دانلود پروژه مقاله در مورد باغ فین کاشان در word

جمعه 95/5/29 3:5 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله در مورد باغ فین کاشان در word دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله در مورد باغ فین کاشان در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله در مورد باغ فین کاشان در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله در مورد باغ فین کاشان در word :

شهر کاشان در حاشیه کویر در فاصله 220 کیلومتری جنوب شهر تهران و 86 کیلومتری جنوب شهر قم واقع است. مختصات جغرافیایی آن 51 درجه و 27 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 59 دقیقه عرض شمالی است و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد بین 940 تا 1130 متر می‌باشد.

ناحیه فین یکی از تفرجگاه‌های اطراف کاشان است و می‌توان نسبت ناحیه فین به کاشان را مانند منطقه تجریش به تهران دانست. ناحیه‌ای که باغ فین در آن قرار گرفته‌است, به نام فین کوچک معروف بوده و موقعیت آن در جنوب غربی شهر کاشان می‌باشد. باغ تاریخی فین در منتهاالیه جنوب شرقی جاده فین (خیابان امیرکبیر) در شهر کاشان و در مجاورت مظهر چشمه تاریخی سلیمان قرار گرفته‌است. در گذشته در ناحیه فین منظومه‌ای از باغ‌ها وجود داشته که باغ فین با اهمیت‌ترین و در حقیقت نگین آن منظومه بوده‌است.

ناحیه فین
«فین قصبهای است در بخش مرکزی شهرستان کاشان که دارای دو قسمت جداگانه فین بزرگ و فین کوچک است، و بعضی آن را فینین نامند. فین در شش هزار گزی باختر کاشان قرار گرفته است و به واسطه کثرت اشجار و آب و هوای خوب یکی از تفرجگاههای اطراف کاشان است، آب آن از چشمه معروف سلیمانیه و سفیدآب تأمین میشود و . . . (لغتنامه دهخدا). طبق نوشته دونالد ویلبر در کتاب باغهای ایرانی و کوشکهای آن: «وقتی مسافر به شهر تاریخی کاشان نزدیک میگردد میتواند در سمت راست جاده، باغ فین را با سروهای زیبایش مشاهده کند، با بازدید از این نقطه میتوان گفت که مهمترین نقطه این شهر را دیده است.»

قدیمیترین منبعی که در مورد تاریخ فین و آبهای آن اشاراتی دارد، کتاب تاریخ قم (تألیف سال 378 هجری قمری) است که البته مانند بسیاری از مناطق دیگر پایهگذاری آن را با شخصیتهای اساطیری آمیخته چنین مینویسد: «فین آن را بشتاسب بنا کرد و در آن وقت که با ارجاسف ملک ترک کارزار کرد و کاریزهای آن دیه را با اشارت ملک جم بیرون آورده و بسیار آبند»

فین کوچک که باغ فین نیز در آن واقع است، دارای 17 محله میباشد، این محلات عبارتند از: محله سرپایین، محله پشت باغ، محله مصلی، محله ملتی، محله رودخانه، محله باغکهنه، محله سازمان آب، محله ملاقطب، محله انار، محله توتستان، محله زیارت، محله شاهزاده ابراهیم، محله گذر، محله پنجروزه، محله حیدری، محله تنبیلی، زبان مردم فین فارسی است، ولی زبان محلی که ریشههای فرس قدیم دارد در این قسمت رایج است. مذهب مردم فین شیعه اثنی عشری است.
تاریخچه باغ فین کاشان

به نظر میرسد در دوران بارانی بین آخرین دورههای یخچالی دوران چهارم Plistocem در نجد ایران دریاچه پهناوری گسترده بوده است. این دریا با شروع عهد خشکسالی به تدریج خشک شده و اکنون در محل آن کویر بزرگ مرکزی برجاست. در اواخر هزاره ششم در سرزمین حاصلخیز رسوبی در جوار کوهستان و حاشیه کویر مرکزی اولین استقرارها در ناحیه سیلک شناسایی شده است. یکی از مهمترین عوامل این امر که موجب استقرار طولانی در این ناحیه گردیده را میتوان وجود چشمه فین در 2 کیلومتری این ناحیه ذکر کرد. در واقع مهمترین عامل شکلگیری تمدنها از

قدیمیترین دورانها در این ناحیه، وجود آب سرشار و دائمی در سرچشمه فین است، که باعث جذب انسان به این منطقه شده و در شکلگیری و پیشرفت تمدن در این ناحیه نقش اساسی ایفا نموده است.

از دوران هخامنشی این ناحیه مطلب خاصی نمیدانیم، تنها در روستای مرق مجموعهای از سکههای داریوش سوم به همراه تعدادی سکههای سلوکی یافت شده است.
وجود آتشکده نیاسر بجای مانده از زمان ساسانیان در حومه کاشان نشان از آبادانی و معمور بودن ناحیه در آن دوران دارد، به حدی که طبق گزارشهای اعثمکوفی در جنگ نهاوند، دلاوری از ناحیه کاشان (آذرگرد) با بیش از بیست هزار سوار در این نبرد شرکت داشته که رویاروی لشکر اعراب ایستاده اند. و دست آخر اینکه حمدا. . . مستوفی در نزهته القلوب بنای شهر کاشان را در دوره اسلامیبه زبیده خاتون همسر هارون الرشید نسبت داده است .

 

سابقه تاریخ باغ فین
باغ کهنه
وجود باغ فین به دوران آلبویه منسوب است که از این دوران شواهدی در دست نیست و اثبات این مطلب نیاز به تحقیقات و کاوشهای باستانشناسی دارد. بعد از این دوران نیز وجود باغ فین را به دوران ایلخانی منسوب کردهاند، یاقوتحموی (قرن هشتم) نیز از گشت و گزار مردم کاشان در اطراف باغات فین یاد کرده است.

در دوران آغازین حکومت شاهاسماعیل صفوی (909 هجری قمری) مردم کاشان که از رسمیشدن مذهب شیعه به شوق آمده بودند، مشتاقانه در انتظار دیدار شاه محبوب خود به آذینبندی کوچه و خیابان شهر پرداختند. شاهاسماعیل به کاشان آمد، در باغ فین جلوس کرد، و در سرچشمه فین بار عام داد. همه اقشار مردم ـ در این جشن و سرور شرکت کردند و پس از مراسم تشریفات به طعام دعوت شدند. شاه از آن همه احساسات و پذیراییهای بسیار شادمان شد و در پایان دستور برپایی جشن خلعت داد. (شاهاسماعیل دو بار باغ فین آمد و در آنجا جشن و سرور برپا کرده است.).

2- باغ فین
1- در اواخر دوران شاهطهماسب زلزله مهیبی در شهر کاشان روی داد. کانون آن در منطقه فین بوده و در آنجا آسیب فراوانی به بناها وارد کرده است. پس از شاهطهماسب تا به حکومت رسیدن شاهعباس اول دو تن از خاندان صفوی به حکومت رسیدند. (شاهَاسماعیل دوم، و محمد خدابنده پدر شاهعباس) در تمامیاین دوران حکومت مرکزی ضعیف بوده و چندین سال حکومت کاشان در دست ترکمنان افتاده است که در آن دوران خرابیهای بسیاری به بار آوردهاند.

2- در عهد شاهعباس پس از رفع فتنه ترکمنها، شاه صفوی اوامری جهت عمران و آبادانی کاشان و تدارک وسایل توسعه و ترقی صنایع محلی و بهبود اوضاع عمومیآنجا صادر کرد و آقا خضرنهاوندی حاکم کاشان مأمور اجرای آن شد. حسن نراقی در کتاب آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز آورده است:
«شاه عباس چون بنای سالخورده و ویران گشته فین را خور همسری با چشمه سلیمانیه و همت والای خود نمیدید، از این رو طرح کاخ جدیدی بدینگونه پی افکنده شد. مظهر آب روان چشمه را قریب500 متر بالاتر از باغ قدیم یعنی در مکان چشمه کنونی قرار داد و باغشاه جدید را در محدوده زمینهای نوگیر به ابعاد 157 متر طول شرقی و غربی در 142 متر عرض شمالی و جنوبی حصار بندی کرد و در چهارگوشه آن برجهای گرد و مرتفعی بنا کرد و. . .»
شاهعباس برای رفع خطر سیل در حدود یک

کیلومتری جنوب باغ سدی مستحکم با سنگ و ساروج ساخت که هنوز هم پا برجاست.
خضرنهاوندی سالها در کاشان حکومت کرد و در طی این دوران بر قدرت خود افزود، تا جایی که قدرتش به حدی رسید که شاه عباس از نفوذ او احساس خطر کرد.
در سال 1016 هجری قمری به هنگام حضور شاه عباس (احتمالاً در باغ فین) کلهپزی با کارد به او حمله کرد و وی را از پای در آورد از آنجایی که برادر وی ملاعبدالباقی نهاوندی صاحب کتاب «مآثر رحیمی» پس از قتل برادر به هندوستان فرار کرده و بر طبق نوشتههای او، این نتیجه دور از ذهن نیست که این قتل، قتلی سیاسی بوده و به فرمان شاه اجرا شده است. در اینباره حتی اسکندربیگ منشی نیز سکوت کرده است و مطلبی در کتاب عالم آرای عباسی ننوشته است.

شاه صفی پس از مرگ شاه عباس به حکومت رسید. او نیز مانند پدر خود برای عمران و آبادی این باغ کوشید و طبقه فوقانی بنای شترگلوی صفوی با چوب و آهن در زمان او ساخته شد (سال 1050 هجری قمری) تا وی بتواند مناظر اطراف را از بلندترین نقطه مشاهده کند. شاهصفی نیز چندین بار به کاشان و باغ فین آمده است و در آخرین سفر خود در عمارت دولتخانه که از ابنیه دوران شاهعباس است بر اثر افراط در خوردن شراب از پای درآمد و فرزندش عباس دوم در سن 10 سالگی در آنجا تاجگذاری کرد.

لکهارت مینویسد: «شاه سلیمان و شاه سلطانحسین نیز حین عبور از کاشان مدتی در عمارتهای دولتخانه و باغ فین با تشریفات توقف و کامرانی مینمودهاند.»
پس از شاه سلطان حسین و حمله افغانها کاشان مورد بی مهری واقع شد و بسیاری از عمارتهای آن رو به ویرانی گذاشتند.
در سال 1175 هجری قمری هنگامیکه شهریار زند در آذربایجان بود زکیخان در اصفهان علم طغیان و سرکشی بر افراشته کاظمخان بختیاری را با گروهی به حکومت کاشان فرستاد، عبدالرزاق که از طرف کریمخان وکیلالرعایای آن شهر بود از مشاهده بیدادگریها به خشم آمده و نیمه شبی بر آنها تاخت و کاظمخان را دستگیر نمود. زکیخان پس از این حادثه گروه دیگری را به سرکردگی

علیمحمدخان به کاشان فرستاد. آنها در عمارت دولتخانه پناه گرفتند، منتهی عبدالرزاقخان آنجا را تصرف کرد و علیمحمدخان به باغ که برج و باروهای مستحکمیداشت پناه برد. کریمخان که عازم بازگشت به اصفهان بود دستهای را روانه کاشان نمود آنها نیز بی درنگ به باغشاه حمله بردند و از آنها شکست خوردند. علی محمدخان که از رسیدن کریمخان بیمناک شده بود سرهای کشتهها را جدا کرد و به اصفهان گریخت.

در دوران حکومت عبدالرزاقخان زلزله شدیدی در کاشان به وقع پیوست که خانه های آن شهر را ویران کرد. پس از این جریان، وی با فرمان کریمخان شروع به تعمیرات در کاشان و باغ فین نمود و عمارت جدیدی نیز به ابنیه این باغ افزود که به خلوت کریمخانی موسوم است.
در عهد کریمخان شه ملک قباد با سعی سلیم حاکم پاک نهادتعمیر چو یافت باغ فین آذر گفت آباد شده عمارت فین آبادابیات بلا قطعه شعری است که آذر بیگدلی سروده است و بیت آخر آن به حروف ابجد سال 1176 هجری قمری را نشان میدهد.
پس از کریمخان نسیم امیدی که به سوی باغ وزیده بود برای مدتی از حرکت باز ایستاد. اما با به قدرت رسیدن فتحعلیشاه و نظر توجهی که این پادشاه به آنجا کرد، باغ دوباره اهمیت خود را باز یافت.
فتحعلیشاه بر اثر دلبستگیهایی که به صفای باغ و زیباییهای چشمه فین داشت به حاجی حسینخان صدراعظم اصفهانی سرپرست حوزه حکمرانی کاشان دستور داد تا همزمان با ساختن مدرسه سلطانی خرابیهای باغ را مرمت نموده آنجا را زیب و آرایشی شاهانه بدهند. در مدتی که این مکان در حال تعمیرات و نوسازی بود خود شخصاً برای سرکشی و تفرج در باغ حاضر میشد تا در سال 1226 هجری قمری کار ساخت آن به پایان رسید.

افزودههای دوران فتحعلیشاه به باغ فین عبارتند از:
– نقاشیهایی که در شترگلوی صفوی به بنا افزوده شده است، که عبارت بودند از تصویر دربار رسمی فتحعلیشاه

2- تصویر دیگری در همین بنا در حال شکار
3- ساخت حمام بزرگ و یا حمام سلطنتی
4- ساخت شتر گلوی قاجار (فتحعلیشاهی) در سمت جنوب غربی باغ.
5- ایجاد خلوت نظام الدوله (حرمسرا) توسط دامادش علی محمد خان نظام الدوله.
فتحعلیشاه در سالهای 1224،1225،1226 و 1234 هجری قمری در باغ فین اقامت کرد. آخرین دیدارش از باغ در سال 1249 هجری قمری هنگام عزیمت به سوی اصفهان انجام گرفت.
در سال 1256 هجری قمری محمدشاه در راه مسافرت به اصفهان مدت دو هفته در باغ فین اقامت کرد و دستورهای مؤکدی برای مرمت و نگهداری آن صادر نمود. در سال 1258 نیز وی مدتی در باغشاه اقامت داشته است. در دوران مقارن سلطنت وی عمارت شاهنشین و حوض جوش مقابلش ساخته شده است.

در ماه ذیقعده 1267 هجری قمری هنگام بازگشت ناصرالدینشاه از اصفهان به پایتخت وی به اتفاق میرزا تقیخانامیرکبیر یک هفته در این باغ به سر برد. امیرکبیر در آنجا به شاه اصرار کرد که میرزا علیخان پیشخدمت خاصه شاه را که محرم اسرار او بود از درگاه سلطنتی اخراج و به گروس تبعید کند و ناصرالدین شاه با تمام ناگواری به این خواسته امیر تن داد و این گواه بر قدرت امیر در آن زمان بود. اما این قدرت دیری نپایید، چند ماهی از این واقعه نگذشته بود که در سال 1268 هجری قمری امیرکبیر به کاشان تبعید شد، و پس از چهل روز در 18 ربیع الاول 1268 هجری قمری بر اثر سعایت بدخواهان در حمام کوچک باغ (حمام صفوی) به قتل رسید و باغ فین را در ماتم و اندوهی ابدی فرو برد. . ..

در دوران محمدعلیشاه (دوران مشروطه خواهی) نایبحسینکاشی و پسرانش در حدود 14 سال در اطراف کاشان و حتی در نواحی یزد بنای یاغیگری گذاشتند و در این دوران آسیب فراوانی به باغ و اشیاء و درختان آن وارد کردند. پس از این مدت سرانجام دولت مرکزی توانست که این شورش را کنترل کند و نایبحسین و پسرش ماشاءا . . . خان دستگیر شدند؛ دیوان حربی در مورخه 5 سنبله 1298 خورشیدی مطابق با 1337 هجری قمری در باغ تشکیل شد و حکم اعدام یاغیان را صادر کرد پس از آن به مرور باغ مورد توجه قرار گرفت و برخی از خرابیها مرمت گردید، تا اینکه سرانجام در تاریخ 15 آذر 1314 خورشیدی به شماره 238 در فهرست آثار ملی ثبت گردید.

 

وضع کنونی باغشاه
پس از تاسیس وزارت فرهنگ و انتقال اداره کل باستان شناسی بدان وزارتخانه ، اداره فرهنگ و هنر شهرستان کاشان هم در محل باغشاه فین دایر گردید . از این رو کارهای مربوط به آثار و ابنیه تاریخی با مراقبت جدی و سرپرستی دقیق تری به جریان افتاد ، به خصوص اقدامات مؤثر و سودمندی جهت تجدید رونق و شکوه دیرین باغشاه و تزیینات آن به عمل آمده است .

در سال 1344 بر اثر بازدیدهای متوالی مقامات عالی رتبه باستان شناسی ار ابنیه تاریخی کاشان ، اعتبارات کافی جهت تکمیل نمودن کارهای جاری و ناتمام باغشاه و سایر اماکن اختصاص داده شد . مهمترین کاری هم که در این ایام انجام پذیرفته ساختمان جبهه سرتاسری ضلع شرقی و دو جناح سر در باغشاه می باشد که با متطور داشتن نقشه قدیم آن تجدید بنا شده است . همچنین مرمتهای ضروری قسمتهای دیگر از ابنیه و حوض و جدول و فواره ها و خیابان بندی و دو حمام بزرگ و کوچک اختصاصی باغشاه طبق طرح های اولیه آن به خوبی پیشرفت نموده است .

معرفی و شکل گیری باغشاه فین
باغشاه فین مجموعه‌ای شکل یافته در ادوار تاریخی است، چه آنگاه که شکل‌گیری‌اش را به دوران آل بویه نسبت می دهند و توسعه‌اش را مرهون عهد ایلخانان می دانند و چه آنگاه که گفته‌هایی مبنی بر احتمال وجودش پیش از اسلام را به میان می‌آورند، هرچند که این گفته ها چندان روشن و دقیق نیز نباشند. آیا بهرحال از ابتدای دوره صفویه به همان نسبت که ثبات سیاسی بیشتر گردید، تاریخ باغ فین هم انسجام بیشتری یافت. این دوره، ابتدای قرن دهم هجری قمری (909 ه . ق) و مقارن سلطنت شاه‌اسماعیل صفوی است.
پس از طی دوره بیست و چهار ساله حکومت شاه‌اسماعیل و در آخرین سالهای حکومت شاه طهماسب (984- 931 ه . ق) در سال 982 ه . ق زلزله سختی در کاشان حادث گردید که علاوه بر قریه فین، باغ را نیز به کلی ویران کرد. این ویرانه حاصل از زلزله و نیز ناآرامیهای اطراف کاشان به دوران اتباع محمدخان و دلیجان بیک ترکمان ادامه یافت تا اینکه شاه عباس اول در صدد تعمیر و

مرمت باغ برآمد. حسن نراقی در آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز آورده است (شاه عباس که در نشیب و فراز کوه و کاخهای شاهانه برافراشته و سرتاسر کشور خویش را با کاشانه های بی‌شماری آراسته بود، چون بناهای سالخورده و ویران گشته باغ شاه کهنه فین را در خور همسری با چشمه دل افروز سلیمانیه و شایسته همت والای خود نمی دید. از این رو به فرمان وی طرح باغ و کاخ جدید بدین گونه پی افکنده شد. مظهر آب آن چشمه را قریب پانصد متر بالاتر از باغشاه قدیم یعنی در مکان کنونی قرار داد و باغشاه جدید را در محدوده زمینهای نورگیر به ابعاد 157 متر طول

 

شرقی و غربی و 142 متر عرض شمالی و جنوبی حصاربندی و در چهار گوشه آن برجهای گرد و مرتفعی بنا کردند؛ و در مساحت وسیع میان هر دو باغ قدیم و جدید هم خیابان و میدان پهناوری جهت چوگان بازی و قپق‌اندازی و انواع مسابقه و بازیها تسطیح و آماده نمودند و در خارج حد غربی باغ نیز به جهت رفع مخاطره سیلاب دره های کوه دندانه از محوطه این باغ و بناهای آن سدی معتبر

و مستحکم با سنگ و ساروج ساخته شده که بقایای آن پس از گذشت چهار صدسال اکنون هم از نفوذ سیلاب به قریه فین و باغشاه کاملاً جلوگیری می‌کند و به نام سد شاه عباسی معروف است.) بنابراین هر چند کم و بیش نوشته هایی از سده‌های قبل از قرن دهم هجری باغ فین وجود دارد ـ همچون کتاب محاسن اصفهان نوشته مافرخی و معجم البدان یاقوت حموی ـ با توجه به زمین لرزه سال 982 هجری قمری احتمالاً به باغ کهنه مربوط خواهند بود که از زمان شاه عباس چنانکه پیشتر اشاره شد باغشاه نو جایگزین آن گردید.

پیش از هر چیز باید بدانیم باغشاه در مکان جدید اگر چه به فرمان سلطان صفوی شکل می گیرد اما با توجه به موقعیت منطقه و نظر به اینکه مردمان کاشان چنانکه یاقوت حموی نیز اشاره می‌کند که روزهایی از هفته را در باغهای فین ایام می گذراندند و هوای گرم تابستانهای کاشان و فین نیز نیازهای تفرجهای تابستانی را گوشزد می نمایند، در منطقه‌ای در نزدیکی مظهر چشمه سلیمان و در بالا دست مزارع و مساکن روستائیان که مجموعه باغهای فین در آن گسترده شده بودند شکل گرفته است. خواه به گاه شکل‌گیری باغشاه ، این مجموعه خود منظومه‌ای موجود بوده و یا اینکه فرمان شاه‌عباس در فین همچون بدیل خود که در اصفهان سر منشاء طرح‌های شهرسازانه شد در منطقه فین نیز دستمایه‌ای برای شکل‌گیری منظومه باغهای فین گردیده باشد.

دیمی‌تر ساخته شده تا هم در بهترین نقطه مجموعه گفته شده قرار گیرد و هم توانسته باشد درختانی از باغهای کهن تر را تا سر برافراشتن سروهایش به عاریت گیرد. با وجود قریب وسیع باغهای پیرامون باغشاه هنوز هم که از فراز برجهای حدود باغ و یا از بام رفیع کوشک صفوی نظری به پیرامونش بیفکنیم، تک درختهای عظیم الجثه سرو را در اطرافش توانیم یافت که آثاری بجای مانده از باغهای قدیمی منطقه فین اند. که یا در پیرامون باغشاه با طرحی و برنامه‌ای نانوشته شکل گرفته‌اند و یا اینکه باغشاه که شکل‌گیریش در مکان جدید مرهون فرمانی ملوکانه بوده در میانه این منظومه و مجموعه طرحریزی شده است.

باغشاه فین از تبار باغ قلعه‌های ایرانی است که به دلایل خاص خود بدین گونه و در چنین نظمی شکل گرفته‌اند اما بدون شک انتخاب این نوع الگوی محصور در پناه دیواری بلند، بی ارتباط با استفاده شاهانه از آن نیست، تا هم در پناه برج و باروی بسترش امن و امانی یافت و هم بواسطه حجم و شکل و ارتفاعش که از درون و برون باغ به رخ کشیدنی است جلال و شکوهی شاهانه را گوشزد کرد.

آنچه از این دوره شکل‌گیری باغ مقارن با حکومت شاه عباس اول (1039-996 هجری قمری) بجای مانه اتفاقاً اصل و اساس باغ است، چنان که فضای تحدید شده‌ای در میانه برج و باروهای باغ شکل گرفته که براساس ساختار و نظم فضایی باغ ایرانی فضایی هندسی و خالص بدست می دهد و در نقطه‌ای در میانه باغ نیز کوشک یا بنای میانی قرار گرفته است. ساختار هندسی و شکل فضایی باغ و مقایسه همه اینها با استخوانبندی باغ ایران گوشزد می‌کند که کوشک میانی که شتر گلوی صفوی نیز نامیده می‌شود، نقطه‌ای با اهمیت است. در اینجا نیز همچون دیگر باغهای ایرانی، محورها بخشی از ساختار هندسی باغ اند که علاوه بر اینکه در پی طرح و شکل هندسی و گاه بس ساده باغ شکل می گیرند، خود نقاطی را نیز در طرح کلی باغ و تحت ساختار و نظام هندسی آن شکل می‌بخشد تا بتوانند براساس نظام هندسی مذکور بسط فضاها و شکل‌گیری نظام معماری باغ را پی‌افکنند.
با عطف نظر به آنچه گفته شد پربیراه نخواهد بود اگر در نظر آوریم که در همان زمان شکل‌گیری باغ نیز در انتهای محورهای اصلی، فضاهایی مدنظر قرار گرفتند. این فضاها که با تعریف محورها مکان‌یابی شده بودند، چنانکه امروز نیز موجودند خود به تعریف دقیقتر محورها کمک می‌کنند. گزینه دیگری که در این رابطه می‌توان قایل شد این است که پدید آورندگان باغ به ترسیم خطوط اصلی بسنده کرده و به شکل‌گیری آن در طول زمان اعتقاد داشته‌اند.

از فضاهایی که به حتم در دوران صفویه و به گاه سلطنت شاه عباس اول بنا گردیده می‌توان از کوشک میانی باغ نام برد که در امتداد محور اصلی باغ و در مقابل سردخانه که خود بعدها گسترش یافته قرار گرفته است. محل قرارگیری کوشک مذکور که در نیمه بالایی باغ واقع گردیده و عدم وجود اطلاعاتی مبنی بر وجود شاه نشین و یا فضایی مشابه آن که کارکرد بالاخانه باغ را داشته باشد، این نکته را به ذهن متبادرمی سازد که کوشک میانی خود کارکرد شاه‌نشین و بالاخانه باغ را نیز داشته است.

بنای سردر نیز هر چند که در طول دوران حیات باغ و بخصوص در دوران قاجار و به گاه سلطنت فتحعلیشاه و ناصرالدین شاه تغییراتی را شاهد بوده و توسعه یافته و تکمیل شده اما به زمان شکل‌گیری اولیه باغشاه در مکان جدید مدنظر قرار گرفته و بنا گردیده است. این نکته را بخصوص با توجه به اهمیت بنای سردر خانه در سازمان فضایی و عملکردی باغهای ایرانی و نیز با عطف نظر به ساختارهای فضایی و محورهای داخلی باغشاه می‌توان بخوبی دریافت. لذا اگر بخواهیم که شکلی از باغ دوران صفویه را بازسازی نماییم، سردرخانه یا وجود تغییرات زیاد، در آن نمودار خواهد بود. بنای دیگر به حتم بجا مانه از دوران صفویه حمام کوچک باغ است. لذا آنچه شالوده باغ مقارن دوران

صفوی است باغی محصور در میان برج و باروها است که بر مدخلش سردرخانه و در میانه اش کوشک و در جواره‌اش حمامی قرار گرفته. هر چند که بعد از نظر نخواهد بود اگر تصور کنیم فضاهایی که کاربردی خدماتی داشته‌اند در جای جای جداره های باغ قرار گرفته بودند، و این البته از ویژگیهای باغ ایرانی است که در چهارچوب نظام‌های خود می‌تواند فضاهای مورد نیازش را در خود جای دهد.

 

سردرب، دیوار و برج ها
مجموعه باغ فین حدود 25000 متر مربع مساحت دارد که در بدو ورود به این مجموعه ، با ساختمان رفیع سردرب ورودی باغ برخورد می کنیم. این قسمت از باغ در دوره صفویه بنا گذاشته شده است این بنا دارای دو طبقه که طبقه تحتانی شامل هشتی و دالان ورودی به باغ با اتاقهای جانبی و طبقه فوقانی شامل سالن وسیع و زیبائی است که دارای چشم انداز خوبی بر اطراف و از جمله بر باغ دارد و دارای درهای مشبک و زیبائی است.در اطراف باغ از جمله در طرفین سردر، دیواری به ارتفاع پنج و شش متر و هفت برج دیده می شود.

چشمه سلیمانیه
این چشمه از بن صخرههایی به نام کوه دندانه و شکاف تخته سنگهای معدن گچ و آهک واقع در شش کیلومتری غرب کاشان از زمین میجوشد. (در جنوب باغ فین چشمه آبی موسوم به چشمه سلیمانیه، با قریب به دوازده سنگ آب وجود دارد. ) انگیزه پیدایی آبادی فین و شهر کاشان به خاطر وجود همین چشمه است.

آب آن فوق العاده صاف است ولی به واسطه داشتن بعضی املاح برای آشامیدن مناسب نیست. آب چشمه فین به واسطه کیفیتهای خاص خود مانند صافی و پاکی و روشنایی کمنظیر و همچنین کیفیت ثابت و تغییر ناپذیرش همواره مشهور و ضربالمثل بوده است و طبق نوشته فلاندن «مردم برای این آب عقاید موهوم دارند و میگویند خاصیت طبی دارد» هم اکنون آب فین به حوض و استخر دیگری به نام چشمه سلیمانیه می ریزد و در جایی زیر دست چشمه سلیمانیه که به اصطلاح محلی لثه گاه نامیده می شود آب در آبگیرها و جدولهای زیبای باغ فین و از میان فواره های جهنده درون آنها گذر کرده از خیابانهای سرسبز و خرم باغ داخل آبادی می شود و باغستانهای انجیر و انار فین را سیراب می سازد . سرانجام مازاد آب فین به کشتزارهای حومه شهر روان شده به مصرف آبیاری به ویژه در امر سبزی کاری می رسد .

سر چشمه فین از قدیم الایام دارای دو استخر بزرگ و مجزای از یکدیگر برای آب تنی مردانه و زنانه آن به مرور ایام منهدم گشته بود . محل آن هم اکنون در محل باغشاه واقع شده است . برای حلوگیری از آلوده شدن آب چشمه و رعایت بهداشت و پاکیزگی عمومی در این اوقات نیز اداره باستان شناسی اقدام به دیوار کشی در محوطه اطراف چشمه مردانه و محصور ساختن آن نموده است
در وجه تسمیه این چشمه دو روایت نقل میشود:
الف: کاشان یکی از مراکز یهودی نشین ایران بوده که طبق آمارگیری که در دوران شاه عباس دوم انجام شده است بیش از 1000 خانوار یهودی در این شهر سکونت داشتهاند و در آن دوران با حضور چند تن از علمای یهود در این شهر لقب اورشلیم دوم به آن اطلاق شده است. یهودیان ساکن در این شهر برای این آب قداست خاصی قائل بودهاند زیرا معتقد بودند که این چشمه از معجزات سلیمان نبی است، از همین روی آن را به نام چشمه سلیمانیه نامیده اند.
ب: برخی نیز اعتقاد دارند در دوران شاه سلیمان صفوی در اطراف این چشمه صفه یا بنایی ساخته شده است، به این سبب آن را به نام سلیمان صفوی چشمه سلیمانیه خوانند.
یک نظر حیدرصفدر به سلیمان شاه کرد آب سرچشمه فین را ز عصا پیدا کرد که البته هر دو، روایتهایی شفاهی هستند که برای آن سند مکتوبی موجود نیست اما در فرهنگ عامه مورد قبول واقع گردیده اند.

شترگلوی عباسی
پس از ورود به باغ و گذشتن از خیابان مصفائی که در وسط آن نهر آب زیبائی که همیشه آب از فواره های فیروزه ای آن در فوران است و درختان سرو بسیار زیبائی در دو طرف آن سر بفلک کشیده است؛ اولین ساختمانی که جلب توجه می کند شتر گلوی عباسی است که به دستور شاه عباس بزرگ ساخته شده است. در جلوی این بنا حوض وسیعی دیده می شود و در پشت این بنا نیز حوضچه ای قرار دارد که از کف آن آب فوران می کند، این بنا در دو طبقه و به گونه ای ساخته شده که از هر طرف باغ می توان به آن وارد شد، در میان این ساختمان نیز حوضچه ای است که آب چشمه با طرح جالبی (موسوم به شتر گلو) در آن فوران می کند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله جنگهای پیامبر در word

جمعه 95/5/29 3:5 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله جنگهای پیامبر در word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله جنگهای پیامبر در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله جنگهای پیامبر در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله جنگهای پیامبر در word :

مقدمه
سپاس وثنا، لایق خدایی است که پروردگار جهانیان است و درود و سلام بر سرور و خاتم رسولان . حضرت محمد(ص) و بر تمام آل بیت و یاران او باد و همچنین بر تمام کسانیکه به نیکی از ایشان یاد می کنند و تا روز قیامت از ایشان پیروی می کنند و

زندگی مبارک حضرت محمد(ص) در توحید و جهاد خلاصه می شود . جهادشان برای رساندن دعوت (اسلام) به تمامی مردم بود تا کلمه الله در زمین مرتبه بلند خودش را داشته باشد و راه رسول الله برای ساختن انسان مسلمان همان یکتا پرستی برای جها و جهاد برای یکتاپرستی بود و با یکتاپرستی انسجام فکری را برای نخستین بار بین مسلمین در تاریخ بوجود آورد و رسول الله در خلال فقط ده سال از عمر پربرکت خویش ارتش خود را پایگذاری و استوار کرد ،‌ارتشی که پرچم اسلام و مسلمین بعد از ایشان را بسوی غرب و شرق به دوش کشید .

گفتاری عمومی درباره جهاد و مشروعیت آن :
براستی سخن درباره جهاد همیشه مهمترین تکیه گاهی است که جنگ پیشگان فکری در آمیختن حق وباطل و در تلاش شکافتن حدود در اطراف قطعه این دین پاک ، بر آن تکیه می زند جهاد را با آشوب و شرارت ملوث می کنند .
به خاطر شک آوردن در این و زشت داشتن آن و هرگز تعجب مکن از انگیزه های محصور داشتن همت شان در زشت نمودن جهاد بخصوص وقتی بدان که خطرناکترین ارکان اسلان از نظر دشمنانش که آنها را بیم می دهد و می ترساند فقط جهاد است پس آنها درک کرده اند که این رکن هرگز در نفوس مسلمانان بیدار شود و در هر عصری از زمان دارای اثر در حیاتشان گردد هرگز هیچ نیرویی هر چند مردم باشد نمی تواند در روی دفاع اسلامی بایستد . و بخاطر آن در قیام

نمودن آنها به هر عمل شک آوردنده شایسته است یا سست کردن رکن جهاد آغاز شود ، برای بازداشتن گسترش اسلامی ، از این تقطه بخصوص ، در این گفتار ابتدا معنای جهاد و فائده اش را در اسلام و مراحل که در آن وارد می شود روشن خواهیم کرد سپس مرحله ای را که در آن استقرار یافته است سپس مطالعاتی را که در مفروضش داخل شده و تقسیمات تکلیف آوری که بر آن حمل شده است از چیزهائی که بطور قطع هیچ دلیلی بر آن ندارند .

اما معنای جهاد :
بکار بردن رنج و تلاش است در راه اعلاء کلمه الله و بر پاداشتن جامعه اسلامی و بکار بردن تلاش و کوشش به حرب و قتال نوعی است از انواع جهاد و اما فائده جهاد ، ‌پس آن بر پا داشتن جامعه اسلامی و تشکیل دولت صحیح اسلامی است . و اما مراحلی که بر آن گذشته است . پس جهاد صدر اسلام چنانکه دانستیم . بر دعوت سالم بدون حرب مقصود بود همراه با پایداری محکم در راه اسلام در برابر محنتها و شدائد سپس در کنار آن – همراه با آ‎غاز هجرت – جنگ دفاعی شرعیت یافت یعنی رد ، ‌هر نیروئی مانند آن . پس از آن قتال هر کسی که دشواریی را در راه بر پا داشتن جامعه اسلامی قرار دهد ، شریعت دهد ، بنا بر اینکه از ملاحده و بت پرستان و مشرکین جز

اسلام را قبول نکند بدلیل اینکه در بین جامعه صحیح اسلامی و الحاد و انکار یا بت پرستی ای که آنها بر آن می باشند ،‌امکان انسجام و پیوند نیست . ما اهل کتاب پس کافی است تسلیم جامعه اسلامی شوند و در پرتو حکومتش باشند بنا بر اینکه حزیه (مالیات) را به حکومت بپردازند و به جای زکاتی که مسلمانان می پردازند و در این مرحله اخیر جهاد در اسلام استقرار یافت . و این وظیفه واجل مسلمانان است هر گاه نیرو و سلام لازم نزد آنها باشد و درباره این مرحله خداوند بزرگ می گوید : ( قاتلو الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظه و اعلموا ان الله مع المتقین) (التوبه :123) یعنی با کافرانی که به شما نزدیکترند پیکار کنید ،‌ ( دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیم غافل نکند) و آنها باید در شما شدت وخشونت احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزکاران است .

و نیز درباره آن پیغمبر خدا (ص) می گوید : ( امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا لا اله الا الله فمن قال لا اله الا الله عصم منی ماله و نفسه الا بحقه و حسابه علی الله ) یعنی به من امر شده است که با مردن قتال نمایم تا اینکه می گویند معبودی نیست جز خداوند پس هر کس گفت لا اله الله مال و نفسش از طرف من محفوظ است جز در مورد حق مال و حسابش با خداوند است .

و از اینجا میدانی که معنائی برای تقسیم جهاد در راه خدا به جنگ دفاعی و جنگ هجوم ینیست زیرا مبنای جهاد نه با لذات دفاعی است و نه با لذات هجومی است . و مبنای آن فقط نیاز و حاجت بر پا داشتن جامعه اسلامی است به تمام نظم ومبادی اسلام که می خواهد و پس از آن اعتباری به هجومی یا دفاعی بودنش نیست اما قتال دفاعی که در شرع است . مانند دفاع مسلمانان از مال و ناموس و زمین و زندگیش . آن نوع دیگر از قتال است ارتباطی با جهادی که در اصطلاح فقه اسلامی است ندارد و آن شرع به قتال صائل نامیده می شود و فقهاء یک باب مستقل را در کتابهای فقهی بر آن قرار داده اند و چه بسا محققین آن رابا جهادی که در آن سخن می گوئیم

مخلوط کرده اند . این خلاصه معنای جهاد و فائده و عنایت آن است در شریعت اسلامی .
بعد از آنکه اسلام در مدینه استقرار یافت . پیامبر تصمیم گرفت تا آن را در نقاط دیگر عربستان گسترش داده و در موقع مقتضی آخرین پایگاه کفر یعنی مکه را به تصرف خویش در آورد و از طرف دیگر کافران مکه . مسلمانان را در مدینه محاصره اقتصادی نموده و از عبور کاروانهای تجاری به آن شهر مخالفت به عمل آوردند . به همین علت پیامبر مصمم شد تا مقابله به مثل نموده و در صورت لزوم با شمشیر پاسخ آنها را بدهد .

پیامبر اسلام در دوران اقامت و تبلیغ در مکه ، در عمل تنها یک پیشوای الهی بود و فعالیتهای او در هدایت و ارشاد مردم و مبارزه فکری و اعتقادی با مشرکان و بت پرستان محدود می شد . اما پس از استقرار در یثرب ، علاوه بر ابلاغ رسالت دینی و رهبری مذهبی ، باید رهبری سیاسی مسلمانان را نیز بر عهده می گرفت . زیرا در مدینه وضع جدیدی پیش آمده بود و او گامهای نخست را در جهت پی ریزی یک جامعه نوین بر اساس تعلیمات اسلام بر می داشت . از این رو خطرها و مشلات

احتمالی را پیش بینی کرده ،‌به صورت یک رهبر سیاسی آگاه ،‌شایسته و دورنگر ، چاره اندیشی می کرد .. چنان که از طرف خداوند اجازه نهاد و دفاع صادر شد و به دنبال آن پیامبر (ص) تصمیم به تشکیل یک نیروی دفاعی گرفت . تشکیل این نیرو از این نظر اهمیت داشت که احتمال می رفت مشرکان مکه ( که پس از هجرت ، دستشان از آزار و شکنجه مسلمانان کوتاه شده بود ) این بار دست به حمله نظامی به مرکز اسلام(مدینه) بزنند ؛ از این رو پیامبر برای مقابله با چنین احتمالاتی ، از اواخر سال اول هجرت ، هسته اولیه ارتش اسلامی را پی ریزی کرد .

اسریه ها و غزوه های بسیاری در طول حیات پیامبر (ص) انجانم شد ابتدا به بررسی چند غزوه مهم بعد مختصر می پردازیم : در ابتدا غزوه را تعریف می کنیم : غزوه به جنگهایی که خود پیامبر فرماندهی سپاه را بر عهده داشتند می گویند .
غزوه بدر :
این جنگ به دنبال مانورهای نظامی پیامبر و تهدید خط بازرگانی قریش به شام رخ داد و نخستین جنگ کامل میان مسلمانان و مشرکان بود . پیامبر اسلام در ماه جمالی الاخر کاروان قریش را به (سرپرستی ابوسفیان) که عازم شام بود تا سرزمین (ذات العشره) تعقیب کرد ، اما به آن دست نیافت . از این رو با اعزام ماموران اطلاعاتی به منطقه شام ، از بازگشت کاروان آگاه شد .
کاروان از نظر حجم وارزش چمشگیر بود . خط پر طبیعی کاروان از منطقه بدر بود . پیامبر اسلام برای ضبط کاروان با 313 تن و با کم ترین امکانات به سوی بدر حرکت کرد . ابوسفیان در بازگشت از شام از تصمیم پیامبر آگاه شد و از یک سو با اعزام پیک تندرو به مکه از قریش استمداد کرد و از سوی دیگر مسیر کاروان را به سمت راست (به طرف ساحل دریای سرخ) متحرف کرد و کاروان را به

سرعت ازمنطقه خطر دور ساخت به درخواست ابوسفیان نه صد و پنجاه جنجگو از مکه برای نجات کاروان به سمت مدینه حرکت کرد . با آنکه مشرکان در راه از نجات کاروان آگاه شدند اما لجاجت ابوجهل آنان را به درگیری کشاند هنوز مسلمانان در جستجوی کاروان بودند که پیامبر (ص) از نزدیک شدن سپاه قریش به منطقه بدر آگاه شد . تصمیم گیری دشوار بود . زیرا مسلمانان با آن نیروی اندک برای ضبط کاروان حرکت کرده بودند نه برای جنگ با سپاهی که تعداد سربازانش سه برابر آنها بود اگر (برفرض) می خواستند عقب نشینی کنند آثار تبلیغاتی و روانی مانورهای نظامی از بین می رفت و ممکن بود دشمن آنان را تعقیب کرده به مدینه حمله کند . پس از تشکیل شورای

نظامی و نظرخئاهی پیامبر از مسلمانان (به ویژه انصار) و سخنان پرشور مقداد ( از مهاجران) و سعدبن غباده (از انصار) تصمیم به نبرد با دشمن گرفته شد بامداد روز هفده رمضان جنگ آغاز شد . ابتدا حمزه ، عبیده و علی (ع) در جنگ تن به تن با شیبه و عتبه و ولیدبن عتبه ، هماوردان خود را به قتل رساندند . و این ضربت سختی به روحیه سران قریش بود . آگاه جنگ عمومی در گرفت . ارتش اسلام به سرعت پیروز شد ،‌به طوری که هنگام ظهر جنگ با شکست و عقب نشینی دشمن به پایان رسید از مشرکان 70 نفر کشته و 70 نفر اسیر شدند واز مسلمانان 14 نفر به شهادت رسیدند .
با موافقت پیامبر اسلام اسی

ران با پرداخات سربها آزاد شدند و‌آنان که پول نداشتند اما باسواد بودند به دستور رسول خدا باید ده نفر از جوانان انصار را خواندن و نوشتن می آموختند تا آزاد شوند . و بقیه اسیران با منت پیامبر آزاد شدند .
غزوه احد :
همانطور که خواندیم بعد از شکست کفار قریش در جنگ بدر و کشته شدن شماری از بزرگان آن ،‌مکیان مصمم شدند تا انتقام خویش را از مسلمانان گرفته و برای همیشه آنها را از میان بردارند. ابوسفیان رئیس طایفه قریش در ماه شوال سال سوم هجری سه هزار تن از سربازارن خود را آماده نبرد نمودو فرماندهی آنها را بر عهده خالد بن ولید نهاد . خالد یکی از شجاعترین سربازارن عرب بود که پس از مسلمان شدن سپاه روم را شکست داد و مناطق شام و سوریه را به تصرف خویش در

.آورد . بعدها پیامبر به او لقب سیف الله داد و به همین علت پس از آنکه پیامبر از آمدن کفار با اطلاع گردید و تصمیم گرفت تا در مدینه بماند و از خود دفاع کند ولی گروهی از انصار و مهاجرین با نظریه او مخالفت نمودند ،‌ حتی عبدالله ابن ابی رهبر طایفه خزرج با نظریه پیامبر موافق بود ، اما سرانجام موافقان جنگ توانستند پیامبر و دیگران را راضی نموده و آماده نبرد نمایند .پیامبر که موافقان جنگ را در اکثریت می دید ناگزیر آماده خروج از مدینه شد . پیامبر و همراهانش به بلندی های احد رسیدند

، به فرمان پیامبر مسلمانان در پناه احد قرار گرفتند و به دستور او پنجاه تیر انداز مسلمان در شکاف کوه پنهان شدند تا کافران قریش از عقب آنها را مورد تهاجم قرار ندهند . سرانجام جنگ بین طرفین آغاز گردید ،‌پهلوانان سپاه اسلام از جمله حمزه و علی (ع) بی مها با به سپاه قریش حمله نمودند و به دنبال آنها ،‌مسلمانان یورش آوردند و مکیان را عقب راندند . نزدیک بود که این بار هم هم قریش شکست را تجربه نمایند اما هند و سایر زنان مکه با خواندن اشعار حماسی مردان خود را به جلو راندند .

مسلمانان در ‎آغاز نبرد پیروز شدند وآنها را از لشکر گاه خویش دور نمودند و به جمع آوری غنایم پرداختند تیر اندازانی که به فرمان پیامبر بر روی کوه احد ایستاده و ماموریت داشتند که تا پایان جنگ از جای خود تکان نخورند به خاطر کسب غنیمت از کوه پائین آمدند و به لشکرگاه قریش وارد شدند .
خالدبن ولید که فرماندهی سواره نظام مکه را برعهده داشت از اغتشاش و بی نظمی سپاه مسلمانان استفاده کرد و به آنها حمله نمود . مسلمانان که دشمن را شکست خورده می پنداشتند سعی کردند تا با حرکات مذبوحانه جلوی تهاجم ایشان را بگیرند ولی کار از گذشته بود . خصوصاً اینکه حمزه کشته شده و سپاه اسلام فرمانده دلیر خویش را از دست داده بود .
در این هنگام شخصی در میدان جنگ فریاد کشید : بگریزید ! محمد صلی اله علیه و اله کشته شد ! مسلمانان با شنیدن این خبر که بعداً نادرستی آن را اثبات رسید گریختند و کفار قریش شهامت بیشتر یافتند و به تعقیب آنها پرداختند .

تعدادی از سرداران مسلمان اطراف پیامبر را گرفته و او را از مرگ حتمی نجات دادند چرا که سنگی به صورت مبارکش اصابت نموده و یکی از دندانهایش را شکسته و چهره و صورت و لبانش را زخمی کرده بود . علی (ع) و طلحه پیامبر را به بالای کوه بردند تا از آسیب دشمنان بر کنار باشد ،‌سپس آب آوردند وصورت پیامبر را شستشو نمودند .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله حکیم سنایی غزنوی در word

جمعه 95/5/29 3:5 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله حکیم سنایی غزنوی در word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله حکیم سنایی غزنوی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله حکیم سنایی غزنوی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله حکیم سنایی غزنوی در word :

حکیم سنایی غزنوی

مختصری درشرح احوال حکیم سنایی غزنوی
حکیم ابوالمجدبن آدم متخلص به سنایی شاعر وعارف نامدار اواسط قرن پنجم واوایل قرن ششم ه.ق. به احتمال زیاد درسال 473 ه.ق درغزینن به دنیا آمد وچنان که اثر تذکره نویسان نوشته اند واز ابیات اودرمنظومه حدیقه الحقیقه نیز برداشت می شود 62 سال بعد درهمان دیار درگذشت .وی هم دوره با مسعودبن ابراهیم فرزند نیل بهرام شاه غزنوی بود پدرش آدم از خاندان شریف وبزرگ بوده است

وبه نوشته جامی شاعر وعارف قرن 9 در «نفحات الانس » با پدر شیخ «رضی بن لالا» که از دانشمندان وبزرگان عرفان بود نستبی داشته ونیز معلم فرزندان «ثقه الملک طاهربن علی » وزیر معروف بوده است . سنایی چه در روزگار خودوچه درسده های بعد همواره مورد تجلیل ادیبان گوناگون قرار گرفته وپس از مرگ نیز اقتدار بسیار برخودار بوده است بسیاری از شعرای معاصر او واعصار بعدی اورا درردیف عنصری،معزی ،رودکی و گاه برتر ازآنان برشمرده اند .

سید الدین محمد عوضی «تذکره معروف لباب الباب در وصف اوآورده است :‌« استاد الحکما ،‌ختم شهدا ،‌عبد الدین آدم السایی الغزنوی ؛سنایی که در دیده ی حکمت روشنایی بود ودرحدیقه ی بینایی سنایی ؛ قلب او همه انس بود ، به قلب انس (سنا)‌منصور شد ؛ ازقله بحر خاطرخود گنج ها نهاد وبدست بیان برجهانیان گوهر پاشید جامی در «نفحات الانس » درباره ی سنایی چنین نوشته است :« حکیم سنایی غزنوی قدس ا.. تعالی روحه ( که ) کنیت ونام وی ابوالمجد ودین آدم است …

ازکبرای طایفه ی صوفیه است وسخنان وی را به استشهاد درمصتفات خودآورده اند وکتاب «حدیقه الحقیقه » برکمال وی درشعر وبیان اذواق ومواجید هرباب معرفت وتوحیه دلیل قاطع وبرهانی ساطع ایست اوازمریدان خواجه یوسف همدانی است …» دولتشاه سمرقندی نیز درتذکره ی الشعرای خود درباره ی سنایی نوشته است :‌« حکیم عارف المجد محدودنن آدم السنایی قدس ا… سره العزیز ، ازبزرگان دین واشراف روزگار است … » مولاناجلال الدین روحی با وجود کمال وفضل خود را از متابعان شیخ سنایی می داند ومی گوید :‌

«عطارروح بود وسنایی دوچشم او ماازسنایی وعطارآمدیم »
ونیز آذر درآتشکده خود گفته است :
«حکیم سنایی دلش منبع عرفان ودانش وجانش مخزن حکمت ، ازحکما ،‌حکیم انوری وخاقانی کمال عقیدت به او داشته اند واز عرفا مولانا جلال الدین روحی نهایت وثوق به او اظهار میکرد .
واقعیت آن است که سنایی درآغاز کار چندی به مدح سلاطین وخوشگذرانی مشغول بود ولی دیری نگذشت که از این روش بیزار شد وبه عالم عرفان روی آورد وازشاهان زور گو دوری کرد وبه قول دولتشاه «ازدنیا ومافیها معرض بود» تاحدی که سلطان بهرامشاه غزنوی می خواست تاهمشیره ی خود را به نکاح شیخ درآورد. اوامتناع نمود وعزیمت حج کرد وبه خراسان آمد.

ارادت خاص به شیخ المشایخ ابویوسف همدانی داشت ودرآن موقع بود که دوسر شعرهجوآمیز وگاه وقیح وی ظاهرا محصول دوره ای ایست که به خدمت سلاطین غزنوری راه یافته با دربارحکومت آشنا شده بود ومانند فرخی سیستانی روزگار را برمداحی وعیاشی می گذراند . تااینکه درآستانه سفر حج وپس از آن ،‌دگرگونی مهمی درحالش پدید آمد وزندگی اش درمسیر دیگری افتاد.

خوشگذرانی وعیش ونوش نزد شاهان وبزرگان را کنار نهاد وزهد وعبادت وهم نشینی با مشایخ صوفیه را در پیش گرفت .نوشیته ی دولتشاه سمرقندی که علت توبه حکیم سنایی راچنین بیان می کند که :‌«… نوبتی درغزنین مدحی جهت سلطان ابواسحاق ابراهیم غزنوی گفته بود وسلطان عزیمت هند داشت به تسخیر قلاع کفار هند وحکیم می خواست به تعجبیل قصیده رابگذراند قصد ملازمت سلطان کرد ودرغزنین دیوانه ای بود که اورا «لای خوار » گفتندی وازمعنی خالی نبود . همواره در شرابخانه ها درد شراب جمع کردی ودرگلخن ها تجرع نمودی،

چون حکیم سنایی به گلخن رسید وقصد گلخن کرد بشنود که «لای خوار» باساقی خود می گوید :‌ پرکن قدحی تابه کوری چشم ابراهیمک غزنوی بنوشیم ساقی گفت که این خطا گفتی چرا که ابراهیم پادشاه عادل وخیر است مذمت اومگوی . دیوانه گفت :‌اومردکی ناخشنود ونا انصاف است. غزنین را هنوز چنانکه شرط است ضبط نکرده ودر چنین زمستانی سرد میل ولایتی دیگر دارد وچون آن ولایت رانیز مسلم خواهد ساخت آرزوی ملک دیگر خواهد کرد وآن قدح را بسته ونوش کرد .

بازساقی را گفت : پرکن قدحی دیگر تابنوشم به کوری چشم سنائیک شاعر ساقی بار دیگر گفت :‌آخر ای یار درباب سنایی مکن که بس مردکی احمق است ،لافی وگزافی چند فراهم آورده ونام شعر برآن بنهاده واز روی طمع هر روز پیش ابلهی ایستاده وخوش آمدی می گوید واین قدر نمی داند که اورا برای شاعری وهرزه گویی نیافرده اند . اگر روز اکبراز او سوال کنید که سنایی به حضرت ماچه آوردی ! چه عذر خواهد کرد ؟ این چنین مدارا جزابله وبو الفضول نتوان گفت.حکیم چون این سخن شنید ازحال برفت وبر اواین سخن کارگر آمدودل ازخدمت مخلوق بگردیدوازدنیا سردشد ودیوان مدح رادرآب انداخت وطریقت انقطاع « زهدوعبادت را شعار خود ساخت.»

تقی الدین اوحدی اصفهانی نیز این داستان رادر«عرفات» نقل کرد.ودرعین حال افزوده است: اما (سنایی) هدایت حقیقی ازخدمت شیخ ابو یوسف همدانی یافت که به خانقاه اورا ازتعظیم کعبه خراسان گفتندی وحکیم بعد از سلوک مرتبه کارش به سرحدمی رسید.که سلطان بهرامشاه غزنویی آرزو کرد که همشیره خود رابه نکاح او آودره به شرف ازدواج وی در رساند مطلقاَ قبول نکرد. ابا نموده ولهذا در حدیقه فرمود :‌
«من نه مرد زن وزر وجاهم بخدا اگر کنم وگر خواهم »

سنایی مانند شیخ عطار، درشمار صوفیانی است که مردم رابه کار وکوشش فراخوانده ومردم را از ظاهر پرستی ،‌درورویی ،‌ریا کاری ،‌مردم آزاری و عوام فریبی برحذر داشته است . وی درمثنوی حدیقه الحقیقه درستایش کار وکوشش می گوید :‌
«از پی کارت آفرید ستند جامه ی خلقتت بریدستند

ملک وملک از کجا به دست آری چون مهمی شصت روزه بیکاری»
ودردیوان خود خطاب به مردم حقیقت جوی چنین می گوید :‌
«سخن کز روی دین گویی ،‌چه عبرانی چه سویانی
مکان کز توجق جویی چه جابلقا به جا بلسا

گر امروز آتش شهرت بکشتی بی گمان رستی
وگرند تفٍ این آتش تراهیزم کند فردا

چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندرشب
چودزدی باچراغ آید گزیده تر بردکالا

سنایی پس از روی آوردن برجهان عرفان جهانخواران متجاوز وزورگو را مورد انتقاد شدید قرارداد و سعی داشت غرور وخودخواهی شهوت را با اعتراضات وسرزنش خویش بیدار کرند . وتا آن زمان که کسی جرات نداشت شاه ستمگر را نداند سنایی اورا چون چارپایان «مدد افساری»‌می خواند وخطاب به سلطان مستبد وبیدادگر می گوید :‌

«توهمی لافی که هی من پادشاه کشورم پادشاه خود ندای چون پادشاه کشوری؟
درسری کانجا خرد باید همه کبر است وظلم با چنین سر ،‌مدد افساری نه مدد افسری»
هفت کشور دارد او ،من یک دری از عافیت هفت کشور گو تورا ، بگذار بامن یک دری
ودرباره ی واعظان که به هر عمل ناروایی دست می زنند می گوید :

«ای دریده یوسفان را پوستین از راه ظلم باش تا گرگی شوی وپوستین خود دری
تابه خشم وشهوتی برمنبر اندر کوی دین برسرداری اگر چه سوی خود برمنبری
وباز خطاب به سلاطین می گوید :

«توای سلطان که سلطان است خشم وآرزوبه تو
سوی سلطان سلطانان نداری اسم سلطانی
تومانی وبد ونیکت چون زین عالم برون رفتی

نیابد باتو درخاکت نزد مغفوری نه خاقانی
فسانه ی خوب شو آخر چو می دانی که پیش از تو
فسانه نیکوبدگشتند ساسانی وسامانی»

سنایی درجوانی ازغزنین به خراسان سفر کرد وسال ها دربلخ ،‌سرخس ،‌مرو ،هرات ونیشابور اقامت داشت : وی درحدود سال 518 ه.ق به غزنین بازگشت وتاآخر عمر درآنجا ماند .

خود او در مقدمه دیوان می گوید چون به غزنین آمدم یکی ازبزرگان، « خواجه عمید اجمد بن مسعود تیشه » به من پیشنهاد کرد تا اشعار خود را جمع کنم وسروسامانی به آنها بدهم . من خانه ای نداشتم اما آن بزرگ حوایج به مدت یکسال برایم خانه ای فراهم آورد .
سبک واندیشه
درباره سبک وشیوه سخن سنایی :

کنیه ونام او نه نقل تذکره نویسان ابوالمجد بن آدم بود . واو خود درکتاب حدیقه خویش رابه همین نام خواند. ولی دربعضی قصائد خود راحسن نامید . لیکن تاحدی مسلم است که وی درعصر خود نیز به محدود بن آدم معروف بود ودرهیچ جا جز قصائد خود به نام حسن خوانده نشده واز این رواگرنسبت این قصاید به وی صحیح باشد نام اصلی اوحسن بوده است .

کلمه سنایی که ظاهرا ازسنابه معنی روشنایی گرفته شده نام شعری اوست که درغالب قصاید وغزلیات او وارد شده ودرمواقع خطاب همین کلمه را استفاده کرده وهمدوره ایهایش نیز اورا غالباً به همین اسم خوانده اند . سنایی از گویندگان واستادان بی نظیر فارسی است که لفظ ومعنی رابه درجه کمال رسانیده ودشوارترین معانی را ازجهت تقصیر درعبارات پرورانیدومایه حیرت بزرگان معاصر گردیده وسخن شناسان را دربرابر قدرت طبع وقوت فکر خود خاضع نمود . دست تا اینکه دانایی بزرگ چون جلال الدین مولوی بلخی روحی به حسن بیان وپختگی فکر وی اعتراف نموده اوفرماید :
«ترک جوش کرده ام من نیم خام ازحکیم غزنوی بشنو تمام

درالهی نامه گوید شرح این آن حکیم غیب وفخر العارفین »
چنانکه ازمشاهده قصائد سنایی بر می آید وی ابتدا پیرو سبک خرمی ومنوچهری بود ودردیوان این دو بسیار نظر داشته وازابیات ایشان استفاده کرد . اوبه فرخی اظهار عقیده نموده است وغزلهای اوبه سبک فرخی بسیار شبیه وبعضی اشتباه پذیر است ونیز گاهی درروش «مسعود سعد» قصیده می سراید اما دراین قصاید برای او چنان عظمتی نیست زیرا دراین روش ها موسس نبوده است . عظمت شاعر وقتی معلوم می گردد که در فکر ونظم الان معنایی یا درنظم ، اسلوب ،سبک وطبقه ای اختراع نماید نه اینکه به تقلید دیگران فکر کند یا سخن بگوید.هرچند این کار درحد خود مشکل است ،‌فایده ای ندارد تنهااین را می رساند که گوینده برخلاف طبیعت خود می تواند حرف بزند .

اما عظمت بی نظیر وانکار ناپذیر سنایی که اورا درصف اول گویندگان فارسی قرار می دهد اززمانی شروع شد که اوبه عامل دنیوی پشت پا زده وازتقلید فکری دست کشیده و خود به یاری ذهن روشن بین درصدد تحقیق برآمده است ازاین موقع به بعد که دوره تفکر واصل حیات جاودانی سنایی است. افکار وی سرتا پا عوض شده وسخنان اوعمق عجیبی یافته است این تحول فکری که بالاخره به سرحد بی نیازی کشیده وبه سنایی سبک مخصوصی بخشیده که تاکنون دست هیچ گوینده بدان نرسیده است .

این دوره ازعمرسنایی به محتوی عمیق ودرستی و صحت معنای ممتازاشاره دارد .گذشته ازمسائل توحید ومطالب علم الهی حاوی پند ها وتربیت وبدست آوردن زندگانی حکیمانه وفوزالبد که آرزوی بشر است گفته شده و با بهترین سبک تعبیر گردیده است و هر بیتی این بیت از حدیقه الحقیقه اشاره می کند:

«هذل من هذل نیست تعلیم است بیت من بیت نیست تعلیم است »

افق های شعر واندیشه سنایی غزنوی:
درونمایه های اصلی شعر واندیشه سنایی در مجموعه آثارش ـ‌ آثار مسلم ،‌نه منسوب ـ‌به طورخلاصه ،‌هشت نوع درونمایه کلی درآثار مسلم سنایی می توان یافت که درذیل به بیان آنها می :
الف ـ درونمایه های مربوط به عرفان عابدانه

سنایی ، بیش ازهرچیز به عنوان یکی از پیروان مسلک عرفان عابدانه معرفی شده است . هرچند این درونمایه شعری ،‌تنها گرایش فکری ـ عقیدتی اونیست اما این قدر مسلم است که بخشی انبوه ازشعر ومحدوده ای فراخ از اندیشه اورا همین موضوع به خود اختصاص داده است . درواقع ،مثنوی گرانمایه «حدیقه الحقیقه وطریقع الشریعه » تا حد زیادی برخاسته ازهمین گرایش فکری ـ عقیدتی اوبه شمار می آید . افزون براین مثنوی قصاید فراوانی دردیوان اشعار وی یافت می شود که درونمایه آنها هم همین موضوع است .

آنچه شگفتی خواننده را بر می انگیزد اینکه وی درمواردی حتی درخلال یک قصیده مدحی به سرودن ابیاتی مبادرت می ورزد که ازحیث محتوای باید آنها را در مجموعه ابیاتی با درونمایه عرفان عابدانه قرارداد؛چه بسا مضامین و نکته های عرفانی که در«حدیقه » نیامده اما درخلال این گونه قصاید مطرح شده باشد . بعلاوه ، بخشی از رباعیات ودیگر قالب های شعری موجود دردیوان ،‌از حیث درونمایه ،‌درزمره ی همین گروه قرار می گیرند. براین اساس ،‌یکی ازمحورهای اصلی شعر واندیشه سنایی ،‌عرفان عابدانه است .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه تحقیق در مورد I2C Protocol ویژگی ها و کاربرهای آن د

جمعه 95/5/29 3:5 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقیق در مورد I2C Protocol ویژگی ها و کاربرهای آن در صنعت در word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقیق در مورد I2C Protocol ویژگی ها و کاربرهای آن در صنعت در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه تحقیق در مورد I2C Protocol ویژگی ها و کاربرهای آن در صنعت در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه تحقیق در مورد I2C Protocol ویژگی ها و کاربرهای آن در صنعت در word :

I2C Protocol ویژگی ها و کاربرهای آن در صنعت

چکیده:
¬¬در دنیای صنعتی امروز ، انتقال دیتا به عنوان یکی از مهمترین بخشهای پروسه های کنترلی شناخته شده است و طراحان در تلاش برای بوجود آمدن پروتکل های جدیدی با ایمنی ، صحت و سرعت بالا در انتقال دیتا هستند. در این مقاله ، در ابتدا به معرفی تبادل دیتا (Data Communication) پرداخته و برخی از مباحث کلیدی آن از جمله ارتباط سریال و موازی ، فزستنده و گیرنده ، اتصالات و تبادل شفاف ، ساختار Master-Slave ، سرعت انتقال ، مدوله سازی ،

Handshaking را مختصراً توضیح می دهیم. سپس به قسمت اصلی مقاله ، معرفی پروتکل I2C می پردازیم . این پروتکل توسط شرکت فیلیپس در دهه 1980 جهت ارتباط دستگاههای TV با پردازشگر ابداع شده است. که بدلیل سادگی و سرعت مناسب آن مورد توجه دیگر سازندگان قطعات الکترونیک قرار گرفت و هم اکنون به عنوان یکی از پروتکل های کاربردی در صنعت شناخته شده است. در این مقاله به جزئیات فنی این پروتکل و کاربردهای آن در بخشهای مختلف پرداخته ایم.

کلمات کلیدی :
I2C ، میکروکنترلر، همزمان سازی، SDA ، SCL ، Handshaking ، Baud rate ، DTE ، DCE ، Master ، Slave ، OSI ، Wired-AND ، open-collector ، open-drain ، current-source ، Arbitration ، Acknowledge ، RS-232 ، SERVO ، Hub ، Repeater ، Extender ، GPIO ، Multiplexer ، LED

چگونه تبادل دیتا انجام می پذیرد؟
هدف از تبادل دیتا ، انتقال دیت بین 2 یا تعداد بیشتری واحد می باشد. به عنوان یک اصل ، آنها می توانند کاراکتر، دستورات باشند که نیاز به نمایش دارند.ساده ترین سطح زبان کامپیوتر ، کاراکترهای باینری است که شامل 7 یا 8 ، عدد صفر یا یک می باشد. اکثر کامپیوترها با این سطح کار می کنند.
تبادل دیتا اساساً با صفر و یک صورت می گیرد.

یکی از استانداردهای معمول در کامپیوترها ، استاندارد ASCII می باشد که شامل 128 کاراکتر است که هر کدام از آنها از 7 بیت تشکیل شده است. باید توجه داشت که ارتباطات در داخل کامپیوتر با سرعت زیادی انجام می شود و برای ارتباط با محیط خارج باید ارتباطات همزمان شوند و همچنین باید صحت تبادل دیتا ، کنترل شود.

استانداردهای مختلفی از ASCII وجود دارد. به عنوان مثال Extended ASCII که از هشتمین بیت نیز برای انتقال data استفاده می کند.
یک بیت در هر زمان یا یک بایت بطور کامل
دو روش برای انتقال دیتا وجود دارد :

1- سریال
2- موازی

در انتقال موازی ، برای هر بیت یک مسیر در نظر گرفته شده است. بنابراین کاراکترها می توانند بطور همزمان ارسال شوند. با توجه به این مزیت، که سرعت بالای انتقال است این روش در سیستمهای ارتباطی کوتاه مورد استفاده قرار می گیرد.
در مقابل ، در روش سریال هر بیت در هر لحظه فرستاده می شود. بنابراین پروتکل ارتباطی ، باید بتواند برای مقصد ، ابتدا و انتها را مشخص کند. علاوه بر این، سرعت انتقال نیز با واحد bit/s معرفی می شود.

یک کاراکتر در یک زمان یا یک جمله کامل
ما دو روش برای انتقال سریال داریم :
1- انتقال غیر همزمان (Asynchronous)
2- انتقال همزمان (synchronous)

در انتقال غیر همزمان ، ترانسمیتر، کاراکترها را در یک لحظه با بیت start و stop می فرستد. و گیرنده هر بیت start را که دریافت می کند، بقیه بیتها را به عنوان کاراکتر تفسیر می کند. و بیت stop گیرنده را ریست می کند. در حدود 90 تا 95 درصد از انتقال نوع سریال data بصورت غیر همزمان است.
در انتقال همزمان همه پیام ها در یک لحظه فرستاده می شود. سرعت انتقال توسط خط clock بر روی یک سیم جداگانه یا بصورت مدوله شده بر روی سیگنال دیتا ، تعیین می شود. عیب روش غیر همزمان در مقابل روش همزمان این است که حدود 20 الی 25 درصد پیغام شامل بیتهای پریتی می باشد.

فرستنده و گیرنده
در مبحث تبادل دیتا ، سخت افزارهایی با نام فرستنده و گیرنده وجود دارد. مانند PC و ربات که می توانند هم به عنوان گیرنده و هم به صورت فرستنده در یک زمان عمل کنند.

این انتقال به سه روش می تواند انجام شود:
1- simplex : انتقال دیتا تنها یک طرفه است و از جانب فرستنده به گیرنده ، روی یک line می باشد.
2- Half duplex : انتقال دیتا ، به صورت دو طرفه می باشد ولی نه بصورت همزمان بلکه روی دو line جداگانه انجام می پذیرد.
3- Full duplex : انتقال دیتا ، به صورت دو طرفه ، همزمان روی یک line انجام می پذیرد.(مانند انتقال دیتا در مکالمات تلفنی)

اتصال صحیح :
DTE(data terminal equipment) و DCE(data communication equipment) از جمله اصطلاحاتی است که در تبادل دیتا وجود دارد. کامپیوترها و ترمینالها معمولاً DTE هستند، مودم و سخت افزارهای ارتباطی معمولاً DCE هستند در حالی که تجهیزات دیگری تظیر مولتی پلکسرها و پرینترها می توانند هم DTE و هم و هم DCE باشند. در DTE پینهای استفاده شده برای انتقال و دریافت دیتا متفاوت با پینهای کانکتور DCE می باشند. بدین ترتیب می توان DTE را مستقیماً به DCE متصل کرد. در صورتی که دو DCE را به هم متصل کنیم مجبوریم که فرمت اتصال را تغییر دهیم تا خط TD(Transmit Data) بر خط RD(receive data) منطبق شود.

تبادل شفاف (transparent communication)
در سیستمهای کامپیوتری که بوسیله تعدادی مودم با هم شبکه شده اند از ارتباط شفاف استفاده می کند. شفافیت به معنای این است که همه واحدها همه پیغامها را می شنوند.

ساختار Master-Slave
بخش گسترده ای از شبکه های صنعتی از این ساختار استفاده می کنند بدین صورت که چندین Master پیغام ها را بطور متناوب به Slaveهایی که پاسخ می دهند می فرستد. این توالی را polling می نامند. در این سیستم هر Slave آدرس مخصوص به خود را دارد.
Master فرمان خود را به همراه آدرس Slave مورد نظر می فرستد. Slave مورد نظر پس از تشخیص آدرس ، فرمان را انجام داده و در بعضی مواقع سنگنال تاییدی برای master می فرستد تا به کار خود ادامه دهد.

ساختار و شکل آدرس و پیغام بستگی به نوع پروتکل ارتباطی که استفاده می شود، دارد. پیغامی که برای همه slave ها فرستاده می شود پیغام broadcast نامیده می شود. این می تواند پیغامی باشد که توسط master به تمامی slave ها دستور داده می شود که آن وظیفه را انجام می دهند. به عنوان مثال می توان plc های کنترل کننده آژیر را نام برد. درهنگام خطر همه آژیرها باید به صدا درآیند بنابراین یک پیغام broadcast باید فرستاده شود.
سرعت انتقال:

همواره بهینه ترین سرعت ، بیشترین سرعت نیست بلکه باید خطای انتقال و ارتباطات را نیز در نظر گفت.نوع کابل و فاصله سرعت بهینه را تعیین می کند.در این صورت ما به امنیت بالا و قابل اطمینان در انتقال دیتا دست می یابیم .

برای انتقال دیتا دیجیتال به وسیله سیم های مسی باید در ابتدا تغییر شکل پیدا کند.
کابل ارتباطی سبب تضعیف و متغیرشدن سیگنال می شوند که در سرعتهای بالا این اثرها می تواند بحرانی باشند.
دو اصطلاح که در این مبحث وجود دارد bit/s و baud rate می باشند. سرعت انتقال با bit/s اندازه گیری می شود. بطور تقریبی برای انتقال هر کاراکتر 10 بیت نیاز است بنابراین می تواند با سرعت 9600 bit/s تقریباً 960 کاراکتر را در ثانیه انتقال داد.

برای تغییر شکل سیگنال پیش از فرستادن به شبکه از مودم استفاده می شود. مودم ، سیگنال و baud rate را تغییر می دهد. Baud rate تعیین می کند سیگنال در هر ثانیه چند بار تغییر شکل پیدا می کند (مدوله می شود). هر تغییر شکل در سیگنال در واقع ایجاد بسته ای است که در طول خط به سوی مودم گیرنده فرستاده می شود و در آنجا کدگشایی شده و دوبار اطلاعات به دیجیتال تبدیل می شود.

در مودمهای short-haul (برای مسیرهای کوتاه) سیگنال تغییر شکل پیدا نمی کند و همان چیزی که فرستاده می شود در مودم گیرنده دریافت می شود و به صورت Transparent ارتباط برقرار می کنند.
مودمهای PTT مانند مودمهای short-haul عمل می کنند با این تفاوت که بافری دارند که دیتا را قبل از فرستادن ذخیره می کند. با توجه به baud rate میزان سرعت انتقال دیتا مشخص می شود به عنوان مثال اگر مودم بتواند با 1400 baud کار کند و در هر انتقال 4 بیت داشته باشیم باید سرعت انتقال 9600 bit/s باشد.
مدوله سازی :
سیگنالهای دیتا باید برای انتقال دیتا در انواع کابلها ، تغییر شکل پیدا کرده و سازگار شوند.سطح های دیجیتال برای کابل انتخابی مورد نظر به فرمی قابل خواندن تغییر داده شود.

سه نوع مدوله سازی وجود دارد:
1- مدوله سازی فرکانس:
فرکانسهای مختلفی برای انتقال سطوح دیجیتال 0 و 1 استفاده می شود .
2- مدوله سازی فاز:
برای انتقال سطوح دیجیتال 0 و 1 ازشیفت فازی ناگهانی سیگنال سینوسی حامل استفاده می کند.این روش معمول در مودمهای PTT در شبکه های ارتباطی راه دور استفاده می شود.
3- مدوله سازی دامنه :

ازقدرت ودامنه سیگنال ارسالی برای نشان دادن سطح 1و0 استفاده می کند.
4- مدوله سازی دامنه و فاز:
ترکیبی است که اجازه انتقال بیتهای بیشتری در هر baud را میدهد.

Handshaking
Handshaking روشی برای تجهیزات ارتباط دیتا است تا بتوانند جریان دیتا بین دستگاه هایی که به شبکه متصل هستندرا کنترل کند. به خصوص در مواردی که یکی از دستگاه ها نسبت به بقیه کندتر باشند.
دونوع Handshaking وجوددارد: نرم افزاری و سخت افزاری .
زمانی را در نظر بگیرید که بین کامپیوتر و پرینتر ارتباط بر قرار کرده اید . حال اگر بخواهید اطلاعات را با سرعت بیشتری از آ نچه پرینتر چاب میکند،بفرستید.دستگاه پرینتر این قابلیت را دارد که اطلاعات اضافی را در یک بافر ذخیره کند.در اینجا هنگامی که بافر پر می شود با Handshaking نرم افزاری یا سخت افزاری ، کامپیوتر را از این مساله آگاه کرد.
مثال دیگر در استفاده از مودم می باشد . سرعت دیتا بین کامپیوتر و مودم معمولا بیشتر از ان است که خطوط تلفن پشتیبانی می کند بنابراین مودم باید از این روش استفاده کند تا به کامپیوتر اطلاع دهد با سرعت کمتری دیتا را انتقال دهد.
Handshaking نرم افزاری :

درمثال پرینتر با این روش وقتی بافر پر می شود کاراکتری را برای کامپیوتر ارسال میکند(Xoff ).وقتی که بافر خالی شد کاراکتری برای کامپیوتر ارسال می شود(Xon) تا انتقال دیتا ادمه پیدا کند.کاراکترهای معمولی که در این پروتکل استفاده می شوند شماره 17 اسکی(Xon) وشماره 19 اسکی (Xoff) می باشد.

Handshaking سخت افزاری:
به جای استفاده از کارکترهای اضافی در جریان دیتا،پروتکل RS-232 خطوط سخت افزاری اضافی بدین منظور در نظر گرفته است. رایج ترین خطوط استفاده شده RTS(Requet to send) و CTS(Clear to Send) می باشند.به عنوان نمونه وقتی که کامپیوتر می خواهد با یک مودم ارتباط بر قرار کند:
1- اگر کامپیوتر بخواهددیتا را انتقال دهدخط RTS را از 3+ به 15+ افزایش می دهد.(دیتا انتقال نیافته است)

2- مودم تغییردر خط RTS را تشخیص داده وهنگامی که آماده دریافت دیتا است خط CTS را تغییر می دهد.
3- کامپیوترمنتظر میماندکه اگر خط CTS به سطح بالا تغییرکرد دیتا را انتقال دهد.
درهر نقطه ای که خطCTS افت کند کامپیوتر انتقال دیتا را متوقف می کند.

خط سخت افزاری که غالبا برای پرینترهای سریال فوری استفاده می شودخط DTR است که به کامپیوتر اطلاع می دهد انتقال دیتا را به دلیل نبودن کاغذ متوقف کند.

سیگنالهای سخت افزاری تنها برای روش Handshaking استفاده نمی شوند بلکه کاربردهای دیگری نیز می توانند داشته باشند.هنگامی که دوقطعه از یک دستگاه به طور ویژه ای ترکیب شده و سوئیچ خط انجام می پذیردبرای اطمینان از اینکه هر قطعه سیگنال صحیح را درزمان صحیح دریافت کرده استفاده از این روش کارگشا می باشد.

 

مدل سیستمهای باز open systems model
در تبادل دیتای دیجیتال ، سیم بندی بین دو یا چند وسیله یکی از اولین گامها در برپایی یک شبکه است. همانند این تجهیزات سخت افزاری ، نرم افزار نیز باید آدرس دهی شود. مدل مرجع OSI شامل هفت لایه زیر می باشد:
– لایه 1 (لایه فیزیکی) : تعریف الکتریکی و مکانیکی سیستم

– لایه 2 (لایه پیوند دیتا data link) : قالب بندی و قالب تصحیح خطای دیتا
– لایه 3 (لایه شبکه) : فرستادن بهینه پیغامها از یک شبکه به شبکه دیگر
– لایه 4 (لایه ارسال) : کانالی برای ارسال پیغامها از یک فرآیند کاربردی به دیگری

– لایه 5 (لایه دیدار Session layer) : سازمان دهی و همزمان سازی تبادل دیتا
– لایه 6 (لایه ارائه Presentation) : قالب دیتا و یا دوباره ارائه دادن
– لایه 7 (لایه کاربردی) : ارسال فایل ، تبادل پیغامها

مدل OSI به صورت مجموعه ای از وجودهایی همانند یک برنامه نرم افزاری که در هر یک از هفت لایه قرار داده شده اند قابل تصویر است. این یک قالب کاری کلی را برای تولیدکننده فراهم می آورد که راه حلهای ارتباطی خود که شامل لینکهای ارتباطی سخت افزاری و پروتکلهاست را به صورت بسته (package) درآورد.
در دنیای ابزار دقیق ، این مدل OSI به صورت زیر ساده می گردد:
– لایه 1 : لایه فیزیکی
– لایه 2 : لایه پیوند دیتا
– لایه 3 : لایه کاربردی

این عمل به صورت ارزشمندی عملکرد یک سیستم کلی را ساده می کند. شما توجه خواهید داشت که یک لایه دیگر در بالای دیگر لایه ها به آن اشاره شده که لایه کاربر (User layer) نامیده شده است.

این لایه یک بخش از مدل OSI نیست ولی بخش مهمی از یک سیستم کلی است.
مثالهایی از چگونگی کاربرد این لایه ها عبارتند از:
– RS-232 و RS-485 مثالهایی از لایه فیزیکی هستند.
– پروتکل Modbus مثالی از لایه پیوند دیتاست.
– Ethernet شامل لایه های فیزیکی و پیوند دیتاست.
– پروتکل ابزار دقیق هوشمند HART شامل هر سه لایه فیزیکی ، پیوند دیتا و کاربردی است.
– Profibus و Foundation Profibus شامل هر سه لایه فوق است.

تاریخچه I2C :
پروتکل I2C در اوایل دهه 1980 توسط شرکت Philips ابداع گردید که هدف ابتدایی آن فراهم کردن راهی ساده جهت ارتباط یک CPU با تراشه های جانبی در یک دستگاه تلویزیون بود زیرا باسهای سابق و موجود دارای تعداد خطوط زیاد بود که سبب ازدحام در PCB مربوطه می گردید.
I2C طبق تعریف شرکت فیلیپس مخفف Inter-IC می باشد که بیانگر هدف آن یعنی فراهم آوردن یک لینک ارتباطی بین مدارات مجتمع می باشد.
امروزه این پروتکل به صورت عمومی در صنعت پذیرفته شده است و کاربرد آن از سطح تجهیزات صوتی و تصویری نیز فراتر رفته است. به گونه ای که امروزه در بیش از 1000نوع IC مختلف به کار گرفته شده است .

مزایای باس برای طراح :
پروتکل I2C سبب سهولت و سرعت در طراحی مدارات می گردد زیرا :
1- بلوک دیاگرام عملیاتی کاملا” با IC های واقعی مطابقت دارد و طراح به سرعت می تواند به شماتیک نهایی دست پیدا کند.
2- نیاز به طراحی رابط(interface) اضافی ندارد زیرا به صورتخدon-chip وجود دارد و محاسبات مربوط به تطبیق امپدانس و ; حذف می گردد .
3- هم از لحاظ نرم افزاری و هم سخت افزاری قابل کنترل می باشد .

4- IC های مربوطه به راحتی قابل اضافه کردن و یا کم کردن می باشند.
5- زمان طراحی نرم افزاری به دلیل وجود کتابخانه های آماده کاهش می یابد.
همچنین با توجه به تکنولوژی ساخت آنها وسیله های سازگار با i2c دارای ویژگیهای زیر می باشد:
1- مصرف بی نهایت کم جریان
2- امنیت در برابر نویز بسیار خوب

3- محدوده ولتاژ تغذیه گسترده :
25 تا 5 ولت یا 27 تا 55 ولت و در وسایل جدید 23 تا 55 ولت یا 3 تا 36 ولت

4- رنج گرمایی کاری گسترده :
از 40- تا 85 درجه سانتگراد و در بعضی موارد 0 تا 70 درجه و یا 0 تا 120 درجه
مزایای باس I2C برای تولید کنندگان :
این باس دارای مزایای زیر برای تولیدکنندگان می باشد .
– دو سیمه بودن آن سبب سادگی و کوچک شدن PCB ها شد.

– حذف decoder های آدرس
– قابلیت ارائه در بسته های (Package) ریز و مناسب موجود می باشد.
سخت افزار باس I2C :
این باس به طور فیزیکی شامل دو خط فعال می باشد:
– خط داده سریال (SDA) serial data line
– خط پالس ساعت سریال (SCL) serial clock line
این خطوط هر دو به صورت دو جهته عمل می کنند به همین دلیل می توان چند خدمات رسان Master داشت یا اینکه هر وسیله به عنوان فرستنده یا گیرنده عمل کند.
در ساخت این وسایل از تکنیک open-collector استفاده شده است. در این صورت هرگاه چند خروجی به یک سطح متصل شوند نتیجه آن سطح AND شده این چند خروجی خواهد بود. همچنین در این باس خطوط SDA و SCL از طریق مقاومتهای pull-up و یا منابع جریان به یک منبع ولتاژ مثبت متصل هستند که نتیجه آن نگه داشتن خط در سطح HIGH است.

هر چند تکنیک ارائه شده در مورد open-collector بودن و مقاومتهای pull-up دارای مزیت wired-and می باشد ولی این موضوع در مورد خطوط طولانی که دارای یک ظرفیت خازنی می باشند ایجاد یک ثابت زمانی RC می گردد که برای رفع این موضوع به جای مقاومت از منابع جریان می توان استفاده کرد.

با توجه به تکنیکهای به کار گرفته شده و با توجه به امپدانس موجود در خط که باید محدود به 400pf گردد . این نوع باس در سه سرعت زیر قادر به جابجایی داده ها می باشد:

1- حالت Standard-mode : تا حداکثر 100kbit/s
2- حالت Fast-mode : تا حداکثر 400kbit/s
3- حالت High Speed-mode(HS-mode) : تا حداکثر 34Mbit/s
همان طور که دیده می شود در حالاتی سرعت انتقال داده ها به قدری بالا می رود که ممکن است اثرات نا مطلوبی بر روی سیگنال ارسالی داشته باشد از جمله سوار شدن نویزهای سوزنی بر روی سیگنال که می تواند با توجه به منطق موجود ما را دچار مشکلات سازد.

برای رفع این مشکل در ابزارهایی که با سرعت بالا عمل می کنند از فیلترهای ویژه ای استفاده شده است.
همان طور که اشاره شد هر وسیله باید در این پروتکل به صورت منحصر بفرد آدرس دهی گردد که قسمتی از آدرس آن به صورت داخلی در IC موجود می باشد و قسمت دیگر آن توسط پینهای آدرس که بر روی این ICها در نظر گرفته شده تعیین می گردد.
فرضاً در ICهایی که بصورت 7 بیتی آدرس دهی می شوند معمولاً سه پایه (A0,A1,A2) موجود می باشد که اجازه می دهد IC قابل شناسایی از یک مدل در این باس وجود داشته باشد.

فرمت انتقال داده ها:
هر بایت داده بر روی خط SDA باید 8 بیت طول داشته باشد. و همچنین هیچ محدودیتی در مورد تعداد بایتهای ارسالی توسط یک فرستنده بر روی SDA وجود ندارد.
باید توجه داشت که در هنگام انتقال داده ها زمانی که clock در سطح high است نباید خط SDA تغییر کند مگر در دو حالت که نشان دهنده حالت شروع و پایان می باشد.

بیت START : تغییر سطح منطقی SDA از high به low زمانی که clock در سطح high قرار دارد.
بیت STOP : تغییر سطح منطقی SDA از سطح low به high زمانی که clock در سطح high قرار دارد.

 

بعد از هر بایت ارسال شده جهت تعیین اینکه این بایت توسط گیرنده پذیرش شده است یا نه یک بیت دیگر در پالس بعدی ارسال می گردد که به Acknowledge bit معروف است. اگر در این بیت SDA در سطح high قرار بگیرد به این معنی است که پذیرش صورت نگرفته است و اگر SDA به سطح low برود به این معنی است که پذیرش صورت گرفته است.
مساله همزمان سازی پالس ساعت :
پالس ساعت توسط Master ها تولید می گردد . هر Master پالس ساعت خود را بر روی SCL قرار می دهد و با توجه به خاصیت wired-AND در این گونه باس پالس ساعت ها با هم AND شده و باعث تولید یک پالس ساعت مشترک می گردد.

مساله داوری و حاکمیت یک Master :
هر Master تنها در زمانی می تواند به باس دسترسی پیدا کند که خط SDA آزاد باشد. در اینجا نیز وجود خاصیت wired-AND باعث حل مشکل می گردد یعنی چند Master بطور همزمان داده هایشان را بر روی خط SDA به صورت سریال ارسال می دارند و با هم AND شده و بر روی باس یک دیتای واحد قرار می گیرد در اولین مکانی که خط SDA با خط داده مربوط به یک Master مطابقت نداشت آن Master خط داده سریال را در سطح یک منطقی رها می کند (حالت پیش فرض با توجه به وجود pull-up سطح high می باشد) تا بر روی کار دیگر Master ها تاثیر نداشته باشد.

همان طور که دیده می شود مساله Arbitration تنها در مورد حالتی معنی دارد که چند Master داشته باشیم زیرا
1- در مورد Slave ها با توجه به اینکه در هر زمان یک Slave آدرس دهی می شود و حق دسترسی به SDA را دارد معنی نخواهد داشت.
2- یک Master دیگر رقیبی برای دسترسی به خط SDA ندارد.

همچنین باید توجه داشت که در موارد زیر Arbitration بکار گرفته نمی شود :
• بین وضعیت repeated Start (Sr) و بیت دیتا
• بین وضعیت Stop و بیت دیتا
• بین یک وضعیت repeated Start (Sr) و وضعیت Stop

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند در word

جمعه 95/5/29 3:5 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند در word دارای 67 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله معنای واقعی هنر و هنرمند در word :

با گذر از مکتب ها و سبک های فکری فرهنگی و با همه تعاریفی که متفکران و فیلسوفان از هنر و عوالم هنری کرده اند: هنر، شاید به دلیل بازگشت اش به حس انسانی و شاید به خاطر تکیه اش بر شهود و مکاشفه کارآیی بسیار در انتقال تجربه های درونی و باطنی زندگی آدمی دارد و خبر از رهایی می آورد که قفل آنها با هیچ کلید دیگری گشودنی نیست. هنر مسیری در زندگی آدمی می گشاید که با پای چوبی خردورزی و منطق استدلالی نمی توان از آن گذشت. آفرینش هنری در زندگی معنوی آدمی ارجی والا دارد و از این جنبه، برتر و قدرتمندتر از علم منطق فلسفه و اخلاق جلوه می کند.

 

و فلسوف و فلسفه چه حق دارد که از امری والاتر از خود سخن گوید. آیا فیلسوف همان نیست که در زندان فلسفه، در همان غاری بسر می برد که افلاطون ما را از ظلمت آن
می ترساند؟

 

جایی که از حقیقت جز در پیکره سایه هایی بر دیوار نمی توان با خبر شد؟ آیا هنرمند آن زندانی رها شده آن غار نیست که به یاری شهود هنری با نور حقیقی جهان آشنا شده است و برای دیگران خبر از حقیقت آورده، پس چرا باید وقت خود را با خواندن بحث و جدل در مورد انواع فلسفه هایی بپردازیم که در آستانه کشف حقیقت متوقف شده اند؟

هنرمندان به اعتباری هرگز به دنبال فلسفه نیستند، آنها تنها سعی می کنند که در تکنیک کار خویش مهارت بیشتری کسب کنند، ولیکن آنچه در تکنیک و قالب کار هنری آنها به مثابه محتوا اظهار می شود چیست اگر فلسفه نیست؟

معمول است که انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از یکدیگر تقسیم می کنند عقل و احساس. آنگاه عقل را متعلق به ساحت عقل می دانند و هنر را متعلق به ساحت احساس و نسبت و رابطه عقل و احساس را مغفول باقی می گذارند. ساحت عمل و ساحت نظر را از یکدیگر مجزا کرده اند ومیان آن دو را چنان شکاف عظیمی انداخته اند که هرگز پر نمی شود، حال آنکه نظر و عمل انسان در اصل و منشأ کند و گرنه هیچ عملی را نمی توان منتسب به کسی دانست.

 

از منطق نمی توان انتظار داشت که امور از یکدیگر انتزاع نکند و اعتبارات مختلف را برای واقعیت قائل نشود. خطای کار از آنجا آغاز می شود که برای این اعتبارات و انتزاعات مستقل از یکدیگر ، قائل به اصالت و حقیقت شویم; این خطاست که به ‌منطقی منتهی می شود و علم و حکمت و فلسفه و سیاست و دین، یعنی مظاهر مختلف حقیقت واحد، به مثابه حقیقتی مستقل از یکدیگر اعتبار می شوند و اشتراک و اتفاقشان در اصل و منشأ مورد غفلت قرار می گیرد. خطایی نیست اگر عقل ظاهر به انتزاع ماهیت از وجود بسنده کند، اگر چه در نفس الامر ، وجود و ماهیت عین یکدیگراند و لکن خطا آنجاست که برای این اعتبار ذهن محض به اشتباه، اصالتی در وجود قائل شویم وفراموش کنیم که اصلاً وجود و ماهیت دو اصطلاح مربوط به منطق و فلسفه هستند و در نفس الامر چیزی به اسم ماهیت و مستقل از وجود، موجود نیست.

 

اشتباهی که بسیار غریب می نماید اما مالاسف رخ داده است، این است که بشر برای اعتبارات ذهن خویش ، در واقعیت خارج، حقایقی مستقل از یکدیگر قائل شده است، با غفلت کامل از این امر که این اعتبارات ذهنی و منطقی هستند و عالم با همه تحولات و تغییرات و تبدیلات خویش،‌دارای حقیقت ثابت و واحد هستند وهمین حقیقت است که در دین ظهوری تمام و کمال دارد و در علم و در فلسفه و حکمت و هنر نیز به انحای مختلف ظهور یافته است. پس دین جامع همه مراتب و مظاهر دیگر حقیقت است و رابطه آن با علوم و معارف و هنر نه عرضی، که طولی است.

 

علامه شهید استاد مطهری هنر را نوعی حکمت ذوقی دانسته است و این سخن درباره هنر لااقل از حیث محتوا عین حقیقت است. پس بار دگر بپرسیم که آنچه توسط تکنیک و در قالب کار هنری به مثابه مضمون و محتوا بیان می شود چیست اگر فلسفه و معرفت نیست.

 

می خورد که عاشقی نه به کسب است و اختیار

این موهبت رسید ز میراث فطرت ام

 

هنرمند پیش از آنکه هنرمند باشد. انسان است. آدمی در هر مرتبه از وجود که باشد در نسبت با زمان و مکان باقی بنابر تجلی وجود در سکنی می گزیند و به آن دل می بندد از اینجا وجهه نظر و نحوه دید و جهت دیدار او بنابر سکنی گزینی و جلوه گری وجود از افق زمان و مکان خاص پیدا می کند بدین معنی وجهه نظر او گاهی صورت ملکی وگاهی صورت ملکوتی به خود می گیرد و همین معنا است که در نگاه هنرمندان بیش از دیگران این عوالم راظاهر می کند.

 

هنرمندان هر عصری عالمی را می کنند که در آن حضور دارند. این عالم صرف عالم محسوسات و متعلقات عالم محسوس نیست، بلکه عالمی کلی است که هنرمند خویش را در برابر آن حاضر می بیند وندای باطنی آن را در اثر هنری خویش منعکس می سازد. [ ساحت خیال و تخیل ابداعی هنرمند که ریشه در عالم خاک دارد مجلای کاملی برای تجلی] از این جا هر بار در برابر تجلیات.

عالم وجود در عالم کل زبان و بیانی دیگر در کار می آید و ساحت خیال و تخیل ابداعی هنرمند که ریشه درعالم خاک دارد مجلای کاملی برای تجلی وجود داست و احسن جلوه گاه برای ظهورات متون در افق زمان فانی و باقی. زمان افقی است که با ایتلا از آن می توان وجود را درک کرد. یک بار وقتی که آدمی به جهت حقی خویش روی می کند و با زمان ‌ باقی پیدا می کند. و با ساحت قدسیان و فرشتگان قرین می شود و در آنجا سکنی می گزیند و وطن می گیرد در چنین افقی عالم قدسی از جلوه گاه زمان باقی و به عبارتی ملکوت اشیاء را می بیند و دیدار او عرشی است و گاه به وجود فرشی حیوانی یعنی جهت خلقی خویش رو می کند و با زمان فانی نسبت پیدا می کند و تشبیه به حیوانات می جوید و زمان باقی را فراموش می کند در چنین حالتی او واقعیت و جهت فانی اشیاء و به عبارتی فقط ملک اشیاء را می بیند.

 

در این مرتبه اشیاء از جلوه گاه زمان و مکان فانی و کثرت برای آدمی متجلی می شود از این دیدگاه ما با دو نوع انسان متفاوت در حال تعامل هستیم. انسان پاپ گونه یا سنتی و انسان پرومته وار یا مدرن [تعبیری که از دکتر نصر وام گرفته شده].

 

تعریف آدمی به عنوان پلی میان زمین و آسمان مفهومی است که در نقطه مقابل مفهوم انسان پرومته وار قرار می گیرد. مفهومی که انسان را موجودی عصیان گر می داند که علیه آسمان برخاسته و می کوشد که نقش الوهیت را از آن خود سازد.

 

انسانی سنتی در جهانی می زید که فقط یک مبدأ و یک مرکز دارد و او نسبت به آن مبدأ از آگاهی کامل بسر می برد. مبدأ این که مشتمل بر کمال و پاکی ازلی و تمامیت است که بشر سنتی می خواهد در جستجوی آن برود آن را بدست آورد و انتقال دهد او روی دایره زندگی می کند که همیشه از مرکز آن با خبر است. و در زندگی ، اعمال و اندیشه هایش رو به سوی آن مرکز دارد او جانشین خداوند است و نزد خدا مسئول اعمال خویش است و امین و حافظ زمین است که به عنوان قلمرو به او داده شده است. البته به این شرط که در مقام شخصیت اصلی زمین که به صورت خداوند خلق شده و به عنوان موجودی خداگونه، که اگر چه در این عالم می زید، خلق شده است تا جاودانه بماند، به خویشتن بماند انسان سنتی از نقش خویش در مقام مفصل میان خاک و خدا آگاه است و می داند که نهایت او فراتر از قلمرو ناسوتی است که به او داده شده است تا بر آن حکومت کند و نسبت به گذرا بودن سفرش روی این کره خاکی نیز آگاه بماند. او می داند عرشی که او را به ساحلی فراتر از سفر کوتاه زمینی اش می خواند به نحوی توسط اعمال و چگونگی حیات او در مرحله انسانی رقم می خورد. به عکس انسان پرومته وار، مخلوق این جهانی است (یا خود را مخلوقی این جهانی می داند ) او بر روی زمین احساس می کند که در وطن است. وی زمین را نه طبیعت بکری که انعکاس عالم دنیوی، بلکه آن را دنیای مصنوع می داند که توسط انسان مدرن خلق شده تا بتواند خدا و حقیقت باطنی خویش را فراموش سازد چنین فردی زندگی را یک فروشگاه بزرگ می داند که او در آن آزاد است تا پرسه زند و هرچه را می پسندد انتخاب کند. او در حالی که معنای امر قدسی را گم کرده، غرق در گذار و ناپایداری است و اسم طبیعت فروتر خویش است او تسلیم چیزی شده است که فکر می کند برای او آزادی می آورد او با بن تقاوتی جریان نزولن چرخه تاریخی خویش را دنبال می کند و در این مسیر با این ادعا که او خود سرنوشت خویش را بدست گرفته است فخر می ورزد با این حال او هنوز انسان است و دریغ و افسوس امر قدسی و ابری را می خورد. بنابراین به طرف یکی از هزاران طریقی می رود که نیاز او را برآورده سازند از رمان های روانشناختی گرفته تا عرفانهای دارو- ابزاری .

 

چنین تفکری و جه بارزش بیهودگی و نظریه هنر برای هنر است. انسان شاید بیهودگی را در هیچ زمینه این به اندازه هنر نمی بیند. در این عرصه انسانی ظهور می کند که برای هنرمند هنر است و مرگ هنر را اعلام می کند و همچنانکه مرگ خدا به گفته میشل فوکو منجر به مرگ انسان می شود مرگ انسان هم به مرگ هنر می انجامد. از اشغال در این و فرهنگ زباله این هنر خود شکن تا هنر زمینی که رواج دهندگان اش زمین کن هستند، چاله های گوناگون در کویر کالیفرنیا می کنند، تا سازندگان چون کریستو که پرده این به ابعاد غول آسا بر روی صخره عظیم گر کنیون در کلرادو می آویزند.

 

ما با همان مفهوم ضد همه چند بودن و بیهودگی محض روبرو هستیم . برای گریز از این بنا بست انسان به همه چیز متوسل می شود، بد بازی با زباله هایی که پس زده است به خشونت و جنایت که هیچ عنایتی ندارد، تا بتواند به نحوی از زندانی که خود ساخته است بگریزد و رهایی را در انفجار بی نبر و بار امیال خود بیابد. او همه جا را می گردد تا راه حل هایی را بیابد، حتی تعلیماتی را که انسان سنتی عصرها با آن زیسته بود. اما این منابع نمی تواند به او کمکی کنند زیرا هنوز به عنوان انسان پرومتدوار- عاصی و سرکش – زمینی با آن حقایق ربرو می شود.

 

انسان پرومتد وارنه تنها در پی آن است که نور از آسمان برباید بلکه می خواهند خدایان را نیز بکشد غافل از اینکه آرص نمی تواند تصویر الوهیت را از بین ببرد مرگر اینکه خود را نابود سازد.

انسان که خالق هم سنتی است و سرشت خدا گونه او مستقیماً با این هنر و معنای آن مرتبط و متصل است. اینکه آرص خود یک موجود خدا گونه است به این معنا است که خود وی یک اثر هنری است روح آدمی هنگامی که پالوده گشت و جامه فضایل روحانی را به تن کرد، خود برترین نوع زیبایین در عالم است که مستقیماً منعکس کننده جمال الهی است حتی تن آدمی چه در شکل زنانه و چه در شکل مردانه اش یک اثر کامل هنری است که مقداری از جوهره مرتبه انسانی را منعکس می نماید.

 

به علاوه روی این کره خاکی انعکاسی جالبتر از جمال الهی نیست که زیباین روحانی و جسمانی در آن به هم پیوند خورده باشد مر آرص لذا آدمی یک اثر هنری است. زیرا خداوند یک هنرمند عالم است خداوند تنها یک مهندس معمار بزرگ است بلکه یک شاعر، نقاش و نوازنده بزرگ نیز هست و این دلیل توانایی آدمی در ساختن شعر گفتن نقاشی کردن و آهنگ نواختن است.

 

آدمی که به صورت الهی خلق شده است و بنابراین یک اثر هنری عالی است نیز یک هنرمند است که در تقلید از نیروهای خلاقه صانع اش تصدیق کننده طبیعت و سرشت خداگونه خویش است انسان روحانی که از وظیفه خویش آگاه است نه تنها نوازنده این است که با ناخن زدن بر تارهای نازک ساز بلکه او خود چنگ است که بدست هنرمندی بزرگ چون خداوند به نواختن در می آید و در اثر نواختن موسیقی خلق می شود که در تمام هستی طنین انداز است، همان گونه که مولوی رومی گفته است« ما چو چنگیم و تو ناخن می زنی»

 

اگر انسان پرومته این هنر راند بد تقلید خداوند بلکه در رقابت با او خلق می کند و ناتو را لیسم در هنر پرومته این می کوشد صورت ظاهری طبیعت را خلق کند انسان سنتی هنری را خلق می کند که نه در رقابت با خداوند بلکه در اطاعت از الگوی الهی است. بنابراین او از طبیعت تقلید می کند البته از صورت ظاهری آن بلکه از حالت و طرز عملکرد آن.

 

آدمی با شناخت خداوند طبیعت زاتن خود را درمقام انسان سازنده در می آید آدمی با خلق هنر منطبق و هماهنگ با قوانین یک هان و تقلید از حقایق عالم مثل، خود و طبیعت و سرشت خدا گونه است را در مقام یک اثر هنری که با دستان خداوند ساخته شده تحقق می بخشد، یا اینکه با خلق هنری که اساس آن شورش علیه آسمان است خویشتن خود را از مبدأ الهی جدا می سازد نقش هنر مدرن در سقوط انسان پرومته این در جهان مدرن بسیار با اهمیت است زیرا هنر دوران مدرن، نمایانگر مراحل نوین سقوط آدمی از معیار مقدس خویش است و یک عنصر عمده در تحقق این سقوط بوده است، زیرا آدمی با آنچه می سازد خود را می شناساند این ابداً تصادفی نیست که فروپاشی وحدت سنت مسیحی در غرب با ظهور اصلاح گری مصادف است و این تصادفی نیست که انقلابهای علمی- فلسفی علیه جهان بینی مسیحی قرون وسطین با فروپاشی تقریباً کامل هم سنتی مسیحی و نشستن هنر لومانیستی و پرومته این به جای آن همزمان بوده است هنری که به زودی به کابوس نامفهوم هنر مذهبی باروک و روکوکو تبدیل شد که یک مومن روشن بین را به خارج از مسیحیت می کشد همین پدیده در یونان باستان وشرق مدرن قابل مشاهده است. هنگامی که بعد شهوری سنت یونانی رفته رفته از دست آشد و هم یونانی رفته رفته از دست شد و هنر یونانی رفته رفته اومانیستی و این جهانی شد توسط افلاطون که بدهند سنتی قدسی مصر باستان با ان ارزش بالایش معتقد بود، مورد انتقاد قرار گرفت نیز در شرق مدرن در همه حا افول و تنرل عقلانی با افول هنری توام بوده است. بالعکس هر جا خلاقیتهای هنر سنتی (قدسی) وجود داشته باشد ، باید یک سنت شهود- علانی زنده حاضر باشد، حتی اگر ظاهراً کسی از آن با خبر نباشد.

 

اما هنر چه قدسی باشد و چه زمینی و چه از جنبه ملکوتی باشد و چه از جنبه ملک به مثابه حاصل کار فکری- عملی گذار از قوه به فعل وبه تعبیری از نیستی به هستنی است و این گذر خود به عللی نیازمند است.

 

هنر چه رحمانی باشد و چه شیطانی

ریشه در خیال و تخیل هنرمند در باب آنچه مقصود و منظور و مورد محاکات هنرمندانه آن است فی المثل هنرمندی که موضوع محاکات اش عالم قدسی و اسماء و صفات الهی است و احوالات و مواجب خویش را درصورت خیالی تالیف و ترکیب ابدائی می کند و یا شاعری که مورد محاکات اش احوالات و خواطه این جهان است، صورت خیالی را در ترکیب ابداعی خود در کار می آورد. اما خیال در صورت معرفت در وجود هنرمند القاء می شود و تجلی پیدا می کند. این القاء و تجلی مستلزم روشنی و تاریکی و بسط و قبض روحانی شاعر و هنرمند در برابر معنایی است که در قلب او قذف شده است و قلب او در این مقام عرش رحمانی می گردد و گاه نیز در احوالات دیگر ممکن است قلب هنرمند فرش شیطان شود و زشتن بر قلب او القاء گردد و هنری القاء شود که تخیل و تشبیه و محاکات آن مذموم باشد اما صورتن زیبا به خود بگیرد. با توجه مراتب فوق علت مادی هنر عبادت است از محاکات و تخیل و ترکیب صور خیالی ابداعی و خیال عبادت است از عکس، صورت منعکس در چشم و آینه و آب و شیشه و دیگر اشیاء شفاف و یا صورتی که در خواب دیده می شود و یا در بیداری، با غیب شی محسوس و حضور صورت شی در خیال شخص

 

می رفت خیال تو زچشم من و می گفت

هیهات از این گوشه ک معمور نمانده است

نقش خیال تو تا وقت صبحدم

به کارگاه دیده بی خواب می زدم

 

پس علت مادی هنر عبارت است از محاکات و تخیل و ترکیب صور خیالی ابداعی. اما علت فاعلی هنر غیر از محاکات است. در اینجا هنرمند با معرفت و الهام و جذب که مبدا معرفت است سروکار دارد. جذب به حالتی گفته می شود که در آن شعور و وجدان فردی هنرمند و کلاً انسان تحت تأثیر اقائات قوی و عالی فرو ریزد و وجود خود را در وجودی متعالی مستفرق بیابد و احساس بهقب و سعادت نماید.

 

جذبه در واقع فلبه و استیلای حالت انفعالی مخصوصی است که در آن شخصیت و تعیین و هویت انسانی بکله محو می گردد و جای خود را به حالت یا احوال روحانی غیر متعین که به وجود انسان تسلط یافته است واحی می گذارد و بنابراین شدت و ضعف جذبه اثر هنری هویت هنرمند را کم وبیش نشان می دهد. اما جذبه خود مقدمه است و حاصل جذبه، الهام و القاء و تذکر است الهام چون جذبه بنابر تبین جدید و سوبژکتیو یا قدیم و ربانی و رحمانی و دینی واسطیری منشاء انسانی ( ناشی از طبع و هوا) یا منشأ الهی و قدسی پیدا می کند.

 

الهام، خود واردی است که خیال آدمی را مستعد فعالیت می کند تا به ابداع و ایجاد بپردازد همین احوالات و مواجبه هنرمندانه نشانه این است از قدرت ابداعی که هنرمند را به هیجان می آورد و او را متوجه معانی و لطایف اشیاء می کند و وجود او را سکر و نشئه ای وصف ناپذیر و ناشناختن می کند.

 

نظریات فروید درباره هنر که درچند صفحه از کتاب سخنرانیهای مقدماتی وی مطرح می شود با این حکم مطرح می شود که هنرمند شخصی درون گرا است که به علت کشش های فزون از اندازه های غریزی نمی تواند با خواستهای واقعیت موجود به سازگاری برسد و برای ارضای خودش به دنیای خیال پناه می برد و در آنجا جانشین بلاواسطه این برای تحقق آرزو هایش پیدا می کند. او به مرحله تبدیل خواستهای غیر واقع بینانه اش به هدف هایی می رسد که تحققشان دسته کم از لحاظ معنوی، با آن چیزی امکان پذیر است که فروید عنوان قدرت تلطیف بر آن نهاده است این گونه مکانیسم دفاعی است که او را از کیفر یا بیماری نجات می دهد، ولی به دنیاین ساختگی معروش می کند که در آن فاصله چندانن تاروان نژند شدن ندارد و در واقع همانند کسانی که به اختلال عصبی یا روانی هستند بطرز ناپایداری از واقیعیت برکنار می ماند. ولی هنرمند بر خلاف شخص روان نژند یا دیوانه راه برگشتن به واقعیت پیدا می کند یعنی او به هیچ وجه در دنیای خشک تو همات محبوس نمی شد بلک در جه این از انعطاف پذیری را حفظ می کند و تماس با آن را از دست نمی دهد. هنرمند با کار خود دنیایی می آفریند که از قلمرو اختصاص ذهن شخص او فراتر می رود و دیگران نیز در آن شرکت دارند و از آن لذت می برند. این شیوه را صرفاً بدین علت می تواند اجرا کند که بیشتر مردم تا حدودی به همان اندازه از سرخوردگی مبتلانید که هنرمند کوشیده است از چنگش خلاص شود و آزادی را در کار خود یافته است.

 

اما چون کسانی که هنرمند نیستند فقط رویاهایی متوسط بی پایه و غیر قابل انتقال می آفرینند و در اشتیاق دارای موثرتری هستند و چون هنرمند با آن احساس شکست و سست شدن تماسش با واقعیت، خود را همانند این رویا با فان تنها احساس می کند، راه دلجویی از خودش را در دلداری دادن به آنها می یابد.

 

هنرمند می داند خیالاتش را چگونه معرفی کند تا برای ما لذت بخش شوند، و بر خلاف رویابافان عادی می تواند این واقعیت را که خیالات مزبور از آرزوهای سرکوفته سرچشمه گرفته اند تعریف کند تا ما از یاد ببریم که در ازای آنها باید بهایی بپردازیم

به واقع اثر هنری در مخاطب گونه این پیشا لذت می سازد نوعی رها شدن از تنش های ذهن و آماده شدن برای کسب لذت های بعدی. فراشدی که به ما امکان می دهد تا تجربیات و خاطرات سرکوب شده خود را در اثر بازیابیم به این اعتبار اثر هنری شکلی از پالایش است هر هنرمند خواه بداند یا نه اثر هنری را در خود می رویاند. نسبت هنرمند با اثرش همچون نسبت مادری است با فرزندش اثر از پاره زنانه وجود هنرمند شکل می گیرد و زاده می شود. یونگ می نویسد اثر از ژرفای ناخودآگاه که قلمرو مادران است سر بر می آورد هر کسی که اندکی با نوشته های یونگ آشنایی داشته باشد این را در می یابد که در نکته مورد بحث او هرچ تمثیایی و مجازی نیست بل از نظر او بیان حقیقتی روانشناسانه است اما از این حقیقت چه می توان آموخت؟ فرزند از آن دم که متولد می شود زندگی مستقل خود را می یابد و در تکامل خویش با جهان و با دیگران مناسباتی خصوصه ای مستقل خود را می یابد، و در تکامل خویش با جهان و دیگران مناسبات خصوصی ای مستقل از مادر برقرار می کند هر چند که مراقبت مادرانه موثر باشد. او به راه خود خواهد رفت و سرانجام زندگی خود را خواهد ساخت درست به همین شکل اثر هنری از آفریننده خود مستقل می شود و راه خود را می یابد.

 

آیات الهی در هنرهای سنتی

بهر دیده روشنان یزدان فرد                     شش جهت رامظهر آیات کرد

آنچه که به نام هنر اسلامی شناخته می شود، هنری است که با توجه به فرهنگ اسلامی شکل گرفته و ماده آن هنرهای قبل از دوره اسلامی است که صورتی جدید پیدا کرده و ملهم از تفکرات و اعتقادات اسلامی بوده و سرمنشأ تمامی این معارف، کتاب مجید، قرآن کریم است.

 

کتابی که هدایت کننده انسانهاست و در آن هر چیزی «آیه» و نشانه حق دانسته شده و هیچ چیزی از خود اصالت ندارد. کتابی که خود اثری هنری است و به زبان و بیانی زیبا و در کمال، همه لوازم هنری را به کار برده است.

 

اینگونه است که هنرمندان مسلمان با فرهنگ و اعتقادات اسلامی آثاری را ابداع می نمایند که بیننده را متوجه عالمی دیگر می نماید و او را از جهان ماده به جهان معنا هدایت می کند.

 

هنرمندانی که تنها خود را واسطه ای می دانند برای آشکار نمودن عالمی دیگر.

 

هنرمند حقیقی و سنتی، هر اثری که دارد خود یک نشانه است، یک رمز است، یک تمثیل از یک حقیقت وجودی متعالی است که به تعبیر قرآن: «والله المثل الاعلی» مثل اعلای آن خداست. بنابراین چنین اثری تجلی یک حقیقت الهی است.

 

پس از ویژگی های هنر اسلامی، جنبه رمزی و تمثی%

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >