دانلود پروژه مقاله وجود منبسط به مثابه «جنس حقیقى» در فلسفه ملّا
دوشنبه 95/4/21 3:38 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله وجود منبسط به مثابه «جنس حقیقى» در فلسفه ملّاصدرا در word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله وجود منبسط به مثابه «جنس حقیقى» در فلسفه ملّاصدرا در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله وجود منبسط به مثابه «جنس حقیقى» در فلسفه ملّاصدرا در word
چکیده
مقدّمه
تحلیل ابن سینا از حد
فصل از دیدگاه ملّاصدرا
جنس حقیقى
انتزاع جنس از وجود منبسط یا ماده؟
نتیجه گیرى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله وجود منبسط به مثابه «جنس حقیقى» در فلسفه ملّاصدرا در word
ـ ابنسینا، الهیات الشفاء، تحقیق حسن حسنزاده آملى، قم، بوستان کتاب، 1404ق
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، تعلیقه بر الهیات الشفاء، تصحیح نجفقلى حبیبى، تهران، بنیاد حکمت صدرا، 1382
ـ ـــــ ، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاء التراثالعربى، 1981م
ـ ـــــ ، الشواهد الربوبیه، تحقیق سید جلالالدین آشتیانى، قم، بوستان کتاب، 1384
چکیده
همه معانى ماهوى پس از پذیرفتن اصالت وجود، در معرض بازتفسیرند. ما باید بتوانیم تفسیرى مبتنى بر احکام وجود از آنها داشته باشیم. در این مقاله با استفاده از نظر ویژه ملّاصدرا درباره «فصل» و تفسیر وجودشناختى وى از آن، کوشیدهایم به نظریه او درباره «جنس» دست بیابیم. مىخواهیم بدانیم معناى جنسى با شهود کدام مرتبه وجود در ذهن منعکس مىشود. در واقع با همان رویکردى که ملّاصدرا درباره فصل حقیقى و تطبیق آن بر وجود خاص اخذ کرده است پیش مىرویم تا به نظریه وى درباره جنس حقیقى برسیم. در این روند، جنس را در نهایت بر وجود منبسط تطبیق مىکنیم و به ناسازگارى این نظریه با قول سینوى مشهور، یعنى انتزاع جنس از ماده، اشاره و از آن دفاع مىکنیم
کلیدواژهها: وجود، فصل، جنس، وجود منبسط، ماده
مقدّمه
اصالت وجود در فلسفه ملّاصدرا محور اصلى مباحث است و از مخاطب این توقع مىرود که بتواند از همه مسائل و احکام مبتلابه تفسیرى بر پایه احکام وجود ارائه دهد. در خود فلسفه ملّاصدرا این امر مهم به گونه کامل انجام نشده است. بسامد بحثهاى ماهوىاى که بر اصالت وجود مبتنى نیستند، همچنان در آثار ملّاصدرا بالاست. بنابراین تفسیر وجودشناختى از همه مباحث ماهوى مىتواند از مهمترین برنامههاى پژوهشى تلقّى شود. گاه با اعتراضات حکیم سبزوارى و دیگر شارحان بر ملّاصدرا روبهرو مىشویم که پیام اصلىشان از این قرار است: چرا فلان بحث بر همان مبناى اصالت وجود پیش نمىرود. از این جمله است بحث وجود ذهنى و راهکار ملّاصدرا در تفکیک بین حمل اولى و شایع در حل مسئله تناقض بین وجود ذهنى و عینى جوهر.1 البته مواردى هم هست که خود ملّاصدرا به صراحت تفسیرى وجودى از معانى ماهوى به دست داده است که شناختهشدهترین آنها تفسیر «فصل حقیقى» است. از آنجا که «ماهیت» مرکب از جنس و فصل است، و تفسیر وجودشناختى تنها درباره یکى از مؤلفههاى ماهیت به وسیله خود ملّاصدرا ارائه شده، بر آن شدیم تا بکوشیم از «جنس» نیز چنین تفسیرى ارائه دهیم. از آنجا که تحلیل ابنسینا از جنس و فصل و رابطه آن دو در فهم نظر ملّاصدرا دخیل است، باید از ابنسینا بیاغازیم
تحلیل ابنسینا از حد
در میان مفاهیم کلىاى که بر شخص (مانند حسن) حمل مىشوند و بر اساس نوشته فرفوریوس در مدخل منطق ارسطو، پنج موردند (کلیات خمسه)، ما در اینجا با سه مفهوم ذاتى سروکار داریم: «نوع»، «جنس» و «فصل». نوع بر تمام ذات دلالت دارد. و در ظاهر امر مرکب از جنس و فصل است. جنس آن مفهوم ذاتىاى است که بین نوع موردنظر و سایر انواع، مشترک است و فصل مفهومى ذاتى است که ویژه نوع موردنظر و فارق آن از سایر انواع است. براى نمونه در مورد «انسان» بر پایه تعریف مشهور، جنس عبارت است از «حیوان» و فصل عبارت است از «ناطق». مراد از نوع، خود مفهوم «انسان» است، نه انسانیت و مراد از جنس و فصل، به ترتیب، «حیوان» و «ناطق» است، نه حیوانیت یا نطق؛ زیرا هرکدام از این سه مفهوم، یعنى نوع و جنس و فصل، از کلیات خمسه به شمار مىآیند و لذا بر همدیگر و بر شخص (حسن) حمل مىشوند؛ لذا باید به صورت مشتق (لابشرط از حمل) به کار روند
در مقام تعریف انسان، ما یک قول شارح به کار مىبریم که مفید تصور انسان است. مىگوییم «انسان حیوان ناطق است.» این نمونهاى از یک تعریف حدى است که در آن همه ذاتیات نوع برشمرده شدهاند؛ اما از آنجا که مفاهیم به کار رفته در آن همانگونه که در نگارش مستقلاند، ممکن است در تقرّر مفهومى نیز مستقل از هم به نظر برسند، چنین مىنماید که مفاد آن از این قرار باشد: مفهوم انسان ترکیب عطفى دو مفهوم «حیوان» و «ناطق» است (انسان حیوان و ناطق است). در ترکیب عطفى، دو طرف عطف از هم مستقلاند و بدون وابستگى به هم، مىتوانند تحصل مفهومى داشته باشند؛ ولى آیا واقعا مفاد قول شارح این است که محدود (انسان) ترکیب عطفى دو مفهوم منحاز «حیوان» و «ناطق» است؟
ابنسینا در تحلیلى که از «مناسبت حد و محدود» ارائه مىدهد در مقام انکار چنین ترکیبى است؛ یعنى ابنسینا معتقد است: اگرچه در ظاهر امر چنین مىنماید که حد، مرکب از «دو» مفهوم عام و خاص است؛ ولى در واقع، چنین ترکیبى وجود ندارد و حد همواره «یک مفهوم» است. تحلیل ابنسینا این است
ما وقتى در مقام تعریف مثلاً مىگوییم انسان حیوان ناطق است، مرادمان این نیست که انسان مجموع حیوان و ناطق است؛ بلکه مراد ما این است که انسان حیوانى است که آن حیوان، خودش ناطق است. گویا حیوان به خودى خود، امر نامتحصلى است و وقتى آنچه ما اجمالاً به آن مىگوییم نفس حساس، محصل شد، به آن مىگوییم نفس ناطقه؛ و این یعنى تحصیل آن چیزى که پیشتر فقط نفس حساس (حیوان) بود. پس چنین نیست که براى جسم، صاحب نفس حساس بودن و صاحب نفس ناطقه بودن، دو چیزِ جدا باشد؛ بلکه حیوان همان جسم داراى نفس حساس است؛ ولى این حساسیت امر مبهمى است و در هستى، امر مبهم محقق نمىشود؛ بلکه امور همیشه محصلاند، و این ابهام فقط در ذهن است؛ چه ادراک حقیقت نفس براى ذهن تا فصل به میان نیاید، مشکل است؛ لذا گفته مىشود نفس حساس و داراى خیال و نطق است
بنابراین حد از آنجا که حدِ یک امر موجود است، باید مفهومى متحصل باشد و ثانیا یک مفهوم است و اگر در مقام بیان منطقى آن، دو مفهوم مطرح است، نباید به این گمان افتیم که حد، ترکیب عطفى دو مفهوم است؛ چراکه آن مفهوم عام اول، امر نامتحصلى است و امر نامتحصل، موجب ترکیب در یک امر متحصل (محدود) نمىشود. انکار «جمع» و «عطف» در واقع زمینه حمل بین مفاهیم جنس و فصل را فراهم مىآورد. مفاد حمل، «همانى» است. نمىشود بین دو مفهومى که از هم مستقلاند و هریک تقرّر مفهومى جدایى دارند، همانى برقرار شود

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]