دانلود پروژه مقاله «وجود ذهنی» از دیدگاه فیلسوفان مکتب شیراز در
سه شنبه 95/4/29 2:14 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله «وجود ذهنی» از دیدگاه فیلسوفان مکتب شیراز در word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله «وجود ذهنی» از دیدگاه فیلسوفان مکتب شیراز در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله «وجود ذهنی» از دیدگاه فیلسوفان مکتب شیراز در word
چکیده
مقدّمه
چیستی علم حصولی
اثبات تحقّق وجود ذهنی
الف. حکم ایجابی بر معدومات
ب. علم به معدومات به وساطت قاعده فرعیه
ج. استدلال نقلشده از سهروردی
شبهات وجود ذهنی
پاسخ دشتکی به شبهات وجود ذهنی
اعتراضهای دوانی به دیدگاه دشتکی و پاسخهای دشتکی به آن اعتراضها
پاسخ دوانی به اشکال دوم وجود ذهنی
نتیجهگیری
••• منابع
پی نوشت ها:
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله «وجود ذهنی» از دیدگاه فیلسوفان مکتب شیراز در word
ـ ابنسینا (حسین بن عبداللّه)، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404 ق
ـ ـــــ ، المنطق من کتاب الشفاء، تقدیم ابراهیم مدکور، قم، مکتبه آیهاللّه العظمی المرعشی النجفی، 1404ق
ـ ـــــ ، الالهیات من کتاب الشفاء، تحقیق حسن حسنزاده آملی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1418ق
ـ جوادی آملی، عبداللّه، رحیق مختوم، بخش چهارم از جلد اول، قم، اسراء، 1375
ـ دشتکی، صدرالدین، الحاشیه علی الشرح الجدید للتجرید، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، بیتا، ش 1755 و 1998
ـ دشتکی، غیاثالدین، اشراق هیاکل النور لکشف ظلمات شواکل الغرور، تقدیم و تحقیق علی اوجبی، تهران، میراث مکتوب، 1382
ـ ـــــ ، کشف الحقایق المحمّدیه، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، بیتا، ش 1/32
ـ ـــــ ، مصنفات، به کوشش عبداللّه نورانی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1385
ـ دوانی، جلالالدین، اثبات الواجب الجدیده، ضمن سبع رسائل، تقدیم و تحقیق و تعلیق سیداحمد تویسرکانی، تهران، میراث مکتوب، 1381
ـ ـــــ ، الحاشیه الاجدّ علی الشرح الجدید للتجرید، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، بیتا، ش 1757
ـ ـــــ ، الحاشیه الجدیده علی الشرح الجدید للتجرید، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، بیتا، ش 1999
ـ ـــــ ، الحاشیه القدیمه علی الشرح الجدید للتجرید، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، بیتا، ش 1752
ـ ـــــ ، الزوراء، ضمن سبع رسائل، تقدیم و تحقیق و تعلیق سیداحمد تویسرکانی، تهران، میراث مکتوب، 1381
ـ ـــــ ، شرح خطبه الزوراء، ضمن سبع رسائل، تقدیم و تحقیق و تعلیق سیداحمد تویسرکانی، تهران، میراث مکتوب، 1381
ـ ـــــ ، شرح رساله الزوراء، ضمن سبع رسائل، تقدیم و تحقیق و تعلیق سیداحمد تویسرکانی، تهران، میراث مکتوب، 1381
ـ ـــــ ، شواکل الحور، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، بیتا، ش 1887
ـ رازی، فخرالدین، المباحث المشرقیه، قم، بیدار، 1411ق
ـ طوسی، نصیرالدین، تجرید الاعتقاد ضمن کشف المراد، قم، شکوری، 1373
ـ قوشچی، علاءالدین علی بن محمد، شرح تجرید العقائد، چاپ سنگی، بیتا
ـ کازرونی، ابوالقاسم، سلم السموات، تصحیح یحیی قریب، مرقوم پنجم، 1340
ـ کاکایی، قاسم، غیاثالدین منصور دشتکی و فلسفه عرفان، تهران، فرهنگستان هنر، 1387
چکیده
فیلسوفان مکتب شیراز، که پس از خواجه نصیرالدین طوسی و پیش از میرداماد میزیستهاند، در اندیشهها و نوآوریهای ملّاصدرا و حکمت متعالیه او نقش بسزایی داشتهاند؛ ولی هنوز آثارشان ناشناخته مانده است. در این مقاله، همراه با مراجعه مستقیم به نسخ خطی موجود از آثار فیلسوفان مکتب شیراز (صدرالدین دشتکی، غیاثالدین دشتکی، و جلالالدین دوانی)، به نقد و بررسی یکی از بحثهایی پرداخته میشود که ملّاصدرا در آن نوآوری خاصی داشته است: بحث «وجود ذهنی». در مناظرات دشتکیها با دوانی، نکات بسیار ارزشمندی درباره این موضوع به چشم میخورد که به راهحل نهایی ملّاصدرا کمک شایانی نموده است
کلیدواژهها: وجود ذهنی، مکتب شیراز، صدرالدین دشتکی، غیاثالدین دشتکی، جلالالدین دوانی، ملّاصدرا
مقدّمه
یکی از ناشناختهترین دوران تاریخ فلسفه اسلامی، همانا، مقطع بین خواجه نصیرالدین طوسی و میرداماد است. اکثر آثار اندیشمندان این دوره به صورت نسخههای خطی در کتابخانههای داخل و خارج کشور پراکندهاند. از اینرو، اندیشمندان این دوره همچنان برای ما ناشناخته باقی ماندهاند. گفتنی است، در تحقیقی که برخی از پژوهشگران درباره نسخههای خطی انجام دادهاند، معلوم شده است: از نظر حجم، این دوره بیشترین آثار را در میان تمام ادوار فلسفه اسلامی داراست. ما همچون شماری از صاحبنظران، نام «مکتب شیراز» یا «حوزه فلسفی شیراز» را برای این دوره برگزیدهایم؛[58] چراکه بزرگترین فیلسوفان این دوره (از قرن هفتم تا دهم هجری) برخاسته از خطّه شیرازند: قطبالدین شیرازی، میرسیّد شریف جرجانی، صدرالدین دشتکی، جلالالدین دوانی، و غیاثالدین منصور دشتکی.[59]
ملّاصدرا، در جای جای آثار خود، به نقل و نقد آرای این بزرگان پرداخته و بخصوص از صدرالدین دشتکی (سید سند)، محقّق دوانی، و غیاثالدین منصور ـ و منازعات آنان ـ بسیار یاد کرده است. هر جا که وی عبارت «بعض المتأخرین» یا «بعض المعاصرین» را به کار برده مرادش یکی از همین اعاظمی بوده است که از شیراز برخاستهاند.[60]
یکی از برکات این دوره، همانا، مباحثات کتبی و شفاهی فراوانی بوده که در قالب خردهگیری از کتب یکدیگر، بین صدرالدین دشتکی و جلالالدین دوانی جریان داشته است. غیاثالدین منصور، که خودْ از زمان جوانی در این مباحثات شرکت داشته، چنین نوشته است: «بین پدرم (پدر پدران و سرور بزرگان حکمت)، صدرالدین، از یکسو و مولای فاضل، جلالالدین محمّد دوانی، (رحمهاللّه علیهما) از سوی دیگر ـ در علوم ـ مباحثات و مشاجراتی وجود داشت.»[61] همچنین، ابوالقاسم کازرونی در کتاب سلم السموات نوشته است
در دقایق مباحث حکمیه، میانه ایشان (جلالالدین) و حضرت امیر صدرالدین محمّد اتفاق مناظرات و مباحثات طویلالذیل در حضور و غیبت افتاده و به این تقریب، از جانبین استقصای نظر در مطالب حکمت و کلام کردهاند؛ خصوصا مباحث امور عامه شرح جدید تجرید که مولانا علی قوشچی تألیف نمود; (و دوانی بر آن شرح نگاشته); . در اکثر آن مباحث، روی سخن مولوی (دوانی) با حضرت امیر صدرالدین محمّد است.[62]
دستاورد این مباحثات و مناظرات، در زمینه کلام و فلسفه، حدود هفت شرح و حاشیه بر شرح تجرید خواجه نصیرالدین طوسی بود که به طبقات صدریه و طبقات جلالیه معروف است: در ابتدا، صدرالدین شرحی بر شرح قوشچی بر تجرید نوشت. سپس، دوانی شرحی دیگر بر شرح قوشچی نگاشت و در آن به بعضی از دیدگاههای صدرالدین اعتراض کرد (این شرح دوانی به حاشیه قدیم معروف است). در ادامه، صدرالدین ردّی بر شرح اخیر نوشت و باعث شد که دوانی در مقام پاسخگویی برآید و شرح دیگری بنویسد (که به حاشیه جدید معروف است). به همین ترتیب، باز صدرالدین شرح جدید را مورد انتقاد قرار داد و دوانی را به نگارش شرح دیگری یعنی حاشیه اجد واداشت. امّا، هنگامی که دوانی این شرح را به پایان رساند، صدرالدین از دنیا رفته بود. با این حال، پسرش غیاثالدین منصور از پا ننشست و ضمن شرحی دیگر بر شرح تجرید، به دفاع از دیدگاههای پدر و اعتراض به دوانی پرداخت؛ ولی در این زمان، دیگر دوانی در قید حیات نبود تا پاسخی گوید![63] نگارندگان مقاله حاضر تصحیح انتقادی شروح متعدد یادشده را آغاز کردهاند که امید است حاصل این کوشش به زودی به چاپ برسد
از میان مباحث مورد مناظره فیلسوفان مکتب شیراز، در شروحی که بر تجرید نوشتهاند، میتوان به بحث «وجود ذهنی» اشاره کرد. اکثر پژوهشگران تاریخ فلسفه اسلامی معتقدند: این بحث را برای اولین بار، فخر رازی طرح نموده و در المباحثالمشرقیه، فصل ششم را با عنوان «فی اثبات الوجود الذهنی» منعقد کرده است.[64] همچنین خواجه نصیرالدین طوسی، در تجریدالاعتقاد، مسئله چهارم از مسائل وجود را به «انقسام الوجود الی الذهنی و الخارجی» اختصاص داده است.[65] از اینرو، حاشیهنویسانِ تجرید ـ به پیروی از خواجه نصیرالدین طوسی ـ دیدگاههای خویش را درباره وجود ذهنی ذیل این مسئله بیان کردهاند. در این میان، فیلسوفان مکتب شیراز به منظور اثبات وجود ذهنی و ماهیت آن، و ارتباط ذهن و عین، مباحثات و مناظرات متعددی را ترتیب داده و اشکالات مختلفی را وارد کردهاند. امّا، راهحل نهایی این مسئله در مکتب ملّاصدرا (حکمت متعالیه) حاصل شده است
شایان ذکر است، آنچه از فیلسوفان مکتب شیراز در این زمینه میدانیم بسیار اندک، و منحصر است به نقلقولهای ملّاصدرا و ملّاهادی سبزواری از ایشان. متأسفانه، به علّت چاپ نشدن آثار این دسته از فیلسوفان، دیدگاههای آنان در این زمینه چنانکه باید بررسی نشده و از اینرو، سهم آنان در تکوین دیدگاههای ملّاصدرا روشن نگشته است. ما در این مقاله میکوشیم که با استفاده مستقیم از نسخههای خطی آثار دشتکیها و دوانی ـ بخصوص شروح آنان بر تجرید ـ دیدگاههای این فیلسوفان را در زمینه وجود ذهنی نقد و بررسی، و خلأ موجود را تا حدودی جبران کنیم
چیستی علم حصولی
در فلسفه اسلامی، مباحث معرفتشناسی تفصیل و انسجام کمتری از مباحث وجودشناسی دارد. شاید یکی از دلایل این مسئله این امر باشد که فیلسوفان مسلمانْ بیشتر مباحث معرفتشناسی را از بدیهیات ـ و بینیاز از بحث و اثبات ـ میدانسته یا آنها را از مبادی فلسفه و نه از مسائل آن میشمردهاند؛ از اینرو، مثلاً این مباحث را مربوط به منطق میدانسته و خارج از موضوعفلسفه، یعنی «موجود بما هو موجود»، میشمردهاند
معمولاً مبحث «وجود ذهنی» را جزء مباحث معرفتشناسی به حساب میآورند؛ امّا اگر قدری تأمّل کنیم، درمییابیم که این بحث نیز یک نوع وجودشناسی است: «وجودشناسی معرفت». فیلسوفان قدیم جهان اسلام واژه «وجود ذهنی» را به صورت اصطلاحی رایج به کار نمیبردهاند؛ با این حال، بحث از علم حصولی ـ و ماهیت علم ـ در واقع همان بحث از وجود ذهنی بوده است. علمای متقدّم، در بحث از علم، معتقد بودهاند که «علم» عبارت است از: «حصول صورت اشیا در ذهن». در اینجا، علم (صورت) و معلوم (اشیا) دو واقعیت به شمار میروند. این دو واقعیت، گرچه مغایرند، ولی غیرمرتبط نیستند و یکی، یعنی علم، بر دیگری (معلوم) منطبق است و آن را نشان میدهد. به عبارت دیگر، ما با دو واقعیت روبهرو هستیم: یکی معلوم و دیگری معلومنما. فلاسفه متقدّم، از این واقعیت معلومنما، با عنوان «صورت» یاد کردهاند؛ ولی در اینباره که این صورت چیست، اختلافنظر وجود دارد: حکما آن را «ماهیت» معلوم دانسته و گروهی آن را شبحی پنداشتهاند که از معلوم خارجی در ذهن پیدا میشود، نظیر تصویری که از یک شیء بر صفحهای نقاشی شده باشد. این قول، که به قول به «شبح» معروف شده است، قطعا از حکما نیست
در حواشی صدرالدین دشتکی بر شرح قوشچی، بحث مفصّلی درباره وجود ذهنی و ماهیت علم مطرح میشود. در این بحث، صدرالدین اعتقاد دارد: علم صورت ذهنی است و هنگام ادراک، صورت شیء خارجی در ذهن حلول میکند.[66] به تصریح وی، صورتْ لفظی مشترک است و معانی گوناگونی دارد؛[67] ولی در بحث علم، مراد حکما از «صورت» عبارت است از: «آنچه شیئیت شیء به آن است.»[68] به گفته او، فلاسفه صورت و حقیقت را در یک معنا و مترادف با یکدیگر به کار میبرند؛ از اینرو، گاهی میگویند: حقایق اشیا در ذهن حاصل میشود، و گاهی میگویند: صورتهای اشیا در ذهن پدید میآید.[69] صدرالدین، در ادامه، صورت را از شبح و مثال متمایز میکند و میگوید: حکما، در بحث علم، هرگز به حصول شبح اشیا در ذهن قائل نبودهاند؛ آنان در این بحث، فقط یک دیدگاه دارند و آن هم حصول ماهیت اشیا در ذهن است، نهایت آنکه امکان دارد کسی آن را شبح بنامد.[70]
صدرالدین دشتکی معتقد است: کاربرد اصطلاح «وجود ذهنی» در برابر «وجود عینی» نباید ما را به این اشتباه بیندازد که با دو واقعیت مغایر با یکدیگر مواجهیم، و این دو واقعیت از نظر ماهیت هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و صرفا یکی شبح و ظلّ دیگری است؛ بلکه فقط یک ماهیت وجود دارد که هم در معلوم و هم در علم حضور دارد. ولی این ماهیت واحد در ظرف معلوم، منشأ آثار است؛ امّا در ظرف علم، منشأ آثار نیست. متأخرین از ظرف معلوم (که در واقع همان معلوم است) به «وجود عینی»، و از ظرف علم (که در واقع خود علم است) به «وجود ذهنی» یاد میکنند. صدرالدین میگوید: «ظاهر سخن حکما آن است که اگر از ماهیت اشیا ـ در ذهن ـ آثاری نمایان نشود، امّا مطابق با آنچه باشد که آثار از آن صادر میشود، اصطلاح “شبح” را بر آن اطلاق کردهاند.»[71] پس، تفاوت وجود عینی با وجود ذهنی در ماهیت نیست، بلکه در ترتّب و عدم ترتّب آثار است. غیاثالدین منصور دشتکی، در کشفالحقایق المحمّدیه، بر سخنان پدر خود تأکید میکند و میگوید که صورت به معنای شبح و مثال نیست، بلکه به «آنچه شیئیت شیء بدان است» تعریف میشود.[72] وی در برابر کسانی که معتقدند ماهیت به وجود ظلّی در ذهن موجود میشود (نه به وجود حقیقی)، موضع میگیرد و میگوید: اگر مراد آن باشد که ظلّ ماهیت، نه حقیقت آن، در ذهن تحقّق پیدا میکند، خلاف نظر حکما خواهد بود. او به عباراتی از فارابی (در کتاب حروف) و ابنسینا (در کتابهای مبدأ و معاد، نجات، و شفا) استناد میکند و میگوید که اولاً اعتبار وجود ظلّی در برابر وجود حقیقی از زیادات متأخران است، نه حکمای متقدّم؛ ثانیا طبق رأی حکما، ماهیت و حقیقت «موجود عینی» و «موجود ذهنی» یکی است و صرفا نحوه وجود تفاوت دارد.[73]

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]