دانلود پروژه مقاله تناقضباوری در word

دوشنبه 95/4/21 3:38 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله تناقض‌‌باوری در word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله تناقض‌‌باوری در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله تناقض‌‌باوری در word

چکیده  
الف) متن مقاله  
مقدّمه  
برخی مفاهیم اساسی  
تناقض‌‌باوری در تاریخ فلسفه  
انگیزه‌‌های جدید برای تناقض‌‌باوری  
اشکال‌‌های تناقض‌‌باوری  
تناقض‌‌باوری و عقلانیت  
نتیجه  
ب) نقد و بررسی مترجم  
مقدّمه  
تناقض‌‌باوری یا تناقض‌‌نمایی؟  
استدلال یا تنبه؟  
پارادوکس‌‌ها  
امتناع تناقض؛ پیش‌‌فرض زبان معنادار  
تفکیک میان اجتماع نقیضین و ارتفاع نقیضین  
نتیجه  
پى‌‌نوشت‌‌ها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله تناقض‌‌باوری در word

ـ ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، (قم، نشرالبلاغه، بی‌‌تا)؛

ـ ارسطو، متافیزیک، ترجمه شرف‌‌الدین خراسانی، (تهران، گفتار، 1367)؛

ـ پارسا، خواجه محمد، شرح فصوص الحکم، تصحیح دکتر جلیل مسگرنژاد، (تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1366)؛

ـ پل فولکیه، فلسفه عمومی، ترجمه یحیی مهدوی، (تهران، دانشگاه تهران، 1370)؛

ـ چی‌‌زوم، نظریه معرفت، ترجمه مهدی دهباشی، (تهران، حکمت، 1378)؛

ـ صدرالمتألهین، الحکمه المتعالیه، (بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1419ق)؛

ـ طباطبائی، سید محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج1؛

ـ فخر رازی، المباحث المشرقیه؛

ـ قیصری، محمدداود، شرح فصوص الحکم، (قم، بیدار، بی‌‌تا)؛

ـ کاکائی، قاسم، وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر اکهارت، (تهران، هرمس، 1381)؛

منابع لاتین

- A Dictionary of philosophy, New edition by A. L. Lacey, (London: Routledge, 1996);

- Graham Priest, “Dialetheism, The Stanford Encyclopedia of philosophy, (Fall, 1999 Edition)Edward N. Zalta. (ed) URL= http: // plato. Stanford. Edu/ archives/ fall 1999/ entries/ Russell

چکیده

مقاله حاضر اثر گراهام پریست، منطقدان و نویسنده معاصر است. وی در این مقاله می‌‌خواهد بر این اجماع که «اجتماع نقیضین محال است»، نقطه پایان نهاده، آن را نه تنها محتمل، بلکه محقَّق نشان دهد. برای این منظور، به مواردی اشاره می‌‌کند که تناقض‌‌نما هستند و این موارد را مختّص به زمان و مکان خاص نمی‌‌داند. از سویی دیگر، ادلّه اقامه شده بر استحاله اجتماع را خالی از اشکال نمی‌‌بیند. آنگاه وی نتیجه می‌‌گیرد که برخی تناقض‌‌ها محال نیستند و به تعبیر دیگر، برخی امور هم صادق‌‌اند و هم کاذب

مترجم به نقد این دیدگاه پرداخته و از استحاله اجتماع نقیضین دفاع می‌‌کند. برای این منظور، نخست به بررسی ادلّه ارسطو در این باب پرداخته، آنها را نه استدلال اصطلاحی، بلکه تنبّه بر یک امر بدیهی تلقّی کرده، به توجیه برخی موارد مورد تمسّک نویسنده اشاره می‌‌کند. سپس نتیجه می‌‌گیرد که استحاله اجتماع نقیضین برای هر عقلی و عاقلی در هر ظرف و مکانی بدیهی است و تنها مشکل عدم تصور درست آن می‌‌باشد

کلید واژه‌‌ها

تناقض‌‌باوری، فراسازگاری، ارتفاع نقیضین، عقلانیت، پارادوکس، اجتماع نقیضین

 

الف) متن مقاله

مقدّمه

قول به «تناقض یا دیالیتا»1 عبارت است از: تناقض صادق، به گونه‌‌ای که هم قضیهA صادق باشد و هم نقیض Aاز این‌‌رو، تناقض‌‌باوری دیدگاهی است2 که معتقد است قضایای متناقض صادق وجود دارند و این دیدگاه در مقابل قانونی است موسوم به قانون «امتناع اجتماع نقیضین»3 (که گاهی [به اختصار] قانون تناقض خوانده می‌‌شود) و این قانون می‌‌گوید: محال است که قضیه‌‌ای هم خودش صادق باشد و هم نقیض آن. پس از دفاع ارسطو از قانون امتناع اجتماع نقیضین، این قانون در فلسفه غربی مورد قبول بوده است. اما در عین حال، در تاریخ فلسفه غرب تناقض باورانی هم بوده‌‌اند.4 همچنین پس از پیشرفت «منطق فراسازگار»5 در نیمه دوم همین قرن، اکنون بار دیگر، تناقض‌‌باوری به یک مسئله زنده تبدیل شده است. در ادامه این مقاله، بحث را با توضیح ارتباط میان «تناقض‌‌باوری» و برخی دیگر از مفاهیم مهم آغاز می‌‌کنم. آن‌‌گاه تاریخ تناقض‌‌باوری و انگیزه‌‌های نهضت جدید آن را بیان خواهم نمود. سپس برخی از انتقادات بر تناقض‌‌باوری را بیان کرده، به اختصار درباره آنها بحث خواهم نمود و [پس از آن] ارتباط آن را با مفهوم «عقلانیت» به بحث خواهم گذاشت

 

برخی مفاهیم اساسی

هرچند تناقض‌‌باوری دیدگاهی جدید نیست، اما این واژه، خود واژه‌‌ای است جدید. این واژه در سال 1981 توسط گراهام پریست (Graham Priest)، ریچارد راوتلی (Routley Richard) و بعدها توسط سیلوَن (Sylvan) ساخته شد، این نام مُلهم از عبارت ویتگنشتاین در نکاتی در باب مبانی ریاضیات بود.7 در آنجا ویتگنشتاین جمله «دروغگو» (مثلا، «این جمله صادق نیست»)8 را به «شخص دو سر» توصیف می‌‌کند که هم رو به صدق دارد وهم رو به کذب بدین سان، قول به تناقض، حقیقتی است دو وجهی. متأسفانه، پریست و راوتلی در آن زمان فراموش کردند نحوه هیجی کردن(ism) را با قرائت‌‌ها مطابقت نمایند و گویا بدون (e) چاپ شده است

«تناقض‌‌باوری»9 را به وضوح می‌‌توان از «سهل‌‌انگاری» تفکیک نمود «سهل‌‌انگاری» دیدگاهی است که معتقد است همه قضایای متناقض صادق هستند. (و از همین‌‌رو، چون مفروض می‌‌گیرد که یک ارتباط مستلزم همه پیوسته‌‌های آن است، معتقد است که هر چیزی صادق است.) هرچند سهل‌‌انگاران می‌‌بایست تناقض‌‌باور باشند، اما عکس آن صادق نیست. همچنین باید بین این دیدگاه و فراسازگاری تمایزی آشکار نهاد. رابطه استنتاجی، مثل تساوی طبق فراسازگاری زمانی تعمیمی است که یک تناقض مستلزم هر چیزی باشد. (برای همه A و B و A1 و نقیض A مساوی است با B). تناقض‌‌باوران مجبورند به این دیدگاه معتقد باشند که استلزام (استنتاج معتبر قیاسی) فراسازگار است، مگر اینکه سهل‌‌انگار هم باشند. اما ممکن است فردی به دلایل دیگری ملتزم به این دیدگاه باشد؛ مثلا، به این دلیل که اگرچه صدق حقیقی سازگار است، اما استلزام باید آن چیزهایی را که در اوضاع غیر حقیقی وجود دارند، حفظ نماید و هرچند برخی از همان چیزها ممکن است نیز ناسازگار هم باشند؛ یا به این دلیل که استلزام باید حافظ چیزهای دیگری غیر از صدق صرف، یعنی محتوای اطلاعاتی، نیز باشد

تناقض‌‌باوری در تاریخ فلسفه

در تاریخ فلسفه غرب، شماری از ماقبل سقراطیان به ظاهر از این دیدگاه جانب‌‌داری می‌‌کردند.10 از باب مثال، هراکلیتوس (Heraclitus) در قطعه a49 می‌‌گوید: «ما در یک رودخانه هم قدم می‌‌گذاریم و هم نمی‌‌گذاریم؛ ما هم هستیم و هم نیستیم», به هر تقدیر، به نظر می‌‌رسد که ارسطو، هراکلیتوس، پروتاگراس (Protagoras) و دیگر فیلسوفان ماقبل سقراطی را تناقض‌‌باور و حتی سهل‌‌انگار می‌‌دانسته است. همین دیدگاه آنان بود که باعث حمله ارسطو در کتاب گامای متافیزیک شد. در فصل چهار همین کتاب، ارسطو از قانون امتناع اجتماع نقیضین دفاع می‌‌کند. از نظر تاریخی، این حمله تقریبا موفقیت تام و کامل داشته است؛ یعنی قانون امتناع اجتماع نقیضین از آن زمان به بعد، از مقبولیت بالایی در تاریخ فلسفه غرب برخوردار بوده؛ چنان‌‌که این حقیقت، که گویا احدی لزوم ارائه دفاع جدّی از آن را بعد از ارسطو احساس نکرده، شاهد همین موفقیت است. شاید این نکته قابل ملاحظه باشد که ارسطو در کتاب گاما (فصل 7) از کتاب متافیزیک از دوگانگی قانون امتناع اجتماع نقیضین و قانون [امتناع] ارتفاع نقیضین نیز دفاع می‌‌کند. قانون «ارتفاع نقیضین»11 عبارت است از اینکه برای هر گزاره‌‌ای ضرورت دارد (دست کم)، یا Aصادق باشد یا نقیضA. اما قانون ارتفاع نقیضین نسبت به قانون امتناع اجتماع نقیضین، در تاریخ فلسفه غرب همواره از جایگاه متزلزل‌‌تری برخوردار بوده است. در حقیقت، ارسطو، خود بر این قانون در باری آرمنیاس (فصل 9) اعتراض نموده است

علی‌‌رغم مقبولیت قانون امتناع اجتماع نقیضین، عده‌‌ای از همان زمان ارسطو به بعد تناقض‌‌باور بوده‌‌اند.13 می‌‌توان مدعی شد که برخی از افلاطونیان جدید تناقض‌‌باور بوده‌‌اند. نکولاس کوزایی (Nicholas of Cusa) از باب مثال معتقد بود: خدا همه خواص، از جمله خواص متناقض را داراست (Heron,1954,1.4) به نظر برخی از مفسّران، ماینونگ (Meinong) از جمله تناقض‌‌باوران بوده است که معتقد بود: برخی از اشیای غیرموجود و مانند «مربع گِرد» دارای ویژگیهای ناسازگار است,14 اما واضح‌‌ترین تناقض‌‌باور، پس از فیلسوفان ماقبل سقراطی و قبل از قرن بیستم، هگل و اخلاف او در دیالکتیک، همچون مارکس و انگلس هستند (Priest, 1990, 1991) بنابر نظر آنها، واقعیت به صورت گایست «­Geist» در هگل و ساختارهای اجتماعی در مارکس به نحو صوری می‌‌تواند ناسازگار باشد. از باب مثال، هگل در کتاب منطق می‌‌گوید: «برخی از چیزها حرکت می‌‌کنند، نه بدان دلیل که در یک لحظه اینجا هستند و در لحظه دیگر آنجا، بلکه بدان دلیل که در یک لحظه هم اینجا هستند و هم نیستند؛ چون در «اینجا» در لحظه‌‌ای هست و نیست (Miller, 1969,p. 440) در حقیقت، حل این‌‌گونه حالاتِ متناقض است که موجب تکامل تاریخ اندیشه (یا جامعه) گردیده است

به نظر می‌‌رسد که تناقض‌‌باوری در فلسفه شرق بیشتر ساری و جاری بوده است تا فلسفه غرب. در منطق و متافیزیک هند باستان، درباره هر قضیه مورد بحثی، چهار احتمال متعارف ملحوظ می‌‌شده است: آن قضیه (فقط) صادق است، (فقط) کاذب است، نه صادق است و نه کاذب، یا اینکه هم صادق است و هم کاذب. منطق بودایی قدیم احتمال پنجمی را افزود و آن اینکه: هیچ یک از این احتمالات نباشد. (این احتمال، «کاتوشکوتی» خوانده می‌‌شد.)15 پیروان برهما بودا گام فراتر نهادند و از احتمال این نوع ارزش‌‌های متناقض جانب‌‌داری کردند: صدق (تنها) و صدق و کذب هردو (Smart,1964) سخنان متناقض در مکتب «تائوئیسم» امر عادی است.16 برای مثال، چانگ تسو (Chuang Tsu) می‌‌گوید: آنچه اشیا را می‌‌سازد، هیچ مرزی با اشیا ندارد، اما مقصود ما از سخن «مرزهای میان اشیا» مشخص نمودن مرزهای اشیا است. «مرز بدون مرز، مرزی است بدون هیچ مرزی» زمانی که بودیسم و تائوئیسم با هم ترکیب شدند و به صورت «چان» (یا زِن، که همان اسم ژاپنی آن است) درآمدند،17 فلسفه‌‌ای پدید آمد که در آن تناقض نقش مهمی داشت. بنا به گفته سوزوکی نفسِ فرایند دست‌‌یابی به روشنگری، فرایندی است که «زمانی برتر از فرایند استدلال بوده و زمانی در آن است. این سخن، اگر از نظر صوری لحاظ شود، یک تناقض است، اما در حقیقت، خود همین تناقض، معلول روشنگری است.»

البته تفسیر سخنان فیلسوفانی که به آنها اشاره نمودم، مسئله‌‌ای دقیق و حسّاس است و بسیاری از مفسّران، بخصوص مفسّران غربی که خواسته‌‌اند سخنان فیلسوفان برگزیده‌‌شان را معنادار جلوه دهند (مفسّرانی که خود به قانون «امتناع اجتماع نقیضین» ملتزم بوده‌‌اند)، اظهار داشته‌‌اند که سخنان متناقض این فیلسوفان مورد بحث فی‌‌الواقع، متناقض نیستند. شماری از تمهیدات شاخص وجود دارند که ممکن است در این زمینه به کار گرفته شوند. یکی از آن تمهیدات این است که ادعا شود: سخن متناقض را باید سخنی بدانیم که به نحوی به صورت تحت‌‌اللفظی بی‌‌معناست؛ یعنی سخنی است تمثیلی.17 تمهید دیگر این ادعاست که اظهارات متناقض به نحوی مبهم‌‌اند و در صورت عدم ابهام، از جهتی صادق‌‌اند و از جهت دیگر کاذب. به طور قطع، این تفاسیر از سخنان متناقضی که گاه شنیده می‌‌شوند، بهترین تفاسیر هستند. اما اینکه آیا این تفاسیر درباره فیلسوفانی که به آنها اشاره نمودم، درست هستند یا نه، مسئله‌‌ای است که نیاز به تفصیل و ملاحظه مورد به مورد دارد. در اغلب این موارد، می‌‌توان ادعا نمود که چنین تفاسیری، قرائت تحریف شده و نادرست از دیدگاه‌‌های فیلسوف مورد بحث ارائه می‌‌نمایند

انگیزه‌‌های جدید برای تناقض‌‌باوری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید