دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی در word

سه شنبه 95/3/11 4:49 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی در word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی در word

چکیده  
مقدمه  
1 مفهوم‌شناسی  
2 تعالی و کمال معنوی انسان؛ هدف غایی حکومت اسلامی  
3 اهداف میانی حکومت اسلامی و حقوق بشر اسلامی  
1 3 فراهم نمودن زمینه بهره مندی انسان‌ها از حق هدایت  
2 3 حاکمیت توحید و برچیده شدن طاغوت  
3 3 اجرای کامل احکام اسلامی  
4 3 ایجاد محیط پاک و معنوی  
5 3 اقامه شعائر اسلامی  
6 3 تعلیم و تربیت براساس بینش الهی  
7 3تحقق و گسترش قسط و عدالت  
8 3 برقراری مساوات و برابری  
9 3 حمایت از کرامت انسانی  
4 اهداف مقدمی حکومت اسلامی و حقوق بشر اسلامی  
1 4 دفاع از جان، مال و آبروی افراد  
2 4 تأمین نظم، امنیت، رفاه و آسایش شهروندان  
3 4 حمایت از محرومان جامعه  
4 4 تأمین و احیای آزادی‌های مشروع  
5 4 حمایت از حریم خانواده  
6 4 گسترش سلامت و بهداشت  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی در word

نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، نشر مشرقین، زمستان 1379

ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی‌تا

الأحسایی، ابن أبی جمهور، عوالی اللئالی، تحقیق مجتبى العراقی، قم، سیدالشهداء، 1404ق

امام خمینی(ره)، المکاسب المحرمه، قم، مؤسسه إسماعیلیان للطباعه والنشر والتوزیع، 1410ق

ـــــ ، توضیح المسائل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و إرشاد إسلامی، 1372

ـــــ ، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، بهار 1373

بلدسو، رابرت و بوسلاوبو سچک، فرهنگ حقوق بین‌الملل، ترجمه و تحقیق علیرضا پارسا، تهران، قومس، 1375

تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاه، بی‌جا، دفتر نشر برگزیده، جمادی‌الأولى 1416ق

الترابی، حسن و دیگران، الاسلامیون و المسأله السیاسیه (سلسله کتب المستقبل العربی)، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه، 2004م

جوادی آملی، عبد الله، ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسراء، پاییز 1378

ـــــ ، اسلام و محیط زیست، قم، اسراء، 1386

الحر العاملی، وسائل الشیعه، تحقیق وتصحیح وتذییل الشیخ محمد الرازی و تعلیق الشیخ أبی الحسن الشعرانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا

الحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، تصحیح وتعلیق علی أکبر الغفاری، قم، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1404ق

الحصفکی، علاءالدین، الدر المختار، بی‎جا، دار الفکر، 1415ق

الحلی، العلامه الحسن بن یوسف، تحریر الأحکام، تحقیق ابراهیم البهادری باشراف الشیخ السبحانی، قم، مؤسسه الامام الصادق(ع)، 1420ق

الحلی، العلامه الحسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع) لإحیاء التراث، 1417ق

الحلی، المحقق، شرائع الإسلام، مع تعلیقات السید صادق الشیرازی، تهران، استقلال، 1409ق

خامنه‌ای سیدعلی، أجوبه الاستفتاءات، بیروت، الدار الإسلامیه للطباعه والنشر والتوزیع، 1420ق

خراسانی، وحید، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقر العلوم(ع)، 1421ق

ـــــ ، منهاج الصالحین، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا

الخشن، حسین، الاسلام و البیئه خطوات نحو فقه بیئی، بیروت، دارالهادی، 1425ق

الخویی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهه، قم، مکتبه الداوری، بی‌تا

ـــــ ، منهاج الصالحین، بی‎جا، مدینه العلم، 1410ق

الصدر، محمد باقر، الاسلام یقود الحیاه، المدرسه الاسلامیه، رسالتنا، قم، مرکز الأبحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر، 1421ق

ـــــ ، المدرسه الاسلامیه، السنن التاریخیه فی القرآن، المحنه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1410 ق

ـــــ ، المدرسه القرآنیه، قم، مرکز الأبحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر، 1421ق

ـــــ ، فلسفتنا، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1402ق

الصدوق، الشیخ، علل الشرائع، تقدیم السید محمد صادق بحر العلوم، النجف الأشرف، منشورات المکتبه الحیدریه و مطبعتها، 1385ق

طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل، قم، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1414ق

طباطبایی، سیدمحمّدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بی‎تا

طوسی، ابی‌جعفر محمدبن الحسن، تهذیب الأحکام، تحقیق وتعلیق سیدحسن موسوی خرسان، طهران، دار الکتب الإسلامیه، 1365

عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی حقوق بشر در اسلام و دنیای معاصر، تهران، مجد، 1388

الفهداوی، خالد سلیمان حمود، الفقه السیاسی الاسلامی، دمشق، دار الوائل، 2008م

القرشی، باقر شریف، النظام السیاسی فی الاسلام، قم، دار الکتاب الاسلامی، 1411ق

القرضاوی، یوسف، رعایه البیعه فی شریعه الاسلام، القاهره، دار الشروق، 1421ق

ـــــ ، غیر المسلمین فی المجتمع الاسلامی، القاهره، مکتبه وهبه، 1413ق

الکرکی الحلی، علی بن الحسین، جامع المقاصد، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، 1408ق

کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تصحیح وتعلیق علی أکبر الغفاری، طهران، دار الکتب الإسلامیه، 1365 ش

الگلپایگانی سیدمحمدرضا، توضیح المسائل، قم، دار القرآن الکریم، رمضان المبارک 1413

ـــــ ، هدایه العباد، قم، دار القرآن الکریم، جمادی‌الأولى 1413ق

لیپست، سیمور مارتین، دایره المعارف دموکراسی، سرپرستی ترجمه کامران فانی، نور الله مرادی، تهران، کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه، 1383

مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق

مصباح‌یزدی، محمدتقی و دیگران، ضمانتهای اجرای قانون اساسی و اجرای علنی حدود (نشستهای علمی 2)، تدوین معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382

ـــــ ، نظریه سیاسی اسلام، نگارش کریم سبحانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، تابستان 1380

مصطفوی، سیدمحمد، «حقوق الانسان؛ فلسفتها و مشکلات تطبیقها»، الحیاه الطیبه، شماره 12، ربیع الاول 1424ق

مفید، محمدبن محمد نعمان، ذبائح أهل الکتاب، تحقیق الشیخ مهدی نجف، بیروت، دار المفید للطباعه والنشر و التوزیع، 1414ق

النجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، تحقیق عباس القوچانی، بی‎جا، دارالکتب الاسلامیه، 1362

نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، بی‎جا: مؤسسه آل‌البیت(ع) لإحیاء التراث، 1409ق

هدایات، سورحمن، التعایش السلمی بین المسلمین و غیرهم، القاهره، دار السلام، 1421ق

الهندی، الفاضل، کشف اللئام، قم، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1418ق

یعقوب، احمدحسین، النظام السیاسی فی الاسلام، قم، مؤسسه انصاریان، 1412ق

Miller, David, The Blackwell Encyclopaedia of Political Thought, Oxford, Blackwell,

 

 

چکیده

از جمله مشخصه‌های حکومت اسلامی، که آن را از سایر حکومت‌های سیاسی متمایز می‌سازد، اهداف و غایاتی است که بر اساس آن حکومت اسلامی شکل می‌گیرد. این مقاله با رویکرد نظری و تحلیلی، به بررسی حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی می‌پردازد. با توجه به هدف غایی، اهداف میانی و اهداف مقدمی حکومت اسلامی، نشان داده شده است که حکومت اسلامی در درون خود ماهیتی کاملاً حقوق بشری دارد و اساساً تحقق اهداف سه گانه مزبور در گرو تحقق حقوق متعالی بشر است.

کلید واژه‌ها: حکومت اسلامی، حقوق بشر، اهداف میانی اهداف مقدمی.

 

 

مقدمه

از دغدغه‌ها و چالش‌های اساسی فراروی حقوق بشر، بهره‌گیری از حکومت مطلوبی است که کارآمدی لازم را برای تحقق چنین حقوقی داشته باشد. توجه به اعلامیه اسلامی حقوق بشر قاهره و دیگر نوشته‌هایی که حاکی از انعکاس دیدگاه صحیح در زمینه احکام و موازین الهی است، نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد، حقوق بشر اسلامی در جامعه محقق نخواهد شد مگر آنکه حکومتی اسلامی در آن جامعه استقرار یابد. در این نوشتار، تلاش خواهد شد تا با توجه به محورهای اساسی حقوق بشر اسلامی که عمدتاً در اعلامیه حقوق بشر اسلامی قاهره منعکس شده است، اهداف حقوق بشری حکومت اسلامی ترسیم شود

نگاهی گذرا به اهداف تشکیل حکومت اسلامی نشان از آن دارد که در جای جای چنین حکومتی به حقوق بشر، توجه شده است. با توجه به اهداف حکومت اسلامی به راحتی می‌توان دریافت که تا چه میزان نگاه حقوق بشری اسلام در تشکیل حکومت، عمیق بوده است. البته می‌توان مشترکاتی را در میان اهداف حکومت اسلامی و سایر حکومت‌ها جست‌و‌جو کرد، اما نقاط تمایز اساسی‌ای نیز در این میان وجود دارد که می‌توان از همان نقاط تمایز به برتری حکومت اسلامی در مقایسه با سایر حکومت‌ها در خصوص تحقق حقوق بشر پی برد. بدیهی است که اهداف ترسیم شده برای حکومت اسلامی، مبتنی بر اصول انکارناپذیری در معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی است که در حکومت‌های دیگر بدین شکل یافت نمی‌شود

با توجه به توضیحات فوق می‌توان اهداف حکومت اسلامی را که می‌تواند ماهیت حقوق بشری حکومت اسلامی را نشان دهد، در سه محور اهداف عالی، میانی و مقدمی خلاصه کرد. در اینجا ابتدا درباره مفاهیم کلیدی این نوشتار توضیحی داده و آنگاه این سه محور به بحث گذاشته خواهد شد

 

 

1 مفهوم‌شناسی

در حال حاضر، هرگاه سخن از حقوق بشر به میان می‌آید، مراد آن دسته از حقوقی است که انسان صرفاً به جهت انسان بودن از آن بهرمند می‌شود، 1 از این‌رو، کلیه افراد بشر به طور مساوی از چنین حقوقی برخوردار می‌گردند.2 حقوق بشر با این نگاه و رویکرد، حقوقی است که برای هر فرد، حقی بنیادین یا طبیعی شمرده می‌شود. در صورتی که کشوری بخواهد در زمره آن دسته از کشورهایی قرار گیرد که تحت عنوان کشورهای متمدن از آنها یاد می‌شود، باید حقوق بشر در آن به صورتی بنیادین، ضروری و غیر قابل انکار وجود داشته و رعایت شود.3 برداشت‌های فوق از مفهوم و ماهیت حقوق بشر، عمدتاً بر اساس نگاه اندیشمندان غربی به حقوق بشر مطرح شده است، اما اندیشمندان مسلمان نیز، با زاویه و نگرش خاصی به حقوق بشر توجه کرده و عنوان حقوق بشر اسلامی بر آن اطلاق می‌‌شود. در برداشت ‌صحیح از مفهوم حقوق بشر اسلامی، باید نکته هایی مدنظر قرار گیرد: نخست، آنکه حق و تکلیف دو واژه متضایف‌اند و هر یک از این دو، بدون دیگری مفهوم ندارد، ازاین رو هر جا حقی مطرح می‌شود، تکلیفی را نیز در پی دارد و بالعکس.4 نکته دیگر آنکه این حقوق در شریعت اسلام ریشه داشته و بر استنباط و اجتهادی مبتنی است که در فقه پویای اسلامی بر اساس منابع معتبر صورت می‌پذیرد

برای تعریف حکومت اسلامی نیز ابتدا باید مفهوم حکومت را دریافت. حکومت5 در اصطلاح عبارت است از: قدرت سیاسی سازمان‌یافته‌ای که به منظور برقراری نظم و امنیت در کشور، هدایت جامعه به سمت مطلوب، و سایر اهداف، با اِعمال اقتدار بر مبنای قانون و بر اساس ساختاری مشخص، به اجرای وظایف خود برای تحقق اهداف مورد نظر می‌پردازد. مراد از حکومت اسلامی نیز حکومتی است که اِعمال اقتدار آن در ساختاری معین، به منظور تحقق وظایف و اهداف بر اساس آموزه‌های اسلامی است. باید توجه داشت که اگر حکومتی صرفاً قوانینی وضع نماید که با احکام دین تعارضی نداشته باشد، حکومت اسلامی قلمداد نمی‌شود، بلکه باید اولاً: قوانین با توجه به موازین و چارچوب‌های کلی شریعت وضع شوند و ثانیاً: در مرحله اجرا نیز این قوانین بر احکام شریعت، منطبق بوده، توسط افراد ذی‌صلاح به اجرا درآیند

2 تعالی و کمال معنوی انسان؛ هدف غایی حکومت اسلامی

هدف اصلی و اولیه خداوند از خلقت هستی، نیل انسان به کمال نهایی خویش و مقام قرب الهی است، از این‌رو، هدف غایی و اصلی حکومت اسلامی نیز تعالی یافتن و نیل انسان‌ها به کمال ‌نهایی است و سایر اهداف حکومت اسلامی، ابزار لازم را برای نیل به این هدف غایی ذاتی فراهم می‌سازند. براساس آیه شریفه: «و جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند»،(ذاریات: 56) حکومت اسلامی موظف است در راستای تحقق پرستش خداوند تمام تلاش خود را به کار برد، چرا که هدف از آفرینش عالَم، تحقق همین امر و در نتیجه، نیل به تعالی و کمال نهایی است. هدف مطلق و نهایی دین، نورانی شدن انسان‌ها و رسیدن آنان به شهود، لقاء‌الله و دارالقرار است و از این رو، قیام مردم به قسط و عدل و حتی عبادات، همگی اهداف نسبی و متوسط دین است. مسائل عبادی و سیاسی، وسایلی برای رسیدن فرد و جامعه به آن هدف نهایی است و همگی صراط و راهند، و راه هیچ‌گاه نمی‌تواند هدف نهایی باشد

اساسی‌ترین نقطه افتراق حکومت‌های دینی و غیر دینی در همین هدف غایی نهفته است. در نظام‌های دموکراتیک غربی، در بهترین وضعیت خود، اهدافی مادی، هدف غایی حکومت در نظر گرفته می‌شود و تأمین نیازمندی‌های دنیوی شهروندان و سعادت ایشان در این راستا، در رأس برنامه‌ها قرار می‌گیرد، اما در حکومت اسلامی به مصالح مادی و معنوی انسان‌ها، توأمان توجه می‌شود.7 و حتی از این بالاتر، در نظام اسلامی، ابعاد روحانی، معنوی و اُخروی در مقایسه با ابعاد مادی و دنیوی، اولویت دارند

در حکومت اسلامی، تأمین اهداف میانی و مقدمی، برای این هدفِ عالی جنبه مقدمی دارد. براساس آیه شریفه: «پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند؛ همان کسی که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و نا ایمنی ایمن ساخت»،( قریش: 3 و 4) امر به عبودیت خداوند متفرع بر اطعام انسان‌ها توسط خداوند و برقراری امنیت در میان ایشان است. به عبارت دیگر، اگر عبودیت خداوند تحقق نیابد، اطعام انسان‌ها و برقراری امنیت در میان آنان نیز معنا نمی‌یابد

3 اهداف میانی حکومت اسلامی و حقوق بشر اسلامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه تحقیق نقش مدیریت موثر در ارتقا ، تعالی و رشد مدرسه

سه شنبه 95/3/11 4:49 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقیق نقش مدیریت موثر در ارتقا ، تعالی و رشد مدرسه در word دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقیق نقش مدیریت موثر در ارتقا ، تعالی و رشد مدرسه در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه تحقیق نقش مدیریت موثر در ارتقا ، تعالی و رشد مدرسه در word

مقدمه    
جایگاه انجمن اولیا و مربیان در مدارس    
برنامه ریزی عملی برای پیشرفت    
ایجاد انگیزه در کارکنان    
تدوین خط مشی های پیشرفت کارکنان    
راهنمایی، مشاوره و آموزش کارکنان    
پیوند دادن خط مشی‌های بهبود مدرسه با پیشرفت پرسنل    
ارزیابی عملکرد یا پیگیری عملکرد    
برگزاری جلسات با اولیای دانش آموزان    
کنار آمدن با والدین بد قلق    
تعالی یک آموزشگاه همانند تعالی سازمان    
مهارت در سؤال پرسی    

مهارت در گوش دادن    
ایجاد کار گروهی    
تشویق برای تحقق انتظارات بالا    
کسب یادگیری برای همه    
ارائه ی بازخورد به دانش آموزان و همکاران    
مهارت چانه زنی    
جایگاه حرمت معلمان در فرهنگ ایرانى – اسلامى    
کم کارى خانواده ها در آموزش ارزش ها    
صلاحیت نداشتن برخى معلمان    
نتیجه گیری    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه تحقیق نقش مدیریت موثر در ارتقا ، تعالی و رشد مدرسه در word

1    راهنمای فعالیت های انجمن اولیا و مربیان: مدارس سراسر کشور/پدیدآورنده: انجمن اولیاء ومربیان جمهوری اسلامی ایران/ناشر: انجمن اولیاء و مربیان – 03 اسفند،
2    انجمن اولیا و مربیان، ساختار، وظایف، مسئولیت ها/پدیدآورنده: جعفر جوانبخت اول، صداقت وفادار/ناشر: عابد –
3    مدیریت مشارکتی در مدارس/پدیدآورنده: ابوطالب کاویانی/ناشر: سلسله – 06 اردیبهشت،
4    مدیریت کاربردی در مدارس/پدیدآورنده: مرتضی علی پور، محمد ملکوتی اصل، محمد ارقند/ناشر: امید مهر – 09 اردیبهشت،
5    مدیریت اجرایی در مدارس: چگونه مدیریت و رهبری کارکنان موجب بهبود عملکرد مدارس می گردد/پدیدآورنده: اینگریت برادبور، جان وست برنهام، پری ناز بنی سی (مترجم)، داود معینیان (مترجم)، سودابه بصیری (مترجم)/ناشر: جهان نو – 14 فروردین،

 

مقدمه

بی شک مدیریت موثر و کارآمد نقش عمده ای در رشد و تعالی مدارس دارد، همچنین پیشرفت کارکنان طبیعتاً یک فرایند بنیادی و اساس در تصویر وسیع بهبود مدرسه است. این نوشتار به نقش مدیریت و کارکنان در مدارس و همچنین جایگاه انجمن اولیا و مربیان در پیشبرد اهداف آموزشی می‌پردازد. سپس به دنبال آن توصیه‌هایی پیرامون چگونگی انجام بهترین شیوه تحقیق و تنظیم آیین نامه این خط مشی با شروع از جایگاه مدرسه در زمان برنامه ریزی آن، ‌ارائه می‌دهیم

جایگاه انجمن اولیا و مربیان در مدارس

انجمن براى بالا بردن آگاهى خانواده ها و تقویت مشارکت آنها، کلاس هاى آموزش خانواده را در طول سال تحصیلى برگزار مى کند. تصمیم گیرى در مورد کلاس هاى تقویتى و فوق برنامه با انجمن است. گردش مالى مدرسه و مسائلى مانند تعمیرات، تهیه تجهیزات زیر نظر انجمن است.آنچه که در آموزش و پرورش به نام مدرسه محورى خوانده مى شود، چیزى نیست جز تفویض اختیارات گسترده براى اداره مدرسه به انجمن اولیا و مربیان.  کاهش تصدى گرى دولت و سپردن کار مردم به مردم از طریق تقویت انجمن میسر است. انجمن هاى اولیا و مربیان در صورتى که با همدیگر ارتباط افقى داشته باشند، مى توانند تبدیل به بزرگترین نهاد مدنى جامعه شوند

بیش از 130 هزار مدرسه در سراسر کشور وجود دارد و هر مدرسه یک انجمن دارد. اگر تعداد اعضاى هر انجمن را به طور متوسط 5 نفر فرض کنیم و حداقل در یکصد هزار مدرسه این انجمن ها شکل گیرند این نهادى است با 500 هزار عضو فعال که برگزیده 16 میلیون خانواده ایرانى هستند. اما بر سر راه تقویت و گسترش انجمن ها موانعى وجود  دارد

اولین مانع سیستم متمرکز و پلکانى آموزش و پرورش است، که براساس دستورالعمل ها و بخشنامه هاى ادارى و از بالا اداره مى شود. هر چند در سال هاى اخیر از طریق تفویض اختیارات به سازمان هاى آموزش و پرورش و مناطق گام هایى در جهت تمرکززدایى برداشته شده است، و بحث مدرسه محورى به عنوان یک نگرش از سوى مدیران آموزش و پرورش مطرح شده است. اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله درازى وجود دارد

انجمن ها، نهادهاى دنباله ور هستند و معمولاً نقش آنها تایید تصمیماتى است که از سوى مدیر به عنوان نماینده بوروکراسى قدرتمند ادارى اتخاذ مى شود. سیستم ادارى میل به تمرکز و سلسله مراتب دارد و نهادهایى مانند انجمن اولیا و مربیان، شوراى معلمان و شوراى دانش آموزى را از محتوا تهى مى کند و صرفاً پوسته تشریفاتى و نمایشى آنها را حفظ مى کند

مانع دیگر گستردگى این تلقى در جامعه است که گویا وظیفه انجمن فقط جمع آورى کمک هاى مالى اولیا براى جبران کمبودهاى مدرسه است و در واقع به چشم یک موسسه خیریه به آن نگاه مى کنند

عملکرد نامناسب اکثریت مدیران مدارس و ضعف بینشى مسئولان ادارى در مورد نقش نهادهاى مدنى به گستردگى این تلقى دامن مى زند. به همین دلیل بسیارى از اولیا با اکراه در جلسات انجمن شرکت مى کنند و نسبت به فعالیت هاى انجمن پیشداورى منفى دارند. مانع دیگر مشکلات معیشتى اکثر خانواده ها و فقر گسترده در جامعه است اگر فقر فرهنگى و ضعف جامعه مدنى را نیز به این عامل اضافه کنیم، به این نتیجه مى رسیم که مشکلات ادارى، تنها عامل ضعف این نهاد نیست

اگر خانه، نخستین مدرسه و مدرسه، خانه دوم محسوب می‌شود، ارتباط و تعامل این دو نهاد عظیم اجتماعی بسیار تاثیر گذار خواهدبود واثر بخشی آن نیز باید بیش از بیش مورد توجه قرار گیرد . باوجود تمام اهتمام، توجه و هزینه‌های نظام و دولت در مقوله آموزش و پرورش، باز هم این فرآیند نیازمند توجه مردم، اولیا و مشارکت خیرخواهانه در اجرا و پیشبرد اهداف، سیاست‌ها و برنامه‌های آموزشی و تربیتی فرزندان و نسل آینده‌ساز این مرز و بوم است. زمینه‌سازی، تحکیم و تعمیق این ارتباط و مشارکت از وظایف و ماموریت‌های خطیر انجمن‌های اولیا و مربیان است تا از دستاورد این جهاد مشارکت جویانه، اشاعه آموزش و فرهنگ به عنوان پایه‌های اصلی توسعه پایدار و متوازن استفاده شود. امروزه دانایی محوری مبتنی بر اخلاق و ارزش‌های دینی در میان میلیون‌ها دانش‌آموز صورت پذیرفته و در این رهگذر از انرژی نهفته و توانمندی‌های بی‌نظیر علمی، فکری و اجرایی اولیا، خانه و مدرسه می‌توان بهره‌برداری کرد

مدرسه علی رغم ،ارزش واهمیتی که مخصوصا در جهان معاصر دارد هنوز در تربیت وبار آوردن افراد واجد شرایط شهروندی موثر ناموفق است وهنوزنمی تواند انتظارات اجتماعی را بر آورده سازد ، بطوری که که برخی از متفکران آموزش وپرورش جرات  میدهد که مدعی شوندکه آموزش وپرورش حتی در بهترین  مدارس ودانشگاه های ما وضع ناامید کننده ای دارد واز آماده ساز ی کودکان برای زندگی موفق در آینده نا توان هستند !

مدرسه امروز (اعم از پیش دبستان ، دبستان ، راهنمایی ، دبیرستان ، دانشگاه ) با توجه به اوضاع حاکم بر جهان معاصر وپبش بینی ، هر چند احتمالی ،اوضاع قرن بیست ویکم برای زند ه ماندن خود نا گزیر است به انتقاد از خود بپردازد وهمه مقولات درونی وبیرونی خود را شامل مدیریت ، تدریس ، موقعیت ، روابط با اولیاء مورد بررسی تحلیلی قرار دهد . یکی از رسالتهای مهم مدارس توجه به نقش  انجمن اولیا ومربیان و ایجاد حساسیت در والدین به منظور درک عمیق اهمیت تعلیم وتربیت فرزندان وتاثیر خانواده بر آن می باشد که برای رسیدن به این مهم آموزش والدین می تواند بسیار موثر باشد   و اولیای دانش آموزان اعضای موثرو  کلیدی که در  یادگیری و کمک به موفقیت تحصیلی محصلان با اولیای مدرسه صمیمانه همکار  ی می کنند قلمداد نمایند ، که علاوه بر آن در پیدایش خود پنداری مثبت در محصلان نیز اثر بیشتری دارند .مدرسه امروز باید نقش درمانگاه ومرکز توانبخشی را ایفا نمایید یعنی تنها به معلومات کلیشه ای نیاندیشد بلکه رشد شخصیت سالم را معیار اساسی موفقیت خود قرار دهد و چگونگی فعالیت های خود را با این معیار بسیار مهم ارزیابی کند که چقدر می تواند به سلامت شخصیت محصلانش کمک کند وچقدر می تواند آنها را مردان وزنان زندگی سازد مدرسه موفق در سیاست های فرهنگی خود نیز باید مشخص کند که برای مورارد ذیل چه برنامه ها وچه تدابیری دارد ؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله تألیف قلوب و سیاست در word

سه شنبه 95/3/11 4:49 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله تألیف قلوب و سیاست در word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله تألیف قلوب و سیاست در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله تألیف قلوب و سیاست در word

چکیده  
مقدمه  
1- چارچوب مفهومی  
2 وجوه نسخ و عدم نسخ حکم تألیف قلوب  
1-2 دیدگاه فقهای امامیه  
2ـ2 دیدگاه فقهای عامه  
3عرصه‌ها و شواهد پیوند «تألیف قلوب» با «سیاست»  
1-3 اصالت مهرورزی در سیاست اسلامی  
2-3 بهره‌مندی سیاست اسلامی از هویت و اهداف متعالی  
3-3 گستره و تنوع اصناف تألیف‌شوندگان  
4- 3 وجوه دال بر امکان اجرای حکم تألیف در عصر غیبت  
5-3 وظایف حکومت اسلامی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله تألیف قلوب و سیاست در word

ابن منظور، محمدبن مکرم (1414ق)، لسان العرب، چ سوم، بیروت، دار الصادر

ابن هشام (بی‌تا)، السیره النبویه، تحقیق محی‌الدین عبدالمجید، بیروت، مطبعه السعاده

ابى فراس، ورام بن(بی‌تا)، مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه

ارسطو (1364)، سیاست، ترجمه حمید عنایت، چ سوم، تهران، شرکت سهامی انتشار

انصارى، مرتضى (1415ق)، کتاب الزکاه (للشیخ الأنصاری)، قم، کنگره بزرگداشت

بحرانى، یوسف‌بن احمد‌بن ابراهیم (1405ق)، الحدائق الناضره فی أحکام العتره الطاهره، تصحیح محمدتقى ایروانى و سیدعبدالرزاق مقرم، قم، انتشارات اسلامى

تمیمی آمدی، عبدالواحد‌بن محمد (1366)، غرر الحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى

جزیرى، عبد الرحمن و دیگران (1419ق)، الفقه على المذاهب الأربعه و مذهب أهل البیت، بیروت، دارالثقلین

جعفری، محمدتقی (1379)، حکمت اصول سیاسی اسلام، چ سوم، تهران، بنیاد نهج البلاغه

جوادی آملی، عبدالله (1383)، نسبت دین و دنیا، تحقیق و تنظیم علیرضا روغنی موفق، چ سوم، قم، اسراء

حاجی صادقی، عبدالله (1386)، فلسفه و نظام سیاسی اسلام، چ دوم، قم، زمزم هدایت

حرّ عاملى، محمد‌بن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت

حسن‌زاده آملی، حسن (1383)، دروس معرفت نفس، چ دوم، قم، الف. لام. میم

حلى، حسن‌بن یوسف‌بن مطهر(1413ق)، مختلف الشیعه فی أحکام الشریعه، چ دوم، قم، انتشارات اسلامى

ـــــ (1412ق)، منتهى المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیه

حلّى، نجم‌الدین جعفر‌بن حسن (1407ق)، المعتبرفی شرح المختصر، تصحیح محمدعلى حیدرى و دیگران، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)

حلى، محمدبن منصور‌بن احمد (1410ق)، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى، چ دوم، قم، انتشارات اسلامى

خوئى، سیدابوالقاسم (1410ق)، منهاج الصالحین، چ بیست و هشتم، قم، مدینه العلم

ـــــ (بی‌تا)، موسوعه الإمام الخوئی (شرح استدلالى عروه الوثقى)، بی‌جا، بی‌نا

دال، رابرت (1364)، تجزیه و تحلیل جدید سیاست، ترجمه حسین ظفریان، تهران، مترجم

راغب اصفهانى، حسین‌بن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، تصحیح صفوان عدنان داودى، بیروت، دارالعلم

روزنتال، اروین.آی. جی (1387)، اندیشه سیاسی اسلام، ترجمه علی اردستانی، تهران، قومس

سبزوارى، سیدعبدالأعلى (1413ق)، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال والحرام، چ چهارم، قم، دفتر آیت‌الله سبزوارى

شریعتی، روح‌‌الله (1387)، قواعد فقه سیاسی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

شکوری، ابوالفضل (1377)، فقه سیاسی اسلام، چ دوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی

صدوق، محمدبن على (1413ق)، من لا یحضره الفقیه، چ دوم، قم، بی‌نا

طباطبائى، سیدعلى‌بن محمد‌بن ابى معاذ (1418ق)، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، تحقیق و تصحیحِ محمد بهره مند و دیگران، قم، مؤسسه آل‌البیت

طباطبائی، سیدمحمدحسین (1374)، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوى همدانى، قم، جامعه مدرسین

طبرسى، فضل‌بن حسن (1372)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چ سوم، تهران، ناصرخسرو

طریحى، فخر‌الدین (1416ق)، مجمع‌البحرین، تصحیح سیداحمد حسینى، چ سوم، تهران، کتابفروشی مرتضوی

طوسی، محمدبن حسن (1407ق)، تهذیب الاحکام، چ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه

ـــــ (1387ق)، المبسوط فی فقه الإمامیه، تحقیق سیدمحمدتقى کشفى، چ سوم، تهران، المکتبه المرتضویه

عالم، عبدالرحمن (1386)، بنیادهای علم سیاست، چ هفدهم، تهران، نی

عاملی (شهید اول)، محمدبن مکی (1412ق)، البیان، تصحیح شیخ محمد حسون، قم، محقق

عاملى (شهید ثانى)، زین‌الدین‌‌بن على‌بن احمد (1410ق)، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، تحقیقِ سیدمحمد کلانتر، قم، کتابفروشى داورى

عراقى، آقا ضیاء‌الدین (1414ق)، شرح تبصره المتعلمین، تصحیح شیخ محمد حسون، قم، انتشارات اسلامى

عنایت، حمید (1384)، بنیاد فلسفه سیاسی غرب، چ چهارم، تهران، زمستان

فراهیدى، خلیل‌بن احمد (1410ق)، العین، چ دوم، قم، الهجره

قرضاوی، یوسف (1401ق)، فقه الزکات، چ ششم، بی‌جا، موسسه الرساله

کلینی، محمدبن یعقوب (1413ق)، اصول کافی، بیروت، دارالاضواء

ماکیاولی، نیکولو (1374)، شهریار، ترجمه داریوش آشوری، چ دوم، تهران، کتاب پرواز

مجلسی، محمدباقر (1362)، بحارالانوار، بی‌جا، دارالکتب الاسلامیه

محمدی ری‌شهری (1370)، محمد، مبانی شناخت، چ سوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی

مصباح، محمدتقى (1378)، نظریه سیاسى اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

مصطفوى، حسن (1402ق)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز الکتاب للترجمه و النشر

مغنیه، محمدجواد (1421ق)، الفقه على المذاهب الخمسه، چ دهم، بیروت، دارالجواد

ـــــ (1421ق)، فقه الإمام الصادق(ع)، چ دوم، قم، انصاریان

مفید، محمد‌بن محمد نعمان (1413ق)، المقنعه، قم، بی‌نا

مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1374)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه

ـــــ (1411ق)، القواعد الفقهیه، چ سوم، قم، مدرسه امام امیرالمؤمنین(ع)

موسوی بجنوردى، سیدمحمدحسن (1419ق)، القواعد الفقهیه، تصحیح مهدى مهریزى و محمدحسن درایتى، قم، الهادی

موسوی خمینی، سیدروح‌الله (1386)، صحیفه امام، چ چهارم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

ـــــ (1378)، ولایت فقیه، چ نهم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

ـــــ (بی‌تا)، تحریر الوسیله، قم، دارالعلم

منتظری، حسینعلی (1413ق)، کتاب الزکات، قم، تفکر

مهیار، رضا (1410ق)، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، تهران، اسلامى

نجفى، محمدحسن (بی‌‌تا)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تصحیح عباس قوچانى، چ هفتم، بیروت، دارإحیاء التراث العربی

 نوروزی، محمدجواد (1385)، نظام سیاسی اسلام، چ دهم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

چکیده

تألیف قلوب، برگرفته از یک فرع فقهی در بحث اصناف مستحقان زکات است که ریشه قرآنی دارد. کاربرد «تألیف قلوب» دلجویی از برخی مشرکان یا منافقان و حتی گروه‌های خاص از مسلمانان با هدف جلب همکاری سیاسی افراد و جریان‌ها

 با نظام و امت اسلامی یا دفع توطئه‌ها و تهدیدات است. برخلاف دیدگاه تقلیل‌گرایانه منسوخ بودن سهم تألیف‌شوندگان یا عدم امکان اجرای این حکم در عصر غیبت، در این پژوهش بر نکات زیر تأکید می‌شود: از دیدگاه بیشتر فقهای فریقین، پس از عصر پیامبر(ص) نیز این فرع فقهی از پویایی و بقا برخوردار است و در عصر غیبت، امکان عمل و زمینه اجرا دارد. «تألیف قلوب»، هماهنگ با اهداف سیاسی اسلام است و پیوند وثیق و مؤثر با سیاست‌ورزی و دیپلماسی اسلامی دارد. پیوند سیاست اسلامی با «تألیف قلوب»، در هر دو عرصه‌ «سیاست داخلی» و «سیاست خارجی»، و در هر عصر و زمان قابل اثبات و اجرا می‌باشد

کلید‌واژه‌ها: تألیف قلوب، سیاست، فقه سیاسی، زکات، دیپلماسی

 

مقدمه

سیاست، واقعیتی مهم و اجتناب‌ناپذیر در عرصه زندگی بشری است. به موازات برداشت‌های متفاوت از ماهیت و تبیین اهداف و روش‌های اجرا و راهبردهای به‌کارگیری این پدیده، در مقام اجرا و کاربرد سیاست در عرصه اجتماع نیز شیوه‌های مختلف و رویه‌های متفاوتی برای آن توصیه و مشاهده می‌شود

پرسش اساسی اینجاست که نگاه اسلام به شیوه‌ها و راهبردهای عملیاتی سیاست چیست؟ به‌ویژه دانش فقه که عهده‌دار سامان‌دهی رفتار فردی و اجتماعی بندگان است، در این خصوص چه موقف و راهبردی خواهد داشت؟

این پژوهش، صرفاً به بررسی گوشه‌ای از راهبردهای فقهی در عرصه سیاسی، از زاویه فرع فقهی «تألیف قلوب» می‌پردازد. اهمیت گزینش این فرع فقهی از آن جهت است که همان‌گونه که ریشه‌ و خاستگاه همه رفتارهای ارادی انسان، قلب و ضمیر وی است، رفتار سیاسی و اهداف سیاست در نگاه اسلامی نیز در تعامل نزدیک با جان‌ها و قلب‌های بشری معنا و عینیت می‌یابد و در همراهی با آرمان‌ها و شور و شعور درونی سیاست‌ورزان تحلیل‌پذیر می‌شود. ویژگی «سیاست انسانی- الهی» که با «تألیف قلوب» سازگار است، آن است که غالباً با تساهل و مهرورزی سیاسی همراه است و تلاش دارد تا با ایجاد پیوند عاطفی مرید و مرادی میان شهروندان و شهریاران استوار شود

اسلام، برخلاف اتهام‌زنی‌های دشمنان و کج‌اندیشی‌های جاهلان که درصدد ارائه‌ چهره خشن از آن‌اند، آیین مهرورزی است؛ از این‌رو، نشانه‌های اهتمام به سیاست نرم و الفت‌آفرین در آموزه‌ها و احکام آن به‌وفور یافت می‌شود. «تألیف قلوب» از آن جمله و در رأس آنها قرار دارد که از آن می‌توان به راهبرد سیاست دلجویی و مهرورزی اسلام نیز تعبیر کرد

بنابراین، اثبات میزان اهمیت و کارآمدی فرع فقهی «تألیف قلوب» در عرصه سیاسی، و میزان تعامل آن با پدیده‌ اجتماعی «سیاست» بر مبنای اندیشه دینی، در نوع خود مسئل مهم و بدیع است که پرداختن به آن در دوران معاصر، از جهات مختلف موردنیاز و سودمند خواهد بود. با پرداختن به این مسئله، هم مصادیق عینی این تعامل در عصر حاضر به‌صورت کاربردی برای متولیان امور سیاسی گوشزد می‌شود و هم‌می‌توان سیمای گفتمان مهرورزی اسلام را در انتخاب راهبردهای سیاسی و حتی روش‌های نفوذ و دیپلماسی عمومی آشکار کرد

1- چارچوب مفهومی

سیاست: از این واژه برداشت‌های متفاوت به عمل آمده است. معادل لاتینی این واژه، Politic از ریشه لاتینی polis به‌معنای شهر، شهروندی، قانون اساسی یا ساختار حقوقی است.(عالم، 1386، ص23)

سیاست، به ارشاد و هدایت به راه معنا شده است.(مهیار، 1410ق، ص469) معانی دیگری چون حکومت، ریاست، داوری، امر و نهی، سزا و تنبیه، پرورش و پروراندن، و تدبیر نیز برای سیاست ذکر گردیده است

واژه «سیاست»، در اصل واژه‌ای عربی است. برخی واژه‌شناسان گفته‌اند که واژه «سائس»، در اصل بر کسی که اداره‌کننده و تربیت‌کننده چهارپایان باشد به کار می‌رود؛ ازاین‌رو مدیریت اجتماعی انسان‌ها که وظیفه‌ «والیان» است نیز به آن قیاس گردیده و از «ولایت» به سرپرستی رعیت و مدیریت امور آنان تعبیر شده است.(فراهیدى، 1410ق، ج7، ص336) اهل لغت، اشتقاق دیگر از این ماده را که «سَوس» به فتح حرف اول است، به‌معنای ریاست و قیام به امر نیز دانسته‌اند.(ابن منظور، 1414ق، ج 6، ص108)

در تعریف سیاست گفته‌اند: «السِّیاسه: القیامُ على الشی ء بما یُصْلِحه. والسیاسه: فعل السائس.» (همان) همچنین گفته‌اند: سیاست، طلب صلاح و خیر مردم و راهبری‌شان به شاهراه نجات در کوتاه‌مدت و بلندمدت است. برخی آگاهان به لغت عرب، با اشاره به همین معنای سیاست، به توصیفی درباره امامان معصوم(ع) در زیارت جامعه کبیره اشاره می‌کنند که خطاب به آنان آمده است: «أنتم; ساسه العباد.» (مجلسی، 1362، ج91، ص36؛ طوسی، 1407ق، ج6، ص95) در این تعبیر، از ائمه معصومین(ع) به سیاست‌مداران که متولیان امر هدایت و ارشاد مردم‌اند، یاد شده است.(طریحى، 1416ق، ج4، ص78) پس منظور از «سیاست» در این پژوهش، مفهوم جامع است که ارکان آن را ریاست، حکومت، تدبیر، هدایت و ارشاد تشکیل می‌دهند

تألیف قلوب: «تألیف» از ریشه «إلف» به کسر، به‌معنای اجتماع یا پیوستن به جمع و ضمیمه کردن دو جزء کنار هم، (فراهیدى، 1410ق، ج 8، ص336) همراه با التیام‌بخشى، انس، دوستی، هم‌بستگی و مهرورزی با دیگران است؛ چنان‌که به جمع کردن امور بیگانه از هم و یا ایجاد احساس هم‌بستگی و پیوند میان دو قشر و گروه متفاوت نیز اطلاق می‌شود

این واژه درباره کسى یا چیزى که مورد محبت و الفت قرار گیرد نیز به‌کار مى رود. برخی با اشاره به همین معنا به این آیه تمسک می‌جویند: «إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ.» (آل‌عمران: 106)

بنابراین، «تألیف» در اصل به‌معنای انس، و پیوند معنوی و روحی روانی و عاطفی است که بین انسان‌ها به وجود می‌آید. در آیات 103 آل عمران و 63 انفال، تألیف به همین معنا به کار رفته است

«قلوب» جمع قلب، به‌معنای دگرگون ساختن و وارونه نمودن است. قلب در لغت به‌معنای دل(مهیار، 1410ق، ص705) یا قطعه‌ای گوشت از بدن نیز معنا شده است.(فراهیدى، 1410ق، ج 5، ص170) گاهی از «قلب انسان»، مسائل متعلق به آن، مانند روح، علم، شجاعت، خرد و دیگر صفات نفسانی انسان نیز اراده می‌شود.(راغب اصفهانى، 1412ق، ص681) در اصطلاح عامیانه و طبی، عضوی کوچک از بدن که عمل تلمبه خون را بر عهده دارد، شناخته می‌شود. مردم هنگام اظهار محبت یا احساس غم و شادی به آن اشاره می‌کنند.(محمدی ری‌شهری، 1370، ص207)

قلب در اصطلاح قرآنی، به چند معنا به‌کار رفته است. 1 عقل؛ امام کاظم(ع) با اشاره به آیه 37 سوره طلاق، به هشام‌بن‌حکم توضیح می‌دهد که مراد از قلب در این آیه، عقل و خرد است؛ (کلینی، 1413ق، ص64) 2 روح و نفس انسانی؛(طباطبائی، 1374، ج2، ص224؛ مصباح یزدی، 1378، ص264) مانند این آیه: «نزل به الرّوح الامین علی قلبک.»(شعراء: 194) از‌این‌رو گفته‌اند که پیامبر(ص) با روح خود وحی را دریافت و به آن شناخت پیدا کرد.(طباطبائی، 1374، ج15، ص482–483؛ محمدی ری‌شهری، 1370، ص207–221)

معنای موردنظر از قلب در بحث تألیف قلوب نیز همین معنای روح است. شاهد این سخن نیز روایتی است که در آن، سخن از اقبال و ادبار دل‌ها مطرح است.(ر.ک: طریحى، 1416ق) قلب به‌معنای روح، کانون میل و رغبت‌ها، محبت یا نفرت‌ها، و مرکز احساسات و عواطف است

نتیجه: «تألیف قلوب» عنوانی مرکب و برگرفته از کاربرد قرآنی «مؤلفه قلوبهم»، به‌معنای «تألیف‌شوندگان به نیکی است.»(طریحى، 1416ق، ج5، ص26) این ترکیب دارای مفهوم اصطلاحی با کاربرد فقهی است که برگرفته از آیه 60 سوره توبه و یادآور حکم شرعی به نام «سهم مؤلفه قلوبهم» در باب زکات است. «مؤلفه قلوب» عنوانی است برای گروهی از انسان‌ها که یک صنف از اصناف هشت‌گانه مستحقان زکات‌اند که با هدف جلب و جذب آنان به‌سوی اسلام یا دفع خطرشان، با استفاده از این سهم از زکات مورد حمایت مالی مسلمانان و حاکم اسلامی قرار می‌گیرند

2 وجوه نسخ و عدم نسخ حکم تألیف قلوب

در بدو ورود، نیازمند اشاره‌ای هرچند گذرا به بحث مهم مقدماتی خواهیم بود و آن اینکه سرنوشت فعلی «سهم تألیف‌شوندگان» به‌لحاظ نسخ یا بقای آن پس از عصر نبوی، از دیدگاه فقهای خاصه و عامه در چه وضعیتی است

1-2 دیدگاه فقهای امامیه

بیشتر فقهای امامیه بر این باورند که حکم تألیف قلوب نسخ نشده و پس از پیامبر(ص) نیز باقی است. یکی از مهم‌ترین ادله ایشان بر عدم نسخ نیز عدم دلیل بر نسخ است، آنان هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای ندارند؛ بلکه صرفاً به برخی حدس و گمان‌ها یا توجیهات شخصی از برخی رویدادها و عملکردهای دوران پس از رحلت پیامبر(ص) روی آورده‌اند که نمی‌توان برای اثبات نسخ یک حکم منصوص قرآنی به چنین توجیهاتی اعتماد کرد

علّامه حلی(ره) با اشاره به دیدگاه مخالف ـ که حنفی‌ها هستند ـ آورده است که آنها به این دو دلیل تمسک جسته‌اند: «1 لظهور الإسلام وقوّه شوکته؛ 2 ولانّ الصحابه لم یعطوا شیئاً من ذلک بعد الرسول(ص).»(حلى، 1412ق، ج 8، ص342) قائلین قول به بقای این حکم که طرف مقابل ابی‌حنیفه‌اند نیز به دو دلیل دیگر تمسک جسته‌اند: 1 اقتدا به سیره پیامبر(ص)؛ 2 استشهاد به سیره صحابه؛ مانند «ابی‌بکر» که به «عدی‌بن‌حاتم» سی نفر شتر از زکات شتران خودش را برگرداند و از باب تألیف به ایشان داد.(حلى، 1412ق، ج 8، ص342)

پاسخ‌های فقهای شیعه به توجیهات ابوحنیفه و هوادارانش نیز قابل توجه است؛ از جمله اینکه گفته‌اند: برخلاف تصور ابوحنیفه، اسباب تألیف هنوز باقی است و تاهنگامی که سبب باقی باشد، مسبب که حکم است نیز دوام می‌یابد. «وقال فقهاء الشیعه أنه باق ما دام على وجه الارض غیر مسلم و مناوئ للإسلام، إذ محال ان یسقط المسبب مع بقاء سببه، و یرتفع المعلول مع وجود علته.»(مغنیه، 1421ق، ج 2، ص82) از این‌رو، بسیاری از فقهای معاصر امامیه در کتب فتوایی‌شان، به صراحت بر بقا و دوام این حکم در این زمان و عدم سقوط آن، حکم کرده‌اند؛ مانند امام خمینی(ره) که فرموده‌اند: «الرابع- المؤلفه قلوبهم؛ وهم کفار الذین یراد ألفتهم إلى الجهاد أو الإسلام، والمسلمون الذین عقائدهم ضعیفه؛ فیعطون لتألیف قلوبهم. والظاهر عدم سقوطه فی هذا الزمان.» (موسوى خمینى، بی‌تا، ص336)

البته از برخی ظواهر کلمات عده‌ای از فقهای شیعه، مانند شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه، و شیخ طوسی در المبسوط، نیز استفاده می‌شود که به سقوط این حکم پس از پیامبر(ص) گرایش داشته‌اند. شیخ صدوق می‌فرماید: «وَسَهْمُ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ سَاقِطٌ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»؛ (صدوق، 1413ق، ج 2، ص6) ولی این احتمال وجود دارد که شاید منظور ایشان از سقوط این سهم پس از پیامبر(ص)، به‌معنای فراهم نبودن شرایط و فقدان زمینه انجام و اجرای این حکم است که بیشتر، از نبود اجرا‌کننده این حکم یا مبسوط‌الید نبودن کسانی که شایستگی اجرای این حکم را داشته باشند، ناشی می‌شود؛ نه آنکه اصولاً اصل حکم نسخ شده باشد!

طبرسی(ره) در مجمع‌البیان پس از بیان اختلاف دیدگاه‌ها بر سر بقا و عدم بقای این حکم پس از پیامبرr، می‌فرماید: حدیثی از امام باقر(ع) دال بر بقا می‌باشد؛ جز‌آنکه مشروط شده است به اینکه امام عادل وجود داشته باشد تا با این سهم، تألف بجوید. (طبرسى، 1372، ج 5، ص65؛ بحرانی، 1405ق، ج 12، ص179)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله ویژگیهای علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی در

سه شنبه 95/3/11 4:49 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی در word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی در word

چکیده  
مقدمه  
ضرورت شناخت علم مدرن  
1 ویژگی‌هایی ذاتی علم مدرن  
عقل گرایی  
2/1 حصر علم در شناخت حسی  
3/1 ماده‌گرایی و دنیاگرایی  
4/1 جایگزینی یقین روان‌شناختی به جای یقین علمی  
5/1 مهمل خواندن گزاره‌های فلسفی و دینی  
6/1 نادیده انگاری مبدأ و غایت پدیده‌ها  
7/1 جزیی نگری  
8/1 هدف قرار دادن کسب قدرت به جای کشف حقیقت  
2 پیامدهای خاص علم مدرن  
شک‌گرایی و کثرت‌گرایی عاجزانه  
2/2 جدایی دانش از ارزش  
3/2 جدای دانش از دین  
4/2 جدای دانش ازسیاست  
جدایی دین از سیاست  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی در word

استوارت میل، جان، رساله در باره آزادی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی، چ سوم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1358

آمدی، عبدالواحد بن محمدتمیمی، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،

باقری، خسرو، هویت علم دینی: نگاهی معرفت‌شناختی به نسبت دین با علوم انسانی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1382

بستان (نجفی)، حسین و دیگران، گامی به سوی علم دینی (1): ساختار علم تجری و امکان علم دینی، قم، پژوهشگاه حوزه ودانشگاه، 1374

پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، چ پنجم، قم، معارف، 1380

ـــــ ، علم و فلسفه، چ سوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1383

ـــــ ، سنت، ایدئولوژی، علم، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ویرایش دوم، 1385

داوری اردکانی، رضا، در باره علم، تهران، هرمس، 1379

دژاکام، علی، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد شهید مطهری، ج1، تهران، مؤسسه فرهنگی اندیشه، 1375

کوزر، لیوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، چ هشتم، تهران علمی، 1379

گلشنی، مهدی، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1377

گنون، رنه، بحران دنیای متجدد، ترجمه ضیاءالدین دهشیری، چ سوم، تهران، امیر کبیر، 1378

ـــــ ، سیطره کمیت و علائم آخر الزمان، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1365

ملکیان، مصطفی و دیگران، مدرنیته، روشنفکری و دیانت (مجموعه مقالات)، به کوشش مجید ظهیری، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1381

مصباح‌یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1378

نصر، سیدحسین، نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میانداری، قم، طه، 1379

ـــــ ، جوان مسلمان و دنیایی متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، طرح نو، 1374

وبر، ماکس، دین، قدرت، جامعه، ترجمه احمد تدین، تهران، هرمس، 1382

ـــــ، دانشمند و سیاست مدار، ترجمه احمد نقیب زاده، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1370

چکیده

پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی و تحلیلی، ویژگی‌های علم مدرن را از جنبه‌های گوناگون از جمله هدف، روش، کاربرد و آثار آن بررسی می‌کند. این کار از یک، هویت علم مدرن را معرفی و شناخت ما را نسبت به آن دقیق‌تر می‌کند و از سوی دیگر، تفاوت ماهوی و تقابل آن را با علوم اسلامی آشکار می‌سازد. در ضمن، از برخی کاستی‌های جدی این علم نیز پرده برمی‌دارد. عقل‌گرایی افراطی، سلطه شناخت حسی و تجربی، ماده‌گرایی و دنیا گرایی، بی‌توجهی به غایت هستی، مهمل خواندن گزاره‌های دینی و فلسفی، جدایی دانش از ارزش، جدایی دانش از دین، جدایی دانش از سیاست و ابزار شدن آن برای سیاست‌مداران، حذف یقین علمی و اکتفا به یقین روان‌شناختی، هدف قرار دادن کسبِ قدرت به جای کشف حقیقت، جزیی نگری و تجزیه علوم از اموری هستند که به عنوان ویژگی‌های علم مدرن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

واژه‌های کلیدی: علم مدرن، علم سنتی، علم دینی، عقل گرایی، حس‌گرایی، ماده‌گرایی، جدای دانش از ارزش.

 

 

مقدمه

علم، که در اصل شامل هرگونه شناخت است، در نخستین دسته‌بندی خود به حضوری و حصولی تقسیم می‌شود. «علم حضوری»، حضور ذات معلوم نزد عالم است و در آن، معلوم بدون واسطه حواس و ذهن، در معرض شهود نفس انسان قرار می‌گیرد. همانند آگاهی انسان به حالات درونی خویش. «علم حصولی» آن آگاهی است که با واسطه و از طریق صورت‌های ذهنی برای انسان حاصل می‌شود. تقسیم علم به تصور یا تصدیق از دیگر تقسیمات علم است

یکی از تقسیماتی ممکن برای علم، تقسیم آن به علم مدرن و علم سنتی است. منظور از علم مدرن، علمی است که در غرب پس از رنسانس به وجود آمد که وجه غالب علم در تمدن غرب شد. اساس این علم تجربه است. از این‌رو، این ویژگی در حوزه‌‌ها و شاخه‌های گوناگون علم مدرن وجود و سیطره دارد. علوم تجربی، اختصاص به علوم طبیعی، همانند فیزیک و شیمی ندارد، بلکه علوم انسانی، همانند روان‌شناسی، اقتصاد و جامعه‌شناسی را، که از روش تجربی استفاده می‌کنند، نیز شامل می‌شود. به صورت کلی، هر علمی که روش آن تجربه، مشاهده و آزمایش، نظریه پردازی و آزمون باشد، علم تجربی اطلاق می‌گردد، اعم از علوم طبیعی یا انسانی.1 این تقسیم، مربوط به قضایا، شاخه‌ها و مسایل علم نیست، بلکه بسیار بنیادی و کلی‌تر از آن است، به گونه که روی مفهوم علم، روش و اهداف آن تأثیر عمیق می‌گذارد. شاید بتوان این تقسیم را بر اساس پارادایم دانست. در این دسته‌بندی، علم یکی از مفاهیم بسیار مهم فرهنگی به‌شمار می‌آید که جهان‌بینی و ارزش‌های فرد و جامعه روی آن تأثیرگذار است

علم مدرن ویژگی‌هایی دارد که توجه به آنها، موجب شناخت بیشتر این علم می‌گردد. این ویژگی‌ها می‌تواند بسیار گسترده باشد. ولی ویژگی‌هایی مورد نظر در این پژوهش، اموری است که علم مدرن به صورت عام آنها را در خود دارد و غالباً این علم را در برابر علم و فرهنگ دینی و سنتی قرار می‌دهد. بنابراین، ویژگی‌های مطرح شده اموری نیست که برای یک فرایند علمی لازم است. همچنین ویژگی‌های که موجب تفاوت رویکردپوزیتویستی2 از رویکر ما بعد پوزیتویستی3 می‌گردد، مورد نظر نیست

ویژگی‌های مورد نظر در دو دسته قرار می‌گیرند: ویژگی‌های که علم مدرن در ذات و درون خود دارد و ویژگی‌های که در حقیقت، آثار و پیامد خاص علم مدرن است. پیش از ورود به اصل مطلب، بیان ضرورت شناخت علم مدرن بسیار مفید می‌نماید

 

 

ضرورت شناخت علم مدرن

به رغم اهمیت مفهوم «علم» در همه فرهنگ‌های بشری، مفهوم واحدی از آن در فرهنگ‌های گوناگون وجود ندارد. رویکرد‌هایی گوناگونی که نسبت به علم در فرهنگ‌های گوناگون وجود دارد، آن را به صورت یک مشترک لفظی در آورده است. این اشتراک بر سر وضع و قرار داد این واژه نیست تا با مراجعه به کتاب‌های لغت مشکل حل شود، بلکه نزاع بر سر مفهوم «هستی» و «وجود» است. به عبارت دیگر، اشتراک در واژه علم به معنای عقلی و فلسفی آن است

«علم» در تمدن غرب، مفهوم ویژه‌ای یافته است که تفاوت ماهوی با علم دینی دارد. حسین نصر، ضمن ضروری دانستن شناخت عمیقِ ماهیت علم جدید برای مسلمانان، روی این نکته تأکید می‌کند که نباید تصور کرد علم مدرن ادامه علوم سنتی (علوم اسلامی و..). و بسط یافته آن است، بلکه این علم تفاوت ماهوی با علوم سنتی دارد

مسلمین باید در باره رابطه میان علم جدید، به عنوان ساختاری نظری و معرفتی نسبت به جهان مادی، با کاربرد آن در زمینه‌های گوناگون، از پزشکی گرفته تا صنعت، یا همه آنچه بنا به تعبیر مصطلح و رایج می‌توان تکنولوژی نامید نیز مطالعه کنند. بسیاری از متفکران مسلمان در قرن گذشته آثار زیادی در باره علم جدید نوشتند و اکثر ایشان، علی رغم مخالفتشان با ارزش‌های گوناگون فرهنگی و دینی و اجتماعی غرب، به نحوی تقریباً مطلق و دربست از علم غربی تجلیل کرده و آن را از ظن خود با همان علمی که در تمدن اسلامی مطرح بوده یگانه و یکسان گرفته‌اند. در واقع بسیاری از اینان مدعی بوده‌اند که علم جدید چیزی جز ادامه و امتداد علوم اسلامی و صورت بسط‌یافته آن در متن جهان غرب نیست. تردیدی نیست که تحقق علم جدید، به نحوی که در خلال رنسانس، به ویژه قرن یازدهم/ هفدهم صورت بست، بدون وجود ترجمه‌هایی که در قرون پیش عمدتاً در اسپانیا و گاهی در سیسیل و سایر بخش‌های ایتالیا از زبان عربی به لاتین انجام شده بود، ممکن نمی‌بود. بدون وجود طب ابن سینا یا ریاضیات عمر خیام و یا نورشناسی ابن هیثم، علوم پزشکی و ریاضیات و نور‌شناسی در غرب نمی‌توانست آنچ‌نان که اینک پدید آمده و بالیده است، پدید بیاید و رشد کند. با این حال، رابطه و نسبت میان این دو علم فقط گسستگی و امتداد نیست، بلکه بین علم غربی و علوم اسلامی نا پیوستگی و انقطاع عمیقی و جود دارد

باز هم ایشان در جای دیگر می‌نویسد

روشن است که علم غربی به نحو اجتناب ناپذیری با علم اسلامی و قبل از آن با علوم یونانی- اسکندرانی، هندی، ایران باستان و نیز با علوم بین النهرین و ;، پیوند خورده است. اما آنچه که در طی رنسانس، به ویژه انقلاب علمی سده هفدهم رخ داد، تحمیل «صورت» یا الگویی جدید و بیگانه بر محتوای این میراث علمی بود، صورتی که مستقیماً از سرشت تفکر انسان‌گونه و عقل‌باورانه عصر و از دنیوی سازی جهان نشأت گرفته بود که غالباً به رغم کوشش‌های برخی از شخصیت‌های فکری برجسته آن عصر برای زنده نگهداشتن نگرش به سرشت مقدس نظام جهانی، کل رویدادی به اصطلاح رنسانس به آن انجامید. این «صورت» جدید منجر به علمی یک‌جانبه و انعطاف‌ناپذیر گردید که از آن زمان به این سو، باقی مانده و تنها به یک مرتبه از واقعیت ملتزم گردیده و راه را بر هرگونه امکان دستیابی به مراتب بالاتر وجود یا سطوح آگاهی بسته است، علمی که حتی در مقام تلاش برای رسیدن به دوردست‌ترین نقاط آسمان یا اعماق روح انسان، عمیقاً دنیوی و برون‌گراست. بنابراین، با علمی سروکار داریم که قطب عینی اش از ترکیب روانی-جسمی جهان طبیعی محیط بر انسان، و قطب ذهنی‌اش از تعقل بشری که به نحوی صرفاً انسان‌گونه تصور می‌شود و از منبع نور عقل کاملاً جدا شده است فراتر نمی‌رود

البته، این نکته قابل توجه است که خود اندیشمندان غربی، به تفاوت ماهوی علم مدرن و علم دینی به خوبی توجه دارند. از این‌رو، از این علم در مقابل علم دینی و سنتی دفاع می‌کنند. نویسنده کتاب «نیاز به علم مقدس» که برای احیای علوم سنتی تلاش می‌کند، می‌نویسد

در کتاب نیاز به علم مقدس کوشش حقیر در احیای علوم جزیی و نه فقط فلسفه اولی، در رابطه با امر قدسی است که کاری بس مشکل و شدیداً مورد انتقاد مدافعان علم جدید، به صورت اصرار به علم‌گرایی و جدای علم از هرگونه بعد معنوی هستی است

بنابراین، شناخت هرچه عمیق‌تر علم مدرن و توجه به ویژگی‌های آن، از یک سو ما را به خطرها و پیامدهای ناگوار این علم در جامعه دینی آگاه می‌کند و از سوی دیگر، ضرورت بازسازی و ایجاد علم دینی را به معنای وسیع و عمیق کلمه آشکار می‌سازد. به علاوه، این بحث از نقاط حساس و چالش برانگیز علم مدرن و علم دینی پرده برمی‌دارد. به این نکته توجه می‌دهد که چه اموری در بنیاد نهادن علم دینی می‌تواند اهمیت اصلی و محوری داشته باشد

این نکته لازم به یادآوری است که نگارنده به پژوهش مستقلی در باره این موضوع دست نیافت. آنچه که در این پژوهش ملاحظه می‌گردد، نکات و مطالبی است که در ضمن مباحث صاحب‌نظران این بحث به صورت پراکنده مطرح گردیده است

 

 

1 ویژگی‌هایی ذاتی علم مدرن

عقل گرایی

عقل در علم دینی جایگاهی بلند دارد. عقل یکی از دو حجت الهی شمرده می‌شود که انسان را به سوی حق، سعادت و کمال راهنمایی می‌کند. عقل در بستر علم دینی، در عین حالی که خود را به جهان ماده محدود نمی‌بیند و در باره بسیاری از اموری فوق طبیعی با برهان روشنی می‌افکند، نسبت به مسایلی که خارج از محدوده و ادراک اوست، حریم نگه می‌دارد و از اظهار نظر خودداری می‌کند. براهین عقلی، نه‌تنها با دین و وحی به ستیز بر نمی‌خیزد، بلکه ضرورت دین و وحی را اثبات می‌کند و داده‌های وحیانی را مکمل یافته‌های عقلانی می‌داند

انسان غربی، که با فراموشی کامل واقعیت الهی و دینیِ عالم و آدم همراه بود، دو جریان فکری نوین را پدید آورد: اول، عقل‌گرایی است که با دکارت آغاز و با افرادی، همانند اسپینوزا و لایپ‌نیتز ادامه یافت و با هگل به تمامیت خود رسید. دوم، حس‌گرایی است که با فرانسیس بیکن آغاز و از آن پس، با افراد، نظیر لاک، برکلی، هیوم، کنت، استوارت میل ادامه یافت و در نهایت، پس از تحولات چند به عنوان دیدگاه برتر، بر حوزه‌های علمی غرب چیره شد

در گذشته تاریخ، تعقل سودای انکار حقایق برتر را نداشت، بلکه به عنوان گذرگاه، انسان را به سوی آگاهی و معرفتی که از شهود و حضوری فراعقلی، نه ضدعقلی بهره‌مند بود، رهنمون می‌ساخت. پس از رنساس، خصوصیت بارز عقل‌گرایی، انکار هر نوع معرفت فراعقلی و نفی یا ایجاد تردید در ابعادی از هستی است که فراتر از افق ادراک عقلی انسان می‌باشد. فلسفه دکارت، با شک و تردید در همه چیز آغاز می‌شود و با تفسیری عقلی از جهان پایان می‌پذیرد. عقل‌گرایی به معنای تبیین عقلی انسان و جهان، به وسیله دیگر فیلسوفان غرب تداوم یافت. کانت گرچه اشیاء و حقایق فراعقلی را قبول کرد، ولی آن را ناشناختنی خواند و رابطه انسان با آن را به طور کامل قطع کرد. هگل نیز کوشید تا نظام عقلانی جهان را تبیین کند و در سیر استدلال خود، آنچه را بالقوه در اندیشه دکارت نهفته بود، با این بیان آشکار ساخت که آنچه اندیشدنی نیست، وجود ندارد و هر‌چه هست، اندیشدنی است

رنساس عصر رازگشایی بود. عقل‌گرایی با تکیه بر عقل و علم انسان ـ بدون وحی و شهود ـ می‌خواست همه حقایق و اسرار هستی را بفهمد. از این‌رو، هر حقیقتی که خارج از دسترس عقل بشربود، انکار شد. با رشد این دیدگاه همه معارف پیشینی، که ماهیت فراعقلی داشتند و در قالب سنت‌های دینی و رمزهای الهی به حیات خود ادامه می‌دادند، در معرض نقادی عقلی قرار گرفتند؛ عقلی که یا به انکار فراسوی خود می‌پرداخت و یا آنکه هر نوع راهی را برای آگاهی از آن انکار می‌کرد. واقعیتی که از رهگذر این نقادی به دست می‌آمد، هویتی عقلانی داشت و الزاماً ضد دینی نبود. ولی دین و خداوندی که در این عرصه ظهور می‌یافت، باید از تبیین و توجیهی صرفاً عقلانی برخوردار باشد

گنون می‌نویسد

متجددان، به نام علم و فلسفه‌ای که آن را به صفت عقلی متصف می‌کنند، مدعی حذف هرگونه «راز» از عالم، آن چنان که خود تصور می‌کنند هستند. در واقع، می‌توان گفت: هرچه بینش محدودتر و تنگ‌تر باشد، عقلی‌تر شمرده‌ می‌شود.10

به عقیده گنون، عقل گرایی افراطی عصر مدرن، مقدمه دنیوی شدن و غرق شدن در مادیت است؛ زیرا، فلسفه تعقلی نفی هرگونه مبدأ عالی‌تر از عقل است. نتیجه عملی آن، کاربرد افراطی عقلی است که اگر بتوان آن را عقل نامید؛ زیرا عقلی که از عقل کلِ متعالی، یعنی تنها عقلی که حقاً و طبعاً قادر است نور را در نظام فردی بتاباند جدا گردید، بنایی خود را از دست داده است. همین‌که این عقل ارتباط واقعی خود را با عقل کل و فوق فردی از دست داد، چاره دیگری ندارد، جز اینکه به سوی پایین، یعنی قطب دانی هستی بگراید و رفته رفته در مادیت غوطه‌ور شود

ماکس وبر افسون زدایی و عقلانی شدن را از ویژگی‌های فکری عصر جدید می‌داند. وی بارها تأکید کرد که جهان نوین خدایانش را رها کرده است. انسان نوین خدایان را از صحنه بیرون رانده است. آنچه را که در دوران پیشین به عنوان وحی، دین الهی و ; پذیرفته می‌شد، عقلانی کرده است. وبر کوشیده تا این تحول را در انواع حوزه‌های نهادی به صورت مستند نشان دهد و ثابت کند که در همه امور، محاسبه عقلانی مرجعیت یافته است

در سده‌های هفدهم و هجدهم، که دوران حاکمیت عقل‌گرایی بود، همه باورها و تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، با حذف مبانی و مبادی آسمانی و الهی توجیه عقلانی گردید و ایدئولوژی‌های بشری، که از هویتی صرفاً عقلی برخوردار بودند، جایگزین سنت‌های شدند که در چهره دینی از مکاشفات ربانی انبیا اولیای الهی تغذیه می‌کردند و یا جایگزین بدعت‌های شدند که با تقلب مدعیان کاذب، رنگ سنت به خود گرفته بودند. عقل با همه قدرتی که پیدا کرده بود، به جهت قطع ارتباط با حقیقتی که محیط بر آن بود (وحی و عالم غیب)، نتوانست جایگاه مستقل خود را حفظ کند و به سرعت، راه افول پیمود و زمینه را برای ظهور و تسلط جریان فکری دیگری که در طی این دو سده اخیر رشد کرد (تجربه‌گرایی و حس‌گرایی) آماده نمود

2/1 حصر علم در شناخت حسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله گفتمان جامعهشناسی بدن و نقد آن بر مبنای نظریه

سه شنبه 95/3/11 4:49 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی در word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی در word

چکیده  
مقدمه  
مفاهیم اصلی  
زمینه‌های تکوین جامعه‌شناسی تجسدی و اهمیت بدن  
طبیعت گرایی  
ساختارگرایی اجتماعی  
رویکردهای ترکیبی  
جامعه‌شناسی بدن و مرگ  
نقد و ارزیابی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی در word

قرآن کریم، ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی، قم، تابان،

صحیفه سجادیه، ترجمه محمد رسولی، قم، فاطمه الزهرا(س)،

اخلاصی، ابراهیم، بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن در زنان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان،

استونز، راب، متفکران بزرگ جامعه‌شناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، تهران، مرکز،

البرو، مارتین، مقدمات جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی،

تونه‌ای، مجتبی، فرهنگ الفبایی مهدویت، موعود نامه، قم، میراث ماندگار،

جعفری، محمد تقی، تاریخ از دیدگاه امام علی(ع)، تهران، پیام آزادی،

جعفری، محمدتقی، عرفان اسلامی، تهران، مؤسسه نشر کرامت، بی تا

جعفری، محمدتقی، فلسفه و هدف زندگی، تهران، قدیانی،

جعفری، محمدتقی، نیایش امام حسین(ع) در صحرای عرفات، تهران، مؤسسه نشر کرامت،

جلایی‌پور، حمید رضا و محمدی، جمال، نظریه‌های متأخر جامعه‌شناسی، تهران، نی،

چاوشیان، حسن، «بدن به مثابه رسانه هویت»، جامعه‌شناسی ایران، ش 4، زمستان

ذکایی، محمد سعید، جامعه‌شناسی جوانان ایران، تهران، مؤسسه انتشارات آگه،

ذکایی، محمد سعید، فرهنگ مطالعات جوانان، تهران، مؤسسه انتشارات آگه،

ریتزر، جورج، نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی،

سلیمان، کامل، روز رهایی در سایه سار مهدی موعود، ترجمه لطیف راشدی، تهران، ارمغان طوبی،

شارون، جوئل، ده پرسش از دیدگاه جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی،

شویده،کریستین و فونتن، اولیویه، واژگان بوردیو، ترجمه مرتضی کتبی، تهران، نی،

فاتحی، ابوالقاسم و اخلاصی، ابراهیم، «چالش‌های جامعه شناختی فراروی معرفت علمی و راه حل‌های ارائه شده»، معرفت فلسفی، ش چهارم، ص173-224

فاضلی، محمد، مصرف و سبک زندگی، قم، صبح صادق،

کیویستو، پیتر، اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی،

گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران: نشر نی،

لوپز، خوزه و اسکات، جان، ساخت نظریه اجتماعی، ترجمه حسین قاضیان، تهران، نی،

مصطفی شاکر، کمال، خلاصه تفسیر المیزان، ترجمه فاطمه مشایخ، دوره 4 جلدی، تهران، اسلام،

مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، تهران، صدرا،

مطهری، مرتضی، مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی، جلد دوم، جهان بینی توحیدی، تهران، صدرا،

موسوی، سیدکمال‌الدین، لذت جامعه‌شناسی، تهران، شرکت نشر بهینه فراگیر،

مهدی‌فر، حسن، حیات معقول از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(با تاکید بر تفسیر نهجالبلاغه)، پایان نامه کارشناسی ارشد، قم: مؤسسه آموزش عالی باقرالعلوم(ع)،

وبلن، تورستن، نظریه طبقه مرفه، ترجمه فرهنگ ارشاد، تهران، نشر نی،

هام، مگی و گمبل، سارا، فرهنگ نظریه‌های فمینیستی، ترجمه فیروزه مهاجر و دیگران، تهران: نشر توسعه،

هودشتیان، عطا، مدرنیته، جهانی شدن و ایران، تهران، چاپخش،

Beck, U. ,RiskSociety: Toward a new Modernity, London: Sage Publication,

Beckford, J., Religion and Advanced Industrial Society, London: Unwin Hyman,

Berger, P., The Sacred Canopy: Elements of a Sociological Theory of Religion, New York: Anchor Books,

Bordo, S. Unbearable weight: Feminism, Western Culture and the Body. Barekley, CA, Los Angeles, and London: University of California Press,

Coleman, J. S. Foundations of Social Theory, Cambridge, MA: Harvard University Press,

Crossly, N, MerleauPonty ,The Elusive Body and Carnal Sociology , Body and Sociology, 1(1), 1995 b

Douglas, Marry, Natural Symbols: explorations in cosmology, London. Barrie and Rackliff, The Cresset Press,

Foucault, M., The History of Sexuality, Harmonds worth: Penguin,

Gehlen, A., Moral and Hypermoral, Frankfurt: Athenaeum,

Gottfried, Heid. “Tempting Bodies: Shaping Gender at Work in Japan.” Sociology, Vol.37, No.2,

Hochschild, A., The Managed Heart, Commercialization of Human Feeling, Barkeley CA: University of California Press,

Lukes S., Methodological Individualism Reconsidered, The British Journal of Sociology, 19, 119-29,

Martin, E., The Women in the Body .Milton Keynes: Open University Press,

McNeil, M. Body. in T. Bennet and L. Grossberg and M. Morris (eds.) New Keywords, A Revised Vocabulary of Culture and Society.Malden, MA, USA and Oxford, UK and Carlton, Victoria, Australia: Blackwell Publishing.: GREENWOOD,

Netelton, Sarah and Watson, Jonathan “The body in everyday life”, Routledge. London,

Shilling, Chris, Body and Social Theory, London: Sage Publication,

Symour, W., Remaking The body, Rehabilialiation and Change, Londan and New York: Routledge,

Synnot, Anthony. “Truth and Goodness, Mirrors and Masks, part II: Sociology of Beauty and Face.”British Journal of Sociology, Vol.41, No.4,

Turner, B., Max Weber: From History to Modernity, London:Routledge,

Turner, B., Recent Developments in the Theory of Body, London: Sage Publication, 1991a

Turner. B.S., Medical Power and Social Knowledge, London: Sage Publication,

چکیده

هدف مقاله توصیفی تحلیلی حاضر، که با استفاده از روش کتابخانه ای به سامان رسیده است، بازخوانی آرای برخی نظریه‌پردازان جامعه‌شناسی درباره بدن و تبیین چرایی و چگونگی اهمیت آن برای انسان مدرن می‌باشد، که ذیل عناوین «طبیعت گرایی»، «ساختارگرایی اجتماعی» و «رویکردهای ترکیبی» مورد بررسی قرار گرفته است. برآیند یافته‌های نظری نشان می‌دهد که آموزه‌های عملی مترتب بر دنیوی شدن حیات مدرن، «مرگ» را به اساسی ترین چالش «بدن» تبدیل کرده است. انسان جدید، نحوه مواجهه هستی شناختی با «مرگ» را در گریز ذهنی از آن به وسیله مدیریت مستمر بدن در عین آگاهی از فنا پذیری آنیافته است. این واقعیت، ضرورت فلسفه زندگی مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات می‌کند. نتیجه حاصل این مقاله این است که قرار گرفتن انسان در قلمرو «حیات معقول» و انطباق با آموزه‌ها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را در خروج وی از تسلسل «مدیریت بدن در عین فنا پذیری آن»فراهم می‌کند.

کلیدواژه‌ها:جامعه‌شناسی بدن، ساخت تجسدی، هویت مدرن، بازگشت به بدن، مدیریت بدن

 

 

مقدمه

جدایی بدن و ذهن برای مدت زمان طولانی مبنای فلسفه غرب بوده است و طی آن ذهن، برتر از بدندر نظر گرفته می‌شد. جامعه شناسان کلاسیک در تحلیل‌های خود از مقولات اجتماعی رویکردی مستقل از بدن را مورد توجه قرار داده اند و با قرار دادن بدن در قلمرو سایر رشته‌های علمی، آن را ضرورتی غیرقابل تأمل در کنش انسانی در نظر گرفته‌اند. به از سوی دیگر، توجه متأخرین به بدن، مباحث گسترده‌ای را درباره موضوعاتی نظیر هویت، فرهنگ مصرفی، سبک زندگی و نظریه‌پردازی اجتماعی در میان جامعه شناسان برانگیخته است. فهم چرایی علاقه مردم، به احیای بدن و چگونگی تعریف آنان از بدن، مستلزم توجه به زمینه‌های گوناگون پیدایش مدرنیته است که در دوره مدرنیته متأخر شکل رادیکال‌تری به خود گرفته‌ است.1 اهمیت مقاله حاضر ناشی از همین نکته است. جدید بودن مباحث «جامعه‌شناسی بدن» و لزوم آشنایی پژوهش‌گران با چشم اندازهای نظری آن و زمینه‌های گسترده انجام پژوهش‌های میدانی، از دیگر دلائل توجیه کننده ضرورت این نوشتار است. هدف این مقاله، تشریح رویکردهای نظری تحلیل بدن در نظریه‌های جامعه‌شناسی است. که به کمک منابع مختلف و ارائه تحلیل‌های نظری، درپی پاسخ سؤالات زیر را برآمده است

1 نسبت میان «جسمانیت»، «جامعه» و «روابط اجتماعی»در مدرنیته چیست؟

2 تفاوت نظریه‌پردازان اجتماعی در جامعه‌شناسی کلاسیک و متأخر، از حیث توجه به بدن چیست؟

3 تأثیرات تحولات تمدنی بر بدن انسانی چگونه است؟

4 چه رابطه ای میان «هویت»، «کنش‌های روزمره» و «انواع سرمایه» با «بدن» وجود دارد؟

5 رابطه «قدرت»، در مفهوم فوکویی آن و «نحوه بازنمایی‌های بدن» چیست؟

6 پارادوکس میان «اهمیت دهی به بدن» و «اجتناب ناپذیری مرگ» بر مبنای گفتمان‌های جامعه‌شناسی بدن چگونه تحلیل می‌شود؟

7 نسبت میان «مدیریت بدن» و «فناپذیری اجتناب ناپذیر بدن» بر مبنای نظریه حیات معقول چگونه است؟

 

 

مفاهیم اصلی

تعاریف نظری اصطلاحات کلیه‌ی به کار رفته در مقاله به شرح زیر است

جامعه‌شناسی بدن: جامعه‌شناسی بدن یکی از حوزه‌های جامعه‌شناسی است که به نحوه شکل گیری بدن به عنوان جایگاه سلامت، تندرستی، ظاهر فیزیکی و شیوه رفتار متناسب با الزامات قدرت می‌پردازد

جامعه‌شناسی تجسدی: در پیمفهوم سازی بدن به گونه ای است که از یک سو، به عنوان«فاعل شناسا» در زمینه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد، و از سوی دیگر، به عنوان «بستر تجربه»، موضوع شناسایینیز واقع می‌شود

مدیریت بدن: به هر نوع نظارت و دستکاری مستمر ویژگی‌های ظاهری و آشکار بدن، که در قالب رویه‌های آرایشی و اعمال جراحی انجام می‌پذیرد، مدیریت بدن گفته می‌شود

سوژه: به معنای فاعل شناسایی است. «سوژه شدن» انسان به معنای اتکای او به ذهن در تعبیر و درک از جهان، به جای اتکای به اوهام و اسطوره، است.4بنیاد نظریه «سوژه» بر اساس ایجاد یک آگاهی جدید است که از ذهن الهام می‌گیرد. «سوژه» از شک و تردید به داده‌های موجود آغاز و به شناخت و تعریف واقعیت می‌رسد

ابژه: همه جهان، در مقابل «من» که «سوژه» است، به عنوان «دیگری» یا «مفعول» تلقی می‌شود. بدین ترتیب، «سوژه» خود را «نخستین» و هر موضوعِ در مقابل آن، «ابژه» نامیده می‌شود.6 به عبارت دیگر، هر چیزی که «سوژه» نباشد«ابژه» خواهد بود

گفتمان: تبادل و تولید مستمر اندیشه‌ها در کنش متقابل انسانی، از طریق گفتن، نوشتن و هرگونه وسیله ارتباطی«گفتمان» نامیده می‌شود

قدرت: توانایی به انجام رساندن هدف، به رغم هرگونه مقاومت، و وادار کردن دیگران به انجام دادن آن‌چه ما می‌خواهیم، قدرت نامیده می‌شود.8 «قدرت»، به شکلی انضمامی و در خردترین سطوح، همراه با تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها و ریزه کاری‌های آن اعمال می‌شود.9 «قدرت» تعیین کننده شرایط گفتمان است

زمینه‌های تکوین جامعه‌شناسی تجسدی و اهمیت بدن

تأثیرگذاری دوانگاری بدن ـذهن دکارتی در حوزه‌های پزشکی، قانون، ادبیات و آفرینش‌های هنری،به حدی گسترده است که تقریباً امکان بروز دیدگاه‌های فلسفی متفاوت در این باره را از بین برده است.11 منزلت اجتماعی پایین زنان، کارگران، دهقانان، بردگان، خادمان، دارندگان مشاغل یدی و معلولان، به علت محوریت فعالیت‌ها و فرآیندهای بدنی در زندگی آنان، از لوازم دوانگاری بدن ـذهن است.12 غفلت از بدن در نظریه اجتماعی، مدلول بی توجهی به «انسان تجسدی» و متعاقب آن، در نظر گرفتن بدن انسانی در قالب مالکیت شخصی و طبیعی خارج از علائق جامعه شناختی بوده است.13 در واقع، در تبیین‌های کلاسیک، پرسش از پایگاه هستی شناختی کنش‌گران اجتماعی مغفول ماند، و جامعه شناسان اولیه کنش‌گر انسانی را به عنوان «کارگزار تعریف کرده‌اند

علی‌رغم واقعیت‌های نظری فوق، با عنایت به نقش اساسی آگاهی و زبان، به عنوان مؤلفه‌های جسمانی کنترل اجتماعی، می‌توان تحلیل مارکس درباره تابعیت بدن‌های طبقه کارگر از ماشین، در فرایند گسترش فناوری مربوط به سرمایه داری و چگونگی عقلانی سازی بدن در نظام‌های دیوان سالار، نظیر آنچه در تحلیل‌های ماکس وبر آمده است، را از مصادیق توجه غیرمستقیم به بدن در نظریه‌پردازی کلاسیک جامعه‌شناسی دانست. همزمان با چالش‌های فرا روی ایده «افتراق طبیعت و جامعه» از سوی علم جامعه‌شناسی، نظریه‌پردازان اجتماعی بدن را از یک سو، نسبت به «کنش‌گر انسانی» و از سوی دیگر، در ارتباط با «رویه‌های جامعه شناختی» مفهوم سازی کردند

تجربه بدن و مدیریت آن، تشکیل دهنده بخشی از ماده فراگیر شکل دهنده زندگی اجتماعی و نظریه اجتماعی است. پاره ای توانایی‌های انسان‌ها برای ارتباط با یکدیگر و تجربه مشترک نیازها، خرسندی‌ها و دلزدگی‌ها مبتنی بر وجه اشتراک آنها در برخورداری از بدن است.15 در واقع، امکان فهم کامل وفاق جمعی، ابعاد ساخت نهادی و رابطه‌ای تنها در صورت ترکیب شناخت آنها با شناخت «ساخت‌های تجسدی» فراهم می‌گردد

افزایش رو به رشد جمعیت سالخوردگان در جوامع غربی و پیامدهای آن در حوزه‌های سیاست گذاری اجتماعی، بازنشستگی، پیشگیری پزشکی و مسکن، که تبعات اقتصادی آن شکل جهانی به خود گرفته است، از عوامل مؤثر در توجه به بدن می‌باشند.17 هم چنین، جامعه‌شناسی بدن، به بررسی تعریف اجتماعی از بدن نسبت با مفاهیم جوانی و سالخوردگی پرداخته است. مفاهیم مذکور در فرهنگ مصرفی حامل ارزش‌های نمادین هستند. در فرهنگ مصرفی، ارزش به بدن‌های جوان و ترکه برخوردار از جاذبیت‌های شهوانی ضمیمه می‌گردد و بدن‌های پیر، کاهش در ارزش نمادین بدن را در پی دارد.18 وبلن نیز، زیبایی را مفید و نماد منزلت می‌دانست19 و تمایز بین «سودمندی» و «ضایع کردن» را در جایی که زیبایی و کسب افتخار در هم آمیخته اند، کاری بسیار مشکل می‌دانست

مدرنیته با اعمال کنترل بر بدن، زمینه علاقه مندی افراد مدرن به بدن و ایجاد بحران در معنای بدن را فراهم آورده است. پس از قرن 19 و پیوند رژیم غذایی و علوم تغذیه ای، عقلانی سازی بدن در ارتباط با علم بشر قرار گرفت. در عقلانی سازی به شیوه مدرن، بدن پدیده ای «عمیقا ًجنسییتی» فرض می‌شود که باید متناسب با کارآیی وجوه نظام‌های اجتماعی جدید سازمان دهی شود.21 نظام‌های دیوان سالار از عوامل مؤثر در کنترل بدن، به منظور تعیین چگونگی کیفیت یا کمیت کار روی بدن، فارغ از نیازهای بدنی کارکنان هستند.22 سازمان‌های بروکراتیک، بدن‌های زنان را در مقایسه با بدن‌های دان، در کنترل بیشتری قرار می‌دهند؛ زیرا از زنان انتظار می‌رود با مدیریت قاعدگی، بارداری و یائسگی، آنها را پنهان نگه دارند.23 نظام‌های جهانی، در مدرنیته متأخر، افراد را خارج از موقعیت اجتماعی آنها در معرض خطرات تکنولوژیکی و محیطی روز افزون قرار می‌دهند و زمینه «جهانی شدن بدن» را فراهم می‌آورند

طبیعت گرایی

در دیدگاه‌های طبیعت گرا، بدن پدیده ای «ما قبل اجتماعی» و دارای مبنای «زیست شناختی» فرض می‌گردد که رو ساخت‌های «خود» و «جامعه» بر آن استوار می‌گردند.25 انواع گوناگون نابرابری، در پی ویژگی‌های بدن زیست شناختی مشروعیت پیدا می‌کنند. نابرابری جنسیتی مدلول بی ثباتی بدن‌های زنان پنداشته می‌شود. ترنر، معتقد است، بدن‌های زنان همواره برای ثبات اجتماعی و اخلاقی جامعه تهدید محسوب شده است؛26 زیرا ساخت فیزیولوژیک احساسات آنان به گونه‌ای تربیت یافته است که از عقلانیت خنثی در حوزه عمومی متمایز می‌گردند

فایرستون زیر بنای مادی سرکوب زنان در نظام‌های سکولاری را در زیست‌شناسی می‌داند و معتقد است تقسیم جنسیتی کار ناشی از پدیده باروری در زنان است که مرد سالاری و جنس گرایی بر آن بنا شده است. از نظر وی، هنگامی انقلاب فمینیستی فرا خواهد رسید که زنان ابزار تولید مثل را بدست آورند.27 از منظر جامعه‌شناسی، تقلیل پیچیدگی‌های روابط اجتماعی به بدنِِ متقدم بر جامعه و مستقل از تغییر، امر پذیرفته شده ای نیست

ساختارگرایی اجتماعی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >