دانلود پروژه مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصد
سه شنبه 95/3/11 4:53 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در word
چکیده
مقدمه
مبانی مابعد الطبیعی علوم انسانی از دیدگاه دیلتای
پیآمدها و دلایل نفی مابعدالطبیعه به عنوان مبنای علوم انسانی
پیامدهای نفی مابعدالطبیعه
دلایل به نفی مابعدالطبیعه
آراء ملاصدرا
مشابهتهای دیدگاه صدرا و دیلتای
جواهر روحانی و جسمی و ارتباط میان آنها
مابعدالطبیعه و مشمولیت قانون تغییر
تغییر در جهان
علیت
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در word
دیلتای، ویلهلم، مقدمه بر علوم انسانی، ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی، تهران، ققنوس، 1388
فروند، ژولین، آراء و نظریهها در علوم انسانی، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران، نشر دانشگاهی، 1388
ملاصدرا، اسرار الآیات، به کوشش محمد خواجوی، انجمن حکمت و فلسفه، تهران، 1360ش، الف
ملاصدرا، الحاشیه علی الهیات الشفاء، به کوشش نجفقلی حبیبی، تهران، بنیاد حکمت صدرایی، 1382
ملاصدرا، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1983م
ملاصدرا، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، به کوشش سیدجلالالدین آشتیانی، مشهد، المرکز الجامعی للنشر، 1360ش، ب
ملاصدرا، ایقاظ النائمین، به کوشش محسن مؤیدی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، بیتا
ملاصدرا، سه رسائل فلسفی، به کوشش سیدجلالالدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1387
ملاصدرا، مفاتیح الغیب، به کوشش محمد خواجوی، تهران، موسسه تحقیقات فرهنگی، 1363
چکیده
بیشک دیلتای نقش مهمی در نظریات مربوط به علوم انسانی دارد. این نقش را باید در نوع ملاحظه استقلالی در مورد علوم انسانی جستوجو کرد. وی، علیرغم تأثر از نظریات شخصیتهای گوناگونی که بسیاری از آنها علوم انسانی را مستقل از علوم طبیعی نمیدانستند، به استقلال علوم انسانی و تمایز سه گانه آن از جهت موضوع، غایت و روش معتقد است. از اینرو، سعی نموده به صورت عملی ویژگی علوم انسانی در هر سه جهت نامبرده را تبیین نماید.
کمبود منابع در زبان فارسی در مورد دیدگاههای دیلتای در این زمینه، موجب شد تا این مقاله به تبیین دیدگاههای وی بپردازد. هدف اصلی نگارنده، کشف بنیادهای فکری دیلتای، به خصوص در منبع مهم «مقدمه بر علوم انسانی»، که اخیرا به زبان فارسی ترجمه شده و مقایسه آن با فیلسوف بزرگ مسلمان ملاصدرای شیرازی است. این مقایسه نشان میدهد که اگرچه علوم انسانی به معنای امروزین آن مرکز توجه اندیشمندانی چون ملاصدرا نیست، ولی دیدگاههای دیلتای به نوعی نقد مابعدالطبیعه ارسطویی و قرون وسطایی استوار است. البته این نقد بر مابعدالطبیعه صدرایی وارد نیست. توجه به مبانی فکری صدرایی بر اساس این نقد، میتواند مدخلی برای صدراییان در خصوص تبیینی متفاوت از علوم انسانی به حساب آید.
کلید واژهها: علوم انسانی، دیلتای، ملاصدرا، مبانی علوم انسانی، مابعد الطبیعه.
مقدمه
ویلهلم دیلتای،1 فیلسوفی آلمانی است (1833-1911م) که با مبنای هرمنوتیکی و گشودن مباحث تاریخی، نظریه مهمی در خصوص علوم انسانی و ایجاد معرفتشناسی مستقل در این علوم مطرح نموده است. البته اکثر آثار او در زمینه معرفتشناسی بالاخص اثر او به نام «مقدمه بر مطالعه علوم انسانی» ناتمام ماندهاند.2 او معتقد است تمام رشتهها یا نظامهای علمی، که واقعیت اجتماعی ـ تاریخی یا به عبارتی جامعه را موضوع تحقیق خود قرار دادهاند، ذیل عنوان «علوم انسانی» قرار گرفتهاند.3 از نگاه وی، جریان حوادث در جامعه رابطهای دو طرفه و متقابل با افراد جامعه دارد. به همین دلیل در بررسی هر یک از اجزای تشکیل دهنده جامعه، باید تاریخ آن را نیز مورد مطالعه قرار داد.4 به هر حال، او فصل مستقلی را به بیان ادله خویش در خصوص استقلال علوم انسانی اختصاص داده5 و در عین حال، به ارتباط و نسبت این علوم با علوم طبیعی نیز معتقد است
از نظر وی، مقصود از «علم» مجموعهای از قضایا (نوعی ترکیب از امور واقع ذهنی) است که سه ویژگی داشته باشند: اولاً، مفاهیم آن به نحو کامل تعریف شده، ثانیاً ارتباط این مفاهیم با یکدیگر به درستی تدارک شده و ثالثاً این مفاهیم یک کل به هم پیوسته را تشکیل میدهند.7 از نظر وی آنچه در مفهوم علم مندرج است، عموماً به دو بخش فرعی تقسیم میشود که یکی از آن دو، در زمان دیلتای «علوم طبیعی» نام داشته و دیگری، نام مشخصی نداشته است. به همین دلیل، دیلتای از آن تعبیر به (Geisteswissenschaften) نموده است. در این تعبیر، (Geist) به معنای «روح» و واژه (wissen) به معنای «علم» و واژه (schaft)، به معنای «کاربرد» و معنای این عبارت، چیزی شبیه به «علوم روحی» به زبان فارسی و «human science» به زبان انگلیسی است. وی البته در این تعبیر، قائل به نوعی کاستی است که به خاطر آن دارای دلالت تام و کاملی نیست. این کاستی از نظر او، ناشی از آن است که هیچ نظریهای نمیتواند خود را صرفاً به روح انسان محدود کند، بلکه باید طبیعت بشری را نیز ملاحظه نماید.8 اما اصطلاح مورد نظر وی این امتیاز را دارد که نشان میدهد علوم انسانی ریشه در عمق و کلیت خودآگاهی انسان دارد؛ چرا که انسان در اموری چون خودآگاهی، حاکمیت اراده، مسئولیت در قبال افعال، اندیشه، مقاومت ارادی و اختیاری در مقابل هر نوع تعدی، از سایر واقعیات موجود در طبیعت متمایز است.9 وی اصرار دارد که خواننده از این تعبیر، علوم اجتماعی، جامعهشناسی، علوم اخلاقی، علوم تاریخی و علوم فرهنگی را برداشت نماید
به نظر میرسد، موضوع اصالت طبیعت و تلاش پیروان آن برای احاطه پیآمدهای این نظریه بر علوم انسانی، توسط هواداران تحصلی مذهب، مهمترین انگیزه را در دیلتای برای مخالفت با نظر ایشان فراهم کرده است. علوم طبیعی از دیدگاه فیلسوفان تحصلی، از الگویی خاص برخوردار است که تسری آن به علوم انسانی و اجتماعی، موجب میشود جامعهشناسی و دانشهای انسانی را تحت عنوان «فیزیک اجتماعی» بدانیم که قواعد و اصول دانشهای طبیعی مانند فیزیک را در پدیدههای اجتماعی جاری بداند. بدین ترتیب، قوانین جامعهشناسی و قوانین علوم طبیعی از نوعی واحد میباشند. از اینرو، باید روش علوم طبیعی و اجتماعی و انسانی را نیز واحد دانست. دیلتای به صراحت با چنین دیدگاهی مخالف است. این مخالفت در حالی است که برخی، مبانی قائلان به این نظریه را پذیرفتهاند. اینکه چگونه ممکن است آن مبانی را پذیرفت و در عین حال، وحدت علوم انسانی و طبیعی به لحاظ موضوع، غایت و روش را منتفی دانست، امری است که بر مبنای تفصیل دیدگاه دیلتای امکانپذیر خواهد بود. به هر حال وی معتقد است که باید برای تاریخ، سیاست، حقوق، اقتصاد، الهیات (کلام)، ادبیات و هنر همان کاری را انجام داد که کسانی چون بیکن و هرشل، برای علوم طبیعی انجام دادهاند: بنیاد و روش
دیلتای تاریخگرا12 است و دستیابی به ارکان فلسفی علوم انسانی را بر رویکرد تاریخی مبتنی میداند. به همین دلیل، نظام علوم انسانی را از رشدی متفاوت نسبت به علوم طبیعی برخوردار میداند.13 او معتقد است که هر اندیشه و پدیدهای را، اعم از یک نظریه علمی، یا یک جریان و نظام اجتماعی و یا یک اثر هنری و یا متن ادبی و یا اثر معماری، باید در موقعیت زمانی و تاریخی خاص آن مورد فهم قرار داد.14 این فهم با نوعی روش تأویلی امکان پذیر است که متن آن را همان شرایط و موقعیت زمانی و مکانی آن حادثه تشکیل میدهد. از نظر دیلتای، هر علمی با چنین بُعد تاریخی مربوط به مسائل و نظریات آن، امری است تاریخی که «علم تاریخ» را تشکیل میدهد. روشن است که چنین دیدگاهی، هیچ گاه نمیتواند باب فهم را به روی اندیشهها و پدیدهها ببندد، بلکه به عکس بر مبنای عقل تاریخی و تجربه زیسته، شکست سد زمان میان مؤلف و مفسر، قائل به انفتاح فهم میباشد. آنچه در این خصوص لازم است نوعی همدلی و درک از نیّت صاحب اندیشه و راهیابی به درون حیات و زندگی او است. به عبارت دیگر، در علوم انسانی، تفسیر یک اندیشه به معنای نوعی هم زمانی مفسر و صاحب متن است؛ به این معنا که مفسر خود را با مؤلف هم عصر میسازد. در نتیجه، این نوع نگاه تاریخی با نگاه تاریخی هگل متفاوت است. دیلتای معتقد بود اگر در علوم طبیعی، «موضوع»، اشیای خارجی و مستقل از فاعل شناسا هستند، که ساخته و پرداخته انسان نیستند، اما در علوم انسانی، «موضوع» عبارت است از: آنچه ساخته و پرداخته انسان بوده و از آثار او به شمار میرود.15 غایت علوم انسانی، تبیین علی و معلولی پدیدههای عینی نیست، بلکه صرفا فهم آثار انسانی است.16 البته از دیدگاه وی میان دو روش «فهم و تفسیر» و «تبیین» مرز دقیقی وجود ندارد17 «فهم»18 بازسازی و تفسیر حالت و تجربه پدید آورنده اثر است که به عنوان یک «متن» ملاحظه میشود و تجربه کننده به عنوان «مفسر» و مدرک هنگام انجام آن فعل در درون خویش این تفسیر را به انجام میرساند. در این تفسیر، مفسر حیات متجلی در متن را میشناسد، نه معنای متن را. علوم انسانی در روش نیز مبتنی بر روش تجربی و استقرایی بر اساس آزمون و خطا نیز نیست. اگرچه تجربه میتواند از معنایی عام برخوردار باشد که استقرای مبتنی بر آزمون و خطا یکی از انواع آن است. با توجه به این معنای عام است که دیلتای، اصولاً هر علمی را اعم از طبیعی و یا انسانی، تجربی میداند و معتقد است: هر تجربهای باید به شرایط و زمینه آگاهی، که خاستگاه آن بوده باز گردد و اعتبار خود را از آن به دست آورد.19 بدین ترتیب، اگر مفهوم تجربه را گسترش داده و آن را شامل درک بیواسطه امور درونی بدانیم، در این درک واسطهای میان تجربه کننده و تجربه شونده وجود ندارد و به تعبیری با یکدیگر متحدند، روش علوم انسانی را باید تجربه بیواسطه دانست؛ اصطلاحی که دیلتای در مورد چنین تجربهای به کار میبرد، عبارت است از «Erlebnis» که آن را به «تجربه زیسته»20 یا «به جان دریافته» ترجمه کردهاند. این نوع تجربه، با تجربه با و اسطه یا به تعبیر دیگر، «نمود»21 متفاوت است. «نمود» تجربهای است از نوع تجربه با واسطه به تعبیر دیگر، تجربه حصولی.22 دیلتای معتقد است که زندگی و حیات، خود را به اَشکال مختلفی متجلی میسازد و فاهمه انسان میتواند از آن تجربهای درونی و بیواسطه داشته باشد. این نوع تجربه است که مبنای استقلال علوم انسانی در مقابل علوم طبیعی است. از نظر دیلتای، تجربه زیسته قابل قیاس با هیچ نوع تجربه حسی از طبیعت نیست.23 از نظر وی مراد از این حیات، معنای زیستشناختی آن، که مشترک میان انسان و حیوان است نمیباشد، بلکه امری است فراگیر که البته خودش قابل درک نیست، اما مظاهر آن از قبیل اندیشهها، مذاهب، آثار هنری و ادبی، تفکرات فلسفی، نهادهای بشری و; . قابل درک و تجربه است. چنین تجربهای، با تحقق در یک فرد انسانی، برای سایر انسانها نیز قابل فهم است؛ چرا که برخلاف پدیدههای فیزیکی، با برخورداری از طبیعت بشری میتوان باطن این آثار و افعال را شناخت. از اینرو، «فهم» عبارت است از فهم انسانی در درون انسانی دیگر بر پایه ماهیت مشترک انسانی.24 البته انسانها همه در یک زمان واحد زندگی نمیکنند. به همین دلیل، فهم افعال و آثار بشری انسانهایی که در غیر زمان ما زندگی میکنند، تنها مبتنی بر ماهیت انسانی مشترک ما با آنها نیست، بلکه برای تحقق چنین فهمی باید حالات آن انسانها را، با توجه به شرایط تاریخی صاحبان آن، از طریق بازسازی تاریخی آن پدیدهها و متنها شناخت. به این ترتیب، میتوان گفت از نظر دیلتای، علوم انسانی عبارت است از: کشف اصول فهم حیات تاریخی انسان. این مطلب نشان میدهد که او برای روانشناسی در علوم انسانی به نقشی بنیادی معتقد است. از دیدگاه وی، روانشناسی اساس علوم اجتماعی و اساساً شرط هر گونه معرفت است. چنان که معرفت نیز نوعی روانشناسی پویا و در حرکت است

دانلود پروژه مقاله بیداری اسلامی؛ خیزش تمدنی اسلام تبیین نظریه م
سه شنبه 95/3/11 4:52 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله بیداری اسلامی؛ خیزش تمدنی اسلام تبیین نظریه مقام معظم رهبری در باب بیداری اسلامی در word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله بیداری اسلامی؛ خیزش تمدنی اسلام تبیین نظریه مقام معظم رهبری در باب بیداری اسلامی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله بیداری اسلامی؛ خیزش تمدنی اسلام تبیین نظریه مقام معظم رهبری در باب بیداری اسلامی در word
چکیده
مقدمه
تبیین مفاهیم کلیدی نظریه خیزش تمدنی اسلام
1 بیداری اسلامی
2 خیزش تمدنی
روند شناسی جریان بیداری اسلامی
مرحله اول: فریاد و مبارزه
مرحله دوم: تجربه و عملکرد
مرحله سوم: خیزش تمدنی
انقلاب اسلامی و غلبه بر گفتمان یأس و ناامیدی
انقلاب اسلامی حلقه اتصال گذشته و آینده تمدنی اسلام
بسیاری از کشورها، که پس از انقلاب اسلامی:
متفکران جهان اسلام:
انقلاب اسلامی، افق گشایی و احیای ظرفیت های تمدنی
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله بیداری اسلامی؛ خیزش تمدنی اسلام تبیین نظریه مقام معظم رهبری در باب بیداری اسلامی در word
جمعی از نویسندگان، 1377، چیستی گفتگوی تمدن ها ( مجموعه مقالات)، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
جمعی از نویسندگان، 1391، مقالات برگزیده همایش نظریه بیداری اسلامی در اندیشه حضرت آیت الله العظمی امام خمینی ره و حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، تهران، انقلاب اسلامی
حاجتی، میراحمدرضا، 1381، عصر امام خمینی ره، چ پنجم، قم، بوستان کتاب
حسین عارف، علیرضا، 1390، بهار عربی: در پرتو بیداری اسلامی، قم، سنابل
حسین عارف، علیرضا، 1390، بهار عربی: در پرتو بیداری اسلامی، قم، سنابل
خامنه ای، سیدعلی، حدیث ولایت، تهران، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای
داوری اردکانی، رضا، 1379، اوتوپی و عصر تجدد، تهران، ساقی
ـــــ ، 1382، تقابل سنت و تجدد چه وجهی دارد؟، نامه فرهنگ، ش49، ص 4
دوانی، علی، 1340، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع علامه عالیقدر آیت الله بروجردی، قم، حکمت
روحانی، سیدحمید، 1376، نهضت امام خمینی ره، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
طاهرزاده، اصغر، 1388، انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی، اصفهان، لب المیزان
مجیب الرحمان شامی ـ روزنامه نگار، مجله حضور، ش 34
مظاهری، ابوذر، 1391، منطق فراز و فرود فلسفه سیاسی در اسلام و غرب، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
ـــــ ، 1393، افق تمدنی آینده انقلاب اسلامی، اصفهان، آرما
موسوی خمینی، سیدروح الله، بی تا، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
ـــــ ، 1373، کوثر (پیام ها و سخنرانی ها)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
نبوی، سیدعبدالامیر، 1389، بهار دموکراتیک عربی؛ بررسی ویژگی های موج چهارم دموکراسی در خاورمیانه عربی، مهرنامه، ش9، بخش علم سیاست، پرونده جهان عرب
نجفی، موسی، نظریه بیداری اسلامی براساس اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، س 9، ش28، 1391
بی نام، 1380، نگاه شرق شناسی به فلسفه اسلامی، ترجمه علی مرادخانی، نامه فرهنگ، ش41، ص 105
هانتینگتون، ساموئل، 1378، برخورد تمدن ها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمد علی حمید رفیعی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی
چکیده
براساس نظریه «خیزش تمدنی»، بیداری اسلامی نهضتی است احیاگر و هویتبخش که به صورت مستمر از یکونیم قرن پیش در جهان اسلام به راه افتاده است و مراحل متعدی را طی کرده است. منشأ این بیداری اراده خداوند، تعالیم دین اسلام و مجاهدت علما و مصلحان اسلامی است و عمق آن تا بعد تمدنی اسلام پیش رفته است. این حرکت مستمر، از فریاد و مبارزه در مقابل استبداد و استعمار گرفته تا دوران تجربه و عملکرد و تا خیزش تمدنی اخیر، دورانی از بیداری، استقلالخواهی و هویتجویی را شکل داده است. انقلاب اسلامی در میانه این دوران و با بیش از سیسال تجربه و عملکرد موفق خود، توانست این حرکت را از سطح مبارزه و قیام و انقلاب، به سطح نظامسازی و حرکت در مسیر تکامل با افق تمدن اسلامی ارتقا دهد. بر این اساس، جنبشهای اخیر نوپای جهان اسلام، با نظر به انقلاب اسلامی در یک منازعه تمدنی به وقوع میپیوندند؛ منازعهای که میان تمدن غربی و بزرگترین نامزد تمدن آینده یعنی اسلام به نمایندگی انقلاب اسلامی در جریان است
کلیدواژهها: بیداری اسلامی، خیزش تمدنی اسلام، انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی، بینالملل اسلامی، هویت اسلامی
مقدمه
بیداری اسلامی، بیداری انسانی[1]، انقلاب آزادی[2]، بهار عربی[3] و موج دموکراسی خواهی[4]، مفاهیمی هستند که یک واقعه بزرگ خیزش های اخیر مردمی در کشورهای اسلامی را توصیف می کنند. اما به راستی کدام یک از این مفاهیم و نظریه ها می تواند بیانگر ماهیت واقعی این خیزش ها باشد؟ اساساً این منازعه در چه سطحی صورت گرفته است؟ آیا صرفاً یک منازعه سیاسی و ملی است؟ اگر این یک حرکت اسلام خواهانه باشد آیا سطح این مطالبه سیاسی و ملی است؟ این پرسش ها، حول محور دو مسئله مطرح شده اند؛ یکی، ماهیت این خیزش ها و دیگری، سطح و میزان عمق آنهاست. این نوشته تلاش می کند پاسخ این مسائل را براساس دیدگاه های مقام معظم رهبری، درخصوص بیداری اسلامی بیابد. دیدگاه های ایشان را می توان در قالب یک نظریه و یا چارچوب تحلیلی ارائه کرد[5] و براساس آن، پاسخ مناسبی به این مسائل ارائه کرد
عنوان نظریه خیزش تمدنی اسلام است. در این چارچوب، اجمالاً سخن در این است در عصری که سخن از برخورد و جنگ تمدن ها (هانتینگتون، 1378) است و یا به تعبیر بهتر، عصر صف آرایی و منازعه الگوهای کلی است، نباید حرکت هایی مانند بیدرای اخیر کشورهای اسلامی را تنها در چارچوب ملی و قومی و نیز در سطح اجمالی و روبنایی تعریف و تحلیل کرد. شاید بتوان گفت: در دوران کنونی کشمکشی مشابه کشمکش های دوران جنگ سرد برقرار شده است. کشمکش و جنگ سردی میان دو الگوی بزرگ تمدنی، یعنی اسلام و غرب. درواقع، می توان گفت: خیزش های اخیر، جلوه گسترده تر و دور جدیدی از رویارویی اسلام و غرب هستند (خامنه ای، 25/04/1369). این سطح از رویارویی، از نظر این دیدگاه محصول عبور جریان بیداری اسلامی از مرحله ای است که دوران تجربه و عملکرد نام دارد؛ دورانی که انقلاب اسلامی آن را رقم زده و بر اثر آن، نوعی بیداری تمدنی را که اسلام در مرکز آن قرار دارد، ایجاد کرده است
این نظریه بر یک دوره بندی مفهومی، از جریان بیداری اسلامی از صد و پنجاه سال پیش تاکنون مبتنی است. جریان بیداری اسلامی در این نظریه، حرکت یک پارچه و مستمری تصور شده است که با گذشتن از مراحل فریاد و مبارزه و بعد تجربه و عملکرد، به مرحله خیزش تمدنی رسیده است
در میان این مراحل، مرحله دوم، که بر سه دهه تجربه و عملکرد انقلاب اسلامی مبتنی است، مانند یک خط فارق، حرکت بیداری اسلامی پیش و پس از انقلاب اسلامی را از یکدیگر تفکیک می کند. وقوع انقلاب اسلامی و استمرار و پیشرفت آن، یک نمونه عینی و زنده ای پیش روی جریان بیداری اسلامی خلق کرده که این جریان را از آرمان دست نیافتنی تأسیس حکومت اسلامی و پایداری آن، در دنیایی سرشار از سلطه کفر و الحاد عبور داده و افق و آرمان جدیدی در سطح تمدنی برای آن ایجاد کرده است. به عبارت دیگر، جریان بیداری اسلامی را به تفصیل رسانده و الگویی زنده و متفاوت از یک مدنیت و تمدن جدید، به جهان اسلام ارائه کرده است
شرایط و وضعیت جنبش های کنونی، بسیار متفاوت از شرایطی است که انقلاب اسلامی در آن به وقوع پیوست. انقلاب اسلامی و جنبش های دو قرن گذشته در جهان اسلام، زمانی واقع شدند که هیچ الگوی متفاوتی از مدنیت، جز آنچه تمدن غربی ارائه کرده، وجود نداشت. جریان بیداری اسلامی تا انقلاب اسلامی، بیشتر در نفی خلاصه می شد. اگرچه برخی مباحث اثباتی در مقام نظر تولید شده بود، اما حرکتی که بتواند خود را در مقام عمل اثبات کند، وجود نداشت. به تعبیر یکی از روشنفکران جهان عرب، ما قبل از انقلاب اسلامی می دانستیم که چه نمی خواهیم، اما این امام خمینی ره بود که به ما یاد داد که چه بخواهیم و چگونه بخواهیم (حسین شریعتمداری به نقل از فهمی هویدی، ر.ک: مصاحبه با دکتر بی ریا، نقش مؤسسه امام خمینی ره در بیداری اسلامی، فرهنگ پویا، ش 21، ویژه بیداری اسلامی). انقلاب اسلامی با وقوع خود و نیز اثبات و تثبیت خود، بیداری اسلامی را نیز از نفی به اثبات و از اثبات به تثبیت کشاند و تداوم و استمرار انقلاب اسلامی، تداوم و استمرار بیداری را تا تمدن سازی اسلامی به دنبال خواهد داشت
تبیین مفاهیم کلیدی نظریه خیزش تمدنی اسلام
1 بیداری اسلامی
در چارچوب این نظریه، بیداری اسلامی به رستاخیزی اسلامی (خامنه ای، 10/03/1369) و یک حالت برانگیختگى و آگاهى اى در امت اسلامى (همان، 26/6/1390) گفته می شود که احساس هویت و شخصیت را در [ملت های مسلمان] باز آفریده است (همان، 07/04/1369 و 01/12/1380)، به گونه ای که احساس مى کنند که مى توانند در دنیا، در وضعیت بشر، در سرنوشت خود، اثرگذار باشند. وقتى این احساس در ملت ها به یک نقطه معینى برسد، تبلور و تجسم خواهد یافت و تبدیل به واقعیت ها خواهد شد (همان، 27/12/1380). و می توانند در پرتو آن، ابتدا خود را از خمودگی و سستی و خواب آلودگی برهانند و سپس، حصارهاى استبداد و استکبار را ویران سازند (همان، 26/06/1390) و محدودیت های فرهنگی، دینی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را که توسط عوامل داخلی یا خارجی بر آنها اعمال شده، از بین ببرند
خودآگاهی این ملت ها، نسبت به هویت اسلامی خود، اسلام را در دل آنها زنده می کند و اسلام برانگیزاننده و احیاکننده (همان، 18/03/1368) نیز حیات مجدد به آنها می دهد. اسلام هم در گذشته با ظهور خود مرده هاى اجتماعى و سیاسى را زنده کرد: اذا دعاکم لما یحییکم (انفال: 24)؛ اسلام ملت هایى را که خاک مرگ بر روى آنها پاشیده شده بود و چیزى از حیات حقیقى و سرافرازانه مجتمع انسانى نمى دانستند، حیات و آقایى بخشید و پرچم انسانیت و دفاع از انسان ها را به آنها داد (همان، 09/11/1376). و نیز امروزه توانایی این را دارد که به ملت های مسلمان زندگی و حیات مجدد ببخشد. نمونه اش ایران کنونی است که
قرن های متمادی در زیر فشار استبداد ; هویت و قدرت تصمیم و قدرت عمل خودش را از دست داده بود. در این صد سال اخیر هم در زیر فشارهاى مضاعف استعمار و استکبار و دخالت خارجى، اعتماد به نفس خود را به کلى از دست داده بود. اسلام این ملت را به یک ملت پیشرو، مقدم در میدان علم، در میدان عمل، در میدان سیاست، در میدان تفکر، در میدان تعقل و تأمل و در ابتکارات زندگى تبدیل کرد (همان)
روشن است که این توانایی از داشته های یک اسلام واقعی و ناب است و اسلامى که نتواند آرزوهاى خفته و فروکشته قشرهاى مظلوم را در سطح دنیا، نه فقط در سطح کشور خودمان، زنده و احیا کند، شک کنید در اینکه این دین، اسلام [واقعی] باشد (همان،10/12/1368)
در این نظریه، حرکت بیداری اسلامی اخیر، نه بریده و بی ارتباط با حرکت های قبلی است و نه چیزی است که در صورت کنونی متوقف شده و به نتایج فعلی بسنده کند. حرکت بیداری اسلامی یک جریان به هم پیوسته است که از حدود صد و پنجاه سال پیش آغاز، و پس از طی مراحلی، به مرحله کنونی که یک نوع خیزش تمدنی است، رسیده است. باز شدن افق تمدنی اسلام پیش روی این حرکت ها و نیز بسته شدن چشم انداز تمدن مادی غرب، موجب شده که این حرکت ها از یک جریان مستمر درونی برخوردار شوند که تا دستیابی به تمدن اسلامی خاموش نمی شود
همچنین، براساس فلسفه الهی تاریخ، که از پیش فرض های این نظریه به شمار می آید، بیداری اسلامی و استمرار آن اقتضای تاریخ است (مظاهری، 1393). ازاین رو، با اطمینان کامل می توان گفت: این حرکت تداوم خواهد یافت و تحقق کامل وعده الهى، یعنى پیروزى حق بر باطل و بازسازى امت قرآن و تمدن نوین اسلامى در راه است (همان، 17/09/1387)
نشانه این وعده تخلفناپذیر هم در مرحله اول پیروزى انقلاب اسلامى در ایران و بناى بلندآوازه نظام اسلامى بود که ایران را به پایگاه مستحکمى براى اندیشه حاکمیت و تمدن اسلامى تبدیل کرد. سربرآوردن این پدیده معجزه آسا ; آنگاه مقاومت و استحکام آن در برابر ضربات سیاسى و نظامى و اقتصادى و تبلیغاتى که از همه سو نواخته مىشد، در دنیاى اسلام امیدى تازه برانگیخت و شورى در دل ها پدید آورد. هرچه زمان گذشته، این استحکام، به حول و قوه الهى، بیشتر و آن امید ریشهدارتر شده است. در طول سه دههاى که بر این ماجرا مىگذرد، خاورمیانه و کشورهاى مسلمان آسیا و آفریقا، صحنه این هماوردى پیروزمندانه است (همان، 17/09/1387)
2 خیزش تمدنی
خیزش تمدنی یک برانگیختگی تمدنی است؛ یعنی آنچه موجب تحرک و انگیزه خیزش ملت های اسلامی در این دوره تاریخی شده است، چشم اندازی از تمدن نوین اسلامی است. نه یک چشم انداز تفصیلی و همراه با در اختیار داشتن کلیه لوازم تمدن سازی، بلکه به نحو اجمالی. این مسئله اساساً درباره اسلامی نامیدن این حرکت ها نیز صادق است؛ یعنی اسلامی خواندن آنها به معنى این نیست که همه ملت ها و همه آحادى که در این بیدارى سهیم اند، به صورت منطقى و استدلالى مبانى فکرى یک نظام اسلامى را شناخته اند، بلکه به این معناست که احساس هویت اسلامى در میان توده هاى مسلمان، در همه جا، به وجود آمده است (همان، 07/04/1369) و مسلمانان به آینده اسلام امیدوار شده اند (همان، 22/06/1368)
پرسشی که مطرح می شود، اینکه چگونه می شود ملت هایی که هنوز به یک نظام سیاسی اسلامی نرسیده اند، با چشم انداز تمدنی به حرکت در بیایند. اینجاست که مسئله الگوی خیزش مطرح می شود. انسان با داشتن الگوی کامل می تواند افق خواسته های خود را ارتقا ببخشد. هرچند که با آن افق فاصله زیادی داشته باشد. انقلاب اسلامی هنوز به یک الگوی کامل تمدنی تبدیل نشده است. به تعبیر رهبری، ما زمانی می توانیم الگوی تمدنی جهان اسلام باشیم که مرحله کشور اسلامی را پشت سر بگذاریم و الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود می آید (همان، 12/09/1379)، بلکه الگوی خیزش انقلاب اسلامی، تمدنی است؛ چراکه حرکت انقلاب و خیز انقلاب اسلامی ماهیتاً تمدنی است
ما در حال پیشرفت و سازندگى و در حال بناى یک تمدن هستیم. ; ملت ایران، همچنان که شأن اوست، در حال پدید آوردن یک تمدن است. ; ما در این صراط و در این جهت هستیم. نه اینکه ما تصمیم بگیریم این کار را بکنیم، بلکه حرکت تاریخى ملت ایران در حال به وجود آوردن آن است (همان، 01/01/1373)
به عبارت دیگر، ما در بیداری اسلامی اخیر با یک نوع خودآگاهی تمدنی روبه روایم؛ یعنی آنچه این ملت ها را به حرکت در آورده است، اسلام تمدن سازی است که در روند انقلاب اسلامی در حال آشکار شدن است
از سوی دیگر، جنبش های اسلامی اخیر در یک منازعه تمدنی، که میان تمدن غربی و نامزد های تمدن آینده که بزرگ ترین آنها اسلام است[6] ایجاد شده اند (ر.ک: جمعی از نویسندگان، چیستی گفتگوی تمدن ها، ص 3). در این منازعه لازم نیست، همه نیروها در یک سطح باشند. در جهان اسلام، انقلاب اسلامی پرچمدار این منازعه است. سایر کشورهای اسلامی عمدتاً با توجه به ملت ها و نه دولت هایشان در اردوگاه انقلاب اسلامی قرار دارند
روند شناسی جریان بیداری اسلامی

دانلود پروژه تحقیق روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی در word
سه شنبه 95/3/11 4:52 صبح| | نظر

دانلود پروژه تحقیق روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی در word دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه تحقیق روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه تحقیق روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی در word
پیشگفتار
چکیده
مقدمه
هدف های کلی برنامه ی آموزشی زبان فارسی
روش های نوین تدریس زبان وادبیات فارسی
یادگیری از طریق همیاری
مراحل اجرای الگو همیاری
شیوه ی نمایشنامه ای
شیوه ی بحث گروهی
الگوی بدیعه پردازی یا نوآفرینی
الگوی تفکر استقرائی
روش یورش مغزی در تدریس انشاء
انواع روش های تدریس
الگوی تدریس
تعریف روش های تدریس
روش آزمایشی
روش بحث گروهی
مراحل اجرای روش بحث گروهی
الگوی حل مسأله
محاسن و محدودیتهای الگوی حل مسأله
الگوی پیش سازمان دهنده
محاسن و محدودیتهای الگوی پیش سازمان دهنده
روش های آموزش انفرادی
یادگیری تا حد تسلط
آموزش برنامه ای
مبانی نظری تدریس
دیدگاه های مختلف تدریس
انواع روش های تدریس
مقایسه روشهای سنتی و نوین درفرایندیاددهی یادگیری
معرفی الگوی تدریس دریافت مفهوم
یادگیری از طریق همیاری
جمع بندی
پیشنهادات
نتیجه
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه تحقیق روش های نوین در تدریس ادبیات فارسی در word
1- آقازاده محرم .راهنمای روش های نوین تدریس بر پایه پژوهش های مغز محوری
2- شعبانی .حسن .مهارت های آموزشی وپرورشی انتشارات سمت
3- دکتر ذوالفقاری .حسن .راهنمای تدریس کد 51 ناشر ک اداره کل چاپ وتوزیع کتاب های درسی سال
4- رستگار ،طاهره – مجید ملکان ” . آشنایی با یاد گیری از طریق همیاری
5- عباسی، محمد رضا(1379)، عناصر ساختاری روش حل مسئله، مجله رشد تکنولوژی آموزشی، شماره5
6–قربانی .قربانعلی .وهمکاران .آموزش راههای یادگیری نشر دانشجو . .سال 1382
7-موسی، احمد زبان فارسی در مغرب : وضعیت، بررسی و نقد روشهای آموزشی دانشجوی دانشگاه تهران
پیشگفتار
در این پژوهش و تحقیق سعی دارم برخی از روشهای جدید تدریس را هر چند مختصر ، به استحضار خوانندگان گرامی برسانم. البته سعی کرده ام بیشتر ، روشهایی که برای درس ادبیات مفید می باشد را انتخاب کنم. در جهان پیشرفته امروز روشهای بسیاری برای آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان اتخاذ گردیده است. سالیان متوالی است که کشورهای پیشرفته ی دنیا برای دستیابی به روشهای نوین تدریس هزینه های کلانی پرداخته اند. ولی از اثرات مفید آن بسیار استفاده نموده اند. جای هیچ شک و شبهه ای نیست که اگر آموزش و پرورش هر کشوری به نحو أحسن اصلاح شود نتایج بسیار درخشانی در پیشرفت آن کشور چه از نظر علمی بلکه از نظر فرهنگی و اخلاقی نیز خواهد داشت. متأسفانه کشور عزیزمان ایران هنوز آنچنان که باید و شاید نتوانسته است در موضوع تعلیم و تربیت گامهای خوبی بردارد. اجرای طرح های بی برنامه ، بزرگترین ضربه ها را به نظام آموزشی کشور وارد ساخته است. عدم بومی سازی روشهای جدید جهان در حیطه های مختلف آموزشی در کشور ما از دیگر آفات آموزشی است. نظام آموزشی کشور ما باید به صورت درست اصلاح شود. نباید با بی برنامگی به جای درست کردن ابرو ، چشم را کور کرد!. یقیناً نظام آموزشی که در آن تنها به حفظ و از بر کردن بپردازد حتی به اندازه ی ذره ای کوچک ارزش ندارد
آموزش ما نیازمند تحول بنیادین در هدفهای خود است. ولی برای رسیدن به آرمانهای آموزشی می باید به صورت دقیق و مو شکافانه و با بهره گیری از نظرات معلمان در مقاطع مختلف ، اولیا ، اساتید حوضوی و دانشگاهی راه های رسیدن به شکوفایی آموزش را عملاً خود کسب کنیم و آنها را با فرهنگ خود حلاجی کنیم . (امید است با یاری باری تعالی هر چه زودتر کتاب ((آموزشِ پرورش و پرورشِ آموزش)) را که در آن به مشکلات آموزشی کشور پرداخته شده و در آن راهکارهایی برای برون رفت از این مشکلات پیشنهاد شده ، به چاپ برسانم . آرزو بر جوانان عیب نیست! ). هدف اصلی آموزش و پرورش، رشد همه جانبه یادگیرندگان به منظور بهره مندی از زندگی فردی و اجتماعی است . برای این هدف ، قریب به یک میلیون نفر معلم ، هدایت حدود پانزده میلیون یادگیرنده را به عهده دارد. اگر مجموع فعالیت هایی که در کلاس درس برای پرورش یادگیرندگان انجام می شود را لیست کنیم ، عبارت خواهد بود از ، حضور و غیاب ، تدریس کتب درسی ، پرسش درس از یادگیرندگان ، برگزاری آزمون های مرحله ای بر اساس مندرجات کتب درسی ، ثبت نمرات حاصل از آزمون های کاغذ – مدادی در دفتر کلاس و در صورت امکان فعالیت در کارگاه وآزمایشگاه ، این فعالیت ها ادامه دارد تا امتحانات پایان سال که با طرح سؤال از محتوای کتب درسی و اعلام نتایج ، که تنها ملاک مستند درباره عملکرد معلم و مدرسه و یادگیرندگان است
یادگیری های حاصل از مجموعه فعالیت های معلمان ، از کسب دانش ارایه شده در کتب درسی فراتر نمی رود . اغلب یادگیرندگان بی آنکه به عمق یادگیری و کاربرد دانسته ها بیاندیشند ، مفاهیم و قواعد را برای نمره گرفتن و قبول شدن در امتحانات ، حفظ و ازبر می کنند. انتظارات والدین نیز همانند مدیران مدارس ، قبولی در امتحانات و حداکثر معدل بیشتر وبالاتر است . به این ترتیب ، آموزش و پرورش به وسیله ای برای گرفتن مدرک و ورود به دانشگاه شده است
در اغلب موارد عملکرد مناطق ، نواحی و سازمان های ؛آموزش و پرورش ، مدارس و معلمان کشور هم با میزان قبولی یادگیرندگان سنجیده می شوند . این در حالی است که حداقل شایستگی در نظام آموزشی بر اساس آزمون های کاغذ – مدادی نمره ده(10) تعیین شده است . اگر آزمون ها از روایی و اعتبار کافی برخوردار باشند و اکثر اهداف آموزشی کتب درسی را تحت پوشش قرار داده باشند ، یادگیرنده ای که در امتحان نمره ده بگیرد ، قبول محسوب می شود
پژوهش های صورت گرفته نشان می دهد که معلمان دوره ابتدایی در جنبه ی مهارت های تدریس علی الخصوص در درس فارسی ، ریاضی ، علوم ، هدیه های آسمانی با مشکلات بیشتری مواجه هستند . (یوسفی 1385) . شیوه های متنوعی در تدریس وجود دارد که هر کدام برای شرایط و درس خاصی مناسب تر است ، لذا معلم باید با توجه به هدف های آموزشی ، موضوع درس ، ویژگیهای دانش آموزان ، امکانات موجود ، جو حاکم بر کلاس ، تعداد فراگیران ، زمان در اختیار کلاس و دهها مسئله ی دیگر ، مناسب ترین شیوه ی تدریس را انتخاب کند .
چکیده :
یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاٌ در کشور ما، به کار نگرفتن روش های تدریس نوین در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانش آموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمی دهند. یکی از دلائل آن عدم آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی است
پیشرفت روز افزون علوم و تحقیقات گوناگون در حیطه های مختلف حاکی از آن است که اطلاعات بشر روز به روز افزایش می یابد و مطالب جدیدی به دست می آید.امروزه هر فرد بشر ناچار از استفاده یافته های جدید است
معلم بایدباروشهای مختلف تدریس آشنا باشد و باید بدانددر کدامین موقعیت آموزشی از کدامین روش استفاده نماید. آنچه دراین مقاله خواهد آمد، نگاهی است کوتاه و گذرا به روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی ونقد آن سخن به میان خواهد آمد .سپس نتیجه گیری بعمل آمده ودر پایان پیشنهاداتی ارائه می شود
مقدمه
زبان فارسی به عنوان یکی از زبانهای غنی و کهن دنیا و زبان دوم اسلام، به لحاظ گستره واژگانی و تواناییهای خود، در ردیف زبانهای مهم دنیا جای دارد و از ارزش شایانی برای انتقال مفاهیم دوستی و معاونی بلند برخوردار است. زبان فارسی امروز بیگمان در ایجاد پیوند دوستی ملل هم جوار و سایر ملتها در تحقق و شکلگیری طرح گفت وگوی ملتها و تمدنها نقش بسزایی ایفا میکند، و بیش از پیش توانسته است توجه جهانیان را به خود جلب کند و آنها را به اندیشیدن در ایجاد روابط و پیوندهای دوستی با این زبان تشویق کرده است. زبان فارسی که عهدهدار برقراری ارتباط بین ملل مختلف دنیا شده ، به همین سبب در پیشرفت فرهنگی و هنری در زبانهای سایر ملل و کشورها تأثیرگذار بوده است.پس اگر از جنبههای فرهنگی، ادبی، علمی، و تمدنهای کهن جهانی به این قضیه بنگریم، ضرورت آموزش زبان وادبیات فارسی محسوس میگردد
هدف های کلی برنامه ی آموزشی زبان فارسی در دوره ی ابتداییوراهنمایی
حیطه شناختی:
1-آشنا یی مختصربا زبان فارسی معیار
2-گستر ش حوزه ی نمادها و معا نی
3-آشنا یی با گفتار ونوشتار و درک تفاوت آن ها
4-آشنایی مختصر با جلوهای هنری زبان
5-آشنایی با مسائل اعتقادی اجتماعی.سیاسی.ملی علمی و هنری در قالب زبان
حیطه ی عاطفی :
الف) ایجاد پرورش وتقویت علا قه ونگرش مثبت نسبت به:
- مبانی اعتقادی، فرهنگی وملی کشور
-بیان احساسا ت وعواطف وافکار در قالب گفتار ونوشتار
-جنبه های زیبایی سخن وتحسین آن مطا لعه
ب)تلطیف احساسات وعواطف
بحث : روش های نوین تدریس زبان وادبیات فارسی
استفاده از روش تدریس فعال وهمگام با روزروش های تدریس معلم را ویژگی خاص می بخشد .هدف از این مقاله آشنایی معلمان با روشهای نوین تدریس زبان وادبیات فارسی واستفاده آنها در کلاس وغنا بخشیدن به محتوای دروس وحرفه ای با ر آوردن معلمان وخدمت به اعتلای کیفیت آموزش وپرورش میهن عزیز اسلامی میباشد .برای اطلاعات بیشتر به کتابهای الگوهای تدریس 2000وآموزش راههای یادگیری و; مراجعه شود

دانلود پروژه مقاله واقعیت رسانه و توده در حاد واقعیت بودریار در
سه شنبه 95/3/11 4:52 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله واقعیت رسانه و توده در حاد واقعیت بودریار در word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله واقعیت رسانه و توده در حاد واقعیت بودریار در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله واقعیت رسانه و توده در حاد واقعیت بودریار در word
چکیده
مقدمه
انتقال به جامعه مصرفی
تبارشناسی ارزشی اشیاء
حاد ـ واقعیت
سرنوشت معنا در رسانه
زوال امر اجتماعی و شکل گیری توده
بررسی و نقد
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله واقعیت رسانه و توده در حاد واقعیت بودریار در word
بودریار، ژان، در سایه اکثریتهای خاموش، ترجمه پیام یزدانجو، تهران، مرکز، 1381
ـــــ ، فرهنگ رسانههای گروهی( از کتاب جامعه مصرفی)، ترجمه احمدزاده، شیده، مجموعه مقالات فرهنگ و زندگی روزمره(1) (ارغنون، ش19)، بالس، کریستوفر و دیگران، چ دوم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1386
ـــــ ، وانموده ها، ترجمه مانی، حقیقی، سرگشتگی نشانهها (نمونههایی از نقد پسامدرن)، بودریار و دیگران، گزینش و ویرایش: حقیقی، مانی، تهران، مرکز، 1374
بهرامی کمیل، نظام، نظریه رسانهها (جامعه شناسی ارتباطات)، تهران، کویر، 1388
گیلاسیان، روزبه، فلسفه در خیابان (عبور از فوکو و بودریار)، تهران، روزبهان، 1389
لچت، جان، پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پسا مدرنیته، ترجمه محسن حکیمی چ دوم، تهران، خجسته، 1378
لین، ریچارد جی، ژان بودریار، ترجمه مهرداد پارسا، تهران، فرهنگ صبا، 1387
وارد، گلن، پست مدرنیسم، ترجمه علی مرشدی زاد، تهران، قصیده سرا، 1384
وبستر، فرانک، نظریههای جامعه اطلاعاتی، ترجمه اسماعیل قدیمی، تهران، قصیده سرا، 1380
چکیده
بودریار که در آثار اولیه خود در مرحله گذار از مارکسیسم قرار دارد، توصیف روشن و کارآمدی از جامعه مصرفی به عنوان ویژگی مهم سرمایه داری جدید ارائه میدهد. او پس از مجهز شدن به مفاهیم و نظریات مربوط به تکنولوژی و جامعه مصرفی و با آغاز عصر اطلاعات، به سراغ آن میآید تا آن را در ارتباط با مفاهیم پیشین تحلیل کند و نتیجه ترکیب عملی تکنولوژی، جامعه مصرفی و عصر اطلاعات، او را به مشاهده جامعه جدیدی میکشاند که عدهای آن را پُست مدرن نامیدهاند. بودریار الگوی کامل این جامعه را آمریکا میداند و تلاش میکند به کمک مفهوم مهم خود، یعنی حاد واقعیت و نیز توجهش به تکنولوژیهای جدید، رسانهها و توده به توصیف وضع جدید پیش آمده یا در حال وقوع بپردازد. این مقاله، ضمن نگاهی توصیفی به سیر تحول اندیشه بودریار، به مفهوم کلیدی اندیشه او یعنی حاد- واقعیت پرداخته، سپس به تصویری که وی از رسانه و فرو پاشی معنی و زایل شدن امر اجتماعی و نهایتاً شکل گیری توده بر اساس مفهوم حاد- واقعیت ارائه میدهد، توجه شده است. سرانجام، بارویکردی انتقادی برخی دیدگاههای وی مورد بازخوانی قرار گرفته است.
کلید واژهها: جامعه مصرفی، حاد واقعی، رسانه، معنی، توده.
مقدمه
ژان بودریار1 به عنوان یکی از شخصیتهای پست مدرنیسم، با مارکسیسم شروع کرد. تجربه وی از شورش ماه مه 1968 فرانسه زمینه خوبی برای احساس نیاز به تجدید نظر در دستاوردهای مارکسیسم برایش فراهم ساخت. هرچند در آن دوره، آغاز با مارکس، انتقاد ازمارکس و عبور از او به یک مد تبدیل شده بود2همچون همان مراسم آیینی بلوغ برای نوجوانان برخی قبایل که اینک افراد اندیشمند برای اثبات توانایی علمی خود، باید عبور از مارکس را به دیگران نشان دهند. اندیشهها و نوشتههای بودریار حتی در آخرین آثارش نیز به نوعی متأثر از مارکسیسم باقی ماند؛ بدین گونه که مفاهیمی ضد مارکسیستی ارائه کرد. توجه به شیوه مصرف (نشانه ها) به جای شیوه تولید، عرضه تصویری جدید از توده، جدایی توده از روشنفکران و عدم امکان نفوذ در تودهها و مهیا سازی آنها برای انقلاب و;، از جمله توجهات ضد مارکسیستی وی میباشد. دیدگاههای بودریار را میتوان خوانشی مارکسیستی مربوط به ما بعد دوران صنعتی و عصر اطلاعات به حساب آورد. بودریار برای این خوانش جدید از ساختارگرایی و نشانه شناسی و همچنین دیدگاههای مک لوهان استفاده کرد. سلطه رمزگان بر زندگی بشر، از کلیدی ترین ابزارهای مفهومی مورد توجه بودریار است. شاید روشن ترین شاخصه دوران پست مدرن از منظر بودریار را باید همین ویژگی رمز گونگی آن قلمداد کرد. البته بودریار از واژه پست مدرن کمتر استفاده کرده است
انتقال به جامعه مصرفی
صنعتی شدن با افزایش تولید همراه گردید و تکنولوژی امکان تولیدات گسترده و یکسان را فراهم کرد. در آن زمان، اصل تولید به مسئله جدیدی تبدیل شد و تمام تلاشها صرف حل همین مسئله میگردید. تقاضای بازار در اولویت دوم قرار داشت. در این دوره، شیوه تولید که مورد توجه مارکس نیز قرار گرفت، اولویت و مسئله نخست نظام سرمایه داری به حساب میآمد. اما با رشد صنعت و افزایش تولیدات، ایجاد تقاضا برای کالاهای تولیدی به امری مهم بدل گردید. اگر مصرف کننده ای نباشد، جامعه صنعتی در خطر اضمحلال خواهد بود. در این وضعیت، تولید تقاضا به جای تولید کالا به مسئله اول تبدیل گردید3 تلاشها برای رفع این مشکل، که اتفاقاً با موفقیت نیز همراه بود، به ایجاد جامعه مصرفی انجامید. انسانهایی به وجود آمدند که مصرف کردن به اولویت نخست آنان تبدیل گردید. در شرایط جدید توجه به شیوه تولید برای فهم نظام مبتنی بر سرمایه کافی نیست و به جای شیوه تولید، باید به شیوه مصرف پرداخت. از این رو، بودریار جامعه مصرفی و اقتضاءات آن را مورد توجه قرار داد. وی در چند کتاب نخست خود، همچون «نظام ابژه ها»، «جامعه مصرفی» و «آیینه تولید» و به کمک نظریات نشانه شناختی، ایده جدید خود را مطرح ساخت تا در آینده دیدگاههای پُست مدرنی خود را بر پایه آن استوار سازد
تبارشناسی ارزشی اشیاء
برای فهم اندیشه بودریار، توجه به دسته بندی تاریخی وی از اشیاء، بر اساس نوع ارزشی که یافته اند، مفید خواهد بود. وی در تبار شناسی خود از اشیاء، چهار یا پنج گونه ارزش را به اشیاء در دورههای مختلف تاریخی نسبت میدهد. دو گونه اول را مارکس مطرح کرده بود و گونه سوم را از موس و باتای گرفت و گونه چهارم و پنجم را متأثر از نشانه شناسی و نیز متأثر از تحولات تکنولوژیکی و فرهنگی جدید مطرح نمود و آنها را به دورههای مختلف تاریخی نسبت داد. پنج نوع ارزشی که بودریار برای اشیاء بر میشمارد عبارتند از
الف. ارزش مصرفی: ارزش مصرفی معادل فایده ای است که یک شئ دارد و نیازهای معینی را ارضا میکند. شئ در منطق فایده به ابزار تبدیل میشود
ب. ارزش مبادله ای: ارزش مبادله ای یک محصول، ارزش بازاری آن است که با قیمت اندازه گیری میشود. شئ دارای ارزش مبادله ای همان شئ کالایی شده مارکس است. شئ در منطق بازار به کالا تبدیل میشود
ج. ارزش نمادین: در ارزش نمادین فایده شئ یا قیمت آن موضوعیت ندارد و اهمیتی درجه دوم مییابد. آنچه مهم است نقش نمادینی است که ایفا میکند. برای مثال، حلقه ازدواج بیانگر یک رابطه دو سویه بین دو شخص است. در منطق هدیه شئ به یک نماد تبدیل میشود
د. ارزش نشانه ای: در ارزش نشانهای که متأثر از ساختارگرایی و نشانه شناسی است، هیچ شئی جدا از دیگر اشیاء وجود ندارد. این نکته که اشیاء با هم متفاوتند؛ در فهم آنها نقشی تعیین کننده دارد. همین بعد تمایز یافتگی و متفاوت بودگی اشیاء باعث شده تا در جامعه مصرفی جدید، نقشی دیگر بر عهده گیرند. اشیاء به دلیل تفاوت هایشان مثلاً تفاوت ناشی از مارک، درجات ارزشی متفاوتی مییابند. این درجات متفاوت ارزشی به افراد استفاده کننده از آن اشیاء منتقل میشود. به بیان دیگر، اشیاء به افراد واجد آنها منزلتهای خاص اجتماعی میدهند. به طوری که این ویژگی بر اصل فایده آنها و ارزش مصرفی شان تقدم مییابد. در یک جامعه مصرفی، اشیاء صرفاً مصرف نمی شوند. آنها بیش از آنکه برای ارضاء یک نیاز تولید شوند، برای دلالت بر یک منزلت اجتماعی تولید میشوند. بنابر این، در یک جامعه مصرفی و در منطق تفاوت اشیاء به نشانه تبدیل میشوند
ه . ارزش رمزی: ارزش رمزی را میتوان به عنوان نوع پنجم و مهمترین نوع ارزشی به حساب آورد که بودریار برای اشیاء و ابژهها در نظر میگیرد و آن را در «مبادله نمادین و مرگ» مطرح میسازد. وی معتقد است این نوع ارزش در دوران معاصر- که به پست مدرن معروف شده- سلطه یافته است. دوران رمز، دوران نشانه را که برای مشخص ساختن تمایز میان افراد و مشخص ساختن آنان بود پشت سر میگذارد. ویژگی دوران جدید در این نکته نهفته است که رمزها میتوانند از واقعیات تمایز یابند و مستقل از آنها به حیات خود ادامه دهند.5 این امر، همان نقطه محوری است که دیدگاههای بودریار بر پایه آن میچرخد و به زعم او همین امر، نقطه عطفی در زندگی بشر امروزی به حساب میآید. توضیح بیشتر در ادامه خواهد آمد
حاد ـ واقعیت
حادّ واقعیت ترجمه اصطلاح (hyper- reality) است که از سوی بودریار به کار رفته است. این اصطلاح را به چند گونه به فارسی ترجمه کردهاند. فرا واقعیت، فزون واقعیت و حاد واقعیت از نمونه ترجمههای آن است. در این میان، احتمالاً حاد واقعی یا واقعیت تشدید یافته با مراد بودریار سازگاری بیشتری داشته باشد. با توجه به عبارتهای مختلف بودریار میتوان گفت: او حاد واقعی را امری به غایت شبیه امر واقعی، بلکه عین امر واقعی و تسخیر کننده جایگاه آن میداند. به طوری که حاد واقعی غیاب و نبود امر واقعی را پنهان میسازد. کسی متوجه این جا به جایی و این پنهان کاری نیست. در این حالت، حاد واقعی، واقعی تر از امر واقعی میشود. به بیان دیگر، چنان ماهرانه جایش را اشغال میکند که واقعی تر از خود آن جلوه گری مینماید. البته حاد واقعی، نه تنها جای امر واقعی را میگیرد، بلکه هیچ ربطی هم بدان ندارد؛ یعنی رونوشتی از امر واقعی نیست. بدل ظریف و واقع نمای آن نمیباشد. حاد واقعی به چیزی ورای خود ارجاع نمییابد و امری خود بنیان است
نکته اساسی در طرح مفهوم حاد واقعی از سوی بودریار، رابطه و نسبتی است که وی میان واقعیت و بدلهای آن، که به وسیله بشر و به مدد تکنولوژی ساخته شده است، برقرار میسازد. در واقع، بودریار در این جا نیز به نوعی تبارشناسی در خصوص بدلهای امر واقعی دست میزند. وی در ابتدا متأثر از فوکو بود. در همین تبارشناسی وقتی به مرحله حاد واقعی پا میگذارد، جایی که -در برداشت بسیاری، دست از واقعیت میشوید- از فوکو جدا میشود. همانطور که پیش از آن از مارکس جدا شده بود.6 وی در یک تقسیم بندی، سه نوع بدل یا وانموده از واقعیت را، که به تدریج ارتباط خود را با واقعیت منقطع میسازند، مطرح میکند. به طوری که در مرحله پایانی به کلی از واقعیت جدا میشود و راهی جداگانه و مستقل میپیماید. وی در « مبادله نمادین و مرگ» و در ذیل عنوان نظم وانمودهها، سه نوع یا سه سطح نظم برای وانمودهها بر میشمارد
الف. جعل: که مربوط به دوره رنسانس و آغاز انقلاب صنعتی است. این نظم در سطح قانون طبیعی ارزش یا همان ارزش مصرفی عمل میکند
ب. تولید: این نظم در دوران صنعتی سلطه داشت و در سطح قانون بازاری ارزش عمل میکند
ج) وانمایی: این نظم مربوط به دوران کنونی است و در سطح قانون ساختاری ارزش، که رمزها سلطه میرانند، عمل میکند
در سطح اول، به راحتی میتوان نسخه بدلی را از واقعیت تشخیص داد. در سطح دوم، هرچند مرزهای بین بدل و واقعیت محو میشوند، اما هنوز واقعیت وجود دارد. در سطح سوم، که مختص جهان پست مدرن است، دیگر تقابلی بین بدل و واقعیت وجود ندارد. در چنین حالتی، بدل جایگزین واقعیت میشود. به عبارت دیگر، فقط فرا واقعیت وجود دارد; فرا واقعیت نتیجه کاربرد تکنولوژیهای پیشرفته و رمزگزاری هاست. رمزها امکان باز تولید پدیدهها را همزمان با نادیده گرفتن واقعیت فراهم میکنند
بودریار در وانمودهها شمایل و بت را مثالی برای وانموده میآورد که جای خدای واقعی را میگیرند و گویی همینها اصلند و خدایی وجود ندارد. وی خروش شمایل شکنان برای از میان بردن تصاویر را ناشی از درکشان از قدرت متعالی وانمودهها میداند که چنین قدرتی میتواند خداوند را از آگاهی انسانها پاک نماید

دانلود پروژه مقاله راهبرد پیشرفت در دولت دینی و عصر مدرنیته در w
سه شنبه 95/3/11 4:52 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله راهبرد پیشرفت در دولت دینی و عصر مدرنیته در word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله راهبرد پیشرفت در دولت دینی و عصر مدرنیته در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله راهبرد پیشرفت در دولت دینی و عصر مدرنیته در word
چکیده
مقدمه
مفاهیم کلیدی
دین
دولت دینی
مدرنیته
راهبرد
پیشرفت
راهبردهای نوع پیشرفت
راهبرد اول: ارتباط وثیق مردم و دولت
بررسی موضوع در مدرنتیه
راهبرد دوم: بهبود مادی در کنار امور معنوی
دیدگاه عبرتآمیز مدرنیته:
راهبرد سوم: توجه به نو شدن
ساز و کار؛ توجه اکید به مجتهدان
دیدگاه عبرتآموز مدرنیته
راهبردچهارم: انسانشناسی دقیق
توجه به رتبه بندی نیاز در صورت تعارض
دیدگاه مدرنیته
خودکامگی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله راهبرد پیشرفت در دولت دینی و عصر مدرنیته در word
ـ آرمسترانگ، مایکل، مدیریت منابع استراتژیک منابع انسانی، سیدمحمد اعرابی، داود ایزدی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی،1384
ـ احمدی، بابک، مدرنیته و اندیشه انتقادی، تهران، مرکز،1374
ـ امام خمینی(ره)، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1370
ـ بنیهاشمی خمینی، سیدمحمد حسن، توضیح المسایل مراجع عظام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378
ـ تودارو، مایکل، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجامی، تهران، انتشارات برنامه و بودجه (1)، 1366
ـ جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، قم، اسراء، 1379
ـ جوادی آملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا، قم، اسرا، 1381
ـ حرّ عاملی، محمدحسن، وسایل الشیعه، قم، آل البیت(ع) ، 1409 ق
ـ الحلوانی، حسینبن علی، نزهه الناظر وتنبیه الخاطر، قم المقدسه، نشر مدرسه الامام المهدی، 1408ق
ـ دیدار با اعضای هیأت دولت 1386/07/
ـ رودیگز، کریس، مدرنیسم، ترجمه کامران سپهران، تهران، شیرازه، 1380
ـ ژاکس، ولفگانگ، نگاهی نو به مفاهیم توسعه، ترجمه فرید فرهی و وحید بزرگی، تهران، نشر مرکز، 1374
ـ ژیلسون، اتین، روح فلسفه قرون وسطی، ترجمه ع، داوری، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1370
ـ صدوق، محمدبن علی، من لا یحضرهالفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1413ق
ـ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، قم، النشر الاسلامی، 1417 ق
ـ مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج1، تهران، صدرا، 1373
ـ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، 1376
ـ پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره نقش زمان و مکان در اجتهاد 1374/12/
ـ پیام نوروزی مقام معظم رهبری 1/1/ 1387
ـ پیام نوروزی مقام معظم رهبری 1/1/ 1388
ـ سخنان رهبری در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت 1385/07/
ـ مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیأت دولت،1384/05/
ـ مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس، 29/3/79
ـ موسایی، میثم، دین و فرهنگ توسعه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1374
ـ نوذری، حسینعلی، مدرنیته و مدرنیسم، تهران، نقش جهان، 1379
ـ واترز، مالکوم، جامعه سنتی و جامعه مدرن، ترجمه منصور انصاری، تهران، نقش جهان، 1381
ـ وکیل امیر ساعد، پوریا عسکری، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1383
ـ ولایتی، علی اکبر، فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، نشر معارف، 1387
-Edwards, Paul, The encyclopedia of philosophy, v4, p78, Routledge, London,
-Safre, Jacob E, The new encyclopedia pitannica, v5, p , London,
-William E.Connolly, Political Theory & Modernity, Basil Blackwell.1988, P1-
چکیده
دولت دینی، به عنوان نماد عملی مکتب اسلام, برای دستیابی به مقوله پیشرفت و توسعه، به راهبردهایی نیازمند است؛ پیشرفتی که میتواند نظام جمهوری اسلامی را به سوی کمال مادی و انسانی خود حرکت دهد.در کنار هر راهبرد، برای نیل به شاخصه لازم برای ارزیابی بهتر، لازم است به دوره مدرنیته، به عنوان تجربه عینی توسعه در جهان غرب اشاره شود. راهبردها در نگاه کلی، به چهار راهبرد تقسیم شده است که هر یک میتواند به راهبردهای کوچکتر نیز تقسیم گردد؛ ارتباط دولت و مردم به عنوان عوامل تحقق توسعه و پیشرفت؛ لزوم نگاه ارزشی به پیشرفت مزبور؛ مقوله زمان که نقشی بی بدیل در رسیدن به پیشرفت ایفا میکند؛ شناخت انسان و نیازها و تدبیرهای لازم در این باره به عنوان اصلیترین چالش پیشرفت دینی و غربی مطرح است
کلیدواژهها: دین، دولت دینی، مدرنیته، راهبرد، پیشرفت
مقدمه
مکتب سیاسی اسلام در حال حاضر، مکتبی نوپا، اما مستحکم و صاحب اثر در دنیای معاصر به شمار میرود، که میتواند برای تمامی اندیشمندان سیاسی، امری قابل توجه به شمار آید. بنا به نظر اندیشمندان، نظامی که از این مکتب برخاسته است، توانست توطئهها و موانع بسیاری که از سوی قریب به اتفاق قدرتهای بلامنازع جهان، به وجودآمده است را پشت سر گذارد؛ توطئههای نرم و سختی که هر یک برای خرابی و ویرانی نظامی به مراتب متمکنتر و ثروتمندتر، کافی بود، اما باوجود همه مخالفتها، نظام جمهوری اسلامی توانست به وجود بیاید، سی سال ادامه یابد و بر قدرتش روز به روز افزوده شود. همین امر، دقت بیشتر و کنجکاوی بسیاری از صاحبنظران سیاسی جهان را برانگیخته است، تا مبانی فکری و ارزشی این پدیده قرن را مورد بازکاوی قرار دهند
از سوی دیگر، ما با مکتب مدرنیسم رو به رو هستیم که بعد از سالهای طولانی که از پیدایش و شکلگیری آن میگذرد، هنوز دنیای غرب را بدون اغراق، میتوان دنیای مدرن قلمداد نمود. این پدیده بر اثر عوامل و دلایل بسیاری در غرب به وجود آمد و سپس در فرآیندی فزاینده و رو به رشد، در بخشهای بسیاری از زندگی بشری نفوذ نمود و آثار و پیآمدهای بسیاری در زندگی بشر برجای گذاشت. آثار، به حدی است که اندیشمندان و صاحبنظران وقتی از مکتب مزبور صحبت میکنند، از ادبیاتی استفاده میکنند که گویی، نوعی عینیت میان غرب و مدرنیسم وجود دارد و این دو، چنان به هم گره خوردهاند که لازم و ملزوم یکدیگر شدهاند
آنچه بسیار مهم است و محور این نوشتار به شمار میآید، آن است که مکتب اسلام و مدرنیته در بعد سیاسی چه ارتباطی با هم دارند و چه نقاطی آنها را از یکدیگر متمایز میسازد. از سوی دیگر، وجوه عبرتآموزی که در مدرنیته وجود دارد، میتواند تجربههای مفید و قابل توجهی را برای ما و به ویژه برای دولتمردان به وجود آورد. ما میتوانیم فراز و فرودهای این نظریه را برای تصمیم گیریهای خود در عرصه اجتماعی و سیاسی، مورد توجه و امعان نظر قرار دهیم و با مقایسه این دو مکتب، گامی برای نظریهپردازی دقیقتر مبانی نظری سیاسی اسلام و دولت دینی برداریم
در این نوشتار، به چهار راهبرد در زمینه پیشرفت دولت دینی اشاره شده است. راهبردها، برخاسته از مبانی مورد توجه اسلام در امور سیاسی و اجتماعی است که سعی شده مهمترین آنها مورد توجه و اشاره قرار گیرد. همچنین در کنار آنها به دیدگاههای مدرنیته نیز اشاره شده، تا بتوان با دقت بر آنها، به شاخصههای دقیقتری برای ارزیابی بهتر و رساتر دست یابیم
مفاهیم کلیدی
در این قسمت، برخی واژهها در دو مقوله دولت و مدرنیسم بررسی میشود
دین
از جمله تعاریفی که درباره دین ارائه شده و در زمینه مورد بحث میتوان دولت را برخاسته و مرتبط با آن تلقی نمود، عبارتاند از
1 دین، قانون زندگی و راهی است که انسان باید برای رسیدن به سعادت بپیماید و هدف نهایی انسان، همان رسیدن به سعادت است
2 دین، مجموعهای از عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسانها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان تدوین شده است
دولت دینی
دولت دینی در نوشتار حاضر، به نظامی سیاسی و اجتماعی اطلاق میشود که برگرفته از مبانی اسلام است. تعریفهای دیگر مانند اینکه که دولت دینی را نهادی ارزیابی کنیم که میخواهد اسلام را در عرصههای خود پیاده کند یا به نظرات آن گوش فرا دهد یا;.، همگی نوعی دوگانگی غیرقابل توجیه را معرفی میسازد که این دوگانگی بارها توسط اندیشمندان اسلامی، مورد تخطئه قرار گرفته است. ما باید دولتی را مورد نظر قرار دهیم که اسلام را حقیقت وجودیِ خود در تأسیس و سیاستگذاری و ; بداند و به گونهای یکپارچه، قابل انفکاک از آن نباشد
مدرنیته
واژه «مدرنیسم» و در پی آن «مدرنیته» به انحای گوناگون تعریف شده است. این تعریفها و بیانها بسیار زیاد و متفاوت است،گونهای که کمتر کسانی را میتوان یافت که در این رابطه، تعریف کاملاً یکسانی داشته باشند. برای کمی مجال، از آوردن خودِ تعاریف چشمپوشی میشود و تنها به شاخصهها و مسائل محورییای که از مدرنیته میتوان استحصال نمود (با اشاره به تعریف فیلسوف مربوطه) اشاره میشود: تعدد تعاریف، ما را به تلقیهای متعددی میرساند که شاید بتوان آنها را به طور مجموعی نگریست و به امور شاخص آن دسترسی یافت
مدرنیسم بیش از همه، یک مکتب هنری و فکری پیشرو بوده که به تدریج دنبالههای آن به مسائل فلسفی و نوع نگرش انسان به زندگی و جامعه کشیده شده است
در این مکتب، بیش از همه به جدا شدن و فراغت از جهان بینی گذشته با کمک عقل ابزاری مستقل اشاره میشود که بر اساس امور نو، امروزی و کنونی، امور سنتی گذشته از جامعه کنار گذاشته میشود
راهبرد
راهبرد یا استراتژی، به طرح عملیاتی دراز مدتی گفته میشود که به منظور دستیابی به یک هدف مشخص، طراحی شده باشد
راهبرد ــ در اکثر مواردـ به معنای سنجیدن وضع خود و حریف و اتخاذ نقشهای برای مواجهه با او در مناسبترین زمان ممکن میباشد. این واژه گستره وسیعی در حوزههای سیاست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ دارد. به همین خاطر، ارائه تعریفی واحد از آن دشوار است
پیشرفت

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]