سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود پروژه مقاله بازار بورس در word

دوشنبه 95/3/3 4:14 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله بازار بورس در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله بازار بورس در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله بازار بورس در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله بازار بورس در word :

بازار بورس
تاریخچه بورس
سرمایه گذاران و تجار، از دیرباز تلاش مى کرده اند تا ضمن کاستن از ابعاد خطر و زیان سرمایه گذارى، زمان بازده آن را نیز هرچه کوتاهر نمایند. آنها در پى ساز و کارى بودند تا ضرر و خسارت هاى احتمالى را با شرکاى فرضى تقسیم کنند. تأسیس شرکت سهامى، پاسخى به این ضرورت بود. این فرمول، نخستین بار در 1553 در کشور روسیه تزارى عملى شد وسپس کمپانى هندشرقى که در سال 1602 تشکیل شد فرم تکامل یافته تر شرکت سهامى را عرضه کرد. تشکیل شرکت سهامى، مقدمه اى براى تأسیس «بورس» بود.

واژه «بورس» از نام خانوادگى شخصى به نام «واندربورس» اخذ شد که در اوایل قرن پانزدهم میلادى در شهر «بروژ» (Bruges) بلژیک مى زیست و صرافان شهر در مقابل خانه او گرد مى آمدند تا به داد و ستد پول و اوراق بهادار بپردازند.
تشکیل اولین بورس اوراق بهادار در جهان، به سال 1460 بازمى گردد. در این سال، در شهر «آنورس» (Anvers) بلژیک، اولین بازار متشکل سرمایه به وجود آمد. سپس بورس «آمستردام» در اوایل قرن هفدهم در هلند تشکیل شد و شرکت استعمارى هندشرقى سهام خود را در آن عرضه کرد. بورس آمستردام، امروز نیز یکى از مهمترین بورسهاى جهان محسوب مى شود. سپس بورس لندن در سال 1801 شکل گرفت که به دنبال آن، بورس نیویورک در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد. در حال حاضر، بورس نیویورک، بزرگترین بازار سرمایه جهان محسوب مى شود. اکنون اغلب کشورها داراى تشکیلات بورس مى باشند و فدراسیون بین المللى بورس، به عنوان یک سازمان هماهنگ کننده، به همکارى و شریک مساعى میان بورس ها کمک مى کند (1).
سیاستهاى جدید اعتبارى و مالى ازیکسو و گشایش بازارهاى سرمایه در جهان، تعمیق فرآیند جهانى شدن و انقلاب اطلاعات ازسوى دیگر، موجب شده است که موضوع «بورس» و «سهام» در جهان امروز، ازصورت تئورى مندرج در کتابهاى درسى خارج و همچون پدیده اى مؤثر در زندگى روزمره افراد، خود را نشان دهد. خرید و فروش سهام بنگاههاى دولتى و غیردولتى در بورس هر کشور نشانه حرکت پول و سرمایه در جایگاه واقعى خویش است. هرچه این حرکت در کشورى، پویاتر و قدرتمندتر باشد، اقتصاد آن کشور پررونق تر و شکوفاتر خواهدبود. در واقع «بورس» مسیر تلاقى سرمایه هاى مردمى است، لذا لازم است صاحبان کسب و کار و پس انداز، شناختى هرچند گذرا از سازو کارهاى بورس و نحوه عملکرد آن داشته باشند.
بورس چیست؟
در اقتصاد آزاد، هر کالا، اعم از میوه جات، خانه، عتیقه جات و… داراى بازارى است که بهاى کالا در آن، براساس عرضه و تقاضا تعیین مى شود. بورس نیز یک بازار پیچیده است

که کالاى مبادله شده در آن، «سهام» و «اوراق بهادار» مى باشد. این بازار نیز تابع عرضه و تقاضا است و در آن، خرید و فروش سهام یا اوراق قرضه دولتى و مؤسسات معتبرخصوصى، تحت ضوابط و مقرراتى خاص انجام مى شود. وقتى در بورس، تقاضا از عرضه پیشى بگیرد (یعنى خریدار بیش از فروشنده باشد) قیمت سهام افزایش مى یابد و بالعکس. به همین دلی

ل است که بورس را «میزان الحراره اقتصاد» (barometer of economy) نامیده اند .هرچه اقتصاد سالم تر و چشم انداز آن امیدوارکننده تر باشد، تمایل به مشارکت در فعالیت هاى اقتصادى نیز بیشتر مى شود و بورس رونق مى گیرد. اما، قبل از اینکه بازارى وجود داشته باشدباید «کالا» تولید شود. به طریق اولى، سهام و اوراق بهادار نیز باید قبل از عرضه به بورس، منتشر شوند. به این ترتیب، وظیفه مهم بورس، تدارک سرمایه براى دولت، بخش خصوصى و صنعت است که در قالب جمع آورى پس اندازها و نقدینگى بخش خصوصى به منظور تأمین مالى پروژه هاى سرمایه گذارى بلندمدت صورت مى گیرد. ازسوى دیگر، بورس، مرجع رسمى و مطمئنى است که دارندگان پس اندازهاى راکد مى توانند محل نسبتاً مطمئن سرمایه گذارى را جست وجو و وجوه مازاد خود را براى سرمایه گذارى در شرکتها به کار انداخته و یا با خرید اوراق قرضه

، ازسود معین و تضمین شده برخوردار گردند. اما، پس از انتشار سهام و فروش اولیه آن، نهاد منتشره کننده، دیگر هیچ کنترلى برتحولات بعدى بازار سهام ندارد و از معاملات بعدى میان خریدار و فروشنده هیچگونه سودى نمى برد.
به طور خلاصه مى توان گفت: بورس سهام یا بازار سرمایه، به محلى اطلاق مى شود که در آن، «سرمایه» به صورت «سهم» یا «اوراق بهادار» عرضه مى شود .
«بورس سهام» عملکرد دوگانه اى را در ساختار اقتصاد آزاد ایفا

 

مى کند: ک

مک به افزایش سرمایه دولت و بخش خصوصى ازیک سو و ایجاد بازار ثانویه براى برخورد و ملاقات سرمایه داران بالفعل و بالقوه ازسوى دیگر.
«بورس» قبل و بعد از انقلاب اطلاعات
باید بین سرمایه گذارى برروى مستغلات، تجهیزات، خانه و بیمارستان ازیکسو و سرمایه گذارى اسنادى (portfolio investment) ازسوى دیگر، تفاوت قائل شد. این تقسیم، نشان دهنده ارزش یا ترجیح بیشتر یک نوع سرمایه گذارى نسبت به انواع دیگر نیست، بلکه فقط به منظور سهولت در مباحث اقتصادى مطرح مى شود.
در کشورهاى پیشرفته سرمایه دارى، بخش اعظم سرمایه گذاریها، به صورت «اوراق بهادار» است. «پس انداز» به ناچار به سرمایه گذارى منجر مى شود. حتى افرادى که فقط به انباشتن پول در حساب بانکى خود خوگرفته اند هم به طور غیرمستقیم در فعالیتهاى سرمایه گذارى بانکها مشارکت مى کنند. «بورس» ابزار بسیج پس اندازهاى راکد مانده است.
«بورس» از همان بدو پیدایش، ازسوى بخش خصوصى اداره و تأمین مالى مى شده است. اعضاى بورس را سرمایه داران بخش خصوصى تشکیل مى دهند که این نهادرا از طریق «شوراى اعضا» اداره کنند. علاوه بر مقررات مندرج در اساسنامه بورس، شرکت کنندگان در این بازار، از برخى قوانین نانوشته عرفى نیز تبعیت مى کنند که مهمترین آنها Dictum meum pactum است که به معنى «حرف و عمل مردیکى است» مى باشد. ممکن است، این یک اصل اخلاقى رمانتیک به نظر برسد، اما اساس بازار بورس در ممالک توسعه یافته جهان برآن قراردارد.
دلالان بورس (stockbrokers) فقط به نمایندگى ازسوى مؤسسات بزرگ مالى به خرید و فروش سهام مى پردازند و این کار را از کانال کارگزاران بورس (Stockjobbers) و براساس دستورالعمل مشتریان خود انجام مى دهند.اغلب شرکتهاى حق العمل کارى

بورس، در کنار انجام سفارشات مشتریان، خود نیز رأساً به تجارت و کسب و کار بزرگ اقتصادى مشغولند. دلالان بابت خدماتى که ارائه مى دهند حق الزحمه دریافت مى کنند که مقدار آن به نوع معامله بستگى دارد، اما حداقل مبلغ دریافتى، توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تعیین مى گردد و هیچ دلالى حق ندارد کمتر از این مبلغ از مشتریان خود دریافت کند، اما دستمزد دلالان، داراى سقف حداکثر نیست. به طور کلى حق الزحمه دلالان بورس نیز خود تابعى از عرضه و تقاضا است.
ازسوى دیگر، کارگزاران بورس نیز اجازه ندارند مستقیماً با سرمایه گذاران تماس بگیرند و باید این کار را از کانال دلالان بورس انجام دهند. تفاوت کار دلالان و کارگزاران بورس را مى توان به خرده فروشى (retailer) و «عمده فروشى» (Wholesaler) تشبیه کرد. کارگزاران، نسبتاً مستقل عمل مى کنند و درآمد آنها از محل تفاوت قیمت خرید و فروش سهام تأمدتى آنها را به قیمت گران تر بفروشند.
پس از اعلام موافقت هیأت پذیرش بورس با درخواست پذیرش یک شرکت، سهام آن شرکت به کمیته قیمت گذارى سهام ارجاع مى شود تا قیمت اولیه سهام براساس وضعیت مالى و سودآورى شرکت در سه سال گذشته و عملکرد سال جارى آن تا تاریخ پذیرش، تعیین گردد.
براین اساس، سهام هر شرکت داراى سه ارزش است : ارزش اسمى (ارزش به ثبت رسیده در اوراق سهام)، ارزش دفترى (که هیأت پذیرش آن را براساس سرمایه ثبت شده، اندوخته قانونى، اندوخته احتیاطى و حساب سود و زیان مندرج در ترازنامه شرکت تعیین مى کند) و ارزش روز (که ارزش معاملاتى سهام است و براساس عرضه و تقاضا تعیین مى شود)، اما با گسترش انقلاب اطلاعات، توسعه سریع تکنولوژیهاى ارتباطى، تعمیق فرآیند جهانى شدن و بین المللى شدن روزافزون بازارهاى سرمایه، این سیستم سنتى دیگر، پاسخگوى نیازهاى اقتصادى جهان امروز نیست. از اوایل دهه ،1980 بورس هاى عمده دنیا (بورس لندن، نیویورک،

توکیو و…) با درک این نیاز، اصلاحاتى را دراساسنامه بورس اعمال کردند که اوج آن، «اصلاحات سال 1986 بورس لندن بود که به «انفجار بزرگ» (BigBang) معروف گشت. مهمترین بخش این اصلاحات، حذف سقف حداقل دریافتى ازسوى شرکتهاى کارگزار بابت ارائه خدمات به مشتریان، تغییر در نقش و جایگاه دلالان و کارگزاران بورس و صدور مجوز براى حضور بنگاههاى اقتصادى خارجى و شرکتهاى بین المللى حق العمل کارى در بورس مى باشد.
پس از انفجار بزرگ، جاى کمیسیون ثابت ارزشگذارى را نرخ هاى توافق

ى میان خریدار و فروشنده گرفت و به شرکتهاى خارجى نیز اجازه عضویت در سازمان بورس داده شد. پس از این اصلاحات، دو تغییر بزرگ دیگر نیز صورت گرفت. یک سیستم معاملاتى جدید و کامل جایگزین سیستم قدیمى شد و قانون «خدمات مالى» در اغلب کشورهاى توسعه یافته به نحوى اصلاح شد که علاوه بر فعالیتهاى بورس، تمامى بخش هاى صنعت، خدمات و مالى را نیز شامل شد.

پس از این اصلاحات، شرکت هاى عضو بورس، رأساً نقش دلال و کارگزار بورس را ایفا مى کنند. حذف کمیسیون ثابت و ظهور نقش آفرینى دوگانه ازسوى اعضا (خریدار و فروشنده) ، برحق العمل دریافتى نیز تأثیر گذاشت. اکنون نرخ کمیسیون دریافتى، براساس نوع و ارزش سهام معامله شده تعیین مى شود. ارزش سهام مورد معامله و ماهیت خدمات عرضه شده ازسوى شرکت، تعیین کننده مقدار کمیسیون دریافتى است. اعمال حق العمل هاى توافقى، موجب گردید که نرخ آن از یک شرکت به شرکت دیگر (و یا حتى در داخل یک شرکت) بسیار متفاوت باشد.
در سیستم قدیمى بورس، دلال مجبور بود دستورات مشترى را براى خرید و فروش سهام، موبه مو اجرا کند و براى این منظور باید مدام در راهروهاى بورس رفت و آمد کند تا کارگزار «مناسب» را پیدا کند. پس از انجام شدن معامله نیز لازم بود در آخر همان روزکارى، جریان امر به بورس گزارش شود، اما پس از انفجار بزرگ، این سیستم با به کارگیرى نرم افزارهاى دیجیتالى متحول و تا حدزیادى خودکار شد. سیستم نمایشگر خودکار بورس، هرلحظه فهرست کاملى از سهام عرضه شده به بورس، بهاى آن و معاملات صورت گرفته برروى سهام را به نمایش مى گذارد.
باتوجه به طیف گسترده سهام عرضه شده در بورس و دامنه گسترده داد و ستد آنها، طبقه بندیهاى مختلفى از سهام ارائه مى شود. معیار اصلى در این طبقه بندى ها، ح

جم گردش سهام و تعداد بازارسازان آن است. به طور کلى در بورسهاى عمده

جهان مانند بورس لندن، سهام به چهارمقوله D, d,b,a (آلفا، بتا، گاما، دلتا) تقسیم مى شوند. سهام آلفا، با آنکه از نظر تعداد، بخش کوچکى از سهام عرضه شده در بورس را مشمول مى شود، اما از نظر ارزش، بیش از نیمى از ارزش کل سهام بورس را دارد. سهام رده هاى بعدى به لحاظ حجم و ارزش اهمیت کمترى دارند و سهامى که در رده هاى گاما و دلتا قرارمى گیرند، سهام «غیرفعال» تلقى مى شوند.
تمامى معاملات بورس، در ساعات کار ادارى انجام مى شود، اما بازارسازان، بعد از پایان ساعات کار بورس نیز مى توانند همچنان به فعالیت ادامه دهند و معاملاتى که در این ساعات انجام مى شود در کارنامه روز بعد بورس به ثبت مى رسد. هر معامله اى که در ساعات کار ادارى بورس انجام مى شود، باید ظرف 5دقیقه به بورس گزارش شود. معاملاتى نیز که پس از پایان ساعات کار ادارى انجام مى شوند باید در ابتداى شروع ساعات کار روز بعد گزارش شوند. هرگونه معامله برروى سهام گروه آلفا، بلافاصله برروى نمایشگر ظاهر مى شود. ارتباطات الکترونیکى، موجب شده است که بازارسازان دیگر مجبور نباشند در راهروهاى بورس حضور فیزیکى داشته باشند و در طبقات بورس پرسه بزنند. آنها مى توانند از مسافتى دور نیز معاملات بورس را پیگیرى کرده و در آن شرکت کنند. هر سهم عرضه شده به بورس، دو قیمت دارد: قیمت خرید و قیمت فروش. مثلاً اگر نمودار یک سهم به صورت
90Pـ 88P باشد به معنى فروش آن به بهاى 88 و خرید آن به بهاى 90است. «قیمت متوسط» که میان این دو رقم قرار دارد (89P) رقمى است که معمولاً در ادبیات اقتصادى ب

ه آن استناد مى شود و مبناى سرمایه گذارى ها قرار مى گیرد. انجام دادن معامله در بورس، علاوه برکمیسیون پرداختى به دلال ها، مستلزم پرداخت هزینه هاى دیگرى است که دریافت هزینه تمبر ازسوى دولت، هزینه بیمه و نقل و انتقال، و مالیات بر ارزش افزوده (value-added tax) از جمله آنها است.
«بورس» در ایرانمایه دارى جهانى، بورس ایران، به عنوان یکى از ابزارهاى سرمایه دارى متولد شد. فکر اصلى ایجاد بورس اوراق بهادار ایران به سال 1315 بازمى گردد، اما بورس تهران، عملاً در سال 1346 با ورود سهام بانک صنعت و معدن و شرکت نفت پارس فعالیت خود را آغاز کرد.
فعالیت بورس تهران از آن زمان تاکنون به سه دوره تقسیم مى شود:
1)از آغاز تا سال 1357
2) از 1357 تا 1368 (دوره فترت)
3) از 1368 تاکنون (دوران رونق)
در دوره اول، با تصویب برنامه گسترش مالکیت واحدهاى تولیدى که به موجب آن مؤسسات دولتى و خصوصى موظف شدند99 /49درصد سهام خود را به مردم عرضه کنند، بورس تاحدى رونق گرفت، اما مجموع معاملات بورس تهران در پایان این دوره یعنى در آستانه انقلاب بهمن 1357 از 45میلیارد ریال تجاوز نکرد.
وقوع انقلاب 1357 و در پى آن، ادغام بانکها و کاهش تعداد آنها از 36 بانک به 9 بانک (6بانک تجارى و 3بانک تخصصى) و نیز تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران و تش

کیل سازمان صنایع ملى ایران و در مجموع سهام 24بانک، 2شرکت بیمه و 31شرکت تولیدى و صنعتى را از بورس حذف کرد و 57 واحد از 105 واحد باقى مانده در بورس نیز در عمل کنار گذاشته شدند. شروع و ادامه جنگ ایران و عراق نیز مزید برعلت شد. و مجموع این عوامل بورس را دچار فترت کرد.

با پذیرش قطعنامه 598 و پایان گرفتن جنگ، برنامه بازسازى و نوسازى صنایع آغاز شد. تنظیم برنامه پنج ساله توسعه اقتصادى و تصویب برنامه اصلاح ساختار اقتصادى ، موجب تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران شد که (اگرچه با اوج و حضیض هایى) همچنان تا امروز ادامه دارد. بورس ایران، داراى ارگانهاى مهمى است که «هیأت پذیرش» ، «شوراى بورس»، سازمان کارگزاران و هیأت داورى از آن جمله است. شاید مهمترین این ارگانها، «سازمان کارگزاران بورس» باشد. شغل کارگزاران بورس، داد وستد اوراق بهادار است و معاملات در بورس، فقط از طریق آنها انجام مى شود. این کارگزاران ، در سازمانى به نام «سازمان کارگزاران بورس» گردآمده و از طریق آن «هیأت مدیره بورس» را انتخاب مى کنند.
کارگزاران به دو دسته اشخاص حقیقى و اشخاص حقوقى تقسیم مى شوند. اشخاص حقیقى، افرادى هستند که طبق مقررات کارگزاران بورس پذیرفته و استخدام مى شوند و اشخاص حقوقى به مؤسسات مالى و اعتبارى اطلاق مى شود که صلاحیتشان تأیید مى شود . این شرکت ها، وظایف کارگزارى را از طریق نمایندگان خود در بورس انجام مى دهند.
برنامه اقتصادى دولت اصلاحات که از سال 1376 تاکنون به اجرا درآمده و محور آن را حذف انحصارات، تشویق رقابت سالم، یکسان سازى نرخ ارز، هدفمند کردن یارانه ها، اصلاح سیستم قیمتها و دریک کلام، فعال کردن حیات اقتصادى ـ اجتماعى کشور را تشکیل مى دهد، ضمن اینکه موجب رونق بخشیدن به بورس اوراق بهادار شده، دست سفته بازان و بورس بازان حرفه اى را نیز تاحدودى بازگذاشته است. آنها که اکنون برنامه خصوصى سازى واحدهاى دولتى را جولانگاه اعتراض خویش قرارداده موجب شده اند که دولت نتواند به اهداف تعیین شده در برنامه پنج ساله سوم اقتصادى در زمینه خصوصى سازى واحدهاى دولتى و کاستن از ابعاد تص

دیگرى دولت نائل شود.
بورس تهران اکنون با یک محدودیت بزرگ دیگر نیز روبرو است، محدودیتى که فقط اوراق بهادار و سهام در این بورس به معامله راه مى یابند و از طرف مؤسسات ایرانى صادرشده و مورد قبول هیأت پذیرش بورس قرارگرفته باشد. بدین ترتیب، شرکتهاى خارجى نمى توانند در عرصه خرید، فروش و یا کارگزارى سهام در بورس ایران حضور یابند. این در حالى است که در بط به شرکتهاى داخلى، سهام شرکتهاى بین المللى و خارجى و نیز اوراق قرضه دولتهاى خارجى هم معامله مى شود. این محدودیت باید دیر یا زود برطرف شود تا بورس ایران به رونقى، دستکم همپاى دیگر بورس هاى منطقه نائل شود.
شرکتهای فعال در بورس
شرکتهای پذیرفته شده و شرکتهای فعال در بورس به دو دسته تقسیم می شوند.
1 – شرکت های تولیدی
2 – شرکت های سرمایه گذاری شرکت های تولیدی معمولا به تولید کالای خاصی مبادرت می ورزند و در گروه صنایع فعال در بورس قرار می گیرند ودر سازمان بورس بانام شرکت و کد خاص خود ، مشخص می شوند .
اما شرکتهای سرمایه گذاری شرکت هایی هستند که به عنوان واسطه های مالی فعالیت میکنند.
که این گونه شرکت ها یا فعالیت تولیدی ندارند ویا فعالیت آنها به گونه ای است که با کمک های مالی از طریق خرید سهام شرکت های تولیدی و صنعتی و یا مجموعه ای از آنها به تولید و سرمایه گذاری این شرکت ها مبادرت می نمایند که بر این اساس در حال حاضر شرکت های سرمایه گذاری فعال در بورس 19 شرکت است و شرکت های تولیدی 298 شرکت می باشند .
همچنین اکنون زمینه های لازم برای حضور شرکت های خدماتی نیز در بورس فراهم شده است .

برنامه های سازمان بورس اوراق بهادار
طی سال های اخیر ، ودر پی زدودن بسیاری از کاستی ها ، بورس اوراق بهادار تهران

با آغاز دهه چهارم فعالیت ، دور تازه ای از حیات تاریخی خود را نیز آغاز کرد .
از این دیدگاه ، حتی با در نظر گرفتن نقش عوامل بیرونی رونق چشمگیر و روند رو به رشد فعالیت ها و نما گرهای عملکرد بورس در طی دو سال اخیر بیش از هر چیز بازتاب کوشش ها و نتیجه فعالیت هایی بوده که طی سال های اخیر با هدف ساماندهی بازار سرمایه و به طر

یق اولی بورس اوراق بهادار انجام شده است.
راه اندازی بورس های منطقه ای
گسترش پوشش جغرافیایی بازار سرمایه ایران در چار چوب ایجاد بورس های منطقه ای و سایر مراکز خدماتی مربوط به دادو ستد اوراق بهادار با هدف افزایش انگیزه برای پس انداز و سرمایه گذاری ، افزایش انگیزه برای تولید از طریق بهبود ساز و کار تخصیص منابع ، جلو گیری از فرار سرمایه ، تشویق فرهنگ سهامدارای وفراهم آوردن امکان داد وستد گسترده سهام شرکت های کوچک و متوسط فعال در بخش های مختلف کشور از برنامه های سال 1379 بورس اوراق بهادار تهران بود .
در این زمینه انجام مطالعات امکان سنجی ، تعیین اولویت مناطق و طراحی ساز و کار اجرایی تالارداد و ستد بورس اوراق بهادار تهران در پنج منطقه کشور انجام شد و مناطق مربوط به اولویت یکم و دوم به مرکزیت مشهد و تبریز ساخته شدند .
از بیست و یکم خرداد ماه سال جاری بورس مشهد رسما آغاز به کار کرد. در گام بعد ، مرحله اجرایی طرح ایجاد بورس های منطقه ای باراه اندازی تالار های دادو ستد در مناطق تعیین شده و بررسی مقدمات اجرایی بورس های مربوط به سایر مناطق پنج گانه انجام می شود.
بهسازی معیارهای پذیرش شرکت ها
انجام مطالعات مقدماتی در ارتباط با طراحی وراه اندازی تابلوی دوم و تالار فرعی در بورس اوراق بهادار تهران بر پایه بستر قانونی و مقدماتی با هدف متنوی سازی شرکت های قابل پذیرش در بازار دست دوم از نظر رشته فعالیت و میزان سرمایه آنها و همچنین تدوین معیارهای مربوط به نظام جدید پذیرش شرکت ها دربورس از جمله اقداماتی است که در این زمینه باید به آن اشاره شود .
از این رو ، از نیمه دوم سال جاری شاهد فعالیت تالار فرعی بورس در کنار تالار اصلی بوده ایم . تالار فرعی در محل قبلی ساختمان بورس تهران در خیابان سعدی واقع است.
ایجاد بورس کالا
برپایه اخذ مصوبه قانونی از مجلس شورای اسلامی در چارچوب ماده 95 قانون برنامه سوم تئسعه و تصویب ساختار سازمانی و ساز و کار اجرایی پیشنهادی سازمان از سوی شورا

ی بورس ، دو طرح تفصیلی مربوط به ایجاد بورس کالاهای کشاورزی و بورس فلزات اساسی در سال 1379 در دستور کار قرار گرفت که در زمینه بورس فلزات اساسی ، مطالعات

تدوین آیین نامه های مورد استفاده ، آماده سازی مقدمات اجرایی آن نیز توسط سازمان بورس اوراق بهادار انجام شده و نیز مطالعات راه اندازی بورس کالاهای کشاورزی انجام شده و اکنون در مرحله اجرایی قرار دارد .
اجرای این دو طرح به دلیل فراهم آوردن زمینه های مناسب برای ارتقای سطح کمی و کیفی نظارت پوشش ریسک نوسان های قیمتیدر بخش کشاورزی و فلزات اساسی ، شفافیت اطلاعاتی ، قدرت نقد شوندگی اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس ، شکل گیری یک مدیریت اقتصادی کار آمد در سطح بنگاه های اقتصادی و افزایش مشارکت مردم در فعالیت های اقتصادملی اهمیت اساسی دارد .
گوناگون سازی ابزارهای مالی
معرفی ابزارهای مالی جدید کاربرد پذیر در بازار سرمایه باهدف گوناگون سازی ترکیب ریسک و بازدهی و ایجاد فرصتهای متنوع سرمایه گذاری برروی اوراق بهادار یکی از اولویت های سازمان بورس اوراق بهادار است که در این زمینه می توان به انجام مطالعات پایه ای در زمینه طرح دادوستد دست دوم گواهینامه حق خرید ( تقدم ) سهام ، بکارگیری گواهی های سپرده بانکی برای تجهیز منابع پس اندازی و افزایش سطح کارایی شبکه بانکی و تدوین معیارهای پذیرش اوراق مشارکت در بورس اوراق بهادار اشاره کرد . همچنین مطالعات اولیه در ارتباط با نحوه جذب سرمایه گذاری خارجی بر روی اوراق بهادار ایران نیز در دست انجام بوده است .
انواع بازار و مشتری‌های آن

بازار واژه‌ای است که امروزه در بسیاری مجالس از آن سخن به میان می‌آید, بدون آن که در نظر گرفته شود که در حقیقت بازار چیست و چه تاثیری در تصمیمات مهم اقتصادی و اجتماعی و غیره می‌گذارد, برای مثال بسیار شنیده می شود که بازار تلفن همراه رو به رشد است, بازار فلان اتومبیل کساد است و یا بازار بورس ارزش سهام شرکت یا کارخانه‌ای پایین آمده است, اما واقعیت ین است که حتی عادت به کار بردن این کلمات و جملات نیز نیاز به اطلاعاتی در این خصوص دارد.
هر چند واژه بازار نمایانگر مفهوم و معنای خود است, اما عالمان علم اقتصاد، بازار را مکان فیزیکی که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات دور هم جمع می‌شوند, می‌دانند.
به عبارت بهتر به معنای کل خریداران (مشتریان اعم از حقیقی و حقوقی) و فروشن

دگان (شرکت‌ها و کارگاه‌های تولیدی) کالای خود را مبادله می‌کنند. بنابراین بازار اتومبیل شامل فروشندگان اتومبیل (خودروسازان) و خریداران (مشتریان و مصرف کنندگان) است.
گاه بازار صورتی بالقوه و گاه بالفعل به خود می‌گیرد که در صورت بالقوه بودن نیز بازار تابع شرایط محیط است. در وضعیت اقتصادی شکوفا و در حال رشد بازار بالقوه کاملاً متفاوت از بازار بالقوه در شرایط رکود اقتصادی است, اما در رابطه با شرکت‌ها در صورتی که گفته شود با

زار بالقوه است به معنای حد نهایی تقاضا برای محصول است.
این امر زمانی حاصل می شود که فعالیت‌های بازاریابی شرکت نسبت به رقبا افزایش یابد و به بالاترین حد خود برسد. در این صورت مدیریت بازرگانی شرکت‌ها نیروی خود را روی بهترین مناطق سرمایه‌گذاری کرده, بودجه مربوطه را به نحو مطلوب و بهینه میان این مناطق تقسیم می‌کنند.
که لازمه این امر تشخیص بازار بالقوه مناطق و میزان تقاضا برای کل صنعت در این مکان برآورد می‌شود در کشورهای پیشرفته, برای هر صنعت, سازمان‌هایی وجود دارند که سهم هر شرکت را برای هر صنعت برآورد می‌کند و شرکت‌ها باید طبق آن سهم حرکت کرده و بازار خود را نسبت به رقبا حفظ کنند یا حداقل همراه‌ آنها باشند. البته موقعیت کالا در بازار و پایگاهی که کالا در ذهن مشتریان در مقایسه با رقبا دارد, نیز در این امر تاثیر گذار است.
هر کالایی ممکن است از جهت یک یا چند صفت در بازار مشهور شود. به عنوان مثال زمانی که یک اتومبیل در ذهن مصرف کنندگان به عنوان یک خودرو محکم در نظر گرفته شود, این صفت موقعیت آن کالا را در بازار مشخص می‌کند.
بازارها هر چند به دو صورت بازار کالا, نوع کالایی که در بازار به فروش می‌رسد و بازار عوامل تولید, بر حسب تولیدکنندگان نیز می‌توانند تقسیم بندی شوند, اما به طور کلی بازارها به شکل بازار رقابت کامل, رقابت ناقص, رقابت انحصاری, بازار بین‌المللی و بازارهای چند ملیتی تقسیم بندی می‌شوند.
بازار چند قطبی:
این بازار در اغلب جوامع صنعتی، یعنی چند عرضه کننده در مقابل تعداد کثیری تقاضا کننده یا مشتری قرار گرفته‌اند. البته در بخش تولید چند فروشنده، تقاضای انبوه خریداران را به نحوی برآورده می‌کنند که اتخاذ سیاست هر یک از آنها در وضع بازار و وجود دیگر فروشندگان موثر باشد، در چنین حالتی بازار چند قطبی ایجاد می‌شود. تولیدکنندگان در این نوع بازار می‌توانند تاثیر زیادی بر قیمت بازار گذارند، اما نمی‌توانند به طور مستقل قیمت کالا را تعیین کنند.
باید عکس‌العمل رقبا را در نظر گیرند، زیرا الگوی واکنش رقبا در این حالت می‌تواند اشکال زیادی به خود گیرد. به عنوان مثال حالتی از بازار چندقطبی می‌تواند وجود داشته باشد که در بنگاه‌های اقتصادی تصمیم به توافق با یکدیگر بگیرند که وضعیتی شبیه انحصار ایجاد می‌شود. در این حالت مقدار تولید، فروش و قیمت کالا مشابه وضعیت انحصاری تعیین می‌شود.
بازار بین‌المللی:
در پنجاه سال گذشته، گسترش مبادلات کالا آن هم تا این اندازه که فاصله و مسافت فرهنگ‌ها را به چند گام تبدیل کرده، به ذهن هیچ انسانی خطور نمی‌کرد. هر چند امروز همه این کم و بیش در همه جای دنیا اتفاق افتاده است.
شعار خودکفایی، جای خود را به شعارهایی نظیر تلاش برای یافتن جایگاهی مناسب در بازار بین‌المللی داده است. با توجه به این مسائل سازمان باید به صورت و شکلی از درک کامل محیط بازار بین‌المللی برسند.
این بازار در دو دهه اخیر تغییرات شگرفی داشته است که موجبات ایجاد فرصت‌

ها و موانع بسیاری شده است. حجم مبادلات بین‌المللی در صنایع اتومبیل س

ازی، الکترونیک و غیره رشد چشمگیری داشته است. شرکت‌های چند ملیتی

علاوه بر گسترش فعالیت‌های بازار یابی خود، امکانات تولید خود رد کشورهای مختلف را افزایش داده‌اند که این گونه شرایط موجب ایجاد اقتصاد صنعتی در کشورهای جهان شده است و جهان را به سوی صنعتی شدن می‌کشاند.
برخی کشورها صادرکنندگان عمده کالاهای صنعتی و سرمایه هستند. آنها مبادلات بسیاری با هم انجام می‌دهند و واردکنندگان مواد خام و کالاهای نیمه ساخته به شمار می‌آیند. همچنین این کشورها یا واردکنندگان بازار خوبی برای کالاهای صنعتی با ارزش افزوده کم و انواع گوناگون کالاهای مصرفی‌اند. هر چند بسیاری از کشورهای دنیا در تلاش هستند که از رقبا پیشی گیرند و بازار صادرات را به دست آورند.
بازارهای چندملیتی:
شرکت‌های غول آسای چند ملیتی دست به ابداع یک سیستم کل زده‌اند. هر گاه که منع قانونی و فرهنگی برای فعالیت آنها وجود نداشته، آنها اهمیت مرزهای ملی را به حداقل رسانده‌اند و استراتژی‌های خود را بیشتر بر حسب جنبه‌های اقتصادی جهان ایجاد کرده‌اند.
این شرکت‌ها تا حدود زیادی غیر سیاسی هستند و بیشتر به منافع سهامداران خود در هر نقطه که باشند علاقه‌مندند، تا منافع یک کشور خاص، چنانچه شرکتی به فروش مواد دارویی اشتغال دارد سودآورترین روش کار این است که استراتژی خود را بیشتر بر اساس بازارهای بین‌المللی طراحی کند تا بازار خاص یک کشور، هرچند آنچه که گفته شد تنها مثالی برای روشن شدن مطلب بود.
این سیستم موجب شناخت بازارهایی می‌شود که به صورت بالقوه م

ی‌تواند محصولات شرکت را جذب کرده یا شرکت خود را با ویژگی‌های آن بازار تطبیق دهد.
در این بازارها ممکن است تنها احتیاج به سرمایه‌گذاری در تسهیلات تولیدی باشد. اگر بازار بالقوه مناسب سرمایه‌گذاری باشد این کار باید انجام شود. عوامل سیاسی و اجتماعی چنانچه به سودآوری قضیه تاثیر داشته باشند باید مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین بازار از بخش‌های ناهمگن از مصرف کنندگان تشکیل می‌ش

 

ود. هدف از اینکه بازارها دسته بندی می‌شوند نیز شناسایی گروه‌های هم نیاز و هم پسند یا هم سلیقه در میان مشتریان است. در همه حال مشتریان حرف اول را می‌زنند و بازار بر اساس نظرات آنها تشکیل، تغییر و تداوم می‌یابد.

مکانیسم بنیادین بازار:
در اقتصاد مبتنی بر بازار، تصمیم‌گیری در باره اختصاص منابع، توسط تعداد بیشماری تولیدکننده و مصرف کننده مستقل انجام می‌شود. در این میان تغییر سلیقه مصرف کنندگان از جمله این مکانیسم‌هاست که پیدایش تغییر در سلیقه مصرف ک

نندگان موجب می‌شود تااز طریق مکانیسم قیمت‌ها، تخصیص منابع تولید نیز با این تغییر هماهنگ شود.
در این میان شناخت بازار کالا به افراد کمک می‌کند تا به این امر واقف شوند که چه چیزی تولید کنند و دیگر سخن این که قیمت در بازار به منزله صدور علایم انجام وظیفه می‌کند. قیمت‌ها با صدور علایمی سبب می‌شوند تا مقدار مصرف و تولید این کالا در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان دهند.
بنابراین قیمت‌ها در بازار به تولیدکنندگان نشان می‌دهند تا چه کالا و خدماتی تولید کنند و به مصرف کنندگان تعیین می‌کنند خرید چه کالایی و استفاده از چه خدماتی برای آنها مقرون به صرفه است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله آیین معاشرت در word

دوشنبه 95/3/3 4:14 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله آیین معاشرت در word دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله آیین معاشرت در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله آیین معاشرت در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله آیین معاشرت در word :

آیین معاشرت
کافی است نگاهی به دور و اطراف خود بیانـدازیـد تـا مـتوجه شوید در جامعه ما تنها شمار اندکی از افراد متشـخـص و با نزاکت به جای مانده است. در روزگـاران پیـشـیـن به آداب و نزاکت اجتماعی بهای بیش‌تری داده می‌شد. اما افسوس که جامعه امروز دستخوش تحولات گوناگونی گشته است.

مقصود من آن نیست کـه مـردم بـاید هـمـانـنـد ربـات آداب معاشرت را یک به یک و مـو بـه مـو، بـرده وار رعایت و اجـرا کنند بلکه رعایت برخی آداب پسندیده بشما کمک خواهد کرد تا شان و منزلت اجتماعیتان ارتقا یابد. مـن نـکاتـی را گرداوری کرده ام که می تواند شما را از یک فرد عامی به یک انسان متشخص و جنتلمن تبدیل کند. با رعایت این نکات ساده به شما اطمینان میدهم که دیگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهیخته قرار خواهند داد.شخصی که دیگران آرزوی معاشرت و شراکت با وی را دارند. و لازم به ذکر نیست کـه هـمـواره خـانـم ها از ملاقات با یک مرد متشخص خوشنود خواهند شد.

1- همیشه مودب باشید
اگـر هـم از کـسی خوشتان نمی آید نیازی نیست که شان و منزلت خودتان را تا سطح اجـتمـاعی آن فرد تنزل دهید. مودب و با نزاکت بـاشید تـا بـرتـری خـود را نـسـبـت بـه آن شخص ثابت کنید.
2- هیچگاه دشنام ندهید

دشنام و ناسزاگویی مطلقا ممنوع می باشد. چون نشان دهنده آن است که شما قادر نیستید برای بـیـان عقاید خودتان از واژه ها ولغات مناسبتری بهره بگیریـد. از آن گذشته لاابالیگری همیشه دور از نزاکت و ادب می باشد.
3- با صدای بلند صحبت نکنید
هنگامی که با صدای بلند صحبت میکنید، بـاعث بالا بردن سطح استرس میان اطرافیان خود میگردید. بـلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نـیـستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و آنکه می خـواهـیـد حرف خودتان را با توسل به زور وخشونت به کرسی بنشانید . هـمـچـنـیـن بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میگردد البته توجه منفی.
4- کنترل خود را از دست ندهید
زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست میدهید و از کوره در میروید به همه نشان می دهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نمی باشید. وقـتـی هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز می بـاشیـد، چـگونـه قـادر بـه کـنـترل چیز دیگری خواهید بود؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید (کار آسانی نخواهد بود اما به زحمتش می ارزد.
5- به دیگران خیره نشوید
زل زدن به دیگران و چـشـم چـرانـی نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید؟
6-صحبت کسی را قطع نکنید
پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجـازه دهـیـد صـحـبت دیگـران بـه پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مـهـارتـهای اجـتـمـاعـی فرد می باشد. اگر نمی خواهید خودبین و از خود راضی بنظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه که ناچار بـه انـجـام ایـن کـار شـدیـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله “معذرت می خواهم”، اقـدام بـه انـجام آن کار کنید. مـودب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت کـه بـرای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.
7- همیشه وقت شناس باشید

مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید.سـر مـوقـع در جـلسات، قـرار مـلاقـات هـا، موقعیت های شغلی و اجتماعی حضور یابید. هـمچـنـین یک فرد متشخص می داند چه زمانی باید میهمانی را ترک کند.
8- اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید

آبرو، شرافت، صداقت و بصیرت بـزرگـتـریـن و مـهـمـتـرین عـامـل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص می باشد. جزئیات زندگی عشقی شما باید محرمانه باقی بمانند. بـنـابـراین هرگاه شخصی در مـهـمـانی شـروع بـه سـخن چیـنـی کرد، از اعـتماد مـعشوقتان سوء استفاده نکرده و صحبتی در رابطه به زندگیتان به میان نیاورید.
9- آب دهان نیاندازید

اغلب مـردها ایـن کـار را بطور ناآگاهانه انجام می دهند. آب دهـان انداختن بسیار زننده بوده و بی شخصیتی فرد را میرساند. هیچگاه آب دهان نیندازید مگر آنکه بخواهید ثابت کنید انسان بی نزاکتی هستید.
10- حرمت بزرگترها را نگاه دارید

در واقع شما باید همانطور که دوست دارید مورد احترام دیگران باشید خود نیز به دیگران احترام بگذارید. من به این علت بزرگترها را مـورد تـاکید قرار دادم که امروزه جوانان خیال می کنند همه چیز را می دانند و از همه چیز سر در میاورند و در واقـع خـود را عـقـل کل میدانند اما اینطور نیست. کافیست به 5 سال پیش خود بیاندیشید;..یقینا شما امروز بسیار باهوش تر و با تجربه تر شده اید. اینطور نیست؟ بـا آنـکـه 5 سـال پـیـش نـیـز فکر میکردید همه چیز را میدانید.
11- به اشتباهات دیگران نخندید
این یکی از پست ترین کارهای است که کسی ممکن است انجام دهد. هـنـگـامـی کـه شما اشتباهی مرتکب میشوید و یا خراب کاری میکنید تنها انتظاری که از دیـگران دارید آن است که اشتباهات و خطاهای شما را برویتان نیاورند و از آنها چشم پوشی کنند. از آن مهمتر شما را بواسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
12- کلاه خود را از سر بردارید
شاید امروزه این رسم دیگر هوادار نداشته باشد. شما می بـاید کـلاه و هـر آنـچه بر سر دارید را به هنگام داخل شدن به منزل از سر خود بردارید. از آن گـذشـتـه هیچگاه با کلاه بر سر میز شام ننشینید چون اینکار نشانه بی نزاکتی مفرط می باشد.
13- پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه میهمانان سر جایشان بنشینند
زمانی که برای صرف غذا سر میز نشسته اید، باید منتظر بمانید تا تمام میهمانان کاملا سـر جایشان بنشینند و آماده صرف غذا گردند. هـمـه افـراد بـاید در یک زمـان شـروع بــه صـرف غذا کنند. این نکته اگرچه مـوشـکـافـانـه بـنـظـر مـی رسد، اما بسیار حائز اهمیت میباشد.
14- فخر فروشی نکنید
هیچ کس از آدم لاف زن خوشش نمی آید. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسایـل مـالی به دارایی های خود اشاره نکرده و ثروت خود را به رخ نکشید.
15- به ساعتتان نگاه نکنید
هنگامی که در یک جمع و محفلی می باشید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید مگر آنکه بـلافـاصله قصد ترک آن محل را داشته باشید. وقتی به ساعتتان نگاه می کـنـیـد دیـگران اینگونه برداشت میکنند که شما خسته و بی حوصله گشته اید.
آیـیـن جوانمردی

علاوه بر دستورات فوق مردان متشخص باید در حضور یک خانم محترم از قـوانین ذیل نیز پیروی کنند. شـاید دوران جـوانمردی بـسر رسـیده بـاشـد امـا هـنـوز کـاملا از میان نرفته است. شمـا جـزء مـعدود افرادی باشید که ایـن رسوم را هـمـچـنـان زنـده و پابـرجـا نـگاه میدارند.
1- همیشه در را برایش باز کنید

این شـایـد مـهـمتـرین قـانون آداب مـعـاشرت برای مردان باشد. خواه او در حـین ورود بـه خودرو شما، رستوران، باشگاه و یا هر جای در دار باشد، در را هـمـیـشه باید برایش باز نگاه دارید تا او عبور کند.هرگاه چندین در وجود داشت یک به یک آنها را برایش بگشایید.

2- کمک کنید کتش را بپوشد
همواره به همسر خود در تـن کـردن کـت و یـا اورکـتـش کـمک کنـید. این عمل ساده و در عین حال موثر می باشد.
3- کمکش کنید بنشیند

هرگاه یک خانم تنها و بـدون هـمـراه خـواسـت کنـار شـما بـنـشیـند، مهم است با بیرون کشیدن صندلی و بازگرداندن آن بسمت جلو ( الـبـته وقـتـی آن خانم کاملا روی صندلی نشست) به وی در نشستن روی صندلی کمک کنید.
4- جای خود را به او بدهید
هرگاه خانمی نزدیک میز غذا آمد و یا در اماکن و وسائط نـقـلیـه عـمـومـی وارد گـشـت و صندلی خالی موجود نبود، شما باید برخیزید و جای خود را وی تقدیم کنید.
5- از جای خود برخیزید

همیشه هنگامی که خانمی به اطاق وارد و یا از آن خارج می گردد از جای خود برخیزید و یا حداقل هنگام ورود از جای خود برخیزید.
6-دستان او را بگیرید
در میهمانی ها و موقعیتهای اجتماعی باید دست خود را به همسرتان تـقدیـم کنـید که نشانه صمیمیت بیشتر می باشد اما وقتی بروی سطح ناهمـوار قدم میزنید باعث کمک به وی می شود خصوصا زمانی که او کفش پاشنه بلند به پا کرده باشد.
7- نیازهای او را جویا شوید
با آنکه این کار را اکثر مردان انجام می دهند، امـا بـاز کـمـک زیـادی به متشخص بودن ما می کند. هنگامی که در موقیتهای اجتماعی می باشید، هـمـواره از وی بـپرسید که آیا نـوشیـدنـی و یـا غـذا میل دارد که برایش بیاورید. به او نـشـان دهـیـد کـه بـه آسـایـش و نیازهای وی اهمیت قائل هستید.
8- اگر چیزی از دستش به زمین افتاد به وی باز گردانید
هـنگامـی کـه خـانمی چیزی از دستانش به زمین افتاد آن را از روی زمین برداشته و بـه وی بـدهیـد. خـواه آن چـیز دستکش باشد و یا انکه پوشه پرونده یا یک اسکناس. الـبـتـه حتما از ناحیه زانو خم شوید و نه از کمر.
9- در راه پله کنار، خانم راه بروید
هیچگاه در راه پله پشت یک خانم حرکت نکنید. خصوصا وقتی دامن کوتاه پوشید باشد. کنار و یا اندکی جلوتر از وی حرکت کنید. ایـن قـانـون در هنـگـام عبـور از پیاده رو نیز باید رعایت گردد. همچنین هیچگاه یک خانم را از فاصله نزدیک تعقیب نکنید.
10- از قسمت بیرونی پیاده رو حرکت کنید این به خانـم هـمراه شـما اجـازه می دهـد که از رفـت و آمـد خـودروها دور گـردد. هـرگاه خـودرویی نـاگهان از کنـار شـما عبور کرد و آب کنار خیابان را بسمت شما پاشـیـد، ایـن شما هستید که خیس خواهید شد و نه خانمتان. میدونم..میدونم.اما این بهایی است که شما برای متشخص بودن باید بپردازید.
11- در حضور یک خانم سیگار نکشید
هیچگاه در حضور یک خانم سیگار نکشید مگر آنکه پیش از آن از وی اجازه گرفته باشید.
12- هرگاه بسته ای به همراه داشت برایش حمل کنید
ایـن کـار به او نشان میدهد که شما برایش احترام قائل هستید و آسایش و راحتی وی را خواستارید.

اصول آداب و معاشرت اسلامی
1- آداب عمومى
آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مى‏کنیم:
در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه 27 شروع مى‏شود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به خانه‏هایى که خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید. و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست.»
1 – 1 – ورود به خانه‏ها
وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مى‏شود: الف – شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضى است. ب – مورد شک است. ج – علم دارد به این که راضى نیست.
روشن است در جایى که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا» اگر کسى خواست وارد منزل کسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است.

صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضى است‏یا قبلا چنین اجازه‏اى را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحب‏خانه به دست آورده است، در آن‏جا هم ورود جایز است منتهى آدابى دارد: یکى از آدابى که مى‏بایست رعایت‏بکند این است که سرزده وارد نشود اگر دوستانى با همدیگر روابطى دارند یا کسانى براى حاجتى – مادى یا معنوى – به کسى مراجعه مى‏کنند، چون ممکن است‏شخص در داخل خانه‏اش آمادگى براى پذیرش نداشته باشد یا در حالى باشد که نمى‏خواهد کسى او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است که در اسلام تاکید مى‏شود که «استیناس‏» کنید. استیناس کردن; یعنى انجام دادن کارى که توجه را جلب بکند و در روایات در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح بکنید تا خودش را آماده کند. ضمنا دستور مى‏دهد که سلام هم بکنید «حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها» که بعدا جداگانه درباره آن بحث‏خواهیم کرد.

اما اگر شخصى خواست وارد اتاق یا خانه‏اى بشود که کسى در آن نیست و مثلا در زد و کسى جواب نداد و فهمید که کسى آن جا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم‏» طبعا وقتى کسى نباشد اذن هم تحقق نمى‏یابد پس شما باید وارد نشوید تا کسى پیدا شود و به شما اذن بدهد.

مواردى هست که رفت و آمد افراد با هم خیلى زیاد است; مثلا اهل یک خانه که در اتاقهاى متعددى زندگى مى‏کنند رفت و آمد متعارف دارند: بچه‏ها وارد اتاق پدر و مادرشان مى‏شوند یا کسانى که در خانه کار مى‏کنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایى که سابقا بودند و در خانه کار مى‏کردند، آیا هر دفعه‏اى که مى‏خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟ در آیه 58 سوره نور مى‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات‏» کسانى که مملوک شما هستند و در خانه شما کار مى‏کنند و همین طور بچه‏هایى که به حد تکلیف نرسیده‏اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا. اینها مواقعى است که معمولا انسان استراحت مى‏کند و دلش مى‏خواهد تنها باشد. و در آیه بعد مى‏فرماید: «و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا کما استاذن الذین من قبلهم‏» اما اگر بچه‏ها به حد تکلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند; یعنى غیر از سه مرتبه‏اى که گفته شد هر وقت دیگر هم مى‏خواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند.

1 – 2 – آداب غذا خوردن
و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران، مواردى هست که هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردى است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسى راضى نباشد باید تصریح کند. در آیه 61 از همین سوره پس از اشاره به افرادى که معذوریتهایى دارند «لیس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج و لا على المریض حرج‏» مى‏فرماید: «و لا على انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت آبائکم او بیوت امهاتکم او بیوت اخوانکم او بیوت اخواتکم او بیوت اعمامکم او بیوت عماتکم او بیوت اخوالکم او بیوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» مفسران فرموده‏اند که منظور از «بیوتکم‏» بیوت فرزندانتان است; یعنى خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است. از این آیه شریفه استفاده مى‏شود که خویشاوندان نزدیک براى استفاده از ماکولات در خانه یکدیگر نیازى به اذن گرفتن ندارند همچنین خانه دوستى که کلیدش را در اختیار شما گذاشته است و در واقع در این موارد «اذن فحوى‏» وجود دارد «لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» وعده‏اى مشغول غذا خوردن باشند یا تنها باشید اما وقتى مى‏خواهید وارد بشوید این آداب را رعایت کنید: «فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیه من عندالله مبارکه طیبه‏» وارد خانه که مى‏شوید سلام کنید «فسلموا على انفسکم‏» مفسران فرموده‏اند که این آیه از مواردى است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شده‏اند. و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خودتان تلقى شده است و بعضى گفته‏اند که از این آیه استفاده مى‏شود که اگر کسى هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.

«تحیه من عندالله مبارکه طیبه‏» این سلام کردن تحیتى است از ناحیه خدا و هم مبارک و پربرکت است و هم طیب و خوش; پربرکت است‏یعنى آثار خیرى بر آن مترتب مى‏شود و طیب است‏یعنى نفوس مى‏پسندند و خوششان مى‏آید و احساس آرامش مى‏کنند. از این جهت مناسب است‏بحثى درباره سلام کردن و آیات مربوط به آن داشته باشیم.
1 – 3 – آداب سلام

 

سلام که با سلامت، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است. این شعار اسلامى که به عنوان تحیت ادا مى‏شود و در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته، شاید یکى از حکمتهایش این باشد که هر انسانى در زندگى دایما نگرانیها، خوفها و دل واپسیهایى دارد و با هر کسى مواجه مى‏شود چون احتمال مى‏دهد که از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد. پس اولین چیزى که در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است، یعنى انسان احساس کند که از طرف آن شخص ضررى به او نمى‏رسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مى‏رسد به جلب منفعت. این است که در اولین برخورد بهترین چیزى که باید رعایت‏بشود همین تامین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضررى نمى‏رسد.
بد نیست اشاره بکنیم به مکتب اگزیستانسیالیسم که پیروان آن معتقدند: اصولا زندگى با دلهره و اضطراب، توام است و حیات بدون دلهره و اضطراب امکان ندارد. البته آنان در این باره افراط و مبالغه کرده‏اند ولى این حقیقتى است که یک موجود ذى شعور اولین چیزى که موجب توجهش قرار مى‏گیرد این است که سلامتى و امنیت داشته باشد; یعنى ضررى به او نرسد و جان و مال و سایر چیزهاى مورد علاقه‏اش محفوظ باشد.

پس در روابط اجتماعى اولین چیزى که باید تامین بشود سلامت و امنیت است که اگر این نباشد زندگى اجتماعى هیچ ارزشى ندارد. از این رو در موارد زیادى «سلام‏» با «آمین‏» در قرآن کریم تواما ذکر شده است. مى‏دانید یکى از اسمهاى خداى متعال «سلام‏» است و آن جا که این اسم در قرآن کریم ذکر شده به دنبالش «مؤمن‏» هم آمده است: «السلام المؤمن المهیمن‏» (1) خداست که سلامتى را تامین و خطر را از دیگران رفع مى‏کند. «مؤمن‏» در این جا یعنى کسى که ایجاد امن مى‏کند. و در روز قیامت‏به مؤمنین گفته مى‏شود: «ادخلوها بسلام آمنین; (2) با سلام و امن وارد بهشت‏شوید.»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله آموزش نصب لینوکس به صورت کامل در word

دوشنبه 95/3/3 4:13 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله آموزش نصب لینوکس به صورت کامل در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله آموزش نصب لینوکس به صورت کامل در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله آموزش نصب لینوکس به صورت کامل در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله آموزش نصب لینوکس به صورت کامل در word :

آموزش نصب لینوکس به صورت کامل

مقدمه
یکی از راحتترین روش‌های نصب اوبونتو، نصب با دیسک زنده است. برای این کار سیستم شما باید برای بوت شدن از روی سی‌دی تنطیم شده باشد. در بسیاری از سیستمها این کار علاوه بر پیکربندی تنظیمات بایوس، با فشردن کلیدهای F11 یا F12 هنگام روشن شده سیستم و انتخاب CDRom هم امکان پذیر است.
برای استفاده از این روش، پیشنهاد میشود سیستم شما داری 384 مگابایت یا بیشتر حافطه رم باشد.
• دقت کنید که این مراحل برای اوبونتو ، کوبونتو و زوبونتو کاملا یکسان هستند.
آماده کردن سیستم
اولین مرحله پس از بوت شده سیستم از روی سی‌دی/دی‌وی‌دی، منوی انتخاب زبان است. ما انگلیسی را انتخاب میکنیم.

منوی بوت

• Try Kubuntu without any change to your computer
اگر مقدار حافظه سیستم شما بیشتر از 256 مگابایت است، برای دیدن محیط کاری، استفاده از امکانات به صورت زنده و یا نصب سیستم گزینه‌ی اول را انتخاب میکنیم.
• Install Kubuntu
اگر سیستم شما دارای حافظه کمتری است یا مایلید فقط از نصاب کو/اوبونتو استفاده کنید، این گزینه‌را انتخاب کنید.
• Check disk for defects
برای چک کردن دیسک از گزینه استفاده کنید. این مرحله ممکن است کمی طول بکشد.
• Test memory
برای چک کردن حافظه سیستم خود از این گزینه استفاده کنید. این مرحله ممکن است کمی طول بکشد.
• Boot from first hard disk
برای استفاده از هادر دیسک خود و عدم استفاده از دیسک برای بوت سیستم، از این گزینه استفاده کنید.
بالا آمدن سیستم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله بازاریابی عمومی در word

دوشنبه 95/3/3 4:13 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله بازاریابی عمومی در word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله بازاریابی عمومی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله بازاریابی عمومی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله بازاریابی عمومی در word :

بازاریابی عمومی

یکی از نکات بسیار حساس در تعامل با مردم نقش شاخه های تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی است و برخی عقیده دارند که این سرشاخه از یکدیگر مجزا است. در صورتی که با ساده انگاری و کوچک شمردن نقش کلیدی روابط عمومی به بیراهه خواهیم رفت و به صورت مستمر اصرار بر جداکردن آن دارند و معلوم نیست هدف از این جزئی نگری چیست. یکی از ابزار های ارتباط با مردم و تعامل با مخاطبان در روابط عمومی ها، بازاریابی است .

کارشناس روابط عمومی با شناخت کامل مشتری می تواند انگیزه جذب را افزایش دهد. روابط عمومی به عنوان یک تکنیک حمایت از بازار، به خوبی شناخته شده است. بازاریابی در موسسه های بازاریابی بزرگ جهان در کشور های صنعتی به عنوان روند پیش بینی رفتار های مشتری و راضی نمودن او تعریف شده است.به طور تلویحی و ضمنی ،‌در این تعریف ایجاد حسن نیت بین سازماندهی سفارشات کالا و ارائه خدمات به خریدار، نیاز احسا

س شده است. یک بازاریابی که به نحو مطلوبی هدف گذاری شده است می تواند بوسیله فاکتورهایی که توسط مدیریت قابل کنترل نمی باشد، خراب و ویران شود. اطمینان مشتری از خدمات خوب، محصولات با کیفیت با وجود عواملی همچون آسیب های بهداشتی، امنیتی و آلودگی که اغلب پوشش های خبری گسترده ای را دارند، کاهش یافته و موجب رضایت می شود.
به نظر می رسد هر سازمانی در هر دوره باید گزارش فعالیت های خود را به سهامدارن ارائه کند و میزان موفقیت خود را در بازاریابی ارائه کند. در اینجا نقش روابط عمومی در جذب سهامداران خشمگین در مجمع عمومی سالانه حساس و موجب می شود توجه بیشتری را نسبت به اعلام امکانات گسترده که برای خدمات با ارائه یک محصول جدید دارند آرامش نس

بی ایجاد کند.
به طور معمول عده ای از رقبا در هر حرفه یا صنفی سعی می کنند برنامه های سازمان را با مخدوش کردن اهداف آن ( نزدیکان) در متوقف کردن و در برنامه ریزی گسترده سازمان ، شرکت و موسسه کارخانه خرابکاری می کنند. هر چند در بازار رقابتی سالم این حرکت خلاف اخلاق حرفه ای است ولی روابط عمومی با بازاریابی اصولی، در جلوگیری از آن نقش مو

ثری در ایجاد فرصت ها خواهد داشت.
کارخانه های زیادی وجود دارند که در آن مدیریت بازاریابی هیچ مسئولیتی برای ارتباط با مخاطبینی که اثر خیلی فوق العاده ای در موفقیت آن شرکت دارند، قبول نمی کنند.( یعنی هیچ کاری در این خصوص انجام نمی دهد)، این موضوع می تواند شامل کارمندان، سهامداران،تولید کنندگان، دولت ملی، مسئولین محلی و یا گروه های مشاور باشد. در سال های اخیر شرکت های بزرگ صنعتی با گرایش به بازاریابی قوی تمام نیروی روابط عمومی خود را برای حمایت و حفظ نشان تجاری خود بسیج کرده اند تا بتوانند برند خود را حفظ کنند و به نحوی به این درک رسیده که روابط عمومی می تواند با تبلیغ نام تجاری بازاریابی مناسبی داشته باشد.(در جهت حمایت از نام و نشان تجاری خود هستند.
شرکت هایی که روابط عمومی فعال و توانمند نداشته و یا کمتر از این تخصص بهره می گیرند با قبول یک نگرش ساده و سازمان ضعیف خود ریسک برخی خطرات را می پذیرند. یک چنین مشکلاتی می تواند زمانی که عموم حسن نیت دارند بوجود بیاید یا زمانی که مشتری فشار می آورد و یا رابطه های پارلمانی و یا صنعتی وجود دارد.
یا به طور حتم، سازمانی که دارای روابط عمومی خوب و شناخته شده ای است باعث می شود انتقادات نسبت به آن سازمان کمتر و حمایت ها نسبت به ان افزایش یابد .امروزه محیط های اجتماعی روابط سازمانی و شرایط اقتصادی بسیار پیچیده شده است و شناسایی این محیط می تواند نقش موثری در بازاریابی ایجاد کند.
با وجود این، روابط عمومی به عنوان نقش آغازین در یک سازمان، در موار

د زیادی به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد مانند:1-بهبود آگاهی،‌ هدایت کردن فروش،‌تقویت تاثیر بهبود فروش و تبلیغات،‌ایجاد انگیزه در نیروی فروش، عوامل توزیع، سهامداران، خرده فروش ها، 5-معرفی کالا و خدمات جدید،6- ایجاد وفاداری نام و نشان تجاری، 7-سرو کار داشتن با موضوعات مشتری و در خیلی روش های دیگر به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد.
فراموش نکنیم در بسیاری از فعالیت ها اثر تبلیغات موثر را در بازاریابی روا

بط عمومی، مورد نظر قرارداده و از آن حداکثر بهره برداری را داشته باشیم و البته برخی از این اهداف برای سعی و تلاش هایی که امر تبلیغات انجام می دهد مهم خواهند بود. بنابراین ارتباط بین تبلیغات و روابط عمومی باید خیلی تاثیرگذار و نزدیک باشد.
همسویی تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی
هماهنگی و نتیجه فعالیت ها تنها زمانی امکان پذیر خواهدبود که مدیریت روابط عمومی بتواند بازاریابی، تبلیغات و روابط عمومی را با هم و در کنار هم درک کند و به آن اعتماد کند .
تبلیغات و بازاریابی در هر دو طرف و هر دو سمت دارای محدودیت های خواهند بود، که کار کردن با هم ضرورت آن را ایجاد می کند تا این محدودیت ها کم رنگ شده و اثرات آن شفاف شود .
هر چند وجود استقلال برای هر دو طرف نیاز است و بازاریابی و تبلیغات باید هر یک به صورت جداگانه حرکت کنند اما داشتن نقاط مشترک بین تبلیغات و بازاریابی که روابط عمومی آن را به هم متصل می کند ضروری است. هماهنگی زمان بندی بین روابط عمومی و تبلیغات سازمان در آغاز یک فعالیت اقتصادی و تولید یک محصول جدید یا در شروع یک حرکت خدماتی می رسد، اما ممکن است لازم و نیاز نباشد که هر دو طرف در ادامه راه در یک نگرش مشابه با هم کار کنند.

برنامه ریزی در فعالیت های روابط عمومی
هماهنگی ایجاد نخواهد شد مگر اینکه روابط عمومی و تبلیغات در طرح ریزی و برنامه ریزی با دقت عمل کرده و ساکت ننشینندو حرکتی از خود نشان دهند و با پیش بینی دوره فعالیت ها اهداف را همسو و هم جهت با هم داشته باشند.

ایجاد زمان بندی منتقدانه است
به طور مختصر روابط عمومی و تبلیغات هر دو به طور حتم در پیشرفت هدف

و برنامه بازاریابی سهم خواهند داشت. روابط عمومی و تبلیغات هر دو باید به ارائه نظرات خود به طور جداگانه در مورد هدف بازاریابی بپردازند و برنامه های کلی و جامع را برای
فعالیت های خود پیش بینی و ارائه کنند. این بدین معنی است که برنامه ریزی کردن برای رسیدن به پیشرفت و رسیدن به هدف شامل مواردی خواهد بود برگرفته از طرح هایی که توسط روابط عمومی و تبلیغات ارائه شده است. برای مثال یک کمیپین یا برنامه کامل م

 

مکن است یک تبلیغات قوی را در آغاز جهت جذب یک مشتری به کار بندد و در زمانی دیگر روابط عمومی ارتباط رسانه ای را برای توسعه و زیاد کردن مخاطبین بعدی به عنوان هدف تعیین نماید و از ابزارهای بازاریابی نسبت به جذب مشتریان حرکت کنند .

در بسیاری از موارد کیفیت اگاهی دادن مهم است و شناخت از محیط و مخاطبین امری اجتناب ناپذیر اگر چه تبلیغات به طور سنتی و قدیمی تحت نظم و ترتیب انجام می شود بستگی دارد ولی نوآوری جدید در تبلیغات با در دستور کار قرار گیرد.
ادوارد لینکولن، مشاور بریتانیایی و مدیر امور ویکینسون سورد می گوید :بسیاری از مشاوران روابط عمومی کارشناسان روابط عمومی باید در نظر بگیرند و در مواقع ضروری هشدارهای لازم را برای پیشرفت کار مدیران پیشنهاد کنند با یک هشدار به موقع نشاط را امر جمع موجود آورند و از دلسردی و بی میلی و در نهایت از دست رفتن انگیزه جلوگیری کنند.این احساس همواره باید در ورابی عمومی به عنوان یک شرط لازم برقرار باشد تا همسو با بازاریابی بتواند حرکت کند.

زمانبندی
یکی از اصول اولیه در بازاریابی زمانبندی است و نباید دوره های مختلف تبلیغات ، بازاریابی با فعالیت های اصلی روابط عمومی موجب تداخل فعالیت ها شده و به جای استفاده از فرصت ها نتیجه عکس بدهد . دقیقاً باید برای هر سر فصلی زمان آن کاملاً کنترل شود. برنامه ریزی فعالیت های روابط عمومی و تبلیغات منتقدانه( نکوهشی) است .
برای مثال فعالیت های روابط عمومی در آغاز تولید یک محصول یا آغاز یک پروژه خدماتی باید زمان بندی شود تا از ابتدای فرایند فعالیت ها نتایج ارتباطات اجتماعی آن و نحوه تعامل با مخاطبین کاملاً مشخص شود و روابط عمومی می تواند گزارش انتقادی و چال

 

ش هایی را که در مورد محصول تولید و یا خدمات وجود دارد قبل از اینکه تبلیغات شروع شود و قبل از بازاریابی ارائه دهد.
این موضوع می تواند به طور آشکارا در برنامه ریزی تبلیغات تاثیر داشته باشد . هیچ مقاله نویسی در مورد کالایی که مردم در مورد ان تبلیغاتی را ندیده یا نشنیده باشند نمی نویسد تا اینکه تبلیغات در مورد آن کالا شروع شود.
برنامه نویسان زیادی به این موضوع معتقد هستند که تبلیغات تحت تاثیر پوشش خبری و رسانه ای است و این موضوع عاقلانه است که به دنبال پوشش خبری برای محصولاتی که هیچ نوع تبلیغات خاصی ندارند می تواند بسیار مفید و ارزشمند باشد.

نقش روابط عمومی در تبلیغات

ایجاد یک هماهنگی موثر بین روابط عمومی و تبلیغات بدون داشتن یک دید واضح از نقاط قوت و ضعف هر کدام کار دشواری است.

مخاطبین

تبلیغات می تواند به طور خیلی صحیح و دقیق به مخاطبین خارجی انتقال پیدا کند و هدایت شود . فعالیت های ارتباطی رسانه ای ممکن است به طور خوب و مطلوبی به مخاطبین انتقال داده شود ،‌اما هیچ تعهد و ضمانتی در افشای آن وجود نداشته باشد. این بستگی به ارزش خبرها و جاذبه روابط دارد .
(تکنیک های روابط عمومی عامل موثری برای دستیابی و مخاطبین به رسانه ها است و در رقابت ها و حمایت های مالی، می تواند یکی از عوامل اصلی باشد و این حرکت در بازاریابی و تمرکز کردن روی عده ای خاص و قلیل از مخاطبین یا در سطح گسترده باید همواره مدنظر قرارگیرد و بتوانیم از تکنیک های روابط عمومی برای تبلیغات و بازاریابی به بهترین شکل ممکن استفاده نماییم.

تام دانکن (Tom Duncan)، نویسنده کتاب «ارتباطات یکپارچه بازاریابی»، تعریف کوتاه و در عین حال کاملی از ذی‌نفعان‌ یک سازمان دارد و می‌گوید‌: «ذی‌نفع عبارت است از هر کسی که در موفقیت یا شکست یک سازمان نقش دارد.»
این تعریف زیبا از ذی‌نفعان‌ حکایت از کارکرد متفاوت ‌ارتباطات در ‌سازمان‌های جدید دارد‌. در شرایط فعلی کسب‌وکار، ‌تنها توجه کردن به مشتری یا برخی ‌ذی‌نفعان‌ مانند سهامداران یا کارکنان به تنهایی نمی‌تواند چالش‌های ‌موجود و آتی در یک کسب‌وکار را حل ‌کند و نیاز به ارتباطات یکپارچه ‌مبتنی بر فرآیند گردشی ‌و جامع دارد‌. ارتباطات باید ‌از سویی نیاز ‌سازمان را ‌در خلق ارزش بیشتر برطرف کند ‌که ‌این موضوع در ‌رونق بیشتر محصول و افزایش ‌تعداد مشتریان ‌نمایان ‌شود ‌و از سوی دیگر یک ارتباط هم‌تراز و یکپارچه به‌وجود آورد که تمامی زوایای پیدا و پنهان کسب‌وکار برای همه ذی‌نفعان دیده شود که ‌با توجه به این خصوصیات، ‌آن را ‌به نام «ارتباطات یکپارچه بازاریابی» IMC) Integrated Marketing Communication) نامگذاری کرده‌اند.

مهم‌ترین اصل IMC این است که شرکت‌ها به این مهم اشراف داشته باشند که ‌اقدامات و کارکردهای آنها در یک میدان عمومی ‌از سوی همه ‌ذی‌نفعان‌ به‌طور دقیق مراقبت و کنترل می‌شود.
تفاوتی که ارتباطات یکپارچه بازاریابی با ‌سایر فرآیندهای ‌مشتری مداری ‌مانند «مدیریت روابط با مشتری» (CRM) ‌دارد، در این است که ‌به جای روابطی مبتنی بر فرآیند خطی‌، ‌دارای فرآیند گردشی و چند وظیفه‌ای است که برای خلق و توسعه روابط سودمن

دار و گفتمان با آنها استفاده می‌کند‌.

برای وضوح بیشتر تعریف ارتباطات یکپارچه بازاریابی ‌به شرح عناصر آن می‌پردازیم‌:

1) فرآیند گردشی و چند وظیفه‌ای
تمام ‌بخش‌های عمده یک سازمان، ارتباطات ارگانیک‌، ‌پیوسته و روشمندی ‌با مشتریان دارند و برای این مهم، از برنامه‌ریزی و نظام اطلاع‌رسانی در رابطه با برند خود برخوردارند، به طوری که همه مدیران سازمان در ‌بخش‌های مختلف کارکرد ‌مشترکی در شناسایی و توسعه برند داشته ‌و این کارکردها یکپارچه است و شامل تمامی پیام‌های ارسالی و دریافتی از مشتریان فعلی‌، مشتریان احتمالی در آینده و سایر ‌ذی‌نفعان‌ می‌شود.

2) ‌خلق و توسعه روابط سودمند با ذی‌نفعان‌
در کارکردهای بازاریابی علاوه‌بر مشتریان فعلی و حفظ آنها، شما هم نیاز به ارتباطات با همه ‌ذی‌نفعان‌ دارید و هم به توسعه مشتریان و ‌ذی‌نفعان‌ بالقوه‌ای که تاکنون امکان ارتباط موثر با آنها نداشته‌اید. باید توجه کنید که توسعه صرفا به توسعه عددی با ‌ذی‌نفعان‌، به‌خصوص مشتریان، محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند افزایش سهم حمایت از آنها را نیز دربربگیرد. هر ذی‌نفعی می‌تواند به روش‌های مختلفی سازمان شما را متاثر از رفتار خود کند، به‌طور مثا

 

ل کارکنان می‌توانند با انگیزه بالا ‌هم نهایت تلاش و همت خود را با بهره‌وری بیشتر نمایش دهند و هم با انگیزه پایین ناکارآمد باشند. مشتریان نیز این اختیار را دارند که با تکرار در خرید به افزایش بازدهی شرکت شما کمک کنند و هم با تصمیم به عدم خرید، سود شما را کاهش دهند. ‌اگر سازمان هر یک از ‌ذی‌نفعان‌ را به هر دلیلی رها کند یا در برنامه ارتباطات یکپارچه خود نادیده بگیرد، قطعا در کارکرد و خروجی خود دچار کاستی خواهد شد‌.
3) مشتریان خاص
در ارتباطات یکپارچه بازاریابی، قرار نیست توزیع مساوی با همه ‌ذی‌نفعان‌ داشته باشید، چرا که تمام هدف ما در کسب‌وکار، خلق ارزش بیشتر و افزایش درآمد است. به همین دلیل روابط ارزش یکسانی در مواجهه با ‌ذی‌نفعان‌ مختلف، ندارد و حتی در یک گروه از ‌ذی‌نفعان‌ نیز می‌تواند تفاوت‌های ماهوی یا با شدت زیاد و کم داشته باشد. به‌طور مثال، مشتریان سودآور یا بخش خاصی از بازار ‌که مقدار بیشتری خرید می‌کنند ‌یا محصول خاصی را انتخاب می‌کنند، تفاوت معناداری با سایر مشتریان و بخش‌های بازار ‌دارند. برای حفظ روابط با این نوع مشتریان یا بخش‌ها سطح بالایی از ارتباطات یکپارچه بازاریابی مورد نیاز است که باید مورد عنایت قرار گیرد‌.

4) نفوذ استراتژیک
آمیخته‌های بازاریابی پیام‌های متفاوتی ارائه می‌کنند. به‌طور مثال، فرآیند تولید محصول در شرکت ما چگونه است‌؟ کارکرد محصول ما چطور است‌؟ ‌شیوه‌های قیمت‌گذاری و مارجین‌های توزیع چه شرایطی دارند؟ سیستم توزیع چگونه است و مشتریان در چه فروشگاه‌هایی می‌توانند محصول را خریداری کنند‌؟ ‌کارکنان ما در ارائه خدمت به مشتریان به چه نحوی رفتار می‌کنند‌؟ ‌و پیام‌های دیگری که باید مورد شناسایی قرار گیرند، نیازمند کنترل و نفوذ استراتژیک هستند تا مفهوم کامل و با اطمینانی ‌نزد مشتریان داشته باشند. این پیام‌ها نباید ویژگی متناقضی داشته باشند؛ به‌طور مثال شرکتی که ‌ادعا می‌کند محصول یخچال آن عملکرد بهتری نسبت به محصولات مشابه ‌رقبای خود ‌و در عین حال کمترین قیمت را نیز در بین آنها دارد، این پیام را به مخاطبان می‌دهد که نباید اعتماد زیادی داشته باشند و نمی‌توانند با بهترین کارکرد، پایین‌ترین قیمت را هم داشته باشند. درواقع نفوذ استراتژیک و ایجاد اعتماد همراه با هم‌پوشانی پروموشن‌ها قابل‌انجام است‌.

5- گفتمان هدفمند
باید به این نکته توجه کرد که برخی از ‌ذی‌نفعان، به‌خصوص مشتریان، از سماجت‌های بیش از اندازه مانند ‌تلفن‌هایی که مزاحمت ایجاد می‌کنند یا ارسال بسته‌های پستی که از دید آنها فاقد ارزش است و تبلیغات بی‌وقفه و تجاری کردن بیش از اندازه وقایع، رضایت چندانی ندارند و این‌گونه رفتار ممکن است مقاومت آنها را حتی ‌در خریدهای مورد نیاز نیز کاهش دهد یا به سمت رقبا رهنمون کند‌. مشتری زمانی توانایی تعامل و آغاز یک گفتمان با شرکت را خواستار است که نیاز به این ارتباط را احساس کند‌.

چتر بازاریابی
بازاریابی چیزی فراتر از فروش بوده و ‌آن چیزی است که به عنوان معامله نامیده می‌شود. مطابق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا، بازاریابی چندین مفهوم کلیدی را بیان می‌کند ‌و فرآیندی است که شامل برنامه‌ریزی‌، اجرای مفاهیم تعیین شده‌، قیمت‌گذاری‌

، توسعه فروش و توزیع این ایده که چرا ‌کالا ‌یا خدمات ارائه شده نیاز مشتریان است، می‌شود ‌و همه اینها در جهت خلق مبادله‌ای است که هدف‌های سازمان را ‌برآورده کند.

با این تعریف بازاریابی هم فرآیند است و هم مجموعه مفهومی که بر تامین نیازها و خواسته‌های مشتری و سایر ‌ذی‌نفعان‌ تمرکز دارد و شامل هشت عنصر اصلی است که عبارت است از‌: 1- بازار 2- مفهوم بازار 3-مبادله
‌4- فرآیند بازاریابی 5- محصول ‌6- برند 7- مزیت رقابتی 8- آمیخته بازاریابی.

چه چیزی نیاز به یکپارچه شدن دارد‌؟ ‌
برای اینکه ارتباطات بازاریابی تاثیر حداکثری خود را داشته باشد، باید اجزای اصلی تاثیرگذار در آن یکپارچه شوند که این اجزا عبارت است از‌:

 

1) کارکنان
تجربه ثابت کرده است که معمولا در بسیاری از سازمان‌ها کارکنان به شکل تعجب‌آوری درک درست و روشنی از آنچه سازمان به آن می‌پردازد ندارند؛ اینکه چه چیزی تولید می‌کند و چگونه عمل می‌کند و نقش آنها در ساختن روابطی مستحکم با مشتری چیست‌؟‌ بنابراین باید نظامی روشمند، جهت یکپارچه‌سازی کارکنان در توجیه خدمت به مشتری و فلسفه مشتری‌مداری و اهمیت نقش آنها ایجاد شود.

2) مشتریان و شرکت‌های خریدار

مفهوم یکپارچه‌سازی مشتریان نهایی در کسب‌وکارهای بنگاه به مصرف‌کننده (B2C) ‌و شرکت‌های تجاری در کسب‌وکارهای بنگاه به بنگاه (B2B)، ‌افزایش تعاملات هدفمند ‌است. این موضوع زمانی تامین خواهد شد که مشتریان نهایی یا شرکت‌های طرف معامله به آسانی بتوانند از طریق پرسش‌ها‌، مطرح کردن شکایات (صدای دوم مشتری) و ارائه ایده‌های خود ‌امکان هر گونه ‌تاثیرگذاری در سازمان را داشته باشند و این ‌تقارب و نزدیکی سازمان با ‌مشتریان به تعاملات پیوسته و دوطرفه عمیق بینجامد. در این یکپارچه‌سازی CRM ‌یا همان مدیریت ارتباط با مشتری و اطلاعاتی که می‌تواند برای تسهیل در این تعاملات ایجاد کند، بسیار مفید است.

3) ماموریت سازمان
برخی از سازمان‌ها دارای بیانیه ماموریت هستند و علت وجودی سازمان خود را تعریف کرده‌ و در قسمت‌های مختلف، از جمله اتاق هیات‌مدیره تا خطوط تولید نصب کرده‌اند. اما اگر کمی دقت کنید، درمی‌یابید که این اقدامات هیچ گونه کمکی به اهداف شرکت و مجموعه آن چیزی که اتفاق می‌افتد نمی‌کند و صرفا تبدیل به یک ژست سازمانی متداول در جامعه شده است. ‌یکپارچه‌سازی ماموریت سازمان و عملیات ‌بازرگانی با دعوت کارکنان به تمرکز مشترک و مداوم همراه با فراهم‌سازی وحدت یکپارچه، از مسوولیت‌های مهم هر سازمانی است‌.

4) ‌تامین‌‌کنندگان یا شرکای تجاری
هر کسب‌وکاری برای فعالیت و تداوم هستی خود نیاز به تامین‌کنندگانی دارد که بخش اصلی ‌ورودی سیستم آن را تشکیل می‌دهند. همان‌طور که یکپارچه‌سازی تعاملات با مشتریان اهمیت دارد، تعامل صحیح و عمیق با تامین‌کنندگان نیز سهم زیادی در کارآمدی و موفقیت یک سازمان دارد‌. این تعاملات در اقتصادهای بی‌ثبات مانند کشور ما بسیار بیشتر از اقتصادهای سالم می‌تواند نقش و اهمیت داشته باشد و حتی ‌به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح باشد. معمولا سازمان‌ها ‌مزیت رقابتی خود را در خروجی‌های سازمان جست‌وجو می‌کنند، ولی در مواقعی این مزیت‌ها می‌تواند در ورودی‌ها و آنجایی باشد که ربط

ی به مشتری شما نداشته باشد و می‌توانید با عمیق و یکپارچه کردن تعاملات با تامین‌کننده مزیتی را برای شرکت خود فراهم کنید‌.

5) پایگاه اطلاعاتی
کسب اطلاعات در هر موضوعی به ایجاد شناخت بهتر و اتخاذ تصمیم درست‌تر منجر می‌شود و نبود آن نیز ریسک تصمیم‌گیری یا انجام ناصحقق اهداف شود. هر سازمانی در هر ابعاد و اندازه‌ای و متناسب با نیازهایی که دارد، باید در راستای یکپارچه کردن اطلاعات در سازمان کوشش کند و از جزیره‌ای عمل کردن کارکنان یا واحدهای مختلف به‌دلیل درک متفاوت از اطلاعات جلوگیری کند. وجود یک پایگاه اطلاعاتی در سازمان که خروجی‌های یکسان و یکپارچه‌ای را برای همه ‌ذی‌نفعان‌ ایجاد کند، عنصر مهمی در بازاریابی و ‌یک الزام استراتژیک است.

6) یادگیری سازمانی
وقتی شرکت‌ها با بسط و توسعه پایگاه اطلاعاتی‌، خدمات داده‌ای خارجی بیشتری را وارد مجموعه خود می‌کنند، پیگیری و ردیابی تعاملات و ارتباطات با مشتری پیچیده‌تر می‌شود. بنابراین نیاز به این است که اطلاعات ورودی تبدیل به مفاهیم مبتنی بر دانش سازمانی شود و این دانش باید در دسترس تمام کسانی که می‌توانند در افزایش خدمت به مشتری سهم داشته باشند، قرار گیرد و موجب خلق ارزش بیشتر و افزایش ارزش برند سازمان شود. اطلاعات مشترک مهم‌ترین ابزار در یادگیری سازمانی است که باید با یکپارچه کردن آن در جهت افزایش تعاملات صحیح و کارساز مورد استفاده قرار گیرد.

7) فرهنگ سازمانی
فرهنگ یک شرکت ‌شخصیت آن را منعکس می‌کند و روشی است که ما امور سازمانی خود را انجام می‌دهیم و عبارت است از: ارزش‌های م

شترکی که کارکنان آن را باور داشته و روزانه آن را به شکل کاملا غیرارادی انعکاس می‌دهند. موضوع فرهنگی از منظر ادگار شاین، استاد سابق مدرسه مدیریت MIT Sloan و پدر فرهنگ سازمانی، سه لایه دارد‌. اول‌، ‌لایه ظاهری و هر آن چیزی که شما به شکل نمادین از شرکت‌ها و سازمان‌ها می‌بینید؛ دوم‌، اعلام‌های رسمی مانند ‌ماموریت و ارزش‌های قابل قبول سازمان که معمولا بر دیوارهای سازمان نصب می‌شود‌ و س

وم‌، رفتار و باورهایی که روزانه در کارکردهای کارکنان تجلی پیدا می‌کند و شاید با لایه‌های اول و دوم نماد فرهنگی همخوانی و هم‌راستایی نداشته باشد.
یک شرکت موفق ‌از سویی نیاز به هم‌ترازی این سه لایه فرهنگی دارد و از سوی دیگر باید با یکپارچه‌سازی فرهنگی بتواند آن را به خوبی برای ‌ذی‌نفعان‌ و به‌خصوص مشتریان، قابل شناسایی کند‌.

هرچند عوامل و عناصر دیگری نیز می‌توانست در ادامه این هفت عنصر بیان شود، ولی ما به این هفت عنصر بسنده کرده و دوباره تاکید می‌کنیم که هم یکپارچه‌سازی هر عنصر به عنوان ماهیت خود مورد نیاز است و هم یکپارچه‌سازی تمامی عناصر هفت گانه.

روابط‌عمومی و بازاریابی دو حوزه‌ای هستند که تا مدت‌ها پیش عملکرد آنها در داخل سازمان‌ها به عنوان نقطه مقابل هم و متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته می‌شد به ویژه در اموری مانند بودجه، تشکیلات و اختصاص اعتبار که نگرانی بیشتری در مورد آنها وجود داشت.
شاید در نتیجه تغییرات همزمان ایجاد شده درعادات فناوری شخصی و کاهش سازمان‌های خبری سنتی، درک این مساله که بازاریابی کجا تمام می‌شود و روابط عمومی از کجا شروع می‌شود، دشوارتر شده باشد. عناوین شغلی فعلی شاهد خوبی برای این تیرگی و ابهام هستند.
برای اینکه به درجه‌ای از وضوح و روشنی در مورد این مساله دست یابیم، PR News از کاربران خود درباره تعریف آنها از بازاریابی و روابط عمومی و تفاوت بین آنها پرسش نمود. بیشتر پاسخ‌های اجتماع کاربران به سوال مطرح شده در امتداد این گفته بود که « همه چیز در بازاریابی درباره محصول است و همه چیز در روابط عمومی درباره روا

بط میان افراد.

تصور ما این است که بسیاری از بازاریابان و دست اندرکاران روابط عمومی ‌ها (و کسانی که رسما بر هر دو موضوع احاطه دارند) با این نوع گفته‌ها و نظرات مطرح شده موافق نباشند اما تغییرات پیرامون همان موضوع‌هایی است که گفته می‌شود. پاسخ‌های ذیل بیان برخی تفاوت‌ها میان روابط عمومی و بازاریابی است:
– روابط عمومی تمایل در به کاربردن رسانه‌ها برای ای

جاد آگاهی از یک نام تجاری در بین مخاطبان است. درحالیکه بازاریابی طیف گسترده‌ای از پیام‌های مشتریان هدف که به معنی در خواست انجام فعالیت است را پوشش می‌دهد.
– بازاریابی برابر است با تجارت و فروش گرایی. روابط عمومی برابر است با عمومی‌گرایی.
– بازاریابی درباره فروش و نیاز به محصول است. روابط عمومی درباره ایجاد جمعیت در اطراف محصول.
– روابط عمومی تعامل دوسویه با مردم است. بازاریابی پیام‌های محتواگرایی است که تلاش می‌کند بر مصرف کنندگان حاکم شود.
– در حیات سازمان‌ها، بازاریابی به فروش می‌رساند و روابط عمومی برای هر چیز دیگر است.
– همه چیز در بازاریابی درباره محصول است. همه چیز در روابط عمومی درباره روابط.
– بازاریابی توسعه استراتژی نام تجاری محصول است درحالیکه روابط عمومی، روابط رسانه‌ای برای اجرای استراتژی‌های بازاریابی است.
– بازاریابی یعنی اینکه شما می‌خواهید دنیا محصولتان را چگونه ببیند. روابط عمومی یعنی اینکه در واقع دنیا محصول شما را چگونه می‌بیند.
– بازاریابی متن نمایشنامه است و روابط عمومی یک فیلم است.
– بازاریابی مواد تشکیل دهنده است و روابط عمومی کیک‌های به نمایش گذاشته شده در پشت ویترین.
– بازاریابی: شما برای آن پرداخت می‌کنید. روابط عمومی: شما برای آن درخواست می‌کنید.
– بازاریابی بر گشودن کیف پول افراد متمرکز است. روابط عمومی بر راه یافتن

در قلب و مغز افراد متمرکز است.
– بازاریابی درمونولوگ (تک گویی) است و روابط عمومی در گفتگو و دیالوگ.
– بازاریابی خلق چشم‌انداز و واقعه را فراهم می‌آورد درحالیکه روابط عمومی به ایجاد روابط با دیگران می‌پردازد به طوریکه آنها می‌توانند داستان را از نقطه نظر خود بیان کنند.
– بازاریابی یک ارتباط یک سویه و روابط عمومی یک ارتباط دو سویه است.
– بازاریابی و روابط عمومی تلاش‌های ارتباطی هستند که برای افزایش کسزار و فروش تمرکز دارد و روابط عمومی بر ارتباط و اعتماد بین افراد. بنابراین هر دو در شاخصه‌های موفقیت با یکدیگر متفاوت هستند.
اگرچه این موارد به عنوان وجوه افتراق بین روابط عمومی و بازاریابی برشمرده شد اما آنچه واضح است اینکه هر دو باید برای به حداکثر رساندن آگاهی مخاطب از نام تجاری و هدایت نسل‌ها، همدیگر را حمایت کرده و به یکدیگر استناد نمایند.

پنج نقش مهم روابط عمومی در بازاریابی

درک نقش و قدرت روابط عمومی(PR) در پشتیبانی فعالیت های فروش و بازاریابی امری بسیار حیاتی است، نقشی که باعث افزایش «سهم از اذهان» و به طبع آن «سهم از بازار» می شود.
در این نوشتار به پنج مقوله از یک «برنامه یکپارچه بازاریابی» اشاره می شود که روابط عمومی می تواند به موفقیت کامل برنامه کمک کند:
1- طراحی یک برنامه روابط عمومی کارا، مؤثرترین راه برای نفوذ و تأثیر واقعی بر مخاطبان و مشتریان می باشد. هیچ ابزار جایگزینی برای افزایش اعتبار شرکت و محصول، بهتر از ابزار روابط عمومی وجود ندارد ابزاری که می تواند شما را به رهبر کسب و کار تبدیل کرده و وجهه شما را نزد نشریات تجاری، تحلیل گران مالی و صنعتی و سایر صاحب نظران بهبود بخشد.
تشابه با بیشتر فعالیت های فروش و بازاریابی، هر چه بیشتر بر فعالیت های روابط عمومی تمرکز کنید نتایج بهتری خواهید گرفت. به طوری که طبق اصل پاره تو 80 درصد مطالب مثبت تقریباً از 20 درصد از تحلیلگران و رسانه های هدف یا سایر مخاطبان اصلی ارایه می شود. برای مثال، روابط عمومی بایستی با پیگیری کلیه اخبار شرکت و صنعت م

 

ربوط به موارد مربوط پاسخ مقتضی و مناسب دهد.
2- روابط عمومی در خارج از سازمان، نقش یک سفیر تجاری را دارد و در داخل سازمان بعنوان یک سامان دهنده مطرح است. به طوری که متخصصان روابط عمومی به طور روز افزونی در توسعه و یا پشتیبانی ابعاد مختلف ارتباطات مربوط به نام تجاری در یک برنامه بازاریابی و تبلیغاتی به کار گرفته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله الگوهای ازدواج موفق و ثبات خانوادگی در word

دوشنبه 95/3/3 4:13 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله الگوهای ازدواج موفق و ثبات خانوادگی در word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله الگوهای ازدواج موفق و ثبات خانوادگی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله الگوهای ازدواج موفق و ثبات خانوادگی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله الگوهای ازدواج موفق و ثبات خانوادگی در word :

الگوهای ازدواج موفق و ثبات خانوادگی

با چه کسی ازدواج کنیم ؟‌ چگونه همسرآینده امان را بشناسیم؟ چه شرایطی برای همسر در نظر بگیریم ؟ در چه سنی باید ازدواج کرد؟ چه شرایطی باید داشته باشیم تا ازدواج کنیم ؟
و هزاران سئوال از این دست را هر روزه جوانان در ذهن خود مرور می کنند و به دنبال جواب هستند. در این یادداشت و چندین یادداشت بعدی ، سعی ما بر ا

ین است که به این مهم بپردازیم و سئوالاتی که مبتلا به عموم هست را از منظر روانشناسی کاربردی پاسخ دهیم.
در مورد ازدواج باید بگوئیم که : این رابطه تنها به منظور ارضای تمایلات آنی نیست . بلکه زندگی آینده و خوشبختی زن و مرد و کودکان آنها بر اساس این پیوند قرار

گرفته است.
ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ( قبل از ازدواج ) ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.
در ازدواج ، سازش دائمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است ، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند ، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.
مهمترین عوامل توافق در ازدواج عبارتند از :

1- دیانت و تقوی
2 – رشد عاطفی و فکری
3 – تشابه علایق و طرز تفکر
4 – تشابه مذهبی ( مسائل عینی مذهبی مد نظر است نه کلیات )
5 – تشابه تحصیلی و طبقاتی
اکنون به شرح مبسوطی از موارد فوق می پردازیم.

 

1- دیانت و تقوی
همسری که متدین و با تقوی باشد،حقوق همسرش را حفظ میکند و هیچ گاه در پی هوس های نا مشروع نیست ،به او احترام میگذارد و از هر گونه ستم احتراز میکند
امام باقر می فرماید:شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت داری او نهفته است ،هرکس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید.

2- رشد عاطفی و فکری
مهمترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی ، رشد عاطفی و فکری است. البته واضح است که درجه رشد عاطفی و فکری تنها بستگی به سن ندارد ، بلکه سن روانی ، اجتماعی و عاطفی و سن جسمانی همه از عوامل موثر روشنفکری است. اگر این عوامل فراهم باشد ، بهترین سن برای ازدواج 25 سالگی برای مرد و 22 سالگی برای زن است.
در این سن یک فرد عادی به اندازه کافی رشد و ثبات فکری و عاطفی دارد و امکان تغییر ناگهانی در رفتار او کم است ، اگر چه در این سن عادات مختلف در فرد به صورت محکمی در آمده ، ولی هنوز قابلیت تطبیق و سازش در او موجود است. البته باید اضافه کرد که این سن را تنها از لحاظ کلی انتخاب کردیم ، بدین معنی که خیلی ازدواجهای مقرون به خوشبختی وجود دارد که زن و مرد در موقع ازدواج بسیار مسن تر یا جوان تر از سن مذکور بوده اند.
رشد جسمانی نیز عامل مهمی در آمادگی برای ازدواج است. اگر چه در اجتماع کنونی ما ازدواج معمولا بعد از بلوغ صورت می گیرد ،‌ معهذا باید گفت که روان شناسان

، زناشویی کودکان تازه بالغ را که آمادگی وارد شدن به زندگی پر مسئولیت زناشویی را ندارد ، صلاح نمی بینند.
مسئله دیگری که از لحاظ بهداشت روانی قابل ملاحظه است اینکه آیا در ازدواج اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشویی خواهد شد یا خیر ؟ تحقیقاتی که در این زمینه موجود است نشان می دهد که مردان تمایل دارند که با زنان کم هوش تر از خ

ود ازدواج کنند و اغلب زنهای خیلی با هوش مجرد می مانند. از لحاظ خوشبختی زناشویی ، صلاح است که مرد از لحاظ هوش ، کمی برتر از زن باشد ، زیرا محیط ما چنین اقتضاء می کند. ولی تفاوت زیادی در این مورد نباید وجود داشته باشد‌ ، زیرا در غیر این صورت علایق و طرز تفکر آنان با یکدیگر توافق نخواهد داشت. البته امکان دارد ازدواج موفقیت آمیزی که در آن زن با هوش و فعالی شریک است ، وجود داشته باشد ، ولی خطرات ناشی از آن زیاد است . در واقع هوش یک معیاری است که علایق و طرز تفکر خاصی را تولید می کند و درصورت اختلاف هوشی زیاد انطباق و توافق طرفین به شدت کاهش می یابد.
رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عاطفی و فکری دارد ، زیرا شخصی که از لحاظ اجتماعی رشد کرده است ، روابط اجتماعی را بهتر درک می کند . او می داند چگونه با دیگران ، به خصوص خانواده و همکارانش سازش کند . او درک می کند که انتظارات اجتماع از او چیست و تا اندازه زیادی قادر است خود را با این توقعات تطبیق دهد. همچنین او آماده قبول مسئولیت است و نسبت به محدودیتهای خود آگاهی دارد.
یکی از مهمترین عوامل رشد ، مقدار و چگونگی رشد عاطفی است . مثلا شخص ممکن است سی یا چهل سال عمر کرده باشد ، ولی از لحاظ رشد عاطفی عقب مانده محسوب شود . چنین شخصی قدرت کنترل احساسات و عواطف خود را ندارد و در نتیجه زندگی زناشویی او مختل می شود.

3 – توافق و طرز فکر

مسئله مهمی که قبل از ازدواج وجود دارد ‍ ، این است که جوانان قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی ‍ ، د رموضوع های مهم زندگی توافق نظر داشته باشند و این توافق معمولا روی علایق و طرز فکر قرار می گیرد.
طرز تفکر ‍، موضوع بسیار مهمی است ؛ زیرا بر اساس آن ‹‹ فلسفه زندگی ›› هر فردی ریخته می شود. برای روشن شدن مطلب چند مثال ذکر می گردد: آیا زن و مردی که خیال ازدواج دارند به یک اندازه جاه طلب هستند یا اینکه یکی از آنها خیلی جاده طلب و دیگری معتقد به داشتن زندگی آرام و آهسته و بی دردسری است . اگر در این مورد ، مرد ،‌ شخص جاه طلبی است ‍ ، شاید مضار آن زیاد نباشد ، اگر چه ممکن است زن او از اینکه شوهرش ساعات طولانی مشغول به کار است آزرده گردد. ولی اگر زن بی اندازه جاه طلب باشد ‍، سعی خواهد کرد تا شوهر راحت طلب و تنبل خود را به اصرار و پافشاری به کار بکشد و او را مجبور به پذیرفتن مشاغلی کند که از عهده استعداد و علاقه اش خارج است ،‌ و این وضع با موفقیت و خوشبختی زناشویی تباین دارد.
نظریات سیاسی ، می تواند عوامل اختلافات زناشویی شود ، زیرا با افراطی بودن یکی و محافظه کار بودن دیگری ، امکان تصادم افکار زیاد است. البته حتما نباید نظریات سیاسی دو همسر شباهت کامل به هم داشته باشد ولی صلاح در این است که از لحاظ عقاید سیاسی در دو قطب مخالف قرار نگیرند.

مسئله مهم دیگر در زناشویی ، توافقی است که زن و شوهر در مورد قضاوت درباره مسائل زندگی دارند. مثلا اگر شوهر ،‌ فردی تخیلی و ایده آلیست ، ولی زن شخص واقع بین و به اصطلاح رئالیست باشد ، شوهر ممکن است از رویه خشک و زیاده از حد مادی زن خود خسته شود و احساس کند که زنش قدرت درک معنویات و ظرایف زندگی را ندارد

. زن واقع بین نیز ممکن است از دست شوهر تخیلی و فلسفه باف خود به ستوه آید و او را آدمی خیالباف ،‌ تنبل و دور از حقیقت زندگی بداند و مکرر آرزو کند که ای کاش شوهرش قدری به خود بیاید و واقعیات زندگی را آن طور که هست مشاهده کند. در چنین موقعی امکان وجود یک کانون خوشبختی کم است.
البته علایق رابطه نزدیکی با طرز تفکر دارد و شامل فعالیتهای متعدد روزانه از قبیل رفتن به سینما ، تئاتر ،‌کنسرت ، گوش دادن به رادیو و تماشای تلویزیون ، خواندن کتاب ‍ ،‌ رفتن به مهمانی ،‌ سخنرانی ها و امثال آن می گردد. البته نباید انتظار داشت که زن و شوهر در همه این علایق با یکدیگر توافق داشته باشند ، ولی برای سعادت خانواده توافق کلی در قسمت عمده ای از علایق ضرورت دارد.

4 – عقاید مذهبی
شباهت در عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون زناشویی اهمیت دارد که روان شناسان ،‌ ازدواج دو نفر از مذاهب مختلف را معمولا غیر عاقلانه می دانند . دلایل این نظریه بسیار است.
در وهله اول ،‌اگر تنها یکی از دو همسر به عقاید مذهبی خود با ایمان کامل پایبند باشد ، امکان اختلاف نظر در این مورد زیاد خواهد بود. به علاوه آنچه که در این زمینه اهمیت دارد ، تربیت کودکان بر حسب عقاید مذهبی به خصوص است.
یکی دیگر ا زمشکلات ازدواج افرادی که دارای مذاهب مختلفند ، مخالفت اولیاء آنهاست ، زیرا این مسئله اغلب باعث جدایی جوان از پدر و مادر خود می شود و بعدها ممکن است هر یک از طرفین تقصیر این جدایی را به گردن همسر خود بیندازد. ولی اگر یکی از طرفین مسئله مذهب را جدی نگیرد ،‌احتمالا مشکل حادی پیش نخواهد آمد.
نکته بسیار مهم در مورد نقش مذهب و ازدواج :
بسیار پیش آمده است که دو نفر قبل از ازدواج از مفاهیم کلی در مورد مذهب استفاده می کنند و هر دو توافق پیدا می کنند ولی بعد از ازدواج ، در نمو

دها و مصادیق آن موارد کلی ، دچار اختلاف می شوند.
مثلا ، هر دو می گویند مسلمانیم ، هر دو از صداقت ،‌ ایمان ،‌ حجاب و ;. حمایت می کنند .
ولی در برخورد با مسائل و جزئیات زندگی ، برداشتها و اختلافهای جدی پیدا می کنند.
یکی حجاب را چادر می داند ، دیگری هیچ اعتقادی به چادر یا حتی به مانتو هم اعتقاد ندارد.
یکی هرگونه موسیقی را حرام می شمارد ، دیگر

ی موسیقی را آرامش روح می داند.
یکی زندگی مرفه را در تعارض با مذهب نمی داند ،‌ دیگری رفاه گرایی را در تضاد با مذهب خود می داند.
یکی پذیرائی مهمان زیاد را در منزل ، مهمان نوازی دانسته و می گوید : در خانه من، به روی همه باز است و من مهمان نواز هستم ،‌ دیگری میگوید مگر خانه ما ،‌ کاروانسراست که درش بروی هر کسی باز باشد. و دیگری را ولخرج می شمارد.
یکی برای مسافرت ، مشهد و زیارت را در نظر می گیرد ، دیگری دوست دارد به شمال و لب دریا برود . و هزاران مسئله ریز و درشت دیگر در زندگی مشترکشان پیش می آید ،‌ که با تولد فرزندان حادتر می شود ،‌ چون تفاوت در سبک تربیتی فرزندان را نیز شامل می گردد. و هر کدام سعی دارد با زیر و بمهای ارزشی خود ، فرزندان را تربیت کند.

5- تشابه تحصیلی و طبقاتی
تناسب از نظر میزان تحصیلات وطبقه اجتماعی به به

بود ازدواج کمک میکند .بهتر است زن وشوهر از نظر میزان تحصیلات و وضعیت اقتصادی نسبتا مشابه باشندو تفاوت آنان در این مورد اندک باشد.
6- پختگی و مسئولیت پذیری
بسیاری از افراد آمادگی داشتن رابطه ای جدی را ندارند مسئولیت پذیری به این معنی است که فرد به آنچه که وعده داده عمل کند. یکی از نشانه های پختگی افراد حس احترام آنها نسبت به جهان پیرامون و مردم میباشد. مردباید برای تامین

نیاز مندیهای مادی و معنوی خانواده اش تلاش کند و مسئولیت اقتصادی خانواده را بر دوش کشد.
7- اصالت و نجابت خانوادگی
یکی ازمسائلی که در ازدواج حائز اهمییت می باشد اصالت خانوادگی است بنابر این باید توجه داشت فردی را به همسری برگزینید که از یک خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یک محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.
اگر چنین هستید ، صبر کنید ، ازدواج نکنید
1- اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود ، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید. ( تنبلی و بی مسئولیتی).
2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (‌که به نظر شما غیر منطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی کننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران).
3 – اگر در زندگی ، مرتب شغل خود را عوض کرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترک تحصیل کرده اید، علائق خود را نیمه کاره رها کرده اید و ثبات فکری ، احساسی و رفتاری ندارید.( عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری).
4 – اگر تصور می کنید ؛ افکار ، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید. (خطای شناختی).
5 – اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی

 

که در زندگی مشترکتان در آینده با هیچ گونه مشکلی مواجه نشوید. (خطای شناختی).
6 – اگر در پی کسب لذت و علائق خود ، کارها و مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد. (اصالت لذت، و عدم مسئولیت پذیری).

7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درک افکار ، احساس و رفتار دیگران نیستید. (واکنش دفاعی و خود میان بینی).
8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید. (عدم خودآگاهی).
9 – اگر تا کنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتار های شما ایجاد نشده است. (عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی).
10 – اگر مسائل کاری شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده ( خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشکلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگیتان تاثیر می گذارد و در هم تنیده می گردد. (مشکل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها).
11 – اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید( حتی اگر شرایط تغییر کند) و بسیار متعصب ، خشک و غیر قابل انعطاف هستید. (‌عدم انعطاف پذیری لازم).
12 – اگر قادر به درک احساسات ، رفتار و افکار خانواده ، دوستان و همکارانتان(که متفاوت از شما عمل می کنند)، نمی باشید. (عدم اگاهی اجتماعی).
13 – اگر بیشتر به جای گوش کردن ، صحبت می کنید و بیشتر از آنکه سعی کنید دیگران را بفهمید ، سعی دارید که دیگران شما را درک کنند. (عدم مدیریت ر

ابطه).
14 – اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفاً ، هیجانات شما را به سویی می کشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید. (خود یا اگو ضعیف ، هوش هیجانی پائین).
15 – اگر برای رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه ای نداید و منفعلانه و واکنشی نسبت به دیگران عکس العمل نشان می دهید.( رفتار بی تعقل یا انعکاسی، مشکل در شیوه حل مسئله).
16 – اگر عادت دارید به جای حل مشکلات از آنها فرار کنید یا اجتناب بورزید یا واکنش شما به مسائل بی تفاوتی هست. (پاسخ اجتنابی به رویدادها).
17- اگر در آینه نگاه دیگران، شما فردی غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تکانشی ( کسی که یکباره بدون مقدمه و از روی احساس دست به عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می آئید. (اختلال شخصیت).
18 – اگر فکر می کنید، از میان چند میلیارد ساکنین کره زمین ، فقط و فقط یک شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.( خطای شناختی ، عدم کنترل احساس، هوش هیجانی ضعیف).
19 – اگر بدون اینکه خود را دقیقاً‌ ارزیابی کنید و بشناسید ، ‌دنبال همسر مناسب می گردید. (‌عدم شناخت خود).
20 – اگر وضعیت فعلی اتان راضی کننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت ، اقدام به ازدواج می کنید. (مشکل در شیوه حل مسئله).

در میان نهادهای اجتماعی ما، در حال حاضر خانواده بیش از بقیه نهادها در چارچوب کارکردی و مورد انتظار خود عمل می‌کند، نهادهای دیگر از جمله دین، دولت، آموزش و ارتباطات فاصله بیشتری با نقش کارکردی خود دارند، اما در عین حال نهاد خانواده در ایران با چالش‌های مهمی هم مواجه شده است، که اگر برخورد مناسبی با این چالش‌ها نشود، دیر یا زود عوارض آن را شاهد خواهیم بود. هم‌اکنون نیز رشد باور نکردنی قتل‌های خانوادگی نشانه‌هایی از این عوارض است و در آینده نیز با نشانه‌های دیگری آن مواجه خواهیم شد.
خانواده مثل هر پدیده دیگر اجتماعی دچار تحولات شده است و این

تحولات نیز خارج از اراده افراد بوده و متناسب با دیگر تغییرات اجتماعی رخ داده است. نقش زن در خانواده، نقش کودکان، نقش پدر، ابعاد خانواده، الگوهای خانواده و; تماماً در حال تغییر است. امروز از خانواده سنتی گذشته، شامل پدر و مادر و فرزندان و پدر بزرگ‌ و مادر بزرگ‌ و نوه‌ها، دیگری خبری نیست. شکل غالب خانواده، مشهور به خانواده هسته‌

ای است که شامل پدر و مادر و فرزندان ازدواج نکرده است. اما سهم این شکل غالب نیز به مرور در حال کاهش است و در جوامع غربی، اشکال دیگر از جمله خانواده‌های تک‌نفره، و خانواده‌هایی که فرزند فقط با یکی از اولیاء زندگی می‌کند، به مرور در حال افزایش است. هم‌چنین خانواده‌هایی که زن و مرد با یکدیگر زندگی می‌کنند، بدون آنکه به صورت رسمی ازدواج کرده باشند. به موازات این تحولات، حقوق خانواده نیز متحول شده و به نوعی میان زن و مرد برابری حقوقی برقرار گردیده است. در واقع تغییرات حقوقی، انعکاس تغییرات ساختاری و اجتماعی در روابط میان زن و مرد در خانواده بود.
وضع خانواده در ایران چگونه است؟ تحولات اجتماعی رخ داده در نقش زن و نیز تغییر سطح آموزش و اشتغال و کسب ارزش‌های نوین، جملگی معرف تغییر در الگوهای غالب خانواده و ضرورت اصلاح قوانین آن در ایران است، اما رو بنای حقوقی نهاد خانواده نه تنها اصلاح ن

شده، بلکه به نوعی عقب‌گرد هم داشته است، و تغییرات جزیی رخ داده در این رو بنا بیش از آنکه در قانون باشد، به صورت دستورالعمل در عقدنامه‌ها درج شده است، دستورالعمل‌هایی که چندان هم کفایت نمی‌کند. پرسش مهم این است که مقاومت در برابر تغییر قانون خانواده، ناشی از حساسیت‌های اسلامی و دینی است یا ناشی از مسایل دیگر است؟
ازدواج از نظر شرعی و شریعت، یک عقد است و لاغیر. مثل یک قرارداد

 

میان کارفرما و پیمانکار. اما روشن است که هیچ کس علاقه ندارد که ازدواج را به یک قرارداد فرو کاهد، بلکه همه درپی آن هستند که عشق و علاقه و تقدس قایل شدن برای ازدواج و معیارهای اخلاقی برای زندگی مشترک را معرف ازدواج بدانند، اما نکته اینجاست که گرچه واقعیت ازدواج عموماً براساس علاقه و عشق به زندگی مشترک شکل می‌گیرد، اما فارغ از این امر، باید برای آن حقوقی را در نظر گرفت، و این حقوق در ذیل قرارداد عقد تعریف می‌شود. برای هر عقدی هم برخی قوانین و مقررات عام نوشته می‌شود، که طرفین براساس آن قرارداد را منعقد می‌کنند، اما این مقررات عموماً الزامی و اجباری نیست، بلکه می‌توان هنگام عقد، شروط

ی خلاف آن مقررات را وضع کرد. مثلاً اگر کالایی را بخریم، محل تحویل طبق قانون، در محل خرید است، اما می‌توانیم موقع خرید محل تحویل را جای دیگری تعیین کنیم و منعی وجود ندارد ولی اگر تعیین نکردیم مطابق آن قانون محل خرید و فروش محل تحویل است.
مشکل حقوق خانواده از اینجا ناشی شده است که مقررات و قوانین آن برحسب نیازها و ضرورت‌های عام خانواده سنتی تدوین شده بود، و هیچ الزام شرعی یا اخلاقی در آن وجود ندارد، اما به دلیل اینکه این مقررات قرن‌های متمادی حاکم بوده، عده‌ای فکر می‌کنند یا چنین بیان می‌کنند که گویی اینها مقررات اسلامی است و تغییر آن خلاف اسلارطی را ضمن عقد قرار دهند. شرط حق طلاق، حق حضانت، حق اشتغال حتی خرج مشترک زن و مرد و;
به عبارت دیگر تمامی الگوهای موجود در ازدواج را می‌توان برحسب خواست دختر و پسر یا زن و مرد در شرط ضمن عقد قرار داد. اما مشکلی که وجود دارد این است که بسیاری از افراد هنگام عقد و ازدواج درک روشنی از این شروط ندارند، و چه بسا در زمان عقد هم اصراری بر تعیین شروط نداشته باشند، در نتیجه ضروری است که قوانین و مقررات عامی برای ازدواج تعیین شود و افراد براساس آن با یکدیگر ازدواج کنند، مگر آنکه بخواهند، شرط یا شروطی را اضافه کنند که موقع ازدواج چنین حقی برای طرفین وجود دارد.
تدوین مقررات برای الگوی غالب ازدواج در ایران قدری مشکل است، زیرا در جامعه ما الگوهای متعدد و حتی متعارضی در ازدواج وجود دارد. الگوهای ازدواج در

خانواده‌های عشایری و روستایی و نیز خانواده‌های سنتی شهری و بالاخره جوانان تحصیلکرده با یکدیگر کاملاً متمایز است. تفاوت از حیث مهریه و شیوه پرداخت، جهیزیه، وظایف و انتظارات زن و شوهر از یکدیگر، رابطه با خانواده و; در این ازدواج‌ها کاملاً آشکار است. بنابراین می‌توان بجای یک الگوی غالب، از چند الگوی متفاوت که با هر یک از لایه‌های اجتماعی نزدیک‌تر است، استفاده کرد، و زنان و مردان را آموزش داد که هنگام عقد، یکی از الگوها را که متناسب‌تر با وضعیت آنان است برگزینند، متأسفانه مقاومت در برابر تحولات حقوقی خانواده، بیش از آنکه از موضع اسلامی و شرعی باشد، از موضع سنتی و مردسالاری است. تمامی موارد مثل ازدواج مجدد، حق طلاق، حق حضانت، حق اشتغال و حتی ازدواج موقت در ذیل این الگو قابل فهم است. آنان که می‌گویند مرد می‌تواند تا چهار زن دایم داشته باشد (بدون در

 

نظر گرفتن شرط ذکر شده در آیه)، اگر می‌خواهند این حق غیر قابل نقض باشد، ادعایی غیر موجه دارند. زیرا زن می‌تواند ازدواج خود را مشروط بر هر امری از جمله عدم ازدواج مجدد شوهر کند.
شاید همراهی با چنین پیشنهادی سخت باشد، موافقت با الگوهای مختلف ازدواج تا حدی خرق عادت است، اما واقعیت اجتماعی ما حکایت از آن می‌کند که تنوع الگوهای ازدواج انکارناپذیر است و نمی‌توان قواعد و مقررات عامی را بر همه آنها اعمال کرد. برای مثال مهریه از اجزای نظام سنتی ازدواج است، در این نظام مرد نان‌آور و رییس خانواده است، هم‌اکنون نیز بسیاری از ازدواج‌ها بر این مبنا صورت می‌گیرد، اما اگر خانم‌های تحصیلکرد

ه و خواهان فعالیت و شغل بخواهند بر این مبنا ازدواج کنند، حتماً یک جای کار دچار اشکال می‌شود، مگر آنکه هم از قید مهریه بگذرند و هم از قید مسئولیت نان‌آوری مرد. مشکل امروز اینجاست که از یک سو توقعات در ازدواج بیشتر می‌شود، هم ارقام بالاتری از مهریه درخواست می‌شود و هم مسئولیت نان‌آوری بیشتری از مردم تقاضا می‌شود، و در عین حال خواهان حق طلاق، حق اشتغال و دیگر آزادی‌های مورد انتظار هم می‌شوند. وقتی که زنان حق طلاق و حضانت را می‌خواهند، به ناچار باید از ابتدا هم نسبت به مهریه و نان‌آور بودن مرد موضعی متفاوت از موضع الگوی

 

سنتی اتخاذ کنند. الگوی سنتی برمبنای نوعی تقسیم کار برحسب جنسیت بود، و اجزای آن با یکدیگر سازگاری داشت یا حداقل از نظر عرف اجتماعی پذیرفتنی و منصفانه بود، اما وضعیت جدید دچار نوعی ناسازگاری شده است. از وقتی که مهریه از حالت نقد، تبدیل به عندالمطالبه شد، و گرفتن آن نیز ضد ارزش تلقی شد، رسم مهریه از میان رفت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >