دانلود پروژه مقاله ترمودینامیک شیمیایی در word
جمعه 95/2/31 2:40 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله ترمودینامیک شیمیایی در word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله ترمودینامیک شیمیایی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله ترمودینامیک شیمیایی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله ترمودینامیک شیمیایی در word :
ترمودینامیک شیمیایی
ترمودینامیک شیمیایی تعیین سمت و سوی واکنش ترمودینامیک شیمیایی در عمل ، برقراری چهارچوبی برای تعیین امکان پذیربودن یا خود به خود انجام شدن تحولی فیزیکی یا شیمیایی معین است. به عنوان مثال ، ممکن است به حصول معیاری جهت تعیین ام
کان پذیر بودن تغییری از یک فاز به فاز دیگر بطور خود به خود مانند تبدیل گرافیت به الماس یا با تعیین سمت و سوی خود به خود انجام شدن واکنشی زیستی که در سلول اتفاق میافتد، نظر داشته باشیم. در حلاجی این نوع مسائل ، چند مفهوم نظری و چند تابع ریاضی دیگر بر مبنای قوانین اول و دوم ترمودینامیک و برحسب توابع انرژی گیبس ابداع شد
هاند که شیوههای توانمندی برای دستیابی به پاسخ آن مسائل ، در اختیار قرار دادهاند. تعادل پس از تعیین شدن سمت و سوی تحولی طبیعی ، ممکن است علم بر میزبان پیشرفت آن تا رسیدن به تعادل نیز مورد توجه باشد. به عنوان نمونه ، ممکن است حداکثر راندمان تحولی صنعتی یا قابلیت انحلال دیاکسید کربن موجود در هوا ، در آبهای طبیعی یا تعیین غل
ظت تعادلی گروهی از متابولیتها ( Metabolites ) در یک سلول مورد نظر باشد. روشهای ترمودینامیکی ، روابط ریاضی لازم برای محاسبه و تخمین چنین کمیتهایی را بدست میدهد. گرچه هدف اصلی در ترمودینامیک شیمیایی ، تجزیه و تحلیل در بررسی امکان خود به خود انجام شدن یک تحول و تعادل میباشد، ولی علاوه بر آن ، روشهای ترمودینامیکی به
بسیاری از مسائل دیگر نیز قابل تعمیم هستند. مطالعه تعادلهای فاز ، چه در سیستمهای ایده آل و چه در غیر آن ، پایه و اساس کار برای کاربرد هوشمندانه روشهای استخراج ، تقطیر و تبلور به عملیات متالوژی و درک گونههای کانیها در سیستمهای زمین شناسی میباشد. تغییرات انرژی همین طور ، تغییرات انرژی ، همراه با تحولی فیزیکی یا شیمیایی ، چه به صورت کار و چه به صورت گرما مورد توجه جدی قرار دارند؛ این تحول ممکن است احتراق یک سوخت ، شکافت هسته اورانیوم یا انتقال یک متابولیت در بستر گرادیان غلظت باشد. مفاهیم و روشهای ترمودینام
یکی ، نگرشی قوی برای درک چنان مسائلی را فراهم می آورد که در شیمی فیزیک مورد بررسی قرار میگیرند. الکتروشیمی تمام واکنشهای شیمیایی ، اساسا ماهیت الکتریکی دارند؛ زیرا الکترونها ، در تمام انواع پیوندهای شیمیایی (به راههای گوناگون) دخالت دارد. اما الکتروشیمی ، بیش ار هر چیز بررسی پدیده های اکسایش- کاهش (Oxidation – Reduction) است. روابط بین تغییر شیمیایی و انرژی الکتریکی ، هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ عملی حائز اهمیت است. از واکنشهای شیمیایی میتوان برای تولید انرژی الکتریکی استفاده کرد، (در سلولهایی که “سلولها یا پیلهای ولتایی” یا “سلولهای گالوانی” نامیده میشوند) و انرژی الکتریکی را میتوان برای تبادلات شیمیایی بکار برد (در سلولهای الکترولیتی). علاوه بر این، مطالعه فرایندهای الکتر
وشیمیایی منجر به فهم و تنظیم قواعد آن گونی از پدیده های اکسایش- کاهش که خارج از این گونه سلولها یا پیلها روی می دهد نیز میشود. سینتیک شیمیایی (Chemical Kinetic) سینتیک شیمیایی عبارت از بررسی سرعت واکنشهای شیمیایی است. سرعت یک واکنش شیمیایی را عوامل معدودی کنترل میکنند. بررسی این عوامل ، راههایی را نشان میدهد که در طی آنها ، مواد واکنشدهنده به محصول واکنش تبدیل میشوند. توضیح تفضیلی مسیر انجام واکنش بر مبنای رفتار اتمها ، مولکولها و یونها را “مکانیسم واکنش” مینامیم. در ترمودینامیک و ال
کتروشیمی ، کارها پیشبینی انجام واکنش بود؛ اما مشاهدات صنعتی ، نتایج ترمودینامیک شیمیایی را به نظر تایید نمیکند. در این حالت نبایستی فکر کنیم که پیش بینی ترمودینامیک اشتباه بوده است؛ چون ترمودینامیک کاری با میزان پیشرفت واکنش و نحوه انجام فرایندها ندارد. نظر به اهمیت انجام فرایندها از نظر بهره زمانی ، لازم است که عامل زمان در بررسی فرایندها وارد شود. به عنوان مثال ، کاتالیزورهای بخصوصی به نام “آن
زیمها” در تعیین این که کدام واکنش در سیستمهای زیستی با سرعت قابل ملاحظه به راه بیافتد، عواملی مهم هستند. مثلا مولکول “تری فسفات آدنوزین” (Adnosine triphosphate) از لحاظ ترمودینامیکی در محلولهای آبی ناپایدار بوده و باید هیدرولیز گردیده و به “دی فسفات آدنوزین” و یک فسفات معدنی تجزیه شود. در صورتی که این واکنش در غیا
ب آنزیمی ویژه ، “آدنوزین تری فسفاتاز” ، بسیار کند میبا
شد. در واقع همین کنترل ترمودینامیکی سمت و سوی واکنشها به همراه کنترل سرعت آنها توسط آنزیمهاست که موجودیت سیستمی با تعادل بسیار ظریف ، یعنی سلول زنده را مقدور میسازد. بیشتر واکنشهای شیمیایی طی مکانیسمهای چند مرحلهای صورت میگیرند. هرگز نمیتوان اطمینان داشت که یک مکانیسم پیشنهاد شده ، بیانگر واقعیت باشد. مکانیسم واکنشها تنها حدس و گمانهایی بر اساس بررسیهای سینتیکیاند.
ارتباط شیمی فیزیک با سایر علوم همانطور که عنوان شد و از نام شیمی فیزیک پیداست، این علم ، مسائل و پدیدههای شیمیایی را با اصول و قوانین فیزیک توجیه میکند و ارتباط تنگاتنگی میان شیمی و فیزیک برقرار میکند. علاوه بر آن ، روابط بسیار پیچیده شیمیایی با زبان ریاضی ، مرتب و طبقهبندی شده و قابل فهم میگردد. بسیاری از پدیدههای زیستی مانند سوخت و ساز مواد غذایی در سلولهای بدن با علم شیمی فیزیک توجیه میشود و این ، ارتباط شیمی فیزیک را با زیست شناسی و به تبع آن پزشکی بیان میکند. بسیاری از پدیده های طبیعی که به صورت خود به خودی انجام میگیرد، همانند تبدیل خود به خودی
الماس به گرافیت ، با علم شیمی فیزیک توجیه میشود. کاربردهای شیمی فیزیک ارتباط شیمی فیزیک با سایر علوم ، کاربردهای اقتصادی و اجتماعی این علم را بیان میکند. به عنوان مثال ، با مطالعه الکتروشیمی ، به پایه و اساس پدیدههای طبیعی مانند خوردگی فلزات پی برده و میتوان از ضررهای اقتصادی و اجتماعی چنین پدیدههایی جلوگیری کرده و یا این پدیدهها را به م
سیری مفید برای جامعه سوق داد. علاوه بر آن
، کاربرد قوانین ترمودینامیک مانند “نقطه اتکیتک” در جلوگیری از ضررهای جانی و مالی پدیدههای طبیعی مانند یخ بندان بعد از بارش برف ، بسیار مفید میباشد (مخلوط کردن برف و نمک بر اساس نقطه اتکیتک). فراموش نکنیم که تمامی باطریها و پیلهایی که وسایل زندگی ما با نیروی آنها بکار گرفته میشوند، براساس قوانین شیمی فیزیک ساخته شدهاند. مباحث مرتبط با عنوان الکتروشی
می الکترولیت ترموشیمی خوردگی فلزات سینتیک شیمیایی شیمی سطح شیمی کلوئید شیمی کوانتومی شیمی محلولها پیل الکتروشیمیایی غلظت الکتروشیمی تعادل.
یکی از مهمترین راههای قطع وابستگی غیر ضروری ، شناخت مشکلات و موانع و راههای تقلیل اثرات سوی آنها میباشد. به همین قیاس ، در صنعت و بخصوص صنایع کشور ما ، برای جلوگیری از هدر رفتن منابع مالی و انسانی که یکی از پیامدهای آن ، تقویت هر چه بیشتر بندهای وابستگی میباشد، لازم است تا نقاط ضعف صنعت را بخوبی بشناسیم و در آن راستا ، به تقویت هر چه بیشتر توان علمی خود بپردازیم.
خوردگی یکی از موارد معدودی است که اثر خود را نه تنها در مراحل طراحی ، ساخت و تولید و بهره برداری نمایان میسازد، بلکه مبالغ عظیمی را نیز در مرحله حفاظت و نگهداری به خود اختصاص میدهد.
آسیبشناسی صنعت
برای شناخت صحیحتر خوردگی و اهمیت آن باید به آسیبشناسی صنعت پرداخت، زیرا یکی از مهمترین عواملی که گریبانگیر رشد صنایع و به خصوص صنایع ایرانی میباشد، عدم درک عمیق مساله خوردگی است. شاید بتوان دو دلیل ع
مده برای این بیعنایتی برشمرد:
در رابطه با ضرر و زیانهای وارد آمده توسط خوردگی به صنایع ، نه تنها آمار مستند بلکه حتی تخمینهای رسمی مستند و قابل انکار وجود ندارد، لذا مشخص نیست که خوردگی چگونه به آرامی اما بطور مداوم ثروتهای ملی را هدر میدهد.
ابعاد فاجعه انگیز خوردگی از نظر اتلاف ماده و انرژی و ضرر و زیانهای زیست محیطی روشن نیست. لذا اکثرا با تصور این که مسائل مالی مربوط به خوردگی در بررسیهای مالی- اقتصادی در سر فصل استهلاک دیده میشوند، از ابعاد واقعی قضیه بیخبر میمانند و در نتیجه اهمیت مساله همواره در هاله ای از ابهام باقی میماند.
مهندسی خوردگی
در این سلسله مقالات ، خواهیم کوشید جنبه ای از مهندسی را که به آن ««مهندسی خوردگی»» اطلاق میشود، به خوانندگان معرف
ی نماییم. هدف این نوشتهها ، ایجاد معلومان نیست، چه ، بسیاری از آن چه را که در اینجا میآید، میتوان در کتب و مقالات تخصصی یافت، بلکه منظور اصلی ، ایجاد شناخت و آگاهی (هر چند جزئی) درباره یکی از مشکلات صنعتی است تا دانش پژوهان در انتخاب رشتههای تحصیلی با آگاهی و توجه بیشتری اقدام کنند.
خوردگی چیست؟
خوردگی در زبان فارسی ترجمه واژه ای انگلیسی است که معنای آن جویده شده و گاز گرفته شده است. به نظر میرسد ظاهر قطعه خورده شده ، این تداعی معنایی را سبب شده باشد. برای بیشتر مردم، خوردگی با مصادیقش شناخته میشود، از قبیل زنگ زدگی و سیاه شدن قاشقهای نقرهای. در واقع خوردگی همه اینها هست، اما بهتنهایی هیچ یک نیست. بطور مثال ، زنگ زدگی فقط به خوردگی آلیاژهای آهن اطلاق میشود.
استاندارد ایزو 8044 ، خوردگی را بدین شکل تعریف میکند:
««واکنش فیزیکی – شیمیایی متقابل بین فلز و محیط اطرافش که معمولا دارای طبیعت الکتروشیمیایی است و نتیجهاش تغییر در خواص فلز میباشد. این تغییرات خواص ممکن است منجر به از دست رفتن عمل کرد فلز ، محیط یا دستگاهی شود که این دو ، قسمتی از آن را تشکیل میدهند. »»
ترمودینامیک و خوردگی
ترمودینامیک یکی از رشته های فیزیکی – شیمی، است. یکی از ویژگیهای علم ترمودینامیک این است که میتواند پیشبینی کند که آیا واکنشهای خاصی رخ خواهند داد یا نه. تعیین زمانی واکنشی که ترمودینامیک ، انجام آن را پیش بینی میکند، موضوع علم سینتیک است. خوردگی را میتوان میل ترمودینامیکی برای بازگشت به اصل خود فلز دانست و آن را چنین توضیح داد:
فلزات اکثرا به شکل ترکیبات شیمیایی در سنگهای معدنی موجود هستند. فلز در این حالت به خاطر وضعیت ترمودینامیکی خود ، حالت پایدار دارد، یعنی از نظر ترمودینامیکی اگر نیرویی از خارج بر سنگ معدن وارد نشود، فلز میل دارد که در سنگ بماند و حالت ترکیبی خود را حفظ نماید. وقتی سنگ معدن از معدن جدا میشود، طی
فرآیندهای خاصی ، فلز از سنگ استخراج میشود و به حالت فلز خالص در می آید.
عمل استخراج فلز ، از نظر شیمیایی یک فرآیند الکترون گیری یا احیا به حساب میآید. به این ترتیب فلز موجود در سنگ معدن ، الکترون میگیرد و به حالت فلز خالص در میآید. اما در اینجا وضعیتی ناگوار وجود دارد: الکترونهایی که طی فرآین
د استخراج گرفته شدهاند، برای فلز به شکل مهمان ناخوانده در میآیند. فلز علاوه بر الکترونهایی که خود دارد، الکترونهای زیادتری را نیز طی استخراج به سوی خود فرا خوانده ، با مهمان کردن الکترونهای اضافی از چنگ سنگ گریخته است. اما این مهمانان تبدیل به ناخواستگانی شدهاند که فلز دائما در جستجوی راهی برای بیرون راندن آنهاست. به زبان ترمودینامیکی ، بیقراری فلز را ناپایداری ترمودینامیکی مینامند.
هنگامی که فلز موفق به از دست دادن الکترون میشود، واکنش اکسیداسیون رخ میدهد و میگویند خوردگی اتفاق افتاده است. وقتی فلز خورده شد، آن چه از واکنش باقی میماند (اصطلاحا محصولات خوردگی) به لحاظ ترمودینامیکی پایدار خواهد بود و از این نظر مانند فلز در حالت معدنی (در حالتی که به شکل ترکیب در سنگ معدن وجود داشت) رفتار میکند.
جالب آن که از نظر شیمیایی نیز محصولات خوردگی مثل سولفات آهن ، اکسید روی و غیره ، همان ترکیباتی هستند که در سنگ معدن فلز یافت میشود.
خوردگی ، یک واکنش طبیعی
از آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که خوردگی یک واکنش طبیعی است و انجام میشود. اما چنان که خواهیم دید، خوردگی دارای زیانهای بسیاری است که ما را وادار میکند تا ترجیح دهیم این واکنش انجام نشود. انجام نشدن خوردگی م
ثل آن است که بخواهیم آبشاری به جای آن که از بالای صخره به پایین بریزد، از پایین به بالا بریزد. اگر چه امکان ندارد که ریزش آبشار را وارونه کنیم، اما خواهیم دید که روشهایی وجود دارند که با استفاده از آنها میتوان نه تنها خوردگی را مهار کرد، بلکه آن را برعکس نمود!
منبع:
www.castingboys.blogfa.com

دانلود پروژه مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان در word
جمعه 95/2/31 2:39 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان در word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان در word :
تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان
مقدمه
سلامت کودکان، از آرزوها و ایده آل های همه جوامع بشری است، از این رو مجامع بین المللی متعددی با قصد حمایت از سلامتی کودکان به وجود آمده اند. اما آنچه که کمتر مورد توجه همه این مجامع بوده است، توجه به نقش عمیق دستورات دینی در ایجاد سلامتی کودکان باشد.
به عنوان مثال حدود دو دهه پیش، مجامع علمی جهان، شیر مادر را برای شیرخواران ، بی کفایت تشخیص دادند و اقدام به تهیه شیر خشکی که گمان می بردند، مفیدتر از شیر مادر است، نمودند و انواع شیر خشک را با تبلیغات وسیع به نفع آنها و علیه شیر مادر، به باز
ار فرستادند. این در حالی بود که از قرن ها پیش در آیات استوار قرآن از جمله آیه شریفه 233 از سوره مبارکه بقره و آیه 12 از سوره مبارکه لقمان، چند بار تاکید بر استفاده از شیر مادر، آن هم تا سن دو سالگی شده بود. با این وجود بسیاری از مادران(از جمله حتی مادران مسل
مان)، گول تبلیغات علمی را خوردند و به کودکان خود به جای حیاتی ترین
ماده غذایی که توسط آفریدگار هستی تولید و توصیه شده بود، شیر خشک بی خاصیت و مضر ساخت انسان ها را خوراندند.
تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان
با پیشرفت دانش، برخی برتری های شیر مادر، روشن شد و این بود که دامنه تبلیغ
علیه آن محدود تر شد و علم نسبی بشر اعلام کرد: “شیر مادر، حداقل تا 6 ماهگ
ی مفیدترین ماده غذایی برای کودکان است” که این دستور نیز هنوز، با دستور قرآنی، کمی متناقض به نظر می رسید. تا این که آخرین تلاش های بشر برای بررسی هر چه بیشتر محتویات شیر مادر و شناسایی اجزای آن به نتیجه رسید و کار به آنجا کشید که سرانجام در سال های اخیر، علم به این حقیقت اعتراف کرد که : شیر مادر ، آن هم تا دو سال، ضروری ترین، اساسی ترین و حیات بخش ترین نیاز کودک به شمار می آید و محرومیت کودک از شیرمادر، او را در معرض طیف بسیار وسیعی از بیماری های جسمی و روانی، قرارمی دهد و آیات شکوهمند قرآن و فرمایشات معصومین(ع) در این مورد همچنان استوار و درخشان بر جای خود بود.(1)
با این مقایسه می توان نتیجه گرفت که وقتی یکی از ساده ترین دستورهای قرآنی تا بدین حد در تامین سلامت کودکان نقش دارد، دستورات مؤکد و مکرر آن(مثل نماز) تا چه اندازه ای مفید و سودمندند.
واقعیت این است که سودمندی نماز برای سلامت جسمی کودکان، به وضوح قابل مشاهده است. از جمله این که با پایبندی به نماز در جامعه، می توان به راحتی با آن گروه از بیم
اری های مادرزادی بسیار شایع در نوزادان که بر اثر فسادهایی مانند اعتیاد، الکلیسم، بیماری های مقاربتی و … به وجود می آیند، مبارزه نمود.
“کودک آزاری” که بخش مهمی از علل بستری و مراجعه کودکان به مراکز پزشک
ی و روان پزشکی را تشکیل می دهد، در پرتو نماز و در جامعه نمازگزار، بی
معنی به حساب می آید.
عفونت های گوناگونی که در کودکان ایجاد بیماری می کنند، توسط نماز تعدیل م
ی شوند؛ به عنوان مثال به اثبات رسیده است که بخش مهمی از مرگ و میر نوزادان در بدو تولد به دلیل تماس با بدن آلوده اطرافیان(از جمله دست های آنها) است ک
ه طهارت دائمی ناشی از نماز می تواند یک عامل مهم پیشگیری از این قبی
ل مرگ ها باشد.
اگر به این قبیل مثال ها، فواید دیگر ناشی از زندگی یک کودک، در خ
انواده ی مذهبی را اضافه کنیم(مثلا سنت حسنه ختنه کردن نوزادان پسر که خطر عفونت های ادراری را در آنها تا صد برابر کاهش می دهد و یا عادت پیدا کردن به مسواک و …)، خواهیم دید که چگونه تعالیم اسلامی، کودکان را در معرض سلامت جسمانی قرار می
دهد.
از آنجا که بخش عمده ای از بیماری هایی عفونی شایع در کودکان از جمله حصبه(تیفوئید)، فلج اطفال ، هپاتیت A و … از طریق مدفوعی ـ دهانی( Fecal-Oral) انتقال می یابند، می توان با آموزش وضو به کودکان که در واقع نوعی آموزش پاکیزگی و طهارت است،از میزان بروز و شیوع این بیماری ها به شدت کم نمود، همان طور که امروزه در ممالک پیشرفته غربی،
آموزش شستن دست ها قبل از صرف غذا(که اتفاقا با اوقات نماز، تقریبا مقارنت دارد) از اصول اولیه ای است که به کودکان، در مدارس ابتدایی، آموزش داده می شود.
علاوه بر محاسن جسمی بسیار متعددی که از زندگی یک کودک در یک خانواده مومن و نمازگزار، برای او حاصل می شود(از جمله این که مادر مومن کودک، با اقتدای به قرآن و سخن معصومین(ع) کودکش را تا دو سال کامل شیر می دهد و این وظیفه بی نهایت بزرگ را به بهانه ای ، از جمله اشتغال در بیرون منزل و … رها نمی کند و در نتیحه کودک خود را در مقاب
ل طیف وسیعی از بیماری های مرگبار جسمی و روانی، انحرافات و اعتیاد و …در آینده ایمن و واکسینه می کند)(2)، می توان بدین نکته مهم نیز توجه نمود که ملکه شدن عادت حسنه نماز در خود کودک، صرف نظر از عظمت های معنوی بی شمار آن، به خاطر فواید پزشکی فراوانی که در نماز ی
مراهی کند و او را در ساختن یک زندگی سالم و موفق یاری دهد.
علل کم توجّهی یا بی توجّهی برخی از جوانان به نماز
راستی چرا در میان نوجوانان و جوانان برخی آنچنان که باید، به نماز اهمیت نمی دهند و یا اینکه چرا بعضی از آنان ارتباط چندانی با نماز ندارند و یا عدهای از نوجوانان و جوانان در حالیکه از خانواده مذهبی و مسلمان هستند نماز نمی خوانند؟
محیط خانواده و بی توجهی والدین
بی توجه بودن یا کم توجهی پدر و مادر یا مربی خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحی نگری آنان در ابتدای نوجوانی فرزندان و یا احیاناً بی مبالاتی اعضای خانواده نسبت به مسائل دینی خصوصاً فریضه نماز تأثیر بسزائی در تربیت فرزندان بجای می گذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانهای رشد نماید که در آن خانه کسی به نماز اهمیت ندهد و یا در قبال مسائل
دینی خود را مسئول ندانند و یا خود اهل نماز باشند ولی فرزند خانواده را تحریض و تشویق به نماز ننمایند قطعاً فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روی آورد که این احتمال ضعیفی است.
نوجوانی نوشته بود که چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حالیکه در خانه ما هیچ یک اهل نماز نیستند و دیگری بیان کرد که توقع نماز خواندن از کسی که هیچ یک از اعضای خانوادهاش اهل نماز نباشند. توقع بیجایی است.
اینگونه از خانواده ها که فرزندانشان تمایل و گرایش چندانی به مسائل عبادی از خود نشان نمی دهند بر دو قسمند: یک گروه خانوادههایی هستند که والدین و مربیان آنان به نماز
اهمیت نمیدهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقلید میکنند. این دسته از خانواده ها اگر چه محدودند ولی وجودشان قابل انکار نیست. فردی نقل میکرد ما چند نفر برای مهمانی به منزل کسی رفتیم بیشتر یا همه دوستان وضو ساختیم که نماز بخوانیم سراغ مهر نماز از صاحب خانه گرفتیم در جواب به ما گفت یک مُهر در خانه داریم که گاهی من با آن نماز میخوانم و گاهی خانمم.
دسته دیگر خانواده هایی می باشند که خود دیندار و اهل عبادتند و لیکن نسب
ت به فرزندان خود در این امر هیچ وقعی نمینهند. نماز خود را میخوانند و روزهشان را میگیرند امّا از اینکه فرزندان به مسائل دینی پای بند باشند یا نه برای آنها یکسان است. هرگز از فرزندان بعنوان پدر و مادر نمی خواهند که نمازش را بخواند و یا روزهاش را بگیرد. هیچ مسئولی
تی را در قبال آنان احساس نمی کنند. گویا او همه چیز را می فهمد و باید با همان فهم خود عمل کند و یا همه اعمال او را حتی بعد از سن تکلیف با بچه بودن توجیه میکنند.
بسیار روشن و مسلّم است که چنین فرزندی بزودی به عبادت تن در نخواهد داد. ک
انون خانواده مهمترین عامل دراین زمینه محسوب میشود چون کانونی که جوان در آن رشد یافته کانون بیتفاوتی بوده است و هرگز کسی از طریق محبت و تشویق و یا از راه قهر و تهدید او را به امور عبادی و ادار نکرده و یا از او نخواسته است. چه بسا این جوان نسبت به سایر امور زندگی فردی سر به زیر و تسلیم پذیر و با شخصیتی از دیدگاه خانواده باشد و لیکن اهل نماز و دیانت نیست. این بدان جهت است که والدین در آن امور تأکید داشته امّا در امور دینی اصراری به خرج نداده اند. و اگر در بُعد دینی توجه داشتند قطعاً خللی در او مشاهده نمی کردند.
سستى و تنبلى
بعد از دو عامل مذکور، علت دیگرى که در ترک یا بىتوجهى به نماز
بیان شده است عنصر و عامل تنبلى است. غالباً نوجوانان و جوانان به آسانى تن به فعالیت نمىدهند مگر در امورى که بیشتر جنبه احساسى و هیجانى داشته و یا در امورى که با انگیزه و شناخت قبلى همراه باشد. براى فردى که چند سال است به سن تکلیف رسیده قدرى مشکل است در هواى سرد زمستان آستین خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگیرد و یا کفش و پوتین را از پایش در آورد و مسح نماید به همین خاطر گاهى از نماز خواندن طفره مىرود و یا براى او دشوار است که از خواب نوشین صبح گاهى بزند و نمازش را بخواند و; .
هر چند که برخى از نوجوانان و جوانان این عامل را در موضوع مورد بحث مهم شمردهاند و لیکن به نظر مىرسد که این علت نمىتواند بعنوان یک عامل مستقل و بلکه یک علت به حساب آید چون بعداً خواهیم گفت که تنبلى خود معلول علل دیگرى مىباشد.
مجالست و همنشینى با دوستان ناباب
بدیهى است که نقش بسیار مهم دوستان در شکل دهى شخصیت انسانى خصو
صاً در سنین نوجوانى و جوانى را نباید نادیده انگاشت. دوستان شایسته و خوب در سوق دادن انسان به سوى سعادت و کمال مؤثرند و دوستان ناشایست در انحراف آدمى به سمت ناهنجاریهاى اخلاقى. چه بسا جوانانى که در مسائل دینى علاقمند و به دیندارى خود راغبند و لیکن در محیطهاى مختلف از قبیل محلهاى که در آن زندگى مىکنند یا محیط کار و تحصیل که در آن ساعاتى از عمر را سپرى مىسازند با افرادى آشنایى شوند که به تدریج او را در دام بىدینى و لا ابالى گرى گرفتار مىکنند.
مزاحم دانستن نماز براى کارهاى شخصى
برخى چون در وقت نماز مشغول کارها و اعمال شخصى خود هستند فرصت اینکه نماز را در اوّل وقت آن اقامه کنند ندارند و وقتى که فرصتهاى اوّلیه براى اقامه و برپایى نماز از دست برود تدریجاً بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعالیت مىشون
د اقامه نماز را مانعى براى انجام کارهاى خود مىدانند. البته خواهیم گفت که این عامل به بهانه شبیهتر است تا یک علت براى ترک یا بىتوجهى به نماز.
جوانان در زندگى و حیات جوانى خویش امور زیادى
را در حال تجربه کردن مى باشند او چون سایر افرا
د جامعه امّا عاطفى و احساسى تر از دیگران در صدد دست یابى به امرى است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعى آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزى که روى مى آورد بعد از مدّت کوتاهى در مى یابد که آن عنصر، مطمئن وواقعى نیست. البته ت
شخیص این امر در ابتداى سنین نوجوانى و جوانى بسیار دشوار است شور و هیجان جوانى در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشه اینکه انسان براى یک زندگى و حیات
طولانى و اهداف متعالى خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملى، به پوچى و بى پایگى بسیارى از مأمنهایى که بدان پناه آورده است
بسیارى از جوانان تیز و چابک پا در رکاب سفر مىگذارند بدون آنکه بدانند به کجا مىروند. در این مسحور شدگى و حتى تسخیر شدگى در قبال شیوه زندگى جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار کثیرى از جوانان مسلمان شریک بودهاند دانستن این نکته براى جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفترى ارتباط دادند که از نظر معنوى بیطرف نیستند»(1). جوانان در زندگى و حیات جوانى خویش امور زیادى را در حال تجربه کردن مىباشند او چون سایر افراد جامعه امّا عاطفى و احساسىتر از دیگران در صدد دست یابى به امرى است که قلبش را بدان واسطه تسکین بخشیده و نوعى آرامش را تحصیل نماید و لیکن به هر چیزى که روى مى آورد بعد از مدّت کوتاهى در مىیابد که آن عنصر، مطمئن وواقعى نیست. البته تشخیص این امر در ابتداى سنین نوجوانى و جوانى بسیار دشوار است شور و هیجان جوانى در جوانان غالباً فرصت تعقل و اندیشه اینکه انسان براى یک زندگى و حیات طولانى و اهداف متعالى خلق شده را از او سلب کرده و به همین خاطر او بعد از تجربه عملى، به پوچى و بى پایگى بسیارى از مأمنهایى که بدان پناه آورده است
نیازهاى غریزى و فطرى جوانان و پاسخ آن
با تمهید مقدمات و مطالبى که ذکر شد مى توان گفت که فلسفه همه عبادات دینى در این نکته معطوف است که متأثرترین قشر یعنى جوانان را مؤثرترین قشر در جتماع انسانى قراردهد. چون احساس به یک تکیه گاه محکم و امنیت و آرامش در پناه آن تنها عنصرى ا
ست که مىتواند به جوان اعتماد و اطمینان بخشیده و او را از اضطرابات درونى و تشویشات ذهنى رها سازد. همه مشکلات و معضلات روحى و روانى که هویّت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصیت او را از کَفَش ربوده و خلاء عظیمى را در او ایجاد کرده ناشى از نداشتن یک ملجاء و عدم دست یابى به یک پناهگاه دائمى و مستحکم است. همه صاحبان مکاتب کوشیدهاند تا به نحوى این آتش احساسات درونى را خاموش و یا حداقل از شعلههاى آن
بکاهند. به همین خاطر راه حلهایى چون آزادى بى قید و شرط جوانان در ارضاى هواهاى نفسانى و غرایز حیوانى و سوق دادن و جهت دهى ایشان به میخانهها و کاهوارهها و صدها طرق دیگر را بعنوان پناهگاه ارائه دادند امّا پس از رویکرد جوانان به آن مأمنهاى بظاهر مستحکم، سقفهایشان فرو ریخته و به واهى و خیالى بودن آنها پى بردهاند. چون با ارضاء نیازها و دفع هواهاى نفسانى، اهدا
ف خود را تأمین شده نمىیافتند. «امروزه اشتیاق شدید جوانان سراسر جهان به شنیدن موسیقى به اصطلاح پاپ (pop) و پوشیدن لباسهاى نوعاً جدیدى مثل بلوجین که زبان حال میل به آزادى از قید و بندها و تحرک و تکاپو و اعلام استقلال یک تنه از قید ضوابط و معیارهاى اجتماعى است کاملاً واضح است. بسیارى از جوانان تیز و چابک پا در رکاب سفر مى گذارند بدون آنکه بدانند به کجا مىروند. در این مسحور شدگى و حتى تسخیر شدگى در قبال شیوه زندگى جدید که از غرب سرچشمه گرفته و جهانگیر شده است شمار کثیرى از جوانان مسلمان شریک بودهاند دانستن این نکته براى جوانان مسلمان لازم است که این پدیدهها با علل ژرفترى ارتباط دادند که از نظر معنوى بیطرف نیستند»(1).
نقش نماز و تعالیم دینى در شخصیت جوانان
اینکه در انسان تمایلات و گرایشاتى وجوددارد که او را متوجه به اهدافى مى سازد و مى خواهد به دست یابى با آن اهداف خود را تسکین و اطمینان ببخشد نشانه آن است که باید چنین ملجائى وجود داشته باشد. چون اقتضاى حکمت بالغه الهى این است که هیچ نیازى را بدون پاسخ نگذارد.
آرى اگر انسان احساس عطش و گرسنگى مى کند باید آب و طعامى باشد تا رفع تشنگى و گرسنگى نماید. حال باید دید که چه عواملى اضطراب او را رفع مى کنند و چه دارویى براى او شفا بخش است و کدام طبیب به درد او عالم مى باشد؟
تردیدى نیست که روح و حقیقت تعالیم دین به نیازهاى روحى و گرایشات غریزى و فطرى او برگشت مى کند و با جزم و یقین مى توان گفت که هیچ یک از دستورات دین بى ارتباط با تکامل انسانى او نیست.
انعطاف پذیرى روحیه جوانان
نسل جوان تنها قشر منحصر به فردى است که بیشترین روحیه تأثیر پذیرى را داراست شفافیت روحیه جوانان و حساسیت ایشان، عامل اصلى توجه دستگاههاى تبلیغاتى استکبار و بنگاههاى فرهنگى غرب، براى سوق دادن آنان به انحرافات اخلاقى و
اهداف پلید خویش در طول تاریخ بوده است.
درست از زمانى که دنیاى غرب در اثر تحقیقات و مطالعات خود به این نتیجه رسید که جوانان آسیب پذیرترین قشر هر جامعهاند با تشکیل بنگاههاى فرهنگى تبلیغى همه همت خود را در به دام انداختن آنان به فساد و تباهى تحت عنوان آزادى و عناوین
مقدس دیگر به کار گرفت تا اینکه به اغراض استکبارى و سلطه طلبى خود دست یابد.
توسعه فرهنگ نماز
برای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، کارهای مختلف و متنوع باید انجام شود. یکی از مهمترین و محوریترین راههای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی این است که فرهنگ نماز بر جامعه حاکم شود. امّا اینکه چگونه فرهنگ نماز را در جامعه حاکم سازیم، تا دیگر پدیدهای بنام نمازگریزی در جامعه نداشته باشیم، مستلزم تلاش هماهنگ کلیه نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و از همه مهمتر نهاد خانواده است که هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی به نهادینه شدن نماز میتوانند کمک نمایند.
روشهای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، همان شیوهها و روشهای تعلیم و تربیت اسلامی است که میتواند با دادن بینش و جهانبینی توحیدی، انسان آگاه، مؤمن، متعادل و پایبند به نماز تربیت نماید. علاوه بر تعمیق و گسترش شناخت و باروهای دینی استفاده از شیوههای مناسب برای دعوت به نماز نیز در درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی مفید است. و حتی به تعبیر دقیقتر ـ امروزه بیش از آنکه نیازمند دانش باشیم، نیازمند روش و منش مناسب برای تربیت مذهبی و ترویج فرهنگ نماز در جامعه هستیم ـ طرّاحی روشهای نو، شیوههای جذاب، ساده و قابل انطباق با روحیه کودک و نوجوان ضرورت فرهنگسازی دینی و راه درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی است.
راههای درمان آسیبهای اجتماعی نمازگریزی
1- به کارگیری روش محبت: از نیکوترین و اساسیترین روشهای تربیت دینی جامعه و عامل اساسی پیشگری و درمان آسیبهای اجتماعی نمازگریزی، بکارگیری روش محبّت است. با توجه به سرشت آدمی و تأثیرپذیری انسان از نرمی و دوستی و
انزجار فطرت آدمی از تُندی و خشونتگرایی، نیکوترین راه و رسم تربیت مذهبی کودکان و نوجوانان و همچنان عامل مؤثر در درمان نمازگریزی آنان، بکارگیری روش محبت است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ والاترین مربی بشر، مردمان را به محبت تربیت نموده و بیش از هر چیز از این روش بهره بُرد. از علی ـ علیه السّلام ـ روایت شده که گفت از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره سُنّت آن حضرت پرسیدم، فرمود: و الحُبُّ اساسی یعنی محبت بن
یاد و اساس (روش و سنت) من است. محبت هم در مورد کودکان و هم در مورد جوانان و نوجوانان میتواند از بسیاری رفتارهای نامطلوب از جمله نمازگریزی جلوگیری نماید لذا رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره محبت به کودکان فرمود: کودکان خود را دوست بدارید و به آنان مهر ورزید»
2- استفاده از روش الگویی: به دلیل نیاز فطری آدمی به الگو و همانندسازی؛ در درمان نمازگریزی لازم است الگوهای والا از نمازگزاران واقعی به افراد جامعه معرفلدین به این موضوع، با افراد بینماز و نمازگریز همانند سازی نموده و آنها را الگوی شخصیتی خویش قرار داده
اند، بنابراین والدین و مربیان باید از نخستین دوران کودکی، هم خود به عنوان الگوی مناسب برای کودکان بوده و هم افراد دیگری را که اهل نماز هستند به عنوان الگو معرفی نمایند، و بالطبع کودکان هرچه از الگوهای مناسبتر و والاتری بهرهمند شوند، کمتر دچار آسیب نمازگریزی میشوند، از سوی دیگر افرادی را که به عللی به آسیب نمازگریزی عادت کردهاند، میتوان با ارایه الگوهای مناسب، درمان و اصطلاح کرد.
3- روش تذکر: یکی دیگر از روشهای درمان نمازگریزی در جامعه به کار
گیری روش تذکر و یادآوری است. چه بسا افرادی که علاقه به نماز ندارند بخاطر اینکه به اهمیت و جایگاه نماز پی نبردهاند، اگر به این افراد یادآوری شود که نماز کلید بهشت است و به منزله پرچم و آرم و نشانه اسلام است، ممکن است به نماز علاقمند شوند. همچنان اگر پیامدهای منفی نمازگریزی هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی و نیز پیامدهای دنیوی و اخروی آن بیان گردد، ممکن است عدهای متنبّه شوند و همچنان بیان عاقبت افرادی که اهل نماز نبودهاند، میتواند در علاقمندی افراد به نماز مؤثر باشد.
4- نقل یا نمایش قصهها و خاطرههای زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز: بدون شک بیان قصههای لطیف و خاطرههای زیبا و فراموش نشدنی درباره نماز و اهمیت آن در زندگی و استفاده بهینه از هنر نمایش در به تصویر کشیدن نگرش و رفتار پیشوایان، رهبران و الگوهای محبوب در ارتباط با نماز، میتواند تأثیرات بسیار مؤثر در درمان نمازگریزی در بین همه مردم به خصوص جوانان و نوجوانان داشته باشد. در تهیه، تولید و پخش اینگونه برنامهها صدا و سیم
ا نقش اصلی را میتواند ایفا نماید و نکتهای که در ارایه اینگونه برنامهها باید رعایت شود توجه به ویژگیهای سنّی، ذهنی و شرایط فرهنگی ـ اجتماعی مخاطبان است.
5- احداث و زیباسازی مساجد و نمازخانهها: مسجد و نمازخانه باید احساسات و خاطرههای زیبا و بیاد ماندنی را برای همه به ویژه کودکان و نوجوانان تداعی کند. لذا باید تدابیری اتخاذ شود که کودکان و نوجوانان، مسجد را محل آرامش بخش، زیبا و دوست داشتنی بدانند تا با انگیزه و علاقه مندی بیشتر به آن روی آروند.

دانلود پروژه مقاله تــــشـیّــع و تأثیر آن بر خانواده در ایران
جمعه 95/2/31 2:39 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله تــــشـیّــع و تأثیر آن بر خانواده در ایران در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله تــــشـیّــع و تأثیر آن بر خانواده در ایران در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تــــشـیّــع و تأثیر آن بر خانواده در ایران در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تــــشـیّــع و تأثیر آن بر خانواده در ایران در word :
تــــشـیّــع و تأثیر آن بر خانواده در ایران
چکیده
تأثیر مذهب تشیّع و آموزههاى آن بر الگوى خانواده در ایران معاصر، از چند جنبه قابل بررسى است. از مهمترین این جنبهها، مىتوان به رواج الگوى خانواده «هستهاى» به موازات تثبیت نسبى جایگاه خویشاوندى، فراهمسازى بستر مناسب براى انطباق یافتن قانون کشور با تغییرات معطوف به افزایش اختیارات زنان و کاهش اقتدار مردان، پذیرش عمومى سیاستهاى کنترل موالید به استناد اصل فقهى «ضرورت»، پایین بودن میزان فرزندان نامشروع، رواج نسبى فرزندخواندگى بدون اِعمال آثار حقوقى آن و قبح عمومى «طلاق» اشاره کرد.
مقدّمه
نقش خطیر نهاد «خانواده» در پرورش انسانها، آن را کانون توجه بیشتر مکاتب فکرى و فلسفى الهى و مادى گردانیده است. در این خصوص، دین اسلام و به طور خاص،
مذهب تشیّع با توجه به ارتباط تنگاتنگى که بین دنیا و آخرت قایل است و سعادت حقیقى انسانها را عالىترین هدف خود مىداند، دیدگاهها و رهنمودهاى فراوانى در مورد خانواده ارائه داده است؛ چرا که اولیاى دین نسبت به نقش سرنوشتساز خانواده در تأمین سعادت فرد و جامعه وقوف کامل داشتهاند.
در این مقاله، به مباحثى همچون خانواده هستهاى / خانواده گسترده، پدرسالارى، تنظیم خانواده، مشروعیت فرزندان، فرزندخواندگى و طلاق پرداخته شده است.
1 خانواده هستهاى / خانواده گسترده
«خانواده هستهاى» در اصطلاح علوم اجتماعى، به خانوادههاى متشکّل از زن و شوهر و فرزندان آنها اطلاق مىشود و مقصود از «خانواده گسترده» خانوادهاى است که اعضاى آن بیش از دو نسل از افراد را در برمىگیرند. در جوامع سنّتى، که نمود بارز آن را مىتو
ان در جوامع کشاورزى و روستایى دید، خانواده گسترده ممکن است مجموعه گستردهاى از خانوادههاى زن و شوهرى و فرزندان آنها، عموها، عمّهها، دایىها، خالهها و پدربزرگها و مادربزرگها را دربرگیرد، اما در پایینترین سطح، «خانواده گسترده» از پدر و مادر و فر
زندان آنها و پدربزرگ و مادربزرگ تشکیل مىشود.
به دلیل آنکه خانواده هستهاى در شکل کنونى آن، که معمولاً در سکونتگاهى جدا و مستقل از سایر بستگان و خویشاوندان زندگى مىکند، از اقتضائات زندگى شهرى و صنعتى جدید است، رواج این الگو و افول نسبى الگوى خانواده گسترده در جوامع در حال توسعه، مانند ایران دور از انتظار نبوده است. بر حسب برخى تحقیقات در سالهاى اخیر، قریب 58 درصد مردم ایران سکونت مستقل و جداگانه زوجهاى جوان از پدر و مادرها را ترجیح مىدهند.(2) در عی
ن حال، تأثیرپذیرى از آموزههاى دینى ویژگى خاصى به این الگو در جوامع اسلامى مىبخشد. تأکید فراوان اسلام بر حقوق والدین، به ویژه پدر و مادر سالمند، احتمال کناره گرفتن از آنان یا سپردن آنها به خانههاى سالمندان را کاهش مىدهد. این تحقیقات از آن حکایت دارند که تنها 2 درصد مردم به خانههاى سالمندان مىاندیشند؛ قریب 23 درصد افراد زندگى پدر و ما
درها با فرزندان ازدواج کرده خود را شیوه مناسبى مىدانند و قریب 19 درصد، زندگى با این شیوه را منوط به سنجیدن شرایط مىکنند که این نسبت در بین نوجوانان 16ـ24 س
اله به قریب 22 درصد مىرسد.
بدینسان، زمینه فرهنگى گسترش خانواده گسترده در شکل حداقلى آن، که از پدر و مادر و فرزندان و پدربزرگ و مادربزرگ تشکیل مىشود، مهیّاست. بدون شک، ناسازگارىهایى بین اعضاى سالمند و اعضاى جوانتر در این خانوادهها کم و بیش رخ مىدهند و به طور خاص، در مواردى که پیوند عاطفى طرفین ضعیفتر باشد ـ مثل عروس و مادر شوهر ـ شدت ناسازگارىه بیشتر است. با اینهمه، مىتوان پیشبینى کرد که در درازمدت، شاهد کاهش تدریجى اینگونه دشوارىها باشیم؛ زیرا با توجه به آنکه زوجهاى جوان امروز اغلب با اندیشهها و هنجاره
ایى جامعهپذیر مىشوند که بر احترام به شخصیت و آزادى عمل فرد تأکید دارند، به احتمال زیاد، این افراد در سنین سالمندى آمادگى آن را دارند که با فرزندانشان به شیوههاى مسالمتآمیز و غیرمستبدّانه رفتار کنند.
شایان ذکر است که افول الگوى خانواده گسترده در ایران نباید با
سست شدن روابط خویشاوندى آنگونه که در جوامع غربى مىبینیم، یکسان انگاشته شود. تأکید اسلام بر ارزشهایى مانند «صله ارحام» موجب استحکام نسبى
پیوندهاى خویشاوندى گردیده است و گردهمایىهاى خویشاوندان در مناسبتهاى گوناگون شادى و سرور، همچون اعیاد مذهبى و ملّى، موالید معصومان علیهمالسلام ، جشنهاى تولّد، ازدواج، بازگشت از سفرهاى زیارتى و در سالهاى اخیر، جشن تکلیف دختران و همچنین در مناسبتهاى سوگوارى مانند ایّام شهادت معصومان علیهمالسلام و مراسم تشییع، تدفین و ترحیم اموات، جایگاه روابط خویشاوندى در ایران را تا حدى مشخص مىنماید. همچنین در زمانى که افراد به کمکهاى مالى یا غیرمالى نیازمند مىشوند، پیش از هر کس، به سوى خویشاوندان خود رو مىآورند و احتمال اینکه خویشاوندان به فرد نیازمند کمک کنند، بیش از سایران است.
2 پدرسالارى
جامعهشناسان و مردمشناسان الگوى غالب در روابط خانوادگى را الگوى «پدرسالارى» دانستهاند. مهمترین شاخصهایى که براى این الگو ذکر مىشوند عبارتند از: ریاست پدر بر خانوا
ده، پدر نَسَبى (انتقال نسب از طریق پدر)، پدر مکانى (رفتن زن پس از ازدواج به خانه شوهر) و پدر نامى (انتقال نام خانوادگى از پدر به فرزندان).
در برابر این الگو، الگوى «مادرسالارى» قرار دارد که با شاخصهاى ریاست مادر، مادر نَسبى، مادر مکانى و مادر نامى تعریف مىشود. در فرهنگ معاصر غرب نیز الگوى «برابرى طلب یا دموکراتیک» ترویج و تشویق مىگردد که بر حسب آن، زن و شوهر از حق مساوى و قدرت تصمیمگیرى برابر در امور خانوادگى برخوردارند. روشن است که تعریفهاى یاد شده از ویژگى نوع ایدهآل برخوردارند و از نظر عینى، نمىتوان مرز قاطع و تعیینکنندهاى بین این الگوها مشخص کرد.
در ایران و دیگر کشورهاى اسلامى، همانند سایر ملتهاى جهان، الگوى پدرسالارى یا شکل ضعیفتر آن، یعنى «پدرمحورى»، سابقهاى دیرینه دارد و برخى آموزههاى اسلامى مانند قوّامیت مردان بر زنان و تفکیک نقشهاى اقتصادى زن و مرد، که در قرآن کریم بر آن تأکید شده، در تحکیم این الگو نقش مؤثرى داشتهاند. گفتنى است تمایز نقشهاى جنسیتى در دیدگاه اسلام، بر خلاف بسیارى از فرهنگهاى گذشته و حال، عارى از ارزشگذارى متفاوت براى نقشهاى گوناگون است و از نظر ارزشى، مىتوان دیدگاهى را به اسلام اسناد داد که بر برابرى جنسى تأکید مىورزد.
به هر تقدیر، قانون مدنى جمهورى اسلامى ایران، طبق ماده 1105 به پىروى از شرع اسلام، ریاست خانواده را از خصایص شوهر دانسته؛ همچنانکه طبق ماده 1106 نفقه زن را در عقد دایم بر عهده شوهر قرار داده است. با اینهمه، بروز تحوّلاتى در الگوى خانواده پدرمحور در دهههاى اخیر در ایران، قابل انکار نیست و رواج نومکانى (سکونت زن و شوهر پس از ازدواج در خانهاى جدا از خانه بستگان شوهر و خانه بستگان زن) و همچنین کاهش وابستگى اقتصادى زنان به شوهران در نتیجه افزایش میزان اشتغال زنان از شاخصهاى این سیر تحوّلى است.
آنچه در این بحث توجه ویژهاى مىطلبد، تبیین این تحوّلات است. در اینجا، این پرسش مطرح مىشود که آیا حرکت تدریجى در جهت به رسمیت شناختن جایگاه زنان در خانواده و افزایش برابرى زن و شوهر را باید در تقابل با آموزههاى دینى ارزیابى کرد یا مىتوان تحلیلت غیرپایبند به دین تمایز قایل شویم. در مورد گروه اخیر، ادعاى تقابل هنجارها و معیارهاى رفتارى با آموزههاى دینى کاملاً موجّه و پذیرفتنى است، اما نسبت به اکثریت آحاد جامعه، نه تنها تقابلى به چشم نمىخورد، بلکه مىتوان بسترسازى مناسب براى وقوع این تحوّلات را در خود آموزههاى مذهبى شیعه به روشنى ملاحظه کرد. در این خصوص، یادآورى دو نکته حایز اهمیتند:
نکته نخست آنکه فقهاى شیعه عموما بر این مطلب تأکید دارند که وجوب شرعى اطاعت زن از شوهر به دو مسئله «تمکین جنسى» و «عدم خروج زن از منزل به غیر اذن شوهر» اختصاص دارد و در خارج از این محدوده، توصیه به اطاعت از شوهر جنبه اخلاقى داشته و آزادى و اختیار زن از نظر فقهى کاملاً پذیرفته شده است. این پشتوانه نظرى باعث مىشود زنان مسلمان تحصیل، اشتغال، مشارکت اجتماعى و مانند این امور را همچون حقوق مسلّم خود در نظر بگیرند و با جدیّت در این راهها قدم بگذارند. واضح است که این امر نیز به نوبه خود، در ارتقاى جایگاه زنان در درون خانواده به دلیل افزایش استقلال اقتصادى آنان تأثیر مىگذارد.
دومین نکته به مسئله اشتراط در ضمن عقد مربوط مىشود. به تصریح فقهاى شیعه، زن مىتواند در ضمن عقد نکاح یا هر عقد لازم دیگرى، شروطى تعیین کند و شوهر را به پذیرش آنها ملزم گرداند. عدهاى از فقها حتى این اختیار را براى زن قایل شدهاند که وکالت در طلاق را در ضمن عقد نکاح شرط کند. بر حسب همین مسئله، امروزه در قبالههاى رسمى ازدوا
ج، شروط متعددى درج کردهاند که بسیارى از اختیارات گذشته را از شوهر سلب مىکنند و این امر نیز مىتواند از شاخصهاى کمرنگ شدن نمودهاى پدرسالارى در خانوادههاى ایرانى به شمار آید.
شایان ذکر است که در خصوص روابط والدین با فرزندان نیز گرایش عمومى جامعه در سالهاى اخیر، در جهت افزایش آزادى و استقلال فرزندان بوده است که تعبیر «فرزندسالارى» در اصطلاح جامعهشناسان، به شکل افراطى آن اشاره دارد. با وجود این، به
سبب حضور و تأثیرگذارى ارزشهاى مذهبى، نقش والدین در زندگى فرزندان همچنان با اهمیت و برجسته است و این نقش در بسیارى از موارد، حتى پس از ازدواج فرزندان نیز هرچند با کاهشى در کمّ و کیف آن تداوم مىیابد. بر حسب برخى پژوهشها، بیش از 90 درصد افراد در پاسخ به این سؤال که «آیا با اظهار نظر پدر و مادر در انتخاب دوست براى فرزند
ان (مجرّد) موافقید» نظر مثبت دادهاند. همچنین نزدیک به 50 درصد افراد با اظهار نظر پدر و مادر در امور فرزندان، حتى پس از ازدواج نیز موافق بودهاند(4) که این آمارها از جایگاه نسبتا والاى پدر و مادر در زندگى ایرانیان حکایت دارند.
3 تنظیم خانواده
مسئله «کنترل موالید» در نوشتههاى فیلسوفان اجتماعى از دیرباز مورد توجه بوده است، اما به سبب تغییرات ناشى از انقلاب علمى و صنعتى در مغرب زمین و همزمان با رشد بىسابقه جمعیت در اثر کاهش مرگ و میر و نیز گسترش وسایل ضدباردارى، این موضوع وارد مرحله جدیدى شد و با طرح جدّى آن در قرن بیستم، کشورهاى گوناگون جهان به تدریج، سیاستهاى کنترل جمعیت، به ویژه سیاست تنظیم خانواده، را به اجرا درآوردند. این سیاستها، که در حال حاضر علاوه بر کشورهاى پیشرفته، از سوى 85 درصد کشورهاى در حال توسعه نیز رسما پذیرفته شده یا مورد موافقت عملى قرار گرفتهاند،(5) در جلوگیرى از رشد فزاینده جمعیت جهانى بسیار تأثیرگذار بودهاند.
اجراى سیاستهاى «تنظیم خانواده» در ایران، در دهههاى اخیر باعث گردیده که میانگین فرزندان یک زن از 6 نفر در سالهاى دهه 1340 به 3 نفر در سال 1375 کاهش یابد.(6) در بعد ذهنى و ارزشى نیز تغییرات عمدهاى در نگرش ایرانیان به این مسئله روى داده است که د
ر واقع، موفقیت سیاستهاى مزبور را باید مرهون این تغییرات بدانیم. برخى پژوهشهاى جدید نشان دادهاند که امروزه تنها 9 درصد مردم ایران به داشتن بیش از چهار فرزند رأى موافق مىدهند؛ 5/67 درصد دو فرزندى و 14 درصد سه فرزندى را ترجیح مىدهند و 3 درصد نیز گرایش به بىفرزندى دارند.
در رابطه با تأثیر مذهب بر تنظیم خانواده، به نظر مىرسد دوگانگى بدوى آموزههاى حدیثى و فقهى نسبت به موضوع یادشده، این قابلیت را به اندیشه مذهبى داده است که گاه در خدمت سیاستهاى افزایش جمعیت و گاه در خدمت سیاستهاى کاهش جمعیت به کار گرفته شود؛ از یک سو، احادیث فراوانى در تشویق ازدیاد نسل در متون دینى وارد شدهاند که خط مشىهاى نیمهرسمى اواخر دهه 1350 و اوایل دهه 1360 در جهت تکثیر نسل، پشتوانه ارزشى خود را از این احادیث کسب کرده بودند. براى مثال، به حدیث معروفى استناد مىشد که طبق آن، پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله فرمودند: «ازدواج کنید و نفوس را افزایش دهید؛ زیرا من در روز رستاخیر، در برابر دیگر امّتها به عدد امّت خویش مباهات مىکنم.»(8) از سوى دیگر، اصل «ضرورت»، ک
ه از اصول مسلّم فقه پویاى شیعه است، توجیه شرعى لازم براى به کارگیرى روشهاى سالم و بىخطر کنترل موالید را فراهم مىکند که در دهه 1370 استناد به این اصل، در توجیه سیاستهاى تنظیم خانواده مشهود بود.
اما نکتهاى که حایز اهمیت مىباشد این است که گاه در توجیه برنامه تنظیم خانواده و کنترل موالید، به جاى تأکید بر اصل «ضرورت»، بر ارزشهایى مانند آسایش و رفاه تکیه مىشود و جملاتى مانند «فرزند کمتر، آسایش بیشتر / زندگى بهتر» این جهتگیرى را منعکس مىنمایند. جالب توجه است که گاهى همین جهتگیرى با آموزههاى دینى پیوند داده مىشوند و براى مثال،
به روایتى استناد مىگردد که بر حسب آن، کمى عائله (کوچک بودن حجم خانواده) یکى از دو گشایش به شمار آمده است. ولى باید توجه داشت که اولاً، اینگونه تعابیر روایى دلالتى بر معناى مورد نظر ندارند و ثانیا، ترویج ارزشهاى آسایشطلبانه این خطر را در پى دارد که اگر به دلایل پیشبینى نشده، اوضاع و شرایط اجتماعى تغییر یابند و این تغییر، اتخاذ سیاستهایى را در جهت افزایش موالید اقتضا کند، مردمى که با ارزشهاى مزبور جامعهپذیر شدهاند، به آسانى تن به سیاستهاى جدید ندهند که این امر مىتواند به مشکل سیر نزولى جمعیت و مشکلات ناشى از آن منجر گردد.
4 مشروعیت فرزندان
جامعهشناسان اصل «مشروعیت» را اصلى جهانى به شمار آوردهاند. طبق این اصل، کودک زمانى از حقوق قانونى و مذهبى برخوردار مىگردد که پدرش شناخته شده باشد. در اسلام نیز این اصل
مورد قبول واقع شده و نسب فرزند از طریق پدر مشروع او به رسمیت شناخته مىشود. مفاد ماده 1167 قانون مدنى ایران نیز، که برگرفته از حکم شریعت است، اینگونه مقرّر مىدارد که طفلى که از رابطه آزاد زن و مرد به وجود آمده است، منسوب به هیچکدام نمىباشد، هرچند بعدا با هم ازدواج کنند و او را به فرزندى بپذیرند. آرى، تنها در صورتى که عامل «حسن نیّت» در کار باشد، چنین طفلى مشروع به حساب خواهد آمد و حسن نیّت نیز به موارد اعتقاد به «استحقاق نزدیک
ى»، «نداشتن قوّه تمیز حرام از حلال» و «نداشتن اختیار» تفسیر شده است.
با توجه به گسترش چشمگیر پدیده «عدم مشروعیت» در جوامع غربى در دهههاى گذشته، به ویژه در بین برخى گروهها و طبقات اجتماعى ـ مانند سیاهان آمریکا ـ به نظر مىرسد د
و عامل در کنترل این پدیده و کاهش آن در جامعه اسلامى ایران مؤثر بودهاند: نخست
فراگیر شدن استفاده از وسایل ضدّ باردارى که تا حد زیادى به تفکیک دو موضوع ارضاى جنسى و تولید مثل انجامیده است. دوم فراهم بودن زمینه مناسب دینى و فرهنگى براى سوق دادن بسیارى از روابط جنسى نامشروع به روابط مشروع براى ازدواج موقّت که در دیدگاه شیعى تجویز شده است. شکى نیست که هیچیک از دو عامل یاد شده از نظر تحقق عینى به سطح نهایى خود نرسیده است. در عین حال، این مطلب قابل انکار نیست که میزان کودکان نامشروع در جامعه ایران در مقایسه با بسیارى از کشورهاى اروپایى و آمریکایى، در سطح بسیار پایینترى قرار دارد.
5 فرزندخواندگى
«فرزندخواندگى» در قوانین کشورهاى غربى روشى است که به وسیله آن، پدر یا مادر ناتنى آشکارا نسبتِ فرزندى کودکى را اعلام مىکند و بدینسان، از حقوق و تعهدات قانونى نسبت به فرزندخوانده برخوردار مىشود.
به نظر مىرسد پدیده «فرزندخواندگى» تا حد زیادى در احساسات و عواطف انساندوستانه و خیرخواهانه ریشه دارد؛ همانگونه که حسّ منفعتطلبى (مثلاً، با در نظر گرفتن امکان استفاده از ثروت کودک بىسرپرست یا استفاده از کار او در آینده) احیانا مىتواند در پذیرش یک کودک به فرزندى نقش داشته باشد. از اینرو، پدیده مزبور منحصر به جوامع خاصى نیست و تقریبا در تمامى جوامع گذشته و حال رواج داشته است.
اسلام بین جنبههاى اخلاقى و حقوقى فرزندخواندگى تفکیک نموده؛ یعنى ضمن تأکید بر جنبههاى انساندوستانه آن، از پذیرش آثار حقوقى آن یا دست کم برخى از این آثار حقوقى خوددارى کرده است. قرآن کریم به صراحت اعلام مىکند: «خداوند فرزندخواندههاى شما را فرزندانتان قرار نداده است. قانونگذار ایرانى هم کوشیده است در جهت قانونمند کردن فرزندخواندگى، برخى از حقوق و تعهدات را در ضمن قوانین ذىربط بگنجاند. ماده 11 قانون «حمایت از کودکان بىسرپرست» چنین مقرّر مىدارد: «وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستى او از لحاظ نگاهدارى و تربیت و نفقه و احترام، نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.» با اینهمه، به پىروى از قانون شریعت، آثارى مانند وراثت بر فرزندخواندگى مترتّب نشده؛ همانگونه که قانون در مورد حرمت نکاح، سکوت اختیار کرده است.
6 طلاق
«طلاق» شیوه رسمى پایان دادن به زندگى خانوادگى است که قدمت تاریخى آن با قدمت ازدواج برابرى مىکند. طلاق با صرفنظر از مضمون مشترک آن، شرایط و مقرّرات متفاوتى در ادیان و فرهنگهاى گوناگون داشته است. بر خلاف نظامهاى حقوقى گذشته، که معمولاً بر اراده شوهر در طلاق تأکید داشتند، نظامهاى حقوقى جدید به دلیل تأثیر اندیشههاى مساواتجویانه، حرکتى به سمت پذیرش «طلاق توافقى» و دیگر الگوهاى مستلزم کاهش نقش شوهر را نشان مىدهند.
با ملاحظه چارچوب جامع طلاق در دیدگاه اسلام، مىتوان به رویکرد معتدلانه و دور از اف
راط و تفریط این دیدگاه پى برد: اولاً، بر خلاف مسیحیت کاتولیک، که بجز در مورد ثبوت زناى زن اصولاً مشروعیتى براى طلاق قایل نیست، اسلام ضمن تقبیح طلاق، مشروعیت حقوقى آن را امضا کرده است. از اینرو، زن و شوهرى که به هر دلیل دچار ناسازگارىهاى شدید زناشویى مىشوند، ناگزیر نخواهند بود به رابطه بیمارگونه خود ادامه دهند. همچنین در فرض نامشروع بودن طلاق، نگرانى از ناکامى و شکست در روابط زناشویى، بسیارى از افراد را از تشکیل خانواده بازمىدارد و این امر طبعا گسترش روابط جنسى نامشروع را در پى خواهد داشت. اما آن دسته از نظامهاى حقوقى، که همانند اسلام به طلاق جنبه شرعى و قانونى مىدهند، با این مشکل روبهرو نیستند. البته این هرگز به معناى کنار آمدن اسلام با طلاق نیست؛ چرا که بر حسب روایات دینى، طلاق مبغوضترین عمل حلال به شمار آمده است.
ثانیا، در دیدگاه اسلام، حق شوهر در امر طلاق پذیرفته شده است. مجموعهاى از تفاوتهاى جنسى طبیعى بین زن و مرد و نیز تفاوتهاى جنسیتى در نقشهاى اجتماعى موجب گردیدهاند اسلام حق طلاق را براى شوهر قایل شود. به نظر مىرسد بىتوجهى به این تفاوتها، آنگونه که در جوامع غربى مشاهده مىکنیم، تأثیر بسیارى بر افزایش طلاق دارد.
ثالثا، اسلام با برخى جرح و تعدیلها در قاعده اولیه طلاق، کوشیده است از یکجانبهگرایى به نفع مردان، که در بسیارى از موارد منجر به تضییع حقوق زنان مىگردد، جلوگیرى کند؛ ثبوت حق طلاق براى زن در فرض ناتوانى یا خوددارى شوهر از پرداخت نفقه، اعتبار قاعده «عسر و حرج» در زندگى زناشویى و نیز قاعده «اشتراط در ضمن عقد» از مهمترین این جرح و تعدیلها هستند.
نکاتى که بیان شدند در قوانین مدنى ایران به طور کامل لحاظ گردیدهاند. به موجب ماده 1133 قانون مدنى «مرد مىتواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد.» ماده 1129 هم مىگوید: «در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراى حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن مىتواند براى طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق مىنماید؛ همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.» بر حسب ماده 1130 قانون مدنى نیز در صورتى که براى محکمه ثابت شود دوام زوجیت موجب عسر و حرج است، زن مىتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضاى طلاق کند. قاعده «اشتراط وکالت زن در طلاق» نیز در ماده 4 قانون ازدواج مصوّب سال 1310 لحاظ گردیده است. بر حسب این قاعده، زن مىتواند در عقد نکاح یا عقد لازم دیگرى، وکالت خود را از طرف شوهر در اجراى صیغه طلاق شرط کند و این شرط مىتواند مطلق یا مقیّد به شرایطى خاص باشد؛ مثلاً، در صورتى که شوهر با او بدرفتارى و ناسازگارى کند.
متأسفانه به دلیل مشکلات گوناگون اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى در ایران، شاهد افزایش قابل توجه میزان طلاق در دهههاى گذشته، به ویژه در مناطق شهرى، بودهایم. نسبت طلاق به ازدواج در سالهاى 1365، 1370، 1375 و سه ماهه اول 1382 به ترتیب، 10، 9، 8 و 14 درصد بوده است.(13) در عین حال، شروط متعددى که بر اساس قاعده «اشتراط ضمن عقد» به منظور حمایت از زنان در عقدنامههاى ازدواج درج شده، با صرف نظر از برخى مناقشات فقهى در اعتبار آنها،
در محدود ساختن شوهران، بىتأثیر نبودهاند. همچنین قبح فرهنگى طلاق، که از نگرش منفى مذهب متأثر است، تصمیم به طلاق را براى بیشتر زوجها دشوار مىنماید. به نظر مىرسد بیشتر زوجهاى ایرانى، که در زندگى زناشویى خود دچار ناسازگارى مىشوند، تنها پس از آنکه تمامى درها را به روى خود بسته مىبینند، تصمیم به طلاق مىگیرند.
جمعبندى
به طور کلى، مىتوان در کنار تأثیر ضرورتهاى اجتماعى بر ساختار خانواده ایرانى معاصر، حضور مؤثر آموزههاى دینى و مذهبى را مشاهده کرد و از اینرو، بدون در نظر گرفتن این آموزهها نمىتوان به درک صحیح نهاد خانواده در ایران نایل شد.
به طور خاص، آموزههاى اسلامى و شیعى بر استمرار روابط خویشاوندى و تداوم الگوى خانواده گسترده، هرچند به شکلى محدودتر از گذشته، تداوم الگوى پدرمحورى با برخى تغییرات در جایگاه و اقتدار پدر در خانه، اجراى سیاستهاى تنظیم خانواده، کنترل نسبى تولّد فرزندان نامشروع، پذیرش عمومى جنبههاى اخلاقى فرزندخواندگى همراه با عدم پذ
یرش جنبههاى حقوقى آن و جلوگیرى از گسترش بىرویه طلاق تأثیر داشتهاند.

دانلود پروژه مقاله راهکارهای ارتقا بهداشت در مدارس در word
جمعه 95/2/31 2:39 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله راهکارهای ارتقا بهداشت در مدارس در word دارای 5700 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله راهکارهای ارتقا بهداشت در مدارس در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله راهکارهای ارتقا بهداشت در مدارس در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله راهکارهای ارتقا بهداشت در مدارس در word :
راهکارهای ارتقا بهداشت در مدارس
تعریف بهداشت
دانش بهداشت ,راههای ایجاد ,حفظ,ارتقا و گسترش سلامت جسمی –روانی و اجتماعی را به انسان نشان می دهد و کم کیف زندگی را برایش بیشتر و بهتر مهیا می کند .ومی توان گفت که بهداشت , نه چیزی است که بتوان به مردم تحمیل نمود و نه به آنها هدیه داد یا برای آنها تهیه کرد . بلکه بهداشت را تنها از طریق فعالیت موثر مردم آگاه و به حرکت در آمده می توان به دس
ت آورد . لذا بدون داشتن بینش و باوربهداشتی , بدون دسترسی آسان به اطلاعات مفید و درست , در زمینه ی مشکلات شایع بهداشتی و روشهای پیشگیری بدون آنکه مردم نیازهای بهداشتی خود را بشناسند , طلب کنند و بیابند . عرضه ی خدمات بهداشتی فقط از
بالا به پایین توس
ط کارکنان بهداشتی , دردی را دوا نخواهد کرد .پس برنامه ریزی ها باید چنان باشد که کودکان شهری و روستایی , بخصوص دانش آموزان , به طور فعال , خود در مسایل بهداشتی شرکت کنند و با ارائه ی برنامه های مفید آموزش بهداشت و با توجه به شرایط محل
زندگی و خانواده ی خویش ,نیازهای واقعی بهداشت خودشان را درک کنند . چون روش زندگی در همان مراحل اولیه حیات شکل می گیرد .
تاریخچه بهداشت مدارس و تحولات سازمانی آن در ایران
در سال 1293 شمسی هیاتی از پزشکان ایرانی و اروپایی مقیم ایران تشکیلاتی به نام مجلس حفظ الصحه برای مراقبت از بهداشت عمومی بوجود آموردند .در اواخر همین سال دکتر علی اکبر خان ( اعتمادالسلطنه ) به سمت مفتش صحی مدارس منصوب شد . در سال 1304شمسی صحیه مدارس به عنوان یک واحد مشخص به وزارت معارف معرفی و به آن وابسته گردید . این واحد دارای قسمتهای کحالی معاینات بهداشتی دانش آموزان و آموزش بهداشت بود .
در سال1315 صحیه مدارس به نام بهداری آموزشگاهها تغییر اسم یافت و در
سال 1318 بهداری آموزشگاهها ضمیمه اداره ی کل دانشکده پزشکی و بیمارستانها شد .در سال 1320 دوباره به عنوان دفتر کل بهداری آموزشگاهها تغییر نام داد.اما این دگرگونیها ی اسمی چیزی را بر محتوای خدماتی اش نیفزود و بویژه در جهت مسایل بهداشتی و مراقبتی دانش آموزان همچنان ضعیف ماند , چون از نیروی انسانی میان رده ای که بتواند پاسخگوی نیازهای بهداشتی دانش آموزان باشد تهی بود. از این رو در سال 1350 برای پر کردن این خلا
ء و نیروی اجرایی , مدارس عالی بهداشت تاسیس شد این مدارس در تهران و چهار استان خراسان , اصفهان, آذربایجان شرقی و فارس ابتدا بصورت داوطلب و سپس از طریق کنکورعمومی با مقطع تحصیلی فوق دیپلم دانشجو می پذیرفت و آموزش یافتگان خود را که غالبا” دختر بودند , به عنوان مربی بهداشت پذیرفت . طی تغییر نامهای مختلف در سال 1363 دوباره نوای تازهای بر دگرگون کردن این نظم نوپاآغاز شد بر این آهنگ که می گفتند
گسترش واخوردار است .در این راستا از مراقبین بهداشت مدارس استفاده شد.ولی این طرح نسنجیده در جریان اجرا به دلایل مختلف دچار مشکل شد .و عوارض دلسرد کننده و زیانبارش برای عاملان اجرا بیشتر از نتایج مفید آن برای برخورداران از خدمات بهداشتی بود .بلاخره آنچه در مدت 6-5 سال بافته شد دوباره به حال اول بازگشت و در پایان س
ال 1369 اکثریت مراقبین بهداشت از مراکز بهداشتی به وزارت آموزش و پرورش مراجعت نمودند و از زنجیره ی سازمان یافته و مربوط بهداشتی – درمانی که تقریبا” با دیگر حلقه هایش هماهنگ شده بود,خارج گشتند.اکنون باید دید که از این تغییر تازه چه حاصل خواهد شد .
ضرورت بهداشت مدارس
با توجه به مبانی کلی بهداشت که عبارت از اجرای مسایلی غیر درمانی تکیه بر عامل رفتارپذیری انسان در جهت ایجاد عادات مطلوب و فراهم کردن شرایط مناسب محیط حیاتی است , ضرورت شناخت و بکار گیری بهداشت مدارس به عنوان یک حلقه ی اساسی در زنجیره ی حرکت بهداشت و پیوسته به حلقه ی بنیادی و مقدم آن , یعنی بهداشت زیر پنج سال و با اجرای یک سلسله خدماتی که نیازهای مهم بیولوژیکی و روانی دانش آموزان
را در بر دارد , می تواند ادامه ی حیات موثر و پیشرفت سالم کودک را تا سن بلوغ تامین کند .از این جهت می بینیم که دریکی ازکمیته های یونسکو این نکته یادآوری شده است که:اولین هدف از آموش ابتدایی , بهبود رشد کودک , شکوفا نمودن استعدادهای وی و برقراری عادات بهداشتی مناسب و درست برای او می باشد که به منظور وصول به هدفهای فوق ,اصول زیر باید راهنما گردد :
1- تندرستی نه تنها حق مردم است و دولت باید زمینه های ایجاد آن را فراهم کند , بلکه از پایه های مسلم رشد اقتصادی اجتماعی جامعه به
شمار می آید .
2- توجه به مسایل تندرستی باید توجهی همه جانبه باشد و بسیاری از فعالیتهای غیر پزشکی مثل تغذیه , محیط زیست , مسکن , پوشاک و رفاه اقتصادی , اجتماعی , فرهنگی را نیز در بر گیرد .
3- این نکته را باید پذیرفت که آموزش و تندرستی از هم جدایی ناپذیر بوده و برنامه های آموزشی وتربیتی هر چه خوب و پربارتر باشد در محیطی نا سالم و درد آلود ثمری نخواهد داشت .
ازآنجا که در حدود 3/1 جمعیت کشور را دانش آموزان تشکیل می دهند این رقم خود به روشنی بیانگر اهمیت موضوع می باشد.
در جهت آسیب پذیری افراد تحت پوشش خدمات بهداشت مدارس نیز می دانیم که مدرسه , سیستمی پیچیده و گاه اضطراب آور است که کودک را در جهت مختلف مسایل خود درگیر می کند . این مسایل عبارتند از :
1- خارج شدن کودک از حالت وابستگی کامل به والدین .
2- هماهنگ شدن کودک با محیط تازه ی اجتماعی و سطوح و سنین مختلف .
3- پرداختن کودک به وظایف یادگیری که برای وی نوعی مبارزه ی ذهنی و هوشی است .
به این ترتیب مراقبت از کودک ازجهات مختلف بهداشتی می تواند ازعوارض اجتماعی ناشی از مسایل درهم وآسیب رساننده ی وی پیشگیری کرده , برآیند استعد
ادهای بالقوه ی وی را به کمال نزدیک کند .
آموزش بهداشت
آموزش بهداشت در مفهوم و معنای کلی خود ,روش تعلیمی است که از طریق آن می توان در ایجاد و بهبود عادات و رفتارمطلوب , دگرگونی یا سلب موهومات
و خرافات ذهنی , تغییر سنتهای نامعقول و بی منطق مسایل بهداشتی فرد , مفید و فزاینده ای داشت .
هدف از اجرای این برنامه آنستکه با تکیه بر دانش و ایجاد آگاهی و تاکید بر دلیل خواهی و شناخت نظام علت و معلولی جهان ذهن انسان را از آغاز نسبت به مسایل مرتبط به تامین به حفظ سلامتی و درک مشکلات خود از طریق استدلال علمی هر چه بیشتر آشنا و آشناتر نمود . در این حرکت غالب دانشمندان معتقدند که از نقطه نظر های مختلف سن دانش آموز , موقع ومحل مدرسه پذیراترین زمان و مناسب ترین مکن برای نیل به مقصود است و دلایل زیر گواه بر ادعای خود می دانند :
1- توجه به نقش ضمیر و ذهن مستعد کودک که آمادگی بیشتری برای آموختن , پذیرفتن و حفظ کردن دارد .
2- آموزشی به حد کافی در دسترس است.
3- حضور موظف دانش آموز , ابعاد آموزش را وسیعتر م
ی کند .
4- کثرت دانش آموز , ابعاد آموزش را وسیع تر می سازد .
5- ارتباط دانش آموز با اعضای خانواده , دبستان , بسط وتعمیم مسایل آموزشی را موجب می شود .
6- برخورداری دانش آموز از راهنماییهای بهداشتی به تامین سلامت وی و شکوفایی استعدادهایش در زمینه های جسمی –روانی و هوشی کمک کرده , امکان یادگیری را بیشتر و وصول به هدف را برایش بهتر و راحتر می کند .
7- جریان حرکت جامعه ی آینده را با آگاهی و تقویت باورهای افرادی که همین کودکان آموزش دیده اند, سرعت می بخشد .
از این جهت همه ی کارشناسان بهداشتی , اهمیت آموزش بهداشت را در مدارس , یکی از ارکان مهم فعالیت سازماندار بهداشت مدارس می دانند .
برنامه ریزی آموزش بهداشت
آموزش بهداشت در مدارس احتیاج به برنامه ریزی دارد و برای این کار وجود کمیته های برنامه ریزی لازم است .
وظایف این کمیته ها عبارتند از :
1- تهیه طرح کلی آموزش بهداشت و تدوین برنامه هایی متناسب با :
آموزش بهداشت در دوره ی ابتدایی
آموزش بهداشت در دوره ی راهنمایی
آموزش بهداشت در دوره ی متوسطه
آموزش بهداشت در مدارس شهری و روستایی
2- بررسی سطح آموزش , ایجاد هماهنگی , تهیه مطالب آموزشی مناسب با نیازهای جسمی – روانی و اجتماعی عاطفی کودک .
3- بررسی امکان بهره گیری از همکاری معلمین در امر آموزش بهداشت .
4- تهیه کتابهای جدید آموزش بهداشت .
اعضای این کمیته ها بهتر است در صورت امکان از افراد زیر انتخاب و ترکیب شوند :
کارشناس آموزش بهداشت
پزشک که پزشک مدرسه در اولویت خواهد بود .
مراقب بهداشت
نماینده ی تربیت بدنی
معلم زیست شناسی
کارشناس تغذیه
کارشناس بهداشت روانی
کارشناس بهداشت محیط
کسب موفقیت در اجرای برنامه ی آموزش بهداشت مدارس , عموما” وقتی صورت می پذیرد که قسمتهای مختلف زیر در شکل دادن به آن مورد توجه قرار گیرد .
این قسمتها باید شامل بخشهای زیر باشد :
1- بخش بررسی در محتوای برنامه و ارزشیابی و نحوه ی اجرای آن .
2- بخش ترجمه و تالیف و پر بار کردن هر چه بیشتر برنامه ها و هماهنگ کردن آن با یافته ها و نیازهای جدید علمی و اجتماعی
3- بخش تدارکات اجرایی .
4- بخش استفاده از وسایل ارتباط جمعی مثل رادیو , تلویزیون , سینماو مطبوعات .
5- بخش هنری شامل استودیوی عکاسی و استودیوی نقاشی .
روشهای آموزش بهداشت
برنامه ی آموزش بهداشت مدارس را به صور مختلف می توان اجرا کرد . متداولترین آنها عبارتند از :
1- آموزش بهداشت با استفاده از فرصتهای مناسب ارزش این روش آموزشی به خاطر آنستکه در جریان فرصتهای خاص , دانش آموز یا شخص مورد آموزش , خود شاهد عینی بوده و از طریق بیولوژیکی و تحریک راههای مختلف حسی با موضوع ارتباط پیدا می کند .و سپس این تغییرات در بدن کودک موجب ترشح هورمونها شده , سیستم عصب وی را تحریک یا تحریک پذیر تر کرده و مستعد فراگیری بیشتری می نماید . همانگونه که یک دانش آموز یا دانشجو اگر در جلسه ی امتحان سوال امتحانیش را نداد و با کوششی که برای به خاطر آوردن آن می کند , نتیجه ای برای پاسخ پیدا نکند و پس از پایان جلسه جواب آن سوال را از دیگری جویا شده و یا در کتابی بیابد , به عنوان یک اطلاع دیر پا , در ذهنش می ماند , آموزشی که با بهره گیری از موقعیتهای خاص برای دانش آموز صورت گیرد نیزاثرش در ذهن وی ماندنی تر و استوارتر خواهد بود مثلا” دانش آموزی که خود شاهد عطسه , سرفه و آبریزش بینی یا به طور کلی بیماری
همکلاسیش می باشد, بهتر معنی بیماری واگیردار و اثرات سرایت آن را متوجه می شود و به ذهن می سپارد تا کودکی که به طور ذهنی از عوارض بیماری عفونی برایش صحبت می شود . لذا آموزش با استفاده از فرصتها را در مدرسه می توان نسبت به زمینه های مختلف , ظهور یک بیماری قابل سرایت ,رعایت نظافت شخصی , حفظ پاکیزگی کلاس , راهروها حیاط و قسمتهای مختلف مدرسه ضمن برخورد با نمونه های عینی آن مورد بحث قرار داده و به دیر پایی اثراتش در ذهن عینیت پذیر دانش آموز امید وار بود .
2- استفاده از کتاب راهنمای آموزش بهداشت .
3- آموزش از طریق برنامه های سازمان یافته مثل تعیین س
والات , تمرینات نقاشی ها , خلاصه نویسی ها در تشکیل جلسات تحلیلی .
4- بحث در کلاس و آموزش دسته جمعی .
5- تجربه ی مستقیم به بهره گیری از خود دانش آموزان مثل اجرا وتوضیح مسایلی در زمینه ی پیشگیری از حوادث , مقررات ایمنی ویا واکسینا سیون .
6- راهنمایی وآموزش فردی در جهت مسایلی که دانش آموز از مطرح شدن آن در جمع ناخشنود می شود .
7- گردش علمی که در آن مربیان و مراقبین بهداشت چند روزی به نحوه ی پیدا و پنهان زندگی دانش آموز وقوف یافته و درجریان آن قرار می گیرد و مشکلات بهداشتی وی را از طریق آموزش های استفاده “از فرصت” برایش بیان کند .
8- از راه نمایشنامه و بازی روی سن .
9- از طریق نمایش عملی کارها به وسیله آموزش دهنده , مثلا” چگونگی مسواک زدن دندانها .
10- تشکیل نمایشگاه هایی در زمینه های بهداشت دهان و دندان , کمک های اولیه و مقررات ایمنی .
11- استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل تابلو , کارت , گرافیک , کتاب , عکس , فیلم , ضبط صوت و فلانل برد .
12- از طریق کنفرانس ها و بحث ها
درجه بندی آموزش بهداشت در سالها و مقاطع مختلف تحصیلی
در سالهای اول تا سوم دبستان هر نوع سوال و یا آموزش
ساده ای برای دانش آموز تازه و جالب است و مسایل مورد صحبت بیشتر می تواند در زمینه های زیر باشد که :
1- رشد منظم و یا مراقبت پیگیر از رشد مناسب , نشانه ای از سلامتی است .
2- ورزش و تمرینات بهداشتی مستقیما” روی سلامتی اثر مطلوب دارد .
3- بعضی گیاهان مضر و سمی هستند .
4- بعضی بیماریها واگیر هستند .
5- انرژی لازم برای اعمال حیاتی و رشد و تامین سلامت از غذاها و تغذیه ی مناسب گرفته می شود .
6- بعضی غذاها بیشتر برای سلامت و رشد بدن لازم است .
7- سردی هوا و عدم مراقبت می تواند موجب سرما خوردگی شود و از این جهات باید متناسب با شرایط محیط لباس پوشید. برای کلاسهای چهارم و پنجم مطالب زیر در برنامه های آموزشی بهداشت مفیدند :
1- اهمیت و ضرورت کوشش برای نظافت بدن , خانه , مدرسه , محله وشهر .
2- توجه به مسایل ایمنی برای پیشگیری از طریق سقوط , غرق شدگی , تصادفات عبور و مرور .
3- اهمیت استراحت و خواب در تشدید قوا و تامین سلامت .
4- اهمیت عادات خوب برای گوارش و راههای پیشگیری از یبوست .
5- اهمیت بهداشت دهان و دندان با تفصیل بیشتر و صحبت از دندانهای شیری و دائمی و آسیب پذیری مرحله ی دندانی 6 تا 12 سالگی و تاکید بر استفاده صحیح از مسواک .
6- اهمیت و نحوه ی مراقبت از سیستم عصبی و اعضای حواس مختلف به خصوص بینایی , شنوایی و بویایی .
7- اهمیت دستگاه تنفس و آموزش هنر تنفس صحیح .
راهکارها و پیشنهادات
1- تکرار و توضیح مطالب آموزشی به زبان ساده و در فرصتهای مناسب و مکرر .
2- بیان مطالب آموزشی از دیدگاه مثبت مسئله و نه بعد منفی آن .
3- آماده کردن زمینه های ذهنی کودک برای درک مطالب .
4- هماهنگی مسئله مورد بحث با سن , سطح و موقعیت مدرسه و در نظر گرفتن نیازهای دانش آموز در مراحل و مناطق مختلف.
5- ایجاد روابط عاطفی و صمیمانه با کودک برای تاثیر بیشتر آموزش در ذهن وی .
6- ایجاد تغییرات مطلوبی در تحریک فکر کودک به پویش و
فهم بیشتر , به درک حس مسئولیت در برابر خود و محیط زندگیش و به تشویق او در مشارکت فعالیتهای اجتماعی در حد سن و توانش برای حل مسایل بهداشتی .
7- ویژگیهای تهیه مطلب و بیان آن باید به نحوی باشد که بتواند به کودک یک ایده عملی و صحیح اطلاعاتی منطبق با واقعیت را عرضه کند . به یک طریق
گیرا و پذیرای ذهن کودک ارائه شود و به قدر کافی جزئیات راجع به جنبه های مختلف را شامل گردد .
8- آموزش با استفاده از فرصتها , بکارگیری وسایل آموزشی مثل فیلم , تلویزیون , وغیره , نمایش عملی کارها , عرضه مسایل بهداشتی به صورت فانتزی که برای ذهن کودک گیرایی بیشتر دارد .
9- استفاده از معیارهایی که بیشتر می تواند نیاز آموزشهای بهداشتی دانش آموزان رامشخص کند از جمله :
1- پرسش از دانش آموزان در زمینه ی نیازهای بهداشتی آنان
2- مصاحبه با دانش آموزان برای آگاه شدن از نقطه نظر ها و مشکلات بهداشتی آنان
3- اعترافات ضمنی دانش آموزان در زمینه ی بیان مشکلات زندگی و مسایل فردی خود .
4- بررسی و ارزیابی میزان سلامتی و یا نا سلامتی دو گروه دانش آموز آموزش بهداشت دیده و ندیده .
5 – تجزیه و تحلیل وضعیت بهداشتی کل جامعه .
6- مراجعه به منزل دانش آموز و شناخت مشکلات بهداشتی آنان در خانه .
بدیهی است برنامه آموزش بهداشت مدارس را نمی توان در چهارچوبی از مسایل شماره دار و مشخص محدود کرد , بلکه باید بیشتر به نیازهای دانش آموز و زمینه های اجتماعی –مذهبی –فرهنگی جامعه و آنچه که در , جلب رضایت منطقی وی رافراهم می کند , اندیشید و به خواستها و سوالات , حل مشکلات بهداشتی زندگی و محیط زیست و راهنمایی برای رفع کمبودهای بهداشتی او پاسخگو بود . از این رو بهتر آنست که قسمتی از برنامه ی آموزش بهداشت بخصوص مدارس راهنمایی و دبیرستان به صورت جلساتی از بحث و نظر خواهی برگزار شود تا توجه دانش آموز را به مسایل بهداشتی برانگیزاند و نیازهای فراموش شده لازم زندگی را برای برخورداری از یک حیات سالم و با نشاط بهداشتی , هر چه بیشتر در ذ
هن آنها نمود بخشد و اندیشه ی او را از تنگنای فقط بیمار نبودن یا به خود اندیشیدن خارج سازد و فکر آرمانی بهتر زندگی کردن رادر همه ابعاد و برای همه ی افراد جامعه در خاطرش متجلی کند .این نکته قابل ذکر است که تعلیم دستورات و مبا
حث بهداشتی نمی تواند به تنهایی و بدون برقراری سایر موازین بهداشتی مثمرثمر شود وبه نتیجه ی مطلوب انجامد .بلکه دولت نیز درارتباط با آن و فراهم کردن امکانات ,تامین و حفظ زمینه های بهداشتی, مردم را یاری داده و استمرار و استقرار برنامه ها را حمایت کند .
همچنین باید اضافه کرد که
مباحث بهداشتی و تعلیم دستورات آن و مباحث بهداشتی و تعلیم دستورات آن را نمی توان فقط دریک برنامه ی مدون و محدود خلاصه و قالب بندی کرد , بلکه می بایست رسانه های گروهی به طور پیگیر و پیوسته نکته ها و گوشه هایی از آن را در فرصتهای مناسب بازگو کنند تا یکی از شعارهای سازمان بهداشت جهانی یعنی ( بهداشت برای همه و همه برای بهداشت ) حداقل در آینده این کودکان تحقق پذیرد .

دانلود پروژه مقاله چگونه کیفیت زندگیمان را بهبود بخشیم در word
جمعه 95/2/31 2:39 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله چگونه کیفیت زندگیمان را بهبود بخشیم در word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله چگونه کیفیت زندگیمان را بهبود بخشیم در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله چگونه کیفیت زندگیمان را بهبود بخشیم در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله چگونه کیفیت زندگیمان را بهبود بخشیم در word :
چگونه کیفیت زندگیمان را بهبود بخشیم
فهرست مطالب
مقدمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 3
10 راه ساده برای بهبود کیفیت زندگی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 4
چگونه شاد زندگی کنیم ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 6
نتیجه گیری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 8
تصاویری برای هفته سلامت ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 10
منابع و مآخذ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 12
مقدمه
ارتباطات اجتماعی خود را بیشتر کنید؛ارتباطات اجتماعی در سلامت جسمانی و روانی تاثیر دارد. شما از طریق برقراری ارتباط با دیگران می توانید اطلاعات مفیدی درباره سلامت خود دریافت کنید. حمایت روانی دیگران را برای خود جلب کنید، از دیگران کمک بخواهید و به دیگران احساس تعلق خاطر و علاقه کنید، فعالیت های گروهی نیز ذهن شما را فعال نگه می دارد و سطح سروتونین را به میزان متناسبی حفظ می کند.
– ورزش کنید و تحرک داشته باشید؛این توصیه تکراری از این رو قابل اهمیت است که هر قدر هم بگوییم باز عده کمی به آن عمل می کنند! کوتاه و مختصر باید گفت که ورزش به حفظ سلامت عمومی بدن، تناسب اندام، وزن مناسب، کاهش بیماری های قلبی، حفظ استخوان ها و مفاصل، تقویت ماهیچه ها و کاهش ابتلا به دیابت ناشی از چاقی مفرط کمک می کند. نکته این جاست که بهانه هایی که برای ورزش نکردن می آوریم دقیقا همان دلایلی است که باید برای آن ها ورزش کنیم مثل خستگی مفرط و کسالت.
ضمانتی برای بهتر زیستن وجود ندارد مگر این که خودتان تصمیم بگیرید رضایتمندی و خشنودی از زندگی تان را بالا ببرید و نشاط بیشتری داشته باشید.در این مطلب به عادت های مفیدی برای بهبود کیفیت زندگی اشاره شده است که خواندن آن مفید است.
10 راه ساده برای بهبود کیفیت زندگی
همه می دانیم چیزهای کوچکی در زندگی هستند که همیشه بیشترین تاثیر را بر روی ما می گذارند. با این حال همیشه فراموش می کنیم این موارد کوچک را در زندگی خود به کار ببندیم. کافی است هر هفته یکی از این ده مورد را اجرا کنیم تا شاهد تغییر و بهبودی در زندگی خود باشیم.
به طبیعت پناه ببر
شاید خیلی به این موضوع اهمیت ندهید. ولی وقت صرف کردن در طبیعت باعث کاهش میزان استرس، افزایش خلاقیت، و بهبودی حافظه شما می شود.
ورزش
همه از اهمیت ورزش کردن با خبریم، ولی فقط تعداد کمی از ما به طور ممتد ورزش می کنیم. علاوه بر فواید بی شمار ورزش کردن برای سلامتی فیزیکی، خوابیدن شما راحت تر می شود و میزان شور جنسی تان افزایش پیدا می کند.
بودن در کنار خانواده و دوستان
این مورد یکی از مهم ترین نقش ها را در میزان خوشحالی شما دارد. اینگونه از روابط برای هر فرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. تنها بودن و بی بهرگی از روابط سالم اجتماعی روی سلامتی روح و جسم شما تاثیر منفی خواهند گذاشت.
شکرگزار دیگران باش
شکرگزاری از دیگران شما را خوشحال می کند، روابط تان را با دیگران بهتر می کند و از شما انسان بهتری خواهد ساخت. این کار می تواند زندگی را برای اطرافیان شما بهتر کند.
تمرین آرامش درونی (مدیتیشن)
تمرین آرامش از سویی باعث خوشحالی، افزایش معنا در زندگی و افزایش تمرکز ذهن می شود. از سوی دیگر خشم، اضطراب، افسردگی و خستگی را از بین می برد. در همین راستا، دعا کردن نیز باعث آرامش درونی می شود حتی اگر اعتقاد مذهبی وجود نداشته باشد.
به اندازه کافی بخواب
تاثیرات کم خوابی بر روی شما اجتناب ناپذیر هستند. خسته بودن از خوشحالی و شادابی جلوگیری می کند و شانس مریض شدن را بیشتر می کند. چرت زدن نیز باعث هوشیاری بیشتر، بهبود فرایند یادگیری، و افزایش انرژی مثبت می شود.
خود را به چالش بکش
یادگیری یک زبان جدید می تواند ذهن شما را تیزتر کند. درس های موسیقی هوش شما را افزایش می دهند. عدم یادگیری و بهره بری از فرصت ها از مواردی است که افراد همیشه حسرت آن را در زندگی می خورند.
بخند
افرادی که از شوخی و خنده برای کنار آمدن با استرس استفاده می کنند، سیستم دفاعی قوی تر دارند احتمال دچار شدن آنها به سکته قلبی و مغزی کمتر است. خنده مانند یک ویتامین روزانه است.
تماس بدنی
تماس بدنی باعث کاهش استرس، بغل کردن باعث خوشحالی، و سکس باعث عدم بروز حمله قلبی، سرطان و طولانی شدن عمر می شوند.
خوش بین باش
خوشبین بودن باعث شادابی، سلامتی، و افزایش طول عمر می شود. حتی در ارتش از خوشبین بودن برای افزایش قدرت روانی سربازان استفاده می شود.
چگونه شاد زندگی کنیم
هر گونه گرفتاری و مشکلات زندگی روزمره خود را فراموش کنید و به راه های زیادی که برای بهبود کیفیت زندگی، آسان کردن زندگی و افزایش سال های باقی مانده عمر وجود دارد، فکر کنید.برای 5 دقیقه هم که شده است، هر گونه گرفتاری و مشکلات زندگی روزمره خود را فراموش کنید و به راه های زیادی که برای بهبود کیفیت زندگی، آسان کردن زندگی و افزایش سال های باقی مانده عمر وجود دارد، فکر کنید. اگر چه فهرست ذیل که در سایت «Prevention» آمده است کامل نیست، اما نقطه آغازی است تا شما به سلامت خود بیشتر توجه کنید. پس سعی کنید چند مورد از این روش ها را به برنامه روزانه خود اضافه کنید.
فرد مورد علاقه خود (والدین، فرزندان) را در آغوش بگیرید تا هورمون هایی مانند اکسی توسین که مانع از افسردگی می شود، بیشتر ترشح شود.
حداقل 10 نعمتی را که برای آن سپاسگزار خداوند هستید، بنویسید. نتایج بررسی های متعدد نشان می دهد، سپاسگزاری باعث نشاط و سلامت بیشتر می شود.
در طبیعت گل ها را بو کنید تا آرامش و انرژی شما بیشتر شود. با بو کردن گل، مولکول های موجود در اسانس طبیعی آن ها وارد سیستم عصبی می شود و این امر باعث تعادل هورمونی می شود.
آب تازه صیفی جات را بخورید تا بدن انرژی لازم را کسب کند.
بین وعده های غذایی، تنقلات سالم مانند بادام، سبزیجات و نان های سبوس دار میل کنید تا نه تنها خلق و خوی شما بهتر شود بلکه به علت نظم پیدا کردن میزان قند، وزن بدن نیز تعادل پیدا کند.
هر چند ساعت به مدت 5 دقیقه نفس عمیق بکشید. تنفس عمیق با کاهش دادن هورمون های استرس باعث کاهش اضطراب می شود. این امر برای داشتن خواب بهتر و وزن مناسب نیز مفید است.
با چند ساعت مدیتیشن و دور بودن از فناوری های روز می توانید به احساس آرامش بیشتری دست یابید.
سالاد سبزیجات را که سرشار از ویتامین، مواد معدنی و کلروفیل است به برنامه غذایی خود اضافه کنید.
حداقل یک وسیله حاوی ماده شیمیایی سمی را از محیط زندگی خود حذف کنید. به عنوان مثال خوش بوکننده هوا.
یک کار خیر، هر چه که باشد، انجام دهید.
با استفاده از برس نرم از قسمت پایین پا به طرف قلب، بدن را ماساژ بدهید تا جریان خون بهبود یابد و جریان لنف عادی و تراکم سموم در بافت ها کمتر شود.
کمی سولفات منیزیم را به آب وان اضافه کنید. منیزیم موجود از طریق پوست جذب می شود و باعث شل شدن عضله، کاهش درد و حفظ سلامت قلب می شود.
90 درصد بدن انسان از آب تشکیل شده است. با خوردن آب کافی بسیاری از دردها مانند سردرد کاهش می یابد.
در طبیعت پیاده روی کنید. درختان و گیاهان به طور منظم دی اکسیدکربن را به اکسیژن غنی تبدیل می کند. هوای اکسیژن دار باکتری و ویروس را از بین می برد، تنفس را بهبود می دهد و مانع از بروز سرطان می شود.
روزی 2تا3 وعده میوه بخورید. میوه هایی با رنگ های شاد، سرشار از فیتونیوترینت است.فیتونیوترینت از بدن در برابر بیماری مغز محافظت می کند.

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]