر است که آن موجود در زمین، چیزى و کس

ى جز انسان نیست. (إنّا زیّنا السماء الدنیا بزینه الکواکب) صافات / 6 ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان، آراستیم. (و زینّا السماء الدنیا بمصابیح) فصلت / 12 و آسمان دنیا را با فروزش چراغهایى، زینت دادیم. (و لقد جعلنا فى السماء بروجاً و زیّناها للناظرین) حجر / 16 و ما در آسمان برجهایى قرارداده ایم و آن را زینت بخشیدیم براى نظاره گران. آنچه ما در این آیات ـ به ویژه ـ دنبال مى کنیم، نکته اى است در واژه (ناظرین) که (به معناى اهل بینایى و تأمل و بینش است، و نقش معنایى آن در آیه این است که رابطه اى تنگاتنگ میان (زیبایى طبیعت)

و (بینایى و ادراک کنندگى انسان) وجود دارد، تا آنجا که در اصل ترسیم زیبایى در برابر چشمهاى باز و احساسگر انسان صورت گرفته است. بدان گونه که اگر نظاره گرى خردمند وجود نداشت، زیبایى طبیعت نه فایده اى داشت و نه فهم کردنى بود و نه حکیمانه. این است که آفریدگار این همه زیبایى و شگفتى، از یک سو انسان را به تأمل و تدبر و احساس و دریافت رموز زیبایى نظام جهان فراخوانده و از سوى دیگر با لحنى ملامت آمیز، چشم فروبستگان و غافل ماندگان از زیبایى طبیعت را مؤاخذه کرده است: (أفلم ینظروا إلى السماء فوقهم کیف بنیناها و زیّناها و مالها من فروج) ق / 6 پس آیا به آسمان گسترده بر فراز سرخویش نمى نگرند، که چگونه آن را بنا کرده ایم و زینت بخشیده ایم، به طورى که کمترین شکاف و کاستى در آن وجود ندارد! آیاتى که در باره زیبایى طبیعت تاکنون آوردیم، بر محور زیبایى آسمان و ستارگان استوار بود، در حالى که این زیبایى در ابعاد مختلف حیات در برابر چشمان بشر است. (و الأرض مددناها و ألقینا فیها رواسى و أنبتنا فیها من کلّ زوج بهیج) ق / 7 و زمین را گستردیم و در آن کوههاى بلند افکندیم و از هر گونه گیاه خوش منظر و بهجت انگیز در آن رویاندیم. طبیعت، بخش عمده اى از زیبایى خود را مدیون تنوع، رنگ آمیزى، طراوت و طراحى گلها و گیاهان است، ولى اگر احساسات و هیجان آدمى در کره خاک نباشد این زیبایى ها بیهوده خواهد بود، زیرا منظر زیبا نظاره گر ادراک کننده مى طلبد و همواره حکیمان هنرمند در برابر دیدگان هنرشناسان به خلق هنر همت مى گمارند. (الله الذى جعل لکم الارض قراراً و السماء بناءً و صوّرکم فأحسن صورکم… فتبارک الله رب العالمین) مؤمن / 64 خداوند است که زمین را قرارگاه شما ساخت، و آسمان را چون بنایى برافراشت، و شما را صورت بخ

شید و صورتتان را نیکو قرارداد… پس بزرگوار است پروردگار جهانیان. دراین آیه شکل اندام و ترسیم قامت و نقش بندى سیماى انسانها مورد اشاره قرار گرفته است که تصویرگرى آن به بهترین وجه صورت پذیرفته، تا آدمى با ادراک و تدبر در آن به این حقیقت پى برد که پروردگار جهانیان شایسته ستایش و تقدیر است. نتیجه اینکه انسان، خود به عنوان بخشى از طبیعت، هنر زیبایى پروردگار را در خود ذخیره دارد، ولى این زیبایى و این هنر، زمانى انکشاف مى یابد که مو
اندیشه انسان، کشف کننده رموز و آیات طبیعت
نظام طبیعت داراى قوانین، ضوابط، رموز و نشانه ها و اشارتهایى است که تنها، در پرتو اندیشه و تفکر بشر قابل شناسایى و بهره ورى است و اگر انسان و اندیشه او از جهان حذف شود، آن رموز و نشانه ها بى فرجام و لغو خواهند ماند. (ینبت لکم به الزرع و الزیتون و النخیل و الأعناب و من کلّ الثمرات إنّ فى ذلک لآیه لقوم یتفکّرون) نحل / 11 به وسیله باران، براى شما

کشتزار و زیتون و نخلها و تاکستانها و انواع میوه ها مى رویاند، همانا در این ـ رویش متنوع و گونه گون ـ آیه و عبرتى است براى اهل اندیشه و تفکر. (و سخّر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره إنّ فى ذلک لآیات لقوم یعقلون) نحل / 12 و براى شما شب و روز را مسخر ساخت، و همچنین خورشید و ماه و ستارگان مسخر فرمان او هستند، همانا در این، نشانه هایى است براى اهل خرد و اندیشه. (و ما ذرأ لکم فى الأرض مختلفاً ألوانه إنّ فى ذلک لآیه لق

وم یذّکّرون) نحل / 13 و براى شما در زمین چیزهایى رنگارنگ و متنوّع آفرید، همانا در این نشانه اى بزرگ براى اهل تذکر و پندگیرى است. در آیات سه گانه اى که یاد شد، نشانه ها و آیات گوناگون الهى، نهفته در متن طبیعت، براى کسانى تدبیر شده است که از ویژگى تفکر، خردورزى و پندگیرى و نتیجه یابى برخوردار باشند و چنین ویژگیها در زمین، جز در انسان مشهود نیست. (أفلاینظرون الى الابل کیف خلقت. و الى السماء کیف رفعت. و الى الجبال کیف نصبت. و الى الأرض کیف سطحت) غاشیه / 20 ـ 17 آیا آدمیان نمى نگرند و نمى اندیشند که ساختمان بدنى

شتر چگونه آفریده شده است، و به سوى آسمان، نظر به تحقیق و تدبر نمى گشایند که چگونه افراشته آمده است و به کوهها فکر نمى کنند که چگونه برکشیده اند و به زمین نگاه نمى کنند که چگونه گسترده شده است.
منافع انسان، محور جهت گیرى و کارآیى طبیعت
آیات فراوانى در قرآن، به این نکته تأکید دارد که پدیده ها و جلوه هاى مختلف هستى در نظام طبیعت، همه و همه در جهت تأمین نیازهاى مادى و معنوى، جسمانى و معرفتى انسان طراحى و آفریده شده اند. از آن جمله: (و أنزل لکم من السماء ماءً) نمل / 60 و براى شما از آسمان باران فرو فرستاد. (و جعل لکم من الفلک و الأنعام ماترکبون) زخرف/ 12 از وسایلى چون کشتى و چهارپایان براى شما مرکب قرارداد. (و سخّر لکم الفلک لتجرى فى البحر بأمره و سخّر لکم الأنهار. و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم اللیل و النهار) ابراهیم / 33ـ32 کشتى را در اختیار شما قرارداد تا به فرمان او در دریا حرکت کند، و نهرها را در جهت بهره ورى شما رام و انعطاف پذیر آفرید. و خورشید و ماه را براى شما مسخر کرد که در گردش هستند،

وشب و روز را مسخر شما گردانید. (الله الذى سخّرلکم البحر) جاثیه/ 12 خداوند است که دریا را براى شما رام و قابل بهره گیرى آفرید. (و سخّرلکم ما فى السموات و ما فى الأرض) جاثیه / 13 و آنچه در آسمانها و زمین است، خداوند مسخر و رام شما قرارداد. نه تنها تسخیر و امکان بهره ورى، بلکه آفرینش این پدیده ها از سوى خداوند، در اصل براى انسان دانسته شده است. (هو الذى خلق لکم

ما فى الأرض جمیعاً) بقره/ 29 اوست که همه آنچه در زمین است، براى شما و در جهت منافع شما آفرید. (فانشأنا لکم به جنّات من نخیل و أعناب) مؤمنون / 19 ما به وسیله باران، براى شما باغستانهایى از نخل و انواع انگورها پدید آوردیم و بنیان نهادیم. در این آیه واژه (انشأنا) تصریح به این حقیقت دارد که بخشى یا همه پدیده هاى طبیعت، از آغاز در جهت تأمین اه

داف آفرینش انسان و نیازهاى او ایجاد شده است.

طبیعت، آموزگار انسان
در بینش مکاتب الهى، معلم واقعى و حقیقى انسان ، خداوند است، ولى این نیز مسلم است که خداوند براى تعلیم انسان، اسباب و روشهاى مختلفى را قرارداده است که از آن جمله فرستادن انبیا و رسولان مى باشد. اما پیش از ارسال رسولان، در دو میدان دیگر، زمینه ها و ابزار و پیامهاى این آموزش تدارک شده است: الف) در وجود انسان، ابزار معرفتى به گونه فطرى و غریزى نهاده شده است. (الرحمن. خلق الانسان. علّمه البیان) الرحمان / 4 خداى رحمان، انسان را آفرید و بیان را به او آموخت. ب) در جاى جاى نظام طبیعت، زمینه ها و امکانات درس آموزى براى انسان پیش بینى شده است و بدین رو مى توان طبیعت را یکى از معلمان انسان دانست که با پیامها و الگوها و روشهایى که ارائه مى دهد، راه چگونه زیستن و چگونه استفاده کردن از عناصر جهان را در بعد مادى و معنوى به انسان مى آموزد. (و جعلنا اللیل و النهار آیتین… و لتعلموا عدد السنین و الحساب) اسراء/ 12 و شب و روز را دو آیه قرار دادیم… تا این که شمارش سال و حساب را بدانید. (و بالنجم هم یهتدون) نحل / 16 و به وسیله ستارگان، راه مى یابند. (و هو الذى جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فى ظلمات البرّ و البحر) انعام / 97 اوست که ستارگان را براى شما قرارداد تا به

وسیله آن در ظلمت دشت و دریا، راه را باز شناسید. درس آموزى انسان از طبیعت و الگوگیرى از آن، بسیار متنوع و گسترده است و قرآن تنها به نمونه هاى خاصى از آن اشاره کرده است که ابتدایى ترین و طبیعى ترین آنها به شمار مى آیند تا نشان دهد که انسان، بدون تدابیر آموزشى خداوند در طبیعت، حتى از راهیابى به پایین ترین روشها ناتوان است. خداوند این موضوع را در قالب یک گزارش بیان کرده است که یکى از فرزندان آدم، به دلیلى سست و غیرمنطقى، برادر خود

را کشت، ولى پس از انجام این عمل، نمى دانست که با بدن ب

ى جان برادر چه کند! (فبعث الله غراباً یبحث فى الأرض لیریه کیف یوارى سوأه اخیه قال یا ویلتى أعجزت أن أکون مثل هذا الغراب) مائده / 21 خداوند کلاغى را واداشت تا زمین را بکاود و به او بیاموزد که چگونه جسد برادر خود را پنهان سازد، گفت: واى بر من، از این کلاغ هم عاجزترم.
طبیعت، میدان مطالعه و درس آموزى انسان
(قل سیروا فى الارض فانظروا کیف بدأ الخلق ثم الله ینشئ النشأه الآخره إنّ الله على کل شیئ قدیر) عنکبوت / 20 بگو! در زمین سیر کنید پس بنگرید و تأمل کنید که خداوند چگونه [و به چه شیوه و با چه قانونى] آفرینش را آغاز کرده و سپس مرحله آخرت را ایجاد مى کند. همانا خداوند بر همه چیز تواناست. کلام وحى، سیر و کاوش در زمین را توصیه کرده است، تا انسان از طریق آن ابتدا به چگونگى پیدایش پدیده هاى زمین پى برد و در مرحله دوم دریابد که خداوند بر اساس همان ملاک وشیوه که نظام جهان را پدید آورده است، جهان آخرت را به وجود خواهد آورد. چه این که قدرت خداوند در ایجاد نظام دنیا، خود گویا ترین دلیل بر قدرت او در ایجاد نشئه آخرت است. در این آیه به روشنى پهنه زمین و پدیده هاى آن، میدان مطالعه و اندیشه انسان معرفى شده اند تا از این رهگذر، از شهود عالم به غیب آن نیز راه یابد. (أو لیس الذى خلق السموات و الأرض بقادر على أن یخلق مثلهم بلى و هو الخلاق العلیم) یس / 81 آیا براستى، خداوندى که آسمانها و زمین را آفریده است، نمى تواند همانند آدمیان را بیافریند! آرى مى تواند، زیرا او آفرینن

ده اى بس داناست. در این آیه نیز تأمل و تدبّر در طبیعت، راه دستیابى به خلاقیت و دانش خداوند و قوانین آفرینش دانسته شده است. (و یتفکّرون فى خلق السموات و الأرض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً) آل عمران / 191 و در آفرینش آسمانها و زمین تفکر مى کنند، پروردگارا! این جهان را بیهوده نیافریده اى. آرى جمال و نظام طبیعت، این قابلیت پیام و نظم درونى را در خود نهفته دارد که انسان ها با تفکر در آن، به حقانیت و هدفدارى جهان پى برند. (الله الذى رفع السموات بغیر عمد ترونها… لعلّکم بلقاء ربکم توقنون) رعد/ 2 (خداوند است که آسمان را بدون ستونه

ایى که دیده شوند آفرید… تا مگر به ملاقات پروردگارتان یقین کنید. توجه به اسرار آفرینش و قوانین دقیق جاذبه هاى فضایى و کیهانى که به حرکت منظم و حساب شده ک

رات و شکل گیرى آسمان مى انجامند، زمینه آن است که بشر از تردید و غفلت نسبت به امکان و تحقق رستاخیز و پاسخگویى در برابر پروردگار بیرون آید و به مرحله یقین دست یابد. بنابراین انسان براى رسیدن به یقین و معرفت راسخ دینى، باید از گذرگاه کیهان شناسى عبور کند. آیات در این زمینه فراوان است و آنچه یاد شد تنها نمونه اى راهگشا و راهنماست.
مظاهر طبیعت، آیات الهى براى انسان
(و من آیاته خلق السموات و الأرض وما بثّ فیهما من دابّه) شورى / 29 و از آیات الهى، آفرینش آسمانها و زمین و پراکندن جنبندگان در آن دو است. (ألم یروا أنّا جعلنا اللیل لیسکنوا فیه و النهار مبصراً ان فى ذلک لآیات لقوم یؤمنون) نمل / 86 آیا نمى بینید که شب را پدید آوردیم تا در آن بیارامند و روز را روشنى بخشیدیم، همانا در این [مظاهر طبیعت] براى اهل ایمان، نشانه ها است. آیه بودن مظاهر طبیعت و راهنما بودن آنها به سوى معرفت خدا، از جمله مسایلى است که حجم بالایى را در قرآن به خود اختصاص داده است، از آن ج

مله: گوناگونى و ا ختلاف زبانها و رنگها (روم / 22)، رعد و برق ابرها، ریزش باران و حیات زمین پس از خزان (روم / 24)، نقش مفید و مؤثر حیوانات در تغذیه و تحمّل بار زندگى انسان (مؤمن / 79)،

آمد و شد روز و شب، وزش بادها (جاثیه /5 )، امکان بهره ورى از دریا در کشتى رانى و صید ماهى ها (جاثیه / 12)، انعطاف پذیرى زمین براى کشت و احداث بناها و تأسیس راهها (فصلت / 39) و…
طبیعت، ارائه دهنده نمودهاى محسوس براى جهان نامحسوس
ییکى از ابعاد ظریف و پیامهاى نهفته طبیعت، ارائه مثالها و نمونه هاى محسوس، به منظور نزدیک ساختن جهان غیر محسوس به فهم و ادراک انسان است. نقش طبیعت در ایفاى این رسالت، نقشى بس خطیر و سازنده است و در کلام وحى توجه شا

یانى به آن شده است، هر چند قرآن پژوهان کمتر به آن التفات یافته باشند. ییکى از نمونه هاى آشکار و روشن این معنى آن است که خداوند بهار را مثالى از رستاخیز و حیات پس از مرگ معرفى کرده است. (والله الذى أرسل الریاح فتثیر سحاباً فسقناه إلى

بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور) فاطر / 9 و خداوند است که بادها را گسیل مى دارد تا ابرها را بر انگیزند، پس ما ابرها را به سرزمین خزان زده مى رانیم و زمین مرده را حیات مى بخشیم، زنده شدن مردگان در قیامت نیز چنین است. استفاده از پدیده هاى طبیعى و نمونه هاى حسى در تبیین مفاهیم و معارف نامحسوس به صورت مکرر در کلام وحى دیده مى شود که تفصیل آن خود نوشته اى ویژه را مى طلبد و تنها به بیان بخشى از فهرست آن آیات اشاره مى شود: ـ سنگها و صخره هاى سخت، تجسمى از قلبهاى قساوت گرفته (ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهى کالحجاره… ) بقره / 74 ـ موجود فاقد بینایى و شنوایى، نمادى از انسان حق ناپذیر (صمّ بکم عمى فهم لایرجعون) بقره/ 18 ـ ظلمت آمیخته با رعد و برق، ترسیمى از زندگى و حرکت منافقان (او کصیّب من السماء فیه ظلمات و رعد و برق… ) بقره/ 19 ـ خوشه پربار و پرثمر برآمده از یک دانه بذر در عالم طبیعت، مثالى گویا از آثار زاینده و بالنده انفاق در راه خدا (مثل الذین ینفقون أموالهم فى سبیل الله کمثل حبّه أنبتت سبع سنابل فى کلّ سنبله مأه ح

به) بقره / 261 ـ غبار نشسته بر سنگ صاف و ناپایدار در برابر باران و غیرقابل استفاده براى کشت و بهره بردارى، تمثیلى از انفاق ریایى و صرف مال در راه غیر خدا (کالذى ینفق ماله رئاء الناس… فمثله کمثل صفوان علیه تراب فأصابه وابل فترکه صلداً) بقره/ 264 ـ رخدادهاى شگفت و خارج از قوانین شناخته شده طبیعت، نشانى از محدود نبودن قدرت خداوند است در چهارچوبه قوانین و ضوابط جهان ماده. (قال ربّ أنّى یکون لى غلام و قد بلغنى الکبر

و امرأتى عاقر قال کذلک الله یفعل ما یشاء) آل عمران / 40 ـ وزش بادهاى سرد حاصل سوز به کشتزاران و از بین رفتن حاصلها، نمودارى است از اموال، دارایى ها و توانایى صرف شده در مسیر دنیا و دنیامدارى. (مثل ما ینفقون فى هذه الحیوه الدنیا کمثل ریح فیها صرّ أصابت حرث قوم ظلموا أنفسهم) آل عمران / 117 ـ واکنش و تعرض سگ در برابر انسان، چه انس

ان به او حمله کند یا او را به خود وا نهد، مثالى از انسانهاى حق ناپذیر است که در هر حال با حق ستیز دارند و به دلیل خصلتى درونى نمى توانند ازمقابله با حق و واکنش منفى در برابر آن چشم بپوشند. (فمثله کمثل الکلب إن تحمل علیه یلهث أو تترکه یلهث ذلک مثل القوم الذین کذبوا بآیاتنا) اعراف / 176 ـ حقارت، ذلت و بى ارادگى و بى خردى چارپایان، ترسیمى است از گمراهى و درس نیاموزى انسانهایى که از ابزار معرفتى خود در جهت حق شناسى بهره نمى گیرند و در عالم غفلت به سر مى برند. (لهم قلوب لایفقهون بها … اولئک کالانعام بل هم أضلّ اولئک هم الغافلون) اعراف / 179 ـ شکل گیرى سراب در برابر چشمان تشنگان بیابان و ناکامى مکرر آنان با نزدیک شدن به آن، تمثیلى است از اعمال، روش و منش کافران و دین ناباوران. (و الذین کفروا أعمالهم کسراب بقیعه یحسبه الظمآن ماءً حتى إذا جاءه لم یجده شیئاً) نور / 39 ـ درختان سخت ریشه و سرو قامت و پرثمر، ترسیمى هستند از زندگى انسانهاى شایسته و پاکیزه و اعمال و اندیشه آنان. (ضرب الله مثلاً کلمه طیّبه کشجره طیّبه أصلها ثابت و فرعها فى السماء تؤتى أکلها کلّ حین بإذن ربّها) ابراهیم / 25 و 24 ـ خانه سست و بى بنیاد عنکبوت، تجسمى است از پیوند سست و ناپایدار انسانها با غیر خدا و اولیاى غیرالهى. (مثل الذین اتخذوا من دون الله أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتاً و إنّ أوهن البیوت لبیت العنکبوت) عنکبوت/ 41 این آیات و تمثیل ها و نمونه ها و ترسیم ها تنها بخشى از آیاتى هستند که در آنها از پدیده هاى طبیعت به عنوان امورى محسوس و ملموس، در جهت بیان حقیقتى نا محسوس از نوع معانى و مفاهیم یا از نوع حقایق غیبى و اخر

وى استفاده شده است.
حقوق متقابل انسان و طبیعت
تدبر و دقت در آیات وحى، مناسبات بیش ترى را میان انسان و طبیعت به دست مى دهد و آنچه یاد شد تنها مى تواند بخشى از آن همه به حساب آید و در این نوشته به عنوان آخرین رابطه انسان و طبیعت به حقوق متقابل آن دو اشاره خواهیم داشت. الف. انسان به عنوان محور جهان طبیعت در کره خاک، که کارآیى و ثمربخشى پدیده هاى گیتى در جهت منافع و مصالح و زندگى و بالندگى و آزمودن او طراحى شده است، این حق را یافته است که بهترین بهره بردارى را از طبیعت داشته باشد، جز آنجا که به ضرر و زیان جدى او بیانجامد. (یا أیها الناس کلوا ممّا فى الأرض حلالاً طیباً) بقره / 168 اى مردم! از چیزهایى که در زمین حلال و پاکیزه است بخو

 

رید و بهره ببرید. (فانتشروا فى الارض و ابتغوا من فضل الله) جمعه / 10 در زمین پراکنده شوید و براى به دست آوردن فضل الهى به جست وجو برخیزید. (قل من حرّم زینه الله التى أخرج لعباده و الطیّبات من الرزق) اعراف / 32 بگو! چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگانش به وجود آورده، حرام کرده است و همچنین روزى هاى پاکیزه را! از سوى دیگر، بهره ورى غیرمنطقى و اسراف گونه از طبیعت، اقدامى نادرست دانسته شده است: (یا بنى آدم خذوا زینتکم عند کلّ مسجد و کلوا و اشربوا و لاتسرفوا) اعراف/ 21 اى فرزندان آدم! به هنگام هر عبادت، لباس و زینت خود را بپوشید و نیز بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید. از دیگر مواردى که دخالت و تصرف انسان در طبیعت محدود شده است، مواردى هستند که تصرف انسان مایه فسادگرى و طغیان و پیروى از روشهاى شیطانى باشد. (کلوا و اشربوا من رزق الله و لاتعثوا فى الأرض مفسدین) بقره / 60 بخورید و بیاشامید از روزى خداوند، و در زمین به فساد سرکشى مکنید. (کلوا مما رزقکم الله و لاتتبعوا خطوات الشیطان) انعام / 142 از روزى هاى خداوند بهره بردارى کنید و خطوط شیطان را پیروى ننمایید. علاوه بر اینها، در منطق وحى، چونان منطق خرد و احساس انسانى، طبیعت در برابر نعمتها و الطافى که به انسان ارزانى مى دارد، حقوقى را بر گردن آدمى مى نهد که نمونه اى از آنها آیه زیر است: (کلوا من ثمره إذا أثمر و آتوا حقه یوم حصاده) انعام / 141 چون نخلها و تاکستانها و کشتزاران به بار نشینند، از میوه آنها بهره مند شوید و بخورید و در روز درو، حق آن را نیز بپردازید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله بودجه دولت و اندازه دولت در word

جمعه 95/2/31 2:57 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله بودجه دولت و اندازه دولت در word دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله بودجه دولت و اندازه دولت در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله بودجه دولت و اندازه دولت در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله بودجه دولت و اندازه دولت در word :

بودجه دولت و اندازه دولت

در اقتصاد ایران سیاست‌های اتخاذ شده توسط دولت بیش از آنکه موجب رفع موانع کاستی‌ها و اختلالات بازارها شود، با تبدیل شدن به عامل اختلال از کارآیی تخصیص منابع می‌کاهد.
1 – اندازه دولت عمومی :
دولت عمومی علاوه‌ بر دولت مرکزی شامل شهرداری‌ها و سازمان تامین اجتماعی نیز می‌گردد. آمار مربوط به شهرداری‌ها و سازمان تامین اجتماعی در زمینه مخارج مصرفی آنها در تمام سال‌ها و در زمینه هزینه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص آنها از سال 1367 به بعد وجود دارد. بنابراین، با توجه به مقیاس کوچک مخارج شهرداری‌ها و تامین اجتماعی در مقایسه با دولت مرکزی، اندازه دولت عمومی نیز از روندی مشابه با دولت مرکزی پیروی می‌کند.
اندازه دولت عمومی در سال‌های پس از انقلاب نسبت به دوره رونق درآمدهای نفتی در قبل از انقلاب کاهش قابل‌ملاحظه‌ای یافته است. اندازه دولت عمومی و همچنین نسبت مخارج جاری از هزینه ناخالص داخلی (GDP) در دوره انقلاب و جنگ نسبت به برنامه‌های اول، دوم و سوم توسعه بزرگ‌تر بوده است که با توجه به کاهش شدید رشد اقتصادی در این دوره، این اتفاق بدیهی به نظر می‌رسد.
با افزایش قابل‌توجه رشد اقتصادی در سال‌های بعد از جنگ، به‌رغم رشد مثبت مخارج دولت در بخش مخارج جاری و رشد بالای مخارج عمرانی، اندازه دولت عمومی کاهش یافت. رکود اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی در سال‌های 1376 و 1377 سبب شد که به‌رغم کاهش رشد مخارج عمومی طی سال‌های برنامه دوم، اندازه دولت در این سال‌ها افزایش یابد. رشد مخارج عمرانی شهرداری‌ها و سازمان تامین اجتماعی طی سال‌های برنامه سوم توسعه سبب شد که نسبت مخارج عمرانی دولت عمومی به GDP در این دوره نسبت به دولت مرکزی کاهش کمتری یابد. همچنین اندازه دولت عمومی در سایه گسترش اندازه دولت مرکزی در سال 1384 نسبت به سال 1383 رشد بالایی داشته است.
* نسبت مخارج جاری به مخارج عمرانی برای دولت عمومی نیز مشابه با دولت مرکزی طی دوره‌های مورد بررسی بعد از انقلاب اسلامی همچنین سال 1384 همواره بزرگ‌تر از 2 می‌باشد.

2 – اندازه بخش عمومی :
بخش عمومی علاوه‌بر دولت عمومی شامل شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت نیز می‌باشد. به عبارتی دیگر، بخش عمومی در برگیرنده تمام فعالیت‌های دولتی در قالب بودجه کل کشور است. ارقام مربوط به هزینه‌های جاری شرکت‌های دولتی ارقام مصوب در قوانین بودجه کل کشور و ارقام مربوط به هزینه‌های عمرانی آنها ارقام هزینه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص شرکت‌های دولتی در حساب‌های ملی می‌باشد. لازم به ذکر است که ارقام مربوط به بودجه شرکت‌های دولتی در قوانین بودجه سال‌های 62-1358 آورده نشده است.
اندازه بخش عمومی نیز در سال‌های رونق درآمدهای نفتی (سال‌های 57-1352) به‌ویژه در بخش مخارج جاری بسیار بزرگ بوده است. در دوره انقلاب و جنگ اندازه بخش عمومی به 8/40 کاهش یافت که با توجه به نکته ذکر شده در بالا، این رقم به دلیل در بر نداشتن هزینه‌های جاری شرکت‌های دولتی در سال‌های 1358 تا 1362 کمتر از حد واقعی خود می‌باشد. با پایان یافتن رکود اقتصادی دوران جنگ و شروع رونق اقتصادی طی سال‌های برنامه اول توسعه، به‌ رغم رشد بالای مخارج جاری و عمرانی بخش عمومی، اندازه بخش عمومی کاهش یافت.
رکود اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی در سال‌های 1376 و 1377 با وقفه زمان بیشتری نسبت به دولت مرکزی و دولت عمومی باعث کاهش اندازه بخش عمومی در سال‌های 1378 و 1379 گردید. رشد بالای مخارج جاری شرکت‌های دولتی طی سال‌های برنامه سوم توسعه سبب شد که اندازه بخش عمومی برخلاف اندازه دولت مرکزی و اندازه دولت عمومی، نسبت به برنامه دوم توسعه افزایش یابد.
رشد بالای مخارج عمرانی دولت مرکزی به همراه رشد بالای مخارج جاری شرکت‌های دولتی در سال 1384 موجب رشد قابل توجه اندازه بخش عمومی در این سال در مقایسه با سال 1383 گردید. به طوری که اندازه بخش عمومی از 1/57درصد در سال 1383 به 2/72درصد در سال 1384 افزایش یافت.

3 – منابع بودجه کل کشور :
ارقام مصوب بودجه کل کشور می‌تواند نشانگر جهت‌گیری سیاست‌گذاری مالی و بودجه در دوره‌های مورد بررسی باشد. همچنین، بررسی بودجه شرکت‌های دولتی می‌تواند گستره تصدی‌گری‌های دولت بر اقتصاد کشور را نشان دهد.
3-1 تسلط بودجه‌ای بخش عمومی بر اقتصاد ایران :
نسبت منابع بودجه کل کشور به GDP در دوره رونق درآمدهای نفتی (57-1352) بیش از 67درصد بوده است. همزمان با رکود اقتصادی در دوره انقلاب و جنگ، نسبت بودجه کل کشور به GDP نیز کاهش چشمگیری داشت. رونق اقتصادی کشور طی برنامه اول سبب رشد بودجه کل کشور شد. اما نسبت منابع بودجه کل کشور به GDP افزایش ناچیزی پیدا کرد.
با کاهش رونق اقتصادی در برنامه دوم توسعه، متوسط نرخ رشد سالانه نسبت بودجه کل کشور به GDP نیز کاهش یافت اما در مجموع متوسط نسبت بودجه کل کشور به GDP طی برنامه دوم نسبت به برنامه اول توسعه افزایش چشمگیری یافته و به حدود 60درصد رسید.
رشد سالانه نسبت بودجه کل کشور به GDP طی برنامه سوم افزایش یافت و این نسبت را به حدود 72درصد رساند. بودجه کل کشور در سال 1384 نسبت به سال 1383 رشد چشمگیری داشت به طوری که نسبت بودجه کل کشور به GDP با رشد 4/16درصدی به بیش از 89درصد بالغ می‌گردد.
* بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که طبق ارقام مصوب قوانین بودجه کل کشور، تسلط دولت بر اقتصاد کشور طی سال‌های برنامه اول، دوم و سوم توسعه کشور افزایش یافته و در سال 1384 به حداکثر رسیده است. لازم به ذکر است که در صورت احتساب رقم مصوب شفاف سازی قیمت (یارانه) حامل‌های انرژی در سال‌های 84-1382 میزان تسلط بودجه‌ای دولت بر اقتصاد طی برنامه سوم و همچنین سال 1384 بالاتر نیز خواهد رفت.

3-2 تسلط تصدیگری‌های بخش عمومی بر اقتصاد ایران :
نسبت منابع شرکت‌های دولتی به GDP و همچنین نسبت بودجه شرکت‌های دولتی به بودجه کل کشور نشان می‌دهد که دولت همزمان با سیاست انبساطی بودجه‌ای، سیاست انبساطی گسترش تصدیگری‌های دولتی را نیز طی برنامه‌های توسعه‌ای بعد از انقلاب دنبال کرده است .
افزایش این دو نسبت در طی برنامه‌های اول و دوم توسعه نشانگر رشد سریع‌ تر منابع بودجه شرکت‌های دولتی نسبت به منابع بودجه کل کشور همچنین رشد تولید ناخالص داخلی می‌باشد.
نسبت بودجه شرکت‌های دولتی به بودجه کل کشور طی برنامه سوم توسعه اندکی کاهش یافته است که می‌تواند نشانگر پایبندی نسبی دولت به کاهش تصدیگری‌های دولت باشد.
البته احتساب رقم شفاف‌سازی قیمت (یارانه) حامل‌های انرژی در سال‌های 1382 و 1383 در بودجه عمومی دولت این پایبندی را با قوت بیشتری تایید می‌کند.

اما از آنجایی که رشد منابع بودجه شرکت‌های دولتی در سال‌های برنامه سوم بیش از رشد GDP بوده، نسبت بودجه شرکت‌های دولتی به GDP طی سال‌های این برنامه نیز افزایش یافته است.
* افزایش نسبت منابع شرکت‌های دولتی به GDP در سال‌‌های بعد از انقلاب می‌تواند گویای بهره‌وری ضعیف عوامل کار و سرمایه در بخش دولتی و مدت زمان طولانی بهره‌برداری از طرح‌های تولیدی در اقتصاد ایران باشد.
افزایش هر سه نسبت منابع بودجه کل کشور به GDP، منابع شرکت‌های دولتی به GDP و بودجه شرکت‌های دولتی به بودجه کل کشور در سال 1384 گویای این نکته است که دولت هیچگونه پایبندی به اهداف سند چشم‌انداز بیست ساله (1404-1384) و برنامه چهارم توسعه برای کوچک کردن اندازه دولت در اقتصاد ایران نداشته است.

4 – بررسی نقش غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد دولت :
همانگونه که در بخش مباحث نظری اشاره شد، لازم است علاوه بر نقش بودجه‌ای و نقش تصدیگری دولت به نقش غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد کشور نیز توجه شود.
دولت‌ها به واسطه مجرای سیاست‌ها، قوانین، مقررات و تنظیمات مختلفی که اجرا یا اعمال می‌کنند بر ابعاد خرد و کلان اقتصاد تاثیر می‌گذارند.

به عنوان مثال می‌توان به مداخلات دولت در بازارهایی از قبیل اعتبارات بانکی، ارز و انرژی اشاره کرد.
برای نشان دادن میزان مداخلات غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ایران نیاز به ساختن یک شاخص مناسب داریم که پرداختن به آن از حوزه این گزارش بیرون است.
سال (1384) در بررسی ابعاد دخالت‌های غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ایران دو شاخص میزان اختلال دولت در اقتصاد و اثربخشی دولت در اقتصاد را برای سال‌های 1338 تا 1381 تدوین کرده است.

این شاخص‌ها در محدوده صفر تا ده تعریف شده‌اند که عدد صفر در آنها نشان‌دهنده کمترین سطح اختلال و اثربخشی (بیشترین عدم اثربخشی) و عدد ده نشان‌دهنده بیشترین سطح اختلال و اثربخشی (کم‌ترین عدم اثربخشی) می‌باشد.

شاخص اثربخشی دولت میزان اعتبار سیاست‌ها و قوانین و مقررات دولت و همچنین اثربخشی آنها را دربر می‌گیرد.

* شاخص کل اختلال از سه جزو اختلال سیاستگذار، اختلال مالکیت و تصدی‌های دولت و اختلال تنظیم قوانین و مقررات دولتی تشکیل شده است.

اهمیت هر یک از این اجزا به ترتیب 55، 18 و 27 درصد است. اهمیت نسبی اجزای شاخص کل اختلال دولت نشان می‌دهد که اهمیت اختلال سیاستگذاری بیشتر است.

به عبارت دیگر در اقتصاد ایران سیاست‌های اتخاذ شده توسط دولت بیش از آنکه موجب رفع موانع، کاستی‌ها و اختلالات بازارها شود، با تبدیل شدن به عامل اختلال از کارآیی تخصیص منابع می‌کاهد.

بنیاد هریتیج و موسسه فریزر سالانه اقدام به محاسبه و انتشار شاخص آزادی اقتصادی برای تعداد زیادی از کشورهای جهان می‌کنند.

اطلاعات مورد استفاده در محاسبه شاخص‌های این دو موسسه علاوه بر ابعاد بودجه‌ای و تصدیگری‌های دولت، بعد غیربودجه‌ای مداخلات دولت در زمینه سیاست پولی، مقررات و تنظیمات دولتی، بازار کار، تجارت خارجی، حقوق مالکیت و; را نیز پوشش می‌دهند.
* بررسی این دو شاخص برای ایران و مقایسه آن با دیگر کشورهای جهان می‌تواند تصویر مناسبی درباره نقش غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ایران فراهم سازد.
اندازه دولت بعد از انقلاب
افزایش حجم و اندازه دولت در دهه های اخیر یکی از موضوعات اساسی در علوم اجتماعی بویژه در علم اقتصاد بوده است. در سراسر قرن بیستم، اکثر کشورهای صنعتی و در حال توسعه به رغم تفاوت های آشکار در ساختارهای نهادی و جمعیتی، شاهد رشد چشمگیر مخارج عمومی بوده اند.
حجم دولت در کشورهای صنعتی از 12 در سال 1913م به حدود نصف GOP در دهه های اخیر افزایش یافته است.[1]
وضعیت کشورهای در حال توسعه نیز این گونه بوده و از دهه 1960 م به بعد، هر ساله مخارج دولتی سیر صعودی داشته و از حدود 15% در سال 1960م به بالای 30% در دهه 1990م افزایش یافته است.[2] آمار نشان می دهد در کشور ما نیز همین روند وجود داشته، هر ساله با رشد فزاینده مخارج دولتی روبرو بوده ایم. این میزان که در سال 1338، 11 بوده در سال 1357 به اوج خود (3/35) رسیده و بعد از آن با نوسان، حدود 30 در سال 1367 به حدّاقل خود (3/15) رسیده و بعد از آن و پایان جنگ تحمیلی علی رغم اجرای سیاست های تعدیل و خصوصی سازی و حذف رایانه ها و نظایر آن، این روند، سیر صعودی داشته است.
این رشد صعودی حجم دولت دانشمندان را به تفکّر فرو برده و دلایل نظری زیادی برای توجیه این امر بیان شده است و این تئوری ها در ادبیات «انتخاب عمومی» مورد بحث و بررسی و آزمون های تجربی واقع شده است. این تئوری ها از مناظر مختلف تقسیم بندی و تجزیه و تحلیل شده اند.
هاسلی و بورچردینگ[3] (1997م) این تئوری ها را به دو گروه نهادی[4] و غیرنهادی[5]، و از منظری دیگر به تئوری های سیاسی[6] و غیرسیاسی[7] تقسیم بندی نموده اند و از نگاهی دیگر نیز این تئوری ها، تئوری های طرف عرضه و طرف تقاضا قلمداد می شوند. در ادبیات موجود کتاب های فارسی اقتصاد بخش عمومی، این تئوری ها به الگوهای خرد و کلان بخش عمومی[8] یا فقط در قالب الگوهای کلان رشد بخش عمومی[9] مطرح گردیده اند.
به طور کلّی دیدگاه های غیرنهادی بر ابعاد مکانیکی رشد بخش عمومی تأکید دارند و این نگاه نیز بر تئوری مرسوم نئوکلاسیک اقتصادی استوار است که اساساً نسبت حجم دولت را نتیجه تحوّلات شرایط اجتماعی و بازار می دانند.
از طرف دیگر الگوهای نهادی اساساً بر مدل های سیاسی رشد مخارج دولت در رابطه با فعالیت های رانت جویانه در بین رای دهندگانِ مالیات پرداز، گروه های دارای منافع خاص و دیوان سالاران دولتی تأکید دارند.
در این مقاله عوامل رشد دولت، از دو منظر نهادی و غیرنهادی بحث خواهد شد و مطالعات تجربی و با اشاره به تئوری های موجود، سعی خواهد شد سایر دیدگاه ها به نوعی درون این موضوع بررسی شود. در ادامه نیز به بحث رابطه تئوری سیکل های سیاسی رابطه و تأثیر آن بر کسری بودجه و افزایش حجم دولت پرداخته خواهد شد. در پایان، نیز به مطالعه تجربی انجام شده در مورد ایران و نتیجه گیری از مجموع مطالب پرداخته خواهد شد.
قبل از شروع بحث لازم است اشاره شود که برای اندازه گیری اندازه دولت، شاخص های گوناگونی وجود دارد که هر کدام دارای نقاط قوت و ضعف خاصی می باشند. شناخته ترین معیار در این زمینه نسبت هزینه های دولتی به کلّ هزینه ها و یا GDP است . ما نیز به همین ملاک توجه خواهیم داشت.[10]
1 ) نگرش های غیرنهادی
به طور عمومی مدل های غیرسیاسی این گونه فرض می کنند که دولت به خاطر شکست بازارهای خصوصی در فراهم نمودن سطوح دلخواه خدمات عمومی معین، اقدام به تهیه این گونه کالاها می نماید؛ در این زمینه، این که دولت به خواست چه افراد و گروه هایی توجّه می کند یکی از موضوعات اساسی است. در این گونه مدل ها این گونه فرض می شود که در نظام های اکثریتی رای دهندگان میانه، نقشی اساسی و کلیدی در مشخص کردن سطوح مخارج دولتی ایفا می کنند. پس شیوه کلّی برای ترسیم تقاضای خدمات عمومی، معین کردن تقاضای رای دهندگان میانه است، و این امر به ترجیحات رای دهندگان، درآمدها، مقدار مالیات برای هر واحد خدمات و قیمت کالاها و خدمات خصوصی بستگی دارد.
در طرف عرضه تحلیل های غیرنهادی، تئوری «بیماری هزینه بامول»[11] به عنوان یکی از مهمترین تئوری ها قلمداد می شود. بامول (1967م) در تئوری خود چنین بیان کرد چون بخش دولتی تا حدّ زیاد کاربر است، نرخ های رشد بهره وری این بخش به احتمال زیاد در مقایسه با صنایع سرمایه بر بخش خصوصی پایین خواهد بود و این امر نیز موجب افزایش قیمت نسبی خدمات دولتی در طی زمان می گردد و از آنجا که تقاضای کالاهای عمومی دارای حساسیت قیمتی نیست، افزایش در قیمت نسبی خدمات دولتی مستلزم افزایش ارزش واقعی مخارج دولتی است.
مطالعات فراوانی موضوع افزایش پیوسته قیمت نسبی خدمات دولتی را به اثبات رسانده اند و در حال حاضر بی کشش بودن تقاضای قیمتی و خدمات دولتی به عنوان حقیقتی ثابت در ادبیات انتخاب عمومی، مقبول است.
اکثریت دانشمندان بخش عمومی این دیدگاه بامول را به عنوان منبع مهم گسترش بخش عمومی پذیرفته اند.
یکی دیگر از عناصر مرسوم و قدیمی توضیح دهنده رشد حجم دولت، افزایش درآمد است. واگنر[12] (1893م) در قرن 19م بیان کرد که با روند رو به رشد جامعه و اقتصاد آن در طی زمان، نقش دولت در مسایل بودجه مالی هم بر حسب شرایط نسبی و هم مطلق افزایش می یابد . وی این امر را «قانون گسترش مخارج دولتی»[13] نامید.
بیشتر محققان معاصر واگنر از نظریه وی حمایت نکردند، امّا مطالعاتی که بعد از سال 1969 میلادی در مورد این قانون صورت گرفت، مؤید دیدگاه وی می باشد.[14]
در تئوری های غیرنهادی، «جمعیت» به عنوان یکی از عوامل دخیل در رشد اندازه دولت مطرح است. این که جمعیت چگونه بر این امر تأثیر می گذارد، این گونه بیان می شود که جمعیت در تابع تقاضای رای دهندگان میانه از طریق خنثی کردن تأثیرات مصارف مشترک و کاهش سهم مالیاتی رای دهندگان میانه، وارد تابع تقاضای رای دهندگان میانه می شود. با فرض کشش قیمتی صفر و فرض هزینه نهایی ثابت، برای کالاها و خدماتی که به صورت عمومی فراهم شده اند. جمعیتِ بیشتر مستلزم مخارج عمومی کمتری به عنوان سهمی از GDP می باشد، زیرا کالاهایی که توسط بخش عمومی فراهم شده در بین افراد بیشتری تقسیم می شود.
از طرف دیگر، بعد شراکتی، قیمت مالیاتی هر واحد خدمات دولتی را برای رای دهندگان میانه کاهش می دهد و چون قیمت کاملاً بی کشش نیست، مقدار تقاضا را افزایش می دهد.
مطالعات اخیری که درباره ارتباط بین تغییرات جمعیتی و حجم نسبی دولت صورت گرفته ـ مثل مطالعه بورچردین، فریز و گارزانی (2002م) ـ همانند مطالعات قبلی ارتباط معنی داری را بین این دو پیدا نکرده اند.
به فرایند گسترش حجم دولت از منظر جهانی شدن و باز بودن اقتصادی نیز پرداخته شده است. جهانی شدن اقتصاد با گسترش رشد حجم تجارت کالاها و خدمات نهایی در بین کشورها ، تحرک بین المللی عوامل تولید (سرمایه و کمتر نیروی کار) و تحوّلات تکنولوژیکی همراه است و از طرفی نیز در طی این فرایند اهمیت مرزهای ملّی کم رنگ تر شده و به تعبیر برخی با مرزهای شیشه ای روبرویم و این فرایند که همراه با اموری همانند آزادسازی تجاری و مالی و تعدیلات ساختاری است به نوعی حاکمیت بازار و کم رنگ تر شدن نقش دولت ها را دربردارد و حتّی برخی، حذف دولت های ملی را در طی این فرایند پیش بینی کرده اند. طبق مطالعه انجام گرفته توسط رودریک (1999م) و دیگران بر خلاف تصوّرات و دیدگاه های اولیه، اقتصادهای بازتر دارای دولت های بزرگ تری بوده اند.
طبق مطالعه وی که با مقایسه بین درجه باز بودن اقتصاد که به واسطه شاخص سهم تجارت در GDP (به عنوان شاخصی برای اندازه گیری جهانی شدن اقتصاد) و حجم دولت که به واسطه شاخص مخارج دولت در GDP سنجیده می شود ، نشان داد که یک ارتباط مثبت، قوی و محکم بین باز بودن اقتصاد و اندازه دولت وجود دارد.
وی در توضیح این امر این تئوری را بیان کرد که: «مخارج بالای دولتی در اقتصادهایی که در معرض ریسک بیرونی (خارجی) زیادی واقع شده اند، در واقع نقش کاهنده ریسک را بازی می کند و الزام دولت ها به ارایه بیمه اجتماعی، مهم ترین عامل در افزایش این مخارج است؛ در واقع دولت ها با این عمل سعی در کاهش خطرات ناشی از مواجه شدن با تجارت جهانی را دارند و مخارج بالاتر در واقع غرامتی در راه گسترش تجارت است و می توان گفت چون در این گونه کشورها به نوعی شکست های بازار افزایش یافته است، دولت ها مجبور به دخالت گسترده تر شده اند.
2) نگرش های نهادی
شاید بتوان گفت تئوری های مرسوم اقتصادی، فقط حدود نیمی و یا حتّی کمتر از این حد، بحث رشد مخارج بخش عمومی را توضیح می دهند؛ برای حل نهایی این معما، اقتصاددانان بخش عمومی مدل های جدید نهادی رشد بخش عمومی را مطرح برخلاف تئوری های سنّتی و مرسوم، نگرش های نهادی و سیاسی این گونه فرض می کنند که دولت وسیله ای برای طبقات مختلف گروه های ذی نفع می باشد که هر کدام به نوعی خواهان گسترش توزیع مجدّد درآمد به نفع خودشان می باشند، و این امر نیز به اندازه و قدرت نسبی این گروه ها بستگی دارد. در این نرگش در فرایند پیچیده رقابت سیاسی، ائتلاف های قوی تر، منافع توزیع مجدد درآمد را به دست می آورند و همان طور که ساختار مالکیت سیاسی به طور متقارن دگرگون می گردد، توزیع مجدّد بیشتری اتفاق می افتد و اندازه مخارج دولتی افزایش می یابد؛ اگر چه عوامل زیادی توزیع مجدّد را تحت تأثیر قرار می دهد، قوانین و شیوه هایی که انتخاب جمعی را مشخّص می کنند، بسیار مهمّ می باشند.
در تئوری های نهادی، ایدئولوژی به عنوان یک عامل مهم توضیح دهنده رفتار دولت ها و عامل رشد دولت به حساب می اید. استگلیر(1971م) نقض استواری بر ایدئولوژی را به عنوان توضیح دهنده رفتار دولت، مطرح کرد. وی موضع قوی و شدیدی را علیه اهمیت ایدئولوژی اتخاذ کرد و استدلال نمود که تقریباً تمام رفتار های سیاسی وابسته از لحاظ اقتصادی می توانند به واسطه نفع شخصی اقتصادی توضیح داده شوند؛ ولی وی در این دیدگاه ناموفق بود و در واقع شکست برای اثبات اهمیت ایدئولوژی بود.
متعاقب این مطالعه مقدماتی، مجموعه زیادی از تحلیل های تجربی درباره رای گیری کنگره نشان دادند که عوامل اندازه گیری کننده ایدئولوژی، قدرت مهمی در توضیح رای گیری کنگره دارد.
در واقع می توان گفت آنچه که محققین را قانع کرده ایدئولوژی متغیر مهمّی است، تلاش های بالنسبه ناموفق در زیر سؤال بردن این تئوری بوده است.
در واقع نتیجه مطالعه اصلی کوو روبین(1979م) اثبات این مطلب بود که ایدئولوژی مهم نیست، ولی آنها در این امر ناموفق بودند. پلتزمن[15] نیز بعداً (1985 و 1984م) تلاش خود را به کار بست که نشان دهد ایدئولوژی مهم نیست، ولی او نیز به این نتیجه رسید که ایدئولوژی مهم است، هر چند شاید طبق یافته وی این اهمیت به اندازه آنچه که دیگران بیان کردند، نبود.
طبق گفته کوو روبین[16] مهم ترین تحقیق درباره اهمیت ایدئولوژی و شاید مهم ترین تحلیل اقتصاد عمومی رای گیری کنگره تحقیق پول[17] و روزنتال[18] (1997م) می باشد. این دو در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که ایدئولوژی مهم ترین و تعیین کننده ترین نقش را در همه رای گیری های کنگره در آمریکا داشته است.
طبق گفته کوو روبین[19]، همه تئوری های سیاسی و نهادی این گونه بیان می شود که برخی از گروه ها اصولاً حجم دولت را تحت تأثیر قرار می دهد، و هویت این گروه ها از تئوری به تئوری دیگر متفاوت است. این گروه ها، رای دهندگان بالنسبه کم درآمد در تئوری های ملتزر، ریچارد و پلتزمن، افراد به تازه اجازه رای یافته در تئوری های کنی[20] و هاستد[21]، زنان در تئوری لات[22] و کنی، و رای دهندگان مسن در تئوری های بکر و مولیگان می باشند و چنین تأثیری نیز از هر منبعی که بوده باشد فقط از طریق رای گیری کنگره انتقال می یابد. اصولاً در این تئوری ها توجّه زیادی به گنجاندن سیاست های انتخاباتی و گروه های ذی نفع در انتخابات در بحث افزایش حجم دولت صورت گرفته است.
در یکی دیگر از تئوری های نهادی، افزایش حجم دولت بحث هزینه های مردم مالیات[23] می باشد.
بکر و مولگان (1999م) به طور تجربی نشان داده اند که رابطه مثبتی بین کارآمدی سیستم مالیاتی و حجم دولت وجود دارد. هر اندازه که بار و هزینه های مرده کاهش می یابد حجم دولت افزایش خواهد یافت و برعکس نکته اساسی این است که مالیات ستانی دارای هزینه های بار مرده است و مقدار مالیاتی که یک جامعه خواهان تحمل آن می باشد تابعی از این هزینه است و با کاهش این هزینه حجم دولت کاهش می یابد. طبق دیدگاه آنها سیستم مالیاتی کارآمدتر تأثیر رای دهندگان مالیات ده را نسبت به فشار رقابتی گروه های دریافت کننده سوبسید کاهش می دهد و بنابراین اندازه بودجه دولت افزایش می یابد. به طور کلّی یافته های آنها دلالت بر این دارد که ایجاد مالیات ها از نوعی ارزشی افزوده (VAT) از دهه 1970م در تمام کشورهای OECD به غیر از کشور آمریکا به رشد مخارج دولت کمک نموده است.
یکی دیگر از عوامل رشد بودجه عمومی در ادبیات بحث، رشد دولت در نتیجه فعالیت های رانت جویانه بروکرات های دولتی است . اصولاً بروکرات های دولتی و اتحادیه های کارگری دارای انگیزه فراوانی در انتقال درآمدهای مالیاتی و دولتی به نفع خود می باشند.
نیسکانان[24] (1971م) در تئوری حداکثر کردن بودجه[25] بیان می کند که بروکرات های دولتی به هیچ وجه خواهان ارتقای رفاه عمومی نیستند و فقط رانت جویانی هستند که بودجه های بیشتری را طلب می کنند؛ زیرا اصولاً بروکرات ها به دنبال قدرت[26]، پرداخت های بیشتر[27] و نفوذ و شهرت[28] و مالکیت انحصاری در عرضه خدمات عمومی هستند. در نتیجه به احتمال فراوان، بودجه فراتر از سطح ایده آل رای دهندگان میانه انتخاب خواهد شد. اصولاً بودجه هنگامی گسترش می یابد که بروکرات ها تصویب می شود.
یکی دیگر از عوامل و نیروهای نئونهادی توضیح دهنده رشد نسبی دولت، افزایش درجه تصوّرات غلط مالی است. طبق این دیدگاه مالیات دهندگان به طور منظم بار مالیاتی شان را کمتر از حد برآورد می کنند در حالی که بروکرات های دارای نفع شخصی مخارج دولتی فراتر از سطح مطلوب رای دهندگان میانه را دنبال می کنند. این ایده و تصور غلط مالی در اشکال مختلف زیر تبلور می یابد:
1) پیچیدگی ساختار مالیات
2) ایده و تصوّر غلط نسبت به مالیات بندی بر املاک
3) حساسیت درآمدی ساختار مالیات
4) تصوّر و توهّم غلط بدهی[29]
5) تأثیرات فلای پیپر[30]
(یعنی رای دهندگان به غلط، تصوّر می کنند که کمک های بلاعوض پولی که آنها دریافت می کنند، قیمت مالیاتی آنها را پایین می آورد)[31]
از مطالعات جدید تجربی که با لحاظ هر دو جنبه تئوریها صورت گرفته (البتّه در غالب تئوری های جانب تقاضا و جانب عرضه) می توان به مطالعه کوو روبین (2002م) اشاره کرد. این دو در مطالعه خود در مورد آمریکا در دوره زمانی 1930 تا 1993م نشان دادند که قسمتی از رشد دولت در امریکا به واسطه افزایش قدرت دولت در جمع آوری مالیات بیشتر می باشد.
در یافته های آنها، اصلی ترین عامل رشد دولت، افزایش مشارکت نیروی کار زنان در تولید و به طور هماهنگ افزایش قدرت دولت در جمع آوری مالیات و درآمد زنان می باشد و مشارکت زنان در نیروی کار توضیح دهنده 60 افزایش حجم دولت در آمریکا در این مورد بوده است. ایدئولوژی نیز توضیح دهنده این رشد می باشد، ولی فقط قسمت کوچکی از تأثیر کلّ را می توان پوشاند.
علاوه بر دیدگاه های ارایه شده، تئوری های دیگری نیز از رشد دولت بیان شده است که این تئوری ها از لحاظ تجربی و نظری گسترش زیادی نیافته اند و نیازمند مطالعات بیشترند، از جمله می توان به تئوری های زیر اشاره کرد:
1) تغییر و تحوّل در ترجیحات اجتماعی و ایدئولوژی ها
2) کاهش در داده های اجتماعی از جمله کاهش سرمایه اجتماعی
3) افزایش هزینه های تولید خانوار
4) افزایش هزینه مطالعات
طبق این تئوری ها مخارج دولتی در طول زمان به دلیل این که مصرف کنندگان اولویت و تقدّم را به خدمات ارایه شده توسط بخش عمومی در مقایسه با خدمات ارایه شده توسط بخش خصوصی قایل میشوند رشد می کنند. سطوح پایین تر منابع اجتماعی قیمت مالیاتی رای دهندگان میانه را افزایش می دهد.
مشارکت زنان در نیروی کار به طور زیادی هزینه های خانواری خدماتی را که نوعاً خانوارها تهیه می کنند افزایش می دهد و تخصّص گرایی بیشتر و تقسیم کار هزینه های مبادله و معامله را افزایش می دهد.
اصولاً این تئوری ها با تحوّلات اوضاع اجتماعی اقتصادی و تأثیر این تحوّلات بر تقاضای خدمات دولتی در ارتباط می باشند و این تئوری ها برای اثبات، نیازمند آزمون های تجربی می باشند.
تئوری سیکل های سیاسی و تأثیر آن بر کسری بودجه و افزایش مخارج بخش عمومی
از منظری دیگر نیز به مسأله افزایش حجم دولت در ادبیات اقتصاد سیاسی و اقتصاد بخش عمومی نگریسته شده است و آن هم از نگاه سیکل های سیاسی است و ادبیات گسترده در این باره در اقتصاد سیاسی وجود دارد.
فرض اساسی در این زمینه آن است که دولت ها ابزارهای سیاسی را انتخاب می کنند و از این طریق نتایج سیاسی را تحت تأثیر قرار می دهند که این امر نیز مبتنی بر ملاحظات سیاسی، همانند میل به پیروزی در انتخابات یا ارتقای ایدئولوژی است. دولت ها با انگیزه های سیاسی میل به ایجاد سیکل های سیاسی هم در ابزارها (سیاست های مالی یا پولی) و هم در پیامدها (همانند رشد اقتصاد یا تورّم) دارند.
این تئوری دارای دو بْعد می باشد؛ یکی ازاین ابعاد و فرضیه ها این است که اصولاً سیاست مداران جویای مقام هستند، یعنی سیاست هایی را (از جمله سیاست های اقتصادی) برای بالا بردن شانس انتخاب دوباره خود به کار می گیرند. در مقابل نظریه دیگر این گونه فرض می گیرد که سیاست مداران به شیوه حزبی رفتار می کنند و طبق ایدئولوژی و مرام خود عمل می کنند.
در دهه 1970م این دو مکتب مبتنی بر این فرض سنّتی و مرسوم بودند که دولت ها تأثیر زیادی بر نتایج سیاسی دارند. در مقابل در دهه 1980 و 1990م محقّقان از هر دو مکتب، مدل های انتظارات عقلایی را وارد مدل کردند و این فرض مستلزم محدودیت سیاست گذاران در تأثیرگذاری بر نتایج کلان اقتصادی است؛ بنابراین در حال حاضر این تئوری ها شامل چهار نوع از مدل ها است: مدل های مقام جویانه سنّتی و عقلانی و مدل های حزبی سنّتی و عقلایی.
هر یک از این مدل ها کاربردهای مختلفی را به لحاظ ابزارهای سیاسی و نتایج آن ایجاد می کنند؛ برای مثال مدل های فرصت طلبانه (مقام جویانه) مستلزم کاربرد به جای ابزارهای سیاسی است که بر نتایج سیاسی قبل از انتخابات اثر می گذارد؛ در حالی که مدلهای حزبی تأثیرات سیاسی را بعد از انتخابات برجا می گذارند.
آزمون تجربی این مدل ها نشان داده شده است که اصولاً:
1) مدل های مبتنی بر انتظارات عقلایی بوضوح بهتر از مدل های سنّتی کاربرد دارند.
2) مدل های حزبی بهتر از مدل های فرصت طلبانه (مقام جویانه) عمل می کنند و مدل های فرصت جویانه منحصراً بر ابزارهای سیاسی تأثیر می گذارند و هیچ تأثیری بر پیامدهای سیاسی کلان اقتصادی ندارد.
اصولاً از دیدگاه های سیاسی دولت های بر سر قدرت که کمترین شانس و احتمال را برای انتخاب مجدد خود در دوره بعد می بینند، مستعدترین دولت ها برای ایجاد بدهی عمومی هستند و دولت های بر سر قدرت از درونی کردن هزینه های بدهی جلوگیری می کنند؛ زیرا این هزینه ها توسط حزب مخالف آشکار خواهد شد.
اصولاً دولت های برسرقدرت، برای بالا بردن شانس انتخاب خود در دوره بعد و کسب رضایت توده مردم یا گروهی خاص به افزایش مخارج عمومی در برخی زمینه ها برای جلب رضایت اقشار خاص اقدام می کنند و سیاست هایی را اتّخاذ می کنند که به نوعی رضایت آنها را جلب کنند و این امور اصولاً به افزایش مخارج بخش عمومی منتهی می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله انرژی در word

جمعه 95/2/31 2:57 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله انرژی در word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله انرژی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله انرژی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله انرژی در word :

انرژی

مقدمه

کشور پهناور ایران دارای منابع و ذخایر بزرگ انرژی است. در حال حاضر تعداد 85 میدان نفتی کشف شده در کشور وجود دارد. از لحاظ ذخایر گازی، ایران دومین مقام را در جهان دارد. ذخایر گازی باقیمانده در ایران در حدود 2616 تریلیون متر مکعب می‌باشد. منابع دیگر انرژی مثل ذغال سنگ و … نیز در کشور وجود دارد. با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حدامکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. برای این منظور بایستی در زمینه استفاده بهینه از منابع انرژی در کشور قدم هایی برداشته شود.

واژه بهینه‌سازی ترجمه کلمه optimization است که در ریاضیات مفهوم خاص خود را دارد و در کشور ما نیز در زمینه های مختلف از جمله انرژی مورد استفاده قرار گرفته ‌است. بهینه‌سازی مصرف انرژی برای یک فرایند می‌تواند به صورت موضعی (Local) و یا بصورت جامع (Global) برای یک سیستم که متشکل از چندین فرایند است، انجام شود. بر اساس تئوری بهینه‌سازی، نتیجه بهینه‌سازی برای چندین فرایند به صورت جداگانه الزاما برابر با نتیجه بهینه‌سازی به صورت جامع نیست و

بنابر تعریف، بهینه‌سازی به صورت جامع می‌تواند در برگیرنده ترکیبی از دو فرایند و یا چندین فرایند باشد. اعمال بهینه‌سازی بصورت جامع نیاز به درک صحیح دینامیک انرژی ‌بری تجهیزات هر یک از فرایندها دارد و به مراتب پیچیده‌تر از به کارگیری روش بهینه سازی موضعی می‌باشد. روشهای کنترل که بر اساس دینامیک انرژی بری و نظارت بر تمامی فرایندها کار می‌کنند و یا تکنولوژیPinch که مبتنی بر اصل کاهش مصرف انرژی از طریق ترکیب فرایندها و یا Process integration است، از جمله روشهای بهینه سازی به صورت جامع هستند .

به غیر از تقسیم‌بندی روشهای بهینه‌سازی به موضعی و جامع، تقسیم‌بندی دیگری نیز وجود دارد که بر اساس هزینه های لازم برای انجام بهینه‌سازی می‌باشد و عبارتند از روشهای با هزینه پایین یا بدون هزینه، روشهای با هزینه متوسط و روشهای با هزینه بالا. از روشهای بدون هزینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: انتخاب سوخت و یا حامل انرژی

در این تحقیق کارهایی که می‌تواند در زمینه کاهش مصرف انرژی مفید واقع شود در چند گروه دسته‌بندی شده و در هر مورد مثالهایی که از روشهای گفته‌ شده استفاده کرده‌اند و نتیجه مطلوب گرفته‌اند بیان شده ‌است.

پیشنهادات برای کاهش مصرف انرژی

کارهایی که می‌توان برای کاهش مصرف انرژی پیشنهاد داد به شرح زیر می‌باشند.

1- استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست
یکی از مواردی که باعث کاهش مصرف انرژی می شود استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه با کیفیت بالا می‌باشد. اکثر واحدهایی که در کشور وجود دارند قدیمی بوده و نشتیهای زیادی در قسمتهای مختلف آنها وجود دارد یا راندمان آنها پایین است و بعضی وقتها کیفیت محصولات تولیدی قابل قیاس با مشابه‌های خارجی نیست. لذا بهتر است در مورد صنایع موجود در کشور بررسیهای علمی و دقیق‌تر انجام گیرد تا واحدهایی که انرژی بالایی مصرف می‌کنند شناسایی شوند و در راه تغییر فرایند و کارهای دیگر اقدام شود. از جمله کارهایی که در کشورهای مختلف در این زمینه انجام شده‌است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-1- استفاده از MDEA (متیل دی اتانل آمین) در صنایع پالایش گاز و شیرین‌سازی آن: در صورت استفاده از این ماده، ظرفیت واحد بالا، انرژی مورد نیاز کم و در نتیجه کاهش سرمایه‌گذاری را باعث می‌شود. این آمینها می‌توانند تا غلظتهای بالای 50% مورد استفاد قرار گیرند ولی آمینهای خیلی خورنده مثل MEA و DEA حداکثر تا غلظتهای به ترتیب 15 و 30% می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. آمینهای بر پایه MDEA در غلظتهای بالا فعالیت بیشتری برای حذف گازهای اسیدی دارند. بنابراین هر گالن از محلول حجم بالایی از گاز را تصفیه خواهد کرد. همچنین اپراتورها می‌توانند جریان برگشتی را کم کنند و در نتیجه توان

کمتری برای کار پمپها لازم است. همچنین در ریبویلر به خاطر اینکه انرژی کمتری برای شکستن پیوند بین آمین و گاز اسیدی لازم است، انرژی کمتر مصرف می شود. انتخاب پذیری بالای MDEA باعث صرفه‌جویی در مصرف انرژی می‌شود و نیز به علت خاصیت خورندگی کم آن، طول عمر تجهیزات افزایش می‌یابد و هزینه‌های نگهداری نیز کمتر می شود. برای مثال واحدی را در نظر بگیرید که از حلال MDEA برای تصفیه MM scfd 60 گاز طبیعی و حذف سولفید هیدروژن تا کمتر از ppm 4 استفاده می‌کند. در این حالت 9 میلیون Btu بر ساعت انرژی مصرف می شود. اگر از DEA استفاده شود برای تصفیه MM scfd 45 مقدار انرژی مصرفی 16 میلیون Btu بر ساعت خواهد بود. مشاهده می شود که در استفاده از MDEA، 33% گاز بیشتر با 56% انرژی کمتر تصفیه می‌شود و در صورت تبدیل واحد از DEA به MDEA، ظرفیت واحد از 75 به 90 افزایش می‌یابد. خوشبختانه در پالایشگاه گاز در عسلویه نیز از این ماده استفاده می‌شود.

1-2- استفاده از لامپهای گوگردی: که در محیطهای شهری و هم صنعتی کاربرد خوبی دارند و از لامپهای فلورسنت روشنایی بیشتر و بازده بیشتری دارند. از جمله ایرادهای این محصولات، سمی بودن ترکیبات گوگرد در اثر شکستن و آلوده کردن محیط زیست است. بنابراین آنها در یک محفظه شیشه‌ای محکم تعبیه شده‌اند .

1-3- استفاه از شیشه‌های دوجداره، پنجره‌های PVC و عایق کردن درز پنجره‌ها: عامل اتلاف گرما و سرما در منازل در زمستان و تابستان پنجره‌ها هستند که محل تعبیه، تعداد و نوع آن مهم است. در این زمینه مدل‌سازیهای کامپیوتری و شبیه‌سازیهایی انجام شده‌است. جدیدترین این تحقیقات، تکنولوژی DOE-2.1E است که مفیدترین شبیه‌سازی بوده است.
در این زمینه همچنین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

استفاده از میکرو ویو برای گرم کردن مواد شیمیایی که علاوه بر کاهش مصرف انرژی، سازگار با محیط زیست نیز می‌باشد .
تولید اتیلن گلیکول و پروپیلن گلیکول به روشی که حداقل انرژی را مصرف می کند. با استفاده از این روش 32 تریلیون بی‌تی‌یو انرژی صرفه‌جویی می‌شود.

2- بالا نگه داشتن قیمت انرژی

اگر انرژی که افراد و صنایع مختلف استفاده می‌کنند قیمت بالایی داشته ‌باشد، در مصرف آن دقت خواهد شد. برای این منظور می‌توان بنزین را که مصرف زیادی در کشور دارد و تقریبا به اندازه کشور چین (که چندین برابر کشور ما جمعیت دارد) مصرف می‌شود به دو قیمت فروخت (تا حد معقولی با قیمت مناسب و بعد از آن با قیمت گرانتر) یا برای وسایل نقلیه عمومی با قیمت ارزانتر در مقایسه با وسایل نقلیه شخصی، تا مردم تشویق شوند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند. البته این هم مستلزم این است که ناوگان حمل و نقل شهری و جاده‌ای منظم کار کنند. در مصرف آب، برق و گاز منازل نیز می‌توان برای مصارف مختلف قیمتهای مختلفی در نظر گرفت و افرادی را که کم مصرف می‌کنند تشویق و واحدها و افرادی را که ار حد معقول خیلی بیشتر مصرف می‌کنند جریمه کرد.

3- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف
در بیشتر صنایع کشور به خاطر ناقص انجام گرفتن واکنشها، قدیمی بودن دستگاهها، تکنولوژیهای قدیمی و تخصصی نبودن مسئولیتها مواد با ارزش زیادی در پسابهای واحدها وارد شده و دور ریخته می‌شوند. در این زمینه هم می‌توان با انجام تحقیقات لازم اقدام به بازیابی این مواد کرد. از کارهای انجام گرفته در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
2-1- بازیابی فلزات با ارزش از کاتالیزورهای مستعمل: سالیانه مقدار زیادی از کاتالیزورهای مورد استفاده در صنایع پالایشگاهی و پتروشیمی‌ها به صورت مستعمل انبار می‌شوند که دارای فلزات با ارزشی همچون پلاتین، کبالت، مولیبدن و … می‌باشند. این فلزات قابل بازیابی بوده و بازیافت آنها از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه است و با احداث واحدی می‌توان این کار را انجام داد. در کشورهای مختلف شرکتهایی وجود دارند که به این کار مشغول هستند.
2-2- بازیابی و استفاده مجدد متانول مصرفی: سالانه حدود 198 میلیون کیلوگرم متانول سمی در آمریکا تولید می شود. برای مثال در واحد خالص‌سازی پروکسید هیدروژن FMC توانسته‌اند با استفاده از روش تقطیر بخار تا 90% متانول را از پساب بازیابی کنند. استفاده از این روش باعث کاهش تولید پسابهای حاوی متانول در حدود 2/2 میلیون پوند بر سال با کاهش مصرف انرژی در حدود 2/19 بیلیون Btu بر سال شده‌ است. بعلاوه این سیستم باعث شده است تا شرکت FMC در هزینه عملیاتی سالیانه‌اش 5/1 میلیون دلار صرفه‌جویی کند. شواهد نشان می دهد که در جاهای دیگر نیز می خواهند از این تکنولوژی استفاده کنند.
2-3- مصرف بهینه مواد اولیه در صنایع کاغذسازی: معمولا برای ساخت یک تن کاغذ حدود 2 تا 5/3 تن درخت یا چوب مرغوب لازم است. صنایع کاغذسازی در جهان پنجمین مصرف کنده صنعتی انرژی هستند. آب نقش مهمی در صنایع کاغذسازی دارد و بطور عمده‌ای آب در این صنعت مصرف می‌شود که خود باعث آلودگی آب و هوا می شود. به همین دلیل تولید کنندگان کاغذ در فکر راهی برای کاستن از انرژی مورد استفاد و آلودگی کمتر هستند.

4- بهینه‌سازی و مدل کردن واحدهای صنعتی و افزودن تجهیزات اضافی
در این زمینه می‌توان با انجام تغییراتی در واحد و یا اضافه کردن تجهیزاتی و یا انجام کارهایی مثل شبیه‌سازی، مدل‌سازی و کنترل واحدها در مصرف کمتر انرژی، کیفیت بالای محصولات و حداقل کردن هزینه‌ها قدم برداشت. در اغلب واحدهای شیمیایی که واکنشهای شیمیایی صورت می‌گیرد برای بهینه کردن انرژی باید سعی شود که واکنشها تا حد امکان در جهت کامل شدن پیش بروند و از دیگر پارامترها هم مدیریت انرژی است که با مشاهدات و کنترلهای خود می‌تواند فرایندهای پیچیده صنعتی را در جهت بهینه شدن پیش ببرد (مثل انتخاب سیستم، پارامترهای فرایند که باید نشان داده شوند، تجهیزات اندازه‌گیری که باید استفاده شوند و … ). پارامترهای دیگری مثل برنامه کمکهای مالی دولت از دیگر راهکارهای بهینه‌سازی انرژی است. یک اصل کلی برای بهتر شدن کنترل فرایندها این است که کیفیت باید بهتر شود. در 30 سال گذشته به دلیل تمهیداتی که در زمینه محیط زیست و همچنین بازدهی انرژی صورت گرفته، تقریبا مصرف انرژی نصف شده است. در زیر به چند مورد از کارهای انجام شده در این زمینه اشاره می‌شود:

3-1- بهینه‌سازی مصرف انرژی در برجهای تقطیر: در صنعت نفت، برج تقطیر یا واحد تقطیر یکی از کلیدی‌ترین واحدهای مصرف کننده انرژی است که به وسیله شبیه‌سازیها و مدلهای کامپیوتری می‌توان مصرف انرژی را در این بخش به حالت بهینه درآورد. امروزه کاهش مصرف انرژی در عملیات تقطیر در کاهش قیمت تمام شده محصولات بیشتر موثر است. با توجه به روشهای مختلف موجود می‌توان کلیه فعالیتها در این رابطه را به سه گروه تقسیم‌بندی کرد.

الف- روشهایی که سرمایه مورد نیاز آنها کم است: مثل جریان برگشتی به برج، محل ورودی خوراک، بهبود در تعمیرات و روشهای تعمیراتی، فشار داخل برج (فشار عامل مهمی است که با توجه به دمای آب خنک کننده در دسترس جهت میعان بخارات بالاسری انتخاب می‌گردد. عملیات تقطیر در فشارهای پایین مطلوبتر است. پس در فصل زمستان و فصل بارانی بعلت کاهش دمای محیط و افت دمای برج آب خنک کننده می‌توان فشار برج را کاهش داد).

ب- روشهای با سرمایه‌گذاری متوسط: مثل استفاده از روشهای بازیافت اتلاف حرارتی، عایق کاری، جابجایی سینی‌ها با تجهیزات موثر مشابه ( آکنده های با کارایی بیشتر، با ارتفاع معادل کمتر و افت فشار کمتر).

ج- روشهای با سرمایه‌گذاری بالا: این روشها منجر به بازیافت انرژی زیادتری نسبت به دو مرحله قبل می‌شوند که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. بهینه‌سازی یا تعویض سیستم کنترل و ابزار دقیق، میعان دو مرحله‌ای در بخش بالا سری ( در این روش مرحله اول جهت حصول به میعان کافی برای جریان برگردان انجام می‌گیرد و مرحله دوم جهت خنک کردن و استصال محصول کافی مورد استفاده واقع می‌شود).

3-2- اضافه کردن تجهیزاتی برای برای بازیابی انرژی: در بیشتر صنایع می‌توان با افزودن تجهیزاتی انرژی قابل ملاحظه‌ای را بازیابی کرد که از جمله‌ آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
3-2-1- استفاده از توربو اسکرابرها در خروجی دودکشهای صنعتی: این دستگاه به طور همزمان ذرات ریز را می‌گیرد، گاز SO2 را جذب می‌کند و حرارت گازهای خروجی را بازیابی می‌کند. این سیستم شامل فیلتری است که در حین عمل احتراق که گازها به همراه دود در حال خارج شدن از دودکش هستند SO2 را جذب می‌کند و گرمای آن را هم از طریق سنسورهای گیرنده حساس گرما به قسمتهای دیگر دستگاه که نیاز به انرژی گرمایی دارند، می‌رساند .
3-2-2- استفاده از تکنولوژی HBT (Hydro Ball Technics) برای مبدلهای لوله-پوسته: در مبدلهای لوله-پوسته، در قسمتهای مختلف خواه ناخواه مقداری انرژی گرمایی به هدر می‌رود. تحقیقات نشان داده است که هرچه ضخامت لوله‌ها بیشتر و درصد مکش هم بیشتر شود گرمای بیشتری در این واحدها به هدر می‌رود. پس هم باید روی طراحی و هم استحکام و دوام این قسمتها برای بهینه‌سازی انرژی دقت بالایی منظور شود. یکی دیگر از موارد، رسوب ناخالصیها درون لوله‌هاست که این خود سرعت انتقال گرما را کاهش می‌دهد و ما مجبور هستیم انرژی بیشتری مصرف کرده و بازدهی کمتری داشته باشیم. در این موارد هم اتلاف توان بیشتری داریم و هم زمان برای واکنش شیمیایی و عملیات زیادتر از حد معمول می‌شود. در تکنولوژی HBT توپهای اسفنجی در درون لوله‌های کندانسور نصب می‌شود تا ناخالصیهای سیال در حال گردش را بگیرد و حکم یک فیلتر را دارد و از ته نشین شدن و رسوب این مواد در بدنه داخلی لوله جلوگیری می‌کند و بنابراین ریت حرارتی خوبی داریم و از هدر رفتن انرژی جلوگیری می شود. این مواد براحتی قابل جداسازی هستند و نصب و برداشتن آنها هم کار سختی نیست. از مزایای این تکنولوژی می‌توان به این موارد اشاره کرد: درصد بیشتر تبدیل انرژی، بازده بیشتر تجهیرات عمل کننده، جلوگیری از خوردگی لوله‌های کندانسور، امکان ساختن کندانسورهایی با لوله هایی طویلتر در جریانهای شیمیایی.
ضمناً این سیستم با کنترل PLC-GSM کار می‌کند. در حین عملیات هیچ دستگاهی از کار نمی‌افتد. به هیچ پمپی نیاز نیست و کمبود آب برای فرایند حس نمی شود .
3-2-3- بازیابی حرارت از گازهای حاصل از دودکشها: برای این منظور یک روش استفاده از مبدلهای حرارتی است. این مبدلها مستقیما در داخل دودکش بویلر قرار داده می‌شوند و از انرژی حرارتی گازهای حاصل از احتراق برای گرم کردن آب ورودی بویلر استفاده می‌کنند و دمای آنرا از 180 درجه فارنهایت به 298 درجه می‌رسانند و دوباره وارد ریبویلر می‌کنند. شکل (1) انرژی بازیابی شده و صرفه‌جویی در مصرف سالیانه سوخت را نشان می‌دهد. شکل (2) شمای کلی بویلر دارای قسمت بازیابی حرارت از گازهای دودکش را نشان می دهد. مبدل حرارتی در این حالت economizer گفته می‌شود. برای نصب اینها، لوله‌کشی، شیرها و تجهیزات کنترلی لازم است. economizer یک مبدل حرارتی گاز به مایع است .

شکل 1- انرژی بازیابی شده و صرفه‌جویی در مصرف سالیانه سوخت بر حسب بخار تولیدی

شکل 2-کلی بویلر دارای قسمت بازیابی حرارت از گازهای دودکش

5- استفاده از انرژیهای نو و تجدید‌پذیر
در این زمینه کارهای زیادی می‌توان انجام داد که نیازمند این است تا مشخصات جغرافیایی مناطق مختلف از لحاظ مقدار تابش خورشید، بادهای منطقه و … به خوبی تعیین شود و بر اساس آنها تصمیمات لازم اتخاذ شود. در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
استفاده از انرژی خورشیدی مثل سلول خورشیدی، انرژی باد مثل توربینهای بادی و مزارع بادی (که در این مزارع هزاران آسیاب بادی قرار دارد و پره‌های آنها در برابر باد به چرخش در می‌آیند. از چرخش هزاران پره، انرژی زیادی تولید شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.)، انرژی آب مثل نیروگاههای برق آبی، انرژی هسته‌ای، انرژی هیدروژنی، انرژی پتانسیل گیاهی، انرژی گرمایی زمین (اخیرا در منطقه مشکین‌شهر اردبیل از این انرژی استفاده می‌شود)، بیو مس و بیوگاز ( محصولات و ضایعات کشاورزی، فاضلاب کشاورزی، ضایعات جامد، فاضلابها و فضولات دامی) .

6- یافتن کاربردهای جدید برای موادی که فعلا کاربرد خاصی ندارند
در کشور ما مواد اولیه زیادی وجود دارند که فعلا برای آنها کاربرد خاصی وجود ندارد که می‌توان در این زمینه کارهایی انجام داد یا موادی که به صورت ناخواسته در کارخانجات مختلف تولید می‌شوند، می‌توان برای آنها کاربردی پیدا کرد. برای مثال، میزان تولید گوگرد در کشور ما در حال حاضر بیش از یک میلیون تن در سال می باشد که حدود یک میلیون تن در سال مربوط به پالایشگاههای نفت می باشد. هم چنین در پالایشگاههای گاز مثل بیدبلند، خانگیران و کنگان و در مجتمع های پتروشیمی مثل پتروشیمی رازی نیز گوگرد تولید می‌شود. گوگرد کاربردهای زیادی دارد که بطور خلاصه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

گوگرد در تهیه اسیدسولفوریک، کاغذسازی، دی سولفید کربن، ولکانیزاسیون لاستیک، شوینده ها، رنگ و مواد شیمیایی، داروها، مواد منفجره، حشره کشها، بهبود کیفیت خاک، قارچ کشها، کودهای شیمیایی، فیلمهای فتوگرافی، درزگیر سیمان، بعنوان اتصال دهنده و بسط دهنده آسفالت در آسفالت کردن جاده‌ها، بتن، کف، اولوم و … کاربرد دارد . با توجه به کاربردهای گوگرد و حجم زیاد تولیدی و ارزان بودن قیمت آن بایستی قدمهایی در جهت استفاده از این ماده برداشته شود.

7- بهینه‌سازی مصرف انرژی در ساختمانها
در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
پوشش ساختمانها: پوشش ساختمان شامل تمام قسمتهایی است که درون ساختمان را از محیط بیرون جدا می‌کند و شامل پنجره‌ها، دیوارها، فونداسیون (پی)، مصالح زیرین، سقف، بام و عایق کاری می‌باشد، که در این زمینه می‌توان به استفاده از شیشه‌های دوجداره، پنجره‌های PVC، استفاده از درزگیرها و … اشاره کرد.

سرمایش و گرمایش فضای ساختمان: سرمایش و گرمایش فضای ساختمان بهره‌ور از نظر انرژی در ساختمانها با استفاده از کنترلهای اتوماتیک، تهویه، سیستمهای لوله‌کشی بهبود یافته و فن‌آوریهای پیشرفته حاصل می‌شود.
گرمایش آب در فضای ساختمان: گرمایش بهره‌ور از نظر انرژی آب به همراه وسایل بهره‌وری (مصرف) آب باعث صرفه‌جویی در مصرف آب، انرژی و پول می‌شود.
روشنایی ساختمان: لامپهای گوگردی، لامپهای روشنایی فلورسنت فشرده و سایر فن‌آوریهای روشنایی کارآمد و بهره‌ور در انرژی و پول صرفه‌جویی می‌نمایند.
لوازم خانگی: گزینه‌های بهره‌ور انرژی برای ماشینهای لباسشویی و خشک‌کنها، یخچالها، فریزرها، ظرفشویی اجاقها و فرهای خوراک‌پزی، بخاریها بسیار سودمند خواهد بود .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله تجارب کاربردی و موثر معلمان در فعالیتهای مکم

جمعه 95/2/31 2:57 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله تجارب کاربردی و موثر معلمان در فعالیتهای مکمل و فوق برنامه درسی در word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله تجارب کاربردی و موثر معلمان در فعالیتهای مکمل و فوق برنامه درسی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تجارب کاربردی و موثر معلمان در فعالیتهای مکمل و فوق برنامه درسی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تجارب کاربردی و موثر معلمان در فعالیتهای مکمل و فوق برنامه درسی در word :

تجارب کاربردی و موثر معلمان در فعالیتهای مکمل و فوق برنامه درسی

فهرست

عنوان ——————————————–صفحه

تجربه معلمان——————————————1
آماده کردن درس و نمره دادن——————————–1
مهارت ها———————————————2

تحصیلات عمومی—————————————2
سازمان و تسهیلات مدرسه———————————5
آموزش از راه دور————————————–6
روش پرسش و پاسخ————————————-9
الگوی تدریس (بر اساس ساخت گرایی)——————————-12
الگوی تدریس مبتنی بر نظریه فرا شناخت Metacognition ————–12
الگوی یادسپاری (Memorizing)———————————15

تجربه معلمان
معلمان با سابقه گرایش بیشتری به سمت به پرورش مهارت های آموزشی و ک

لاس داری از خود نشان می دهند. آنها میزان وقتی را که برای امور اداری کلاس صرف می شود، کاهش می دهند. در بازگرداندن نظم به کلاس به سرعت عمل می کند و روش تدریسی را برمی گزینند که وظایف بیشتری را بر دوش دانش آموزان قرار دهد. (Anderson et al . 1988) از این بررسی نتیجه می شود که باید تمام کوشش را به کاربست تا معلمین مجرب به طور یکسان در مناطق شهری حاشیه شهرها و مناطق روستایی به کار گرفته شوند و ترک خدمت و جابجایی تقلیل یابد البته این مسئله با حقوق معلمان و ارتقاء منزلت آنها ارتباط دارد.

آماده کردن درس و نمره دادن

معلمین که برای آماده ساختن درس و همچنین نمره دادن تکالیف درسی و کار کلاس دانش آموزان وقت گذاری می کنند نسبت به معلمینی که این کار را انجام نمی دهند، دانش آموزان آنها نتایج بهتری کسب می نمایند. اگر در تربیت معلم بر این موضوع تأکید شود و اگر معلمین برای در آمد اضافی مجبور به کار اضافی نباشند انتظار می رود فرایند یادگیری بهبود یابد.
مهارت ها

معلمین که در نظر دانش آموزان سخت گیرتر و متوقع تر هستند معلمینی که توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس درس دارا هستند معلمینی که به روش نظام مند از کار خود ارزیابی می کنند و بر آنچه که یک دانش آموز یاد گرفته یا یادنگرفته در برابر همه آنچه باید یاد می گرفت به درستی واقفند و به دانش آموزانی که مطالب را در بار نخست یاد نگرفته اند، فرصت فراگیری مجدد را می دهند و معلمینی که به دانش آموزان کمک می کنند تا میزان اهمیت مطالب را پی ببرند و بتوانند بین مطالب اصلی و فرعی تمیز دهند، در معلمی موفق تر از معلمین دیگرند و دانش آموزان آنها از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند.
برخی از معلمین فداکار توانایی این را دارند که در محرومترین مناطق دانش آموزان را به فراگیری مطالب تشویق نمایند. آوالوس (Avalos . 1986) در این زمینه مطالعاتی در چهار کشور آمریکای لاتین انجام داده است و آنان را گل های سرخ فرهنگی نامیده است. لیکن مطالعات بیشتری نیاز است تا بتوان به شیوه کار این گونه معلمان که نتایج بس

یار خوبی را در کار با دانش آموزان محروم بدست می آیند پی برد.

تحصیلات عمومی
مطالعات Iea ( Peaker . 1976) نشان می دهد که معلمینی که دارای مدارج تحصیلی بالاتری پس از دوره متوسطه می باشند نسبت به معلمینی که از مدارک تحصیلی پایین تر بر خوردارند موفقیت بیشتری داشته اند. البته این دستاورد برای مسئولان آم

وزش و پرورش کشورهایی که با کاهش بودجه آموزش و پرورش و با افزایش تعداد دانش آموزان روبرو هستند و مجبورند با گذراندن دوره های یک ساله برای فارغ التحصیلان سیکل اول یا دوم متوسطه آنها را برای تدریس در مدارس متوسطه آماده سازند، چندان تسلی بخش نیست.
1ـ مدت زمان تحصیل در مدرسه و منزل
مدت زمانی که به آموزش اختصاص داده می شود د

ر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش زیادی دارد. بطور کلی هر چه کودکان زمان بیشتری صرف مطالعه نمایند. با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل مطالب بیشتری فرا خواهند گرفت. تعداد روزهای مفید سال تحصیلی بین کشورها از 120 روز تا 240 روز در نوسان است. تعداد ساعات آموزش روزانه 2 تا 7 ساعت می باشد. سن ورود به مدرسه از 4 سالگی تا 7 سالگی و (حتی بیشتر) تغییر می کند. بنابراین برای کودکانی که تا سن 14 سالگی در مدرسه می مانند ، تعداد ساعات آموزش می تواند بین 4000 تا 10000 ساعت در نوسان باشد.
باید توجه داشت که تعداد ساعات واقعی که به امر آموزش اختصاص داده می شود ممکن است با آنچه که بر روی کاغذ می آید متفاوت باشد. کشورهای زیادی وجود دارد که در آنها سال تحصیلی رسماً 240 روز است ولی در عمل دانش آموزان 30 روز از سال تحصیلی را به دلیل تعطیلات عمومی دیدار شخصیت ها و غیبت معلمین ناشی از بیماری، فوت و ازدواج خانواده، شرکت در کلاس های ضمن خدمت و غیره آزاد هستند. بنابراین تعداد روزهای واقعی تحصیل به مراتب کمتر خواهد بود. حضور معلم در مدرسه مسئله ای است که نیاز به توجه ویژه دارد. در برخی از کشورها اقداماتی باید صورت گیرد (برای نمونه، دخالت دادن انجمن محلی یا والدین در مدیریت مدرسه) تا معلمان برای تدریس در مدارس حضور پیدا کنند.
در خصوص مدت زمانی که باید به آموزش هر ماده درسی اختصاص یابد و اینکه چند ساعت در هفته و برای مدت چند سال یک ماده درسی باید آموزش داده شود، مطالعات زیادی مورد نیاز است.
کارول (Carroll,1975) پیشنهاد کرد برای اینکه یک دانش آموز به خواندن درک مطلب زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی تسلط یابد، به طور متوسط به شش سال مطالعه مداوم (با چهار یا پنج جلسه هفتگی) برای 40 هفته در سال نیاز دارد که دانش آموزان از انگیزه خیلی بالا برخوردار باشند و شرایط تدریس نیز بسیار خوب باشد این مدت را می توان ح

داکثر به 4 سال تقلیل داد.
مدت زمان آموزش را می توان از جنبه دیگری هم مورد مطالعه قرار داد و آن مدت زمانی است که عملاً در کلاس درس به امر یادگیری و تدریس اختصاص می یابد و مدت زمانی که دانش آموزان عملاً برای یادگیری در کلاس صرف می کنند (در مقابل خیال پردازی و غیره) بسیاری از مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهند که هر چه این مدت زمان بیشتر باشد با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل، میزان یادگیری دانش آموزان بیشتر است.

بالاخره، تکالیف درسی از اهمّیّت زیادی برخوردار دارند. دانش آموزانی که تکالیف درسی بیشتری انجام می دهند، در مقایسه با بقیه موفق ترند هر چند که آن تکالیف مورد ارزشیابی و نمره گذاری قرار نگیرند. اگر به تکالیف درسی نمره داده شود و معلم ویژگی های هر دانش آموز را مورد توجه قرار دهد و به او کمک کند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آن

ها را بشناسد، میزان یادگیری به مراتب افزایش می یابد. بدیهی است اگر معلمین از انگیزه کافی برای کار کردن برخوردار نباشند یا به فعالیت های دیگر در ساعات بیکاری مشغول شوند، احتمال اینکه تکالیف درسی دانش آموزان مورد نمره گذاری قرار گیرد کم خواهد بود.
سازمان و تسهیلات مدرسه
مطالعات (Fuller IER,Ibid ) نشان می دهند که هیچ گونه اختلافی بین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس کوچک و بزرگ با تعداد دانش آموزان متفاوت مشاهده نشده است و در نتیجه می توان ابعاد مدرسه را افزایش داد مشروط بر آنکه مدیران این گونه مدارس قبلاً آموزش های مناسب را دیده باشند.
در رابطه با نقش تراکم کلاس (تعداد دانش آموزا در کلاس) بطور کلی مطالعات نشان می دهند که در کلاس های کم تراکم موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست، مگر آن که تراکم کلاسی کمتر از 15 نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم م

ی شود. همچنین می توان اظهار داشت که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشورهای صنعتی در کلاس های بیش از 45 نفری و در کشورهای در حال توسعه در کلاس های بیش از 55 نفری کاهش می یابد. جالب توجه است که در مقایسه تط دانش آموز در کلاس رتبه اول را بدست آورده اند (IEA , 1988) بنابراین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند، تراکم کلاسی نیست بلکه آن چیزی است که در کلاس اتفاق می افتد. در مورد کلاس های با تراکم بیش از 60 دانش آموز در کلاس هیچ گونه مطالعه ای در دسترس نیست و به نظر می رسد که عدد 60 را بتوان به عنوان تراکم حدأکثر به حساب آورد البته مشروط بر آن که اتاق درس به اندازه کافی برای آن تعداد دانش آموزان بزرگ باشد و معلم قبلاً با شیوه تدریس در این گونه شرایط آشنا شده باشد.
یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که معلمین معمولاً برای تدریس در کلاس های با تراکم متوسط آماده می شود. باید توجه داشت که اگر تراکم کلاسی بالا رود، معلمین باید آموزش های لازم را برای تدریس در کلاس های با تراکم بالا ببینند. همچنین باید انگیزه کافی برای حضور آنها در کلاس های پر تراکم به وجود آید که به سادگی ممکن نیست.
استفاده از مدارس دو شیفت و سه شیفت این امکان را می دهد که بدون افزایش هزینه ای سرمایه ای بتوان از تعداد بیشتری دانش آموز ثبت نام کرد. در صورتی که معلمین فقط در یکی از نوبت ها تدریس کنند به نظر می رسد اینکه دانش آموز در کدام نوبت در مدرسه حضور یابد، تأثیری در پیشرفت تحصیلی وی نخواهد داشت. البته بسیاری از معلمان برای بدست آوردن درآمد بیشتر در دو نوبت (گاهی در دو مدرسه متفاوت) تدریس می کنند از والدین نیز ترجیح می دهند فرزندان آنها در نوبت اول که هوا خنک تر است و کودکان آماده ترند، به مدرسه بروند. گرچه در بسیاری از کشورها مدارس بصورت دو یا چند نوبتی در آمده اند، به نظر می رسد که تأثیر چندانی بر نتایج نداشته است. جمع آوری اطلاعات بیشتر در این زمینه بسیار مفید خواهد بود.

آموزش از راه دور
وقتی از برنامه های آموزشی از راه دور و استفاده از رادیو یا وسایل ارتباطی دیگر به عنوان یک وسیله تکمیلی برای آموزش در کلاس درس استفاده شو

د، در بالا بردن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می تواند مؤثر باشد. (Mcanany et al,1982)
تولید اولیه برنامه های درسی پرهزینه است. لیکن هزینه سرانه به ازای هر دانش آموز کم خواهد بود. همان گونه که Mcanany et al تأکید می ورزند، ضرورت است که هر یک از عناصر مورد آزمایش قرار گیرند و در صورت ضرورت قبل از اجرای برنامه تجدیرفت.
عوامل زیادی وجود دارند که فرایند یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهند و پژوهش های زیادی در این زمینه انجام شده که ارائه آنها در اینجا ممکن نیست. با گسترش پژوهش ها باید به توان تأثیرات عوامل مختلف را تشخیص داد. ضروری است نسبت به جمع آوری اطلاعاتی که پیشرفت دانش آموزان تأثیر مثبت یا منفی و یا احتمالاً تأثیری ندارند، اقدام شود. نظرات زیادی در این زمینه مجود دارد که این پژوهش ها می تواند صحت و سقم آنها را نشان دهد. به علاوه ضروری است هر کشوری مکانیزمی برای قضاوت در مورد سلامت آموزش و پرورش و هدف های برنامه ریزی در اختیار داشته باشد.
اولیاء و معلمین برای این که از وضعیت تحصیلی دانش آموزان در مواد درسی مختلف آگاه شوند و بدانند در چه قسمتی باید بیشتر کوشش نماید، نیازمند اطلاعات هستند، مدیر مدرسه نیاز دارد در باره نقاط قوت و ضعف هر یک از کلاس های مدرسه (در باره تفاوت های جنسی) اطلاعات داشته باشد و همچنین باید بداند و ضعف مدرسه او در هر پایه تحصیلی در مقایسه با مدارس مشابه دیگر چگونه است؟ مدیر مدرسه باید مجموعه فعالیت های مدرسه را برنامه ریزی کند و اطلاعات لازم را برای برنامه ریزی فعالیت های سال آینده در اختیار

داشته باشد. مسئول منطقه باید بداند که هر یک از مدارس چگونه کار می کند، نسبت به تفاوت های شهری و روستایی و نظایر آن آگاهی داشته باشد تا بداند در چه قسمتی داد منابع بیشتر مفید خواهد بود و برای این کار نیازمند اطلاعات است. اداره برنامه ریزی ملی در زمینه نحوه عملکرد مناطق و استان های مختلف کشور نیازمند اطلاعات است. همچنین اطلاعاتی در زمینه نقش هر یک از عوامل (موقعیت مکانی، تجهیزات، آموزش معلمان، کیفیت تدریس

، مدیریت مدرسه و … ) در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مواد درسی مختلف و مناطق و مدارس نیاز دارد. اداره برنامه ریزی همچنین باید بداند که آیا فارغ التحصیلان و آموزش دیدگان در ارتباط با جامعه به آسانی کار پیدا می کنند و مشارکت آنها در توسعه اقتصاد

ی و اجتماعی چگونه است؟ که این موضوع البته مطمح نظر این ن

وشته نیست.
چنین داده هایی را می توان از طریق بررسی های منظم جمع آوری و در اختیار تصمیم گیرندگان سطوح مختلف قرار داد. وقتی که نظام های آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینه های اساسی نظیر تعداد دانش آموزان هر کلاس/مدرسه، تعداد اتاقهای درس ، کتاب و میز تحریر و نظایر آن در اختیار نداشته باشند، می توان به سادگی آنها را از طریق ارزیابی های منظم به دست آورد.
وقتی تفاوت های زیادی در تدارک و همچنین عملکرد مدارس یا مناطق نسبت به هم وجود داشته باشد می توان تأخیر این تفاوت ها را بر نتایج عملکرد مدرسه، نظیر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، رفتار و مهارت های آنها ارزیابی نمود. این ها از اطلاعاتی هستند که برنامه ریزان آموزشی به آنها نیاز دارند.
ضمناً داشتن اطلاعاتی از دیگر کشورها و مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی یک کشور با آن ها (به ویژه با کشورهایی که از نظر اقتصادی در مرتبه مشابهی دارند) و مقایسه میزان تفاوت ها در مقایسه با سایر کشورها می توان بسیار سودمند باشد

روش پرسش و پاسخ
هدف: در کلاس درس، یکی دیگر از روش هایی که به کارگیری آن دانش آموزان را به سمت یادگیری فعال سوق می دهد، روش «پرسش و پاسخ» است. در یک کلاس فعال و خوب علوم، هم دانش آموزان و هم معلم سؤال کننده و پاسخ دهنده هستند. اما نکته ی اساسی چگونه پرسیدن و چگونه پاسخ دادن است.
پرسش های ما، در واقع بازتاب میل درونی ما نسبت به فهمیدن و دانستن است. اصولا منشأ تولید علم و دانش بشر را می توان همین کنجکاوی و میل درونی دانست.
اهمیت روش پرسش و پاسخ در آموزش علوم به حدی است که آن را یکی از روش های مهم آموزش علوم می دانند. این روش، به روش سقراطی معروف شده است و ریشه ی تاریخی نیز دارد. در روش سقراطی، مربی با طرح پرسش های هدفدار، یادگیرنده را به سمت فهم مطالب مورد نظر هدایت می کند.

نکات اجرایی: به دلیل اهمیت این روش و برای ترویج به کارگیری آن در کلاس علوم، ما باید درباره ی چگونگی پرسش و پاسخ اطلاعات کافی داشته باشیم. اصولا پرسش ها به چند دسته تقسیم می شوند:
الف- پرسش های تمرکزدهنده: این گونه پرسش ها تو

جه دانش آموزان را به موضوع فعالیت جلب می کنند؛ مثلا”، وقتی معلم از دانش آموزان می خواهد که مشاهده کنند و پاسخ دهنده که چه می بینند، چه می شنوند و چه لمس می کنند یا این که دو چیز را مقایسه کنند، طرح این پرسش ها سبب می شود که دانش آموزان فعالیت ها را دقیق تر و هدفدار انجام دهند.
ب- پرسش های مربوط به شمارش و اندازه گیری: پرسش هایی هستند که باعث دقیق تر شدن انجام فعالیت می شوند؛ پرسش هایی مانند: چه مدت، چندتا، چه مقدار، چه اندازه و غیره. چنین پرسش هایی باعث کمی تر شدن فعالیت ها می شوند. یکی از هدف های ما این است که بچه ها مشاهدات کیفی خود را به مشاهدات کمی تبدیل کنند.
پ- پرسش های مقایسه ای: این پرسش ها دانش آموزان را به سمت مقایسه ی دو کمیت، دو چیز یا دو پدیده سوق می دهند و آنان را به مشاهده گرایی دقیق تبدیل می کنند.
ت- پرسش های فعالیت پذیر: این پرسش ها دانش آموزان را به انجام دادن فعالیت دعوت می کنند و آنان برای پاسخ دادن به این پرسش ها مجبور به انجام دادن فعالیتی هستند؛ مثلا، وقتی می پرسیم: «اگر یخ را حرارت دهیم، حجم آن چه تغییری می کند؟» دانش آموز برای پاسخ دادن به این پرسش باید فعالیت مورد نظر را انجام دهد.
بهنرین نوع پرسش ها، پرسش های «فعالیت طلب» هستند؛ یعنی، پرسش هایی که دانش آموز را به انجام دادن فعالیتی برای پاسخ گویی و در نتیجه، یادگیری فعال وا می دارند. با وجود این که پرسش های عمومی به طور کلی می توانند به ایجاد و تقویت یک یا چند مهارت در دانش آموز بینجامد اما برای نیل به هر یک از مهارت ها نیز می توان پرسش های اختصاصی مطرح کرد که پاسخ گویی به هر کدام از آنها، دانش آموزان را به طور ویژه به یکی از مهارت ها می رساند. پرسش ها را می توان به دو گروه «هم گرا» و «واگرا» نیز طبقه بندی کرد.
پرسش های هم گرا: پرسش هایی هستند که پاسخ مشخص و ثابتی دارند و پاسخ آنها به شرایط مختلف و نظر پاسخ دهنده بستگی ندارد.
پرسش های واگرا: پرسش هایی هستند که از منظرهای متفاوت می توانند پاسخ های مختلفی داشته باشند و پاسخ آنها گاهی وابسته به زاویه ی دید پاسخ دهنده است.
در مقابل هنر خوب پرسیدن، هنر خوب پاسخ دادن نیز وجود دارد. هر سؤال دانش آموز در واقع آمادگی او را برای یادگیری نشان می دهد. این محرک یادگیری نقطه ی عطف کار معلم است و معلم باید این فرصت را غنیمت بشمرد. هنگام مواجه شدن با پرسش دانش آموز، راه های متفاوتی برای پاسخ دادن وجود دارد؛ بعضی از معلمان پاسخ سؤال را مستقیم و به طور کامل در اختیار دانش آموز می گذارند. بعضی دیگر، پرسش را به خود دانش آموز برمی گردانند و بعضی نیز برای یافتن ، کتاب ها، مجله ها و منابع دیگری را به دانش آموزان معرفی می کنند. گاهی هم می توان پرسش دانش آموز را به سمت یک فعالیت مناسب هدایت کرد.
گاهی عکس العمل معلم نسبت به سؤالات مطرح شده، در دانش آموزان بسیار مؤثر است؛ مثلا، اظهار تعجب، شگفتی و علاقه ی معلم باعث جلب توجه بقیه ی

دانش آموزان به سؤال می شود. پس هنگام پاسخ دادن به سؤالات دانش آموزان، اصل این است که معلم از دادن پاسخ صحیح بپرهیزد؛ یعنی آنها را در مسیر یادگیری فعال قرار دهند.
معلم هنرمند، معلمی است که پرسش های دانش آموزان را به یک سلسله فعالیت های یادگیری تبدیل کند تا دانش آموزان با انجام دادن، این فعالیت ها، به

پاسخ پرسش خود برسند.
معلم باید بتواند، در بسیاری از موارد با شهامت کلمه ی «نه» را به زبان آورد. «نه» گفتن معلم به دانش آموزان یاد می دهد که او دانای کل نیست. بهترین روش پاسخ گویی به پرسش ها این است که معلم به دانش آموزان بگوید: «بچه ها، بیایید با هم یاد بگیریم.»
این کار ترس ندانستن را از دانش آموزان می گیرد و در ضمن، باعث ایجاد رابطه ی عاطفی بین معلم و آنها می شود.

الگوی تدریس (بر اساس ساخت گرایی)
مقدمه:
از نظر طبقه بندی، روش ساخت گرایی جزو روش های فعال و اکتشافی است که بر تولید، کنترل و تعمیم دانش تأکید می کند.
در فرآیند تدریس ساخت گرایی معلم و همه ی امکانات تسهیل کننده هستند و جزو خدمات آموزشی به حساب می آیند. بنابراین، در این روش، دانش آموز نقش اساسی را ایفا می کند.
هدف: جستجوی فعالانه فراگیرندگان از طریق فعالیت های گوناگون برای کشف راه حل ها، مفاهیم، اصول و قوانین، یکی از اهداف مهم در این روش است. داشتن روحیه ی کاوشگری برای ایجاد سؤال، طراحی، اجرا، ابداع و به دست آوردن جواب، یکی از ویژگی های ساخت گرایی است.
این الگوی تدریس از پویاترین و کارآمدترین، الگوهای تدریس است که در بسیاری از کلاس های دنیا با موفقیت در حال اجرا است.

الگوی تدریس مبتنی بر نظریه فرا شناخت Metacognition
مقدمه:
فرا شناخت عبارت است از آگاهی فرد بر نظام شناختی خود و کنترل و هدایت آن در ادبیات روان شناسی، شناخت را معمولا مترادف با تفکر می آورند. بنابراین، فراشناخت را می توان آگاهی بر جریان تفکر و کنترل و هدایت آن هم تعریف کرد. جریان شناخت در نظریه روان شناسی شناخت انسان را عبارت می دانند از:
دریافت، پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات، فراشناخت فعالیتی است که کنش های مربوط به چهار عنصر یادشده را در برمی گیرد و بر آنها نظارت دارد.
معلمان در مدارس باید ابتدا دانش آموزان را به روش دریافت، پردازش و نگهداری و انتقال درست اطلاعات فراخوانند و سپس آنها را ترغیب کنند تا جریان فعالیت های ذهنی را که انجام می دهند، مورد بازنگری و اصلاح قرار دهند.

هدف:
هدف اساسی نظریه فرا شناخت کمک به دانش آموز برای اندیشیدن و پرورش مهارت فکر کردن است. هدف دیگر آموزش فراشناخت، پرورش مهارت های انتقال یادگرفته ها در موقعیت های متعدد است.
راهبردهای فرا شناخت دارای اهمیت فوق العاده است، و در آموزش دروس متعدد از آنان بهره گرفته می شود. راهبردهای فرا شناختی، نیازهای یادگیری فراگیران را برطرف می سازد. راهبردها آن دسته از فعالیت های ذهنی و عملی

هستند که راه رسیدن به هدف ها را هموار می سازند.
موضوع: میکروب ها (آغازیان ساده)
هدف کلی: آشنایی با طبقه بندی جانداران ذره بینی، صفات عمومی و ساختمانی آنها و اثراتی که در زندگی ما دارد.
مراحل اجرای الگو
مرحله نخست: آماده سازی
در مرحله آماه سازی معلم تلاش می کند تا دانش آموزان را ترغیب کنند 3 دسته فعالیت را انجام دهند .
– تصمیم گیری درباره هدف
– پیش بینی روش حل مسئله و انتخاب راهبرد
– بررسی دانش پیشین مورد نیاز
با استفاده از تصویر توجیهی برای به دست آوردن تعریف میکروب و در صورت وجود میکروسکوپ مشاهده باکتری ها و میکروب ها و مطالعه کتاب و مشاهده تصاویر کتاب و مقایسه آنها با باکتری ها و میکروب ها درزیر میکروسکوپ.
مرحله دوم: نظم دهی
مرحله بروز دادن فعالیت های ذهنی ارزشیابی از خود، هم از نظر فعالیت های فکری و هم از نظر فعالیت علمی است، فعالیت های فکری مربوط به یافتن راه حل ها و گزینش شیوه کار و شکل دادن نگرش خاص به موضوع و بررسی پیش نیازها است .
تهیه نقاشی و کلاژ برای نشان دادن نوع باکتری و از طریق آن نوع بیماری و انجام آزمایش کشف میکروب، مقایسه باکتری ها و میکروب ها و در جستجوی تعاریف برای میکروب ها و ویروس ها .
مرحله سوم: ارزشیابی
معلم دانش آموزان را وادار می کند تا درباره ی یادگرفته های خود قضاوت کنند و از آنان خواسته می شود عملکرد خود را ارزشیابی کنند.
دانش آموزان: برای فعالیت های مفید و مضر باکتری ها چند مثال می آورند :
– تفاوت ساختمان باکتری و ویروس را شرح می دهند و خصوصیات هر یک را از نظر ساختار و فعالیت حیاتی شرح می دهند.
– آزمایشی برای کشف میکروب ها طراحی می کنند.
– طرز تولید مثل باکتری ها و ویروس ها را با رسم شکل نشان می دهند.
– نمونه هایی از آغازیان را جمع آوری و م

شاهده می کنند.

الگوی یادسپاری (Memorizing)

مقدمه: آیا دوران تحصیل خود را به یاد میت ها، کوه ها، رودها و محصولات و صنایع و آب وهوای شهرهای مختلف را به خاطر بسپارید و در درس تاریخ باید اسامی تمدن ها، سلسله ها، پادشاهان و رویدادها و سال های مربوط به آنها و در درس شیمی علامت اختصاری عناصر؛ فرمول ها و خواص مواد و در درس ریاضی فرمول ها و در درس ادبیات نام شاعران، نویسندگان و کتاب های آنها را حفظ می کردید. حفظ کردن این همه اسامی چقدر سخت بود و چه زود همه ی آنها را فراموش می کردیم. در همان زمان خود ما و برخی از دانش آموزان برای به خاطر سپردن این نام ها از شیوه های خاصی استفاده می کردیم مثلا با به هم چسباندن حرف اول این اسامی کلمه معنی داری می ساختیم که با یادآوری این کلمه آن اسامی را نیز به خاطر می آوریم این الگو بر همین اساس پی ریزی شده است.
هدف: این الگو یک الگوی حافظه ای بوده و با استفاده از این الگو استعداد فراگیران در به یادسپردن مطالب تقویت می شود. همچنین قدرت تخیل دانش آموزان پرورش یافته و فراگیران مجبور به استفاده از قدرت ذهنی خود می شوند.
یکی دیگر از مهمترین نتایج این الگو آگا

هی دانش آموزان از این موضوع است که آموختن یک جریان اسرارآمیز درونی نیست و با استفاده از این الگو فراگیران متوجه این مطلب می شوند که می توانند فعالیت های ذهنی خود را سازماندهی و کنترل کنند و بالاخره رشد توانایی یادسپاری به قدرت یادگیری را افزایش داده، در وقت صرفه جویی کرده و موجب ذخیره ی بهتری از اطلاعات می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله جمهوری خودمختار نخجوان در word

جمعه 95/2/31 2:57 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله جمهوری خودمختار نخجوان در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله جمهوری خودمختار نخجوان در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله جمهوری خودمختار نخجوان در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله جمهوری خودمختار نخجوان در word :

جمهوری خودمختار نخجوان
Naxçvan Muxtar Respublikas
جمهوری خودمختار نخجوان

جمهوری خودمختار نخجوان بخشی از جمهوری آذربایجان است که مرکز آن شهر نخجوان است. شهر نخجوان 12 کیلومتر مربع وسعت دارد و کل جمهوری از 5 شهر، 5 شهرستان و درحدود 203 روستا تشکیل شده است.
در 9 فوریه سال 1924 میلادی نخجوان به صورت جمهوری خودمختار تأسیس شد.این جمهوری دارای یک شهر مرکزی «نخجوان» و پنج بخش مرکزی «اردوباد، جلفا، بابک، شرور، شاهبوز» است. این جمهوری خودمختار درجنوب قفقاز و شمال رود ارس واقع شده و از شمال و مـشرق مــحدود بــه جــمهوری ارمنستان از جنوب محدود بــه ایران و از غرب محدود بهترکیه است. طول مرزهای این جمهوری با «جمهوری ارمنستان» 224 کیلومتر، «جمهوری اسلامی ایران» 163 کیلومتر و «جمهوری ترکیه» 12 کیلومتر است. مساحت این جمهوری خودمختار 5500 کیلومتر و شمار اهالی آن در سال 1983 میلادی بالغ بر 257400 نفر و در سال 2001 میلادی تقریباً بالغ بر 400 هزار نفر تخمین زده شده است.

تاریخ نخجوان
این سرزمین در سده‌های 9 و 8 پیش از میلاد زیر سلطه دولت «اورارتو» قرارگرفت. در زمان پادشاهی «منوئه» (810-778 پیش از میلاد مسیح) لشکریان «اورارتو» با گذشتن از رود ارس به سوی شمال و جلگه ایروان تاختند. و قسمت‌هایی از این سرزمین را به تصرف خود درآوردند. «منوئه» برای حفظ نواحی تسخیر شده، در ساحل راست شمالی رود ارس نزدیک روستایی که اکنون به نام ترکی «داش‌بورون» معروف است مرکز اداری تأسیس کرد، و آن را «منوآهینیلی» MENUAHINILI نامید.
در سده هفتم پیش از میلاد بخشی از اراضی تابع دولتهای «ماننا» و ماد بود. ولی در سده هشتم پیش از میلاد بخشی از کشور هخامنشیان شد. از آن پس فرمانروایان ارمنی از دودمان یرواندی بر نخجوان حکم راندند. و این کار با موافقت کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی صورت گرفت.
بعد از «یرواندیان» دودمان «ارتاشیان» و سپس اشکانیان بر نخجوان حکم‌فرامایی کردند و نخجوان بخشی از سرزمین اتورپاتکان شد. بعدها این سرزمین به دو گروه از «ناخارارهای» ارمنی تعلق یافت. شمال آن در اختیار دودمان «سیونی» و جنوب آن زیر فرمان دودمان «آرتسرونی» قرار گرفت.

در سده سوم میلادی نخجوان به همراه بخش شرقی قفقاز و منطقه آلبانیا تابع دولت ساسانی بود، و شاهان ساسانی مرزبانانی بر این سرزمین می‌گماردند. در پیکارهای میان دولتهای ایران و روم و بعدها ایران و بیزانس، نخجوان بارها مورد تاخت وتاز قرار گرفت در این سرزمین آتشکده‌های متعددی وجود داشته است. و در این حین کلیساهایی نیز درآن منطقه بناگردید. از آثار بجای مانده از آن زمان می‌توان دریافت که زرتشتیان و مسیحیان درکنار یکدیگر زندگی می‌کردند.
این جمهوری خودمختار براساس معاهده ترکمنچای در سال 1818 میلادی از ایران، و در سال 1918 میلادی توسط ارمنی‌ها از خاک جمهوری آذربایجان جدا گردید اما با اعلام خودمختاری در ترکیب جمهوری آذربایجان قرار گرفته است. بعد از فروپاشی شوروی و شروع جنگ ارمنستان و آذربایجان، ارتباط زمینی نخجوان با باکو قطع شد.
آئین مسیحیت در سده چهارم میلادی توسط «گریگور» مشهور، و تیرداد سوم یا تیرداد بزرگ، شاه ارمنستان، رواج یافت. از این به بعد آئین زرتشت در معرض نابودی قرار گرفت.
در سده‌های 5 و 6 میلادی یکی از مناطق مرزبان نشین ساسانی، نخجوان بود. اواخر سده 6 میلادی بخشی از نخجوان، از جمله ناحیه «سیونیک» ضمیمه خاک «آتورپادکان» شد. از قرن 4 تا 11 میلادی کرسی اسقفی «اساقفه» وابسته به دودمان مرادابتونی «مردبد» در نخجوان قرار داشت. سده 4 میلادی هزاران ارمنی و یهودی «نخجوان، به ویژه شهر مرکزی آن سکنی داشتند. درنیمه نخست سده 6 میلادی درنخجوان مرکز ضرب سکه‌های ساسانی دایر شد. درعهد جنگهای «ایران» و «بیزانس» درسال 625 میلادی هراکلیوس طی لشکرکشیهای خود شهر و بخشی از سرزمین نخجوان را ویران کرد.
در سالهای 412-411 هجری قمری «غزان» به سرزمین «وسپوهرگان» که شامل نواحی «وان»، «اردوبار» و «نخجوان» بود، حمله بردند. بعضی تاریخ‌نگاران از وجود پیکارهایی میان ارمنیان و ترکان نخجوان در «دوین»(DVIN) خبر داده‌اند.

نخجوان در سده‌های 10 و 11 میلادی (4 و 5 هجری) از شکوفایی برخوردار بود ولی از آن پس غزان به سرزمین مزبور هجوم آوردند. در سده 12 میلادی (6هجری قمری) نخجوان تابع دولت «ایلدگزها» بود. در شهر نخجوان کلیساها، مساجد و کاروانسراهای متعددی وجود داشت که بسیاری از آنها توسط ترکها و آذری‌ها به خرابه تبدیل شده‌اند و یا به کل برچیده شده اند. سال 1221 میلادی (618 هجری قمری) مغولان به نخجوان حمله بردند. در سال 1225 میلادی، ‌622 هجری قمری «جلال‌الدین محمدخوارزمشاه» بر نخجوان حکم راند.
در سده‌های 11 و 12 هجری (16 و 17 میلادی) و دوران جنگهای ایران و عثمانی، اراضی نخجوان بارها به میدان جنگ سپاهان دو کشور تبدیل شد.
در قرن 11 هجری (سال 1012 هجری قمری)، 1603 میلادی شاه عباس برای بازپس گرفتن ولایات شمال غربی ایران از دولت عثمانی به آذربایجان لشکر کشید. شاه عباس با روش خاصی که در جنگها داشت توانست بخش بزرگی از آذربایجان، قره‌باغ، ارمنستان ونخجوان را از ترکان بازپس گیرد. در سال 1137 هجری قمری پایان عصر صفویان حاکم بر نخجوان کلید خورد و ولایت به پسر عسگرشاه طهماسب تسلیم شد. در پیکاری که میان نادرشاه افشار و «تیمورپاشا» درگرفت،‌ سردار ترک شکست خورده این شکست سبب شد که «علی‌پاشا» طی نامه‌ای متذکر گردد که آماده است «قلعه نخجوان» را رها کند و به قسطنطنیه باز گردد.
در دوران جنگهای ایران وروس (1826ـ1828میلادی)، نخجوان از سوی ارتش روسیه تزاری اشغال شد و طبق معاهده ترکمنچای اراضی این سرزمین به تصرف دولت روسیه درآمد. در سال 1841 میلادی «قرن 19 میلادی» نخجوان تابع حکومت گرجستان و در سال 1846 میلادی تابع حکومت ایروان «ارمنستان» شد. و درسال 1918 میلادی نخجوان تحت اشغال نیروهای ترک قرار گرفت.
بعد از شکست عثمانی‌ها در جنگ جهانی اول، ترکیهجمهوری ارس را در این ناحیه تشکیل داد. این جمهوری تا ژانویه سال 1919 میلادی که نیروهای انگلیسی نخجوان را اشغال کردند وجود داشت. پس از آن، در نخجوان تشکیلات جدیدی در شکل فرمانداری نظامی تحت قیومت انگلیس به وجود آمد، ویک داشناک ریاست حکومت نخجوان را به عهده گرفت.داشناک‌ها سعی کردند تا دوباره این منطقه را به صاحبان اصلی آن یعنی ارمنی ها باز گرداند اما انگلیسی‌ها سرانجام از روس‌های بلشویک در قفقاز شکست خورده و از نخجوان و قفقاز عقب‌نشینی کردند.
در 28 ژوئیه سال 1921 میلادی سه ماه پس ازتأسیس دولت شوروی سوسیالیستی، نخجوان نیز به صورت یک جمهوری شوروی سوسیالیستی تأسیس شد. و در تاریخ 9 فوریه سال 1924 میلادی نخجوان به صورت جمهوری خودمختار وجزئی از جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان درآمد و نخستین قانون اساسی آن درسال 1926 میلادی به تصویب رسید.dfdf
ریشه نام نخجوان
در گویش‌های مختلف به نخجوان، «ناخ جوان»، «ناخ جاوان»، «ناخ ایجه‌وان»، «ناخ‌ایجاوان» هم گفته شده است که شاید از «ناخ‌ناگان ایجه وان»در زبان ارمنی گرفته شده است و به معنی «نخستین استراحتگاه» است. گفته می‌شود که حضرت نوح(ع) در سال 3669 پیش از میلاد، پس از فرو نشستن جوشش طوفان در همین شهر مسکن گزیده بود. بدان سبب نخجوان با گویش ارمنی بدین نام نامیده شد. البته در زمان طوفان شهری در این سرزمین وجود نداشت ولی با گذشت زمان توسط ارمنی‌ها احیا شد.
نخجوان را در سده‌های نخست میلادی «آپوواتریون» می‌نامیدند که به معنی «استراحتگاه وکاروانسرای» است. در سده دوم میلادی، نخجوان را بنام «ناکساوانا» NAXOUANA نامیدند.

جغرافیای نخجوان
نخجوان درترکیب کشور آذربایجان یک جمهوری خودمختار است که پیوستگی ارضی وجغرافیایی با پیکره اصلی خاک جمهوری آذربایجان ندارد. این جمهوری خودمختار از جنوب وشمال غربی با جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه و از شمال و شمال شرقی به جمهوری ارمنستان محدود شده و با جمهوری اسلامی ایران 163 کیلومتر مربع مرز مشترک دارد. خطوط مرزی نخجوان با جمهوری اسلامی ایران طی معاهده ترکمنچای مشخص شده است و مرزهای این کشور، جمهوری ترکیه و جمهوری ارمنستان به موجب موافقت‌نامه «قارص» مشخص گردیده است.
جمهوری خودمختار نخجوان با مساحت 5500کیلومتر مربع دارای سرزمینی پست است. مرتفع‌ترین قلعه این جمهوری خودمختار حدود 3904 متر ارتفاع دارد که به نام «قاپی جیق» معروف است.

منطقه خودمختار نخجوان در ارتفاع 700 تا 1000 متری، دارای آب و هوای قاره‌ای خشک، با زمستانی سرد وخشک و تابستانی گرم است. مناطق جنگلهای کوهستانی آب و هوای نیمه معتدل دارند.

میزان بارندگی درنواحی مختلف جمهوری خودمختار نخجوان 200 الی 300 میلی‌متر و در کوهپایه‌ها وارتفاعات کم 300 تا 900 میلیمتر است.

در این جمهوری خودمختار حدود 400 رودخانه بزرگ و کوچک وجود دارد که رود «ارس» از جمله آنهاست، بعد از رود ارس مهم‌ترین رودهای نخجوان عبارت‌اند از: «آرپاچائی، نخجوان چائی، الینجه چائی وگیلان چائی»

رود ارس درمرز میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خودمختار نخجوان قرار دارد، بزرگ‌ترین شاخه رودکر است. طول این رود 1072 کیلومتر و حوزه آن 10200 کیلومتر مربع است. ارس از دامنه‌های کوه بیسؤل BISOL در ترکیه سرچشمه می‌گیرد، بعد از پیوستن رودخانه آخوریان دردشت «آغری‌داغ» جریان می‌یابد و در این جا به شاخه‌هایی تقسیم می‌شود.

شاخه‌های اصلی عبارت‌اند از: آخوریان، رازدان، آرپاچای، ووروتان، قوتورچای و قره سو.

این رود سالانه 6/7 کیلومتر مکعب آب و 16 میلیون تن رسوبات را حمل می‌کند.

جمعیت
طبق سرشماری که در اول اکتبر سال 1993 میلادی انجام گرفت، جمعیت جمهوری خودمختار نخجوان 327929 نفر بوده است. از این جمعیت 9/95% آذری، 3/1% روس، 1/1% کرد،‌06/1% اوکراینی و 04/0% تاتار است و در آخرین سرشماری انجام گرفته در سال 2001 میلادی جمعیت نخجوان تقریباً بالغ بر 400 هزار نفر تخمین زده شده است. و در ضمن درصد سالانه رشد جمعیت در این جمهوری بین سالهای 1992-1987 میلادی، 1% بوده است قابل ذکر است که قبل از استیلای ترکان در این ناحیه 90 در صد جمعیت حاکم را ارمنی‌ها تشکیل می داده‌اند و به مرور زمان بدلیل قتل عامهای متعدد از سوی ترک‌ها از تعدادشان تا به این حد کاسته گردیده است .

ساختار سیاسی
مرکز تصمیم‌گیری این جمهوری خودمختار «مجلس عالی» آن است اما درتصمیمات مهم حیاتی و سیاسی بویژه در مسائل خارجی تابع باکو است. رییس مجلس عالی که شخص اول سیاسی نخجوان است، در مسائل کلی و سیاست خارجی با باکو هماهنگی می‌کند.

ارگانها ومراکز قانون‌گذاری واجرایی جمهوری خودمختار نخجوان عبارت‌اند از:

1ـ مجلس قانون گذاری با 110 عضو

2ـ قوه اجراییه با ترکیب وزراء

3ـ دادگاه عالی:

الف) دادستانی ب) دادگاه

 

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >