دانلود پروژه مقاله تکنیک چه می شد اگر در word

جمعه 95/2/31 2:35 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله تکنیک چه می شد اگر در word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله تکنیک چه می شد اگر در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تکنیک چه می شد اگر در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تکنیک چه می شد اگر در word :

تکنیک چه می شد اگر

موانع عمده ی ذهنی ما برای دستیابی به خلاقیت زیاد هستند و یکی از عمده ترین آن ها این است که ذهن ما خیلی زیاد به واقعیت وابسته شده و به تعبیری به آن چسبیده است و همین عامل مهمی است که باعث می شود که ما خیلی عاقلانه رفتار کنیم و عاقلانه فکر کنیم و از چارچوب فکری معمولی مان بیرون نیاییم و به فراسوی آن نیندیشیم و این تکنیک یک ابزار خوب برای رها کردن ذهن است تا ما از این واقعیت ها جدا شویم .ساده ترین حالت این تکنیک

این است که ما تعاریفی از یک عمل تخیلی یا یک راه حل تخیلی را ارائه می کنیم و بعد آن را توضیح م یدهیم و احتمالات و توالی احتمالات و حوادث را در نظر می آوریم . در عوض ، به جای این که خیلی سریع بگوییم ک این کار بیخود و بیهوده است و به درد عمل نمی خورد و ی

 

ا به جای این که از آن انتقاد مبهم و گنگی داشته باشیم می توانیم افکار منطقی را دنبال کنیم و در پی آن به تولید و خلق ایده ها بپردازیم .
به طور مثال می توانیم فرض کنیم که : چی می شد که اگر اتومبیل ها متعلق به همه بودند و هر کسی یک کلید داشت و هر ماشینی را د رهر کجا که بود بر می داشت ؟ خب ،نتایج این ایده چیست؟ پارکینگ ها که مساله اصلی و دشواری است در همه جا شلوغ نبود و غیره و حالا یک ایده ی دیگر : اگر خود دولت مراقبت از این ماشین ها را به عهده می گرفت چه ؟ مثلاً د رآن صورت می دیدیم که ماشین ها وضع مرتبی دارند و تمییز هستند و.. هیچ کسی د رروابط بین

فردی اش به خاطر فلان ماشین مغرور نمی شد . البته در روزهای آفتابی ماشین ها خیلی زیاد دردسترس قرار می گرفتند ولی از آن طرف، روزهای سرد و بارانی ، ممکن بود که شما نتوانید به راحتی ماشین پیدا کنید و به این علت که ماشین ها همگانی بودند ، دیگر وسیله ی نقلیه شخصی نداشتید . یا ماشین هایی که خراب می شدند دیگر کسی به فکر تعمیر آن ها نمی افتاد و با انبوهی از ماشین های خراب و رها شده در خیابان مواجه می شدیم و یا این که

شما دیگر نمی توانستید لوازم خودتان را در ماشین بگذارید و درب آن را قفل کنید و بروید

و جالب تر این که شما اصلاً ماشینی را که با آن آمده اید را نمی شناسید که دوباره بخو

اهید با آن برگردید . یا در مثال دیگر : چه می شد اگر ما هیچ اقدامی برای ح

ل هر مشکلی انجام نمی دادیم؟ حالا خودتان نتایج درست و نادرست آن را تخمین بزنید و به همین ترتیب با استفاده از این تکنیک می توانیم به زنجیره ای از نتایج و آثار ایده ی خود دست پیدا کنیم که همهی آن ها به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند به طور مثال : چه می شد اگر صخره ها نرم بودند ؟ نتایج : در آن صورت ما می توانستیم آن قطعات بزرگ را به خانه هایمان ببریم

و مانند بالش که در نشیمن به آن ها تکیه می دهیم به کار ببریم . یا می توانیم آن ها را مانند قرص بخوریم که ببینیم چه می شود و یا می توانیم آن ها رامانند حفاظ های آهنی کنار جاده ها امتداد بدهیم که هر گاه ماشینی به آن طرف جاده منحرف شد به آن ها برخورد کند و آسیبی نبیند یا می توانستیم از ساختمان های بلند روی آن ها بپریم یا در میادین ورزشی آن ها را به کار می بردیم که مانند تشک استفاده شوند ولی از آن طرف اگر اینطور باشد آن وقت سنگ آسیاب ها دیگر کارایی نخواهند داشت چرا که سفت نیستند و اصولاً هر چیزی که از این صخره ها ساخته می شد نیز نرم می شدند مانند اجاق داخل یک خانه و غیره که دیگر خوب کار نمی کردند . به مثال دیگر توجه کنید: چه می شد اگر ما می توانستیم بوی خوش یا بوی بد را ببینیم ؟ در آن صورت شما می توانستید عطرها را که دیگران به خودشان زده اند را ببینید و یا ببینید که هر ک

سی چه غذایی را در مدرسه با خودش آورده است و بسیاری از جزییات را که به سختی می فهمیدیم به راحتی در می یافتیم . خواه این طور باشد یا نه ، ایده ی طرح بوها ، به ما این ایده ی جدید را می دهد که ابزار یا ماشینی را اختراع کنیم که بتواند بو را تشخیص دهد یع

نی یک حس گر بوی قوی درست شبیه به آن چیزی که ارتش آمریکا برای یافتن سربازان دشمن به کار می برد . از این رو فایده ی عملی این تکنیک این است که کشفیات غیر واقعی را می تواند به واقعیت تبدیل کند . لازم است که ما برای چند دقیقه به نتایج عقلانی و یا نیازهای

واقعی آن فکر کنیم و آن را بفهمیم که در واقعیت چه می شود؟ مشکل این است افرادی که به نتایج آن در عمل فکر نمی کنند گویی که ایده ای را هرگز مطرح نکرده اند لذا باید به نتایج ایده ها فکرکرد برای مثال ما شنیده ایم که مردم آمریکا می گویند برای حل مصرف کوکایین در آمریکا باید مصرف آن را آزاد گذاشت و آن را قانونی کرد چون د رآن صورت است که افراد

 

مجرم و سازمان یافته دیگر نمی توانند از این راه پولدار شوند و مشکل افراد مساله دار و تحت تعقیب هم حل می شود بسیار خوب بیاییم ایده ای بدهیم که چه می شد اگر این مواد به صورت قانونی در می آمدند ؟ در آن صورت آیا آن ها برای هر کسی می توانستند قا

نونی باشند حتی برای بچه ها؟ بسیار خوب پس برای افراد بالای 18 سال قانونی باشند . بنابراین آیا همین فروشندگان فروش خود را روی بچه ها ی زیر 18 سال متمرکز نمی کردند ؟ به جای این که روی افراد 18 سال تمرکز کنند ؟ طبعاً یک وضعیت بدتر از آن چه که هست رخ می داد ! یا آیا بزرگسالان اگر می دیدند که کوکایین قانونی شده است دیگر آن را مصرف نمی کردند ؟ آیا اگر آن را قانونی کنیم ولی قیمت آن را بالا ببریم چه ؟ و سوالات و بررسی نتایج گونا

گون ایده را بررسی می کنیم . همین ام را می شود فرضاً برای مساله ی بنزین د رایران طرح کرد و به نتایج آن در عمل اندیشید . ما هنگامی که اموری را معکوس و وارونه

با واقعیت می بینیم یاد گرفته ایم که تفکرمان را متوقف کنیم کثلاً زمان یکه سوال می کنیم : چه می شد اگر آسمان سبز بود؟ بلافاصله پاسخی که به ما می دهند این است که خوب، آسمان که سبز نیست ! بنابراین چرا باید در مورد آن فکر کنیم ؟ ولی اگر غیر از این می شد ، طبعاً فکرکردن در مورد آن تمرین خوبی برای تفکر منطقی خواهد بود . تفکر در مورد آن چیزی که وجود ندارد راه مناسبی برای واقعیت های موجود است . واکن

ش اولیه ی افراد ممکن است به این ایده و تکنیک چه می شد؟ اگر ؟ خنده و تمسخر باشد به جای اینکه نتایج و احتمالات آن را درست بررسی کنند و به همین دلیل است که بسیاری از ایده ها از بین می روند .
اکنون خودتان کوشش به عمل آورید و از موارد ذیل یکی

را انتخاب کنید و سپس نتایج منطقی و قابل قبول آن را بنویسید : نتایج خوب و بد آن را حد اقل 10 مورد برای هر کدام و در یک یا دو جمله بنویسید.
– چه می شد اگر هر کسی می توانست پزشک باشد؟
– چه می شد اگردر هر خانه ای پخش ب

رنامه های تلوزیون فقط به مدت یک ساعت بود؟
– چه می شد اگر یک شهرند فقط تا آخر عمرش در یک اداره کار می کرد؟
– چه می شد اگر بنزین از طریق رشد درختان به دست می آمد ؟
– چه می شد اگر امتحانات و نمرات از دانشگاه ها برداشته می شد؟
– چه می شد اگر حیوانات اهلی و خانگ

ی می توانستند با ما حرف بزنند؟
– چه می شد اگر ما هیچگاه مجبور نبو

دیم بخوابیم ؟
– چه می شد اگر ما می توانستیم ذهن و افکار دیگران را بخوانیم یا آن ها نیز این کار را می توانستند انجام دهند ؟
– چه می شد اگر هر کسی شبیه دیگری بود؟
– چه می شد اگر ساعت ها وجود نداشتند و روزها فق

ط 6 ماه بودند؟

تکنیک های خلاقیت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل خلاق مسئله کمک شایانی به توان فرد در تمام مراحل خلاقیت و فرآیند حل خلاق مسئله می نماید. به عبارت دیگر هر یک از تکنیک های خلاقیت، مرحله یا مراحلی از فرآیند خلاقیت را تقویت می کنند. این تکنیک ها فردی و گروهی می باشند که تکنیک های فردی شا

مل: توهم خلاق و DOIT و تکنیک های گروهی شامل طوفان فکری، دلفی، سینکتیکس و تکنیک های مشترک شامل اسکمپر، در هم شکستن مفروضات، چرا، مورفولوژیک است. محور اصلی تمام این روش ها و تکنیک ها، شکستن قالب های ذهنی است.
تکنیک طوفان ذهنی:
طوفان ذهنی که یکی از شیوه های برگزاری جلسات و مشاوره و دستیابی به انبوهی از ایده ها برای حل خلاق مسائل می باشد در سال 1938 توسط الکس اس اسبورن ابداع شد. این واژه هم اکنون در واژه نامه بین المللی وبستر اینگونه تعریف می شود: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله به خصوص با انباشتن تمام ایده هایی که به طور خود به خود و درجا به وسیله اعضا ارائه می شود بیابند.
تفاوت های طوفان ذهنی فردی و گروهی:
طوفان ذهنی فردی با تولید طیف گسترده تری از ایده ها همراه است و کمتر منجر به ایده هایی کارا و عملی می شود. نکته ی جالب توجه این است که فرد به هنگام انزوا از گروه دیگر ترسی از انتقاد ندارد و بدون هیچ گونه محدودیتی از طرف اعضا برای تجزیه ایده ها آزاد می باشد. اما مزیت طوفان گروهی این است که مشکلات ایده ی فرد به وسیله تجربه و خلا

قیت افراد دیگر حل می شود و از بین می رود. اگر بخواهیم نتیجه مطلوب تری از طوفان ذهنی داشته باشیم می توانیم این دو نوع طوفان ذهنی را ترکیب کنیم.
تکنیک “چرا؟”:
تکنیک “چرا” دقیقا مثل چراهای مکرر کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از والدین می پرسند. اما با این تفاوت که در بزرگسالی باید یاد گرفت

ه هایمان را زیر سوال ببریم سادگی این تکنیک باعث شده است، بسیاری از مردم متوجه اهمیت و نقش آن نشوند و این تکنیک برای ایده یابی و ایده پردازی به کار می رود. به عنوان مثال برای شناسایی و تعریف درست و کامل مسئله می توان از این تکنیک استفاده کرد. بلکه استفاده از این تکنیک به ما کمک می کند تا موقعیت و وضعیت را بهتر و روشن تر مشخص کنیم و در فرآیند آن به ایده های جدیدی دست یابیم.
تکنیک توهم خلاق:
خیلی اوقات آنچه را که فکر می کنیم واقعیت است، واقعیت نیست. واقعیت ها با پنج حس انسان درک می شوند. چیزهایی که چشم می بیند و طوری که مغز آن را تفسیر می کند باعث این خطا می شود. چشم می بیند، اما وظیفه ی ذهن چیز دیگری است. کار ذهن مرتب کردن، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هایی است که پس از دیدن، مغز آن را ایجاد می کند بنابراین تصا

ویری که در ذهن است، کپی مستقیم اشیاء نیست بلکه کدهای خلاصه ای است که از طریق شبکه ی عصبی مغز می رسد. منظور و هدف این تکنیک این است که شما بتوانید با قدرت توهم بعضی از اوقات با خطاهای عمدی طور دیگری به مسائل نگاه کرده تا بدین وسیله اصل و و

اقعیت موضوع را دریابید. این سعی باعث می شود مقداری اطلاعات از شکاف های موجود در بافت های عصبی، آزاد شده و به وسیله پیوند با اطلاعات قبلی، الگوی ذهنی جدیدی ساخته شود و یا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی دیگری انتقال یابد.
تکنیک پی. ام.آی (P.M.I):
یکی از ارزش های این تکنیک آن است که انسان را مجبور می سازد تا دقایقی بر خلاف قالب های ذهنی اش تفکر کند و به مرور نسبت به قالب های ذهنی خود آگاه تر و مسلط تر شود، لذا آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا می کند. نام این تکنیک بر گرفته از حروف اول سه کلمه به معنی افزودن، کاستن و جالب می باشد. روش کار چنین است که ابتدا فرد توجهش را به نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتا به نکات جالب و تازه ی آن که نه مثبت

است و نه منفی، معطوف می کند و در پایان نسبت به تهیه لیست نکات مثبت یا مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیت ها و نکات منفی موضوع و لیست نکات جالب و تازه ی موضوع اقدام می کند. یکی از مهم ترین کاربردهای این تکنیک زمانی است که نسبت به یک قضیه اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم. به عبارت دیگر هر چه نسبت به موضوعی بی

شتر بدبین یا خوش بین باشیم استفاده از این تکنیک کار گشاتر و اثر بخش تر خواهد بود. برای یافتن نکات جالب کافی است که جمله ی ((چقدر جالب می شود اگر;;)) را کامل کنیم.
تکنیک DO IT:
نام این تکنیک از حروف اول چهار کلمه ی Define به معنی تعریف کردن Open به معنی باز کردن Identify به معنی شناسایی Transform به معنی تبدیل کردن، تشکیل شده است. منظور از انتخاب این واژگان این است که برای حل مشکل لازم است ابتدا موضوع و مسئله را دقیق تعریف و مشخص نمود. و سپس ذهن را برای راه حل های مختلف باز نگه داشته تا بهترین راه حل شناسایی و در نهایت آن را به عمل تبدیل کرد.
تکنیک شکوفه ی نیلوفر آبی:
این تکنیک توسط یاسوآماتسومورا طراحی و ارائه شده است. طرح این ایده بر گرفته از شکوفه نیلو فر آبی می باشد بدین صورت که گلبرگ های شکوفه نیلوفر آبی به دور یک هسته مرکزی خوشه می زنند و از آن نقطه گسترش می یابند. با ایجاد پنجره هایی مشابه با پنجره های مورد استفاده در برنامه کامپیوتری، بخش هایی از یک تابلوی ایده را می توان به صورتی تقسیم بندی کرد که یک موضوع اصلی برای استخراج ایده در پنجره های جانبی، مورد استفاده قرار گیرد به نوبه خود مراکز مجموعه های جدید پنجره را تشکیل می دهد.
تکنیک چه می شود اگر;.؟
به طور کلی برای خلاقیت باید فکر، از قالب های ذهنی، شرایط موجود، پیش فرض ها، عادات و استانداردها آزاد شود تا بتواند موضوع را از زوایای مختلف رویت و ایده های جدیدی را تداعی کند. بر همین اساس این تکنیک کمک شایانی به آزاد سازی فکر برای جمع آوری ایده های جدید می کند. در این روش توصیه می شود برای یافتن ایده های جدید از سوالات “چه می شود اگر;؟” استفاده کنید و آن را به قدری تکرار و تمرین کنید که برایتان یک عادت شود. از این تکنیک می توان برای یافتن افزایش قدرت خلاقیت بدون داشتن موضوع به خصوصی استفاده کرد،ضمن اینکه به عنوان یک تفریح یا شوخی و سرگرمی در همه ی اوقات قابل استفاده است.

تکنیک اسکمپر SCAMPER:
این تکنیک کاربرد اصلی آن بر پایه ایده یابی فردی طراحی شده است که می تواند به نحو بسیار اثر بخشی برای گروه ها نیز مفید باشد. هدف اصلی این تکنیک قدرت تصور است تا آن را در جهات و بعد مختلف وضروری به حرکت درآورد. این تحریک به وسیله یک سری سوالات تیپ

 

و ایده بر انگیز صورت می گیرد که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سوال می کند و در نهایت با افزایش ایده ها، کیفیت ایده ها تضمین و ارتقاء می یابد. واژه SCAMPER

از ابتدای حروف واژه های سوال برانگیز گرفته شده که در دستیابی ایده های نو ب

سیار موثر است.
حرف S بر گرفته از کلمه Substitution به معنی جانشین سازی است
حرف C بر گرفته از کلمه Combine به معنی ترکیب کردن است.
حرف A بر گرفته از کلمه Adapt به معنی رفاه، سازگاری و تعدیل کردن است.
حرف M بر گرفته از کلمه Maginfy به معنی بزرگ سازی است.
حرف P بر گرفته از کلمه Put to other uses به معنی استفاده در سایر موارد است.
حرف E بر گرفته از کلمه Ellimination به معنی حذف کردن است.
حرف R بر گرفته از کلمه Reverse به معنی معکوس سازی است.
تکنیک در هم شکستن مفروضات:
یکی از موانع مهم خلاقیت، مفروضات قبلی است که نا خودآگاه اجازه نمی دهد فکر در همه جهات به حرکت در آید بسیاری از مفروضات قبلی ممکن است در اصل همان زمانی که در ذهن ما ایجاد شده اند، غلط باشند، مثل خطر ناک بودن دوچرخه در ذهن کسی که خواب تصادف شدید با دوچرخه را دیده است. بسیاری از آنها به مرور زمان اعتبارشان را از دست داده اند

یا بسیاری از آنها به دلیل تغییر شرایط بی اعتبار شده اند. اما مسئله این است که فرد متوجه این تغییرات و اشتباهات نیست و هنوز با مفروضات قبلی به مسئله نگاه می کند. ازآنجائی که مفروضات مربوط به قسمت درونی ذهن می شوند و به عبارت دیگر چون آنها امری درونی هستند نمی توانیم آنها را به تنهایی فسخ یا از فکر خود جدا سازیم. مثل آن چاقو که نمی تواند دسته اش را ببرد. شناسایی مفروضات خود و دیگران، اولین قدم برای تغییر مفروضات است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در word

جمعه 95/2/31 2:35 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله حقوق بشر در word :

حقوق بشر

حقوق بشر حقوقی بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی می‌شود.
تاکنون تعریف چندان دقیقی از حقوق بشر که مورد پذیرش عمومی باشد ارائه نشده و این امر خود مشکلی مهم برای تنظیم بین المللی آن بوده‌است. تعریف مذکور در بالا می‌تواند تصویری کلی ومبهم از ماهیت این حقوق به دست دهد. در هر صورت در نوشته‌های حقوقی معاصر حقوق بشر به نحو فزاینده‌ای در سه مقوله جداگانه تقسیم شده‌است:
• حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی

• حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
• حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی

در حال حاضر حقوق بشر یکی از مهم‌ترین موضوعات در حقوق بین الملل معاصر است، حساسیت بسیاری نسبت به رعایت آن وجود دارد و اسناد جهانشمول متعددی بر مدون کردن این حقوق کوشیده‌اند، در بسیاری از کشورها نهادها و کمیته‌هایی برای پیگیری این موضوع در نظر گرفته شده و یا حتی وزارتخانه‌ای با عنوان حقوق بشر تأسیس شده‌است. و نهایتا در سازمان ملل نیز تلاش‌های مستمر کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد منجر به ایجاد شورای حقوق بشر به عنوان یکی از ارکان سازمان ملل متحد گردیده‌است، شورایی که با اختیارات اجرایی گسترده تری از سلف خود (کمیسیون حقوق بشر) از دو اهرم‌های اجرای تصمیمات ملل متحد می‌باشد. رعایت کامل حقوق بشر از نگرانی‌های همیشگی سازمان‌های جهانی است، لویزا آریور رییس کمیساریار عالی حقوق بشر سازمان ملل در این باره گفته است: «هیچ کشوری در جهان حقوق بشر را بطور کامل رعایت نمی‌کند.»

پیشینه

اندیشه تدقیق و حفظ حقوق بشر قدمتی به درازای تمدن انسانی دارد، ردپای این اهتمام را می‌توان در منشور حقوق بشر کوروش بزرگ پس از فتح بابل در سال 538 ق.م که بر کتیبه‌ای گلی به زبان اکدی زبان مردم بابل و زبان بین المللی آن روزگار نوشته شده به روشنی مشاهده کرد.
در دوران جدید اروپا و آمریکا نیز می‌توان این متون را تاریخ ساز دانست:
• منشور کبیر (1215) و اعلامیه درخواست حقوق 1628 در انگلستان
• اعلامیه حقوق بشر و شهروند (1789) که پس از انقلاب فرانسه به تصویب رسید.
• اعلامیه حقوق دولت ویرجینیا (1766) و اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا (1776).
• اعلامیه حقوق مردم زحمت‌کش و استثمارزده (1918) اتحاد جماهیر شوروی

اعلامیه جهانی
اندیشه حمایت از حقوق بنیادین بشر پس از جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید، یکی از نخستین اقدامات سازمان ملل تصویب و انتشار اعلامیه‌ای بود که با اتفاق نظری چشمگیر میان اعضای این جامعه روبرو شد و مفاد آن نیروی اخلاقی اساسی و راهنمای جامعه بین‌المللی توصیف شد.
هرچند کوشش بر آن بود تا اعلامیه جهانی حقوق بشر به گونه یک کنوانسیون که جنبه الزامی می‌داشت به تصویب دولت های عضو سازمان ملل متحد برسد؛ اما بنا بر ملاحظات سیاسی برخی کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوری سابق عملی نتوانست شد. اما بعد از تصویب اعلامیه حقوق بشر در دهه 1960 میلادی دو کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیده و لازم‌الاجرا گشت و پس از آن نیز کنوانسیون‌های متعدد دیگری در پیوند با حقوق بشر به تصویب رسید.

وضعیت حقوق بشر در ایران
در تاریخ 18 دسامبر مجمع عمومی قطعنامه ای درباره ی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را که از سوی کمیسیون سوم امور اجتماعی، انسانی و فرهنگی این مجمع ارائه شده بود به تصویب رساند.
در طی بررسی قطعنامه، جمهوری اسلامی ایران پیشنهادی برای عدم تصویب آن ارائه داد که این پیشنهاد با 84 رأی مخالف در برابر 69 رأی موافق و 25 رأی ممتنع، رد شد. جمهوری اسلامی ایران همچنین دو درخواست شفاه ی اصلاحیه برای حذف بندهای 6 و 7 قطعنامه ارائه داد که آنها نیز رد شدند.
در پایان قطعنامه با 69 رأی موافق در برابر 54 رأی مخالف و 57 رأی ممتنع تصویب شد.
جزئیات آراء:
آراء موافق:
آرژانتین، آلبانی، آلمان، آندورا، اتریش، اسپانیا، استرالیا، استونی، اسرائیل، اسلوواکی، اسلوونی، السالوادور، انگلیس، اوکراین، (ایالات فدراتیو) میکرونزی، ایالات متحده آمریکا، ایتالیا، ایرلند، ایسلند، باهاما، بلژیک، بلغارستان، بوتسوانا، بوسنی و هرزهگوین، پالائو، پاناما، پرتغال، پرو، تووالو، تیمور شرقی، جزایر مارشال، جمهوری چک، جمهوری سابق یوگسلاوی مقدونیه، جمهوری مولداوی، دانمارک، رومانی، زلاند نو، ژاپن، ساموآ، سان مارینو، سنت لوسیا، سوئد، سوئیس، شیلی، فرانسه، فنلاند، فیجی، قبرس، کاستاریکا، کانادا، کرواسی، کریباتی، لتونی، لوکزامبورگ، لهستان،لیبریا، لیتوانی، لیختن اشتاین، مالت، مجارستان، مکزیک، موناکو، مونته نگرو، نائورو، نروژ، وانواتو، هلند، هندوراس، یونان.
آراء مخالف:

آذربایجان، آفریقای جنوبی، ارمنستان، اریتره، ازبکستان، افغانستان، اکوادور، الجزایر، اندونزی، ایران، بحرین، بلیز، بنگلادش، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، توگو، تونس، جمهوری دموکراتیک خلق کره، چین، روسیه سفید، زیمبابوه، سریلانکا، سنگال، سودان، سوریه، سومالی، صربستان، عربستان سعودی، عمان، فدراسیون روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، قطر، کنگو، کوبا، کومور، کویت، گامبیا، گینه، لبنان، لیبی، مالاوی، مالزی، مراکش، مصر، موریتانی، میانمار، نیجر، نیکاراگوئه، ونزوئلا، ویتنام، هند، یمن.

آراء ممتنع:
آنتیگوآ و باربودا، آنگولا، اتیوپی، اردن، اروگوئه، امارات متحده عربی، اوگاندا، باربادوس، برزیل، برونئی دارالسلام، بنین، بوتان، بورکینافاسو، بوروندی، بولیوی، پاپوا گینه نو، پاراگوئه، تایلند، جامائیکا، جزایر سلیمان، جمهوری آفریقای مرکزی، جمهوری دموکراتیک خلق لائو، جمهوری دومینیکن، جمهوری کره، جمهوری متحد تانزانیا، چاد، دومینیکا، روآندا، زامبیا، سائوتومه و پرنسیپ، ساحل عاج، سنت کیتس و نویس، سنت وینسنت و گرنادین، سنگاپور، سوازیلند، سورینام، سیرالئون، غنا، فیلیپین، کاپ ورد، کامرون، کلمبیا، کنیا، گرجستان، گرنادا، گواتمالا، گویان، گینه بیسائو، لسوتو، مالی، مغولستان، موریس، موزامبیک، نامیبیا، نپال، نیجریه، هائیتی.

غایبین:
ترکیه، ترینیداد و توباگو، تونگا، جمهوری خلق کنگو، جیبوتی، سیشل، عراق، کامبوج، گابن، گینه استوایی، ماداگاسکار، مالدیو.
متن قطعنامه :
وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
مجمع عمومی،
به پیروی از منشور سازمان ملل متحد و همچنین اعلامیه جهانی حقوق بشر (قطعنامه 217 (A III، پیمان نامه های بین المللی حقوق بشر (قطعنامه 2200 A XXI، ضمیمه) و سایر قراردادهای بین المللی حقوق بشر،
با یادآوری قطعنامه های قبلی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، که مورد اخیر آن قطعنامه شماره 168/62 مورخ 18 دسامبر 2007 میباشد،
1- به گزارش دبیرکل در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ((A/63/459 که به قطعنامه مجمع عمومی به شماره 168/62 منجر گردید توجه مبذول می دارد که این گزارش طیف وسیعی از موارد نقض جدی حقوق بشر، شکافها و موانع حقوقی و نهادی در خصوص حفظ حقوق بشر را مشخص می نماید و برخی تحولات مثبت را در طی چند سال مورد بحث قرار میدهد.
2- نگرانی عمیق خود را از موارد نقض جدی حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران اعلام میدارد از جمله:
الف- شکنجه، رفتار و تنبیه تحقیر آمیز و غیر انسانی و خشن از جمله شلاق زدن و قطع اعضاء بدن؛
ب- ادامه تعداد بالای مجازاتهای اعدام شامل اعدام های عمومی و اعدام کودکان که در غیاب پادمان های پذیرفته شده بین المللی صورت میگیرند؛
ج- زندانیانی که کماکان با خطر مجازات مرگ به صورت سنگسار مواجه هستند؛
د- بازداشتها، رفتارهای خشن و محکومیت زنانی که حق تجمع مسالمت آمیز خود را به عمل می گذارند، ایجاد رعب و وحشت میان فعالین حقوق زنان و ادامه تبعیض علیه زنان و دختران در قانون و در عمل؛
ه- افزایش تبعیض و سایر موارد نقض حقوق بشرعلیه افرادی که متعلق به اقلیت های مذهبی، قومی، زبانی و یا سایر اقلیتهای شناخته شده و نشده شامل اعراب، آذری ها، بلوچ ها، کردها، مسیحیان، یهودیان، اهل تصوف و مسلمانان اهل تسنن و مدافعان آنها باشند و به طور خاص حمله به بهائیان و دین آنها در رسانه های تحت حمایت دولت، افزایش شواهد مبنی بر تلاش دولت برای شناسائی و کنترل بهائیان، ممانعت از ورود بهائیان به دانشگاه ها و امرار معاش آن ها، بازداشت و حبس هفت تن از رهبران بهائی بدون اعلام جرم و یا دسترسی به وکیل؛
و- وجود محدودیتهای جدی، سازمان یافته و مداوم در آزادی برگزاری اجتماعات و گردهمایی های مسالمت آمیز و آزادی بیان و عقیده شامل محدودیت هایی که بر رسانه ها، کاربران اینترنتی و اتحادیه های کارگری می شود و افزایش آزار و اذیت، ایجاد رعب و وحشت و پیگرد مخالفین سیاسی و مدافعان حقوق بشر از کلیه بخشهای جامعه ایرانی شامل بازداشت، رفتارهای خشن با رهبران کارگری، اجتماعات مسالمت آمیز جامعه کارگری و دانشجویان بخصوص در فرآیند انتخابات مجلس در سال 2008؛

ز- تحدیدها و محدودیتهای شدید برای آزادی مذهب و اعتقادات شامل مفاد مندرج در پیش نویس پیشنهادی قانون مجازات کیفری که برای ارتداد حکم مرگ واجب قائل است.
ح- کوتاهی مداوم در حفظ حقوق قانونی در جریان رسیدگی و نقض حقوق زندانیان شامل استفاده سازمان یافته و خودسرانه از اعمال طولانی حبس انفرادی.

3- دولت جمهوری اسلامی ایران را به توجه به نگرانی های بنیادی ذکر شده در گزارش دبیر کل و همچنین درخواستهای ویژه بعمل آمده در قطعنامه های قبلی مجمع عمومی و احترام کامل به تعهدات حقوق بشر آن دولت در قانون و عمل، خصوصا موارد زیر دعوت می نماید:
الف- حذف قانونی و عملی قطع اعضاء بدن، شلاق و سایر اشکال شکنجه و سایر مجازاتها و رفتارهای تحقیرآمیز، غیر انسانی و خشن؛

ب- حذف قانونی و عملی اعدام های عمومی و سایر انواع مجازات مرگ که بدون توجه به پادمان های پذیرفته شده بین المللی صورت می گیرند.

ج- توقف اعدام اشخاصی که در زمان ارتکاب جرم زیر 18 سال سن داشته اند، متعاقب تعهدات ماده 37 پیمان نامه بین المللی حقوق کودکان (سازمان ملل، سری معاهدات، جلد 1577، شماره 27531) و ماده 6 پیمان نامه بین المللی حقوق سیاسی و مدنی (قطعنامه 2200 A XXI، ضمیمه)؛

د- حذف استفاده از سنگسار بعنوان یکی از روشهای اعمال مجازات مرگ؛
ه- حذف قانونی و عملی کلیه اشکال تبعیض و سایر موارد نقض حقوق بشر بر علیه زنان و دختران؛
ه- حذف قانونی و عملی کلیه اشکال تبعیض و سایر موارد نقض حقوق بشر در مورد اشخاصی که به اقلیتهای دینی، قومی، زبانی و یا سایر اقلیت ها، به رسمیت شناخته شده و نشده، تعلق دارند و اجتناب از کنترل افراد به دلیل اعتقادات مذهبی شان و حصول اطمینان از دسترسی اقلیتها به امکانات آموزش و استخدام مانند سایر ایرانیان؛

و- به کار بستن گزارش سال 1996 گزارشگر ویژه در خصوص عدم بردباری نسبت به سایر ادیان رجوع به (E/CN.4/1996/95/Add.2.) که راههائی را برای از قید رهانیدن جامعه بهائی به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد نموده است.

ز- خاتمه بخشیدن به اذیت و آزار و ایجاد ترس و وحشت و پیگرد مخالفان سیاسی و مدافعان حقوق بشر شامل آزاد کردن افرادی که به طور خودسرانه زندانی و یا بر اساس عقاید سیاسی خود زندانی شده اند.

ح- حفظ حقوق قانونی در جریان رسیدگی و خاتمه بخشیدن به مصونیت در موارد نقض حقوق بشر.
4- به دستاوردها، پیشرفت ها و قدم های برداشته شده مثبت و هرچند محدود ذکر شده در گزارش دبیرکل توجه می کند ولی این نگرانی کماکان وجود دارد که باید قدم های بیشتری در رابطه با قانون و در عمل برداشته شود.

5- مجددا از دولت جمهوری اسلامی ایران درخواست می گردد تا سابقه همکاری ناکافی خود را با ساز و کارهای بین المللی حقوق بشر، از طریق ارائه گزارش در راستای تعهداتش نسبت به نهادهای ناظر بر پیمان نامه هایی که ایران عضوی از آن است و همکاری کامل با ساز و کارهای بین المللی حقوق بشر، جبران نماید که شامل تسهیل بازدید ها از این کشور توسط فرستادگان ویژه می گردد، دولت جمهوری اسلامی ایران را تشویق می نماید تا به همکاری در زمینه حقوق بشر و اصلاح سیستم قضایی با سازمان ملل شامل دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل ادامه دهد.
6- از دبیر کل گزارش به روز شده ای در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران شامل همکاری با ساز و کارهای بین المللی حقوق بشر در جلسه 64ام درخواست می کند.

7- تصمیم می گیرد که به بررسی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در جلسه شصت وچهارم مجمع عمومی تحت عنوان “ارتقاء و حفظ حقوق بشر” ادامه داده شود.

واحد حقوق بشر یوناما یک نقش مهم را در ترویج و رشد حقوق بشر در افغانستان ایفاء میکند. شورای امنیت ملل متحد وظیفه داده تا نهاد های افغانستان را در ترویج و رشد معیار های بین المللی حقوق بشر کمک نماید و همچنان ملل متحد را در منسجم ساختن حقوق بشر در کار هایش یاری رساند.

بعد از سه دهه جنگ وضعیت حقوق بشر در افغانستان با چالش های زیادی روبرو است. مشکلات دائمی حقوق بشر مانند مصئونیت فرهنگی، حکومتداری ضعیف و فقر شدید در ترکیب با وضعیت روبه وخامت امنیتی مانع توانایی دولت در ارایه خدمات اساسی، امنیت و عدالت میگردند.

واحد حقوق بشر دارای کارمندان داخلی و بین المللی می باشد که جهت انجام مأموریت ها به دفاتر ولایتی در کابل، مزار شریف، کندز، هرات، بامیان، کندهار، جلال آباد و گردیز فرستاده شده اند. این افراد در نظارت و تحقیق در مورد نگرانی های حقوق بشر و همچنان ظرفیت سازی حقوق بشر و فعالیت های انکشافی سهیم هستند.

واحد حقوق بشر به پنج موضوع اولویتی حفاظت از غیرنظامیان، خشونت علیه زنان، عدالت انتقالی، آزادی بیان، فقر و حقوق بشر، کمک و حمایت از کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان متمرکز می باشد.

در طول سال واحد حقوق بشر و دفتر کمنشر عالی حقوق بشر در ژنو گزارش هایی را در مورد وضعیت حقوق بشر در افغانستان به نشر میرسانند.

عدالت انتقالی
واژه “عدالت انتقالی” در سال 1992 حک گردید تا اشکال مختلف عدالت اجتماعی و سیاسی پذیرفته شده از سوی اجتماعات برای انتقال خودشان بعد از یک دوره سوء استفاده فراگیر حقوق بشر و قوانین بشری را مشخص نمایند. عدالت انتقالی با چگونگی گذر یا عبور اجتماعات از جنگ به صلح، یا از حاکمیت مانع شونده به دموکراسی سر و کار دارد و می تواند بدرفتاری های گذشته حقوق بشر را مشخص کند.

یک مشوره سراسری کشوری در سال 2004 از سوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نشان داد که 69 درصد یا 7 هزار نفری که با آنها مصاحبه شده، خود را یا خانواده خود را در جریان 23 سال جنگ قربانی مستقیم نقض حقوق بشر بشمول کشتار غیر قانونی، شکنجه، ناپدید شدن و بیجا شدن ها میدانند.

بر اساس این یافته ها، دفتر رئیس جمهور یک گروه کاری شامل نماینده های کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و یوناما را گرد هم آورد تا یک پلان عمل ملی برای عدالت انتقالی را در افغانستان طرح ریزی نمایند. دولت پلان عمل صلح، مصالحه و عدالت را به تاریخ 12 دسمبر 2005 تصویب نمود.

پلان عمل صلح، مصالحه و عدالت یک رویکرد ستراتیژیک دولت برای مشخص نمودن قصاوت های گذشته در افغانستان است که به نیاز قربانیان پاسخ میدهد و حسابدهی و ترویج مصالحه را تضمین مینماید. همچنان به اصلاح نهاد های دولت توجه دارد تا حاکمیت قانون، پرورش حکومتداری خوب و جلوگیری از خشونت های آینده حقوق بشر را تقویت کند. هدف اساسی پلان عمل ترویج صلح، مصالحه، عدالت، حاکمیت قانون و ایجاد یک فرهنگ حسابدهی می باشد.

پلان عمل فعالینی را مشخص می سازد که باید در طرح مفصل و تطبیق اقدامات مختلف گنجانیده شده در پلان سهیم باشند. فعالین متذکره شامل: یک شورای ولسوالی، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، کمیسیون خدمات اجتماعی، دادگاه عالی، شرکای جامعه مدنی بشمول رهبران مذهبی، دانشمندان و مطبوعات میگردد. ملل متحد و همچنان تمویل کنندگان و کارشناسان بین المللی نیز در تطبیق پلان عمل دخیل می باشند.

متن اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده 1 تمامی انسان‌ها با منزلت و حقوقی یکسان به دنیا می‌آیند. همگی از موهبت عقل و وجدان برخوردارند و همگان باید نسبت به ی‌کدیگر چونان برادر رفتار کنند.
ماده 2 هرکس بدون هیچ‌گونه تمایزی ازحیث نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، باور سیاسی یا هر باور دیگری، خاستگاه ملی یا اجتماعی، دارایی و ولادت یا هر موقعیت دیگری از حقوق و آزادی هایی که در این اعلامیه برشمرده شده است برخوردار است. بعلاوه هیچگونه تمایزی نباید بر پایه موقعیت سیاسی، قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی که شخص بدان تعلق دارد قایل شد، خواه مستقل باشد، خواه تحت قیمومت کشوری دیگر باشد، خواه غیرخود مختار باشد و یا از حیث تمامیت ملی تحت هرگونه محدودیتی باشد.
ماده 3 هرکس حق حیات، آزادی و برخورداری از امنیت شخصی را دارد.
ماده 4 هیچ‌کس را نباید در بیگاری بردگی نگاه داشت؛ برده داری و تجارت برده باید در تمامی اشکال آن ممنوع گردد.
ماده 5 هیچکس را نباید مورد ظلم و شکنجه و رفتار یا کیفری غیر انسانی و یا تحقیرآمیز قرار داد.
ماده 6 هرکس حق دارد که درهرکجا به‌عنوان شخص در پیشگاه قانون به رسمیت شناخته شود.
ماده 7 همگان در پیشگاه قانون یکسان‌اند و حق دارند بدون هیچ‌گونه تبعیضی از پشتیبانی قانون برخوردارشوند. همه حق دارند تا در برابر هرگونه تبعیضی که ناقض این اعلامیه باشد ونیز در برابر هرگونه تحریکی که به هدف چنین تبعیضی صورت گیرد از پشتیبانی یکسان قانون برخوردار شوند.
ماده 8 هرکس حق دادخواهی از محاکم صالحه ملی را در برابر اعمالی دارد که ناقض حقوق بنیادینی است که قانون اساسی یا هرقانون دیگری به او اعطا نموده است.
ماده 9 هیچ‌کس را نباید خودسرانه دستگیر، توقیف یا تبعید کرد.
ماده 10 هرکس حق دارد با مساوات کامل ازامکان دادرسی منصفانه و علنی توسط یک محکمه مستقل و بی‌طرف برای تعیین حقوق و تکالیف خویش و یا اتهامات جزایی وارده بر خود برخوردار شود.
ماده 11 بند 1) هرکس که به ارتکاب جرمی متهم می‌شود این حق را دارد که بی‌گناه فرض شود تا زمانی که جرم او بر اساس قانون در یک دادگاه علنی که درآن تمامی ضمانت‌های لازم برای دفاع او وجود داشته باشد ثابت شود. بند2) هیچ‌کس را نباید به دلیل انجام یا خودداری از انجام عملی که در هنگام ارتکاب، طبق قوانین ملی ویا بین المللی جرم محسوب نمی‌شده است مجرم شناخت و نیز کیفری شدیدتر از آن‌که درزمان ارتکاب جرم قابل اجرا بوده نباید اعمال شود.
ماده 12 هیچ‌کس نباید در معرض مداخله خودسرانه در زندگی شخصی، خانواده، خانه یا مکاتبات خود قرار گیرد و یا این‌که شرف و آبروی او مورد تعرض قرار گیرد. هرکس حق دارد که از حمایت قانون در برابر چنین مداخله‌ها و تعرض‌هایی برخوردار گردد.

ماده 13 بند1) هرکس حق دارد در محدوده مرزهای هر کشور آزادانه رفت و آمد و اقامت کند. بند2) هرکس حق دارد کشوری – ازجمله کشور خود- را ترک گفته و یا به کشور خود بازگردد.

ماده 14 بند 1) هرکس که تحت پی‌گرد باشد حق دارد که از کشورهای دیگر طلب پناهنده‌گی نماید و یا اینکه از پناهند‌گی برخوردارشود. بند2) این حق در صورتی که پی‌گرد، حقیقتاً ناشی از جرم‌های غیر سیاسی یا اعمال مغایر با اهداف و اصول سازمان ملل متحد باشد قابل استناد نیست.

ماده 15 1) هرکس حق بهره‌مندی از تابعیت ( ملیت) را دارد. بند2) هیچ‌کس را نمی‌توان خودسرانه از تابعیت (ملیت) خود محروم نمود و یا این‌که حق تغییر تابعیت ( ملیت) را از وی سلب نمود.

ماده 16 بند 1) هرمرد وزن بالغی بدون هیچ‌گونه محدودیتی از حیث نژاد، ملیت و مذهب حق ازدواج وتشکیل خانواده را دارد. مرد وزن در ازدواج، در طول دوره ازدواج و فسخ آن از حقوقی یکسان برخوردارند. بند 2) ازدواج باید با آزادی و رضایت کامل مرد و زن انجام گیرد. 3) خانواده، واحد گروهی طبیعی و بنیادین جامعه است و حق برخورداری از حمایت جامعه و حکومت را دارد.
ماده 17 بند1) هرکس به تنهایی یا همراه با دیگران حق مالکیت را دارد. بند 2) هیچ‌کس را نباید خودسرانه از حق مالکیتش محروم کرد.

ماده 18 هرکس حق دارد ازآزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهره‌مند گردد، این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور و نیز آزادی اظهار مذهب یا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نیایش و بجای آوردن آیین‌ها چه به تنهایی و چه به‌صورت جمعی نیز می‌گردد.
ماده 19 هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد؛ این حق دربرگیرنده آزادی ِ داشتن عقیده بدون مداخله، و آزادی درجست و جو، دریافت و انتقال اطلاعات و عقاید از طریق هر نوع رسانه‌ای بدون در نظر گرفتن مرزها می‌شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در word

جمعه 95/2/31 2:34 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در word :

تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا
جغرافیا علم فضا و مکان است. بنای محوری جغرافیا شناخت عوامل طبیعی، فرهنگی و فیزیکی مؤثر در مکانها، قسمت های قابل زیست و زندگی بر روی کره زمین است و هدف جغرافیا تشریح، تخمین و تفسیر الگوهای متغیر مکانی و فضائی است.
بنابراین دانش جغرافیا از یک طرف به توصیف، بررسی، تجربه و تحلیل پدیده های مختلف محیط در عرصه های گوناگون آب و خاک و اقلیم و محیط زیست و نیز نحوه پراکندگی

سازمان بندیهای اجتماعی و فعالیت های اقتصادی و پیامدهای ناشی از کنش های متناسب جوامع انسانی با محیط زیست می پردازد و از طرف دیگر می کوشد تا با شناخت عل

می که نسبت به قانونمندیهای محیط طبیعی و جریانهای اجتماعی پیدا می کند، نقشی فعال در کاهش یا از بین بردن ناهماهنگی های فضایی و آفرینش چشم اندازهای فرهنگی بر عهده گیرد. این کار میسر نیست مگر با تکیه بر جنبه های علمی و کاربردی جغرافیا و اهمیتی که امروزه این علم در شناخت محیط زندگی انسان و راهگشائی و حل بسیاری از مسائل و مشکلات یافته است.

بازشناسی جغرافیائی کشورمان نه تنها به لحاظ برنامه ریزی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی و فضائی اهمیت دارد، بلکه به جهات اصولی دیگر نیز از اولویت خاصی برخوردار است. به تعبیری هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا کند، الا اینکه خودش، خودش را بفهمد و تا زمانی که ملتها خودشان را گم کرده اند و دیگران را بجای خود نشانده اند، نمی توانند استقلال پیدا کنند.
برای خودشناسی و خود فهمی، یعنی شناسائی وضع ایران، دانش جغرافیا می تواند گامهای مؤثر و استواری بردارد. هدف از ارائه این رشته شناخت ارزش کاربردی جغرافیا و نیز آگاهی از ضرورت کاربرد بررسیهای جغرافیائی در کلیه تصمیم گیریهای سیاسی- نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فضا- مکانی است. جهت افزایش کارائی و توانائی دانشجویان در مورد مسائل گون

اگون جغرافیا، در این رشته به مسافرت های پژوهشی و علمی و انجام عملیات میدانی توجه خاصی شده است.

 

چکیده
جهانی شدن را فشردگی مکانی نامیده‏اند؛ گاهی هم آن را باطل شدن جغرافیا تعریف کرده‏اند. این تعریف از جهانی شدن به سوی نوعی دیدگاه ایدئولوژیک، آرمانی و تخیل‏گرایانه سوق داده شده است؛ یعنی باید مکان را باطل کرد، نه اینکه مکان باطل می‏شود.
مکان، یعنی جغرافیا و جغرافیا، یعنی فرهنگ؛ چرا که هیچ مکان انسانی بدون فرهنگ نیست و هر فرهنگی زمانی را در درون خود دارد و یا در یک تاریخ خاص تنفس می‏کند؛ پس هیچ مکان و جغرافیایی بدون زمان و تاریخ نیست. این دو همراه با هم فرهنگ را می‏سازند؛ پس باطل کردن مکان به معنی باطل کردن زمان و باطل کردن این دو نیز به معنای باطل کردن فرهنگ است؛ بنابراین جهانی شدن به معنای مذکور، یعنی باطل کردن فرهنگ‏ها در جهان.
باطل کردن فرهنگ، یعنی جایگزین کردن فرهنگی دیگر، چون انسان نمی‏تواند بدون فرهنگ زندگی کند و فرهنگ جدید، به معنای زمان و مکان جدید یا تاریخ و جغرافیای جدی

د خواهد بود؛ پس جهانی شدن به معنای فوق یعنی ساختن زمان و مکان‏های جدیدی که با نظریه جهانی شدن تطابق و همراهی داشته باشد.

اولین قدم این تاریخ‏سازی و جغرافیاسازی، دائره المعارف یا دانشنامه‏نویسی و تهیه دانشنامه‏های تاریخی و جغرافیایی کشورها است و به همین منظور در کشورهای غربی دانشنامه‏های متعددی برای سراسر جهان و به خصوص برای کشورهای متعددی برای جهان

ی شدن مقاومت می‏کنند (مثل ایران) نوشته می‏شود.

تاریخ‏سازی براین نکته اساسی بنا می‏شود که زمان جوامع با هم متفاوت هستند. زمان معیار سنجش حرکت است (یعنی از حرکت زاییده می‏شود و سپس وسیله سنجش آن قرار می‏گیرد) و حرکت در جوامع از نظر کمی و کیفی بسیار متفاوت است؛ پس زمان‏ها نیز متفاوت می‏شوند.

جوامعی که دچار «گسل زمانی» می‏شوند، دارای دو یا چند زمانی می‏شوند؛ در این زمینه اولین مسئله‏ای که می‏توان به آن اشاره کرد، «دو زمانه شدن» معرفتی است. یک زمان به موقت سنتی و زمان دیگر به معرفت وارداتی از غرب تعلق دارد که زمان اولی کندتر

(چون حرکت کندتر است) و حتی دچار اختلال سرعتی و اختلال زمانی است، ولی در دومی زمان و حرکت بسیار تندتر و حتی تندتر از خود غرب است (چون حرکت بسیار سطحی و غیر عمیق است)؛ پس این جوامع سخت دچار دوگانگی زمانی می‏شوند و به همین دلیل، بحران‏های اجتماعی عمیق را به وجود می‏آورند. این گسل زمانی با نزدیک‏تر شدن به غرب زیادتر خواهد شد، چون سنت برخاسته از زمان و مکان است و این زمان و مکان خاص، به سنت خاص خو

د نیاز دارد. نزدیکی به غرب، یعنی فاصله گرفتن از این زمان و هرچه نزدیک‏تر باشد، فاصله و بحران بیشتر خواهد بود.
جهانی شدن و جهانی کردن، یعنی مسلط کردن زمان غربی بر زما

ن‏های غیرغربی، پس بحران زمانی، آرامش جامعه غیر غربی را خواهد گرفت.
زمان غربی سریع است، چون زمان غربی تابع عقلانیت ابزاری حرکت در سطح و جهان مادی صرف است و به عکس جهان شرقی که زمان جهان ملکوتی و بالاتر را دارد و زمان آن نسبت به این جهان کند است (مثل یک روز قیامت در مقابل پنجاه هزار سال این دنیا.
گرفتن زمان غربی، یعنی رها کردن اعتقادات دینی؛ به همین دلیل، جهانی شدن با اعتقادات دیگر کشورها برخورد مستقیم خواهد داشت.

ورود زمان غربی موجب می‏شود که تاریخ و نگرش تاریخی در آن جامعه دچار اختلال شود. چون تاریخ با توجه به زمان فعلی یک جامعه تفسیر می‏شود و با یک اضافه هرمنوتیکی سعی می‏شود، جوامع ما قبل زمان فعلی که براساس حدس و یا شهود رخ می‏دهد، فهمیده شود؛ پس جامعه جهانی‏شده غیرغربی (با فرض امکان) جامعه‏ای با نگرش کج و معوج تاریخی است.

چون زمان و مکان به هم پیوسته‏اند، هیچ مکانی بدون حرکت و

هیچ حرکتی بدون زمان نیست ؛ پس هیچ مکانی بدون زمان نیست و چون زمان دچار بحران می‏شود، مکانی نیز دچار بحران می‏شود؛ به عبارتی چون تاریخ دچار بحران می‏شود، جغرافیا نیز بحرانی می‏شود؛ پس باطل شدن جغرافیا توسط فرآیند جهانی شدن چنین باطنی دارد.
بحرانی شدن جغرافیا، نتیجه مصادره مکان به نفع مکان غربی است؛ یعنی متنفر شدن از یک جغرافیا و عاشق شدن به جغرافیای دیگر.

 

مهاجرت از این جغرافیا به جغرافیای دیگر نتیجه‏ای طبیعی است پس یکی از دلایل اصلی مهاجرت نخبگان علمی و مالی کشورها غیر غربی به غرب و از کشورهای اروپایی به امریکایی همین نکته است.

به دلیل همین، تنفر از زمان و مکان یا تاریخ و جغرافیای خود و در پی آن جذب به سوی تاریخ و جغرافیای دیگر، تنفر از فرهنگ خود یا فرهنگ گریز سعی در اخذ فرهنگ غربی و امریکایی، با همه ابعاد آن می‏شود که این جریان از نخبگان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی (در سطح نخبگی) آغاز و تا مردمان روستاها جریان می‏یابند و حتی اقشار سنت‏گرای جامعه، مثل روحانیت را هم طی خواهد کرد.
نسخه روانی یا روان شناختی این فرایند این است که در تاریخ و جغرافیای مبدأ(فرهنگ خودی) یک نوع حالت وارفتگی و افسردگی اجتماعی به وجود می‏آید که انسان‏ها دست به هیچ کاری نمی‏زنند، چون به نظر این انسان‏ها کار کرده در این جغرافیا و تاریخ به جایی نمی‏رس

د؛ پس از مدیریت جامعه تا پائین‏ترین سطح اجرایی جامعه، دچار مشکلات افسردگی و وارفتگی می‏شوند که از زمان ناصرالدین شاه قاجار تا حال این مسئله ادامه دارد.
تنها راه نجات چنین جوامعی از این وضعیت، شناخت زمانی و مکانی جامعه است؛ پس زمان‏شناسی اجتماعی و برنامه‏ریزی جامع برای شناخت آن بسیار حیاتی است و گرنه هر حرکتی که به این دقت انجام نشده است، سبب تشدید بحران خواهد شد؛ مثل

برنامه‏ریزی توسعه در ایران یا نوشتن دائره المعارف یا دانشنامه و یا ترجمه کتاب و یا سیاستگذاری و برنامه‏ریزی‏های دانشگاهی و حوزوی. همه سؤال این است که در چه زمانی و چه مکانی زندگی می‏کنیم؟

چشم‌اندازهای جغرافیایی در عصر جهانی شدن

 

دولتهای ملی: مرزها و قومیتها
تضعیف دولتهای ملی، کمرنگ شدن مرزهای بین‌المللی، افول تدریجی حاکمیت و ایجاد مجدد دولت‌ ـ‌ شهرها پدیده‌هایی است که جغرافیای سیاسی جهان را که براساس نظام بین‌الملل شکل یافته است، در آینده دچار دگرگونی خواهد ساخت.
تاکنون اهمیت دولتهای ملی به اندازه‌ای بوده است که برخی صاحبنظران، حیات و مرگ انسانها را در چهارچوب آن شناسایی می‌کردند. دکتر سیف‌زاده در کتاب خود تحت عنوان “نظریه‌های مختلف در روابط بین‌الملل” می‌نویسد: «این اقتدار دولت ملی است که می‌تواند دستور مرگ کسی را صادر کند یا برعکس، بدون کوشش شخصی، وجود وی را در کنف حمایت خود حفظ کند.وقتی شخصی هیچ ملیتی را نپذیرد یا هنگامی که انسان در جهان، چیزی جز ماهیت وجودی خود نداشته باشد، اولین پیش‌شرط حیات خود را نیز از دست می‌دهد؛ یعنی شناسایی توسط هموطنانش، تولد یا زندگی یا مرگ انسان بدون شناسایی رسمی از سوی یک دولت ملی امکان ندارد». او می‌‌افزاید: «انسان امروز جز در صورت مهاجرت به نقاط قطبی یا ستار

گان، راه فراری از نفوذ دولت ملی ندارد». (1)
شکل‌گیری اولیه دولتهای ملی از سال 1648 و به دنبال “عهدنامه‌ی وستفلن” آغاز شد. ویژگی اصلی آن که در قرن شانزدهم در اروپا شکل گرفت، گرایش به این سمت بود که دولت (یا دولت ـ ملت) تبدیل به یک شکل سیاسی عام گردد و نظام بین‌الدولی در سطح جهان بسط یابد. استحکام کلی نظام دولت ـ ملتها در سده‌های شانزدهم و هفدهم تا اندازه‌ای تابع شرایط خاص حاکم بر اروپای غربی بود. یک همگنی نسبی فرهنگی نیز وجود داشت که مشخصه‌اش همگرایی در خور توجه اعمال و عادتهای زبانی، خانوادگی، قانونی، مذهب

ی، اقتصادی و سیاسی بود. این شرایط، گسترش این شکل از سازمان دولتی را در چارچوب منطقه تسهیل کرد و به جابه‌جایی مجدد جمعیت سرزمین میا

ن دولتها کمک نمود.
سالهای پایانی قرن بیستم سالهایی بود که همه‌ی واحدهای سرزمینی در لوای دولتهای ملی هویت یافت، اما درست به موازاتی که حتی مناطق بی‌طرف میان برخی کشورها که خارج از حاکمیت دولتها بود با توافقهایی تحت حاکمیت دولتهای همجوار درمی‌آید، تأثیر پیشرفت جهانی شدن بر کاهش نقش مرزها نیز معلوم‌تر می‌شود و در نتیجه اقتدار دولتهای ملی با سؤال مواجه می‌گردد. فرایند جهانی شدن مراحل اولیه را با شتاب طی می‌کند و اثرات خود را بر پدیده‌های مختلف از جمله پدید‌ه‌های جغرافیایی ـ سیاسی نشان می‌دهد.
از پیامدهای مهمی که جهانی شدن بر پدیده‌های جغرافیایی ـ سیاسی دارد، سه موضوع تضعیف دولت ـ ملتها، تقویت هویت‌خواهی‌های قومی و کاهش نقش مرزهای جغرافیایی است که به وضوح دیده می‌شود.
با این حال برخی سپری شدن دوره‌های دولت ـ ملتها را نمی‌پذیرند و معتقدند دولت ـ ملتها قدرتهای زنده و پویایی هستند که جهانی شدن تأثیری بر تضعیف آنان ندارد.
«گیدنز» در پاسخ به این سؤال که آیا در حالت

جهانی شدن، ملتها اهمیت خود را از دست می‌دهند می‌گوید: “کسانی که معتقدند دوران دولت ـ ملت سپری شده اشتباه می‌کنند. دولت ـ ملتها هنوز قدرت زنده و پویایی هستند. حتی به جهاتی می‌توان گفت که دولت ـ ملتها نه تنها تضعیف نشده‌اند بلکه اهمیت بیشتری یافته‌اند. تا چند سال پیش پدیده‌هایی دیگر مانند امپراطوریها در مقابل دولت ـ ملتها قرار داشتند. شوروی یک نوع امپراطوری بود. در قرن بیستم امپراطوریهای مختلفی وجود داشت، اما اکنون همه‌ی اشکال امپراطوری به‌غیر از امپراطوری امریکا از بین

رفته‌اند. همه‌ی کشورها دولت ـ ملت شده‌اند و این تحولی بزرگ است”.او در ادامه بیان می‌دارد: «امروزه برای اولین بار دولت ـ ملت یک پدیده‌ی جهانی شده است، زیرا تا آنجا که من می‌دانم تنها قطب جنوب یا هر دو قطب دولت ـ ملت نیستند، انا آنها هم تا حدی مدعی بخشی از سرزمینی هستند که ملت نامیده می‌شود و مرزهای ملی دارند».
در ادامه گیدنز با طرح معیارهایی تلاش نموده تا قدرت دولت ـ ملتها را فراتراز رقبای خود یعنی شرکتهای بزرگ جهانی نشان دهد ولی هیچ‌یک از معیارهای ذکر شده در استدلال وی، حاکی از قدرتمند بودن دولت ملی نیست. وی می‌گوید: “دولت ـ ملتها از رقبای خود در نظام جهانی یعنی شرکتهای چند ملیتی مهمتر هستند. برای مثال، اکسون یکی از بزرگترین شرکتهای چندملیتی در دنیاست. که درآمد آن در سال بیشتر از 9 یا 10 کشور جهان است. چنین شرکتی یک سرمایه‌گذار جهانی است با این وجود، قدرت این شرکتهای بزرگ به اندازه‌ دولت ـ ملتها خصوصاً ملتهای بزرگ نیست، به این علت که مرزها هنوز دارای سرزمین هستند در حالی که شرکتها فاقد آن می‌باشند. دولت ملتها به قدرت نظامی و کنترل ابزار زور دسترس

ی دارند، در حالی که شرکتها اگر هم به آن دسترسی داشته باشند به صورت غیرمستقیم است. ملتها هنوز مشمول اجرای چارچوبهای قانونی هستند و این چارچوبهای قانونی در عملکرد شرکتها موثر است. بنابراین نتیجه می‌گیریم دولت ـ ملتها هنوز بسیار مهم هستند”.
بدین ترتیب گیدنز سعی نموده سرزمین را عامل مهم

قدرت و دسترسی به ابزارهای زور خاص دولت قلمداد کند و از طریق این استدلال، اهمیت دولت ـ ملتها را نشان دهد. بدون شک دولت ملتها هنوز اهمیت فراوانی دارند چرا که جهانی شدن در آغاز راه است و هنوز مراحل تکاملی خود را طی نکرده است، اما یقیناً متناسب با پیشرفت این فرایند به تدریج صاحبان ابزارهای زور نیز تغییر می‌یابند. به‌علاوه ابزارهای زور نیز تسلیحات امروزی نخواهند بود، ضمن آنکه ماهیت مبارزه نیز تغییر می‌کند. اجرای چارچوبهای قوانین ملی تا زمانی است که ملتها هویت ملی خویش را مقدم بر هویت جهانی یا جهان منطقه‌ای خویش بدانند و قوانین جهانی (ونه بین‌المللی که امروزه رایج است) نیز وضع نشده باشد.
به‌ناچار در عصر جهانی شدن، نقش دولتها از حالت دستور و کنترل خارج می‌شود، چرا که واحدهای فضایی جدیدی شکل می‌گیرد که «کینچی اومای» آن واحد را منطقه ـ کشور می‌نامد. (5) من به آنها نظامهای فضا‌ ـ منطقه‌ای (اقتصادی یا قومی یا فرهنگی) اطلاق می‌کنم.

«کینچی اومای» معتقد است: «پدیده‌ی دولت ـ ملت تقریباً در حال

از بین رفتن است و حدود 30 سال دیگر 100، 200 و یا 300 دولت ـ شهر خواهیم داشت که جای دولت ـ ملتهای امروزی را خواهند گرفت. در واقع در آینده، دولت ـ شهرها و دولتهای منطقه‌ای اهمیت بیشتری می‌یابند، زیرا مستقیماً وارد اقتصاد جهانی می‌شوند. شهرهایی چون هنگ‌کنگ، لندن، نیویورک، فرانکفورت، بارسلون و بمبئی که بخش عظیمی از تولیدات آنها به سوی بازارهای جهانی سرازیر می‌شود از جمله‌ی این دولت ـ شهرها هستند. برای این شهرها مهم نیست جزء چه کشوری باشند، چون به موازات گسترش بازار اقتصادی جهان

ی، دانش و اطلاعات اقتصادی نیز بسط می‌یابد . آنچه هویت آنها را می‌سازد مشارکت آنها در اقتصاد الکترونیکی جهانی است».

نکته‌ی قابل توجه برای جغرافیدانان سیاسی آن است که آیا در زمان ظهور دولت ـ شهرها که کینچی اومای تعداد آنها را تا 300 عدد پیش‌بینی نموده، همه‌ی آنها در یک مرتبه از اهمیتند و یا خود درجه‌بندی شده‌اند و اصولاً موقعیت جغرافیایی این شهرها به ویژه آن شهرهایی که در کنار ساحل واقع شده‌اند تأثیری در قرار گرفتن آنها در رتبه‌های بالاتر دارد؟ مثالهای فوق نشان می‌دهد که شهرهایی که در مرتبه اول، قابلیت دولت‌ ـ شهری را پیدا نموده‌اند از نظر مکان جغرافیایی در کنار و یا نزدیک دریاها و اقیانوسها قرار گرفته‌اند، بی‌توجه به اینکه در کدام قاره باشند.

به نظر می‌رسد که در شرایط تحقق یافتن دولت ـ شهرها آن دسته از دولت ـ شهرهایی که در سواحل قرار گرفته‌اند و ویژگیهای جهانی شدن را کسب نموده‌اند به عنوان مرکز و سایر دولت ـ شهرهای واقع در خشکی به عنوان پیرامون محسوب شوند. بنابراین شکل جدیدی از جغرافیای سیاسی در حال سربرآوردن است که در آن قدرت کنونی دولت ـ ملتها کاهش یافته و نقش مرزها تضعیف می‌شود.

به عبارتی «جهانی شدن اقتصاد بازار آزاد و اقتصادی شدن جهان ژئوپولیتیک» بی‌تردید نقش‌آفرینی مرزهای سیاسی و حاکمیت دولتها را دگرگون می‌سازد ولی این نقش‌آفرینی‌ها را از بین نخواهد برد.

همین تلقی از تضعیف مرز و کاهش نقش حاکمیت دولت را محمدحسن باستانی به این ترتیب بیان نموده است: “حاکمیتهای محلی در حال ضع

یف شدن هستند، نه به این معنا که حاکمیتی در کنار آنها در مرزهای ملی ایجاد می‌شود، بلکه به این معنا که حالا دیگر یک حاکمیت برای اعمال حاکمیت خود باید ملاحظات بین‌المللی را در نظر بگیرد و باید جنبه‌هایی نظیر حقوق‌بشر و افکار عمومی و جهانی و یا وابستگی‌های اقتصادی را لحاظ کند. بنابراین آن مطلق بودن، اعمال حاکمیت خود را از دست خواهد داد و این توجه به جامعه‌ی بین‌المللی، سبب نوعی همگرایی در اعمال حاکمیت در سطح داخلی و سیاستهای کلی هم خواهد شد».

 

برخی چون «سائورین» عصر جهانی شدن را نشانه‌ی پایان روابط بین‌الملل به عنوان یک رشته عملی دولت ـ محور دانسته (8) و برخی نیز کمرنگ شدن حنای ملیت را در عصر جهانی شدن تا آنجا دانسته‌اند که بیان می‌کنند با بروز این پدیده دیگر استفاده از پسوند ملی برای مواردی نظیر سرمایه، انواع کالاها، محصولات و اوراق‌بهادا

ر تا حد زیادی معنی خود را از دست داده است.

تقویت هویت‌خواهی قومی نه با اتکا به سرزمین، بلکه به صورت فضایی در عصر جهانی شدن بروز می‌کند. در چنین شرایطی همه‌ی افرادی که خود را متعلق به یک قوم می‌دانند در هر کجای دنیا که باشند از طریق شبکه‌های ارتباطی به هم متصل شده و گروههای قومی جهانی را تشکیل می‌دهند و به صورت سازمانی غیردولتی با هر عملکردی که باشند ظهور می‌یابند و با انتخاب رهبر یا رهبران، دولت ـ قومیتهای جدیدی را بدون اصرار بر هویت سرزمینی به وجود می‌آورند.

برخلاف امروز که دولت ـ ملتها با ماهیت سرزمینی شناسایی می‌شوند و یکی از مهم‌ترین شاخصهای هویتی آنها سرزمین است، دولت ـ قومیتهای جدید بدون توجه به سرزمین واحد در هر جای دنیا خود را از اعضای یک جامعه می‌دانند و رهبران خود را نه در واحد سرزمین که در مقیاس جهانی و از طریق خطوط ارتباطاتی تعیین می کنند و دولتی فراسرزمینی را تحقق می‌بخشند. در چنین شرایطی اقتدار ملی به معنای امروزی که در آن سرزمین و مرزهای سیاسی حد آن را تعیین می‌کند، به اقتدار قومی ـ جهانی تبدیل می‌گردد.

«دیوید جی‌.‌ال‌.کینز» چنین جوامعی را جوامع مجازی قومی می‌داند. وی معتقد است: «ارتباطات که بعد زمان و مکان را درباره‌ی قومیتها حذف می‌کند، سبب می‌شود اقوام در هر جای دنیا باشند با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و یک اجتماع مجازی تشکیل دهند. آنان بدون آنکه یکدیگر را ببینند یک تشکل را به وجود می‌آورند که می‌تواند از حقوق آنها دفاع کن

د و این تشکلها در آینده دولتها را به چالش می‌خواند. بنابراین در شرایط حاد بعید نیست جنگها از شکل سنتی به شکل الکترونیکی درآید».
بدین ترتیب در شرایط رخ دادن پدیده‌های اجتماع مجازی ـ قومی که به رغم‌نظر «کینز» با تکنولوژی جدید ارتباطات اعضای آن یکدیگر را هم می‌توانند ببینند و ه

م با یکدیگر گفت‌وگو کنند، تصمیم‌گیریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی می‌تواند بدون توجه به مرزها در سطح جوامع بزرگ قومی انجام گیرد و بدین ترتیب هم مفهوم ژئوپولیتیک به معنای امروزی دچار دگرگونی شود و هم جغرافیای نظامی موضوعیت خود را از دست بدهد.

جهانی شدن و دگرگونی در مطالعات جغرافیایی
«تاتلی براون» در کتاب جنجال برانگیز خود به نام “جغرافی و سیاست در امریکا”، شش مرحله‌ی تکمیلی عمده را به عنوان خصوصیات بالقوه‌ی جغرافیایی سیاسی ایالات متحده در سال 2000 ارایه کرد. این مراحل عبارت بودند از:

1ـ از بین رفتن مرز.
2ـ طلوع فرهنگهای نوین سیاسی.
3ـ تنظیم مجدد الگوهای رأی‌گیری.
4ـ برنامه‌ریزی حکومت مرکزی.
5ـ سیاسی کردن محیط.
6ـ ضرورت ایجاد مجدد ایالات. (11)
چهل‌وسومین انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال

2000 بر سخن تاتلی براون صحه گذاشت. امریکاییان بر سر اینکه آیا کشورشان به دو بخش تقسیم شده است، خود به دو دسته تقسیم شدند، برخی معتقد به وجود شکاف فرهنگی فزاینده‌ای بین محافظه‌کاران و لیبرالها بودند. برخی دیگر معتقد به وجود یک مرکز تلفینی میانه‌رو شدند. خانم «گرترود هیمل فارب» مورخ سرشناس آمریکایی در کتاب خود تحت عنوان «یک ملت و دو فرهنگ» که در سال 1991 منتشر شد استدلال کرد که امریکا به دو کشور مجزا تبدیل می‌شود؛ نه از لحاظ سرزمینی که از لحاظ فرهنگی. یکی که ریشه در سالهای 1960 دارد، ملتی لذتجو، فردگرا، غیرمذهبی است و دیگری که ریشه‌اش به سالهای دهه‌ی 1950 بازمی‌گردد خشکه‌مقدس، مذهبی و خانواده محور اس

ت. نظرسنجی‌ها در هنگام انتخابات نیز نشان داد که امریکا در حال تبدیل شدن به «یک نظام با دو ملت است».
نگاهی به نقشه امریکا نشان می‌دهد که طرفداران جمهوری‌خواهان (بوش) در بخش مرکزی کشور قرار دارند که به آن، سرزمین مردم وظیفه‌شناس می‌گویند. طرفداران دموکراتها در غرب مرکزی صنعتی و ایالتهای ساحلی غیرمذهبی قرار دارند. حومه‌های شهری پر چمعیت شمال‌شرقی و جنوبی کالیفرنیا هم طرفدار دموکراتها هستند.
یک نگاه جغرافیایی طبیعی به این انتخابات نشان داد که دموکراتها در مناطقی پیروز شدند که یخچالها عقب رفته‌اند، یا به دلیل وجود رودخانه، بنادر و شهرهای بزرگی در آنها ایجاد شده‌اند و یا خاک آنقدر فقیر بوده که به ناچار محل ایجاد کارخانجات اتومبیل‌سازی شده است. اما جمهوری‌خواهان برعکس در مناطقی آرای بیشتر آورده‌اند که خاکهای ته‌نشین‌ شده یخچالها آنجا را تبدیل به مزارع و چراگاهها نموده است؛ و یک نگاه جغرافیایی جمعیتی نشان می‌دهد که مناطق سیاه‌پوست‌ نشین بیشتر به نامزد دموکراتها و

سفیدپوستان به نامزد جمهوری‌خواهان رأی داده‌اند.
مذهب نیز عامل مؤثری در رأی دادن به نامزد هر یک از دو گروه بود. «بیل مک اینترف» کارشناس نظرسنجی با کنار هم گذاشتن این شاخصها بی

 

ان نمود که: «اگر این الگوها را در کنار یکدیگر بگذاریم، می‌بینیم که امریکا دارای دو نیروی عظیم متضاد است. یکی نیروی روستایی، مسیحی و به لحاظ مذهبی محافظه‌کار و دیگری نیرویی به لحاظ اجتماعی شکیبا، طرفدار سقط جنین و غیرمذهبی».

پیش‌بینی «تاتلی براون» در کتاب جغرافیا و سیاست، محقق شد و اکنون جغرافیای سیاسی کشور امریکا مراحل دگرگونی خود را می‌گذراند و به دنبال آن در مطالعات جغرافیای سیاسی آن کشور تحولاتی ایجاد خواهد شد. پیوند عمیق ایالات متحده با موضوع جهانی شدن که گاه آن کشور را محرک روند جهانی شدن تعریف نموده‌، برای همه آشکار است.
در چنین شرایطی فرایندهای درونی آن کشور نیز بر پدیده‌های خارجی تأثیرگذار است. تحول در مطالعات جغرافیای سیاسی، و اصولاً در همه شاخه‌های علم جغرافیا نه فقط در میان دانشمندان و جغرافیدانان امریکا بلکه در شرایط جهانی شدن برای سایرین نیز مورد توجه خواهد بود.

واژه‌های فضا، موقعیت ومکان جغرافیایی، مطالعات جغرافیای شهری، جغرافیای جمعیت و حدود و ثغور در مطالعات منطقه‌ای، مفاهیم جدیدی پیدا می‌کند و موضوعات دیگری چون «ژئوفمینیسم» به شاخه‌های علم جغرافیا افزوده می‌شود. «پیتر هاگت» در کتاب «جغرافیای ترکیبی نو» بیان کرده که جغرافیدانان سه کلمه‌ی فضا، موقعیت و مکان را بسیار به کار می‌برند. (13) وی فضا را حوزه یا ناحیه‌ای بزرگ و معمولاً بر حسب سطح زمین، موقعیت را به معنای جایی خاص در درون فضا که بعد محلی در سطح زمین دارد و مکان را جای خاصی

در سطح زمین که هویت آن براساس ارزشهای ویژه و معین است تعریف نموده است. وی برای هر سه واژه‌ی فضا، موقعیت و مکان بر عبارت «سطح زمین» تأکید ورزیده است و نشان می‌دهد که زمین تکیه‌گاه اصلی جغرافیا و جغرافیدانان است و ژئو پیوسته آئینه‌ی علم جغرافیا است.

در شرایط جهانی شدن الگوهای فضایی مطرح در جغرافیا تغییر می‌یابد و تحولات جهشی فناوری ارتباطی و رایانه‌ای، فضای تازه‌ای را در جهان ایجاد می‌کند. به گفته‌ی‌ «مانوئل کاستلر» فشرده‌سازی زمان و مکان در فضای جریانها چنان رخ داده که فضایی مجازی و تقریباً بدون زمان و مکان به وجود آورده است. این فضای مجازی همان فضای الکترونیک و دیجیتال (cyber space) است که اقتصاد جهانی جدیدی پدید آورده است و این اقتصاد را بی‌وزن و بی‌مرز نامیده‌اند.

در چنین فرایندی منطقه‌بندیهای جدیدی در سطوح خرد و کلان و در ابعاد اقتصادی یا فرهنگی پدیدار می‌شوند که با آنچه امروزه به عنوان منطقه در جغرافیا مطرح است، تفاوت دارد. «کنت‌.ان‌ والتر» می‌گوید: «قسمت اعظم جهان از موج جهانی شدن کنار گذاشته شده است، قسمت اعظم آفریقا و امریکای لاتین، روسیه، تمامی خاورمیانه به جز اسرائیل و بخش قابل توجهی از آسیا. (15) برخی این مناطق را حاشیه منطقه جهانی شدن نامیده‌اند. (16) بدین ترتیب تعریف جدیدی از منطقه‌بندی به جای مناطق شمال و جنوب مطرح است».

در سطح خرد نیز برای بسیاری از کشورها، درجه‌ی مشارکت در اقتصاد جهانی برحسب منطقه متغیر و متنوع است. شمال ایتالیا در عرصه‌ی اقتصاد

جهانی دخیل است، اما جنوب آن کشور خارج از منطقه‌ی جهانی است. در واقع “جهانی شدن جغرافیای ویژه‌ای دارد که مناطق کلان‌شهری را به عنوان کانون توسعه‌ی خود گلچین می‌کند و آنها را در شبکه‌ای جهانی، یکپارچه می‌سازد” (17) و منطقه‌ی جهانی شدن را با ماهیت اقتصادی یا فرهنگی ایجاد می‌کند.

تفاوتها به قدری است که در میان کشورهایی که تصور می‌شود در حوزه‌ی جهانی شدن قرار گرفته‌اند نیز شکافهای قابل توجهی دیده می‌شود و آنها را به مناطق کوچکتری از نظر کارکردی تقسیم می‌کند. ایالات متحده به واردات سرمایه وابسته است، ژاپن یک صادر کننده‌ی بزرگ سرمایه است و اروپای غربی چنین وابستگیهایی ندارد. (18)
تقسیم کار فراملی برخی ملتها نیز منطقه‌بندی جدیدی را در شبکه‌ی جهانی پدیدار می‌کند و قلمروی مطالعات جغرافیای جمعیتی و اقتصادی را متحول می‌سازد. امواج مهاجرین چینی که از سرزمین خود به سرزمین‌های مجاور و جنوب شرقی آسیا رفته‌اند، فعالیت اقتصادی عظیمی را در دست دارند که در سرتاسر جنوب شرق آسیا به اقتصادهای ملی تسلط یافته است. مراکز مالی بین‌المللی در هنگ‌کنگ و سنگاپور برای انتقال سرمایه جهت سرمایه‌گذاری این خارجیها توسعه یافته‌اند.
چینی‌ها نیز صاحب بانکهای زیادی در جنوب‌شرقی آسیا و هنگ‌کنگ هستند و دفاتر فرعی آنها در ژاپن، امریکا و سایر نقاط وجود دارد. این بانکها که از سرمایه‌ی پناهنگان و سپرده‌های کوتاه‌مدت آنها استفاده می‌کنند، می‌توانند خدمات حیاتی به مشتریان چینی خود عرضه کنند و آنها را به شرکای جذابی برای نهادهای مالی و تجاری در امریکا، ژاپن و اروپا تبدیل کنند (19) آنها شکلی جهانی از بومی‌گرایی (Localization) (20) را پدید آورده‌اند که در آن تقسیم‌کار منطقه‌ای هم عمودی و مبتنی بر مزیت نسبی مکانهای مختلف است و

هم شامل شبکه‌های افقی متنوع. «رابرت رایش» نیز فضای منطقه‌ی اقتصادی دیگری را براساس کار مشترک و تکمیلی میان ملتها که منتهی به محصول می‌

شود در کتاب «کار ملتها» بررسی نموده است که در آن فضا محصولات ترکیبی تولید می‌شود. مقصود وی از محصولات ترکیبی محصولاتی است که سرمایه‌گذاری‌اش در یک کشور، طرحی‌اش در کشور دیگر و ساختش در کشوری ثالث انجام می‌پذیرد. (21)
برخی دولتها برای تطبیق دادن خود با فرایند جهانی شدن به استراتژی ایجاد منطقه‌ی پردازش صادرات یا تأسیس کارخانه‌های مونتاژی که به عنوان شعبات یا مقاطعه‌کاران

فرعی برای تولید کالاهای صادراتی عمل می‌کنند مبادرت کرده‌اند تا به سرمایه‌ی خارجی دست یابند و ایجاد اشتغال نمایند. این روند جهانی شدن به عنوان یک جنبه‌ی مهم از منطقه‌گرایی نئولیبرال در حال رشد است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه در word

جمعه 95/2/31 2:34 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه در word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه در word :

تاریخچه روزنامه
مقدمه
روزنامه که آغاز و پیدایش آن به پنج قرن پیش از میلاد مسیح مى رسد نشانه نیاز شدید مردم به ارتباط و خبر داشتن از جریان عادى زندگى و یا اقدامات فرمانروایان در اداره شهر و کشور بود. روزنامه در ابتداى حیات خود تنها به صورت نامه اى بود که اولین بار در رم نوشته شد تا مردم را که دور از پایتخت به سر مى بردند از وقایع روز و آن چه که در پایتخت مى گذش

ت، مطلع سازد. پس از مدتى، 60 سال پیش از میلاد مسیح به دستور ژول سزار روزنامه اى را که در آن اخبار و آگهى هاى دولتى را مى نوشتند تأسیس گردید. پس از 1440 میلادى به دنبال اختراع دستگاه چاپ به وسیله گوتنبرگ، روزنامه که تا آن زمان به صورت دستنویس منتشر مى شد به شکل چاپى در هلند، بلژیک، آلمان، فرانسه، انگلستان، روسیه و دی

گر کشورها تأسیس شد.

تاریخچه روزنامه نگارى در ایران
روزنامه پس از سال ها تأخیر، وارد ایران شد. پس از آن که عباس میرزا عده اى از جوانان را به اروپا فرستاد.
میرزا صالح شیرازى، پسر حاجى باقرخان کازرونى شیرازى یکى از ا

فرادى بود که قائم مقام، به دستور عباس میرزا، او را در سال 1230هـ.ق براى تحصیل به لندن فرستاد. میرزا صالح پس از تحصیل هنگام مراجعت از انگلستان یک دستگاه چاپ و وسایل صنعت باسمه (یعنى گراور کردن روى مس) با خود به ایران آورد. هنگامى که در لندن بود در کارگاه یکى از استادان چاپ، مهارت چاپ متن. ساختن مرکب، تهیه حروف و حکاکى را به دست آورد و با عنوان مهندسى و تسلط به زبان هاى انگلیسى، فرانسه و لاتین به ایران بازگشت. میرزا صالح به دلیل تسلط به زبان هاى انگلیسى و فرانسه مترجم ولیعهد در تبریز شد و دستگاه چاپ خود را در همان جا مستقر کرد. میرزا صالح در زمان حکومت محمدشاه از تبریز به تهران آمد و نخستین روزنامه را در حدود 22 یا آخر رمضان سال 1252هـ.ق منتشر کرد. انتشار این روزنامه با نام کاغذ اخبار تا سال 1256 هـ.ق ادامه داشت و پس از آن متوقف شد.

چهارده سال بعد، در سومین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ و صدارت میرزا تقى خان امیرکبیر تأسیس روزنامه به شیوه اى که در کشورهاى اروپایى متداول بود آغاز شد. جمعه پنجم ربیع الثانى سال 1267 هـ.ق (7 ژانویه 1851) نخستین روزنامه با نام «روزنامه اخبار دارالخلافه تهران» که از شماره دوم نام آن به «روزنامه وقایع اتفاقیه» تبدیل شد با چاپ سنگى به صورت هفتگى در چهار تا هشت صفحه منتشر شد.
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه 57 سال یعنى تا سال 1324 هـ.ق ادامه داشت و از شماره 472 با نام «روزنامه دولت علیه ایران» منتشر گردید.
به تدریج انتشار روزنامه در شهرهاى دیگر ایران مانند شیراز (روزنامه

فارس) اصفهان (روزنامه فرهنگ) تبریز (روزنامه تبریز) آغاز شد.
در این دوره روزنامه معمولاً دولتى بودند و از طرف رجال دولتى مسوولان حکومت و حکام محلى منتشر مى شدند.
در سال 1277 هجرى قمرى ، روزنامه دولت علیه ایران که نشریه اى مصور بود زیر نظر میرزاابولحسن خان نقاش باشى غفارى ملقب به صنیع الدوله انتشار یافت . بعدها ای

ن روزنامه ها به نام روزنامه دولتى خوانده شد.
انتشار این روزنامه تا سال 1324 ه‍ق تحت عنوان ایران ادامه داشت و بعد از مدتى وقفه ، دگربار به سال 1329 ه‍ ق به نام روزنامه رسمى دولت ایران انتشار یافت . در سال 1283 ه‍ق روزنامه دیگرى به نام روزنامه ملتى در تهران پخش شد و مقصود از به کاربردن کلمه ملتى این بود که روزنامه مزبور از روزنامه دولتى کاملا متمایز باشد.
نخستین شماره آن در یازدهم محرم 1283 و آخرین شماره آن روز جمعه بیستم جمادى الاخر 1287 انتشار یافته است .

در زمان مظفر الدین شاه ، روزنامه اى به نام معارف که وابسته به انجمنى به نام انجمن معارف بود انتشار یافت و ریاست عالیه این انجمن را شخص ‍ شاه به عهده داشت .
روزنامه معارف هر ماه دو شماره منتشر مى شد و مجموعا 72 شماره انتشار یافت .
از دیگر روزنامه هاى نخستین که به زبان فارسى پخش مى شد روزنامه هاى زیر را مى توان نام برد:
روزنامه سد الاخبار – این روزنامه در هندوستان انتشار مى یافت و صاحب و مدیر آن آقا سید آقاى شیرازى نام داشت . شماره نخست آن در ربیع الاخر سال 130 ه‍ ق پخش شده و در آن مطلبى علیه روسیه تزارى نوشته مى شده است .
سید الاخبار در هفته یک بار و در 8 صفحه و روزهاى شنبه انتشار مى یافت .
روزنامه دانش – این روزنامه در زمان وزارت علوم و معارف علیقلیخان مخبرالدوله منتشر مى شد. شماره نخست آن در 23 رجب 1299 ه‍ق و آخرین شماره اش در 16 صفر 1300 انتشار یافته است . این روزنامه 14 شماره پخش شد و تمام اخبار و مقاله هاى آن درباره موضوعهاى علمى بود و به طور مجانى و به منظور نشر دانشهاى نو بین مردم انتشار مى یافت .
روزنامه مظفرى – این روزنامه در بندر بوشهر به مدیریت عبدالحمید خان متین السلطنه منتشر مى شد و نخستین شماره آن در 7 شوال 1319 ه‍ق انتشار یافته است . شماره هاى آن بیشتر در 16 صفحه و مطالب آن شامل اخبار ایران و جهان و مطالب علمى و ادبى بوده است .
روزنامه علمى – روزنامه علمى را محمد حسن خان اعتماد السلطنه تاءسیس کرد و شماره اول آن روز سه شنبه 22 ذیحجه 1293 منتشر شد و جمعا 64

شماره انتشار یافت . این روزنامه فقط به درج مطالب علمى مى پرداخت.
روزنامه وطن – در سال 1292 ه‍ق ، مرحوم میرزا حسینخان سپهسالار به یارى یک مهندس بلژیکى به نام بارون دو نرمان Narmon de Baron یک روزنامه به دو زبان مهندس بلژیکى به نام وطن Patrie La انتشار داد که شاه از سر مقاله آن وحشت کرد و اجازه انتشار شماره بعدى را نداد.
روزنامه نظامى علمیه و ادبیه – این روزنامه فقط به درج

مسائل نظامى مى پرداخت عامل انتشار این روزنامه میرزاحسینخان سپهسالار بود. شماره نخست آن در 29 ذى القعده 1293 انتشار یافت . تا سال 1296 این روزنامه منتشر مى شد. در این سال روزنامه منتشر مى شد. در این سال روزنامه مریخ جانشین آن شد.
روزنامه مریخ – این روزنامه یک روزنامه نظامى بود که ش

ماره نخست آن روز دوشنبه 5 محرم 1296 انتشار یافت و بیشتر مطالب آن اخبار رسمى نظامى بود.
روزنامه شرف – زیباترین روزنامه عهد ناصرى روزنامه شرف بود و از نظر نفاست و زیبایى پربهاترین آنهاست که به خط نستعلیق بسیار خوب و کاغذ بسیار ارزنده در چهار صفحه منتشر مى شد و نخستین شماره آن در اول محرم 1300 انتشار یافته است . از این روزنامه 87 شماره منتشر شد و انتشار آن تا سال 1309 ادامه یافت .

شماره هاى این روزنامه مفیدترین اسناد براى آگاهى به شرح حال رجال عهد ناصرى است .
روزنامه فرهنگ – این روزنامه نیز به فرمان ظل السلطان و به مدیرى میرزا تقى خان حکیم باشى منتشر مى شد و نخستین شماره آن در دوم جمادى الاول سال 1296 انتشار یافت و مدت دهسال منتشر شده است .
روزنامه اطلاع – این روزنامه از روزنامه هاى وزین و گرانبهاى عهد قاجار است و حاوى مطالب علمى و ادبى و سیاسى و مشاجره هاى قلمى است .
روزنامه مرآت السفر و مشکوه الحضر از این روزن

امه فقط 13 شماره منتشر شد و مطالب آن شامل اخبار سفرهاى ناصر الدین شاه و داستان شکارهاى اوست .
شماره نخست آن در ربیع الاول 1288 انتشار یافته است .
روزنامه اردوى همایون – روزنامه مرآت السفر از سال 1300 به نام اردوى همایون تغییر اسم داد. این روزنامه نیز به مدیرى محمد حسن خان اعتمادالسلطنه منتشر مى شد و شماره نخست آن در 11 شعبان و شماره آخرش در 12 ذیحجه 1300 و مجموعا در 12 شماره انتشار یافت .
خلاصه الحوادث – نخستین روزنامه روزانه ایران به نام خلاصه الحوادث در سال 1316 ه‍ق در تهران منتشر شد. این روزنامه چهار صفحه اى بود و اخبار خبرگزارى رویتر را که به مقصد هندوستان مخابره مى شد مى گرفت و منعکس مى کرد.
بعد از استقرار مشروطیت چهار روزنامه روزانه به نامهاى مجلس ، نداى وطن ، حبل المتین و صبح صادق منتشر شد.

روزنامه مجلس – این روزنامه زیر نظر میرزا محمد صادق طباطبایى اداره مى شد و اخبار مذاکره هاى مجلس شوراى ملى را منتشر مى کرد.
بعد از خلع محمد على میرزا از سلطنت روزنامه هاى گوناگون دیگرى به طور روزانه در ایران منتشر شد.
نخستین نشریه علمى که در ایران منتشر شد عنوان روزنامه علمیه دولت علیه ایران را داشت . بعد از این روزنامه ، نشریه هاى دیگرى مانند: گنجینه فنون ، فلاحت مظفرى (علمى )، مجمع الاخلاق (اخلاقى )، دعوت الحق (علمى )، مجمع بهار (ابى ) و آفتاب (ادبى و علمى ) منتشر شد. نخستین روزنامه فکاهى که در ایران منتشر شد نامه طلوع نام داشت که در سال 1318 قمرى نخستین شماره آن پخش شد. مدیر این نشریه عبدالحمید خان متین السلطنه بود که بعدها نماینده مجلس شوراى ملى شد.
روزنامه و مجله هایى که در دوران مشروطیت به سبک فکاهى منتشر شدند نقش مهمى را در توسعه مطبوعات ایران ایفا کردند. مهمترین این نشریه ها بدین قرارند:
کشکول ، تنبیه ، حشرات الارض ، بهلول ، شیدا، شیخ چغندر و غیره .
نشریه صوراسرافیل که مقارن همین احوال منتشر مى شد از نظر مطالب فکاهى مقام اول را داشت . نویسنده متون چرند و پرند صور اسرافیل علامه میزا على اکبر خان قزوینى معروف به دخو دهخدا بود.
از روزنامه هایى که در خارج ایران منتشر مى شد و بسیارى از اوقات به علت آزادى خواهى مدیرانشان ، ورود آنها به داخل کشور ممنوع مى شد اختر به مدیرى آقا محمد طاهر تبریزى ، قانون به مدیرى پرنس میرزا ملکم خان ناظم الدوله و حبل المتین به مدیرى شیخ احمد روحى را مى توان نام برد.
در دوره مشروطیت بیدارى افکار عمومى بسرعت و شدت اوج گرفت و روزنامه ها نفوذ عظیمى در تجدید حیات اندیشه هاى مردم داشتند. روزنامه

هاى مجلس ، صوراسرافیل و ایران نو در توسعه و تکامل افکار عمومى خدمتهاى ارزنده یى انجام دادند. شرافت و دیگر جراید نیز در بیدارى مردم اثر داشتند.
روزنامه هاى ثریا و پرورش که به قلم میرزا على محمد خان شیبانى کاشانى نگاشته مى شد نفوذ زیادى در افکار عمومى داشتند.

از روزنامه هاى ادبى : تربیت ، ادب و بهار از نشریه هاى طراز اول محسوب مى شدند. در میان روزنامه فقط سه نشریه اقیانوس ، آى ملاعمو و فکر مدافع علنى و روشن استبداد بودند.
پرفروشترین روزنامه هاى ایران در دوران مشروطیت روزنامه مجلس بود که مذاکره هاى مجلس شوراى ملى را منتشر مى ساخت و ده هزار نسخه چاپ مى شد.
در دوره دوم مشروطیت قطع روزنامه هاى روزانه بزرگتر شد، اما تیراژ آنها کاهش یافت . تعداد روزنامه هاى ایران در سال 1325 ه‍ق 84 بود و در سال 1328 ه‍ق این رقم به 36 و در سال بعد به 33 مورد تقلیل کرد.
روزنامه هاى مهم دوره احمد شاه عبارت بودند از: ایران نو، شرق ، برق ، رعد، استقلال ایران ، مجلس ، کوکب ایران ، ستاره ایران ، نوبهار ایران ، کاوه ، شفق تجدد، آزادستان ، روزنامه هایى که توسط زنان منتشر مى شد، عبارت بودند از: دانش و شکوفه ، زبان زنان و نامه بانوان .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله جوش ارگون در word

جمعه 95/2/31 2:34 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله جوش ارگون در word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله جوش ارگون در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله جوش ارگون در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله جوش ارگون در word :

جوش ارگون

ساختمان تورچ: تورچ جوشکاری الکترود را نگهداشته و جریان الکتریکی را به سمت قوس هدایت می کند و گاز لازم برای محافظت قوس و مذاب را به محل جوش انتقال می دهد. قطعات تورچ در شکل 3 نشان داده می شود.

تورچهای جوشکاری که زیر جریان 200 A بکار میروند،معمولا با هوا سرد می شوند،به عبارتی گاز خنثی از اطراف کابل حرکت میکند و سردایش لازم را فراهم می کند.اما در جوشکاری های پیوسته که با آمپراژهای بالا سروکار دارد،و نیز در روش ماشینی از تورچهایی استفاده می شود که با آب سرد می شوند.
الکترودها.الکترودهای غیرمصرفی که در روش GTAW بکار می روند ، از تنگستن و یا آلیاژهای آن ساخته می شوند.متداولترین این آلیاژها،آلیاژ 2% ThO2-W یا EWTh-2 می باشد.این آلیاژ از ویژگی های کاری خوبی برخوردار است و پایداری بهتری دارد.توریا رادیواکتیو بوده وفلذا هنگام تیز کردن آن باید مواظب بود که گرد و غبار آن استنشاق نشود.سنگ زنی می تواند خطرات جدی در پی داشته باشد و باید قوانین زیست محیطی را رعایت کرد.الکترودهای لانتانوم دار EWLa-1 و ایتریم دار الکترودهایی هستند که ویژگی های شروع خوبی داشته و پایداری قوس آنها حتی در ولتاژهای کم نیز قابل قبول و مناسب است.الکترودهای تنگستن سریم دار EWCe-2 نسبت به الکترودهای توریم دار از لحاظ پایداری قوس و نرخ ذوب کردن کمی بهترند.هرکدام از الکترودهای مذکور جوش های قابل قبولی تولید می کنند.توانایی آسان ساطع کردن الکترون در ولتاژ پایین الکترودهای لانتالوم دار ازعلل اصلی کارکرد خوب آنهاست.
تنگستن خالص در جوشکاری ac استفاده می شود وبالاترین نرخ مصرف را دارند.گاهی اوقات از الکترودهای زیرکنی نیز استفاده میشود.الکترودهای تنگستن براساس ترکیب شیمایی شان طبقه بندی می شوند.(جدول1)شرایط لازم برای این الکترودها در AWS A5.12 ذکر می شود.شکل نوک الکترودها بر شکل حوضچه مذاب موثر است.الکترودهایی که زاویه 60-120° دارند،پایدارترند و عمق نفوذ خوبی را دارند.الکترودهای با زاویه کمتر 5-30° برای جوش شیاری مناسب هستند تا از ایجاد قوس بین دیواره های محل اتصال جلوگیری کند.

سیستم تغذیه سیم:از تعدادی قطعه تشکیل شده است که از سیستم ساده تا پیجیده را در بردارند.سیستم اصلی آن درواقع وسیله ای است که سیم را با قلاب گرفته و سپس آن را از قرقره کشیده و بعد آنرا از طریق لوله راهنما به سمت محل جوشکاری انتقال می دهد.برای حرکت موتور و نیز کنترل آن از کنترل و سوئیچ های الکترونیکی استفاده می شود..

کابل،شلنگ و رگولاتورها برای انتقال جریان الکتریکی،آب و گاز خنثی به محل جوشکاری لازم می باشند.

________________________________________
جوِشکاری آرگون (GTAW)-
نوسان قوس در هر دو حالت جوشکاری دستی و ماشینی استفاده می شود.مزایای موجوددر جوشکاری دستی پایه و اساس کنترل جوش هنگام تنظیم تغییرات اتصال جوش و گپ موجود است.در جوشکاری ماشینی،نوسان از طریق حرکت مکانیکی تورچ جوشکاری و یا حرکت دادن پلاسمای قوس با کمک میدان مغناطیسی خارجی انجام می شود.نوسان باعث می شود که گرمای تولیدی در محل های دقیق انتقال داده شود.این وضعیت برای زمانی که جوشکاری قطعات با اشکال پیچیده انجام می شود،یک مزیت بشمار می رود.وقتی از نوسان جوش استفاده می شود،تعداد پاس ها و نیز مقدار کل گرمای تولیدی کاهش می یابد زیرا هزینه حذف انقباض ها و عیوب دیگر را از هزینه کلی جوش کم می کند.
شکل 4 اثر نوسانات مغناطیسی بر اعوجاج را نشان می دهد.در برخی از آلیاژها لازم است که از چند پاس برای ایجاد اثر برگشتی پاس های بعدی و بصورت جوش مستقیم string استفاده شود که در این صورت نوسان Oscillation بکار نمی رود.برای پایداری قوس،کمتر کردن وزش قوس و نیز حرکت دادن پلاسمای قوس در امتداد حرکت تورچ می توان از میدان مغناطیس خارجی استفاده کرد.اینکار سبب می شود ظاهر جوش بهتر شده و سرعت جوشکاری افزایش یابد.
پارامترهای فرآیند
جریان جوشکاری: جریان جوشکاری یکی از مهمترین پارامتر های جوشکاری است که باید در هر روش جوشی کنترل شود زیرا بر عمق نفوذ،سرعت جوشکاری،کیفیت جوش و نرخ رسوب موثر است.

در کل سه نوع انتخاب برای جریان جوشکاری وجود دارد:
• جریان مستقیم الکترود منفی DCEN
• جریان مستقیم الکترود مثبت DCEP
• جریان متناوب
در شکل های 5 و6 تاثیر نوع جریان (ac,dc) بر شکل ظاهری جوش نشان داده می شوند. هم چنین نوع جریان نسبت به ماده انتخابی در جدول 2 آورده شده است.

در جریان متناوب ،در 60 Hz پولاریته بین قطعه کار و الکترود تغییر می کند. این تغییر سریع در پولاریته باعث می شود که یک نوع فرآیند کاتدی ایجاد شود که در حذف لایه های اکسیدی در سطح فلزات بالاخص فلزات آلومینوم ومنیزیم بسیار مفید است.در هر نیم سیکل که شرایط DCEP برقرار می شود، الکترودها گرم می شوند.لازمه این کار اینست که از الکترودهای با قطر بزرگ که از تنگستن خالص ساخته شده اند، استفاده شود. در فرآیند GTAW بیشتر از جریان مستقیم با الکترود منفی استفاده می شود.در این حالت، گرمای بیشتری وارد قطعه کار شده و در نتیجه نرخ ذوب افزایش می یابد.

________________________________________
جوِشکاری آرگون (GTAW)
جوشکاری قوسی با الکترود تنگستنی و در پناه گاز محافظ که گاهی اوقات Heliarc و یا جوش تیگ TIG(جوشکاری با تنگستن و گاز خنثی) نیز نامیده می شود، در سال 1930 برای جوشکاری فلز منیزیم اختراع شد.Russell Meredith از الکترود تنگستنی همراه با گاز خنثی هلیوم برای جوشکاری فلز منیزیم استفاده کرد.این روش جایگزین روش پرچ برای اتصال قطعات هواپیما از جنس آلومینوم و منیزیم شد.روش جوشکاری Heliarc در طی این مدت تا کنون اصلاح زیادی یافته است ولی مکانیسم اصلی آن همان است که مردیت آن را بکار برده بود.
درجه حرارت ذوب برای اتصال از نگهداری قوس بین الکترود تنگستن و قطعه کار فراهم می شود.(شکل1)دمای حوضچه مذاب تا 2500 C میرسد.گاز خنثی حوضچه مذاب را احاطه می کند وآنرا در مقابل آلودگی های اتمسفری محافظت می کند.معمولا گاز خنثی آرگون،هلیوم و یا مخلوطی از آن دو است.

کاربردها:
روش جوشکاری با الکترود تنگستن و گاز محافظ برای جوشکاری فولادهای زنگ نزن ،آلومینوم ،منیزیم،مس و فلزات فعال(مثل تیتانیوم و تانتالوم) ونیز فولادهای کربنی و آلیاژی استفاده می شود.در جوشکاری فولادهای کربنی معمولا برای جوشکاری پاس های ریشه کار می رود.
مزایا و محدودیت ها
مزایای روش GTAW عبارتند از:
• جوش با کیفیت بالا و اعوجاج کم تولید می کند.
• پاشش مذاب در مقایسه با روش های دیگر در این روش وجود ندارد.
• در هر دو حالت با و بدون فلزپرکننده می توان استفاده کرد.
• منابع نیروی مختلفی رامی توان بکار گرفت.
• انواع مختلفی از فلزات حتی فلزات غیرمشابه را می توان با این روش جوشکاری کرد
• کنترل دقیقی بر روی میزان گرمای تولیدی و ورودی می توان دشات.
روش GTAW زمانی استفاده می شود که به جوش با کیفیت بالا نیاز باشد.همانطوریکه در بالا اشاره شد، گرمای تولیدی که میتواند اثر منفی بر فلز داشته باشد،بدقت کنترل می شود و نیز حوزه دید جوشکار بوسیله دودهای حاصله محدود نمی شود.
محدودیت های این روش در زیر آمده اند:
• نرخ رسوب آن در مقایسه با جوشکاری با الکترودهای مصرفی پایین تر است.
• به جوشکار ماهر نیاز دارد.(نسبت به SMAW,GMAW)
• برای جوشکاری ضخامت های بیشتر از 95 mm مقرون به صرفه نمی باشد.
• در وضعیت های جوشکاری غیر تخت جوشکاری مشکل است زیرا حفاظت قوس کامل نیست.
علاوه بر مشکلات یادشده می توان به برخی از مشکلات این روش نیز در ذیل اشاره کرد:
• در صورتیکه الکترود تنگستنی با حوضچه مذاب تماس داشته باشد، آخالهای تنگستن می تواند وارد فلز جوش شود.
• اگر حفاظت قوس و مذاب توسط جریان مداوم گاز خنثی انجام نشود و یا مختل شود،فلز مذاب آوده می شود.
• آلودگی یا حفره در مذاب تحت تاثیر نشتی آب از تورچها سرد شونده با آب
• وزش و یا انحراف قوس مثل روش های دیگر
منابع نیرو برای GTAW از نوع جریان ثابت همراه با منحنی ولتاژ – آمراژ منفی می باشند.راکتورهای قابل اشباع و نیز واحدهای کنترل شده با تریستور نیز مرسوم هستند.پیشرفت هایی که در صنایع الکتریکی اتفاق افتاده است،در این حوزه نیز موثر بوده وباعث شده است که منابع نیروی با کارایی بیشتر و با وزن کمتر تولید شوند.امروزه منابع نیروی ترانزیستوری با جربان مستقیم نیز بسیار استفاده می شوند و منابع نیرو یکسوکننده –مبدل ها بسیار پیچیده تر هستند.مبدل های نیرو شامل سه نوع تبدیل هستند:
• جریان متناوب اولیه 60 mHz به جریان مستقیم تبدیل می شود.
• جریان مستقیم به جریان متناوب با فرکانس بالا تبدیل می شود.
• این جریان متناوب به جریان مستقیم تبدیل می شود.
مبدل ها را می توان از حالت جریان مستقیم به جریان متناوب برای جوشکاری GMAW تغییر داد و بکار برد که این سبب کاهش هزینه و صرفه جویی در آن خواهد شد.منابع نیرو که با مبدل کنترل می شوند در مقایسه با منابع سیلیکونی SCR زمان های پاسخ سریعتری دارند.در شکل 2 رفتار دو نوع ماشین جوشکاری با کنترل مبدلی و با کنترل تریستوری نشان داده می شود.

در جوش آرگون یا تیگ (TIG) برای ایجاد قوس جوشکاری از الکترود تنگستن استفاده می شود که این الکترود برخلاف دیگر فرایندهای جوشکاری حین عملیات جوشکاری مصرف نمی شود.

حین جوشکاری گاز خنثی هوا را از ناحیه جوشکاری بیرون رانده و از اکسیده شدن الکترود جلوگیری
می کند.در جوشکاری تیگ الکترود فقط برای ایجاد قوس بکار برده می شود و خود الکترود در جوش مصرف نمی شود در حالیکه در جوش قوس فلزی الکترود در جوش مصرف می شود. در این نوع جوشکاری از سیم جوش(Filler metal)بعنوان فلز پرکننده استفاده می شود.و سیم جوش شبیه جوشکاری با اشعه اکسی استیلن(MIG/MAG)در جوش تغذیه می شود.
در بین صنعتکاران ایرانی این جوش بانام جوش آلومینیوم شناخته می شود.نامهای تجارتی هلی آرک یا هلی ولد نیز به دلیل معروفیت نام این سازندگان در خصوص ماشینهای جوش تیگ باعث شده بعضا این نوع جوشکاری با نام سازندگان هم شناخته شود. نام جدید این فرایند G.T.A.W و نام آلمانی آن WIG می باشد. همانطور که از نام این فرایند پیداست گاز محافظ آرگون میباشد که ترکیب این گاز با هلیم بیشتر کاربرد دارد.

علت استفاده از هلیم این است که هلیم باعث افزایش توان قوس می شود و به همین دلیل سرعت جوشکاری را میتوان بالا برد و همینطور باعث خروج بهتر گازها از محدوده جوش میشود.

کاربرد این جوش عموما در جوشکاری موارد زیر است:

1- فلزات رنگین از قبیل آلومینیوم;نیکل;مس و برنج(مس و روی) است.

2- جوشکاری پاس ریشه در لوله ها و مخازن

3- ورقهای نازک(زیر1mm)

مزایای TIG :

1- بعلت اینکه تزریق فلز پرکننده از خارج قوس صورت میگیرد.اغتشاش در جریان قوس پدید نمی آید.در نتیجه کیفیت فلز جوش بالاتر است.

2- بدلیل عدم وجود سرباره و دود و جرقه ,منطقه قوس و حوضچه مذاب بوضوح قابل رویت است.

3- امکان جوشکاری فلزات رنگین و ورقهای نازک با دقت بسیار زیاد.

انواع الکترودها در TIG :

1- الکترود تنگستن خالص (سبز رنگ)برای جوش آلومینیوم استفاده می شود و حین جوشکاری پت پت می کند.

2- الکترود تنگستن توریم دار که دو نوع دارد الف-1% توریوم دار که قرمز رنگ است ب-2% توریم دار که زرد رنگ می باشد.

3- الکترود تنگستن زیرکونیم دار که علامت مشخصه آن رنگ سفید است.

4- الکترود تنگستن لانتان دار که مشکی رنگ است.

5- الکترود تنگستن سزیم دار که طلایی رنگ است.

این دو نوع آخر جدیدا در بازار آمده اند.

چند نکته در مورد مزایای تنگستن:

1- افزایش عمر الکترود

2- سهولت در خروج الکترونها در جریان DC

3- ثبات و پایداری قوس را بیشتر می کند

4- شروع قوس راحت تر است.

نوع قطبیت مناسب در جوشکاری TIG :

جریان DCEN برای جوشکاری چدن-مس-برنج-تیتانیوم-انواع فولادها

جریان ACبرای جوشکاری آلومینیوم و منیزیوم و ترکیبات آن

پیچیدگیDistortion
پیچیدگی وتغییرابعاد یکی ازمشکلاتی است که در اثراشتباه طراحی و تکنیک عملیات جوشکاری ناشی میشود. با فرض اجتناب از ورود به مباحث تئوریک تنها به این مورد اشاره میکنیم که حین عملیات جوشکاری به دلیل عدم فرصت کافی برای توزیع یکنواخت بار حرارتی داده شده به موضع جوش و سرد شدن سریع محل جوش انقباضی که میبایست در تمام قطعه پخش میشد به ناچار در همان محدوده خلاصه میشود و این انقباض اگر در محلی باشد که از نظر هندسی قطعه زاویه دار باشد منجر به اعوجاج زاویه ای(Angular distortion) میشود.در نظر بگیرید تغییر زاویه ای هرچند کوچک در قطعات بزرگ و طویل چه ایراد اساسی در قطعه نهایی ایجاد می کند.

حال اگر خط جوش در راستای طولی و یا عرضی قطعه باشد اعوجاج طولی و عرضی(Longitudinal shrinkage or Transverse shrinkage) نمایان میشود.اعوجاج طولی و عرضی همان کاهش طول قطعه نهایی قطعه میباشد. این موارد هم بسیار حساس و مهم هستند.

نوع دیگری از اعوجاج تاول زدن یا طبله کردن و یا قپه Bowing)) میباشد.

ذکر یکی از تجربیات در این زمینه شاید مفید باشد. قطعه ای به طول 20 متر آماده ارسال برای نصب بود که بنا به خواسته ناظرمیبایست چند پاس دیگر در تمام طول قطعه جوش داده میشد.تا ساق جوش 2-3میلیمتر بیشتر شود.بعد از انجام اینکارکاهش 27میلیمتری در قطعه بوجود آمد. واین یعنی فاجعه .چون اصلاح کاهش طول معمولا امکان پذیر نیست و اگر هم با روشهای کارگاهی کلکی سوار کنیم تنها هندسه شکل رااصلاح کرده ایم و چه بسا حین استفاده از قطعه آن وصله کاری توان تحمل بارهای وارده را نداشته باشد وایرادات بعدی نمایان شود.

بهترین راه برای رفع این ایراد جلوگیری ازبروز Distortion است. و(طراح یا سرپرست جوشکاری خوب) کسی که بتواند پیچیدگی قطعه را قبل ازجوش حدس بزند و راه جلوگیری از آن راهم پیشنهاد بدهد.

بعضی راهکارهای مقابله با اعوجاج:

1- اندازه ابعاد را کمی بزرگتر انتخاب کرده ;بگذاریم هر چقدر که میخواهد در ضمن عملیات تغییر ابعاد و پیچیدگی در آن ایجاد شود.پس از خاتمه جوشکاری عملیات خاص نظیر ماشین کاری;حرارت دادن موضعی و یا پرسکاری برای برطرف کردن تاب برداشتن و تصحیح ابعادانجام میگیرد.

2- حین طراحی و ساخت قطعه با تدابیر خاصی اعوجاج را خنثی کنیم.

3- از تعداد جوش کمتر با اندازه کوچکتر برای بدست آوردن استحکام مورد نیاز استفاده شود.

4- تشدید حرارت و تمرکز آن بر حوزه جوش در اینصورت نفوذ بهتری داریم و نیازی به جوش اضافه نیست.

5- ازدیاد سرعت جوشکاری که باعث کمتر حرارت دیدن قطعه میشود.

6- در صورت امکان بالا بردن ضخامت چراکه در قطعات با ضخامت کم اعوجاج بیشتر نمود دارد.

7- تا حد امکان انجام جوش در دوطرف کار حول محور خنثی

8- طرح مناسب لبه مورد اتصال که اگر صحیح طراحی شده باشد میتواند فرضا مصالح جوش را در اطاف محور خنثی پخش کند و تاحد زیادی از میزان اعوجاج بکاهد.

9- بکار بردن گیره و بست و نگهدارنده باری مهار کردن انبساط و انقباض ناخواسته درقطعه

عوامل مهم بوجود آمدن اعوجاج :

1- حرارت داده شده موضعی , طبیعت و شدت منبع حرارتی و روشی که این حرارت به کار رفته و همچنین نحوه سرد شدن

2- درجه آزادی یا ممانعت بکار رفته برای جلوگیری از تغییرات انبساطی و انقباظی. این ممانعت ممکن است در طرح قطعه وجود داشته باشد و یا از طریق مکانیکی (گیره یا بست یا نگهدارنده و خالجوش)اعمال شود.

3- تنش های پسماند قبلی در قطعات و اجزا مورد جوش گاهی اوقات موجب تشدید تنش های ناشی از جوشکاری شده و در مواردی مقداری از این تنش ها را خنثی میکند.

4- خواص فلز قطعه کار واضح است که در شرایط مساوی طرح اتصال(هندسه جوش) و جوشکاری مواردی مانندمیزان حرارت جذب شده در منطقه جوش و چگونگی نرخ انتقال حرارت و ضریب انبساط حرارتی و قابلیت تغییر فرم پذیری و استحکام و بعضی خواص دیگر فلز مورد جوش تاثیر قابل توجهی در میزان تاب برداشتن دارد.مثلا در قطعات فولاد آستنیتی زنگ نزن مشکل پیچیدگی به مراتب بیشتر از فولاد کم کربن معمولی میباشد.
________________________________________
جوشکاری فولادهای ضد زنگ و ضد خوردگی
خصلت اصلی فولادهای استنلس مقاومت در برابر زنگ خوردگی است (داشتن کرم بیش از 12% موید همین مطلب است).نیکل موجود در این فولادها حتی به مقدار زیاد هم نمیتواند به تنهایی مقاومت در برابر خوردگی را زیاد کند.ولی با حضور کرم میتواند تا حد زیادی این وظیفه را بخوبی انجام دهد.مزیت اصلی نیکل تسهیل ایجاد فاز آستنیت و بهبود خاصیت مقاوم به ضربه فولادهای کرم نیکل دار است. مولیبدن شرائط خنثی سازی این فولاد را تثبیت می کند و عموما عامل افزایش مقاومت به خوردگی موضعی(Pitting) است.

به منظور اطمینان از تشکیل کاربیدهای پایدار که باعث افزایش مقاومت به خوردگی بین دانه ای میشود افزودن Ti و Nb به انواع معینی از فولادهای کرم-نیکل دار ضروری است.

1-فولادهای ضد زنگ

کرم و کربن عناصر اصلی اینگونه از فولادها را تشکیل میدهد. هر چند که مقدار کربن کمتر از 04/0درصد است تاثیر کرم بر استحکام کششی حتی در مقادیر 13 و 17و 20درصد بسیار ناچیز است. در حالیکه در مقادیر زیادتر کربن با عملیات حرارتی مناسب امکان دستیابی به استحکام کششی منایب و عملیات مکانیکی مورد نظر فراهم میشود.

با توجه به ریزساختار فولادهای کرم دار را به شرح زیر میتوان دسته بندی کرد:

الف-فولادهای کرم دار-فریتی(12 تا 18 درصد کرم -1/0درصد کربن)

ب- فولادهای کرم دار-نیمه فریتی(12 تا 14 درصد کرم -08/0 تا 12/0 درصد کربن)

ج-فولادهای کرم دار-مارتنزیتی(12 تا 18 درصد کرم و بیش از 3/0 درصد کربن)

د- فولادهای کرم دار-قابل عملیات حرارتی(12 تا 18 درصد کرم -15/0 تا 20/0 درصد کربن)

این دسته بندی را در مورد جوش پذیری نیز میتوان تکرار کرد.

تحت شرایط حرارتی نامناسب فولادهای فریتی(گروه الف) تمایل به تشکیل دانه های درشت نشان میدهند. انرژی حرارتی ناشی از جوشکاری منجر به رشد دانه بندی میشود که نمیتوان آنرا با پس گرمایش برطرف نمود.در نتیجه کاربید رسوب میکند و در مرز دانه های فریت باعث شکنندگی و کاهش شىیى مقاومت به ضربه فلؤ جوش میشود.برای غلبه بر این حالت باید از الکترود آستنیتی تثبیت شده با 19 درصد کرم و 9 درصد نیکل استفاده نمود.فلز جوشی که بدین ترتیب حاصل میشود دارای خاصیت آستنیتی و مقاومت به ضربه بالا است.فلز جوشی که بدین طریق حاصل میشود از نظر مقاومت به خوردگی مطابق فولددهای ضدزنگ فریتی میباشد اما از نظر ظاهر با فلز مبنا تفاوت رنگ دارد.در صورتیکه اجبار در یکرنگی باشد باید از فیلر متال مشابه( مثلا 18 درصد کرم به همراه کمی Ti)استفاده شود.Tiدر مقادیر جزیی نقش موثر در ریز دانه کردن فلز جوش دارد.

بعلت رابطه گریز ناپذیر بین رشد دانه ها با از دست رفتن استحکام ضربه ای چاره ای جز کاستن از تنش های حرارتی ناشی از عملیات جوشکاری وجود ندارد و برای نیل به این منظور تمهیداتی نظیر الکترود با قطر کم و سرعت جوشکاری بیشتر و پیش گرمایش 200تا 300 درجه سانتیگراد باید به کار رود.

پس گرمایش در حدود 700 تا 800 درجه سانتیگراد خاصیت استحکام به ضربه فلز جوش را بهبود میدهد.

همچنین آنیلینگ(Annealing)به مدت کم نیز باعث تجمع کاربید شده و تا حدی شکنندگی فلز جوش را جبران میکند و همینطور به تنش گیری نیز کمک میکند. ولی هرگز باعث رفع کامل درشت دانگی HAZنمیشود.

اقدامات مشابهی حین جوشکاری فولادهای نیمه فریتی و کوئنچ تمر شده با 12 تا 14 درصد کربن (دسته ب ) نیز ضروری است. میدانیم که سرد کردن سریع باعث تشکیل فاز شکننده مارتنزیتی میشود لذا ضرورت دارد که درجه حرارت قطعه حین انجام جوش بالا نگهداشته شود. قطعه کار ابتدا 300 تا 350 درجه پیش گرم میشود.درجه حرارت بین پاسی(Inter pass) 300 درجه مناسب است و از این کمتر نباید شود.ضمنا قطعه کار باید بلافاصله در دمای 700 تا 760 درجه پس گرم شود.این سیکل حرارتی در مجموع باعث ایجاد فلز جوشی با ساختار یکنواخت و چقرمه در کل طول درز جوش مسشود و خطر شکنندگی و رشد دانه ها را تا حدود زیادی مرتفع میکند.

فولادهای کرم دار مارتنزیتی (دسته ج)معمولا قابل جوش نیستند و صرفا به منظور تعمیر و اصلاح عیوب جوشکاری بر روی آنها انجام میپذیرد. برای جوشکاری فولادهای کرم دار با 12 تا 14 درصد کرم مقدار کربن در فیلر متال نباید از 25/0درصد تجاوز کند.این نوع فولاد در هوا سخت میشود.از اینرو هیچ اقدام پیشگیرانه موثری به منظور غلبه بر سخت شده HAZوجود ندارد.اما با اعمال پیش گرم زیاد که با پس گرم بلافاصله قطعه همراه باشد میتوان تاحدودی مشکل را برطرف کرد و سختی نامطلوب را در حد پایینی نگاه داشت.دمای پس گرم 750 تا 800 توصیه میشود و کمتر از این دما ممکن است باعث تاثسر منفی در مقاومت به خوردگی شود.

آنیلینگ در حرارتی بین650 تا 650 درجه ممکن است باعث رسوب کاربید و بروز خوردگی بین دانه ای شود.

2-فولادهای مقاوم به خوردگی

فولادهای آستنیتی مقاوم به خوردگی کرم-نیکل دار عموما دارای خواش جوشکاری مطلوبی هستند(جوش پذیرند). اما خصوصیاتی چند از این فلزات باید مدنظر قرار گیرد.

الف-ضریب هدایت حرارتی کم.

ب- ضریب انبساط حرارتی زیاد.

ج-سرشت انجماد اولیه این نوع فولادها که تاثیر مهم و تعیین کننده ای بر مکانیزم وقوع ترگ گرم در آنها دارد.وجود مقدار مشخصی از فریت در فلز جوش بیانگر مقاومت ـن به ترک گرم است.

به کمک نمودار شفلر-دولانگ امکان تعیین ریز ساختار بر اساس ترکیبات فلز جوش ممکن است.

نمودار شفلر-دولانگ کمکی عملی در تعیین مقدار تقریبی فریت(فریت دلتا)و سرشت ریز ساختار تشکیل شده حین جوشکاری فولادهای آلیازی غیر همجنس اراوه میدهد.علاوه بر این برآوردی کلی از تاثیرات مقادیر کم فریت بر مقاومت به ترک گرم فلز جوش آستنیتی را مقدور میسازد.تجربه ثابت کرده که روشهای متفاوت تعیین درصد فریت عملا مساله ساز است و طبق توافق جهانی به جای درصد فریت تعداد فریت را مبنا و ماخذ محاسبات قرار میدهند .

دوستانیکه احتمالا از مطالب مربوط به نمودار شفلر آنچنان برداشت منسجم و دقیقی نداشتند کاملا حق دارند و پیشنهاد میکنم به کتب و منابع معتبر برای فهم بهتر مطلب مراجعه کنند. و فرصت بهتر پرداختن به این مطالب مهم فعلا در توان بنده نیست.

3-فولادهای مقاوم به حرارت

الف-فولادهای فریتی یا فولادهای فریتی-پرلیتی از نوع (Cr یا Cr-Si و Cr-Si-Al) و فولدهای فریتی-آستنیتی

ب-فولادهای مقاوم به حرارت از نوع آستنیتی از نوع Cr-Ni-Si

در حالیکه در جوشکاری قطعات فولادی از نوع آستنیتی با الکترودها ی همجنس آن پیشگرم قطعه ضرورتی ندارد فولادهای مقاوم به حرارت از نوع فریتی کرم دار را معمولا 100 تا 300 درجه پیش گرم و در 750 درجه هم پس گرم و آنیل میکنند.علت اینکار هم غلبه بر درشت دانگی و تمایل به ترد شدن HAZ است.

قطعات ریختگی از جنش فریت_آستنیت را باید در حالت گرم 700تا800 درجه جوش داد و اجازه داد که به تدریج سرد گردد.

جوشکاری فولادهای فریتی و فریتی-پرلیتی با الکترودهای هم جنس قطعه کار کاهش در استحکام ضربه ضربه ای فلز جوش را نشان میدهد لذا پیشنهاد میشود این نوع فولادها را باالکترودهای آستنیتی مقاوم به حرارت جوش داد.در این حالت نیز باید توجه داشت که مقاومت به حرارت فلز جوش آستنیتی در محیط احتراق با گازهای اکسید کننده با هوا تقویت میشود و طبیعتا این مقاومت به حرارت در محیط گازهای احیا کننده به مقدار زیادی کاهش می یابد برای غلبه بر محیط احتراق با مقدار زیاد گاز گوگرد استفاده از الکترودهایی با کرم زیاد توصیه میگردد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >