دانلود پروژه مقاله نمرودِ مدرن نگاهی به نظریه جهانسازی نلسون گود
دوشنبه 95/4/21 3:42 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله نمرودِ مدرن نگاهی به نظریه جهانسازی نلسون گودمن در word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله نمرودِ مدرن نگاهی به نظریه جهانسازی نلسون گودمن در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله نمرودِ مدرن نگاهی به نظریه جهانسازی نلسون گودمن در word
چکیده
مقدمه
دو دلیل برای نظریه جهانسازی
نقد نظریه جهانسازی
ستارهسازی
بیشرمی یا شهامت
جهانسازی و مسئله شرّ
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله نمرودِ مدرن نگاهی به نظریه جهانسازی نلسون گودمن در word
ـ پلنتینگا، آلوین، فلسفه دین: خدا، اختیار و شر، ترجمه و توضیح محمّد سعیدیمهر، (قم، طه، 1376);
ـ ماتریدی ابیمنصور، التوحید، (الاسکندریه، دارالجامعات المصریه، بیتا);
ـ نلسن گودمن، واقعیت، افسانه و پیشبینی، مترجم رضا گندمی نصرآبادی، (قم، دانشگاه مفید، 1381);
- Devitt, Michael, (1984) Realism and truth, New Jersey, Princeton University press
- Fumerton, Richard (2002), Realism and the Correspondence theory of truth, Maryland, Rowman & littlefield Publishers, INC
- Goodman Nelson (1978), Ways of worldmankings, Indianapolis: Hackett Publishing Company
- (1996A) “the way the world Is”, Mccormick, Peter j. ed. (1996) Starmaking: Realism Anti- Realism and Irriealism, Cambridge, MIT press
- (1996B) “on Starmaking”, in Mccormick, Peter j. Ibid
- Putnam, Hilary (1981), Reason, Truth, and History, Cambridge: Cambridge university press
- (1996) “Is there still anything to say about reality and truth” in Mccormick, Peter j. ed. Ibid pp. 11-
- Scheffler, Israel, (1996A) “the wonderful worlds of Goodman” in Mccormick, Peter j. ed. Ibid. pp. 133-
- (1996B) “Reply to Goodman” in Mccormick, Peter j. ed. Ibid pp. 161-
چکیده
نظریه جهانسازی نلسون گودمن تلاشی است برای حل مشکل اصلی نظریههای نسبیت گرایانهای که در چند دهه اخیر بر فلسفه غرب سیطره داشتهاند. چگونگی صدق همزمان باورهای متناقض مشکل اصلی و مشترک نظریههایی مانند پلورالیسم معرفتی، تعدد قرائتها و انسجامگرایی به شمار میرود. گودمن برای حل این مشکل وجود یک جهان از پیش ساخته شده را انکار میکند و از وجود جهانهای متعددی که با نمادها و قرائتهای بشری ساخته شدهاند دفاع میکند. بر این اساس، اگر جهانهای بینهایتی وجود داشته باشند، امکان صدق باورهای متناقض بشری فراهم خواهد شد. در نوشتار زیر به تبیین نظریه گودمن و بررسی و نقد دلایل او خواهیم پرداخت
کلید واژهها
وجودشناسی، خلقت، تعدد قرائتها، نزاع رئالیسم، ضدرئالیسم
مقدمه
نلسون گودمن، استاد فلسفه دانشگاه هاروارد، در آثار خود، بهویژه در کتاب راههای جهانسازی و در مقالاتی که در کتاب ستارهسازی دارد، وجود جهانی مستقل از ذهن را انکار میکند، و به جای آن، از وجود جهانهای متکثری دفاع میکند که از مفاهیم، واژهها، نمادها، توصیفها و قرائتهای بشری ساخته شدهاند. از نظر او به ازای هر یک از چارچوبهای مفهومی که در حوزههای گوناگونِ بشری مانند فلسفه، علم، هنر، سیاست و زندگی روزمرّه وجود دارد، جهانی هست که با آن چارچوب ساخته میشود، و از آنجا که چارچوبهای مفهومی بشری بر اساس مقاصد و اهداف و نیازهای بشری ساخته میشوند و تغییر میکنند، جهانهای متکثر و همچنین اجزا و عناصرِ سازنده این جهانها نیز بر اساس خواست و نیاز و هدف انسانها و به دست خود آنان ساخته میشوند و تغییر میکنند. گودمن در تبیین دیدگاه خود صریح و روشن سخن میگوید، و تأکید دارد که سخنان او به هیچ وجه استعاری نیست.1 او از جهانهای ممکنِ متعددی که میتوانند جایگزین یک جهان واقعی شوند سخن نمیگوید، بلکه از جهانهای متعددِ واقعی سخن میراند
گودمن حاضر است به جای عنوان «جهانسازی» از عنوان «جعل واقعیتها» استفاده کند تا نشان دهد دیدگاه او در برابر دیدگاه واقعگرایانی قرار دارد که به تعبیر او گمان میکنند ما جهان را نمیسازیم، بلکه آن را مییابیم. او مینویسد: «عنوان جعل واقعیتها نه تنها به روشنی آنچه را قصد دارم از آن بحث کنم روشن میسازد، بلکه همچنین مبناگرایانی را به چالش میکشد که کاملا مطمئناند که واقعیتها یافت میشوند، و ساخته نمیشوند و واقعیتها صرفاً یک جهان واقعی را میسازند، و شناخت عبارت است از باور کردن واقعیتها. این آموزههای ایمانی چنان با قاطعیت بر بیشتر ما سیطره یافتهاند و ما را جادو و نابینا کردهاند که عنوان “جعل واقعیت” متناقض به نظر میرسد. جعل مترادف با “کذب” یا “افسانه” فرض شده و با “صدق” یا “واقعیت” ناسازگار دانسته شده است. البته ما باید کذب و افسانه را از صدق و واقعیت جدا کنیم; ولی یقین دارم که چنین تمایزی نمیتواند مبتنی بر این مطلب باشد که افسانه ساختنی است و واقعیت یافتنی.»3 بنابراین از نظر گودمن وجه اشتراک افسانه و واقعیت این است که هر دو ساخته ذهن انساناند، و از این نظر، بین صدق و کذب یا درست و نادرست تفاوتی وجود ندارد. با اینکه گودمن در آثار خود میکوشد مرز بین واقعیت و افسانه یا صدق و کذب را حفظ کند، به نظر میرسد بر اساس نظام فکری او چنین مرزهایی صرفاً بر اساس خواستها و اهداف انسانی ترسیم شدهاند، و بنابراین ساخته ذهن انسان خواهند بود، و اینکه برخی از امور واقعیتر به نظر میرسند دلیلی روانشناختی دارد. او همه نظامهای فلسفی و نظریههای علمی را به یک اندازه درست میداند و آنها را نوعی جهانسازی توصیف میکند، و مثلا بین نظریه زمینمحوری و خورشیدمحوری از نظر درستی و نادرستی تمایزی قایل نیست. او میگوید باید انتخاب را به انسان واگذاشت.4 از نظر او، اینکه یک جهان بیش از جهانهای دیگر واقعی به نظر میرسد بیشتر به عادت ما بستگی دارد. محض نمونه، انسان عادی جهان خود را با خامهای از علم و هنر و در تلاش برای بقا میبافد، و جهان او در مقایسه با جهان فیزیکدان یا پدیدهشناس به یک اندازه واقعی است، و اینکه «جهانِ او بیش از هر جهانی واقعی به نظر میرسد، به این دلیل است که واقعیت تا حد زیادی به عادت ما بستگی دارد.»
دو دلیل برای نظریه جهانسازی
همانگونه که از عنوان کتابِ راههای جهانسازی برمیآید، گودمن در این کتاب بیشتر در پی آن است که با تمسک به نمونههایی از جهانسازی، ترفندها و روشهایی را نشان دهد که انسانها در ساختن جهانهای گوناگون از آنها استفاده میکنند. در واقع روش او بیشتر توصیفی است. او از جهانی سخن میگوید که در آن هیچ چیزِ پیشساخته و آمادهای وجود ندارد، و انسانها با قراردادهای لفظی و نمادهای علمی و هنری به ساختن واقعیتها و جهانهای مورد نظر خود میپردازند. البته اینکه گودمن را «توصیفگر» جهانی خاص بدانیم با نفس نظریه جهانسازی او ناسازگار است. بر اساس نظریه خود او، باید وی را «سازنده» جهانی بدانیم که در آن جهان خارجی حذف میشود و از وجود جهانهای متکثری سخن به میان میآید که انسانها آنها را میسازند (همانگونه که خواهیم دید، از نظر گودمن حذف و اضافه، از جمله راههای جهانسازی به شمار میروند); و باز اگر به روش خود گودمن در کتاب راههای جهانسازی پایبند باشیم، به جای آنکه وقت خود را صرف یافتن ادله و ارزیابی استدلالهای او کنیم، باید در پی کشف ترفندها و روشهای وی در ساختن چنین جهانی باشیم و اهداف و انگیزههای او را بررسی کنیم. به بیان دیگر، نظریه جهانسازی، چه درست و چه نادرست، ساختگی و جعلی خواهد بود. اگر درست باشد به اقتضای خود این نظریه، و اگر نادرست باشد به اقتضای معنای «نادرست»، و ساختن و جعل کردن بیش و پیش از آنکه به دلیل و استدلال نیاز داشته باشد، محتاج و منتظرِ هدف و انگیزه است
با این همه با رجوع به آثارِ گودمن میتوان دو دلیل کلی در تأیید نظریه جهانسازی یافت. دلیل نخست مبتنی بر این نگرش کانتی بسط مییابد که داده محض نابیناست، یا به تعبیر خود گودمن «سخن گفتن» از مضمونِ بدون ساختار یا داده مفهومسازی نشده یا جوهرِ بدون اوصافْ خودویرانگر خواهد بود; چون سخن گفتن به معنای تحمیل ساختار، مفهوم سازی و نسبت دادن اوصاف است.»6 البته گودمن این نگرش را، که مبنای انقلاب کوپرنیکی کانت به شمار میرود، با دو اصلاح به کار میبرد. کانت با اینکه مضمون بدون ساختار را نابینا میداند، ساختار بدون مضمون را نیز تهی میشمارد، و به هیچ وجه مضمون را حاصل ساختار نمیداند. به عبارت دیگر کانت در فلسفه خود جهان مستقل از ذهن را، دستکم به منزله یک فرض منطقی،7 حفظ میکند، و جهان پدیداری را حاصل تعامل ذهن و جهان فینفسه میداند. ولی همانگونه که دیدیم، گودمن جهان فینفسه را انکار میکند، و بنابراین، مضمون را حاصل ساختار میداند و بر این باور است که مرجع هر مفهومی با خود آن مفهوم ساخته میشود، و با تغییر مفاهیم، جهانِ مورد اشاره مفاهیم نیز تغییر میکند. از طرفی دیگر کانت به دلیل اعتمادی که به منطق ارسطویی داشت مقولات را نسبت به افراد مختلف ثابت میانگاشت، ولی گودمن مقولات را تاریخی و تابع اوضاع فرهنگی و اهداف بشری میداند، و بنابراین در نظام فلسفی او با جهانهای متعدد و بینهایتی روبهرو خواهیم بود که با مفاهیم، واژهها و نمادهای هنری و علمی و فرهنگی ساخته میشوند، و نهتنها صرفاً یک جهان وجود ندارد و تعداد جهانها بینهایت است، یک مجموعه از جهانها نیز وجود ندارد و شمار چنین مجموعههایی نیز بینهایت خواهد بود
بنابراین به نظر میرسد استدلال نخست گودمن، که استدلال اصلی او نیز به شمار میرود، این است که ما به هیچ واقعیتی جدای از چارچوبهای مفهومی خویش دسترسی نداریم، و بنابراین میتوانیم ادعا کنیم جهان از چارچوبهای مفهومی انسانی ساخته شده است. او در این باره مینویسد: «اگر من درباره جهان سؤال کنم، شما میتوانید در خصوص چگونگی جهان در یک یا چند چارچوب ارجاعی پاسخ دهید; ولی اگر من اصرار کردم که به من بگو جهان جدای از همه چارچوبها چگونه است شما چه میتوانید بگویید؟ ما به شیوههای توصیف آنچه که توصیف میشود محدود هستیم. بنابراین میتوان گفت جهان ما متشکل از این شیوههاست.»9بنابراین در نظریه گودمن واژهها نقشی محوری در جهانسازی خواهند داشت10 و خامه اصلی جهانهای علمی و نیمهعلمی را تشکیل میدهند، و اهمیت واژهها در جهانسازی به گونهای است که «واژهها بدون جهان میتوانند وجود داشته باشند، ولی هیچ جهانی بدون واژهها یا دیگر نمادها نمیتواند وجود داشته باشد.»11 البته تأکید بر نقش واژهها نباید ما را از نقش نمادهای غیر زبانی مانند تصاویر هنری و نمادهای تمثیلی و کنایهای غافل کند، چون از نظر گودمن نهتنها «تصاویر نیز مانند واژهها میتوانند واقعیتها را بسازند و نمایش دهند و در جهانسازی نقش داشتهباشند»، بلکه «افسانه نیز در جهان واقعی کارکردی شبیه غیر افسانه خواهد داشت.»
دلیل دوم، ماهیت متفاوتی دارد، و عبارت است از تمسک به نمونههایی از «جعل واقعیت» برای نشان دادن این مطلب که جهانهای بینهایتی وجود دارند و همگی مخلوق ذهن انسانهایند. پیش از بررسی این نمونهها که حجم زیادی از آثار گودمن را اشغال میکنند، مناسب است به فهرست راهها و شیوههای جهانسازی توجه کنیم. از نظر گودمن تجزیه، ترکیب، نظمبخشی، حذف، تکمیل، اضافه و تأکید برخی از شیوههای متداولِ جهانسازی هستند.13بیشتر جهانها با جداسازی و به هم پیوند دادن، ساخته میشوند. تقسیم کلها به جزءها و ترسیم مرزهای گوناگون، و از طرفی دیگر، ترکیب انواع با یکدیگر و ارتباط ایجاد کردن، همگی، راههایی برای جهانسازی به شمار میروند. فیلسوفان باستان از همه راههای جهانسازی استفاده میکردند و مثلا یکی جهان را آب میدانست و دیگری آن را به اتمها تجزیه میکرد; یکی نامتعین را به جای آب میگذاشت و دیگری کمیت را به کیفیت تقلیل میداد و دیگری برعکس. از نظر گودمن با اینکه آنان از راههای جهانسازی استفاده میکردند، خطای ایشان این بود که نظریههای یکدیگر را باطل میدانستند، درحالی که باید همه این نظریهها را درست بدانیم و اختیار را به انسان واگذاریم
راههای جهانسازی حتی در علم تاریخ نیز به کار میرود. مثلا اگر دو تاریخدان را در نظر بگیریم که واقعه یکسانی، مانند رنسانس، را گزارش میکنند، ممکن است یکی از آن دو بر جنگها و وقایع نظامی تأکید بیشتری داشته باشد، و دیگری بر هنر و فرهنگ، و در این صورت با دو گزارش متفاوت از واقعهای یکسان روبهرو خواهیم بود که هر دو درستاند، و حتی اگر گزارههای این دو گزارش متناقض باشند، باز به این دلیل که در دو چارچوب متفاوت طرح شدهاند و به دو جهان متفاوت تعلق دارند، میتوان هر دو را صادق دانست.15 یک تاریخدان ممکن است بگوید شاهان اسپارتی یک رأی داشتند، و دیگری بگوید آنان دو رأی داشتند، و هر دو گزارش درست خواهد بود
در آثار گودمن نمونههای جهانسازی شامل طیف وسیعی از تفسیرها و مفهومسازیهای بشری میشوند، و به نظر میرسد نمونههای زیر میتوانند، بدون نیاز به هر گونه توضیحی، وزن نظریه جهانسازی را روشن سازند. یک درخت نسبت به سطح زمین ساکن است و نسبت به خورشید همراهِ زمین در حال حرکت است. در چارچوب نظریه زمینمحوری، خورشید متحرک است، در حالی که در چارچوب نظریه خورشیدمحوری، خورشید ساکن است; یعنی در یک نظام فکری باور به حرکت زمین درست است، و در نظامی دیگر، باور به سکون زمین.17 اینکه چه چیزی روبهروی شما وجود دارد، به مفهومسازی شما وابسته است. شما روبهروی خود یک قهرمان فوتبال میبینی، و من به دلیل اینکه او را نمیشناسم صرفاً یک رهگذر عادی را میبینم، و قطعاً یک هنرمند یا یک فیزیکدان یا یک شیمیدان، هر کدام با نگاه متفاوتی که دارند، چیزهای دیگری میبینند.18 ما مولکولها را عناصری از جهان روزمره خود نمیدانیم و در زندگی روزمره خود سیبزمینی را با مثلث و حروف الفبا در یک مقوله جای نمیدهیم. نقطه، در یک توصیف، از تقاطع دو خط ساخته میشود، و در توصیفی دیگر، نهتنها نقطه از خط ساخته نمیشود، بلکه این خط است که از نقطه ساخته میشود. بنابراین اینکه آیا در جهان نقطه از خط ساخته شده است یا به عکس، به قراردادی بستگی دارد که خط یا نقطه را تعریف میکند،19 و طبیعتاً چون قراردادها را ما جعل میکنیم، واقعیتها نیز تابع قراردادهای ما خواهند بود، و در نهایت این انسان است که واقعیتها را با چارچوبهای مفهومی خویش جعل میکند

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]