دانلود پروژه مقاله رله و حفاظت الکتریکی در word
جمعه 95/2/31 2:44 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله رله و حفاظت الکتریکی در word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله رله و حفاظت الکتریکی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله رله و حفاظت الکتریکی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله رله و حفاظت الکتریکی در word :
رله و حفاظت الکتریکی
امروزه با گستردگی شبکه های انتقال و توزیع نیروی الکتریکی و سیستم های تولید انرژی الکتریکی طبعا حفاظت از آنها از اهمیت ویژِهای برخوردار خواهد گردید .
قبلا اغلب رله های حفاظتی با تکنولوژی الکترومکانیکی ساخته می شدند وهنوز هم این رله ها در شبکه های الکتریکی مشغول به کار هستند مانند :
رله های جریان زیاد و اتصال کوتاه – رله های ارت فالت – رله های دیستانس – رله های دیفرانسیل و ;.
با ظهور علم الکترونیک تکنولوژی ساخت این رله ها تغییر یافت و رله های الکترونیک ساخته شدند واین رله ها جای رله های مکانیکی را گرفتند .
طبعا این رله ها از لحاظ دقت، ابعاد، مصرف انرژی و مهمتر این که ساخت تابع های پیچیده تر با این تکنولوژی ممکن تر میباشند ، دارای امتیازات بسیاری بودند .
مهمتر این که رله های حفاظتی که مهمترین قسمت یک سیستم الکتریکی هستند باید عناصر قابل اعتماد و با دقتی باشند . و رله های الکترونیکی دارای این امتیازات بودند .
تا این که تکنولوژی جدیدی ابداع شد !!!!
با ورود میکروپروسسورها تکنولوژی ساخت رله های حفاظتی متحول شد . با توجه به توانایی های بالای میکروپروسسورها وقدرت برنامه ریزی آنها توانایی های کاربردی رله های حفاظتی نسل جدید نیز متحول گردید و فزونی یافت وتوانایی های زیر به آنها اضافه شدند : برنامه ریزی ساده این رله ها جهت کاربردهای متفاوت که رله های چند تابعی نسل جدید معمولا به یک پی ال سی نیز مجهز هستند . اتصال رله های حفاظتی به باس های اطلاعاتی وارسال و دریافت سیگنالهای آنالوگ مانند کمیت های الکتریکی وهمچنین اطلاعات مربوط به خطاها و تنظیم رله ها از طریق باسهای اطلاعاتی اتصال وبرنامه ریزی از طریق کامپیوترهای شخصی توسط نرم افزارهای کمپانی سازنده رله قدرت خطا یابی و چک کردن مدارات داخلی رله ها و ;.
همانطوری که قبلا اشاره کردیم حفاظت سیستم های الکتریکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و امروزه کمپانی های متعددی در حال طراحی و ساخت رله های حفاظتی می باشند . برخی از کمپانی های معتبر که در این زمینه مشغول به فعالیت می باشند را معرفی می کنیم .
Siemens -Alstom – ABB – GE Power – Schneider – CEE – Reyroll
به طور کلی رله های حفاظتی باید دارای مشخصات زیر باشند :
سرعت عملکرد : این پارامتر در رله های حفاظتی بسیار حائز اهمیت است چون رله های حفاظتی هنگام خطا موظفند با سرعت هرچه تمامتر بخش های معیوب را از قسمت های سالم جدا نمایند .
حساسیت : این پارامتر به حداقل جریانی که سبب قطع رله می گردد بر میگردد .
تشخیص و انتخاب در شرایط خطا : این پارامتر نیز بسیار مهم است زیرا در شبکه هایی که دارای چند باس بار و رله حفاظتی هستند هنگام وقوع خطا می باید قسمت معیوب به درستی تشخیص داده شده و از شبکه جدا گردد و قسمتهای سالم به کار خود ادامه دهد.
پایداری : این پارامتر به این باز میگردد که یک رله حفاظتی به تمامی خطاهایی که در محدوده حفاظتی خود به درستی عکس العمل نشان دهد و در مقابل خطاهای خطاهای این محدوده عکس العملی نشان ندهد .
دسته بندی رله های حفاظتی بر اساس پارامترهای اندازه گیری :
الف) رله های جریانی : این رله ها بر اساس میزان جریان ورودی به رله عمل می کند . حال این جریان می تواند جریان فازها – جریان سیم نول – مجموع جبری جریانهای فازها است (رله های جریان زیاد – رله های ارت فالت و ;. ) و حریان ورودی رله می تواند تفاضل دو یا چند جریان باشد ( رله های دیفرانسیل و رستریکت ارت فالت )
ب) رله های ولتاژی : این رله ها بر اساس ولتاژ ورودی به رله عمل میکند این ولتاژ می تواند ولتاژ فازها باشد (رله های اضافه یا کمبود ولتاژ و ;.) و یا میتواند مجموع جبری چند ولتاژ باشد ( رله تغییر مکان نقطه تلاقی بردارهای سه فاز)
ج) رله های فرکانسی : این رله ها بر اساس فرکانس ولتاژ ورودی عمل میکند ( رله های افزایش و کمبود فرکانس)
د) رله های توانی : این رله ها بر اساس توان عمل می کنند به عنوان مثال رله هایی که جهت توان را اندازه گیری می کنند یا رله هایی که توان اکتیو و راکتیو را اندازه گیری می کنند .
ه) رله های جهتی : این رله ها از جنس رله های توانی هستند که بر اساس زاویه بین بردارهای ولتاژ و جریان عمل میکنند مانند رله های اضافه جریان جهتی که در خطوط چند سوتغذیه رینگ و پارالل بکار می روند و یا رله های جهت توان که جهت پرهیز از موتوری شدن ژنراتور هنگام قطع کوپلینگ آن بکار میرود .
و) رله های امپدانسی : مانند رله های دیستانس که در خطوط انتقال کاربرد فراوانی دارند .
ز) رله های وابسته به کمیت های فیزیکی : مانند حرارت – فشار – سطح مایعات و ;. مانند رله بوخ هلتس ترانسفورمرها ح) رله های خاص : رله هایی هستند که برای منظورهای خاص به کار میروند مثلا رله تشخیص خطای بریکر – رله مونیتورینگ مدار تریپ بریکر – رله لاک اوت و ;..
رله و حفاظت الکتریکی:1-حفاظت ترانسفورماتور در مقابل خطاهای
بنیادی با استفاده از حفاظت دیفرانسیل معمولی(فازی)
شکل1-طرح عمومی بلوک دیاگرام حفاظتی دیفرانسیل برای ترانس با دو سیم پیچ
رله و حفاظت الکتریکی
شکل2-طرح عمومی حفاظت دیفرانسیل برای ترانس با سه سیم پیچ

دانلود پروژه مقاله حقوق و جزای عمومی در word
جمعه 95/2/31 2:44 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله حقوق و جزای عمومی در word دارای 69 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله حقوق و جزای عمومی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله حقوق و جزای عمومی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله حقوق و جزای عمومی در word :
حقوق و جزای عمومی
مفاهیم حقوق وحقوق جزای عمومی:
حقوق:حقوق را معمولا به دو مجموعه قواعد ومقرراتی که نظم اجتماعی را تامین می کند تعریف کرده اند برای شناخت این تعریف که در عین ااقتصار مفید میرسد باید دید اولا نظم اجتماعی چیست و ثانیا منظور از قواعد و مقررات تامین کننده ی این نظم کدام است.
الف:نظم اجتماعی:
به اعتقادبسیاری از حقوقدانان نظم اجتماعی (مبین توقعات اساسی زندگی اجتماعی است) میدانیم که هر جامه ای با هر سیستم حکومتی وبا هر زبان آداب سنتها وبه طور کلی فرهنگ خاص خود نیازمند برخورداری از نظم وترتیب معین برای اداره خویش است حتی اگر جامعه ی پیچیده امروز را رها کنیم وبه جوامع ابتدایی نگاهی بیندازیم وجود این نظم اجتماعی را خواهیم دید که البته جنبه غالب آن قراردادی است اما این نظم را چگونه باید ایجاد کرد؟درست است که میتوان به شکل فادر(نوعی نظم اجتماعی خود به خودی)در برخی از جوامع ابتدایی دید لیکن با تنوع وپیچیدگی جوامع مختلف میتوان گفت که هر جامعه ای به قواعد ومقرراتی نیاز دارد که تامین کننده ی این نظم باشد.
ب:قواعد ومقررات تامین کننده ی نظم اجتماعی:
سنت های اجتماعی وآداب ورسوم قومی ودیگر عوامل مشترک بین افراد یک جامعه به تنهایی برای تامین نظم اجتماعی کافی نیستند .هرچند اهمیت هر یک بر حسب درجه وابستگی انها به جامعه غیر قابل تردید است وهر چند قوانین ومقررات حاکم به هر جامعه ای با توجه بین سنتها واداب ورسوم تنظیم میگردداماوجود یک نظم اجتماعی دقیق معین وقابل قبول بدون وجود قواعدومقرراتی که مجموعه ی آنها قوانین حاکم بر یک جامعه را در مفهوم کلی آن تشکیل می دهد میسر نیست حتی کشورهایی که سیستم حقوقی آنها بر مبنای عرف وسنت قرار گرفته نیز دور از تنظیم آنها در قالب قواعد ومقررات نیستند .بدیهیاست وجود این قواعد ومقررات ویا وجود (قانون )از ایرادهای اجتماعی ناشی از ضغف سستی ویا بی فایدگی آنها در مواردی جلوگیری نمی کند . ولی به هر هال بی قانون زیستن نه تنها منفعت اجتماعی ندارد بلکه متضمن نفع فردی هم نیست.پس قانون به عنوان نگهبان تا مین نظم اجتماعی وحافظ آن حاکم به روابط افراد می شود.وهمچنین رابطه ی آنها دستگاههای مختلف وسازمان های گوناگون اجتماعی مشخص می سازد عناوین متعددقوانین مختلف نتیجه توجه به این ابزار کادر ساز اجتماعی است که قانون نام دارد.
قانون مدنی قانون تجارت قانون کار و; بسیاریاز قوانین دیگر برای ایجاد نظم دقیق در جامعه ایجاد شده اند که موفقیت یا عدم موفقیت آنها بستگی به دقت در تنظیم وتدوین آنها دارد.البته این بحث یک بحث گسترده وخارج از حوصله این مجله است که در این مورد به همین مقدار بسنده می کنیم.
مفهوم حقوق جزای عمومی:
در یک تعریف کلی حقوق جزای عمومی به تفسیر وبررسی مجموعه ی قوانین مقررات وقوانین اطلاق میشود که نظم عمومی را تامین میکند. لذا دراینجا ما با قانون مجازات و( حقوق مربوط به مجازات)روبرو هستیم.
قانون مجازات مسائل را درارتباط با جرم وکیفر آن عنوان می سازد وحقوق جزا به بررسی وتفسیر این مسائل می پردازد.تفاوت عمده یاین شاخه از حقوق در واکنش غالبا شدید اجتماعی جامعه علیه نظم عمومی اشکار میشود .
با مثالی مطالب روشن میشود :انعقاد یک قرارداد در حقوق مدنی و منطبق با قانون مدنی نه تنها برای حفظ منافع طرفین قرارداد است.بلکه نظم عمومی نیز حفظ اجرای این قرار داد برای بقای جامعه ومصونیت آن از تخلفات منعقد کنندگان قرار داد طلب می کند.اما اگر طر فین یا یکی از آنها تخلفی از قرار داد نشان دهند واکنش اجتماعی به شکل ساده ی فسخ قراردادتوسط طر فین یا اقاله طرفین ظاهر می شود و به فرض وجود شکل طرفین می توانند به دادگاه صالح مراجعه کنند و با رای دادگاهبه اختلاف خود پا یان دهند بی آنکه برای تخلفات و ضمانت اجراهای مدنی واکنش نشان داده می شود.
اما نکته مهم در فرق جزا در(واکنش جامعه ) در قبال تخلف از نظم اجتماعی است که قانون آن را مشخص می کند واین واکنش به صورت شدید مجازات ویا به شکل خفیف اقدامات تا مینی ظاهر می شود .پس چون ضمانت اجرای تخلفات مجازات در وهله ی اول و بر خی اقدامات تامین در مرحله ی دوم است به سادگی می توان گفت حقوق جزای عمومی به بررسی مجموعه قوانین قواعد و مقرراتی می پر دازد که نظم اجتماعی را تا مین میکند وتخلف از این نظم را به عنوان جرم می شناسد وبا مجازات تا مین و تربیتی بدان پاسخ می گو یند.
1- جرم:
به صورت کلی :دکتررضا نور بها ذر کتاب زمینه حقوق جزای خمومی در بخش مر بوط به جرم جرم را اینگونه تعریف کرده است :
کنشهای مثبت یا منفی مخالف نظم اجتماعی افراد در جامعه که به موجب قا نون برای ان مجاز است یا اقدامات تامینی تعین شده با شد . جرم نام دارد . بین جرم عمل یا ترک عملی قابل مجازات یااقدامات تامینی است که قانون آن را مشخص می کند
.
2- مجازات:
اعمالی که انسان انجام می دهد اگر مخالف اخلاق وجدان عدالت و قانون باشد پاداشهای آن با ارزش نکوهش تنبیه، تادیب و مجازات همراه واحد بود به کار بردن کلمات به شکل مترادف ومتعارف مورد قبول اشت اما وقتی عملی مخالف قانون باشد باید فقط کلمه ی مجازات را به کار برد .
در اینجا مجازات به معنای پاداش نکوهش کننده ، رنج آور و تر ساننده است که در مقابل افعال یا ترک افعالی ایجاد شده تا مرتکب یا مرتکبان آن اعمال را تنبیه کند .
3- مسئولیت جزایی :
وجود جرم به تنهایی نمی تواند موجب مجازات یا اقدامات تامینی گردد ، عامل یک عمل مجرمانه باید واجد مسئولیت جزایی شناخته شود تااجرای مجازات به او عادلانه باشد. کودکی که هنوز تکامل پیدانکرده بیمار روانی که عقل از کف نهاده وانسان مختاری که اختیارش را با اجباری شدید از دست داده است ، نمی تواند مورد سئوال قرار گیرد مجازات شوند،در آخر مسئولیت جزایی در حقیقت پلی ارطباطی بین جرم ومجازات را ایجاد ومجرم با عبور از این پل به عنوان (مسئول ) شناخته می شود وبه تنا سب عمل یا ترک عمل مجازات می گردد . البته در کتابهای دیگر حقوقی از انواع مسئولیتهای دیگر مانند مسئولیت اخلاقی ، مسئولیت قانونی، مسئولیت قراردادی و;.نیز نام برده شده است .
مجرم در برخورد با علل رافع مسئولیت:
ارتکاب جرم در شرایط عادی موجب مسئولیت جزایی است مگر اینکه جرم ،گاه به دلایلی بیشتر ذهنی تا عینی نتواند بار مسئو لیت را تحمل کند . در این صورت میگویند نمی توان جرم را به مجرم نسبت داد ولذا مسئولیت او زایل میگردد شخصی که حین ارتکاب جرم فاقد قوه ی تمیز است نمی تواند مسئول جرم انجام یافته باشد ، هم چنین کودکی که فعل مجرمانه ای مرتکب می شود به دلیل اینکه در محدوده ی سن مسئولیت پذیری قرار ندارد نمیتوان او را برای جرم انجام یا فته کیفر داد بعبارت دیگر نمیتوان تحمل بار مسئولیت و به تبع آن مجازات در این شرایط وجود ندارد.
در کلیه مواردی که مسئولیت جزایی یا عللی که زائل کننده آن هستند زیر سئول قرار میگیرد . مجرم قابل مجازات نخواهد بود تنها باید به این نکته توجه داشت که علل رافع مسئولیت گاه به طور کامل مسئولیت جزایی را از بین می برد وگاه فاقد آن چنان نیرویی هستند که زایل کننده ی تام مسئولیت جزایی باشند . ذیلا دو قسمت علل رافع مسئولیت مورد بررسی قرار می گیرند :
1- علل تام مسئولیت جزایی :1- کودکی(صغر) 2- جنون 3- اجبار
2- علل نسبی رافع مسئولیت جزایی:1- مستی 2- خواب وبی هوشی 3- اشتباه 4- مسئولیت مدنی در زمینه علل نسبی
که البته دکتر شامپیاتی در مولفه ی خود احیا را از چند جهت به احیا مادی و معنوی و هم چنین ااجبار مادی داخلی و خارجی و اجبار معنوی داخلی و خارجی تقسیم کرده که آ ن ها را در ادامه ی بحث به تفصیل بیان میکنیم :
اجبار و اکراه :
اجبار واکراه در معنای لغوی :
اجبار : اجبار در لغتنامه دهخدا اینگونه معنا شده است: به ستم کسی را بر کاری واداشتن ، جبر ، به مذهب جبر مسنوب کردن که البته معنای اول آن مورد نظر و مفید بحث ماست .
اکراه: در مورد اکراه مفاهیمی چون ، نا خوش داشتن ، نا پسند داشتن کسی را به زور وا داشتن به ستم کسی را بر کاری واداشتن ، و;. معنی شده است ، روشن است که هر دو واژه علیرغم تفاوت ظاهری هر دو تقریبا یک معنا و مفهوم را به شنونده منتقل میکنند
اجبار و اکراه در معنای حقوقی:
اجبار را در معنای حقوقی به همان اکراه معنا کرده اند .
ولی اکراه: علمی است تهدید آمیز از طرف کسی (خواه او طرف عقدی باشد یا نباشد)نسبت به دیگری به منظور تحقق بخشیدن علمی حقوقی یعنی فعل یا ترک فعل مورد نظر اکراه کننده.
شرایط صحت اکراه به شرح زیر است:
اکراه عبارت است از :
الف: علم آمیخته به تهدید از طرف شخص حقیقی یا حقوقی در تحقق بخشیدن یک علم حقوقی اعم ازعقد یا ایقاع یا غیره (مانند اقرار و شهادت) خواه علم مذکوربسیط باشد یا مرکب از چند عمل باشد .
ب: وعید به آن عمل موثر بر شخص با شعور باشد، با شعور یعنی عاقل و رشید . تاثیر مذکور تاثیر نوعی است و از ماذه ی202قانون میگوید به طوری عادتا قابل تحمل نباشد .( نوعی در مقابل است .)
ج: تاثیر نوعی اکراه به شرح بالا به حسب اصناف مختلف تهدیه شونده ، از جهت سن و شخصیت واخلاق وجنس فرق میکند . ماده ی 202 قانون مدنی.
د: نتیجه ی اکراه باید به صورت وجود بیم خطر و ضرر در جان یا مال یا عرض خود یا خویشا وندان نزدیک باشد و نزدیکی خویشاوند به مفهوم عرفی ملا ک است و تردید در احراز از عرف مذکور مرجعش بتردید در تحقق اکراه است در این صورت اصل صحت عمل حقوقی است .
ح: لازم نیست اکراه کننده و شونده طرفین یک عقد باشند ( در موارد دیگر موضوع اکراه عقد است ) ماده 203 قانون مدنی
و:میزان تهدید باید به قدری باشد که در عقود وایقاعات قصد انشا را سلب نکند و در امثال ااقرار شهادت مقصد را سلب ننماید والا اجبار محقق می شودو زیرا عقد مکره غیر ناقد است . ماده203-1070 قا نون مد نی و عقدی که در ان قصد انشا
نبا شد با طل است .
ز. شخص تهد ید شده علم به عدم توا نا یی تهدیدکننده در اجرا تهدید نباید داشته باشد اگر این علم را داشته باشد تهدید محقق نمی شود ماده205 قانون مدنی.
ح.تهدید کننده با وجود شرایط بالا نباید از مقامات قانونی ( در مورد اختیار) باشد (ماده207 قانون مدنی)
اکراه واجبار از نظر دکترین حقوقی
در کتاب حقوق جزای عمومی دکتر شامبیاتی در بارهء اجبار اینگونه امده است اجبار به حالتی اطلاق می شودکه مجرم علیرغم برخورداری از عقل و هوش متعارفدر شرایطی قرار می گیرد که راهی برای او به جز اجرای جرم باقی نمی ماند .
اکراه:در لغت به معنی وادار کردن ودر اصطلاح فقهی عبارت از وادار کردن دیگری به انجام یا ترک عملی که از آن کراهت دارد حمل الغیر علی ما یکرهه )همچنین بنا به تعریفی دیگر اکراه عبارتست از عملیاتی که علیه یک نفر اعمال می شود تا رضای او که نمی خواهد طو عا بدهد جدا گرفته شود .
سابقه ی تا ریخی اجبار در قوانین جزایی ایران
ماده ی 41 قانون مجازات عمومی 23 دی 1304 کسی را که به واسطه ی اجبار و بر خلاف میل او مجبور به ارتکاب جرم کرده بودند واحتراز از آن هم توسط مجبور ، ممکن نبود ه غیر قابل مجازات میدانست مگر در مورد قتل ، که مجازات مرتکب را سه درجه تخفیف می داد.
طبق ماده ی 39 قانون مجازات عمومی اصلا حی 1352 : (هر گاه کسی بر اثر اجبار مادی یا معنوی که عادتا قابل تحمل نباشد مرتکب جرم محکوم می گردد.
با نگاهی گذرا و اجمالی به معانی اکراه ،واجبار چه از نظر حقوقی ،چه از نظر لغوی و;. در می یابیم که معانی از نظر معنا کاملا به هم نزدیک وشبیه هم هستند .ودر کل یک معنا را می رسانند .
وا داشتن شخصی به انجام فعل تا ترک فعلی که در حالت عادی وبه میل طبیعی خود راضی به انجام یا ترک آ ن نیست.
با این وجود این استاد ارجمند اعمال ارتکابی را چنانچه با آزار و صدمه ی بدنی همراه باشند به نام (اکراه مادی) برای اینکه اکراه موجب عدم نفوذ معامله شود صفات خاصی را احصا ئ می کند:بنا بر این یک نوع فشار نا مشروع مادی یا معنوی غیر عادی است که در آن اکراه شوند ه فاقد رضای باطنی است.
ازهمین جا تفاوت بین اکراه و احیار مشخص میشود چرا که رضا در شخص مکره وجود ندارد زیرا در فشار نا مشروع مادی و معنوی غیر عادی باعث شده که این رکن از او ساقط شود ولی شخص مکره با وصف رضای درونی((قصه عمل مجرمانه یا ترک فعلی )) که جرم است را دارد . در حالی که اجبار علاوه بر ساقط شدن حد رضا در شخص مجبور در قصد ارتکاب بزه و قصد ترک فعلی که جرم است نیز در شخص مرتکب وجود ندارد و تهدید و ارعاب و وسایل مادی و معنوی شخص مهیرا و متهدا و به زور او را تسلیم عمل جابرانه میکند . به همین جهت به نظر می رسد که متعارف قرار دادن ((اجبار ))و ((اکراه))در آثار برخی از مولفین مقبول نبوده و اجبار شدید تر از اکراه است .
و اما اضطرار عبارت از پیش آمدن وضعی است بین دو امر حادث ناگذیر به انتخاب یکی ارآن دو هست که جرم می با شد زیرا هر چند که با میل و اراده ی دست به چنین کاری میزند ولی به علت وجود تنگنا و فشار ی که از درون وبرون وارد می شود بر سر دو راهی واقع شده را انتخاب میکند به اینکه یا مقاومت وایثار کند ویا برای فرار از مهلکه و مخمصه خطری که او را تهدید می نماید ** فعل مجرمانه روی می آورد . بنا براین در (اضطرار ) از مرز رضای عادی و سالم رو میشود لیکن به مرز(اکراه )نمی رسد واکراه ما فوق اضطرار است . جالب اینکه در برخی از فرهنگهای حقوقی بین اضطرار و ضرورت تفاوت قائل شده و اضطرار را معادل اجبار compulstion obli gation و ضرورت را به معنی necessity گرفته اند.
حقوق جزای عمومی در اسلام
مقدمه- حقوق- که واژه ای است عربی- جمع حق است. حق در لغت به معانی متعددی است که چه بسا جامع بین آن معانی به اعتبار معنای مصدری آن, ثبوت , یعنی وجود حقیقی, و به اعتبار معنای وصفی آن, ثابت, یعنی موجود حقیقی, می باشد.
حق در اصطلاح حقوق اسلامی: توانائی خاصی است که برای کس یا کسانی نسبت به چیز یا کسی اعتبار شده و بمقتضای آن توانائی می تواند در آن چیز یا کس تصرفی نموده و یا بهره ای برگیرد. کسی که این تونائی برای او اعتبار شده صاحب حق ( یا ذوالحق یا من له الحق), و کسی که صاحب حق این توانائی را نسبت به او دارد من علیه الحق نامیده می شود.
مثلاً حق قصاص توانائی ولی دم است نسبت به قاتل , می تواند اعدام او را از دادگاه بخواهد. همینطور: حق قذف حق تعزیر, حق دیه و غیره.
حق پیوسته با تکلیف و وظیفه توام است, بدیهی است چنانچه کسی به گردن دیگری حقی دارد من علیه الحق موظف است به رعایت حق او کار یا کارهائی را انجام دهد, ملاحظه حق و الدین بر فرزند, حق فرزند و بر والدین, حق همسایه بر همسایه و سایر حقوق این حقیقت را بخوبی آشکار می سازد. بلکه نه تنها من علیه الحق است که در مقابل صاحب حق وظائفی دارد, خود صاحب حق هم بپاس توانائی که دارد وظائفی را که اجتماع و احیاناً قانون به عهده او گذاشته است باید انجام دهد, والدین باید در حضانت, تعلیم و تربیت, تهذیب اخلاق, تهیه و سائل معیشت و بطور کلی در تحویل یک فرد سالم و مفید به جامعه بکوشند, و حتی همه افراد جامعه وظیفه دارند حق صاحب حق را محترم بشمارند.
و چون بین حق و احکام ترخیصی جامع قریبی وجود دارد که احیاناً ممکن است موجب اشتباه و عدم تمیز این دو از یکدیگر گردد, چنانکه در مورد حقوق, صاحبان حق می توانند کاری را انجام دهند و می توانند انجام ندهند د رمورد این احکام نیز انسان می تواند کاری را انجام دهد یا انجام ندهد, لذا در مقام فرق بین این دو, مناسب است در آغاز بطور مختصر حکم و احکام ترخیصی شناخته شود انگاه به فرق بین این دو اشاره می گردد.
حکم چیست؟
هر یک از مقرراتی را که شارع مقدس برای موضوعات مختلف وضع کرده است حکم شرعی گویند و جمع ان احکام شرعیه است مانند: لزوم اقامه حدود و تعزیرات نسبت به مجرمان و وجوب اجراء قصاص درباره جانیان.
حکم تکلیفی و حکم وضعی
حکم شرعی چنانچه مستقیماً به فعل یا ترک مکلفان تعلق گرفته باشد حکم تکلیفی نامیده می شوند مانند: وجوب نعقه عیال واجب النفقه و وجوب اجراء حدود و قصاص و حرمت تعطیل آنها. و چنانچه مستقیماً به فعل یا ترک مکلفان تعلق نگرفته باشد بلکه به شیء یا شخص تعلق گرفته باشد حکم وضعی نامیده می شود مانند: مالکیت شیء یا زوجیت شخص.
اقسام حکم تکلیفی
حکم تکلیفی بر پنج قسم است که احکتم پنجگانه تکلیفی ( احکام خمسه تکلیفیه) نامیده می شود. این احکام عبارت است از:
وجوب- خواستن شارع مقدس کار یا ترک کاری را به نحوی که به هیچوجه به خودداری از آن کار یا انجام کاری که ترک آن خواسته شده است راضی نباشد وجوب نامیده می شود مانند: وجوب اجراء حدود
حرمت- تنفر شدید شارع مقدس از کار و یا ترک کاری به نحوی که به هیچوجه به انجام آن کار و یا ترک راضی نباشد حرمت نامیده می شود مانند: حرمت غصب و دزدی و خودداری از اداء شهادت.
استحجاب- خواستن شارع مقدس کار و یا ترک کاری را لیکن نه به اندازه وجوب بلکه به اندازه ای که از خود داری از ان نیز اراضی باشد استحجاب نامیده می شود مانند: خواستن دستگیری از بینوایان و توسعه بر عیال و غیر ذلک.
گراهت- ناپسند داشتن شارع کار و یا ترک کاری را لیکن نه به اندازه حرمت بلکه به اندازه ای که از انجام کار و یا ترک نیز راضی باشد کراهت نامیده می شود مانند: کراهت کارهای جلف و سبک و خوردن گوشت برخی از حیوانات مانند : اسب و الاغ.
اباحه- اذن شارع مقدس در فعل و ترک عملی را بطور متساوی بطوری که هیچیک را بر دیگری ترجیحی نباشد اباحه نامند مانند: خوردن, آشامیدن, رفت و آمد کردن و نشیت و برخواست نمودن در مواردی که شارع مقدس هیچیک از فعل و ترک این اعمال را بردیگری مزیت ننهاده است.
دو حکم اول را از این جهت که در مورد انها از ناحیه شارع الزام به فعل یا ترک است حکمهای الزامی گویند و سه حکم دیگر را از این جهت که شارع مقدس در مورد آنها در فعل و ترک عمل رخصت داده است احکام ترخیصیه گویند. و به همین مناسب این سه حکم را اباحه بمعنای اعم گویند چنانکه قسم اخیر را که مورد آن, فعل و ترک کاملاً متساوی است اباحه بمعنای اخص گویند.
موضوعاتی را که به آنها این احکام تعلق گرفته است به ترتیب: واجب, حرام, مستحب, مکروه و مباح گویند.
فرق میان حق و حکم
در احکام الزامیه گرچه از این جهت که اختیار وضع و رفع انها در دست شارع مقدس است می توان انها را حق الله نامید ولی از این جهت که مکلف در مورد آنها هیچگونه اختیاری ندارد: اگر حکم, وجوب است ملزم است متعلق آنرا انجام دهد و اگر حرمت است ملزم است آنرا انجام ندهد به هیچوجه بین آنها و حق اشتباهی رخ نخواهد داد.
اما در مورد احکام ترخیصیه ( استحجاب, کراهت و اباحه) ممکن است گفته شود: اگر در مورد این احکام مکلف می تواند عمل را انجام دهد و می تواند ترک کند پس چه فرق است بین این احکام و حقوق, چنانکه در مورد ماکول مباح مثلاً مکلف می تواند انرا بخورد و یا نخورد در مورد حقوق, مثلاً: حق قصاص, ولی دم می تواند اعدام قاتل را از دادگاه بخواهد و یا نخواهد پس چرا یکی را اباحه و دیگری را حق می نامیم؟ آیا نمی توان هر دو را اباحه و یا هر دو را حق بنامیم؟ فرق بین آن دو چیست؟
ممکن است در پاسخ گفته شود: درست است که حکم و حق دارای دو مفهوم متفاوتند ولی مصداق هر دو یکی است: اباحه مباحات را از این جهت که یکی از مقررات شرعیه است حکم و از این جهت که مکلف در مورد ان می تواند عملی را انجام دهد و می تواند ترک کند حق می نامیم همینطور حق القصاص را مثلا از این جهت که از مقررات شرعیه است حکم و از این جهت که ولی دم در مورد آن میتواند مطالبه قصاص کند و می تواند نکند حق می نامیم.
دکتر عبدالرزاق سنهوری در مقام فرق بین حق و رخصت از فقه غربی ( حقوق غریبیان) نقل می کند: حق مصلحتی است دارای ارزش مالی که قانون از آن حمایت می کند ولی رخصت: توانائی واقعی بکاربردن یکی از آزادیهای عمومی است ( و بعبارت دیگر رخصت اباحه قانونی است درباره یکی از آزادیهای عمومی) وی معتقد است: بین این دو, مرحله متوسطی است که از رخصت بالاتر و از حق پائین تر است مثلاً: حق تملک, رخصت است و حق ملک, حق است و بین این دو, مرحله متوسطی است که آن حق شخص است که تملک کند (ملک لان یملک) مثلاً: اگر کسی به خریدن خانه ای تمایل پیدا کرد پیش از آن که از ناحیه بایع, ایجاب بیع صادر شود دارای حق عمومی تملک است نسبت به خانه یا چیز دیگر و این رخصت است. پس از آن که بایع, ایجاب بیع کرد و او هم قبول کرد ملکیت خانه تحقق می یابد, و این حق است ولی اگر بایع, ایجاب کرد اما او هنوز قبول نکرده است این مرحله , مرحله متوسط است(1).
صرف نظر از صحت این فرق, شک نیست در این که در راه وصول به حقوق ناشی از عقود مراحلی وجود دارد که در سیر صعودی روبه کمال و در سیر نزولی روبه ضعف می رود ولی چرا حتی مرحله سوم را از این جهت که شارع انرا جعل کرده حکم ننامیم؟ و چرا مرحله اول را از این لحاظ که د رمورد آن , توانائی وصول به مرحله بالاتر حق ننامیم؟ جعل این اصطلاح چه تاثیر حقوقی دارد؟
گروهی از دانشمندان حقوق اسلامی در مقام فرق بین حق و حکم گفته اند: حق یک نوع توانائی است که زمام اختیار آن در دست صاحب حق است: می تواند انرا ساقط کند, و احیاناً آنرا به دیگری منتقل کند, و چه بسا پس از فوت صاحب حق, خود به خود به ورثه او منتقل می شود. برخلاف حکم که جز حاکم کسی نم یتواند در آن دخل و تصرفی بنماید و به هیچ وجه قابل نقل و انتقال نمی باشد. مثلاً: ولی دم حق قصاص دارد یعنی می تواند از دادگاه, اعدام قاتل را بخواهد و می تواند نخواهد, علاوه بر این توانائی , توانائی دیگری هم دارد, می تواند از این توانائی خود صرف نظر کند یعنی قاتل را عفو کند, در این صورت حق او ساقط شده و دیگر نمی تواند از دادگاه اعدام قاتل را بخواهد. همینطور نسبت به نقل و انتقال این حق و بعضی از حقوق دیگر. اما اباحه مباحات که حکم شرعی است بر اینگونه نیست, زیرا درست است که انسان می تواند عمل مباح را انجام دهد یا ندهد ولی بدون شک نم یتواند اباحه آنرا از بین ببرد, تنها شارع مقدس است که می تواند حکم را ساقط کند و یا در او دخل و تصرفی بنماید, بنابراین در مورد حق, دو توانائی وجود دارد: یکی توانائی مکلف بر عملی که متعلق حق است مثلاً: قصاص , چه ولی دم می تواند اعدام قاتل را بخواهد یا نخواهد. دوم توانائی او بر اسقاط توانائی اول و یا احیاناً نقل و انتقال آن به دیگری , می تواند حق قصاص را ساقط کند, و یا احیاناً به دیگری نقل کند, و چنانچه فوت کند به وارثش منتقل خواهد شد. اما در مورد حکم, مثلاً اباحه مباح تنها, مکلف می تواند عمل مباح چون خوردن و آشامیدنی شیء مباح را انجام دهد یا ترک کند اما اسقاط یا نقل و انتقال آن به هیچوجه تحت قدرت مکلف نمی باشد تنها شارع مقدس است که میتواند چنین کند(1).
در این نوع توانائی وجود دارد جای هیچگونه شبهه نیست ولی آیا هر دو, مجهول شارع نیست؟ پس چرا هر دو را حکم ننامیم؟ و آیا در مورد هر دو, مکلف نمی تواند عملی را انجام دهد یا ترک کند؟ پس چرا هر دو را حق ننامیم؟
بنابراین- چنانکه قبلاً هم اشاره شد- حق و حکم دو مفهوم متغایرند ولی مصداق هر دو یکی است: هر چیز که مصداق یکی از این دو مفهوم است به یقین مصداق دیگری نیز هست. بلکه می توان گفت: اساساً حق از مفهوم لغوی خود (شیء ثابت) به معنای دیگر منتقل نشده است, در این صورت بیم مفهوم حق و حکم , عموم و خصوص مطلق است, هر چیز که حکم بر آن صادق است از این جهت که دارای ثبوت اعتباری است می توان آنرا حق هم نامید, ولی هر چیز که حق بر آن صادق است نمی توان آنرا حکم نامید چرا که ممکن است ثبوت آن واقعی باشد نه اعتباری , لیکن در موارد اجتماع, هر دو مفهوم بدون هیچگونه اختلاف صادق است: هر یک از مقررات سرعیه را به اعتبار ثبوت اعتباری آن می توان حق نامید, و هر چیز که دارای ثبوت اعتباری شرعی است می توان آنرا به اعتبار این که از مقررات شرعیه است حکم نامید. و این که شابع است توانائی قابل اسقاط را حق و توانائی غیر قابل اسقاط را حکم گویند اصطلاح شرعی نیست, اصطلاحی است از ناحیه حقوقدانان اسلامی و هیچگونه ثمره عملی شرعی بر آن مترتب نمی باشد, مثلاً اگر شک شود در این که تونائی خاصی قابل اسقاط است یا خیر؟ گرچه دانشمندان حقوق اسلامی مساله را به این نحو طرح کرده اند که آیا این تونائی حق است یا حکم؟ و چنانچه دلیل معتبری بر سقوط آن به اسقاط دلالت کند آنرا حق گویند و الا حکم, لیکن این نام گذاری هیچگونه تاثیر حقوقی ندارد و می توان مساله را به این نحو طرح کرد که این توانائی که به اعتبار مجعول بودن ان می توان آنرا حکم نامید و به اعتبار اصل توانائی می توان آنرا حق نامید آیا قابل اسقاط است یا خیر؟ و چنانچه دللی معتبری بر سقوط آن به اسقاط دلالت کند آنرا قابل اسقاط بدانیم و در غیر این صورت بموجب اطلاق دلیل ثبوت آن و در صورت عدم وجود اطلاق بموجب استحساب بقاء بعدم قابلیت اسقاط آن, حکم کنیم. پس از بیان مقدمه گذشته گوئیم:
حقوق جزای اسلامی
مقررات کیفری اسلام را که شارع مقدس در این جهان برای گنهکاران یا جنایتکاران تعیین نموده است اعم از آن که مربوط باشد به گناهانی که دارای کیفر خاصی می باشند و یا به گناهان دیگر, و اعم از این که کیفر جنایت, بدنی باشد یا مالی, حقوق جزای اسلامی می نامیم. در گذشته این نوع مقررات را سیاسات می نامیدند.
این مقررات از لحاظ این که به کلی جزائم و مجازاتها مربوط باشد, یا به جرائم و مجازاتهای خاص , و یا به جنبه های اجرائی , به حقوق جزای عمومی, حقوق جزای اختصاص و آئین دادرسی کیفری تقسیم می شود که در این نوشته به قسم اول می پردازد.
حقوق جزای عمومی اسلامی
تعریف- با توجه حقوق جزای روز, مقصود از حقوق جزای عمومی اسلامی مقررات کلی کیفری اسلام است در باب شرائط جرم بطور کلی (گناه), اجزای مجازاتها, مسئولیت جزائی, انواع مجازاتها و موضوعات کلی دیگر.
موضوع- با توجه به تعریف بالا موضوعات مورد بحث در حقوق جزای عمومی عبارت است از: جرم (یا گناه) کیفر, مسئولیت و مانند اینها, امید است در این مقاله بتوانیم بطور مختصر درباره: جرم, مسئولیت و انواع مجازاتها به گفتگو بپردازیم.
هدف کیفر در اسلام- با مطالعه دقیق در منابع کیفری اسلام بخوبی بدست می آید که هدف اسلام از کیفر گناهکار و جنایتکار, زجر و تعذیب آنها و مجرد تشقی خاطر اولیاء دم و مانند این امور نیست, غرض, تادیبو تهذیب اخلاق مجرم, بوجود آوردن جامعه سالم و بطور کلی حفظ و حمایت مردم از شرو و رو مفاسد اجتماعی و سقوط در پرتگاههای زذائل اخلاقی است. بقول بعضی از بزرگان, هدف کبفر: حفظ دین, نفس, نسل, عقل و مال است که ضروریات خمس نامیده می شود.
انواع کیفرهای اسلامی- برای کیفرهای اسلامی در کتب فقهی چند نوع کیفر ذکر شده است. این کیفرها عبارت است از:
1- حدود. و آن کیفرهائی است که شارع مقدس در کتاب و سنت, در مقابل برخی از گناهان, کما بلکه احیاناً کیفاً تعیین نموده است. گناهانی که کیفر آن از طرف شارع مقدس تعیین شده است عبارت است از: زنا. سحق- قیاده. قذف. نوشیدن مسکر. دزدی. محاربه. ارتداد و چندگناه دیگر.
2- تعزیرات. و آن کیفرهائی است که کم و کیف آن از طرف شارع مقدس تعیین نشده است, و همین مقدار به حاکم شرع اجازه داده است که هر مقدار که صلاح می بیند مرتکب گناه را تادیب کند.
3- قصاص. انتقام بدنی از کسی که جنایتی را بصورت عمد و عدوان مرتکب شده است قصاص نامیده می شود. بدیهی است عملی که بعنوان قصاص انجام می گیرد باید با عملی که جانی نسبت به مجنی علیه مرتکب شده است تساوی کامل داشته باشد.
4- دیات. غرامتهای مالی را که شخص جانی در جنایتهای غیر عمدی باید بپردازد دیات (جمع دیه)گویند. همینطور در جنایتهای عمدی در صورتی که مجنی علیه یا اولیاء او بجای قصاص به دریافت غرامت مالی صلح کنند. مقدار این غرامتها در شریعت اسلام غالباً تعیین شده است ولی مجنی علیه یا اولیاء او می توانند ار لحاظ مقدار با جانی صلح کنند.
چناچه اشاره شد مسائل مطروحه در این اوراق عبارت است از مسائل مربوط به:
جرم, مجرم, مسئلیت مسئولیت و انواع مجازتها.
جرم یا گناه
دانشمندان حقوق جزاء عرفی جرم را به فعل یا ترکی اطلاق می کنند که از شخص مسئول سرزده و قانونگذار برای آن, مجازاتی در نظر گرفته است. از سخنان حقوقدانان درباب جرم و مسئولیت بدست میآید که اولاً – مقصود از جرم تنها فعل یا ترکی است گه به جان, مال, ناموس و حیثیت دیگران لطمه ای وارد آورد. ثانیاً – شامل همه جرائم حتی مثل جنایات عمدی و خطائی نیز می گردد. بنابراین جرم به این معنی با معصیت (گناه) که موضوع حدود و تعزیرات است اختلاف دارد و به اصطلاح اهل منطق بین آنها عموم و خصوص من وجه است: گناه که موضوع حدود و تعزیرات اسلامی است شامل هرگناهی می شود و لو آن که تنها جنبه شخصی داشته باشد یعنی مفسده آن عائده خصوص مرتکب گردد مانند: زده, شرب خمر, کذب , ترک و اجبات و غیره در حالی که موضوع حقوق جزاء عرفی شامل اینگونه گناهان نمی باشد, نهایت, مجازات دنیوی اینگوه گناهان غالباص تعزیر است نه حد. از آن طرف جرم که موضوع حقوق جزاء عرفی است شامل جنایات عمدی و خطائی نیز می گردد در حالی که گناه که موضوع حدود و تعزیرات شرعی است شامل اینگونه گناهان نمی باشد. اینگونه گناهان موضوع قصاص و دیات است که دو قسمت دیگر از 4 قسمت موضوع حقوق جزای اسلامی می باشد. آری اگر به موضوع کلی حقوق جزای اسلامی که اعم به اصطلاح اهل منطق عموم و خصوص مطلق است: موضوع حقوق جزای شرعی اعم از موضوع حقوق جزای عرفی است زیرا علاوه بر این که شامل گناهانی که دارای مفاسد اجتماعی هستند و نیز جنایات عمدی و خطائی می باشد شامل گناهانی که دارای مفاسد شخصی هستند نیز می باشد برخلاف موضوع حقوق جزای عرفی که شامل این نوع اخیر از گناهان نمی باشد.
عناصر جرم یا گناه
حقوقدانان برای جرم بطور کلی سه عنصر عمومی ذکر کرده اند: عنصر قانونی, عنصر مادی و عنصر روانی. این عناصر برای کلیه جرائم ضرورت دارد, و اگر عناصر دیگری هم برای برخی از جرائم خاص ضرورت داشته باشد جای بحث در انی عناصر خصوصی حقوق جزای اختصاصی است نه حقوق جزای عمومی؛ اکنون به بحث در این عناصر عمومی و مقایسه حقو جزای عرفی و شرعی درباره آنها می پردازد:
اول- عنصر قانونی. یعنی جرم باید از طرف قانون گذار بعنوان جرم معرفی و برای آن مجازات خاصی در نظر گرفته شده باشد. عمل هر چقدر زننده, غیر اخلاقی, مضرو خطرناک باشد مادام که قانون آنرا بعنوان جرم معرفی نکرده باشد و برای آن مجازاتی در نظر نگرفته باشد جرم محسوب نخواهد شد ومرتکب آنرا نمی توان مجازات نمود.
در حقوق اسلام هم به یقین این عنصر یکی از عناصر گناه بلکه از عناصر تکلیف است که مخالفت با آن گناه محسوب می گردد. در این باره دلیلهائی وجود دارد که به برخی از انها اشاره می گردد:
1- خداوند در قرآن می فرماید: لا یکلف الله نفسا الا ما ائها (1) خداوند هیچکس را تکلیف نمی کند مگر به آنچه داده است. لیکن استدلال به این آیه صحیح نیست زیرا ظاهر آیه عدم تکلیف به غیر مقدور است نه عدم تکلیف بدون بیان.
2- و نیز می فرماید: ما کنا معذبین حتی نبعث رسولاً (2) ما هیچکس را کیفر نمی کنیم تا این که پیامبری بفرستیم.
3- بلکه بموجب قاعده: قبح عقاب بلابیان, عقل هم بر عدم صحت کیفر بر مخالفت تکلیف بدون بیان تکلیف دلالت دارد.

دانلود پروژه مقاله زمان سنجی در word
جمعه 95/2/31 2:44 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله زمان سنجی در word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله زمان سنجی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله زمان سنجی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله زمان سنجی در word :
زمان سنجی
زمان سنجی عبارتست از کاربرد تکنیک های مختلف به منظور تعیین زمان لازم برای یک اپراتور واجد شرایط که کار مشخصی را در سطح کارایی معینی انجام می دهد.
اهداف زمان سنجی:
1-تعیین هزینه نیروی انسانی درگیر در ساخت محصول و یا ارائه خدمت 2-تعیین نعداد کارگران تولیدی و غیر تولیدی مورد نیاز 3-تعیین تعداد ماشین های تولیدی مورد نیاز 4- تعیین حجم و مقادیر تحویلی مواد به ایستگاههای کاری 5-تعیین و برنامه ریزی زمانی کل کارخانه ;
تکنیک های مختلف زمانسنجی
1-روش های مشاهده مستقیم 2-روش های ترکیبی 3-روش های تخمینی 4-سیستم زمان سنجی ربات ها
زمانسنجی یکی از اولین و اصولی ترین کارها در طراحی و راه اندازی کارخانه و به طور کلی پایه اساسی دیگر کارهاست.
اگه مایل باشین این مبحث رو تا اونجایی که بتونیم جلو ببریم.
تعریف زمانسنجی:
کاربرد تکنیکهائی است به منظور تعیین زمان استاندارد انجام کار برای یک کارگر واجد شرایط (نرمال) که کار مشخصی را در سطح کارائی مشخصی به انجام میرساند.
مسئولیتهای فرد زمانسنج:
1- بررسی کامل روش فعلی جهت حصول اطمینان از صحیح بودن آن.
2- بررسی کامل ماشین آلات و توانایی اپراتور قبل از ارزیابی عملیات.
3- همکاری کامل با اپراتور و مسئولین مافوق او (به منظور گرفتن بیشترین کمک از آنان).
4- ثبت دقیق زمانهای عناصر کار.
5- ارزیابی کارایی اپراتور به طریق عادلانه.
6- در طول جریان زمانسنجی باید به طریقی رفتار نماید که اعتماد کامل اپراتور را بخود جلب کند. صبر و قضاوت
صحیح، دو امر مهم در این زمینه هستند.
7- قابلیت و توانایی ذهنی خوب جهت تصمیم گیریهای مناسب و سریع.
8- نحوه صحیح استفاده از ماشین آلات، ابزار دستی، جیگها و فیکسچرها و آلات اندازه گیری را بداند و از طرف دیگر
باید دارای اطلاعات کافی در مورد نحوه برشها، سرعتها، عمق برشها، کیفیت محصول و عمر نهایی ابزار باشد
اهداف زمانسنجی:
1 – تعیین هزینه نیروی انسانی درگیر در ساخت محصول
2 – تعیین تعداد کارگران تولیدی و غیر تولیدی مورد نیاز
3 – تعیین تعداد ماشینهای تولیدی مورد نیاز
4 – تعیین حجم و مقدار تحویلی مواد به ایستگاههای کاری
5 – تعیین و برنامه ریزی زمانی کل تولیدات کارخانه
6 – بررسی امکان ساخت یک محصول با توجه به امکانات موجود
7 – تعیین اهداف تولیدی
8 – تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده
9 – بررسی کارایی بخشها و یا نیروی انسانی کارخانه
10- دانستن هزینه واقعی تولید
11- پرداختهای مالی و حقوقی به افراد و تعیین سیستمهای تشویقی و پرداخت حقوق بر اساس بهره وری
12- مقایسه آلترناتیوهای مختلف انجام کار از نظر زمانی و انتخاب بهترین آنها
13- بالانس کردن خطوط مونتاژ، ساخت و فعالیتهای اعضای یک گروه
14- استفاده از زمان در نمودارهای آنالیز روشها، روابط انسان و ماشین و سایر نمودارهای مهندسی
15- طراحی خط تولید و ایستگاههای کاری قبل از نصب فیزیکی آنها
16- طراحی ابزار و وسایل و تجهیزات
17- استفاده از کارشناسان در برنامه ریزی تعمیرات و نگهداری، کنترل پروژه،برنامه ریزی و مدیریت ظرفیت و
دیگر سیستم های مهندسی صنایع.
18- کاربرد در بسیاری از فعالیتهای اداری پروژه های عمرانی و خدماتی، بیمارستانها و غیره
مراحل اساسی فرآیند زمانسنجی:
1-انتخاب کار مورد مطالعه
2-ثبت کلیه اطلاعات مربوط به شرایطی که درآن شرایط، کار انجام می پذیرد .
3-بررسی روش ثبت شده جهت حصول اطمینان از آنکه از کاراترین روشها و حرکات استفاده شده و کلیه
عناصر خارجی و غیر مفید از عناصر مفید تفکیک شده اند.
4-اندازه گیری زمانی کار موجود در هریک از عناصر، با استفاده از مناسب ترین روش اندازه گیری کار
5-تعیین زمان استاندارد برای عناصر کاری که شامل زمان الونس نیز می باشد
6-ثبت روش عمل و کلیه فعالیتهایی که زمانسنجی برای آنها صورت پذیرفته و زمان استاندارد مربوط به هریک
معرفی:
مطالعه ی کار یک راه دسترسی شایع برای توسعه ی اجرای اپراتور و اثر بخشی است. جایی که اثر بخشی کارها به عنوان نسبتی از انرژی هزینه شده برای کار اجرا شده معین شده است. نوع مطالعه و ارزیابی کار که مورد استفاده است به یک میزان زیادی بستگی به طبیعت اپراتور ، محیط و عکس العمل و برخورد با کار دارد. ( بارتر 1937 و گیلبرت1911).در بسیاری از کارهای دستی و ماهرانه ، کارگران مورد درخواست واقع می شوند تا حرکات دست و اعضای بدن به سمت دسته ای انجام شود یا به سمت هدف یا یک شئ . دقت خروجی یک حرکت و اهمیت اثر بخشی مسیر حرکت آن عضو از بدن اساس ارزیابی های ارتباط دقت و سرعت حرکت در هر دو زمینه ی صنعتی و آزمایشگاهی (نظریه) (نقل از بایلی و پرس گریو و وود ورس) بوده است. در فاکتورهای انسانی قانون فیتس Fitts در سال 1954 مورد قبول واقع شده به عنوان یک توصیف قانون ؛ قبول از رابطه ی دقت و سرعت حرکت به جای این حقیقت که شامل قواعد خشک غیر قابل تغییر و محدوده ای ذاتی است. ( نقل از اشمیت و غیره در 1976). در معادله Fitts زمان حرکت بوسیله ی سختی حرکت معین می شود که با نسبتی از حرکت ضمیمه می شود و فراخی آن تا وسعت هدف گسترده است. تعدیل و تبدیل ها در قانون Fitts پیشنهاد شده است که به طور بحث انگیز به عنوان یک درصد بزرگتر از انحراف از معیار در اجرا شمرده می شود.( نقل از نوریس و شاک 1969). محاسبات
موجود از توابع سرعت- دقت دو نمود اساسا عمومی دارند ( نقل از هاوارس 1971). اول آنها به طور انحصار روی خطاهای فواصل زمانی (بیکاری) در یک ارزش زمانی به عنوان یک معیار کاری تمرکز می کنند. دوم ، یک مشاهده عمومی از دقت وجود دارد که نسبت معکوس با بعضی حالات در سرعت حرکت دارند. این ارتباط یا نسبت اخیر برای اپراتورها در میان تقریبا همه ی امور ماشینی اساس و پایه ها را برای تقابل دقت-سرعت که گزارش شده است را تشکیل می دهد. یک معیار شایع و رایج نیز می تواند بوسیله ی اجبار و فشار کاری تحمیل شود . در کارهایی با چنین محدودیتهایی خطای زمانی زیاد می شود
هنگامی که زمان حرکت معیار دار در یک حالت ثابت با تخمینهای توابع برای درک و تفهیم عمومی در جریان کار افزایش می یابد.( نقل از نیوول ، کارلتون 1979). علاوه بر اینها ، در فعالیتهای حرکتی مجزا افزایش دامنه و انباشتگی به همراه یک حرکت داده شده زمانی یک سرعت در حالت، یشرفتی تولید می کند که از کاهش در خطای زمان گیری حرکتی در میان دسته ی سرعت گرفته ی تولید شده جلوگیری به عمل آید.( نقل از نیوول ، کارلتون 1982). این یافته ی اخیر برای مقایسه با تخمینهای سنتی از توابع دقت – سرعت بیکاری ( یا با فاصله زمانی) هر چند که این تناقض و نتیجه ی مخالف با معیار ارز یابی کار و
زمان در افزایش سرعت حرکت در برابر خطای زمان گیری و یا فواصل زمانی باشد به طور واضح نمایان می گردد( نقل از نیوول 1980). ارزیابی های معرفی شده بوسیله ی نیوول در 1980 در مورد توابع دقت – سرعت در بخشهای معیار زمان سنجی به طور متناقض گونه ای ظاهر شد ولی یک محاسبه جدیدتر از تابع دقت – سرعت برای معیار در جریان و در فواصل زمانی ( کار وزمان ) فراهم نموده یک تلفیقی که به شمار می رود برای چنین عناصر متناقض نما از یک ارتباط ( نقل از هن کوک و نیوول د
ر دست چاپ) ما هیچ یک از فواصل زمانی ( فضا) و زمان را در دسترس نداریم تا اینجا این محاسبات را تکرار کنیم. هر چند نسبتا هدف ما معرفی مختصر نمودهای ضروری و سرعتی ( در واحد زمان ) از توابع دقت – سرعت حرکت کار و زمان است و یک نتیجه ی کاربردی مهم را معرفی می کنیم که ناشی از این نزدیکی است. یعنی به طور مثال علاوه بر پایه های سنتی و قدیمی در تقابل سرعت حرکت در وقت، تقابل دقت – سرعت محتاج توجه دوباره و باز بینی در بخش های ارزیابی فواصل زمانی برای دقت عمومی رایج است . ” دقت حرکت در زمان به عنوان بعد چهارم” جلوگیری از تمایز میان کارو زمان در فاکتورهای انسانی و همچنین در اکثر دامنه های روان شناسی در بخشهای جداگانه به خاطر تبعیت از مفاهیم نیوتنی رواج دارد. یک مثال : اگر مرز فضایی ( فواصل زمانی ) در مورد معیار کاری به طور مرتبطی بزرگتر از مرز کاری ( در جریان) باشد ، اپراتور قادر خواهد بود که در یک مقطع بیشتر از میانگین زنجیره ، سرعت حرکت کند( سرعت پیوسته) و بالعکس. طراحان صنعتی و تولید کنندگان کارخانجات تلاش کرده اند تا از مزایای این تقابل خطای حرکت در کار و زمان ( فواصل زمانی ) استفاده کنند. مثلا با افزایش اندازه ی تلرانس و ویژگیهای فواصل زمانی (فضا) در راکت تنیس روی میز بازیکنان می توانند سرعت سر راکتها را افزایش دهندو تفاوت های اصلی خطای فضایی (فواصل زمانی) را حفظ کنند. همان منطق می تواند به طور معکوس استفاده شود . البته ، برای دست یابی به یک مرز عادی در جریان کار برای یک معیار (فضایی) در فواصل زمانی داده شده. در
حالی که تقابل زمان و کار (فواصل زمانی ) در کارها واضح است جایی که خطای حرکتی اندازه گیری می شود در همان زمینه ی حرکت ، ارتباط بین این اندازه ها به واضحی وقتی که خطاها تحت ترتیب و اصول دیگری معین و مشخص شده اند نیستند. مثلا ، تعدادی راه وجود دارد ک یک حرکت یا کار ممکن است متوقف شده و به تاخیر افتد ( نقل از بایلی و پرسگریو 1985) و تنوعی از دیمانسیون و ابعاد در آن که حرکت ممکن است در آن حدود اندازه گیری شود . روش خاص Fitts برای بهره وری از کار از این بخش بوده که بر اساس مرتبط ساختن زمینه های متفاوت از حرکت ، اندازه گیری های کار و زمان (فواصل
زمانی) معین شده اند حتی در این کار یک رابطه بین اندازه های کارو زمان ( فواصل زمانی ) ممکن است تشخیص داده شود. طراحان صنعتی در فهم اینکه چگونه معیار اندازه گیری با توجه به زمینه های حرکت در کار روی ارزیابی ارتباط دقت- سرعت حرکت ها اثر می گذارند احتیاج به حالت واضحی دارند. بنابراین ، اجبار و فشار کاری ، در ارتباط با آنها که توسط محدودیتهای ذاتی و ثابت اپراتور و محیط فراهم شده با در دستور کار قرار دادن یک هدف بهینه و مطلوب یا سر مرز روی استمرار سرعت حرکت برای یک اپراتور برای کار در کارهایی که مسیر حرکت اعضای بدن مشخص است. این اجبار و فشا
ر می تواند متغیر شده و تبدیل گردد تا تقابل خطای حرکت در کار و زمان بهینه شود. این موضوع برای همه کارها مورد تفهیم واقع شده ( بدون نیاز به دلیل ) حتی آن دسته که ظاهرا تنها با معیارهای فواصل زمانی یا بیکاری قابل مشاهده اند. ارزیابی های سنتی و قدیمی با در آمد و هزینه در معیار کاری از ارتباط دقت و سرعت در یک خطای فاصله زمانی (بیکاری ) متمرکز شده اند. این جهت یابی به فهم محدودی منجر می شود به نمایی از کار وزمان در دقت حرکت و فهم این موضوع که خطای حرکتی در کار و در بیکاری (فواصل زمانی ) فقط بوسیله دید مجازی در روشی که ما وقایع جهان را مشاهده کنیم مستقل به
نظر می رسند. خلاصه: در عملکرد بسیاری از سیستمهای انسان و ماشین رخدادهای واقعی بوسیله ی واکنشهای اپراتور در ماشین مجزای شخصی قابل دست یابی است . این واکنش ها در طبقه بندی سیستمها از انتخاب متن از روی یک فهرست طولانی تا استراحت یا سرعت گرفتن در جایگزینی و شکل دهی در وسایل حمل و نقل عظیم الجثه برای تمایز میان طراحی های متفاوت کاربرد داشته ( نقل از گلایزر و هالکوب 1980 ) این ارزیابی برای تصورات و تفکرات سنتی در تقابل دقت- سرعت در کنترل حرکت مورد لزوم واقع بوده اند چنانکه در ارتباط نظریه ی Fitts نمونه آوردیم. در کار اخیر تلاش کرده ایم که به طور خلاصه مصنوعی یا ساختگی بودن جدا سازی وابستگی های کار وزمان (فواصل زمانی ) در فعالیتهای حرکتی را نشان دهیم. تصویر برآیند کار زمان شرح می دهد خطای فواصل زمانی را که فقط می تواند مبادله شود برای خطای کاری در یک عمل بدون ابعاد و دیمانسیون و اینکه پیشنهاد ما حتی وقتی که ابعاد چند گانه ی حرکت مورد توجه قرار می گیرند صادق است . به عنوان یک نتیجه و در پرتو عمل های شخصی و اجبار کاری اپراتور ، نزدیکی کار و زمان شامل ارزش باور نکردنی برای آنهایی است که به دنبال بهینه سازی اثر بخشی اجرایی در سیستم های انسان و ماشین هستندکه مستلزم اجرای مکانیکی توسط اپراتورهای انسانی است

دانلود پروژه مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در word
جمعه 95/2/31 2:44 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در word :
شغل پزشکی و مهندسی پزشکی
شرح وظایف و مسئولیت های اصلی شغل:
شرح وظایف و مسئولیت های اصلی شغل با خصوصیات زیر است:
1) در راه آشنایی بیشتر با مکتب و تزکیه و تعالی روح کوشا باشد. کمک به تامین بهداشت و درمان دردهای مردم را وسیلهای برای رضای خدا و تقرب به او بداند.
2) با فرهنگ اسلامی و نظام جمهوری اسلامی آشنا باشد و خود را ملزم به رعایت قوانین و مقررات حاکم به جامعه اسلامی بداند.
3) از شناخت مسائل عمده بهداشت و درمان و نظام ارائه خدمات بهداشتی و درمانی کشور به قدر کافی برخوردار و از مسئولیتها و وظایف خود در این نظام آگاه باشد.
4) قابلیت علمی و عملی کافی در تشخیص بیماریها و ارجاع بیماران به سطوح بالاتر بهداشتی و درمانی کشور و شرکت در برنامههای پیشگیری و بهداشت عمومی را دار باشد.
5) قادر به استفاده از آخرین منابع علمی و بهرهگیری از اطلاعات جدید کار خود باشد.
مدارک تحصیلی لازم برای احراز شغل
علوم پایه: طول این دوره 2 سال است که در پایان این دوره دانشجو در آزمونی شامل کلیه دروس این دوره شرکت میکند و در صورت موفقیت به دوره بعدی راه مییابد. هر دانشجو حداکثر دوبار میتواند در این آزمون شرکت کند.
مهارتها و دوره های آموزشی برای احراز شغل
فیزیوپاتولوژی : طول این دوره 6 ماه است و طی آن دانشجو ضمن آگاهی از مبانی فیزیولوژیک ، با مکانیزم بیماریها و عوامل موثر در آنها به طریق تحلیل گرانه آشنا میشود و نشانههای بیماریها و تشخیص و درمان آنها را یاد میگیرد.
کارآموزی بالینی : طول این دوره 20 ماه است و هدف شناخت آثار و علائم بیماریها از دیدگاه بالینی و آزمایشگاهی به دست آوردن تواناییهای لازم در به کاربردن اندیشه ، استدلال و نتیجهگیری سریع، به منظور برخورد منطقی و صحیح با بیمار و طراحی عملیات پیشگیری درمانی است.
کارورزی بالینی: طول دوره 18 ماه است و هدف پرورش مهارتها، تقویت قدرت تصمیمگیری ، افزایش اتکاء به نفس و تکمیل پرورش اندیشه از طریق رویارویی مستقیم کارورز با مسائل بهداشتی ، درمانی و تقبل مسوولیت مستقیم امور بهداشتی، درمانی به عهده همه است.
کارورزی: دانشجویان قبل از شروع مرحله کارورزی ، در کنکور کارورزی که شامل کلیاتی از دروس پایه و اصلی و عمومی فیزیولوژی علوم بالینی است و به طور سراسری برگزار میشود شرکت میکنند چون گذراندن موفقیتآمیز این آزمون برای راهیابی به دوره کارورزی ضروری است. فارغالتحصیلان ملزم به خدمت در مناطق محروم کشور هستند.
تواناییهای فارغالتحصیلان
فارغالتحصیلان این رشته میتوانند بعد از پایان تحصیلات، مسوولیتهای متفاوتی را عهدهدار شوند، از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
تشخیص – درمان و پیگیری بیماران در مطبهای شخصی، درمانگاهها و بیمارستانها.
مدیریت و سرپرستی مراکز ارائه خدمات بهداشتی و درمانی.
مشارکت در امر تحصیلی و پژوهشی در ارتباط با بیماریهای مختلف.
دوره پزشکی شامل 4 مرحله میباشد : علوم پایه ، فیزیوپاتولوژی (نشانهشناسی) ،
کارآموزی و کارورزی
مرحله علوم پایه درواقع عامل ارتباطیای بین درسهای دبیرستان و پایه با درسهای تخصصی پزشکی است، بدین ترتیب که شامل آن قسمت از درسهای پایه است که به بدن انسان مربوط میشود؛ برای مثال، بیوشیمی قسمتی از علم شیمی است که در مورد شیمی بدن موجود زنده (در اینجا انسان) صحبت میکند و همینطور سایر درسهای این مرحله که در بخش درسها شرح داده میشوند.
مرحله شناخت نشانه و علایم بیماری و چگونگی پیدایش علایم بیماری، در ارتباط با عامل بیماریزا و چگونگی پیدا کردن آن در معاینهها و آموزش نظری دستگاههای تشخیص ، بدون توجه به درمان است. در این دوره ، دانشجو مفهوم بیماری و علایم آن و نحوه تشخیص آن را به صورت نظری مطالعه نموده، چگونگی آن را با توجه به درسهای علوم پایه فرا میگیرد.
مرحله بعدی شامل دوره کارآموزی (استاژری) است که دانشجو در این مرحله ، به بیمارستان و بالین بیماران میرود و در کنار درسهای نظری، روشهای تشخیص و درمانی را در بالین بیمار میآموزد. در این قسمت، استادان در مورد هر بیمار، توضیحات لازم را به دانشجویان ارائه میدهند و دانشجو نیز زیرنظر استاد، فرآیندهای معاینه بالینی و فنون تشخیص را به کار میبرد و شیوه درمان و تجویز دارو را نیز در هر مورد میآموزد. در این مرحله درسهای نظری نیز ارائه میشود که مکمل کار بالینی در بخش خواهد بود.
مرحله بعد دوره کارورزی (انترنی) است ، دانشجو پس از فراگیری راههای تشخیص و درمان به صورت مستقل و با نظارت کلی روزانه استادان ، اقدام به بیماریابی، تشخیص و درمان نموده، مواد آموخته شده در مرحله کارآموزی (استاژری) را در عمل به کار میبرد و تجربه میاندوزد.
در کل دوره پزشکی عمومی دو امتحان اصلی (حیاتی) وجود دارد که شامل امتحان جامع علوم پایه و دیگری امتحان جامع پرانترنی میباشد. قبولی در این دو امتحان، لازمه ورود به مرحله بعدی است.
آینده شغلی ، بازار کار ، درآمد:
عمدهترین موقعیتهای شغلی که بیشتر پزشکان میتوانند جذب آنها شوند، عبارتنداز:
مطبهای شخصی که بر حسب تمایل پزشک و نیاز منطقه در شهرها و روستاها دایر میگردد و پزشکان ویزیت مراجعان را در مطبها انجام میدهند.
بیمارستانها و درمانگاههای خصوصی و دولتی که در آنها پزشکان به تشخیص و درمان بیماریهای مراجعان خود میپردازند.
مراکز بهداشتی درمانی شهری یا روستایی که اغلب مدیریت و سرپرستی این مراکز به عهده پزشکان عمومی میباشد و همچنین این مراکز از پزشکان عمومی برای تشخیص، درمان و پیگیری بیماریها نیز استفاده مینمایند.
تواناییهای مورد نیاز و قابل توصیه :
سلامت تن و روان برابر ضوابط مربوط به تشخیص کمیسیون پزشکی متعهد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای داوطلبان رشته پزشکی امری ضروری است.
علاوه بر آن داوطلبان ورود به رشته پزشکی باید از دانش و علاقه بالایی در زمینه درسهای زیستشناسی و علوم پایه نیز برخوردار بوده، دقت کافی و حوصله زیاد در زمینه فراگیری جزئیایت مربوط به بیماریهای مختلف را داشته باشند.
وضعیت ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر :
ادامه تحصیل دانشجویان رشته پزشکی بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی در دو مرحله امکانپذیر است:
الف ) ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی بالینی که داوطلب بعد از قبولی در امتحان پذیرش دستیاری سراسری کشور میتواند در رشتههای تخصصی که در حال حاضر در داخل کشور ارائه میشوند ادامه تحصیل دهد.
رشتههای تخصصی بالینی در حال حاضر شامل 23 رشته میباشد که عبارتند از : جراحی عمومی ، جراحی مغز و اعصاب، جراحی استخوان و مفاصل (ارتوپدی) ، جراحی کلیه و مجاری ادراری تناسلی (ارولوژی) ، بیماریهای اعصاب، بیماریهای داخلی ، بیماریهای عفونی و گرمسیری ، بیماریهای قلب و عروق ، بیماریهای کودکان، بیهوش ، پزشکی اجتماعی، پزشکی هستهای ، آسیبشناسی (پاتولوژی) ، پوست ، پزشکی فیزیکی و توانبخشی، چشمپزشکی ، پرتودرمانی (رادیوتراپی) ، پرتوشناسی تشخیصی (رادیولوژی) ، زنان و زایمان ، روانپزشکی، گوش و حلق و بینی ، پزشکی قانونی و طب کار میباشد.
ب) ادامه تحصیل در رشتههای علوم پایه ، فارغالتحصیلان رشته پزشکی میتوانند در تخصصهای علوم پایه پزشکی نظیر فیزیولوژی ، ایمونولوژی، ژنتیک، ویروسشناسی پزشکی، میکروبشناسی پزشکی ، انگلشناسی پزشکی، بیوشیمی ، آمار حیاتی و تغذیه نیز شرکت نمایند.
دوره علوم پایه
مرحله علوم پایه، اولین مرحله آموزش پزشکی بوده، مدت این مرحله دو سال است. در این مرحله ، دانشجویان بخش اول درسهای عمومی و درسهای پایه و اصلی را میگذرانند. هدف از این مرحله، آموزش ساختمان بدن انسان و اعمال فیزیولوژیک و نقش آن در سلامت انسان و همچنین شناخت عوامل بیولوژیک بیماریزا و شیوههای دفاعی بدن در برابر آنها و اصول آسیبهای بدن انسان و آشنا ساختن دانشجو با اصول مسائل بهداشتی است. دانشجویان باید در هر نیمسال تحصیلی 20 واحد درسی ارائه شده از طرف دانشکده را به طور اجباری بگذرانند. حداکثر زمان مجاز برای گذراندن این مرحله 3 سال است .
در ذیل به شرح برخی از این درسها میپردازیم :
بیوشیمی: مربوط به بدن موجودات زنده و انسان است. در این درس، با شیمی آلی مولکولها و اتمها و واکنشهای آنها در بدن آشنا میشویم.
آناتومی: در آناتومی، دانشجو با کلیه ساختهای بدن شامل انواع ماهیچهها ، استخوانها، اعصاب و احشا و با محل آنها و اعضای مجاور آنها به طور دقیق و در حالت طبیعی بدن، آشنا میشود، به طوری که بتواند اجزای هر ناحیه را به صورت سه بعدی شناسایی کند.
فیزیولوژی : در این درس چگونگی عملکرد اندامها و بافتها مورد مطالعه قرار میگیرد؛ به این ترتیب که دانشجو بعد از آشنایی با آناتومی و بافتشناسی اندامها با شیوه عمل آنها در شرایط مختلف و در وضعیتهای ویژه آشنا میشود.
ایمونولوژی: این درس به بررسی سازمان دفاعی بدن ، سلولهای دفاعی و واکنشهای موثر در این شبکه میپردازد.
انگلشناسی: این درس به انگلهای موثر در ایجاد بیماریهای انسانی اعم از حشرات ، کرمها ، قارچهار و غیره میپردازد. در این درس، این انگلها به طور دقیق شناسایی شده، در درس عملی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به این وسیله چشم دانشجو با انواع انگلها آشنا میگردد.
پاتولوژی عمومی : در این درس انواع آسیبهای بافتی و تغییرهای بافتهای بدن در هنگام بروز یک ناهنجاری ، تحریک و یا آزار مورد بررسی قرار میگیرد.
دوره فیزیوپاتولوژی (نشانه شناسی(
مدت مرحله دوم شش ماه است. در این مرحله دانشجو پس از این که با آموختن درسهای فیزیولوژی به چگونگی عملکرد طبیعی سازمان بدن پی برد و در درس پاتولوژی وضعیت واکنشهای بدن در بیماری و تغییرهای بافتها را در هنگام ورود عوامل مضر به خوبی فراگرفت، به مرحلهای میرسد که اکنون باید بتواند با تلفیق این دو ، واکنشهای بدن را در هنگام یک بیماری از زمان شروع تا انتهای آن دنبال کرده، سلسله توالی نشانههای آشکار و ماهیت یکایک آنها را شناسایی کند.
در این قسمت دانشجو در مقطعهایی که با عنوان کورس (دوره)از آن یاد میشود، یک سرفصل از بیماریهای داخلی مثل بیماریهای خون را به طور مشروح مطالعه میکند و در هر قسمت، عوامل شروع کننده، شیوه عمل، واکنش بدن ، سیر بیماری و نشانههای اختصاصی مربوط را بررسی مینماید. این مطالعه صرفا شامل نشانهشناسی بیماریهاست و شامل مباحث درمان و تشخیص در بالین بیمار و معاینههای فیزیکی نمیشود. در این دوره دانشجو، فارماکولوژی را به صورت مروری کلی بر دستههای دارویی و چگونگی اثر داروها، میگذراند. این آشنایی با فارماکولوژی به صورت کلی بوده، دستههای اختصاصی داروها و راههای تجویز آنها رد هر بیماری ، در فارماکولوژی اختصاصی به طور مشروح مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
دوره کارآموزی (استاژری(
دوره سوم که از آن به عنوان دوره کارآموزی یاد میشود، شامل دو مجموعه درسهای نظری و کار عملی است. اساس تدریس درسهای نظری مانند سایر درسهای علوم پایه و فیزیوپاتولوژی است ولی در برنامه عملی، دانشجو در بالین بیمار با مجموعهای از دانستههای نظری خود با نشانههای بیمای به صورت مستقیم مواجه میشود و با صحبت با بیمار و به دست آوردن تاریخچه بیماری، نوع آن را تشخیص داده، اقدامهای درمانی لازم را فراخواهد گرفت. برنامه کار در دوره کارآموزی به طور خلاصه شامل کنفرانسهای صبحگاهی در مورد بیماران بستری در بخش، صحبت در بالین توسط استاد مربوط و یادگیری معاینهها و گرفتن شرح حال، انجام کارهای تشخیصی و تا حدودی نسخهنویسی است. عموما درسهای نظری بعد از ظهرها تدریس میشود و صبحها به کار در بیمارستان و برنامههای آن اختصاص دارد. زمان گذراندن کارآموزی بالینی به طور مطلوب 20 ماه و حداکثر 27 ماه است که طی آن ، دورههای داخلی ، جراحی ، کودکان ، زنان و زایمان ، چشم ، گوش و حلق و بینی ، روانپزشکی ، رادیولوژی و پوست و واحدهای باقی مانده درسهای عمومی گذرانده میشود. محل گذراندن کارآموزیها بیمارستانهای آموزشی است.
دوره کارورزی (انترنی(
دوره انترنی یا کارورزی در واقع نقطه عطف آموزش بالینی دانشجویان رشته پزشکی است. کارورز پس از آموختن علوم پزشکی و گذراندن یک دوره کارآموزی بالینی در تمام بخشهای بیمارستانی، اینک بدان حد از اطلاعات پزشکی و قضاوت بالینی رسیده است که به طور مستقل در مواجهه با بیماران قرار بگیرد و با به کار بستن عملی تمام آموختهها ، به طور مستقیم با بیماران در تماس باشد و با انجام معاینههای بالینی و دستور آزمایشهای پاراکلینیک، به تشخ یص رسیده، به درمان بیمار بپردازد. این فعالیتها همگی زیر نظر استادان و دستیاران مربوط صورت میگیرد.
تواناییهای فارغالتحصیلان دوره دکترای تخصصی پزشکی و فرصتهای شغلی آنان
این فارغالتحصیلان میتوانند در بیمارستانهای آموزشی یا غیرآموزشی کشور استخدام و کار درمان بیماران و آموزش دانشجویان رشته پزشکی و پیراپزشکی مشغول شوند. همچنین میتوانند به کار درمان بیماران در درمانگاههای تخصصی یا مطبهای خصوصی مبادرت ورزند.
ریاست بیمارستانهای دولتی یا خصوصی معمولا به عهده پزشکان متخصص است. همچنین ریاست و معاونت دانشکده و دانشگاهها علوم پزشکی کشور نیز به عهده پزشکان متخصص میباشد.
اخلاق پزشکی
مکارم اخلاقی وجه امتیاز و شرافت انسان است. ارزش هر انسان بستگی به انصاف و آراستگی او به سجایا و اخلاق حسنه دارد. هدف و فلسفه بعثت پیامبران الهی نیز تکامل اخلاقی بشری بوده است. حاکمیت اخلاق کریمه در جوامع انسانی نیز نشانه تعالی و تمدن واقعی آن جامعه تلقی میشود.
پیشرفتهای علمی بشری زمانی برای نوع بشر مفید و ثمربخش است که از پشتوانه اخلاقی برخوردار باشد. علم و تخصص بدون بهرهمندی از اخلاقیات پاسخگوی نیازهای فطری بشر نبوده و گاهی نقض غرض است، زیرا هر نوع پیشرفت باید دارای جهت و هدف باشد و اخلاق به پیشرفت علمی جهت و هدف میبخشد. پیشرفت علمی عاری از مکارم و سجایای اخلاقی حرکت در تاریکی است. اخلاق چراغ هدایت هر حرکت محسوب میشود.
اخلاق در پزشکی
در عرصه پزشکی نیز این حکم صادق است و اساسا حرکت طب بر محور اخلاق بوده و پایههای آن بر مبانی اخلاقی استوار است. کوشش برای نجات جان انسانها و اعاده حیات و سلامت به آنان و درمان بیماریها و تشقی و تسکین آلام دردمندان و تلاش در بقای نسل و سالم سازی محیط انسانی خود از ارزشهای اخلاقی است.
اگر تکاپو و مساعی متصدیان امور پزشکی برای دستیابی و نیل به اهداف مقدس فوق باشد، خدمات ارزنده آنان جنبه عبادی به خود میگیرد و زیباترین کمالات اخلاقی به منصه ظهور میرسد، زیرا عالیترین تظاهر عواطف بشری ، چون تعهد ، علم و تخصص ، فداکاری و ایثار ، نجات ، التیام و آرام بخشی و عشق و دلسوزی در این نوع خدمات پزشکی متبلور است.
جلوهگاه اخلاق در منظر پزشکی
جلوهگاه این کرامت اخلاقی در دنیای پزشکی در مرحله حساس و سرنوشتساز برخورد پزشک با بیمار است. هر قدر این برخورد انسانی ، اخلاقی ، عاطفی و صمیمانه ، شکوهمند و شرافتمندانه و احترام آمیز باشد، حصول آرمانهای مقدس پزشکی و امنیت روانی و جسمی بیمار و رضایت خاطر او و اطرافیانش قطعیتر خواهد بود.
عواقب عدم مراعات جنبههای اخلاقی
ممکن است پزشک از دیدگاه علمی و فنی به وظیفه خود عمل و حتی بیمار را معالجه نماید. لیکن عدم مراعات جنبههای اخلاقی و انسانی در برخورد با بیمار او را از هدف عالی پزشکی دور کند و کوچکترین غفلت ، مسامحه و لغزش از موازین اخلاقی و وجدانی و بیحرمتی نسبت به شخصیت بیمار و اطرافیان او سبب عدم امنیت خاطر ، دلشکستگی ، آشفتگی و تکدر روحی بیمار و سلب اعتماد او از پزشک معالج گردد.
به نظر میرسد این مهم ، یعنی نحوه برخورد پزشکان با بیماران ، میبایست سرلوحه خدمات پزشکی قرار گیرد تا از رهگذر این اصول به اهداف متعالی پزشکی که نجات جان و مداوا و حفظ حیات و سلامت آنان و ایجاد امنیت جسمی و روانی افراد جامعه و جلب رضایت مردم و لازمه رضایت خالق است، محقق گردد.
اخلاق پزشکی در ایران
این مقدمه بر شما روشن می شود که من طرفدار اخلاق نوع سوم هستم. به نظر می آید خدمتی که فلاسفه اخلاق می توانند به پزشکی بکنند کمتر است تا خدمتی که پزشکان و البته بیماران می توانند به فلسفه اخلاق بکنند.
یکی از جنبه های اصلی اخلاق پزشکی این است که ما عاقبت می توانیم بر مسأله حساسی انگشت بگذاریم که به زندگی کردن و زیستن در این جهان مربوط می شود. بنا به اخلاق من که چنین زندگی می کنم و در این شرایط تاریخی زندگی می کنم، آگاهی از مرگ، امر حیاتی است.
من نمی توانم به زندگی ام معنی بدهم مگر آنکه مرگ آگاه باشم، مگر اینکه بدانم خواهم مرد، مگر اینکه تا حدودی نوعش را هم انتخاب کنم. در نتیجه برای یک آدم حتی خودکشی می تواند موجه باشد. از نظر یک آدم، اگر پزشک به او دروغ بگوید، یا بیمار را آگاه نکند که در معرض مرگ فوری است، عمل غیر اخلاقی انجام داده است، ولی از نظر یک آدم دیگر شاید چنین نباشد.
او ممکن است از پزشکش حتی انتظار شنیدن حقیقت را نداشته باشد. پزشک نمی تواند از یک اصل همگانی حقیقت گویی تبعیت کند و نمی کند. پزشک نمی داند که به بیمارش می تواند راست بگوید یا نه.
بسیاری از آدم ها مثل من ادعا می کنند که از مرگ نمی ترسند و دلشان می خواهد بدانند که کی می میرند، اما وقتی به آنها می گویی که سرطان داری و بزودی خواهی مرد، از هم می پاشند. این باعث می شود که پزشکان خود به خود جنبه های خاص را در نظر بگیرند و عام بودن فلسفه اخلاق نزد آنها کم رنگ شود.
در عرض چهار پنج سال گذشته دعوایی بین نویسندگان فلسفه اخلاق و کسانی که در پزشکی کار می کنند درگیر شده که کدام اینها بر دیگری حاکم است؛ زیست اخلاق یعنی بایوایتک ( Bioethics ) یا اخلاق پزشکی؟
اصل داستان این است که ما با هر دو رو بروییم و باید بتوانیم هم اینها را از هم متمایز کنیم و هم حلقه های ارتباطی شان را پیدا کنیم. در دو سه دهه اخیر مسائل عظیمی در زمینه زیست اخلاق یا اخلاق علوم زیستی، اخلاقی که به خاطر پیشرفت علوم زیستی پدید آمده، پیش روی ما قرار گرفته است.
به نظر می آید ما دو انقلاب بزرگ زیست شناسی را در قرن بیستم از سر گذرانده ایم. یکی در دهه 30 که به کشف پنی سیلین منجر شد که انبوهی از بیماری های عفونی را درمان کرد.
انقلاب دوم که خیلی وسیع تر است در دهه 80 و 90 اتفاق افتاد و آن پیشرفت عظیم ژنتیک بود. پیشرفتی که تأثیر آن بر زندگی تک تک آدم ها محسوس است. از ساده ترین امور مثل یک عمل جراحی زیبایی، تا پیچیده ترین امور مثل انتخاب جنسیت جنینی که قرار است متولد شود؛ و دست بردن در ژن ها، که به نظر می آید در یکی دو دهه بعد انجام خواهد شد.
انقلاب بیولوژیک در واقع با ژن درمانی مشکلات عظیم اخلاقی می سازد. یکی این است که وقتی ما جنینی را در رحم مادر ژن درمانی می کنیم، نمی دانیم چه عواملی دیگر را بر می انگیزیم. در شش ماه گذشته این بحث میان بسیاری از کسانی که در ژن درمانی درگیرند پدید آمد که امکان دارد با این کار بیماری های دیگری برای جنین ایجاد کنیم.
این باعث شده که در مورد چند کاری که تا حالا انجام داده اند، سردرگم بشوند. من تا اینجا به جنبه های اجتماعی آن کاری ندارم، فقط به خود پژوهش پزشکی – علمی آن کار دارم و سوال من این است که ما تا کجا حق داریم پیش برویم؟
اما اشکال جنبه های اجتماعی آن خیلی آشکار است. اگر ما بتوانیم جنسیت جنین را تعیین بکنیم با مشکل اجتماعی بزرگی رو به رو می شویم و آن این است که در کشورهای عقب افتاده، حتی در بعضی کشورهای در حال پیشرفت مثل چین هنوز فرهنگ اجتماع چنان است که پسر می خواهند. در نتیجه انتخابشان پسر خواهد بود. این امر مسائل اجتماعی عظیم ساخته است. می روند دخترهاشان را می اندازند.
می توانید تصور کنید آن اصل آماری که بطور طبیعی نسبت بیش و کم نزدیک بین دو جنس را نگه می دارد به هم خواهد خورد و زندگی اجتماعی بخصوص در جوامع بسته نسل بعد دشوار خواهد شد و هزار مشکل دیگر پدید خواهد آورد. همین مسائل در مورد شبیه سازی اتفاق می افتد.
از آن بدتر کشف نورونهای آینه ای در علوم ژنتیک مسائل عظیمی را باعث شده است. چون کم و بیش می توان در میزان یادگیری آدم ها دخالت کرد. می توان کاری کرد که جنین بیشتر یا کمتر یاد بگیرد. بیشتر یاد گرفتن را کسی مانع نمی شود، اما کمتر را خیلی ها می خواهند برای اینکه قرن هاست که سعی دارند آدم ها چیزی نفهمند. و من نمی دانم واقعا چه نتایج اجتماعی از آن پدید خواهد آمد.
به هر حال بحث من امروز مربوط به مسائلی است که در اخلاق پزشکی مطرح می شود. برخی از مسائل بیش و کم حل شده مثل مرگ مغزی و دیگر مشکل زیادی از نظر اجتماعی با آن نداریم.
از قانون گذارها گرفته تا هیات حاکمه همه پذیرفته اند که مرگ مغزی به معنی مرگ است. ولی دو مسأله هست که برای ما ایرانی ها مهم است. یکی مسأله اتانازی است و دیگر سقط جنین. این دو تا برای ما الان مهم است و باید روی آنها بیشتر بحث بکنیم.
در زمینه عملی اخلاق پزشکی هم دائم به مشکلاتی بر می خوریم که باید بتوانیم حلش کنیم. این مسائل نه فقط پیش روی ما بلکه پیش روی همه جوامع پیشرفته قرار دارد.
یکی از مشکلات به پژوهش های علمی بر می گردد. مثلا ما تا چه حد حق داریم آدم ها را ابزار تحقیق پزشکی کنیم؟ می دانیم که مریضی دارد می میرد. آیا از اینجا به بعد دارای این حق اخلاقی هستیم که روی او داروهایی را آزمایش کنیم که مرگ را جلو بیندازد، در عوض موجب دردهایی هم بشود ولی نتیجه اش تحقیق پزشکی درخشانی باشد که کمک کند به اینکه هزاران مریض دیگر کمتر درد بکشند؟ دکترها مدام با این موضوع مواجه می شوند.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که پزشکان در مورد بیمار سرطانی با آن مواجه اند این است که آیا داروهای مسکن به او بدهند که دردش را کم می کند اما مرگش را جلو می اندازد؟ آیا با جلو انداختن مرگش به سوگند پزشکی خیانت نکرده اند؟ و اگر این داروها را ندهند دردهای مهیبی خواهد کشید که تحملش برای هیچ آدمی ممکن نیست.
این مسائل ریزی که برای هر دکتری پیدا می شود او را ناچار می کند که به دیگران مراجعه بکند. چون آنجا دیگر تخصص پزشکی کارگر نیست. ناچار می شود به آدم هایی مراجعه کند که به اخلاق فکر کرده اند. در ایران چون کسانی نیستند که در زمینه فلسفه اخلاق کار کرده باشند، پزشکان مجبور می شوند به تجربه های جهانی روی بیاورند و درست هم همین است.
رابطه دیگر رابطه پزشکان و پرستاران است. در عهدنامه پزشکی دهه 1950 ایالات متحده ماده ای آمده که بر اساس آن پرستار موظف است دستورات پزشک را رعایت کند. او بیش از هر کس در مقابل پزشک مسئول است.
در همین قانون که در دهه 90 در آن تجدید نظر شده آمده است که تعهد اول پرستار به بیمار است. یعنی پرستار گاهی می تواند تشخیص دهد که دستور پزشک قابل اجرا نیست. پرستار در حال تیمارداری است و موظف است بیمار را در نظر بگیرد نه پزشک را.
در بیمارستان های ایران بخصوص پیش از انقلاب و در مرحله انقلاب پزشکان تا جایی نسبت به پرستاران خشن بودند که حتی کتک شان می زدند و چند مورد معروف در این زمینه وجود دارد.
در واقع در قانون آمریکا به دقت تعیین شده که پرستاران کجاها می توانند از دستور پزشک تخطی کنند. هر کسی که سر و کارش با عمل جراحی افتاده به پرستارانی برخورده است که به امر مراقبت از بیمار، بیشتر از پزشک وقوف دارند. ولی در ایران رابطه بین پزشک و پرستار هنوز به شکل ابتدایی تحکم پزشک استوار است.
اخلاق پزشکی ایران بقدری بر اساس اقتدار پزشک استوار شده که حتی به قلمرو داروخانه ها کشیده است. نوعی اقتدار در جامعه پزشکی ایران شکل گرفته که آنها را تافته جدا بافته جامعه کرده است. آنها کراواتشان را در همه انقلاب حفظ کردند.
آنها نظام پزشکی را حفظ کردند در حالی که سندیکاهای دیگر، مخصوصا از آن کارگران له و لورده شد، آنها حقوقی را برای خود حفظ کردند که لایه های دیگر نداشتند. مثل مسافرت به خارج و تماس گرفتن با دانشگاههای خارج. و این بر می گردد به اولین رویکردهای جامعه ایران به پزشکی مدرن، موقعی که دخترهای نسل مادر من مثلا آرزوشان این بوده که زن پزشک یا مهندس شوند. یا به اقتدار اجتماعی بر می گردد که ریشه آن در خیلی از مباحث جدید پزشکی است. من دو مورد آن را فوری به یاد می آورم. یکی کارهای اصلی فوکو است در زمینه پزشکی مانند زایش درمانگاه و تاریخ دیوانگی، و دیگری کتاب خیلی زیبایی که گادامر در هشتاد سالگی نوشته به نام معمای سلامتی که در آن به این جنبه ها پرداخته است.
حالا حدود چهار دهه است که در آمریکا بطور کامل و در اروپا هم در بعضی نقاط، کمیته های پزشکی راه افتاده است. این کمیته های پزشکی هم به دکترها کمک می کنند و هم به بیماران.
به بیمار در همان قدم اول که وارد بیمارستان می شود توضیح می دهند که حقوق او چیست و اینکه چه نوع رضایتی می تواند بدهد یا ندهد. به پزشکان هم در مورد همه این مسائل ریز اخلاقی که در هر عملی اتفاق می افتد مشورت می دهند.
تقریبا پنج سال است که تعداد فیلسوف های اخلاق در این کمیته ها از تعداد کشیشان بیشتر شده است و به نظر می آید که تکیه بر بحث عقلانی در مورد مسائل اخلاقی در این گونه بیمارستان ها بیشتر شده و تکیه به ایمان و باور دینی کمتر.
این کمیته ها بسیار فعال اند و در هر امر جزیی حق دخالت دارند. نکته دیگری هم که در مباحث پزشکی برای آنها مطرح است ولی در ایران تقریبا هیچ مطرح نیست، سهمیه پزشکی است.
بودجه ای دارند که می دانند چه مقدارش را صرف چه مریض هایی بکنند. اینجا پیر ستیزی امری کلیدی است. می دانید که در جوامع غربی سالخوردگان از حقوق زیادی برخوردارند و در بیمارستان ها بخش های خاصی برای پیران وجود دارد. بیشتر از همه در دانمارک. در دانمارک نمونه عالی پزشکی برای پیران وجود دارد و همه آدم های پیر باید آرزو داشته باشند که اگر مریض شدند بروند دانمارک. ولی در کشور ما این امتیازات مطلقا وجود ندارد. بر عکس مرگ پیرها طلب می شود.
کمیته اخلاق پزشکی
این کمیته جهت ارائه رهیافتهای لازم در زمینه نحوه استفاده مطلوب از یافته های علوم تجربی و امکانات تشخیصی درمانی و مراعات ارزشهای متعالی اسلامی در امور پزشکی تشکیل میگردد و زمینه ساز اعتماد متقابل بین جامعه پزشکی و مردم و مراجعین به بیمارستان میباشد.

دانلود پروژه مقاله سیستم سوخت رسانی موتور دیزل در word
جمعه 95/2/31 2:44 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله سیستم سوخت رسانی موتور دیزل در word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله سیستم سوخت رسانی موتور دیزل در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله سیستم سوخت رسانی موتور دیزل در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله سیستم سوخت رسانی موتور دیزل در word :
سیستم سوخت رسانی موتور دیزل
هدف ازبه کار گیری سیستم سوخت رسانی در موتور دیزل ،انتقال سوخت از باک به موتور است تا آنجا به داخل محفظه احتراق پاشیده شود وبسوزد.بخش های اصلی سیستم سوخت رسانی عبارت اند از:لوله ها ،باک ،پمپ گازوئیل یا پمپ سه گوش،فیلتر های گازوئیل،پمپ سوخت پاش یا پمپ انژکتور و سوخت پاشها یا انژکتورها.
سیستم سوخت رسانی موتور دیزل وظایفی به شرح زیر دارد:
*رساندن سوخت تمیز موتور
*تنظیموکنترل مقدار سوختی که به موتور می رسد
*زمان بندی سوخت پاشی ،به طوری که احتراق در بهتیرن لحظه از چرخه کارموتو رانجام می شود
*پاشیدن ،پودر کردن وتوزیع سوخت در محفظه احتراق
*کنترل موتور
سیستمم سوخت رسانی موتوردیزل را در بخشهای زیرشرح می دهیم:
1لوله های گازوئیل
2باک
3پمپ گازوئیل
4فیلتر گازوئیل
5پمپ های سوخت پاش
6سوخت پاشها
7گازوئیل
8محفظه احتراق
1)لوله های گازوئیل
در موتور دیزل لوله های گازوئیل سوخت را با فشارهای مختلف انتقال می دهند.سوختی که از باک خارج می شود،تا رسیدن به پمپ گازوئیل،بسته به محل قرار گرفتن باک،تحت فشار گرانش(ثقل)یا مکش است.اگر فاصله باک تا پمپ گازوئیل زیاد باشد،سوخت تحت فشار منفی ،یا در معرض مکش است.سوختی که درلوله بین پمپ گازوئیل وپمپ سوخت پاش جریان دارد تحت فشار متوسط (170تاkpa240یا 25تاpsi35)است.فشار سوخت در لوله هایی که به سوخت پاشها منتهی می شوند بسیار زیاداست(35تاMpa140یا5000تا psi20000).سوخت در لوله برگشت گازوئیل تحت فشار نیست.لوله های گازوئیل را باید با احتیاط باز وبسته کردتا صدمه نبینند،زیرا هر نوع آسیب دیدگی این لوله ها ممکن است سبب گرفتگی مسیر سوخت رسانی می شود .در صورتی که بخواهید لوله ای را باز کنید ،یا اتصالی ر که نشتی دارد سفت کنید فباید دقت کنید که لوله نتابد یا چین نخورد .طول همه لوله هایی که گازوئیل را از پمپ سوخت پاش به سوخت پاشها می رسانند،برابر است.
2)باک
طراح موتور اندازه باک را طوری تعیین می کند که بتواند سوخت کافی را برای کار موتور برای مدتی معقول را در خود جای دهد ،بدون آنکه نیازی به سوخت گیری مجدد داشته باشد .باک گازوئیل را می توان تقریبا به هر شکلی ساخت.
3)پمپ گازوئیل
در موتور های دیزل مدرن ،گازوئیل معمولا به وسیله سوخت رسانی که موتور آن را به خطر می اندازد وصافی گازوئیل هم دارد،در سیستم سوخت رسانی به حرکت در می آید .در بعضی از پمپ های گازوئیل ،اهرمی برای پر کردن پمپ وهوا گیری نیز در نظر گرفته شده است که با دست کار می کند.
بعضی از سازندگان از پمپ دنده ای جابه جایی مثبت به عنوان پمپ گازوئیل استفاده می کنند.
4)فیلتر گازوئیل
سوخت موتور دیزل حتما باید از فیلتر بگذرد .این سوخت ها معمولا نا خالصی دارند وبعضی از قطعات پمپ های سوخت پاش چنان دقیق ساخته شده اند که ذرات بسیار ریز هم به آنها اسیب می رسانند.
بر آورد نشان می دهد که حتی وجود پنج گرم ذرات ساینده ریزی حتی پنج میکرون ،می تواند به پمپ سوخت پاش صدمه بزند.
فیلتر گازوئیل معمولا سه مرحله ای است.فیلتر اول،که می تواند صافی هم باشد ،که در باک یا در پمپ گازوئیل قرار دارد وطوری طراحی شده که ذرات درشت را بگیرد.
فیلتر بعدی ،که گاهی فیلتر اولیه نامیده می شود،بیشتر ذرات دیز را می گیرد.فیلتر ثانویه یا نهایی،ذرات بسیار ریز را می گیرد.فیلتر های اولیه وثانویه را می توان در یک محفظه ،یا در محفظه های جداگانه قرار دارد.
هم فیلتر اولیه وهم فیلتر ثانویه ،به تدریج ،دچار گرفتگی می شود؛دراین حالت موتور با قدرت کمتری کار می کند .بعضی از موتورها نشانگری دارند که فشار سوخت را نشان می دهد .در صورت گرفتگی فیلترها ،عقربه این نشانگر از وضعیت «عادی»KPa200(psi30)،جابه جا می شود ووضعیت «غیر عادی»یا گسترهKPa1600(psi23)را نشان می دهد .اگر موتور دیزل چنین نشانگر یا درجه داشته باشد،علت کاهش قدرت موتور را به متصدی نشان می دهد .
بعضی از فیلترها آبگیر دارند .آب ورسوبات سنگین در این محفظه جمع می شوند تا بتوان آنها را تخلیه کرد.فیلترهای دیگر یک وسیله جدا کننده آب دارند که در از فیلتر مستقل است.
فیلتر گازوئیل را دو بخش زیر شرح می دهیم :
الف)آرایش فیلترها
ب)انواع فیلتر
الف)آرایش فیلترها
فیلتر ها را می توان به یکی از دو صورت متوالی یا موازی نصب کرد.
آرایش متوالی:فیلتر اول (صافی)وفیلتر های اولیه و ثانویه را معمولا به صورت متوالی به هم متصل می کنند.بعضی از فیلتر ها آبگیر ومجرای تخلیه دارند.
آرایش موازی:در سیستم موازی ،بخشی از سوخت از یک فیلتر عبور می کند وبقیه سوخت از فیلتر دیگر .آرایش متوالی از آرایش هر فیلتر می تواند ذراتی را که از فیلتر قبلی عبور کرده اند،از گازوئیل جدا کند .اما فیلتر هایی که آرایش موازی اند دارند می توانند مقدار بیشتری گازوئیل را ،در زمانی کوتاهتر،صاف کنند.
ب)انواع فیلتر
فیلترها به پنج روش گازوئیل را صاف می کنند :ذره گیری ،جذب،جذب سطحی،جذب-جذب سطحی،وجدا کردن آب.
ذره گیری:
فرایندی مکانیکی است .یک صافی (از نوعی که در لوله گازوئیل نصب می شود)ذراتی را که به سبب بزرگی نمی توانند از آن عبور کنند ،به دام می اندازد.
جذب:
فرآیندی است که درآن فیلتر (پارچه ای ،نخی،نمدی یا سلولوزی)ذرات جامد ورطوبت را به خود جذب می کند.
جذب سطحی:
فرایندی است که در آن مولکول های مایع یا گاز به سطح ذرات جامدی که با آنها تماس برقرار می کنند،می چسبند.
جذب-جذب سطحی:
فرآیندی است که در آن از فیلترهایی استفاده می شودکه هر دو عمل فوق را انجام می دهند.
جداکننده های آب:
سطوح وسیع متخلخل دارند ومعمولا از پارچه یا کاغذ مخصوص ساخته می شوند .کار آنها کاهش سرعت جریان سوخت است،به طوری که قطره های ریز آب فرصت به هم چسبیدن وته نشین شدن پیدا کنند.
5)پمپ های سوخت پاش:
پمپ سوخت پاش یا پمپ انژکتور موتور دیزل با دقت بسیار زیاد ساخته می شوند تا بتواند زمان پاشیدن ومقدار سوخت را به دقت تنظیم کند .شرایط کاری پمپ سوخت پاش به ترتیب زیر است:
*مقدار سوختی که پاشیده می شود بین 2000را (تحت بار کامل)تا 100000را(هنگام کار با دور آرام)حجم جابه جایی سیلندر تغییر می کند.
*اگر موتور با دور rpm1000،یعنی 1000دور در دقیقه ،کار کند،عمل سوخت پاشی باید در300را ثانیه انجام شود،و شروع سوخت پاشی نباید به مدتی بیش از زمان لازم برای یک درجه چرخش میل لنگ به تعویق بیفتد .انجام این کار مستلزم داشتن دقت زمانی حدود 1600ثانیه است.
*فشار گازوئیل ممکن استازMPa20(psi3000)بیشترشودتاMPa140(psi20000)هم برسد.
*شافتهای سر پمپ وسیلندرهای پمپ سوخت پاش بایددو به دو باهم جفت شوند تا لقی یا خلاصی بین آنهااز 00025میلیمتر (110000اینچ)کمتر باشد.شافتها وسیلندرها را باید با هم عوض کرد ،یعنی اگر شافت یا سیلندر خراب شود،باید هم شافت را عوض کردوهم سیلندر را .
بیشتر پمپ های سوخت پاش مدرن از نوع پمپ سوخت پاش خطی هستند .این پمپ ها بر اساس مکانیسم بادامک وسوزن کار می کنند.شکل بادامک،از طریق کنترل میزان بالابری سوزن،مقدار سوخت ،واز طریق کنترل زمان بالابری سوزن ،زمان سوخت پاشی ،واز طریق سرعت بالابری سوزن، آهنگ سوخت پاشی را تنظیم می کند.
پمپ سوخت پاش وسوخت پاشها را با چهار شیوه با هم تلفیق می کنند:
*پمپ منفرد
*پمپ مرکب (یونیت سوخت پاش یا تلمبه فارسونکا)
*پمپ ردیفی
*پمپ آسیابی
پمپ منفرد:
غالبا روی موتورهای دیزل زمینی بزرگ ،وبعضی از موتورهای متوسط ،نصب می شود.هر سیلندر این نوع موتورها یک پمپ خاص خود را دارد تا سوخت را به سوخت پاش آن سیلندر برساند.
پمپ مرکب (یونیت سوخت پاش ):
در واقع هم پمپ است وهم سوخت پاش .یونیت سوخت پاش زمان پاشیدن سوخت،ومقدرا سوخت پاشیده شده را تنظیم میکند،فشار سوخت را افزایش می دهد و آن را پودرمی کندوبه داخل محفظه احتراق می پاشد.
پمپ ردیفی:
شبیه پمپ مرکب است ،با این تفاوت که سوخت پاش های آن جدا هستند،اما پمپ ها در یک محفظه قرار دارند.
پمپ آسیابی:
سوخت را بین همه سیلندرها ؛به ترتیب احتراق،تقسیم می کند.این نوع پمپ روی موتورهای متوسط وکوچک مدرن ودور بالا نصب می شود.
6)سوخت پاشها:
تا اینجا آموختیم که مقدار سوختی که به موتور دیزل می رسدوتنظیم زمانی آن تاثیر بسزایی در افزایش قدرت موتور وکاهش مصرف سوخت آن دارد.نکته دیگری که به همین اندزه اهمیت دارد آن است که سوخت باید در محفظه احتراق پاشیده شود تا به طور کامل بسوزد وموتور دود نکند. بنابراین وظیفه سوخت پاش یا انژکتور پاشیدن یا پودر کردن سوخت وتوزیع آن ین محفظه احتراق است .
سوخت پاش ها بر دونوع اند:باز وبسته .
سوخت پاش باز :
سوپاپ ندارد ،در نتیجه شروع وپایان سوخت پاشی راپمپ کنترل می کند.یکی از محدودیتهای این نوع سوخت پاش این است که سوخت از آن چکه می کند وسبب احتراق زود هنگام وتلف شدن سوخت می شود.
سوخت پاش بسته:
سوپاپی فنرسوار دارد .این نوع سوپاپ خود به دو دسته تقسیم می شود :توبازشو و بیرون باز شو در سوخت پاش های تو باز شو ،در هنگام سوخت پاشی ،سوزن از محفظه احتراق دور می شود .سوخت پاشهای تو باز شو به دو شکل زبانه ای وچند سوراخی ساخته می شوند.
سوخت پاش های بیرون باز شو از نوع زبانه ای هستند .
سوخت پاشها ر می توان بر اساس نوع دهانه نیز به دو دسته تقسیم کرد:چند سوراخه،وزبانه ای . سوخت پاش چند سوراخه تا هشت سوراخ در دهانه خود دارد ومعمولا روی محفظه احتراق باز یا موتورهای با سوخت پاشی مستقیم نصب می شود.سوخت پاش زبانه ای فقط یک سوراخ دارد وروی موتورهایی نصب می شود که محفظه احتراق اولیه دارند.
سیستم سوخت پاشی ،برای رساندن سوخت مایع به محفظه احتراق ،کارهای زیر را انجام می دهد :
*اندازه گیری مقدار سوخت
*تنظیم زمان سوخت پاشی
*شروع وپایان سوخت پاشی
*تنظیم آهنگ سوخت پاشی
*پودر کردن سوخت
*توزیع سوخت
7)گازوئیل
گازوئیل نیز مانند بنزین یکی از فرآورده های تقطیر نفت خام است.در نتیجه تقطیر نفت خام فرآورده های مختلفی حاصل می شود،از بنزین هواپیما با عدد اوکتان بالا ،تا قیر که در راه سازی وعایق کاری بامها به کار می رود.در حدود 36%فرآورده های حاصل از تقطیر نفت خام را گازوئیل تشکیل می دهد.
در بعضی از کشورها انواع مختلف گازوئیل را برای مصارف مختلف ،مثلادر موتور خودرو ،یا در موتور خانه کشتی ،یا مخصوص فصل سرما وغیره تولید می کنند.
بعضی از اصطلاحات مربوط به گازوئیل وخواص آن به شرح زیر است:ارزش گرمایی ،عدد ستان ،نقطه ابری شدن،نقطه اشتغال، نقطه ریزش ،ویسکوزیته،فراریت ،وزن مخصوص، پسمانده کربنی ،مقدار گوگرد ،اکسید،مقدار خاکستر،و وزن مخصوص API.
8)محفظه احتراق
محفظه احتراق وطرح آن نقش مهمی در اختلاطوسخت وهوا دارد.سوخت وها باید خوب با هم مخلوط شوند تا موتور با بازده مناسب کار کند.طرح محفظه احتراق معمولا تابع شرایطی است که از موتور انتظار می رود.بعضی از عامل هایی که در طرح محفظه احتراق تاثیرمی گذارند به شرح زیر است:
*دور موتور ونسبت قدرت بی وزن
*دود وبوهای نامطلوب
*صدای ناشی از احتراق
*توانایی سخت پاشها برای کار کردن به مدت طولانی ،بدون سرویس نگهداری
*مشخصه های سوخت
*کار با دور های مختلف
در موتور دیزل پس از هوا وارد محفظه احتراق شد،سوخت به داخل محفظه پاشیده می شود.پیش از کامل شدن احتراق،هوا وسوخت باید کاملا با هم مخلوط شوند .برای کمک به انجام این عمل ،موتور های دیزل را طوری طراحی می کنند یعنی سبب ایجاد حرکت چرخشی شدید هوا در این محفظه شوند.دو روش ایجاد تلاطم عبارت اندز:
*چرخش هوا
*فشردن هوا با پیستون
چهار نوع محفظه احتراق ،که ممکن است با هم به کار گرفته شوند ،عبارت اندز:
*محفظه احتراق باز
*محفظه احتراق تلاطمی
*محفظه احتراق اولیه
*محفظه احتراق با سلول انرژی
در این پست به شیوه های مختلف سوخت رسانی موتورهای دیزل میپردازم.در موتورهای قدیمی از یک شیوه کاملا مکانیکی که شامل یک پمپ مرکزی جهت پمپاژ سوخت و انژکتور جهت تزریق بود در تمام کامیونها استفاده میشد.در این سیستم سوخت توسط یک پمپ مقدماتی(سه گوش)از باک مکش میشد که در مسیر این مکش فیلترها قرار داشتند.سپس سوخت به پمپ مرکزی ارسال میشد.پمپ مرکزی شامل یک میل بادامک با تعداد بادامک مساوی با تعداد سیلندر.پلانجر و رگلاتور(گاورنر) بود.قطعات دیگری هم دارد که برای این مبحث مهم نیستند.با چرخش میل بادامک بادامک ها سوخت را به کانال پلانجر هدایت میکردند و گردش پلانجر توسط شانه گاز باعث قرارگرفتن مقدار مورد نیاز سوخت در مدار انژکتور میشد و به این ترتیب سوخت با فشار وارد محفظه احتراق میشود .این سیستم کاملا مکانیکی است و استهلاک و تعدد قطعات از معایب آن بود.کامیونهای قدیمی همه از این سیستم استفاده میکردند.فقط در نوع پمپ مقدماتی تفاوت هایی داشتند.پمپ های مقدماتی در3نوع پره ای غلتکی و دیافراگمی ساخته میشدند.
اما امروزه دو سیستم مبتنی بر کنترل الکترونیکی با نامهای کمون ریل (common rail) و یونیت پمپ(unit pomp) مورد استفاده قرار میگیرد که در این میان یونیت پمپ از مزایای بیشتری برخوردار است.در ابتدا کمون ریل(ریل مشترک) را توضیح میدهم.
کمون ریل تشکیل شده از یک پمپ مکش و تزریق مرکزی که نیروی خود را از موتور گرفته و سوخت را به مدار ریل مشترک سوزنهای انژکتور می فرستد.فشار کاری آن حدود2000بار است.سپس سوخت از ریل مشترک است به انژکتورها برای تزریق فرستاده میشود.کل این مراحل توسط یک ECUکه اطلاعات خود را از سنسورهای مختلف میگیرد کنترل میشود. از مزایای این سیستم کم شدن قطعات نسبت به نوع ابتدایی است.

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]