دانلود پروژه مقاله لباس درقرآن در word

چهارشنبه 95/6/31 8:35 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله لباس درقرآن در word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله لباس درقرآن در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله لباس درقرآن در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله لباس درقرآن در word :

لباس درقرآن

کلام جاویدان الهی بشر را به سوی محکم ترین و استوار ترین روشها و مسلک ها سوق می دهد.1 قرآن کتابی است که برای هدایت بشر در تمام عصرها و نسلها نازل شده است و بطور یقین جامع ترین دستورات را برای سعادت و خوشبختی انسان تدوین نموده است. نگاه تازه به جایگاه قرآن و تبیین وظایف امت اسلامی در برابر این معجزه الهی و بررسی آثار و برکات محوریت قرآن در سیمای الگوها و اسوه ها می تواند گامی هرچند ناچیز در جهت تبیین این کتاب آسمانی بوده، ما را به صراط مستقیم الهی رهنمون سازد.

امام العارفین در نهج البلاغه می فرماید:
فأسألوا الله به و توجهوا الیه بحبه.2
آنچه می خواهید بوسیله قرآن بخواهید و با عشق به قرآن به خدا توجه کنید.

بنابر آموزه های علوی قرب الرحمان در سایه حب القرآن محقق می شود.

علامه طباطبائی می فرمایند: رابطه مخصوصی که ما آن را حب و علاقه می نامیم تأثیر خاصی در فاعل دارد، بطوریکه قوه فاعلی مزبور همواره متوجه و خواهان انجام خود فعل است و در صورتیکه به آن نائل گردد باز خواهان حفظ و نگهداری آن است. حب یک نوع تعلق و ارتباط محب و محبوب است.3

وقتی کنش ویژه عاطفی بین انسان و کمالش ایجاد شود، محبت پیدا شده است و هرچه این مغناطیس قوی تر باشد جذب بیشتر می شود، هر چه قدر بتوانیم رابطه قوی تر با قرآن برقرار کرده و در اعماق وجود خود بذر محبت این گنجینه بیکران را بکاریم، گامی در جهت رسیدن به قرب الهی برداشته ایم.

گام اول: شناخت قرآن
علی – علیه السلام- می فرمایند:
«المعرفه نورالقلب.»4
شناخت روشنائی دل است.

آن گاه که قلب جلا یابد، نور قرآن در آن تجلی پیدا می کند و معرفت و شناخت آن ممکن می شود. البته شناخت لفظی هرگز نمی تواند ما را به دوستی و عشق کلام الله مجید رهنمون شود، بلکه این معرفت حقیقی است که محبت را به دنبال می آورد. برای رسیدن به شناخت واقعی باید طهارت دل کسب کنیم چرا که قرآن کریم قابل مس و لمس نخواهد بود مگر آن که تطهیر جسم و جان صورت گرفته باشد. چنانچه ذات اقدس اله خود در آیه شریفه می فرماید:
و لایمسه الا المطهرون.5

انسانی که به پلیدی شهوت و گناه آلوده و به هوی و هوس مبتلا است و موانع شناخت را از خود دور نساخته است از قرآن بهره ای نمی برد. آدمی باید از انواع آلودگی در علم وعلل پاک باشد تا بتواند در قرآن اندیشه کرده و حقیقت آن را دریابد.

یکی از صفات قرآن، هادی بودن آن است. چنانچه در نهج البلاغه آمده است.
«الهادی الذی لایضل.»6

هدایت قرآن شامل حال کسانی می شود که قابلیت و شایستگی را دارند، کسانی که شهوت و غضب حیوانی خود را بر فطرتشان حاکم ساخته چون حق را انکار می کنند و در برابر آن می ایستند گمراهی و ضلالتشان بیشتر می شود. هدایت یعنی راهنمایی و دستگیری مؤمنان و خارج کردن آنها از ظلمات احتجاب از شهود خدا به سوی نور مشاهده الهی.7

کوتاه سخن اینکه برای دست یافتن به هدایت قرآن، شناخت قرآن را لازم داریم و جهت شناخت حقیقی تطهیر جسم و جان را باید کسب کنیم.

گام دوم: مجالست با قرآن
در بهشت اندیشه علوی به جمله ای زیبا از امام العارفین پیرامون قرآن برخورد می کنیم. حضرت می فرمایند:
وما جالس هذا القرآن احد الاقام عنه بزیاده و نقصان: زیاده فی هدی او نقصان من عمی.8
احدی با قرآن ننشست جزاینکه به فزونی یا کمی از پیش آن برخاست: فزونی در هدایت، کم شدن در کوردلی.

بنابر فرمایش حضرت، ریزش و رویش در پرتو قرآن صورت می گیرد. نشستن در محضر قرآن زنگار جهالت را از صفحه دل می زداید و به قلب جلاء و روشنی می دهد. به همین دلیل ایمان افزایش می یابد. چنانچه در صفات مؤمنان به این معنا اشاره شده است.

انما المؤمنون اذاذکروا الله و جلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً.9
مؤمنان همان کسانی اند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد و چون آیات او برآنان خوانده شود برایمانشان بیفزاید.

ثمره این مجالست و هم اندیشی و هم نشینی با کلام الهی این است که در همه مراحل زندگی دست انسان را می گیرد و شاید شفاعت قرآن که در احادیث فراوان به آن اشاره شده است، برای دست یافتن به همین معنا باشد.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند:
اذا التبت علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن، فانه شافع مشفع;10
هرگاه فتنه ها چون شب تار شما را احاطه نمود به قرآن روی آورید؛ چرا که شفاعتش پذیرفته است;

شفع به معنای زوج و جفت است، در مقابل وتر که به معنای فرد است. در کاری که انسان به تنهائی از انجام آن برنیاید کمک می گیرد. آن کمک را شافع و شفیع می گویند انسان با عقل و طبع و حس خود به تنهائی نمی تواند راه خدا را بپیماید، گمراه می شود، خسته و زبون می گردد. قرآن است که می آید وقوه انسان را مضاعف می کند و او را در مسیر و طی طریق مدد می کند. آیات قرآن که همه دلالت و راهنمائی و دارو و نور و شفاء و غذا معنوی است در هریک از مراحل زندگی وارد می شود و دست انسان ناتوان را می گیرد و این شفاعت در دنیا در روز بازپسین ظهور می کند، در آن موقف قرآن به عنوان شفیع، شفاعت نمی کند و کسی را که در دنیا به استعانت به آن رفته، در آنجا اعانت کرده و از مراحل ظلمانی و دوزخ عبور می دهد.11

گام سوم: تمسک به قرآن:
در نگاه فرهنگی قرآن تأثیر سازنده ای بر شخصیت انسان دارد ثمره تلاوت و تدبرها و مجالست ما با کلام الله مجید، تأثیر پذیری از آموزه های الهی است. انسانهائی که قدم به قدم با قرآن حرکت می کنند و هرروز و هر لحظه از شهد شیرین آن بیشتر می نوشند علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:
وتمسک بحبل القرآن و استنصحه.»12
به ریسمان قرآن چنگ بزن و از آن طلب پند کن.

حارث همدانی مفتخر است که از اصحاب خاص امام باشد. مالامال از عشق علوی است. یکی از زیباترین نامه های اخلاقی نهج البلاغه خطاب به او نوشته شده است. حضرت در صدر نامه خطاب به این عاشق سینه چاک، برای آغاز سیر وسلوک دستور به تمسک به قرآن را داده اند. در جای دیگر حضرت می فرمایند:
علیکم بکتاب الله فانه حبل المتین.13
بر شما باد عمل کردن به قرآن، که ریسمان محکم الهی است.

ابن میثم بحرانی می گوید: واژه حبل را برای قرآن استعاره آورده اما در مناسبت تشبیه دو احتمال وجود دارد:
همان طور که ریسمان وسیله آب کشیدن از چاه و سیراب شدن است. قرآن هم نوآموزان و کسانی را که در آن می اندیشند در نوشیدن آب حیات جاوید که علوم و اخلاق پسندیده است کمک می کند.
همچنان که با ریسمان می توان از پایین به بالا رفت. قرآن نیز هرکس را که به آن چنگ بزند از پرتگاههای جهل و نادانی به بالاترین قله های عقل و سعادتمندی می رساند.14

استاد جوادی آملی می فرمایند: قرآن ریسمان متصلی است از باطن عالم حس تا آسمان عقل و پس از آن از عرش عقل تا قاب قوسین تا نزدیک تر، اگر کسی قرآن را بگیرد و ببوسد در حالی که احکام قرآن با جان او گره نخورده باشد، در واقع تمسکی به قرآن ندارد معیار و میزان اعتصمام همان پیوند قلبی انسان با قرآن و معارف و احکام است.15

تمسک به قرآن از ویژگیهای امامان اهل بیت علیهم السلام نیز بیان شده است. چنانچه امام المتقین می فرمایند:
«عمار اللیل و منار النهار، متمسکون بحبل القرآن.»16
شب زنده داران و روشنی بخشان دوزخ، به دامن قرآن پناه برده اند.

گام چهارم: تسلیم شدن در برابر قرآن
ثمره محوریت قرآن وتمسک به آن، محبوب خدا شدن است. بی قید و شرط در برابر کلام الله تسلیم می شود به گونه ای که قرآن را امام و رهبر خود ساخته و به طور دقیق در پشت سرآن حرکت می کند.
«قد امکن الکتاب من زمامه، فهو قائده و امامه یحل حیث حل ثقله و ینزل حیث کان منزله.»17

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید