دانلود پروژه مقاله جایگاه عقل در فلسفه سیاسی تشیع و نقش آن در نظ
سه شنبه 95/3/11 5:6 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله جایگاه عقل در فلسفه سیاسی تشیع و نقش آن در نظام سیاسی در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله جایگاه عقل در فلسفه سیاسی تشیع و نقش آن در نظام سیاسی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله جایگاه عقل در فلسفه سیاسی تشیع و نقش آن در نظام سیاسی در word
چکیده
مقدمه
الف) ویژگیهای کلان و مهم عقل در فلسفه سیاسی شیعه
1 عدم تقابل عقل و وحی
2 جایگاه و مرتبه عقل به عنوان کاشف حکم وحی
3 تقدم عقل نظری بر عقل عملی و غلبه عقل بر میل و رغبت
4 امکان دستیابی عقل به حقایق ثابت و معرفت یقینی
5 تمسک به برهان
ب) تأثیر «جایگاه عقل در فلسفه» بر تدوین نظام سیاسی شیعه
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله جایگاه عقل در فلسفه سیاسی تشیع و نقش آن در نظام سیاسی در word
جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، قم، اسراء، 1381
ـــــ، نسبت دین و دنیا، چ دوم، قم، اسراء، 1381
ـــــ، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، نشر اسراء، چ اول، 1386ش
ـــــ، وحی و رهبری، قم، نشر اسراء، چ اول، 1382
ـــــ، ولایت فقیه، ولایت فقاهت وعدالت، قم، نشر اسراء، چ سوم، خرداد 1381ش
حسینزاده، محمد؛ معرفتشناسی، چ ششم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1380
امام خمینی(ره)، ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1373ش
دینانی، غلامحسین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران، طرح نو، 1377ش
طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1376ش
ـــــ، نهایه الحکمه، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چ ژنجم، 1376ش
فارابی، ابونصر، آراء اهل المدینه الفاضله، تحقیق دکتر البیر نصری نادر، بیروت، دارالمشرق، 1991 م
ـــــ، السیاسه المدنیه، ترجمه حسن ملکشاهی، تهران، سروش، 1376ش
ـــــ، المله، تحقیق دکتر محسن مهدی، بیروت، دارالمشرق، 1967 م
ـــــ، عیون المسائل، تحقیق احمد ناجی الجمالی، قاهره، مطبعه السعاده، 1325 ق
ـــــ، معانی العقل، تحقیق محمد امین الخانجی، مصر، مطبعه السعاده، 1325 ق
لکزایی، نجف، اندیشه سیاسی ملاصدرا، قم، بوستان کتاب، 1381ش
کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، کویر، 1373ش
ملاصدرا، اسفار اربعه، بیجا، دار احیاء التراث العربی، چ دوم، 1981 م
ـــــ، الشواهد الربوبیه، بیجا، مرکز نشر دانشگاهی، 1360ش
ـــــ، شرح اصول کافی، تهران، مکتبه المحمودی، 1391 ق
مهاجر نیا، محسن، اندیشه سیاسی فارابی، قم، بوستان کتاب، 1380ش
نیکزاد، عباس، عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و برخی فیلسوفان صدرایی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1386ش
چکیده
این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که جایگاه عقل در فلسفه سیاسی شیعه چیست و چه نقشی در نظام سیاسی شیعه دارد؟ نویسنده با تبیین ویژگیهای مهم و کلان عقل در فلسفه اسلامی (با رویکرد شیعی)، تأثیر آن را در تدوین نظام سیاسی شیعه نشان داده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که با توجه به اینکه در فلسفه اسلامی عقل در امتداد وحی و کاشف حکم آن است، و همچنین با توجه به بحث سلسله مراتب عقول و اینکه عقل ناب عقلی است که بر حس، وهم و شهوت غالب شده باشد و تحت تأثیر آن نباشد و اینکه عقل عملی تابع عقل نظری است و امکان دستیابی به معرفت یقینی وجود دارد و حقیقت امری نسبی نیست، نظام سیاسی شیعه نظامی است که بر محور ارتباط با عقل فعال و در امتداد ولایت الهی طراحی میشود. در این نظام سیاسی، مسائل حکومت بر اساس مصالح حقیقی مردم، که از وحی دریافت میشود و یا بر اساس فهم قدسی حکیمان و فقیهان تشخیص داده میشود، اداره میشود و نه بر اساس تمایلات شخصی افراد. از این رو، خواست مردم در این نظام جایگاه و حدود خاصی دارد.
کلید واژهها: عقل، وحی، فلسفه سیاسی شیعه، نظام سیاسی شیعه، عقل نظری و عقل عملی.
مقدمه
وجه تمایز اصلی انسان با سایر موجودات و علت اشرفیت و برتری او نسبت به آنها، قوه عاقله و به تبع آن امکان گزینش و انتخاب اوست. عقل انسان به او این امکان را میدهد که برای تدبیر امور زندگی خویش، پس از تفکر، تدبر و سنجش، بهترینها را انتخاب، و برای امور خود برنامهریزی کند. به همین دلیل، جایگاه عقل در سیاست نیز که معنای اصلی آن تدبیر است، جایگاه ویژهای دارد. اساساً عقل راهبر سیاست است. با توجه به اهمیت جایگاه عقل در سیاست، یکی از مهمترین مبانی علم سیاست، عقل و قوه عاقله انسان است. نوع نگاه انسان به عقل و حد توانایی و امکان آن در معرفت اشیا، میزان و نحوه راهبری عقل برای سیاست را روشن میسازد. پرسش اصلی مقاله این است که جایگاه و نقش عقل در فلسفه سیاسی شیعه چه تأثیری بر اندیشه و نظام سیاسی ایجادشده در این دو دیدگاه داشته است. با توجه به اینکه امروزه حکومتهای دموکراتیک غربی را حکومتهای عقلانی میدانند و از این حیث حکومتهای دینی را در مقابل آن قرارمی دهند، برآنیم تا در این مقاله نشان دهیم در نظام سیاسی شیعه عقل جایگاه مهمی دارد و این نظام مبتنی بر اصول و مبانی عقلی است؛ اما آنچه موجب تفاوت نظام سیاسی شیعه با نظامهای دموکراتیک و سکولار غربی شده است، نوع نگاه آن به عقل و جایگاه آن در فلسفه سیاسی شیعی است. در این پژوهش، ابتدا مفهوم عقل و مفهوم فلسفه سیاسی تشیع، و سپس ویژگیهای کلان و مهم عقل در فلسفه سیاسی شیعه که در تدوین نظام سیاسی نقش اساسی دارد، و نقش آن در نظام سیاسی شیعه تبیین شده است
درباره مفهوم عقل، بحثهای زیادی شده است و معانی مختلفی برای آن ذکر کرده اند. ملاصدرا در کتاب شرح اصول کافی ذیل روایت «العقل ما عبد به الرحمن و ا کتسب به الجنان» به معانی مختلف عقل اشاره کرده است؛ این معانی عبارتاند از
1 قوه عاقله که وجه ممیز انسان و حیوان است؛ عقل به این معنا، در همه افراد انسان وجود دارد؛ اما در همگان به یک اندازه نیست؛ بلکه دارای مراتب تشکیکی شدت و ضعف است
2 عقل به معنای علم به بدیهیات، مسلمات و مشهورات؛ عقل به این معنا، مراتب شدت و ضعف ندارد؛ به این معنا که اگر کسی برخی از بدیهیات و مشهورات را بداند، بقیه را نیز میداند
3 عقل به معنای نیرو یا حالتی در نفس که از راه تجربههای عملی و ملاحظه دیدگاهها و رفتارهای مختلف به تدریج حاصل میشود. در عرف مردم، به انسان آزموده و کاردیده عاقل گفته میشود. عقل به این معنا دارای مراتب شدت و ضعف است
4 عقل به معنای خوب فهمیدن و زود رسیدن به مطلب و سرعت در درک اموری که سزاوار است انجام یا ترک شود؛ هرچند مربوط به امور دنیوی و خواستههای نفسانی باشد. در عرف، مردم به کسی که خوب مسائل را میفهمد و تحلیل میکند عاقل گفته میشود. به همین دلیل به معاویه عاقل میگویند؛ اما در نگاه روایات و اهل حق و حقیقت به چنین کسی عاقل نمیگویند؛ عاقل کسی است که مصالح واقعی و اخروی خود را خوب بفهمد و از شهوت و شهرت و شیطنت پرهیز کند. مقصود از عقل در روایات، همین معناست
5 عقل به معنای موجود مجرد تام که مادی نیست و ویژگیهای ماده و مادیات را ندارد؛ در برابر موجود مادی و مثالی
میتوان گفت معنای اصلی عقل، همان معنای اول است و دیگر معانی از لوازم و نتایج آن است. مؤید این مطلب سخن امام محمد غزالی است؛ وی پس از ذکر معانی چهارگانه عقل و پس از بیان این که مقصود از عقل در روایات معنای چهارم عقل است، میگوید: «بهتر این است که گفته شود لفظ عقل در اصل لغت و استعمال اسم همان قوه عاقله است که به صورت یک غریزه در نهاد انسان وجود دارد.»
در این مقاله نیز مراد ما از عقل همان معنای مذکور، یعنی قوه عاقله میباشد که وجه ممیز انسان و حیوان است. منظور از فلسفه سیاسی تشیع نیز فلسفه سیاسی مطرحشده توسط فیلسوفان سیاسی شیعه است
الف) ویژگیهای کلان و مهم عقل در فلسفه سیاسی شیعه
1 عدم تقابل عقل و وحی

دانلود پروژه مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی در word
سه شنبه 95/3/11 5:6 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی در word دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی در word
فصل اول
علم تغذیه در ورزش
مقدمه
نقش تغذیه در ورزش
تناسب بدن یا آمادگی جسمانی
رابطه سلامتی و تناسب بدن
نقش ورزش در سلامتی بدن
رابطه تغذیه و سلامتی با تناسب بدن
تغذیه مناسب کلید موفقیت در ورزش
رژیم غذایی مناسب شرط لازم برای اثر بخشی ورزش
با کربوهیدراتها آشتی کنید
چه زمانی باید غذا میل کنید
از نوشیدن مایعات غافل نشوید
غذاهای سالم میل کنید
سوخت رسانی به بدن را فراموش نکنید
تاثیر ورزش بر ترشح هورمون ها
تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی
کربوهیدراتها
پروتئین
چربی
مایعات و الکترولیتها
ویتامین و املاح
ورزش و مکملهای غذایی
شرایط زیر احتمالاً نیاز به مکمل دارد
کمبود ویتامین یا مواد معدنی
نقش آب در ورزشکاران
میزان مصرف مایعات در ورزشکاران
علائم و خطرات کم آبی در ورزشکاران
حداقل میزان چربی بدن در ورزشکاران مرد و زن تا چه اندازه میباشد؟
فصل دوم
فیزیولوژی ورزشی
مقدمه
اقسام فیزیولوژی ورزشی
نیروی ماهیچه
استقامت ماهیچه
انعطاف ماهیچه
استقامت قلبی و ریوی
فیزیولوژی ماهیچه
منابع انرژی
سامانه ATP-Pc
سامانه اسیدلاکتیک
سامانه هوازی
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
فیزیولوژی گردش خون
فیزیولوژی تنفس
حجم جاری و تهویه ریوی
فیزیولوژی ورزش
فرایند تولید انرژی هوازی و بی هوازی
سیستم تولید انرژی
فعالیت ورزشی
بی هوازی و هوازی
مفهوم خستگی
اندامهای اصلی مرتبط با ورزش
انواع ورزش
الف ـ ورزشهای حرکتی( دینامیک یا ایزوتونیک)
ب ـ ورزشهای حرکتی( دینامیک)
فواید تداوم ورزشهای حرکتی
الف ـ اثر ورزش بر عضلات اسکلتی
ب ـ اثر ورزش بر دستگاه گردش خون
انتخاب نوع ورزش
دفعات ورزش
طول مدت ورزش
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی در word
*راهنمای تغذیه در ورزش / پدیدآورنده: مریلین شاپ پیترسون، کیت پیترسون، پروانه دادبخش (مترجم) / ناشر: دانشگاه فردوسی (مشهد) – 21 شهریور،
*اصول تغذیه در ورزش / پدیدآورنده: فرد برونس، نورعلی خواجوند (مترجم) / ناشر: دستان – 25 دی،
* اصول تغذیه در ورزش / پدیدآورنده: منا مختاری / ناشر: روزنامه بین المللی خبر ورزشی – 27 خرداد،
* تغذیه و فیزیولوژی کاربردی در ورزش / پدیدآورنده: مرتضی جورکش، ایرج صدری، وحید ساری صراف (ویراستار) / ناشر: نشر ورزش – 04 اردیبهشت،
* ورزش و تغذیه در فرهنگ ایرانی / پدیدآورنده: محمد دریایی / ناشر: سفیر اردهال – 08 اردیبهشت،
* مکمل های غذایی در ورزش و اصول تغذیه ورزشکاران / ناشر: علم و ورزش – 09 اسفند،
* مبانی فیزیولوژی ورزشی ، قوام الدین جلیلی انتشارات اداره کل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش
* نگاهی به تربیت بدنی ، جواد کریمی
* تناسب اندام، مولف: پونه بازرگان
* تربیت بدنی عمومی: تالیف: مهدی نمازی زاده
مقدمه
شاید فقط یک ورزشکار حرفه ای از ارزش تغذیه در انجام ورزش ها آگاه باشد و به خوبی نقش تغییراتی را که رژیم غذایی در بهبود انجام تمرینات دارد را درک کند
شواهد بسیاری نشان دهنده رابطه بین مصرف غذا و انجام ورزش ها هستند. همچنین یک رژیم غذایی بد، به طور یقین اثر منفی بر انجام حرکات ورزشی، حتی اگر به صورت غیر حرفه ای باشند، دارد. یک رژیم غذایی که شامل مقدار کافی از کالری ، ویتامین ها، مواد معدنی و پروتئین باشد، انرژی لازم برای انجام یک مسابقه و یا یک ورزژش تفریحی را تامین می کند
ارتباط تغذیه با ورزش از پیش از عصر طلائى یونان شناخته شده بوده است. توجه به فعالیتهاى جسمانی، غذاى مناسب و در کل سلامت عمومى بدن ذهن دانشمندان سامورائی، هندی، مصری، ایرانى و دیگر تمدنهاى قدیمى را به خود مشغول نموده بود. بیابانگردان اولیه از غذاهائى چون ماهی، گوشت حیوانات وحشی، دانهها، حبوبات، غلات و میوههاى وحشى در دسترس استفاده مىکردند. در واقع مىتوان عدهاى از آمادهترین افراد این گروه از لحاظ جسمانى را اولین ورزشکاران تاریخ نامید، چرا که اغلب مسافتهاى طولانى را در زمین دشمن یا اقلیمهاى ناآشنا براى بهدست آوردن غذا طى مىکردند. بعدها، وقتى شکارچیان بهطور ثابت در یک محل مستقر شدند، براى تقویت دستها به انجام ورزش هم مبادرت ورزیدند
با شروع قرن بیستم و یکم علاقه به ورزش و حفظ تناسب بدن افزایش یافته است . امروزه بر خلاف گذشته ، مردم نه تنها در فعالیت های بدنی نظیر ورزش های هوازی ، دوچرخه سواری، دو ،شنا ، تنیس و تمرینات با وزنه شرکت دارند ، بلکه از انجام مسابقات ورزش در سطح قهرمانی نیز استقبال می کنند . یکی از دلایل مهم این استقبال ، افزایش آگاهی عمومی در مورد فواید ورزش در حفظ سلامتی ،کسب رضایت و دستیابی به موفقیت در مسیر زندگی است . به تازگی اهمیت ورزش در حفظ سلامتی و بهداشت به قدری روشن و آشکار شده است که به عنوان جزء ثابتی از بهداشت تن و روان در نظر گرفته می شود
نقش تغذیه در ورزش
بر اساس تحقیقات موجود ، افرادی که از نظر بدنی فعال هستند نسبت به بهبود شیوه زندگی خود ، به ویژه بهبود شیوه تغذیه ای موثر بر سلامتی بدن ، علاقه و توجه بیشتری نشان می دهند . در واقع یافته های پژوهشی نیز نشان می دهد که رژیم غذایی ، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده سلامتی بدن می باشد
تغذیه ، علم مطالعه انواع مواد غذایی و آثار آن بر سلامتی ، تکامل و فعالیت فرد می باشد . در سال های اخیر ، تحقیقات تغذیه ای تأکید بیشتر بر تأثیر مواد غذایی در سلامتی و فعالیت بدنی داشته است . اما به این دلیل که مطالعات تغذیه ای در انسان نظیر علومی چون شیمی و فیزیک تحت کنترل کامل آزمایشگاهی قرار نمی گیرد ، دقت درنتایج آنها نیز در حد این علوم نیست
متأسفانه ، در عصر حاضر برخی از افراد و سازمان های تجاری ، ماهیت علم تغذیه را برای کسب منافع مادی خود مورد تهدید قرار داده و اصول این علم را با خطر رو به رو ساخته اند . بازارهای تجاری ، محصولات و فرآورده های تغذیه ای و مکمل های رژیمی برای افرادی است که به فعالیت های ورزشی می پردازند و اغلب تمایل بیشتری به حفظ سلامتی خود نشان می دهند . انواع رسانه ها نظیر اینترنت ، نشریات و روزنامه ها ، آگهی های خود را به مکمل های گوناگون رژیمی اختصاص داده اند که ادعا می شود برای پیشگیری از پیری و بهبود شرایط بدنی قهرمانان ورزشی مناسبند . برخی از این مکمل ها شامل مواد مغذی ضروری نظیر کلسیم و ویتامین E هستند ، در حالی که برخی دیگر حاوی موادی نظیر کو آنزیم Q و ویتامین B15 ( یک غیر ویتامین ) هستند که ارزش تغذیه ای ندارد
در این مقاله دو نکته اساسی موردتوجه قرار گرفته است : 1ـ نقشی که تغذیه به کمک فعالیت بدنی ممکن است در چگونگی سلامتی فرد ایفا کند ، 2ـ نقش تغذیه در بهبود تناسب بدن و انجام حرکات ورزشی
در اغلب کشورهای پیشرفته بیش از 80% علت مرگ و میرها به ویژه در افراد مسن ، مربوط به بیماری های قلبی ، سرطان ، سکته مغزی ، بیماری های مزمن ریوی ، دیابت و بیماری مزمن کبد و سیروز می باشد . از سوی دیگر، بررسی های اخیر در کشورهای در حال توسعه حاکی از شیوع بسیاری از این بیماریها است که تغییر شیوه زندگی به خصوص در جامعه شهری و مهاجرت از روستا به شهر ، از علل آن به شمار می آید
« ژن و شیوه زندگی » ، دو عامل اساسی مؤثر بر چگونگی سلامتی فرد است . اگر چه بیشتر بیماری ها ریشه ژنتیک دارند ، اما پیشرفت یک بیماری خاص ممکن است به شیوه زندگی فرد مربوط باشد . امروزه شیوه زندگی یکی از عوامل مؤثر در حفظ و سلامتی و پیشگیری از بیماری ها ، به ویژه بیماری های مزمن شایع است . به طور مثال ، سرطان بیماری است که با پدیده ژنتیک مربوط باشد ولی عادات بد و شیوه ناسالم زندگی مثل کشیدن سیگار ، رژیم غذایی نامناسب و عدم تحرک و ورزش ، علت حدود 3/2 از مرگ و میرهای مربوط به سرطان می باشد . اگر چه روند درمان این بیماری ها با پیشرفت های فراوانی همراه بوده است ولی تنوع توصیه های درمانی و فقدان دسترسی کافی افراد به تازه ترین روش های درمانی به ویژه در جوامع در حال توسعه ، پیشگیری را با محدودیت رو به رو ساخته است . از آن جا که روند پیشگیری از بیماری ها و حفظ و ارتقاء سلامتی از ضرورت خاصی برخوردار می باشد ، لذا بی تردید برای نیل به این اهداف ، راه کارها و ابزارهای مفیدی لازم است . در این راستا کسب دانش و آگاهی و همچنین دستیابی به فنون و ابزارهای کاربردی از جمله پرداختن به ورزش و اصلاح رفتار تغذیه ای به عنوان دو عامل محیطی مربوط به یکدیگر دارای اهمیت بسیاری است . ورزش و تغذیه مناسب ، هر یک به تنهیی و یا با هم ممکن است تعداد زیادی از عوامل مؤثر در ایجاد و پیشرفت بیماری های مزمن را کاهش دهند

دانلود پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در word
سه شنبه 95/3/11 5:6 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در word
چکیده
مقدمه
1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار
2 کثرت شیعیان صحابى از میان انصار
3 تقابل انصار با رقباى امیرمؤمنان(علیه السلام)
4 همراهى انصار با امیرمؤمنان(علیه السلام)
نتیجه
کتاب نامه
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در word
1 قرآن کریم
2 نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام
3 ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، داراحیاء التراث العربى
4 ابن اثیر، الاصابه فى معرفه الصحابه، تهران، المکتبه الاسلامیه
5 ابن حجر عسقلانى، شهاب الدین بن على، الاصابه فى تمییز الصحابه، بیروت، داراحیاء التراث العربى
6 ابن خلدون، مقدمه، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1408 ق
7 ابن سعد، الطبقات الکبرى، بیروت، دار بیروت، 1405 ق
8 ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، بیروت، دارالاضواء، 1405 ق
9 ابن کثیر، السیره النبویه، تحقیق مصطفى عبدالواحد، بیروت، دار احیاء التراث العربى
10 ابوالفرج اصفهانى، الأغانى، بیروت، داراحیاء التراث العربى
11 ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، قم، منشورات الشریف الرضى
12 تسترى، قاموس الرجال، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
13 «تسمیه من قتل مع الحسین»، مجله تراثنا، شماره 2، 1406ق
14 جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، چاپ پنجم: قم، سازمان تبلیغات اسلامى، 1377
15 زبیر بن بکار، الأخبار الموفقیات، تحقیق سامى مکى عانى، منشورات شریف رضى
16 سیوطى، تاریخ الخلفاء، قم، انتشارات شریف رضى
17 شیخ طوسى، رجالى کشى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث
18 شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث
19 شیرازى، سیدعلى خان، الدرجات الرفیعه فى طبقات الشیعه، بیروت، مؤسسه الوفاء
20 طبرسى، إعلام الورى باعلام الهدى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث
21 طبرسى، الاحتجاج، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات
22 علامه مجلسى، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا
23 قطب الدین راوندى، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدى(علیه السلام)
24 کاندهلوى، حیاه الصحابه، چاپ دوم: بیروت، دارالمعرفه
25 کلینى، الاصول الکافى، دارالکتب الاسلامیه
26 مبرد، ابوالعباس محمد بن یزید، الکامل فى الادب، دمشق، منشورات دارالحکمه
27 مسعودى، مروج الذهب، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات
28 مؤنس، حسین، تاریخ قریش، جده، الدار السعودیه
29 نصر بن مزاحم، وقعه صفین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى
30 یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، تاریخ یعقوبى، قم، دار الاعتصام
چکیده
انصار لقب آن دسته از مسلمانان اولیه است که پیش از اسلام با نام اوس و خزرج در مدینه مى زیستند و به دلیل یارى پیامبر و دفاع از آن حضرت در مقابل دشمنان اسلام، به این لقب مفتخر شدند. آنان مردم خوش نامى بودند که به مسلمانان رانده شده از مکه پناه داده و در راه پیشرفت اسلام جان نثارى کردند. اگرچه بعد از رحلت پیامبر و در جریان سقیفه نقش بارزى از انصار که حاکى از دفاع جدّى آنان از حقانیت خاندان پیامبر باشد، گزارش نشده است، ولى از بررسى مواردى چون رابطه مثبت آنان با بنى هاشم، عمومى بودن محبت به خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) در میان آنان، فراوان بودن یاران ائمه اطهار(علیهم السلام) در میان ایشان، ستایش اهل بیت(علیهم السلام) از آنان، همراهى جدى آنان با امیرمؤمنان در عصر حکومتش و تقابل آشکارشان با رقباى سیاسى آن حضرت، مى توان گرایش آن ها را به تشیع و مکتب اهل بیت نتیجه گرفت. و هم چنین مى توان اجتماعشان را در سقیفه به منظور جلوگیرى از حاکمیت قریش ارزیابى کرد، نه مخالفت با رهبرى امیرمؤمنان علیه السلام
واژگان کلیدى: انصار، قریش، سقیفه، تشیع، جمل، صفین و نهروان
مقدمه
انصار، یکى از دو بخش عمده جامعه اولیه مسلمانان و از یاران مخلص و فداکار پیامبر به شمار مى آمدند و در راه پیشرفت اسلام زحمت هاى زیادى را متحمّل شده و در سخت ترین فرصت ها، پیامبر را یارى کرده بودند، لذا در آیات قرآن2 و روایات نبوى3 از آنان تعریف و تمجید شده است. در حقیقت، عنوان انصار، واژه اى است که قرآن براى آنان انتخاب کرده است. اینان به هیچ وجه کسانى نبودند که خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)را از حقشان محروم کنند. اگرچه عموم آنان از نظر اعتقادى، یعنى پیروى از على(علیه السلام)و فرزندانش و اعتقاد به این که امیرمؤمنان و فرزندانش جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) هستند،4 شیعه به شمار نمى آیند، ولى براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، یعنى مقدم دانستن خاندان پیامبر بر دیگران در رهبرى جامعه و نیز دوست داشتن آنان، مى توان آن ها را شیعه دانست، چنان که برخى از رجال نویسان و شرح احوال نویسان اهل سنّت بر اساس همین معنا بسیارى از بزرگان و شخصیت هاى صدر اسلام را شیعه به شمار آورده اند
به هر حال، براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، مى توان گفت که عموم انصار به شیعه گرایش داشتند و عموم آنان دوست دار خاندان پیامبر بودند و عده بسیار کمى از آنان به خاندان پیامبر عداوت ورزیدند و نیز آنان از نظر سیاسى طرف دار زعامت خاندان پیامبر بودند. اگر چه اعتقاد به جایگاه الهى ائمه و جانشینى همه جانبه امامان از پیامبر نیز در میان آن ها بیشتر از مهاجران و اهل مکه رواج داشت و بیشتر شیعیان صحابى و یاران اولیه ائمّه، از میان آنان بودند
حال با این پرسش روبه رو هستیم که با وجود آنان چگونه امیرمؤمنان(علیه السلام) از حقّش محروم شد و چرا آن حضرت را یارى نکردند و فراتر از آن، آیا انصار در محرومیت اهل بیت نقش نداشتند و تشکیل اجتماع سقیفه را چگونه مى توان توجیه کرد؟ ضمن بیان دلایل تاریخى گرایش انصار به تشیع به این پرسش پاسخ خواهیم داد
1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار
با این که اجتماع سقیفه ابتدا از سوى انصار تشکیل شد، ولى در سخنان ائمه اطهار(علیهم السلام) چندان شکایتى از انصار به سبب محروم ساختن آنان از حقشان به چشم نمى خورد، در حالى که امیرمؤمنان(علیه السلام) در موارد متعددى از ظلم و تعدّى قریش شکایت کرده و به کوشش آنان براى دست یابى به خلافت تصریح مى کند، چنان که در یکى از خطبه هاى آن حضرت آمده است
خدایا! من در برابر قریش و کسانى که آن ها را یارى مى کنند، به تو شکایت مى کنم، زیرا آنان پیوند خویشى مرا قطع کردند و منزلت مرا کوچک شمردند و در امر خلافت که اختصاص به من داشت، بر دشمنى با من اتفاق کردند
هم چنین در جواب نامه برادرش عقیل مى فرماید
پس قریش و سخت تاختن شان در گمراهى، و جولانشان در دشمنى، و ستیزگى و نافرمانى شان را در سرگردانى از خود رها کن، زیرا آنان به جنگ با من اتفاق کرده اند، مانند اتفاقى که در جنگ با رسول خدا کرده بودند، پیش از من، کیفر رساننده ها به جاى من قریش را کیفر دهند که خویشاوندى بریدند و سلطنت پسر مادرم را از من ربودند

دانلود پروژه مقاله هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر در word
سه شنبه 95/3/11 5:5 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر در word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر در word
چکیده
درآمد
پیشینه علم هرمنوتیک
هرمنوتیک از دیدگاه هایدِگر و گادامر
انقلاب اول: انقلابِ شلایر ماخر و دیلتای
انقلاب دوم: انقلاب هایدِگر و گادامر
فهم چیست؟
1. جهان
2. معناداری
3. زبان
4. اجتنابناپذیری پیشفرضها
5. سنت
6. تاریخیمندی
علم هرمنوتیکی: ذوب افقها
جمعبندی و نقد
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر در word
احمدی، بابک، ساختار و تأویل متن، تهران، مرکز، چ ششم،
پالمر، ریچارد، علم هرمنوتیک، ترجمه محمدسعید حنایی کاشانی، تهران، هرمس، چ سوم،
دیوید ک.هوی، حلقه انتقادی، ترجمه مراد فرهادپور، تهران، روشنگران ومطالعات زنان، چ سوم،
پل ریکور، رسالت هرمنوتیک، ترجمه مراد فرهادپور، مقدمه کتاب «حلقه انتقادی» نوشته دیوید ک.هوی، ترجمه مراد فرهادپور، تهران، روشنگران ومطالعات زنان،
Richard E. Palmer, The Relevance of Gadamer’s Philosophical Hermeneutics to Thirty-Six Topics or Fields of Human Activity, Carbondale: Southern Illinois University,
Hans-Georg Gadamer, Truth and Method, translation revised by Joel Weinsheimer and Donald G. Marshall New York: Continuum, Second, Revised Edition,
Hans-Georg Gadamer, The Eminent Text and Its Truth, The Bulletin of the Midwest Modern Language Association, Vol. 13, No.1. (Spring,1980)
چکیده
به موازات پیچیدهشدن زندگی انسانی نمادها، به ویژه نمادهای مکتوب، سیطره و احاطه روزافزونی بر زندگی انسانی پیدا کرده است. از آنجا که نمادها از یک سو، انسان را به جهانی که به میانجی نمادها به بیان درآمده است، فرا میخواند و از سوی دیگر، همواره دالهای صریح و فاقد پیچیدگی معنایی نیستند، انسانها ناگزیر برای راه یافتن به جهان مکنون نمادها، دست به تأویل میزنند. علمِ هرمنوتیک، در یک نگاه، دانشی برای فهمِ نمادهای مکتوب به شمار میآید و میکوشد از طریق کشف قواعد و ضوابطِ درستِ تأویل معانی و مدالیل، نمادها را آشکار نماید. این علم در دستگاه فکری هایدِگر و گادامر، دچار تحول بنیادین شد و به جای «متعلق فهم» خود «فهم» به مسئله و موضوع هرمنوتیک بدل شد. در این نوشتار، در ضمن بررسی اجمالی تحول هرمنوتیک از معرفتشناسی به هستیشناسیِ هایدِگر و گادامر، سعی شده است اجمالی از آرای گادامر به عنوان یکی از برجستهترین متفکران این عرصه بررسی، تبیین و سپس نقد گردد.
کلید واژهها: هرمنوتیک، تجربه هرمنوتیکی، زبان، تاریخیمندی، ذوبِ افقها، تأویل، معرفتشناسی و روششناسی.
درآمد
در نگاه کلاسیک، متن به بخشی از پدیدههای اجتماعی، که به صورت مکتوب به نگارش آمده، اطلاق میگردید. متن به چیزی گفته میشد که اولاً، از سنخ کلام و گفتار بوده ثانیاً، صورت مکتوب و نگارشیافته داشته و ثالثاً، از ساختار معنایی برخوردار بوده باشد؛ یعنی متن کلامی است که مهمل، بیمعنا و فاقد نظام دلالی نیست. در گذشته، از آنجا که آثار مکتوب در بخشهای محدودی از حیات انسانی بهکارگرفته میشد و نمادهای پیچیده سیطره گسترده و سراسری بر زندگی انسانها نداشت، نگاه انسانها به متن، نگاه سادهانگارانه، و کم اهمیت نشان دادن تأثیر آن بر حیات جمعی و فردی بوده است. اما امروزه، کارآیی وسیع نمادها و گسترش آن در سراسر حیات انسانی، متن را به یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی تبدیل نموده است. متن در گذشته، بخش مهمی از حیات مذهبی بود. ادیان با تکیه بر متن محوری خویش، همواره تعامل پویا با پیروان خویش در طی قرون متمادی برقرار میکردند. امروزه متون از عرصه حیات مذهبی فراتر رفته و سراسر زندگی اجتماعی و فردی، از ارتباطات و فناوری گرفته تا اقتصاد، سیاست، به ویژه فرهنگ، همه را مسخر خود ساخته است. در ارتباطات، متن از طریق کُدگذاری سرنوشت فناوری را چنان به خود گره زده است که در نبود آن، حتی برای لحظهای، که با معیارهای سنتی غیرقابل محاسبه است، کلیه فعالیتهای فناورانه از کار میافتد. در عرصه فرهنگ، متن نه تنها مخزن و محمل ارزشها و هنجارهاست، که حافظ و ناقل تاریخ، خاطره، تجربیات، ذخیرههای دانش و در یک کلام، کلیت هستی فرهنگی نیز هست. در زمینه اقتصادی، صرفنظر از قراردادهایی که امکان بنیادین فعالیتهای اقتصادی را فراهم میکند، متن امروزه تحول هستیشناختی در مناسبات اقتصادی ایجاد نموده است؛ زیرا امروزه متن جای بسیاری از ابزارهایی تجاری از جمله پول را در دنیای تجارتهای مجازی گرفته و خود نه به ابزار، که به موضوع معاملات اقتصادی تبدیل شده است. در سیاست، متون به خاستگاه نظام سیاسی بدل شدهاند. تمامی اصول، معیارها و ضوابط رفتارهای سیاسی باید در قالب متن تنظیمشده و بر مبنای آن اقدامات و کنشهای سیاسی انجام گیرد. ماهیت نظام سیاسی در هر کشوری، مطابق مجموعه اصولی بنیاد نهاده شده که پیشاپیش در متن قانون اساسی گنجانده شده و به عنوان مبنای عمل پذیرفته شده است. احزاب و جریانهای سیاسی نیز پیش از آنکه اقدام به کنش و رفتار سیاسی نمایند، خط مشی، اصول، اهداف و راهبردهای خویش را در قالب اساسنامه و به صورت یک متن تهیه و تنظیم میکنند. بدین ترتیب، متن مستندات کلیه رفتارها، راهبردها و تعاملات سیاسی را تشکیل میدهد. هر نوع کنش سیاسی که بر یک نوع بنیاد متنی استوار نباشد که بتواند برای کنش سیاسی توجیه قانونی فراهم نماید، کنش غیرعقلانی، کنش غیرنهادی و کنش دلبخواهی، که فاقد ارزش سیاسی است، نام میگیرد
در مدیریت، علاوه بر تعیین نوع نظام مدیریتی و نحوه چینش سلسله مراتبی موقعیتها، حدود و دامنه فعالیتهای نقشی درونساختار را نیز تعیین میکند
در عرصه مذهبی، متن به تعاملات مؤمنان با تعلیمات و آموزههای دینی امکان پویایی و زایندگی بخشیده است؛ زیرا از طریق تأویل و بازتأویلشدن به آنها اجازه میدهد که دایماً به تجربیات نوین و هر روزه خویش صبغه دینی و معنوی ببخشند
آنچه، به اجمال بیان شد، تاحدی نشان میدهد که متن از یک پدیدار متعارف و غیرمهم در زندگی انسانی تغییر کرده و جایگاه آن در زندگی امروزی تا حد یک پدیدار بسیار بنیادین و مهم در زندگی انسانی ارتقا یافته است. بنابراین، اگر دلایل دیگری در کار نباشد، همین دلایل نیز میتواند اهمیت و جایگاه علم هرمنوتیک در میان مطالعات اجتماعی را به مثابه دانشی که به مطالعه متن میپردازد و سعی میکند قواعدی را برای برداشت درست و قاعدهمند از معانی و مدالیل نهفته در لابلای متن ارائه نماید، نشان دهد. با این هم، دلایل دیگری نیز درکار است؛ زیرا علمِ هرمنوتیک فقط به مطالعه فهمِ متن نمیپردازد، بلکه خودِ «فهم» را نیز به منزله بنیاد هر نوع امکان معرفتشناسی، موضوع مورد مطالعه خویش قرار داده است. همین امر علمِ هرمنوتیک را از یک مقوله معرفتشناختیِ صرف بیرون ساخته و به یکی از مهمترین مقولات فلسفی در حوزه روششناسی علوم، به ویژه علوم اجتماعی تبدیل نموده است. این تغییر و دگرگونی در برخورد با آنچه که پیش از این «متن» به معنای خاص نامیده میشد، موجب شده که باب گستردهایی را پیشا روی مطالعات اجتماعی بگشاید. در این مطالعات هر رفتار، کنش و پدیدار انسانی چونان متن در نظر گرفته شده و به جای بحث بر سر مکانیزم عِلِّی و عواملی، که در پس یک رویداد جهان انسانی نهفته و نهان است، به تفسیر و واگشایی نمادها، رموز و دلالتهایی که فهمِ آن رویداد در گرو دستیافتن به آنها است، بپردازد. نگریستن به اشیا و پدیدهها و آنچه در جهان به صورت عام و بالاخص در جهان انسانی اتفاق میافتد، به عنوان متن، هرچند ممکن است به درک و فهمِ تام یک پدیدار انسانی کمک ننماید، اما سطوح و لایههایی را از جهان پیچیده انسانی برای ما باز میگشاید، که تنها از این طریق امکانپذیر است
بنابراین، پرداختن به بحث «هرمنوتیک» و بسط دادن این زاویه دید، نه از این جهت حائز اهمیت است که بر سایر روششناسیها برجستگی و برتری دارد، بلکه از آنجا که نحوه دیگری از وجود پدیدهها در زندگی اجتماعی را بر ما آشکار میکند و پنجرهای نو برای فهم جهانِ حیاتی به روی ما میگشاید، دارای اهمیت است. نمیتوان، همه اصول و سازوکارهایی را که در گفتار علمیِ هرمنوتیک مطرح میشود، به تمامه و دربست پذیرفت، در عین حال، نمیتوان چشم اندازها و افقهای تازهایی که از حقایق مستور را کشف میکند، انکار نمود
آنچه درپی میآید، نخست، نگاهی اجمالی به تحولات و رخدادهایی است که این گفتار علمی از سر گذرانده و سپس، بررسی پارهای از مفروضات و اصولی است که قرائت خاصِ هایدِگر و گادامر، به عنوان دو نظریهپرداز مکمل همدیگر بر آنها استوار است. بدین ترتیب، هرچند به صورت گذرا تحولات گفتار «هرمنوتیک» بررسی میشود، اما تأکید اصلی و اساسی بر قرائتی است که در درون دستگاه نظری هایدِگر و شاگردش هانس گئورگ گادامر،1 پرورانده شده است
پیشینه علم هرمنوتیک
ریشه واژه «هرمنوتیک» به فعل «هرمینویین» (hermêneuein)، که به معنای «تأویل کردن» و صورت اسمی آن «هرمینیا» (hermêneia) به معنای «تأویل» کاربرد دارند، قابل ارجاع است. در واقع، هرمینیا و هرمینویین هر دو، به واژه دیگری بر میگردند که اسم یکی از خدایان یونان باستان، یعنی «هِرمِس» (Hermes)، خدای مخترع زبان و کلام است. در اودیسه و الیاد هومر، هِرمِس اسم پیامبری است که وظیفه تنزیل انتقال پیام زئوس به انسانها را به عهده دارد. بنابراین، کار هِرمِس پرکردن و پل زدن شکاف هستیشناختی میان انسانها و خدایان بود؛ زیرا انسانها از آن رو که در سطح نازلی زندگی میکردند، نمیتوانستند مستقیماً خود را به خدایان خویش برسانند و از سوی دیگر، مقام و منزلت رفیع خدایان مانع از آن بود که آنها رفعت کلام خود را به یکباره تا سطح درک و دستگاه معرفتی انسانها تنزل دهند. بنابراین هِرمِس در آستانه تقابل میان انسان و خدا قرار داشت و به میانجی او تعامل و تفاهم میان انسانها و خدایان امکانپذیر میگردید. به همین دلیل، واژگان «هرمینویین» و «هرمینیا» و مشتقات آنها در زبان یونانی به معنای تفسیر در ابعاد مختلف به کارگرفته میشد: نخست، تفسیر شفاهی2 آثار هومر و سایر آثار کلاسیک. دوم، ترجمه از زبانی به زبان دیگر. سوم، تفسیر پیامهای خدایان.3 ارسطو در میان دانشمندان، نخستین کسی است که رسالهای با نام باری ارمینیاس4 با مضمون هرمنوتیکی نوشته است.5 پس از او، هرچند تأویل در حوزه متون دینی ادامه داشت، اما کاربرد اصطلاح «هرمنوتیک» معمول نبود. احتمالاً برای نخستین بار «هرمنوتیک» به مثابه یک اصطلاح فنی در زمینه تفسیر متون دینی، در غرب و از قرن هفدهم با انتشار کتابی از ی.ک. دانهایر6 با عنوان «هرمنوتیک قدسی یا روش تأویل متون مقدس» بر سرِ زبانها افتاد.7 اما همانگونه که عنوان کتاب نشان میدهد، کاربرد جدید هرمنوتیک صرفاً محدود به عمل تأویل و تفسیر متون مقدس نمیشد، بلکه بیشتر رویکرد روششناسانه داشت. هرمنوتیک، در مفهوم جدید اغلب به دانش تفسیر متون رازآلود، به ویژه کتب مقدس اختصاص داشت و به دنبال آن بود که معیارها و قواعدی را برای تأویل و تفسیر صحیح آموزهها، تعالیم و متون مقدس پیدا کند. بدین ترتیب، کار هرمنوتیکی هم به عمل راززدایی و «فهمپذیرسازی» آموزهها، تعالیم و گفتار خدایان اطلاق میشد و هم شامل تلاشهایی میشد که در جستجوی قواعدِ درست تفسیر بودند. تا اینکه سرانجام در آغاز قرن نوزدهم، فردریک شلایرماخر8 با این گفتار معروف که «آنچه که بچهها برای سردرآوردن از معنای یک کلمه جدید و ناشناخته انجام میدهند، هرمنوتیک گفته میشود»،9 تحول جدیدی در عرصه مطالعات هرمنوتیک ایجاد کرد و هرمنوتیک را به مثابه علم «مطالعه فهم، به ویژه وظیفه فهم متون» بسط داد.10 در این معنا، دامنه علمِ هرمنوتیک به مراتب فراختر شد که نه تنها به کشف معنای مکنون متون میپرداخت و قواعدی را برای تفسیر درست متون مقدس پیدا میکرد، بلکه ساختار و کارکرد «هنر فهمیدن» را نیز موضوع مطالعه خویش قرار داده بود.11 پس از شلایر ماخر ویلهلم دیلتای12 هرمنوتیک را به مثابه دانش بنیادینی مطرح ساخت که میتواند در برابر رویکردهای اثباتی و تجربهگرایانه مبنای علوم انسانی قرار گیرد.13 دیلتای به گفته ریکور، نظریهپرداز پیوند هرمنوتیک با تاریخ است14 و سعی کرد تبیین طبیعت و فهمِ تاریخی را با توسل به روانشناسی از همدیگر جدا نماید.15 دیلتای مشخصه بارز فهم را در روانشناسی جستوجو کرد و معتقد بود که پدیدههای طبیعی از بنیاد با پدیدههای انسانی تفاوت دارد؛ زیرا در دانش انسانی همواره «نوعی قابلیت نخستین برای جایگزین کردن آدمی در زندگی روانی دیگران» وجود دارد. اما دانش طبیعی این خصلت را ندارد.16 انتقاد دیلتای بر رویکرد اثباتی این بود که رویکرد اثباتی تفاوت مراتب شیء طبیعی و روح را نادیده میگیرد و بدینسان، پدیدههای معنادار و چند لایه را شیءواره کرده و چونان پدیدههای طبیعی مورد مطالعه قرار میدهد. در حالی که، در علوم انسانی این امکان وجود دارد که انسان از طریق فهم همدلانه، فهم و ادراک خود را به ذهنیت روانی شخص مورد مطالعه منتقل کند و با یک دریافت باطنی و شهودی، رفتار او را مورد مطالعه قرار دهد. با این همه، دیلتای و شلایر ماخر با رویکرد معرفتشناختی به سراغ هرمنوتیک رفتند. در حالی که مارتین هایدِگر17و گادامر، این رویکرد را کاملاً تغییرداده و به جای آن، جهتگیری هرمنوتیک را به سمت امر هستیشناختی تغییردادند. پرسش اساسی هایدِگر و گادامر این بودکه «وجه وجودی آن موجودی که فقط به واسطه فهم وجود دارد، چیست؟»18 «علم هرمنوتیک» در این زمینه از بحث هایدگر، نه به علم یا قواعد تأویل متن اشاره دارد و نه به روششناسی برای علوم انسانی، بلکه به توضیح پدیدارشناختی او از وجود داشتن خودِ انسان اشاره میکند. تحلیل هایدگر به این نکته اشاره دارد که، «فهم» و «تأویل» جهات بنیادی هستی انساناند.19 اما گادامر، رویکرد هستیشناسانه هایدگر را ادامه میدهد و «تاریخمندی» و «زبان مندی» فهم را آشکار میکند. در دیدگاه گادامر، چنانکه خواهیم دید، «علم هرمنوتیک غرق در پرسشهای کاملاً فلسفی از نسبت داشتن زبان با هستی، فهم، تاریخ و وجود واقعیت میشود»

دانلود پروژه مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالشهای فلسفی اسلامیس
سه شنبه 95/3/11 5:5 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالشهای فلسفی اسلامیسازی علوم انسانی در word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالشهای فلسفی اسلامیسازی علوم انسانی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالشهای فلسفی اسلامیسازی علوم انسانی در word
چکیده
مقدمه
محور اول: شرایط علمشناختی امکان علم دینی
1 ناموجه بودن تمایز روشی علوم
2 امکان ورود معرفتی پیشفرضها به عرصه علم
3 امکان بحث معرفتی درباره ارزشها
محور دوم: شرایط دینشناختی امکان علم دینی
1 معرفتزا بودن گزارههای متون دینی
2 تداخل قلمروی دین با قلمروی علم
3 امکان دینی قلمداد کردن پارهای از دستاوردهای معرفت بشری
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالشهای فلسفی اسلامیسازی علوم انسانی در word
ابنسینا، حسین بن عبدالله، برهان من کتاب الشفاء، تصحیح ابراهیم مذکور، قاهره، بینا، 1977
امام خمینی(ره)، 1377، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1384
آیر. آلفرد ج، زبان، حقیقت، منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، دانشگاه صنعتی شریف، بیتا
باقری، خسرو، «علم دینی، امکان، ماهیت و ضرورت»، مجموعه مقالات کنفرانس توسعه دانش و فناوری در ایران، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. ج 1، ص94 ـ 71، 1386
باقری، خسرو، هویت علم دینی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1382
بستان، حسین و همکاران، گامی به سوی علم دینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384
پارسانیا، حمید، علم و فلسفه، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1383
پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، درآمدی بر فلسفه دین، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، 1376
جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آیینه معرفت، قم، نشر فرهنگی رجاء، 1372
جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، اسراء، 1386
چالمرز، آلن ف، چیستی علم، ترجمه سعید زیباکلام، تهران، سمت، 1378
خراسانی، [آخوند] محمدکاظم، کفایه الاصول، تحقیق و تعلیق عباسعلی زارعی سبزواری، قم،موسسه النشر الاسلامی، 1384
زیباکلام، سعید، معرفتشناسی اجتماعی، طرح و نقد مکتب ادینبورا، تهران، سمت، 1384
سروش، عبدالکریم، بسط تجربه نبوی، تهران، صراط، 1385
ـــــ ، تفرج صنع، گفتارهایی در اخلاق و صنعت و علم انسانی، تهران، سروش، 1370
ـــــ ، درسهایی در فلسفه علم الاجتماع، تهران، نی، 1376
ـــــ ، علم چیست؟ فلسفه چیست؟، تهران، صراط، 1375
ـــــ ، فربهتر از ایدئولوژی، تهران، صراط، 1382
ـــــ ، قبض و بسط تئوریک شریعت، تهران، صراط، 1373
سوزنچی، حسین، «جایگاه «روش» در علم، تاملی انتقادی در باب ماهیت علم در فرهنگ جدید»، راهبرد فرهنگ، ش4، زمستان1387
ـــــ ، علم دینی، «دیدگاهی در باب نحوه تعامل علم و دین»، راهبرد فرهنگ، ش7، پاییز 1388
ـــــ ، معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1389
طباطبایی، سیدجواد، «سیطره سیاستزدگی بر علم سیاست» مهرنامه، ش4، اردیبهشت 89، ص69-73
طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1422، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1389
کانت، ایمانوئل، تمهیدات، مقدمهای بر هر مابعدالطبیعه آینده که به عنوان یک علم عرضه شود، ترجمه غلامعلی حدادعادل، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1367
گیلیس، دانالد، فلسفه علم در قرن بیستم، ترجمه حسن میانداری، تهران، سمت و کتاب طه، 1381
مصباحیزدی، محمدتقی، تعلیقه بر نهایه الحکمه علامه طباطبایی، تهران، الزهراء(س) ، 1363
مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، تهران، صدرا، 1368
ـــــ ، آشنایی با علوم اسلامی، ج1، تهران، صدرا، 1369
ـــــ ، سیری در نهجالبلاغه، تهران، صدرا، 1354
ـــــ ، فطرت، تهران، صدرا، 1370
ـــــ ، هدف زندگی، در: تکامل اجتماعی انسان. تهران: صدرا، 1378
مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، تهران، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1410
ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، جستارهایی درباب عقلانیت و معنویت، تهران، نگاه معاصر، 1381
هاشمی، محمدمنصور، دین اندیشان متجدد، روشنفکری دینی از سروش تا ملکیان، تهران، کویر، 1386
هایدگر، مارتین، «عصر تصویر جهان»، ترجمه یوسف اباذری، ارغنون، ش 11 و 12، پاییز و زمستان 1375
Carnap, R, “The Elimination of Metaphysics through Logical Analysis of Language”, In A. J. Ayer (ed.) Logical Positivism, Free Press, pp 60 ـ 81, 1959
Shand, John, Philosophy and Philosophers, London: University College London,
چکیده
از آنجا که برخی از مبانی حاکم بر علوم جدید با مبانی معرفتی اسلامی تعارض دارد، ورود علوم جدید، به ویژه علوم انسانی به کشور ما، از ابتدا چالشهایی را به همراه آورد.. عدهای راهکار را در تولید «علم دینی» معرفی کردند. از این رو، مهمترین سؤال این است که «علم دینی» به چه معنا و تحت چه شرایطی ممکن است؟
مبانی معرفتی امکان علم دینی، به دو دسته مبانی علمشناختی و مبانی دینشناختی تقسیم میشود. در محور اول، سه چالش وجود دارد: یکی، اینکه هویت علم و معرفت در گروی بهرهمندی از روش تجربی قرار گرفته است. دوم، اینکه ارزشها کاملاً خارج از حوزه علم و معرفت دانسته شده و سوم، اینکه هرگونه ورود معرفتی پیشفرضها به عرصه علم نفی شده است. در محور دوم، مهمترین چالش، تبیین معرفتزا بودن گزارههای موجود در متون دینی است. با پذیرش این امر، قلمروی دین با علم تداخل جدی دارد. از اینرو، علم دینی نهتنها ممکن است، بلکه اساساً علم نمیتواند به گزارههای دینی بیاعتنا باشد. از اینرو، مفهوم «علم دینی»، نه از حیث «علم» بودن و نه از حیث «دینی» بودن به هیچ تناقض و نابسامانیای مبتلا نمیباشد.
کلیدواژهها: علم، دین، علم دینی، اسلامی شدن دانشگاه، علوم انسانی و سکولاریسم.
مقدمه
از آنجا که برخی از مبانی معرفتی و ارزشهای حاکم بر علوم جدید تفاوتهای اساسی با مبانی معرفتی و ارزشهای اسلامی داشته، ورود علوم جدید به کشور ما از همان ابتدا چالشهایی را به همراه آورد و این مسئل، به ویژه در حوزه علوم انسانی مشهودتر بود. مسئله اصلی، ناهمخوانی بسیاری از بحثها، رویکردها، مبانی و ارزشهای حاکم بر این علوم با معارف و دغدغههای اسلامی رایج در جامعه ما بود و همین دغدغهها چند سالی است در قالب بحثی با عنوان «علم دینی»، خود را عرضه کرده است. اما از همان ابتدا این بحث با چالشهایی روبهرو شد، از جمله: «مگر علم، دینی و غیر دینی دارد؟ علم، علم است و علم دینی به هیچ معنای قابل قبولی امکان ندارد». بدین ترتیب، به نظر میرسد اولین و مهمترین گام در بحث علم دینی آن است که: «علم دینی» به کدام معنا و تحت چه شرایطی ممکن است؟
بحث از امکان علم دینی فقط یک رویکرد دفاعی در برابر شبهات و مخالفتها نیست، بلکه از جهت دیگری نیز اهمیت دارد. اگر به قاعده «تلازم حد و برهان» توجه کنیم،1 برهان ما بر اثبات امکان علم دینی، در تعیین مراد از علم دینی نیز بسیار مؤثر خواهد بود، به ویژه با توجه به معانی مختلفی که از این مطلب اراده میشود، نه تنها محصولات کاملاً متفاوتی به عنوان علم دینی پدید خواهد آمد، بلکه بر اساس هر معنا، برنامهریزیهای علمی نیز سمت وسوی خاصی پیدا میکند
جهت سومی که ضرورت این بحث را نشان میدهد، این است که سیطره علوم مدرن بر فضای رسمی اغلب مراکز علمی کشور، درک و تلقی خاصی از مفهوم علم را با خود به همراه داشته که این تلقی ناخودآگاه بسیاری از بحثها را به بیراهه میبرد. این تلقی که میتوان آن را تلقی پوزیتیویستی (یا حداکثر، تلقی پوپری) از علم نام نهاد، عمدتاً در آرای کانت، فیلسوف آلمانی، ریشه دارد. بر اساس این تلقی، علم دینی و اسلامیسازی علوم انسانی هیچ معنای موجهی ندارد و هدف از آن فقط «تسویه حساب سیاسی با دانش و دانشگاه»2 است. اما اشکالهای حاصل از این تلقی، صرفاً به همین مخالفتها ختم نمیشود، بلکه این تلقی بهقدری شدید و تأثیرگذار بوده است که حتی بسیاری از مدعیان علم دینی که حتی در آثار خود تلقی پوزیتیویستی را مانعی جدی بر مسیر تحقق علم دینی قلمداد کردهاند،3 دیدگاههایی مطرح نمودهاند که ناخودآگاه بر اساس مبانی معرفتشناختی همین تلقی، شکل گرفته و از اینرو، بسیاری از اشکالهای وارد بر این تلقی بر این دیدگاهها نیز وارد است.4 تا زمانی که بحث از «امکان علم دینی» که مستلزم کاوشی جدی در مبانی فلسفی و معرفتشناختی علم است به سرانجام نرسد، معنای دقیق و عمیقی از اسلامیسازی علوم انسانی نیز در کار نخواهد بود و به تبع، با لغزشهای متعددی روبهرو خواهیم شد و فضای عمومی جامعه، این لغزشها، سطحینگریها و تعصبورزیها را در باب علم، مصادیقی از علم دینی خواهد پنداشت
با توجه به اینکه تعبیر «علم دینی» ترکیبی از دو واژه «علم» و «دین» است، طبیعتاً مبانی معرفتی بحث را میتوان به دو دسته مبانی علمشناختی و مبانی دینشناختی تقسیم کرد، از اینرو، بحث در دو محور مییابد
محور اول: شرایط علمشناختی امکان علم دینی
مقصود از «علم» در بحث حاضر، «رشته علمی» (discipline) و به تعبیر دقیقتر، مجموعه گزارههای منسجمی است که وحدت خاصی با یکدیگر پیدا کرده و حوزه دانش خاصی را پدید آوردهاند. تحولات معرفتی پس از رنسانس در غرب، تلقی خاصی را از علم شکل داده که پوزیتیویسم، ثمره طبیعی آن بوده است. چنانکه گفته شد این تلقی مهمترین مانع معرفتی پذیرش امکان علم دینی است. اهم ابعاد این تحول آن بوده است که: 1 هویت علم و معرفت در گروی بهرهمندی از روش تجربی قرار گرفته؛ 2 ارزشها کاملاً خارج از حوزه علم و معرفت دانسته شده است. این دو مطلب که مشخصاً با ظهور کانت در فلسفه غرب مستقر گردید، بهتدریج زمینه پیدایش مطلب سومی را پدید آورد و آن؛ 3 نفی هرگونه ورود معرفتی پیشفرضها به عرصه علم است؛ یعنی اگرچه پساپوزیتیویستها با نشان دادن حضور پیشفرضها در هر دانشی از دانشهای مدرن، محال بودن سودای خام پوزیتیویستها را در باب علم تجربی (که طرفدار خالصکردن علم از هرگونه گزاره غیر تجربی بودند) نشان دادند، اما از آنجا که همچنان در پس ذهن خویش، شناخت عینی و واقعی را منحصر در معرفت تجربی میدانستند، عملاً ماهیت این پیشفرضها را نیز همواره غیر معرفتزا قلمداد کرده و با نفی معرفتزایی تجربه از سویی، و نفی هر گونه امکان بحث معرفتی در باب پیشفرضها از سوی دیگر، عملاً در بنبست شکاکیت گرفتار آمدند، در حالی که این بنبست چارهپذیر است. در قسمت اول مقاله حاضر، تلاش میشود با تبیین محل اشکال در هر یک از این سه مطلب، مبنای علمشناختی قابل دفاعی برای علمدینی مطرح شود
1 ناموجه بودن تمایز روشی علوم

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]