دانلود پروژه مقاله حقوق فرهنگی اقوام مختلف ایرانی در زبان در wo
دوشنبه 95/3/3 4:4 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله حقوق فرهنگی اقوام مختلف ایرانی در زبان در word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله حقوق فرهنگی اقوام مختلف ایرانی در زبان در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله حقوق فرهنگی اقوام مختلف ایرانی در زبان در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله حقوق فرهنگی اقوام مختلف ایرانی در زبان در word :
حقوق فرهنگی اقوام مختلف ایرانی در زبان
اصل 15 قانون اساسی
[زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است. ]
با دقت در اصل 15 قانون اساسی تدریس ادبیات محلی و قومی در مدارس مجاز شناخته شده ؛ ولی تاکنون در هیچ یک از استانهای کشور کتابی به زبان محلی منتشر نشده به طوری که ما اگر متون ساده را به زبان مادری برایمان بنویسند خواندن آن مشکل تر از زبان فارسی است .
فرهنگ دارای تعاریف و دسته بندی های متعددی از سوی جامعه شناسان است که در یک نگاه تمام پیشرفت های بشر را فرهنگ دانسته ودر نگاه دیگر که کاملتر به نظر می رسد پیشرفت های مادی را تکنولوژی و پیشرفت های غیر مادی را به نام فرهنگ تعریف کرده اند ؛ اگر فرهنگ را به معنای دستاوردهای غیر مادی بشر بدانیم شامل ضرب المثل ، خرافات ، مذهب ، ادبیات ، شعر و;.. می گردد در این بین همه آنها برای انتقال به نسل بعد نیازمند زبان به عنوان پایه و ریشه فرهنگی هستند . وصد البته زبان به دو سبک نوشتاری و گفتاری تقسیم می شود.
مهم ترین نماد و هویت هر قومی زبان آن است بی توجهی به زبانهای محلی یعنی تلاش برای خشکاندن ریشه های آن و همین امر باعث فراهم آمدن شرایط اضمحلال یک فرهنگ در فرهنگ مسلط گردد . وقتی اعضای یک قوم ارتباط با گذشته خود نداشته باشند و نسل نو به دیده حقارت به زمان ماضی و پیشینه تاریخی خود بنگرد و زمانی که کرد ، لر ، بلوچ ، ترک وسایر زبانها هویت خود را در برابر دیگران کتمان کنند آغاز فاجعه فرهنگی ست زیرا هیچ تضمینی
وجود ندارد که به سوی فرهنگ رسمی و برنامه ریزی شده کشور یعنی فارسی سوق داده شوند .
گرچه در جامعه امروز فرهنگ ما به فرهنگی التقاطی مبدل شده و عناصرهمه فرهنگها در دیگری رسوخ نموده ولی این سخن به معنی بی توجهی به سه دسته بندی فرهنگ
ی یعنی جهانی ، ملی و محلی نیست بلکه بدان معناست که نمی توانیم و نباید باورهای فرهنگی بومی که به صورت فولکور آن می باشد را تضعیف کنیم. قبول کنیم زبان هر قومیتی پرچم برافراشته آنست اگر این بیرق را بشکنیم چیزی برای جامعه کرد و لر و ترک و;. باقی نمی ماند تا از آن دفاع کنند.
در میان زبانهای محلی ترکها لااقل در عمل برای حفظ اصالت خود تلاش بیشتر و مضاعفی داشته اند و بسیاری از آنان ابتدا زبان مادری را به کودک خود یاد می دهند ومعتقدند با بودن برنامه های تلویزیونی و رسمی خود به خود کودکان زبان فارسی را یاد می گیرند اما در میان ما کرد زبانها از همان لحظه تولد گوش کودک خویش را با کلمات فارسی پر می کنیم .
شاید گروهی این توجیه را داشته باشند که آموزش زبان فارسی از همان بدو تولد باعث رشد تحصیلی کودک در مدرسه می گردد در صورتی که اگر یک کلمه با فرزندان خود فارسی صحبت نکنیم ذهن کنجکاو و فراگیر کودکان باز از طریق برنامه های کارتونی و تلویزیونی باعث تسلط آنان به فارسی می گردد.
اصل 15 قانون اساسی؛ ظرایف، بایدها و نبایدها
روزنامه ابتکار | اصل پانزده قانون اساسی یکی از اصول مبهم است که اتفاقا کم ترین پژوهش جدی پیرامونش دیده می شود و بیشتر دستمایه دعاوی سیاسی و انتخاباتی بوده است.
در خصوص پیشینه تصویب این اصل نیز اظهارات و ادعای ضدو نقیضی وجود دارد. گروهی آن را طرح جریان های قومی متمایل به شوروی در اوایل انقلاب می دانند که از طریق مقدم مراغه ای به مجلس خبرگان پیشنهاد داده شده است.
گروهی دیگر معتقدند که اصل پیش نویس اولیه این اصل در واقع به شکل دیگ
ری بوده است که در آن دوره در قالب اصل 21 مطرح شده بود ولی در صحن علنی در قالب اصل 15 به تصویب رسید. نکته اینجا است که ظاهرا متن اولیه دارای صراحت بیشتری بوده و فراز پایانی آن صراحتا از تدریس زبان های محلی در مدارس صحبت می کرد ولی در رایزنی هایی که در کمیسیون غیرعلنی صبح مجلس صورت پذیرفته، عبارت تدریس زبان محلی به تدریس «ادبیات» تقلیل یافته است.
شکل نهایی اصل پانزده که به شکل قانون درآمد مقرر کرد: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان باشد. ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است».
• ظرایف
در واقع این اصل دارای 2 بخش عمده است. بخش نخست در خصوص حکم آمره قانون مبنی بر رسمیت زبان فارسی در اسناد دولتی و اداری و دوایر دولتی و کتاب های درسی است.
بر این اساس تمامی مراودات مکتوب اداری در ایران می بایست به زبان فارسی صورت گیرد که قانونگذار از صفت «مشترک» برای آن استفاده کرده است. در همین راستا بر اساس ماده51 قانون آیین دادرسی مدنی، کلیه دادخواست ها می بایست به زبان فارسی تقدیم دادگاه شود:«دادخواست باید به زبان فارسی نوشته شود» در غیراینصورت دادخواست به جریان نمی افتد.
صورت جلسات دادگاه ها و نشست های رسمی و دولتی نیز لاجرم می بایست به این زبان نوشته و تحریر شود. به نظر می رسد پیشینه هزار ساله زبان فارسی در دیوان سالاری ایران که در دوره هایی وارد سیستم دیوانی خلافت اسلامی، عثمانی و سپس هندوستان شده بود ، فارسی را تبدیل به یک زبان مناسب و با ظرفیت برای استفاده در امور دیوانی و دولتی نموده است. ویژگی مهم دیگر این زبان، ملی و مشترک بودن آن در بین ایرانی ها است. زیرا ه
ر یک از مناطق کشور (حتی در استان فارس) دارای یک زبان محلی نیز هستند که تنها در حد همان زبان محلی قرار دارند و برای مراودات رسمی مورد استفاده قرار نمی گیرند.
بخش دوم اصل 15 دارای دو حکم جدا در خصوص «رسانه» و «مدرسه» است و یک حالت« استثنایی» و شاید بتوان گفت غیررسمی را توضیح می دهد.این واقعیت
از کلمه «ولی» قابل استنباط است به این ترتیب که «ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در رسانه های گروهی و مطبوعات آزاد است » .
این بخش از اصل 15 هم اکنون در حال اجرایی شدن توسط دولت از طریق صداوسیما است. مطبوعات نیز از نظر قانونی مشکلی در انتشار به زبان محلی ندارند. بخش اخیر اصل 15 نیز به همان شکل مقرر می دارد، تدریس ادبیات آنها (زبان های محلی) در مدارس آزاد است.
به نظر می رسد جنجالی ترین بخش این اصل نیز همین فراز باشد. پیرامون بخش دوم اصل 15 با عنایت به صورت مذاکرات مجلس ذکر چند مورد ضروری به نظر می رسد و می تواند نگاهی شفاف تر و روشن تر در خصوص منظور مقنن ارائه دهد:
1- در متن پیش نویس که به کمیسیون مجلس خبرگان(غیر علنی) در قالب اصل 21 ارائه شد، از تدریس به زبان محلی صراحتا یاد شده بود. این متن بعدا از سوی کمیسیون تعدیل شده و به شکل متن پیش نویس درآمد تا در صحن علنی مجلس مورد بررسی قرار گیرد. این موضوع اماره ای است بر اراده قانونگذار مبنی بر عدم حکم به تدریس زبان و محدود ساختن این امر در حد ادبیات.
2- عبارت «قومی» در بخش دوم ماده یعنی: استفاده از زبان های محلی و قومی در ; با تاکید خالاتیان نماینده ارامنه به تصویب رسید. خالاتیان ضمن ایراد به پیش نویس اظهار داشت که ارامنه در یک محل مجتمع نیستند تا عبارت زبان محلی شامل حال آنان شود.
3- قانونگذار استفاده از ادبیات زبان های محلی را آزاد عنوان کرده است نه خود زبان های محلی. مستنبط از شیوه تحریر جمله اخیر اصل 15 نیز همین است. « استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است». در غیر اینصورت نحوه نگارش اصل می توانست به این صورت باشد «استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات،رسانه های گروهی و مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است». یعنی مقنن می توانست با یک واو عطف، از حشو «و تدریس ادبیات آنها در مدارس» خودداری نماید زیرا عبارت «زبان» در جمله قبلی ذکر شده بود. در حالی که به نظر می رسد قانو
نگذار تعمدا و به وضوح، حکم قبلی را با کلمه «ادبیات» تخصیص زده است. سیدحسن آیت از اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی پس از قرائت متن اولیه به این موضوع اشاره کرده می گوید: «این مطلب که در این اصل آمده بیشتر مربوط به تدرس ادبیات است که بتوانند تدریس کنند وگرنه خود به خود آزاد است».
4- تمامی کتاب های درسی کشور ایران که زیر نظر وزارت آموزش و پرورش منتشر می شوند بر اساس اصل 15 باید به زبان فارسی نگاشته شوند (: کتب درسی
باید به این زبان باشد). در طول مذاکرات تاکید مکرری بر فارسی بودن «کتب درسی» از سوی خبرگان
صورت گرفته و مقنن به دفعات این دغدغه را مطرح کرده است. از آن جمله ربانی شیرازی،مکارم شیرازی،موبد شهرزادی،حجتی کرمانی و;بودند. بنابراین انتشار کتاب درسی به غیر از زبان فارسی بر خلاف روح و نص صریح اصل 15 است.
5- نکته مهم دیگری که در بررسی روند این اصل به چشم می خورد عدم مشارکت خبرگان آذری،کُرد و; در آن است. حال آنکه خالاتیان و مولوی عبدالعزیز نماینده ارامنه و اهل سنت (هر دو اقلیت مذهبی) در روند تصویب اصل مشارکت جدی د
ارند.
7 – به هنگام نهایی شدن بررسی این اصل مولوی عبدالعزیز، در مقام سوال اظهار می دارد، اگر کسی بخواهد عربی یا بلوچی بخواند آیا دولت برای او معلم عربی می گیرد یا خیر؟
نائب رئیس مجلس نیز در پاسخ وی اظهار می دارد بله، دولت موظف است، وقتی آنها حق داشتند این زبان را تدریس کنند دولت موطف است چیزی را که آنها حق دارند،برایشان تهیه کند.
اما این حکم وارد اصل 15 نشده و همچنان عبارت تخصیصی «ادبیات آنها» باقی می ماند. امروزه عده ای با استناد به این محاوره معتقدند که اصل 15 اجازه تدریس زبان های محلی را صادر کرده است. با این وجود به نظر نمی رسد که این مسئله رنگ
ی از واقعیت داشته باشد. زیرا بر اساس مقدمات حقوقی اولا اجتهاد در برابر نص جایز نیست، دوم اینکه معتبرترین منبع حقوق، نص است نه تفسیر یا دکترین. در جایی که نص وجود دارد از دکترین استفاده نمی کنند. درست است که به هنگام ابهام در منظور قوانین می توان به صورت مذاکرات رجوع نمود، اما نص به طور قاطع رافع ابهام است و در مقام تعارض نص و تفسیر(در اینجا از طریق صورت مذاکرات) نص ترجیح دارد زیرا آخرین اراده قانونگذار را نشان می دهد.
بنابراین با وجود نص «تدریس ادبیات آنها » که به جای «تدریس زبان» در اصل گنجانیده شده است(همانطور که در شماره 3 گفته شد)، نمی ت
وان به دکترین -که صورت مذاکرات نیز بخشی از آن است- مراجعه کرد.
• چه کسی مکلف است؟
بخش اخیر اصل 15 اشعار می دارد تدریس ادبیات آنها(زبان های محلی و قومی) در مدارس آزاد است. پرسش اینجا است که آیا می توان از «عبارت آزاد است» تکلیف استنباط نمود یا خیر؟ در نگاه اول به نظر می رسد با توجه به انحصاری بودن آموزش و پرورش رسمی در دولت امکان چنین برداشتی است. یعنی زمانی که بحث از مدارس است دولت موظف به تدریس ادبیات می شود. از سوی دیگر با وجود مدارس خصوصی و غیردولتی در کشور چنین به نظر می آید که امکان تدریس این مواد درسی شامل ادبیات محلی در مدارس از اعداد وظایف دولت خارج و به عهده مدارس خصوصی گذاشته می شود.
به این ترتیب حتی اگر بخش اخیر اصل 15 تفسیر به تدریس زبان محلی شود(که از نظر نگارنده اینطور نیست)، وظیفه آن بر دوش دولت نیست بلکه مدارس خصوصی و آموزشگاه های زبان مجاز هستند تا به تدریس این رشته از علوم بپردازند. این نگاه از آن جا نیز ناشی می شود که تعدد زبان محلی در ایران بسیار زیاد و هر ناحیه ای برای خود زبان محلی ویژه ای دارد و این شائبه وجود دارد که دولت به عنوان عالی سازمان فراگیر در کشور در صورت ورود به این وادی قادر به اجرای عدالت نباشد.
تنها در یک نمونه دستکم چهار گونه از زبان کردی در ایران قابل شناسایی است. در حوزه های مرکزی نیز زبان های شیرازی،سنگسری،کاشانی،زبان های محلی خراسان،در جنوب زبان بندری،بختیاری،لری،لکی و; وجود دارد. در برخی حوزه های جغرافیایی مانند آذربایجان غربی نیز شاهد تعدد زبانهای محلی هستیم ک
ه شامل آذری،کردی،آشوری و ارمنی می شود.
بنابراین به نظر می رسد در یک نگاه واقع گرایانه پرداختن دولت به تدریس زبان های محلی بدون اعمال تبعیض امکان پذیر نیست. اما بخش خصوصی بر اساس قانون عرضه و تقاضا می تواند نسبت به این مسئله توجه نماید.
• تدریس به زبان مادری یا تدریس زبان مادری
با توجه به حکم صریح اصل 15 موض
وع تدریس به زبان مادری مدارس کشور منتفی است. اصولا چنین رویه ای نیز در هیچ کشور معتبری به جز چند کشور افریقایی مانند نیجریه و اتیوپی(که فاقد پیشینه کشورداری دقیق هستند) وجود ندارد. بر اساس قانون اساسی نیز کتب درسی باید به این زبان باشد. در تفسیر موسع از قانون ممکن است، این نتیجه حاصل آید که دولت موظف است،چند فصل درسی در کتاب ادبیات فارسی (با عنایت به عبارت: تدریس ادبیات آنها در کنار زبان فارسی آزاد است) به عنوان آشنایی دانش آموز با زبان محلی به صورت اختیاری(با توجه به عبارت آزاد است و رویه حقوق بین الملل و یونسکو) تدریس نماید. اما باید توجه نمود که هیچ اعلامیه، کنوانسیون و سند بین المللی الزام آوری وجود ندارد که دولت را مکلف و موظف به تدریس زبان های محلی کرده باشد. حتی سند چشم انداز یونسکو تحت عنوان مواضع آموزشی یونسکو در سال 2003 تاکیدی بر ضرورت تدریس زبان های محلی به وسیله نظام آموزش و پرورش نداشته
و فقط توصیه هایی در خصوص جلوگیری از زبان های در معرض خطر کرده است. پبشنهاد نگارنده در خصوص توجه به فرهنگ ویژه اقوام ایرانی توجه به عناصر عینی حیات و زندگی فرهنگی مانند تاریخ و جغرافیا است. تدریس تاریخ محلی نواحی که سرشار از افتخار است و همچنین آشنایی بیشتر دانش آموزان با جغرافیای محلی و استانی
در عین حال که فاقد آسیب های چالش زای ناشی از محلی گرایی است می تواند نسل جوان را با عوامل عینی حیات فرهنگی آشنا سازد.

دانلود پروژه مقاله تجزیه و تحلیل سهام عادی در word
دوشنبه 95/3/3 4:3 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله تجزیه و تحلیل سهام عادی در word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله تجزیه و تحلیل سهام عادی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تجزیه و تحلیل سهام عادی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تجزیه و تحلیل سهام عادی در word :
تجزیه و تحلیل سهام عادی
تعریف بورس اوراق بهادار
وقتی از بورس اوراق بهادار صحبت می کنیم، منظورمان محلی است که در آن “اوراق بهادار” به معنای عام آن معامله می شود. مشهورترین اوراق بهادار، پولهای کشورهای مختلف اند. اوراق قرضه نیز، اعم از این که توسط دولت و یا بخش خصوصی صادر شده باشد، نوع دیگری از اوراق بهادار به حساب می آیند. و بالاخره سهام شرکتها و واحدهای تولید، تجاری و خدماتی دسته سوم این اوراق را تشکیل می دهند.
تفاوت سه گروه اوراق بهادار فوق، چه از نظر نوع خریداران و فروشندگان و چه از لحاظ مقررات حاکم بر هر کدام، موجب شده است که دو نوع بازار برای معاملات آنها به وجود آید. یکی “بازار پول” که در آن معاملات اسعار به صورت نقدی و یا کوتاه مدت انجام می شود و دیگری “بازار سرمایه” که در آن معاملات اوراق قرضه و سهام که ماهیت بلند مدت دارند، صورت می گیرد.
در اینجا قصد نداریم تا از بازار معاملات اسعار – یعنی خرید و فروش پولهای بیگانه – سخن بگوئیم . به ویژه آن که در ایران انحصار معاملات اسعار به نظام بانکی کشور واگذار شده است. هدف ما توضیح و تشریح بازار اوراق قرضه و سهام و خاصه اوراق سهام است. لذا، بی مناسبت نیست که بدوا به چهار تفاوت اساسی میان اوراق قرضه با اوراق سهام اشاره کنیم و سپس به موضوع اصلی مورد نظر، یعنی اوراق سهام، بپردازیم.
یک : اوراق قرضه سند بدهکاری صادرکننده آن به دارنده یا خریدار آن است. در حالی که سهام، سند مالکیت دارنده آن نسبت به بخشی از اموال شرکت صادرکننده سهم است.
دو: اوراق قرضه معمولا دارای سررسید بازپرداخت و نیز نرخ بازده از پیش تعیین شده است. لذا، دارنده آن در مواعید معین، سود متعلقه را دریافت می دارد و در سررسید نیز اصل مبلغ را دریافت می کند. در حالی که سهام معمولا فاقد سررسید بازپرداخت است و سود از پیش تعیین شده نیز ندارد.
سه: اوراق قرضه از نظر بازپرداخت اصل و سود آن نسبت به سهام اولویت دارد. بدین معنی که در صورت انحلال و تصفیه شرکت، دارندگان اوراق قرضه ابتدا و قبل از سهامداران، تامین مالی می شوند و چنانچه چیزی باقی ماند، متناسبا بین صاحبان سهام تقسیم می گردد.
چهار: اوراق قرضه به دلیل آن که معمولا دارای سود از پیش تعیین شده است، سندی ربوی محسوب می شود و لذا، در شریعت اسلام تحریم شده است. اوراق سهام که دارای سود از قبل تعیین شده نیست، از لحاظ شرعی اشکالی ندارد.
بد نیست البته بدانید که در حال حاضر اوراق قرضه، به دلایل شرعی و قانونی، در بورس تهران معامله نمی شود، اما شاید این روزها عبارت “اوراق مشارکت” را زیاد شنیده باشید. اوراق مشارکت احیانا در آینده در بورس تهران مورد معامله قرار خواهد گرفت.
چرا در بورس سرمایه گذاری کنیم؟
اگر تفسیر برخی از اقتصاددانان را بپذیریم که پس انداز هم نوعی “خرج” است، برای رفع هر گونه شبهه باید بلافاصله به کیفیت این نوع مخارج اشاره کنیم تا با مخارج “مخارج مصرفی” به معنای متعارف آن اشتباه نشود. حقیقت این است که مازاد درآمد افراد بر مصرفشان بالاخره به سرمایه گذاری اختصاص می یابد. اختصاص پس انداز به سرمایه گذاری می تواند با واسطه (غیرمستقیم) و یا بی واسطه (مستقیم) باشد. بانکها و موسسات مشابه به عنوان موسسات واسطه وجوه ، پس اندازهای افراد را جمع آوری می کنند و به صورت اعتبار یا تسهیلات بانکی دخالتی در انتخاب سرمایه گذاریها ندارند و وجوهشان به طور غیرمستقیم به سرمایه گذاریها اختصاص می یابد. ولی، ممکن است در این صورت، سرمایه گذاری مستقیم یا خرید سهام می تواند هدف آنان را تامین نماید.
پس انداز کنندگان بانکها دارای درآمد نسبتا مشخص و ثابتی ، با توجه به نرخ سود، هستند و در عین حال بازپرداخت اصل سپرده آنها نیز توسط بانکها تضمین می شود. این هر دو، مزایای بزرگی هستند که سپرده گذاران را به بانکها جلب و جذب می کند.
سرمایه گذاری از طریق خرید سهام شرکتها و کارخانجات نیز در مقایسه با سپرده گذاری در بانکها دارای مزایائی به شرح زیر است:
1 – افزایش قیمت سهامزط
وجود تورم از یک سو و حسن مدیریت در اداره امور یک شرکت از سوی دیگر، ارزش سهام آن را بالا می برد. سهم ی که شما سال گذشته به قیمت 1000 تومان خریده اید، می توانید به دلیل وجود مثلا 15 درصد تورم سالانه به 1150 تومان برسد. زیرا که هر سهم نماینده بخشی از سرمایه شرکت است و طبعا وجود تورم در بالا رفتن ارزش معاملاتی سهم در بازار تاثیر می گذارد.
چنانچه مدیریت صحیح، کارآمد و موفقی نیز اعمال شده باشد، ارزش سهام افزایش بیشتری نیز پیدا خواهد کرد. نتیجه ای که می توان گرفت این است که سرمایه گذاری در سهام، صاحبان سرمایه را لااقل در مقابل کاهش قدرت خرید پول محافظت می کند. اگر شما همان 1000 تومان را در بانک گذاشته بودید در پایان سال مبلغی به عنوان سود دریافت می کردید، ولی اصل پولتان دیگر قدرت خرید زمان سپرده گذاری را ندارد. بلکه به دلیل وجود تورم، ارزش واقعی یا قدرت خرید آن به 850 تومان
کاهش یافته است. این نکته ای است که ممکن است بسیاری از سپرده گذاران بانکها از آن غافل باشند. طبیعی است که هر قدر تورم شدیدتر باشد، کاهش قدرت خرید سپرده های مردم نیز بیشتر خواهد بود. و چون در غالب موارد، نرخ تورم از درصد سود متعلقه به سپرده های بانکی بیشتر است، در نتیجه، ارزش واقعی اصل سپرده ها به علاوه سود متعلقه به آنها کمتر از میزانی است که به بانکها سپرده اند.
2 – سود سهام
سود حاصله از فعالیت شرکت صادرکننده سهام در پایان سال به دارندگان سهام تعلق می گیرد. طبیعی است که میزان سود هر شرکت بستگی به عوامل مختلفی دارد. مدیریت شرکت، تقاضای بازار و اوضاع کلی اقتصادی کشور عواملی هستند که روی سود حاصله تاثیر می گذارند.
در پاره ای از موارد، مجمع صاحبان سهام تصمیم می گیرد که بخشی از سود حاصله را تقسیم نکند و آن را به صورت اندوخته نگهدارد. در این صورت، درست است که سود سهام توزیع شده کمتر است، ولی طبعا افزایش ارزش سهام ناشی از نگهداری اندوخته، جبران کاهش سود توزیع شده را خواهد نمود.
3 – معافیت مالیاتی
سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار در بسیاری از کشورها معاف از مالیات و یا مشمول تخفیف مالیاتی است. این امتیاز را از آن جهت قائل می شوند که سرمایه ها حتی المقدور به بورس جلب و جذب شوند و منابع مالی نسبتا بلند مدت در اختیار واحدهای تولیدی قرار گیرد. در ایران، فروش سهام تنها مشمول نیم درصد مالیت است که از فروشنده سهام اخذ می شوند. لیکن شرکتهای پذیرفته شده در بورس مشمول ده درصد بخشودگی نسبت به مالیات سالانه شرکت هستند.
4 – حق رای و اعمال مدیریت
صاحبان سهام شرکتها به نسبت تعداد سهامی که در دست دارند در مجمع عمومی صاحبان سهام حق رای داشته و می توانند در انتخاب مدیران و تعیین خط مشی آینده شرکت مداخله و مشارکت داشته باشند. این امتیاز به صاحبان سپرده های بانکی داده نشده و سپرده گذاران بانکها در اداره امور بانکها دخالتی ندارند. این امر از دو نقطه نظر قابل توجه است:
اول : چنانچه سو اداره یا نارسائی در مدیریت شرکت توسط سهامداران آن مشاهده گردد، با اعمال قدرت رای دهی خود نسبت به اصلاح آن اقدام خواهد نمود و از این جهت به افزایش کارآئی و سوددهی شرکت کمک خواهد کرد.
دوم: احساس اعتماد درونی و نیز رضایت خاطری که ناشی از مشارکت در امور تولیدی است جز لاینفک سرمایه گذاری در سهام است و خریدار احساس مالکیتی نسبت به شرکت یا واحد تولیدی خواهد داشت که حاصل آن خرسندی و اقناع باطنی اوست.
5 – تنوع سرمایه گذاریها
منظور از متنوع کردن سرمایه گذاری یک فرد ” در یک سبد نگذاشتن همه تخم مرغها” برای کاهش ریسک و زیانهای احتمالی است. تنوع اوراق بهاداری که در بورس عرضه می شود به شخص امکان می دهد که سرمایه خود را بین سهام گوناگون تقسیم نماید.
6 – اطمینان از محل سرمایه گذاری
شرکتهائی که سهامشان در بورس اوراق بهادار معامله می شود باید شرایط و ضوابط تعیین شده توسط بورس را مراعات نمایند. شرکتهائی که تقاضای عضویت در بورس را می کنند باید شرکت سهامی عام بوده و هیچگونه سهام ترجیحی برای افراد خاص صادر نکرده باشند. حسن شهرت مدیران و صورتهای مالی شرکت توسط “هیئت پذیرش” مورد بررسی قرار می گیرد و چنانچه از هر جهت شایستگی ثبت در بورس را داشته باشند، پذیرفته خواهند شد. شایان ذکر است که از میان شرکتهای سهامی عام موجود در کشور، متجاوز از دویست شرکت توانسته اند به عضویت بورس اوراق بهادار تهران درآیند.
بدین جهت خریدار سهام آسوده خاطر است که سهامی که در بورس معامله می شود متعلق به شرکتهائی است که هنگام پذیرش مورد مطالعه دقیق قرار گرفته اند. سهام شرکتهای غیرواقعی، با مدیریت ضعیف و ساختار مالی نامناسب در بورس اورقا بهادار جائی ندارند.
7 – حق خرید سهام جدید الانتشار
سهامداران یک شرکت در خرید سهم جدید الانتشار همان شرکت نسبت به سایر خریداران اولیت دارند. این شرکتها در صورت انتشار سهام جدید باید ابتدا آنها را به سهامداران موجود به نسبت سهامشان عرضه کنند. شایان ذکر است که قیمت بازار سهام جدید الانتشار یک شرکت عموما بیش از قیمت اسمی آن است.
آیا سرمایه گذاری در بورس زیانها یا خطراتی نیز دارد؟
پاسخ به این سوال در یک کلمه بلی است. مگر سرمایه گذاری کاملا بی خطر هم وجود دارد؟ هرگونه، سرمایه گذاری اعم از این که در بورس اوراق بهادار صورت بگیرد و یا خارج از آن مشمول درصد هرچند ناچیزی ریسک است. حتی سرمایه گذاری نکردن و به کار نیانداختن وجوه نیز متضمن قبول مقداری زیان است!
مع هذا باید توجه داشت که به دلیل مراقبت ویژه ای که در پذیرش شرکتها در بورس اوراق بهادار اعمال می شود از یک سو، و امکان مطالعه وضع مدیریت و صورتهای مالی شرکت پذیرفته شده در بورس از سوی دیگر، ریسک سرمایه گذاری در بورس معمولا به حداقل کاهش داده شده است.
نکته دیگر و شاید مهمتر، نحوه خرید و فروش اوراق بهادار در بورس است. در غالب قریب به اتفاق بورسهای اوراق بهادار د ر جهان خریدار یا فروشنده نیم تواند خود مستقیما به تالار بورس مراجعه کند و شخصا معامله کند. بورس اوراق بهادار دارای تعدادی کارگزار است که خریدار برای خردی اوراق بهادار و فروشنده برای فروش این اوراق باید به آنها مراجعه کند.
کارگزار بورس اوراق بهادار فرد خبره ای است که اوراق بهادار مختلف را به خوبی می شناسد و می تواند شمارا هنگام خرید اوراق راهنمایی کند. فروشنده اوراق بهادار هم می تواند از مشاورت کارگزار، هنگام فروش اوراق خود سود ببرد.
شرایط اخلاقی و تخصصی مربوط به پذیرش کارگزاران در بورس بسیار دشوار است و رفتار کارگزاران علی الدوام توسط مدیریت بورس زیر زره بین قرار دارد. در صفحات بعد این شرایط به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است.
بورس اوراق بهادار همان بازار اوراق بهادار است که یک بازار رسمی، متشکل و دائمی میباشد که اوراق بهادار در آن خرید و فروش میشود. اوراق بهادار به سه دسته تقسیم میشود:
الف( پول کشورها و اسناد خزانه که مشهورترین اوراق بهادار هستند و انسان هر روز با آنها سروکار دارد. خرید و فروش پول در ایران بیشتر در بانکها (ارز دولتی( و صرافیها و خرید و فروشهای خیابانی (ارز آزاد( صورت میگیرد. از دیگر شکلهای پول؛ چکهای مسافرتی، اعتبارنامه، چکهای بانکی، سفته، برات و نظایر آن میباشد. اسناد خزانه هم اوراق بهادار کوتاه مدتی هستند که توسط دولت صادر میشوند و سر رسید آنها عموماً بین سه ماه تا یکسال است. بر طبق قانون11 انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه» ایران؛ اسناد خزانه، اسناد بینامی است که برای تأمین احتیاجات مالی خزانه داری کل در جریان سال مالی انتشار مییابد.
ب( اوراق قرضه، که توسط بخش دولتی یا خصوصی منتشر میشوند. اوراق قرضه در حقیقت سند بدهکاری صادر کننده آن به خریدار یا دارنده آن است و دارای سررسید بازپرداخت مشخص و نیز نرخ بازده از پیش تعیین شده است و عموماً دارای کوپنهایی برای دریافت بازده میباشد که در فواصل معینی قابل دریافت است. به دلیل آنکه سود مشخص و معین اوراق قرضه این معاملات را ماهیت ربوی میدهد در اوراق مشارکت سود تعیین شده علیالحساب عنوان میگردد. صدور این اوراق با مجوز بانک مرکزی امکانپذیر است و هدف از انتشار آنها تأمین سرمایه برای طرحهای عمرانی و توسعهای میباشد.
ج( سهام شرکتها و واحدهای تولیدی، تجارتی و خدماتی
در بورس اوراق بهادار تهران عمده فعالیت بر معامله نوع سوم اوراق بهادار یعنی سهام شرکتها و واحدهای تولیدی و خدماتی متمرکز میباشد. سهام شرکتهایی در بورس معامله میشود که سهامی عام بوده و دارای شفافیت مالی باشند و فعالیت آنان به تأیید سازمان بورس اوراق بهادار رسیده باشد. اوراق سهام یا برگههای سهمدارای ویژگیهای زیر است:
1- سند مالکیت دارنده آن نسبت به بخشی از اموال صادر کننده سهام است.
2- فاقد سررسید بازپرداخت است و سود از پیش تعیین شده نیز ندارد.
3- سند قابل معامله است.
4- دارای بهای اسمی است و قیمت اسمی هر سهم نشان میدهد صاحب سهم مالک چه بخشی از سرمایه است.
بر طبق ماده 25 قانون تجارت ایران اوراق سهام باید متحدالشکل، چاپی و دارای شماره ترتیب بوده و به امضای لااقل دو نفر که به موجب مقررات اساسنامه (شرکت( تعیین میشوند برسد. در ورقه سهم باید نکات زیر قید شود:
– نام شرکت و شماره ثبت آن
– مبلغ سرمایه ثبت شده و سرمایه پرداخت شده
– تعیین نوع سهم
– مبلغ اسمی سهم و مقدار پرداخت شده آن به حروف و با عدد
در مورد شرکتهای جدید التاسیس، تا زمانی که اوراق سهام صادر نشده، شرکت باید به صاحبان سهام، گواهینامه موقت سهم بدهد که معرف تعداد و نوع سهام و مبلغ پرداخت شده آن باشد. این گواهینامه در حکم سهم است ولی در هر حال بعد از مدتی پس از پرداخت تمامی مبلغ اسمی سهم، باید ورقه سهم صادر و به صاحب سهم تسلیم و گواهینامه موقت سهم مسترد و ابطال گردد.
گذار از اقتصاد توسعه نیافته به اقتصاد توسعه یافته نیازمند سرمایه و سرمایه گذاری است. از این رو در این فرآیند گذار؛ از یک سو تامین و تجهیز منابع سرمایه ای و از سوی دیگر تخصیص مطلوب این منابع شرط لازم برای موفقیت است. تکوین و توسعه نظام بانکی یکی از تمهیداتی است که عموماً برای تامین مالی به کار می رود ، اما تنها بخشی از منابع مالی جذب شبکه بانکی می شود.
از این رو، باید برای جلب و جذب منابع مالی دیگر و تخصیص آن در فعالیت های مطلوب بازار سرمایه توجه داشت که نهادی برای تامین مالی وجوه بلند مدت است. تجربه کشورهای مختلف در امر توسعه به خوبی گویای این است که چگونه ساز و کارهای بازار سرمایه در خدمت هدف تامین مالی بلند مدت قرار می گیرد.
ساختار مالی کشورها می تواند به دو محور بازار پول و بازار سرمایه قرار داشته باشد. در اغلب کشورهای توسعه یافته بازار سرمایه در کانون ساختار مالی قرار دارد و نظام مالی مبتنی بر اوراق بهادار بر این بازار چیره شده است.
جایگاه بورس اوراق بهادار در بازار سرمایه ایران
هر چند که بازار اوراق بهادار مفهومی محدودتر از بازار سرمایه دارد؛ در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بازار پول به بازار سرمایه چیرگی داشته است. بازار سرمایه ایران کم و بیش در بورس اوراق بهادار تهران متجلی می شود که پیشینه آن به سال 1346 باز می گردد.
از این رو در گام اول، اقتصاد ایران برای دستیابی به رشدی درون زا و قابل دوام نیازمند گسترش منابع پس اندازی واقعی است و در گام دوم باید وضعیت بازار سرمایه کشور را برای تجهیز منابع مالی و انباشت سرمایه ساماندهی کرد.
بی گمان نقطه آغاز حرکت از بورس اوراق بهادار تهران می باشد. یک بازار خوب می تواند ضمن افزایش کارایی بازار متشکل سرمایه و بهرمند ساختن بخش های تولیدی از منابع حاصل از آن فشار تقاضا را برای منابع مالی در بازار پول به کمترین حد ممکن کاهش دهد. گذشته از این، ارتباط بازار سرمایه ایران با شبکه های مالی بین المللی می تواند زمینه برخورداری از سرمایه های خارجی را فراهم آورد. همچنین یک بازار مالی خوب به گونه ای عمل می کند که « شفاف و قاعده مند » باشد.
در این راستا « بورس اوراق بهادار تهران » تلاش می کند تا با به کار گیری سیاست های زیر بتواند تا حدود زیادی از کاستی های مشهود کنونی بازار سرمایه بکاهد:
1- اصلاح ساختار بازارهای مالی کشور
2- ایجاد تنوع در ابزارهای قابل معامله در بورس
3- گسترش جغرافیایی و فیزیکی بورس
4- اتکای بیشتر بر نیروهای بازار
ساختار سازمانی بورس اوراق بهادار
ارکان بورس عبارتند از :
1- شورای بورس
2- هیات پذیرش اوراق بهادار
3- هیات داوری بورس
4- سازمان کارگزاران بورس
1- شورای بورس : ریاست شورای بورس را رئیس کل بانک مرکزی به عهده دارد و 7 نفر به عنوان عضو در این شورا شرکت می کنند. وظایف شورای بورس عبارتند از :
الف) تصویب آیین نامه ها و مقررات لازم برای اجرای قانون
ب) نظارت در اجرای این قانون و آیین نامه های آن و اعزام نماینده ناظر در هیات مدیره و هیات پذیرش
ج) تعیین یک نماینده اصلی و یک نماینده علی البدل برای عضویت در هیات داوری
د) تجدید نظر در مورد تصمیمات هیات مدیره و همچنین در مورد تصمیم های هیات پذیرش اوراق بهادار
2- هیات پذیرش اوراق بهادار : هیاتی است که به منظور اخذ تصمیم در مورد رد یا قبول اوراق بهادار در بورس و یا حذف آنها تشکیل می شود. ریاست این هیات به عهده قائم مقام بانک مرکزی می باشد و پنج عضو دیگر نیز دارد.
3- هیات داوری بورس : هیاتی است که به طور دائم تشکیل می شود و به اختلافاتی که در اثر معاملات بورس بین کارگزاران با یکدیگر و بین فروشندگان یا خریداران با کارگزاران ایجاد می شود رسیدگی می کند، ریاست این هیات را نماینده وزارت دادگستری به عهده دارد و دو عضو دیگر نیز دارد.
4- سازمان کارگزاران بورس : این سازمان دو رکن دارد :
الف) هیات مدیره بورس که وظیفه آنها اداره سازمان می باشد.
ب) دبیر کل بورس : هیات مدیره بورس یک نفر خارج از اعضای سازمان بورس را به عنوان دبیر کل سازمان به مدت دو سال انتخاب می نماید که تصدی امور اجرایی هیات مدیره را بر عهده دارد. تجدید انتخاب دبیر کل سازمان بلامانع است.
داد و ستد اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار فقط توسط کارگزاران بورس انجام می شود. این کارگزاران باید در آخر هر سال صورت حساب عملیات بورس خود را که به وسیله حسابرسی معتمد سازمان بورس تایید شده به هیات مدیره تسلیم نماید. ورود به تالار معاملات به جز برای کارگزاران و مسؤولان سازمان ممنوع است و اشخاص دیگر فقط با اجازه کتبی سازمان مجاز هستند که به تالار وارد شوند. تنها کارگزاران و نمایندگان آنها در امور مربوط به خرید و فروش سهام در تالار فعالیت دارند و هر کارگزار 5/0 درصد از مبلغ معامله را به عنوان کارمزد از مشتری خود دریافت می کند. این مبلغ در هر معامله نباید از 5000 ریال کمتر و از 30 میلیون ریال بیشتر باشد.
کارگزاران می توانند خدمات زیر را ارائه دهند :
1- خرید و فروش اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار به نمایندگی از طرف اشخاص
2- پذیره نویسی اوراق پذیرفته شده در بورس
3- اداره امور سرمایه گذاری ها به نمایندگی از طرف اشخاص
4- ارائه کمک و راهنمایی به شرکت ها به منظور نحوه عرضه سهام آنها برای فروش در بورس اوراق بهادار
5- راهنمایی شرکت ها در مورد طرق افزایش سرمایه و نحوه عرضه سهام و دیگر اوراق بهادار برای فروش در بورس اوراق بهادار
6- انجام بررسی های مالی، اقتصادی، سرمایه گذاری، ارائه خدمات و نظر مشورتی به سرمایه گذاران
اقدام به عملیات کارگزاری منوط به صدور پروانه کارگزاری است که پس از انجام تمام مقررات و تشریفات از سوی هیات مدیره بورس به نام متقاضی صادر خواهد شد.
دستور خرید و فروش
هر مشتری تقاضای خود را به وسیله دستور خرید و عرضه سهام خود را توسط دستور فروش به کارگزار اعلام می کند. دستور خرید در دو نسخه تنظیم می شود که نسخه اول آن به کارگزار تحویل داده می شود و نسخه دوم آن نزد خریدار باقی می ماند. فرم دستور خرید علاوه بر مشخصات عمومی خریدار دارای ویژگی های زیر می باشد :
1-بالای هر فرم باید نام و کد مخصوص کارگزار مشخص باشد.
2- علاوه بر شماره فرم که در بالا و سمت چپ برگه نوشته شده، در سمت راست و بالای فرم باید شماره سفارش توسط کارفرما نوشته شود .
3- درخواست کننده باید مبلغ و نحوه پرداخت پیش پرداخت را به کارگزار در این فرم مشخص کند و متعهد به پرداخت کلیه کسورات بابت خرید سهام به کارگزار باشد.
4- فرم درخواست خرید باید به امضای خریدار رسیده باشد.
5- فرم درخواست باید به امضای کارگزار رسیده و به مهر کارگزاری مهمور شود.
خریداران می توانند نوع سهم یا حق تقدمی را که می خواهند خریداری نمایند در این فرم مشخص نمایند که بر این اساس مبلغ سرمایه گذاری و حداکثر قیمت سهم و یا تعداد سهام مورد تقاضا مشخص گردد.
اما فرم درخواست فروش در سه نسخه تهیه می شود که نسخه اول نزد کارگزار باقی می ماند و نسخه دوم آن توسط کارگزار به بورس تحویل داده می شود و سخه سوم آن در اختیار فروشنده قرار می گیرد. فرم درخواست فروش دارای مشخصات زیر می باشد :
1- بالای هر فرم باید نام و کد مخصوص کارگزار مشخص باشد.
2- علاوه بر شماره فرم که در سمت چپ برگه است، در سمت بالای فرم باید شماره سفارش توسط کارگزار نوشته شود.
3- فرم درخواست باید به امضای فروشنده رسیده باشد.
4- فرم درخواست فروش باید به امضای کارگزار رسیده و مهمور به مهر کارگزاری شود.
5- درخواست کنده باید نام شرکت و تعداد سهم مورد فروش خود را مشخص نماید

دانلود پروژه مقاله بیماری الزایمر در word
دوشنبه 95/3/3 4:3 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله بیماری الزایمر در word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله بیماری الزایمر در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله بیماری الزایمر در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله بیماری الزایمر در word :
بیماری الزایمر
مقدّمه
بیماری آلزایمر یکی از پیچیده ترین بیماریهای مغزی محسوب می شود. تشخیص صددرصد این بیماری فقط بعد از مرگ بیمار و با نمونه برداری از مغز می باشد، و در این حال ، متخصص قادر به شناسایی سلولهای تخریب شده بوده و با تجزیه و تحلیل در آزمایشگاه ، تشخیص بیماری حاصل می گردد. بیماری آلزایمر بسیار آرام پیشرفت می کند و بسیاری با این بیماری دنیا را وداع می گویند بدون اینکه از بیماری خود مطلع باشند. در عین حال عده دیگری دارای علایم و نشانه های
آلزایمر بوده ، ولی عملاً به این بیماری مبتلا نبوده و به اشتباه تحت مداوای آلزایمر قرار می گیرند. فراموشی که اولین نشانه آلزایمر می باشد حتماً دلیل آلزایمر نیست ولی متأسفانه تمایز و درک و تشخیص بیماری کاری بسیار مشکل می باشد. در خلال این کتاب خواننده با این معضل (مشکل ) آشنا خواهد شد. اِشکال مهّم دیگر این است که چون بیماری آلزایمر در سنین بالا شروع می ش
ود، بیمار با سایر بیماریها نیز در این دوره سنی مواجه است . ترکیب انواع بیماری ها، کار شناسایی بیماری آلزایمر را سخت تر می سازد.
از هر یکصد نفر آمریکائی بالای سن 65 سال دو نفر به این بیماری مبتلا می باشند و هر چه سن بالاتر می رود احتمال ابتلا به این بیماری هم افزایش می یابد و حتی از هر یکصد آمریکائی بالای 85 سال 20 نفر به این بیماری مبتلا می شوند. در هندوستان از هر یکصد نفر هندی بالای 65 سال فقط یک نفر به این بیماری مبتلا می گردد. عوامل مختلفی در ابتلا به این بیماری در فصول مختلف این کتاب معرفی خواهند شد که فاکتورهای فرهنگی و اجتماعی را در بر می گیرند.
زندگی ماشینی ، تغذیه ، فعالیت های فیزیکی ، فعالیت های فکری و مغزی و ت
فاوتهای فرهنگی می توانند تا حدودی بر میزان ابتلا به این بیماری تأثیر بگذارند. علیرغم افزایش متوسط سن در کشورهای پیشرفته ، بیماریهای گوناگون نیز بشدت افزایش یافته اند. عوامل افزایش این بیماری ها در کشورهای اروپائی و آمریکائی در نوع تغذیه و کاهش فعالیت های بدنی و فکری معرفی شده اند. به نظر متخصصین ، چشم انداز آینده در آمریکا بسیار نگران کننده می باشد. مطالعات بسیار نشان می دهد که تا 50 سال آینده تعداد افراد مبتلا به بیماری آلزایمر سه برابر خواهد شد. هزینه متوسط برای هر بیمار در حال حاضر 150 هزار دلار تخمین زده شده است که حتی تا 450 هزار دلار در آینده پیش بینی می شود. اکثر بیماران مبتلا به
آلزایمر در خانه سالمندان نگهداری شده و هزینه فوق العاده ای بر گردن دولت و خانواده ها می گذارند. در کشورهای در حال توسعه که خانه سالمندان چندان مورد علاقه نبوده و سازمانهای دولتی نیز چندان شرکتی در نگهداری بیماران مُسن مبتلا به آلزایمر را ندارند، خانواده ها به تنهایی مسئول عزیزان خود بوده و حفظ و نگهداری بیمار بر گردن فرزندان و نزدیکان فرد مبتلا می باشد. خواننده محترم در خلال این کتاب راههایی را پیدا خواهد کرد که کمک بسیار مؤثری در کاهش احتمال ابتلا به بیماری را نشان خواهند داد.
این کتاب سعی در معرفی این بیماری به زبان ساده نموده و راههای شناخت بیماری و فاکتورهای جلوگیری کننده از بیماری را به خواننده معرفی می نماید و امید است که قبل از غالب شدن بیماری تا حد ممکن بتوان از آن جلوگیری نمود.
هدف از این کتاب این است که دانش پژوهان و بیماران و اطرافیان آنها را نسبت به این رشته آشنایی بیشتری داده و کمکی در درک این بیماری پیچیده برای خواننده محترم بوجود آورده باشد. بیماری آلزایمر یکی از زجرآورترین بیماریها بوده و با آن از هر دو بُعد شخصی و علمی نسبتاً آشنائی دارم . مرحوم پدرم به این بیماری مبتلا بود و تجربه شخصی حقیر به عنوان یکی از اطرافیان بیمار باعث شد که دست به ترجمه و تألیف این کتاب بزنم . بیماری آلزایمر مانند یک تیغ دو لبه می ماند یک لبه بیمار را زخمی می کند و لبه دیگر اطرافیان بیمار را، مخصوصاً وقتی بیمار، عزیزِ انسان باشد دیدن ناتوانی و ترس و سایر موارد بحث شده در گرامی ترین فرد زندگی مان کر ساده ای نیست مخصوصاً زمانی که احساس کنیم که آینده روشنی در مقابل ما نیست . خداوند انشاالله به کلیه افرادی که به بیماران آلزایمری رسیدگی و کمک می کنند توفیق عنایت نموده و بیماران را شفای خیر دهد.
بیماری آلزایمر چیست ؟
دکتر آلواس آلزایمر در سال 1906 این بیماری را در آلمان کشف نمود و به این دلیل بیماری آلزایمر به نام ایشان ثبت شده است .
بیماری آلزایمر قابل پیش بینی نمی باشد و تأثیر مشخصی بر روی مغز می گذارد. گاه بیماران مبتلا به این بیماری دیوانه محسوب می شده و هنوز هم محسوب می شوند. چون اطلاعات علمی راجع به این بیماری فقط در 20 سال گذشته پیشرفت نموده هنوز گرو
ههای کثیری با این بیماری آشنا نبوده و رفتارهای ناهنجار بیماران را به ناراحتی روانی ترجمه کرده و آنان را بیماران روانی می نامند. بیماران آلزایمری ممکن است حرکتها و رفتارهایی مانند مزاحمت ، عدم اطمینان ، عدم قدردانی ، نامهربانی ، خصومت با نزدیکان و اطرافیان داشته باشند. بیماران آلزایمر بیمار مغزی هستند بدین معنی که سلولهای مغزشان در حالت تخریب و معدوم شدن است و نتیجتاً طرز فکر و رفتار آنها تغییر کرده و تحت کنترل آنها نیست
، و چون کنترلی بر روی بیماری خود ندارند قادر به تمایز خوب و بد، صحیح و غلط نبوده و ممکن است به راحتی نزدیکترین فردی که برایشان خدمتی انجام می دهد را رنجانیده و حتی پرخاشگری نمایند.
یک بیمار می گوید “وقتی سعی می کنم حرفی بزنم اول فکر می کنم چه می خواهم بگویم ولی کم کم لغات می چرخند و دور و دورتر می شوند و از دسترس م
ن خارج می گردند و نمی توانم آنها را برگردانم و عصبانی می شوم “. یک بیمار دیگر که در طول سه سال گذشته هر روز صبحانه و چای برای شوهرش روی میز می چیند، در صورتی که شوهرش 20 سال است که دار فانی را وداع کرده است .
برای اطرافیان این نوع رفتارها گاه خنده دار است و گاه باعث تمسخر و بی احترامی به فرد بیمار می شود. در فصول آینده خواننده متوجه خواهد شد که با این بیماری باید بطور جدی برخورد نماید و جایی برای بی تفاوتی وجود ندارد.
آلزایمر در طول تاریخ
تاریخ آشنایی با آلزایمر بسیار کوتاه است و تحقیقات در مورد آن حدوداً در 20 سال گذشته آغاز گردیده است [ 1 ] . در کتابهای تاریخی مصریها سابقه این بیماری در سه هزار سال پیش مورد بحث قرار گرفته است ، البته بعنوان کم حافظه گی و فراموشی . در کتاب مذهبی Maxims of Ptab the Holy به میزان قابل ملاحظه ای راجع به بیماری فراموشی بحث شده ، جالینوس در 1100 سال پیش تمایز بین فراموشی و نارسایی روحی را بیان می کند.
فلاسفه و نویسندگان راجع به بیماری پیری مطالبی را متذکر شده اند. شکسپیر از پیری بعنوان دوره بچگیِ مجدد و فراموشی یاد می کند. افلاطون در نوشته های خ
ود اشعار می دارد که افراد پیر مسئول جنایات و کارهای خلاف خود نیستند. همانطور که قبلاً ذکر گردیده قرنها بیماری آلزایمر عنوان بیماری روحی و روانی مورد نظر بوده تا اینکه در سال 1906 دکتر آلزایمر از مغز خانمی بعد از مرگش نمونه برداری کرد و کم حافظه گی و فراموشی ایشان را از نظر آسیب شناسی مورد بحث قرار داد و به این نتیجه رسید که ایشان از یک بیماری ناشناخته رنج می برده است [ 2 ] .
نخستین آشنایی با بیماری آلزایمر
خانم بیماری که از کم حافظه گی و فراموشی رنج می برد توسط شوهرش به دکتر آلزایمر معرفی می شود. شکایت شوهر از خانمش این است که همسر ایشان وی را به کارهای خلاف محکوم می کند و معتقد بوده که شوهرش به او خیانت می کند و هر چه کار غیرمعقول است توسط شوهرش انجام می شود. دکتر آلزایمر با بررسی وضع جسمی و روحی آن خانم بیمار به این نتیجه می رسد که ایشان از دنیای واقعی فاصله پیدا کرده است . قبلاً اشیاء را می شناخت در حالیکه اکنون آنها را نمی شناسد و نام آنها را به یاد نمی آورد. بیمار گاه ساکت بود و حرف نمی زد و مطابقت فکر و حرفی را از دست می داد. تکرار مکررات و تکرار یک سئوال بطور مرتب و عدم درک جواب باعث این شد که دکتر آلزایمر با خود بپندارد که این بیمار از نارسایی جسمی یا عضوی رنج می برد و سئوالی که دکتر آلزایمر با آن مواجه شد این بود که آیا این خانم دچار مسئله مغزی یا بدنی است ؟ پاسخ به این سئوال و سئوالات دیگر که دکتر آلزایمر با آن مواجه بود چند سال بعد که بیمار فوت کرد جواب داده شد و کشف بزرگ دکتر آلزایمر درهایی را به طرف این بیمار باز کرد که بعداً سایر متخصصین تا امروز با این بیماری دست و پنجه نرم می نمایند.
دکتر آلزایمر با استفاده از میکروسکوپ قسمتی از مغز بیمار را بعد از فوت مورد مطالعه قرار داد. ایشان می نویسند “با بررسی سلولهای مغزی بیمار دلایلی کشف شده که نمایانگر بیماری ناشناخته ای است که می تواند باعث رفتارها و افکار غیرطبیعی بیمار محسوب گردد”. وی آثار غیرطبیعی در مغز زن بیمار را، علت عدم هماهنگی فکری و عملی فرد دانسته و فراموشی را مانند سایرین در آن زمان زاییده پیری و افزایش سن نمی داند و شروع به بررسی فیزیکی مغز بیمار می کند. با توجه به سن بیمار (50 سالگی ) و آثار زودرس فراموشی دکتر آلزایمر بدنبال عاملی غیر از سن و سالمندی بود که بتواند مسئله را توجیه کند.
پولک های آمیلوئید، گره های رشته ای در مغز
دکتر آلزایمر در بین سلولهای مغز بیمارش ترکیب مخصوصی را یافت که آن را “Peculiar Formations” نامید و همچنین در داخل سلولهای مغز دسته های فشرده ای را مشاهده نمود که آن را دسته متراکم نام نهاد. ترکیب این دو نوع یافته غیرطبیعی در مغز بیماران آلزایمری تا سال 1980 چندان واضح نبوده و علت بیماری آلزایمر را چندان مشخص نمی نمود. بعد از تاریخ ذکر شده دانشمندان و محققین توانستند نکات بسیار جالبی را در این مورد ذکر نمایند “Peculiar Formations” که بین سلولها توسط دکتر آلزایمر یافت شده بود. امروزه در بین متخصصین پولک های آمیلوئید نامیده می شود [ 3 ] . آمیلوئید نوعی پروتئین است که با سلولهای مرده و در حال مرگِ مغز ترکیب می شود و ترکیب این پروتئین با سلولهای مرده را پولک های آمیلوئید می نامند (شکل شماره 1). این پولک نه تنها مانع از ارتباط بین سلولهای عصبی طبیعی
می شود، بلکه باعث تخریب سلولهای اطراف خود می شود که نتیجتاً باعث سردرگمی محققین شده که آیا این پولک ها عامل آلزایمراند و یا نتیجه آن هستند [ 4 ] .
در مورد یافته غیرطبیعی دیگر “Dense Bundles” که در داخل سلولهای مغزی توسط دکتر آلزایمر مشاهده شده بود. امروزه محققین دریافته اند که ترکیبی از سای رشته ای – عصبی شناخته می شود (شکل 1-1). ازدیاد و رشد این ترکیب باعث معدوم شدن سلولهای مغزی شده که با نوع پولک متفاوت می باشد. در جایی که تصور می شود پولکها از خارج به سلولهای طبیعی حمله می کنند، Tangle ها تخریب خود را از داخل سلول انجام می دهند.
آنها نه تنها باعث تخریب داربستی می شوند که سلول های عصبی بر روی آنها تکیه کرده اند بلکه مسیر تغذیه سلولی ، از جسم سلول عصبی به آکسون یا رشته بلند سلول عصبی را معدوم می سازند. این فعالیت تخریبی نه تنها رابطه اطلاعاتی بین سلول ها را از بین می برد بلکه باعث گرسنگی و مرگ سلول ها می شود [ 4 ] .
تغییرات در سلول های عصبی مغز
پولک ها و گرهک ها تنها عوامل آسیب رسان در آلزایمر نیستند،
تخریب سلولهای مغز در اثر آنها باعث می شود میانجی های عصبی در انتهای رشته های عصبی تولید نشود. این مواد در حالت طبیعی ، پیام عصبی را از یک سلول عصبی به سلول عصبی دیگر منتقل می کنند. بدون وجود میانجی های عصبی ، نه تنها ارتباط بین آنها از بین می رود، بلکه سلولهای سالم اطراف رو به معدوم شدن و تخریب می گذارند. چرا که سلول های مغزی همانند همه سلول های عصبی بدن برای ادامه حیات باید فعال باشند و این فعل و انفعالات سدی برای فعالیت آنها می باشند.
در نتیجه این تغییرات ، چرخه معیوبی در مغز بیمار به وجود می آید، کاهش سلولهای عصبی باعث کاهش میانجی های عصبی می شود و آن نیز به نوبه خود منجر به تخریب گسترده تر سلولهای عصبی می شود. دکتر کافر از دانشگاه پتزبورگ [ 5 ] می نویسد که فقط با افزایش میانجی های عصبی نمی توان جلوی روند بیماری آلزایمر را گرفت بلکه باید جلوی مرگ سلولهای تولید کننده میانجی عصبی را بگیریم . این مسأله در فصلهای بعدی مورد بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت .
علایم بیماری آلزایمر و طیف آن در مبتلایان
در قسمت قبل درباره تغییرات غیرطبیعی در مغز بیماران صحبت کردیم ، اکنون سوآل این است که آیا علایم بیماری آلزایمر در بیماران گوناگون ، مشابه است و آیا می توانیم با مشاهده رفتار و اعمال بیمار، بیماری آلزایمر را تشخیص دهیم ؟ پاسخ قدری پیچیده و مشکل است . زیرا علایم بیماری نه تنها از فردی به فرد دیگر متفاوت است بلکه حتی در یک فرد هم بستگی به مرحله بیماری و شدت فرآیندهای بیماری زا دارد. دکتر برانت می گوید که علیرغم تشابهات سالهای آخر عمر بیمارن ، علایم و نشانه های بیمار در هر فرد منحصر به فرد بوده و الگوی یکسانی برای تشخیص آنها وجود ندارد. علت تفاوت در آثار بیماری ، وجود تفاوت و پیچیدگیهای مغز و روح افراد و شدت و ضعف بیماری می باشد. دکتر برانت می گوید روند آسیب در بیماری آلزایمر از قسمت هیپوکامپ مغز شروع می شود. هیپوکامپ قسمتی از مغز است که مسؤول نگهداری اطلاعات مربوط به حافظه کوتاه مدت می باشد و نقش مهمی در یادگیری دارد. معمولاً بیماری آلزایمر از این قسمت آغاز شده و با درگیر کردن سایر قسمتهای مغز در صحبت کردن ، خواندن ، محاسبه ، تصمیم گیری ، و هماهنگی حرکات بدن نیز اختلال ایجاد می کند. سیر بیماری همیشه به یک منوال نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است . گاهی عوارض بیماری بسیار ضعیف و گاه بسیار شدید است . گاهی سیر بسیار سریع داشته و ظرف 3 سال منجر به مرگ می شود، در موارد دیگر ممکن است فرد مبتلا، تا 20 سال یا بیشتر به زندگی خود ادامه دهد. قابل ذک
ر است که معمولاً بیماری آلزایمر علت مستقیم مرگ نیست بلکه زمینه مرگ بیمار را در اثر علل دیگر، آماده می کند.
مطالعات نشان داده اند که به طور کلی ، متوسط زندگی مبتلایان از 5/8 تا 8/10 سال بعد از شروع بیماری می باشد و این رقم ، رابطه مستقیم با سن بیمار در زمان ابتلا دارد [ 7 ] . دکتر سیندر می نویسد چون خصوصیات این بیماری در هر فرد، متفاوت ا
ست ، پس سیر آن متغیر و نامشخص است ، به علاوه نمی توان یک نقطه زمانی معینی برای شروع بیماری در نظر گرفت و تغییر و تحولات مغزی بیماران طی سالها صورت می گیرد تا آنکه آثار بیماری ظاهر شود. بنابراین نمی توان نقطه شروع بخصوص برایای تشخیص می توان در نظر گرفت . این علایم اگر مکرّر دیده شوند، می توانند شک ما را به وجود بیماری برانگیزاند، اما اگر فردی فقط یک بار به طور اتفاقی کفش خود را در یخچال گذاشت (!) دلیل بر وجود آلزایمر نیست . اگر فردی مرتب اشیاء را در جای معمول خود نگذارد تازه جای شک به وجود می آید و باید از نظر آلزایمر بررسی شود.
فراموشی
اولین اثر این بیماری فراموشی است . البته همیشه فراموشی در سن بالا دلیل بر آلزایمر نیست . فراموشی از همان مراحل اولیه آلزایمر قابل توجه بوده و با پیشرفت بیماری شدیدتر می شود. بیمار مبتلا به آلزایمر ممکن است اشیا را جابجا بگذارد، وعده ملاقات را فراموش کند، داروهای خود را مصرف نکند، و یک سوآل را مرتباً تکرار نماید، حتی اگر لحظاتی قبل سوآل را مطرح نموده باشد.
با پیشرفت بیماری ، نارسایی های حافظه شدیدتر شده به حدی که بیمار به طور مکرّر نام اطرافیان ، فرزندان ، و مراقبان خود را فراموش می کند؛ اشیای منزل را به یاد نمی آورد و مرتب درباره آنها سوآل می کند؛ امور ساده شخصی مانند مسواک زدن ، بستن بند کفش و پوشیدن لباس را فراموش می کند. شدّت و حدّت این فراموشی ها زنگ خطری برای مراقبان بیمار می باشد.
مشکلات تکلم و بیان
بتدریج که حافظه کوتاه مدت ضعیف تر و کم کم محو می شود، بیمار توانایی به یاد آوردن لغات مناسب برای جمله بندی را از دست می دهد. توانایی نگهداری زنجیره افکار و ترتیب جملات نیز در بیمار مختل می شود، به طوری که گاه بیمار در جمله سازی درمانده می شود. وقتی که بیمار متوجه اشتباه خود در جمله بندی می شود سعی می کند کمتر ص
حبت کند و معمولاً می گوید: “فراموش کردم چه می خواستم بگویم “. خواننده محترم باید به خاطر بسپارد که با افزایش سن ، اکثر افراد سالم ، گاه جمله یا مطلبی را فراموش می کنند ولی بعداً آن را به یاد می آورند. امّا بیماران آلزایمری جمله یا مطلب فراموش شده را دیگر به یاد نمی آورند و این باعث عصبانیت و افسردگی بیمار می شود.
لازم به ذکر است که هر نوع فراموشی زاییده آلزایمر نبوده و حتی افراد کاملاً سالم ، در شرایط خاص روحی و روانی یا هنگام خستگی دچار فراموشی می
به موازات کاهش توانایی تکلم و بیان ، توانایی خواندن نیز کاهش می یابد. دلیل آن روشن است ، چون قدرت تمرکز فکر کاهش یافته ، بیمار قادر به نگهداری اطلاعات به مدت لازم نیست و چون نمی تواند جمع بندی کند، توانایی استفاده از اطلاعات را از دست می دهد. می دانیم که “خواندن ” و “نوشتن ” نیاز به تمرکز دارند و هر دو برای بیماری که ارتباط منطقی بین زنجیره تداعی های افکار خود را از دست داده بسیار دشوار می شود. وقتی بیمار احساس می کند خواندن برایش سخت شده و نمی تواند معنی جملات را دریابد، از خواندن و نوشتن فاصله می گیرد و این خود باعث تشدید بیماری می شود.
اشکال در محاسبه
جمع و تفریق و کارکردن با اعداد، احتیاج به حافظه دارند. بیماران مبتلا به آلزایمر به دلیل نقص حافظه و فراموشی ، توانایی تفکر انتزاعی را از دست می دهند و در نتیجه دچار مشکل در محاسبات عددی می شوند و نگهداری حساب بانکی ، زمان ملاقات ها، تقویم و ساعت برایشان مسأله ساز می شود.
ضعف تصمیم گیری
از آنجا که برای تصمیم گیری و قضاوت درباره مسائل و درک رابطه تصمیم با نتیجه آن باید از حافظه کمک گرفت ، بیماران آلزایمری در این مسائل نیز دچار مشکل می شوند. ممکن است در وسط تابستان ، کت زمستانی یا پالتو بپوشند و رابطه فصل با لباس را درک نکنند، یا چک بی محل بنویسند، یا رفتار پرخاشگرانه بدون توجه به نتیجه آن داشته باشند که متأسفانه گاه اطرافیان دست به رفتار متقابل می زنند.
عدم اشراف به زمان و مکان
بیماران آلزایمری دچار اشکال در درک زمان و فضا هستند، زیرا حافظه نقش مهمی در هماهنگی با محیط و آشنایی با آن ایفا می کند. این بیماران که دچار نقصان حافظ
ه هستند، گاه حتی در منزل خود گم می شوند یا برای وارد شدن به ماشین سر خود را خم نمی کنند.
عدم تشخیص اطرافیان
یکی از علایم بسیار آزاردهنده ، فراموش کردن اسامی اطرافیان یا بستگان می باشد. این آزار دوجانبه است . اطرافیان و مخصوصاً مراقبین بیمار از اینکه توسط بیمار شناخته نشده و از زحمات آنها قدردانی نمی شود رنج می برند و بی اطلاعی از شرایط فکری بی
مار می تواند این مشکل را تشدید کند.
از دست دادن علاقه و لذت
بیماران احساس می کنند به علت افت مهارتهای فکری و ناتوانی و نقصان حافظه دیگر به درد جامعه نمی خورند و شوق و علاقه خود را به زندگی و هر چیز جالبی از دست می دهند. آنان تفریحات را بی معنی دانسته و حتی رابطه با دوستان را فراموش می کنند یا بی اهمیت می انگارند. تداوم این رفتارها باعث افسردگی شده که به نوبه خود باعث تشدید بیماری آلزایمر می شود.
افکار هذیانی
در ابتدای بیماری ، افکار بدبینانه هذیانی چندان دیده نمی شود ولی بتدریج که با پیشرفت بیماری ، فرد توانایی ربط دادن نتایج را به رویدادها از دست می دهد، افکار هذیانی بر وی مستولی شده و شکاک و بدبین می شود. مثلاً احساس می کند در حال دزدیدن اموالش هستند یا همسرش به وی خیانت می کند و یا دکتر یا مراقبش در فکر آزار وی هستند.
مشکلات جنسی
مطالعات علمی هنوز نتوانسته اند علل کاهش یا افزایش تمایلات جنسی را توضیح دهند ولی اکثر این بیماران دچار کاهش میل جنسی می شوند.
کاهش هماهنگی در حرکات اندامها
تبادل اطلاعات بین سلولهای عصبی مغز، اعصاب بدن و عضلات ، حرکت بدن را امکانپذیر می کند. اگر این مبادلات در اثر معیوب شدن سلول های مغز مختل نشود، هماهنگی حرکات بدن تحت تأثیر قرار می گیرد. عدم هماهنگی ، با پیشرفت بیماری تشدید می شود. زمانی که هماهنگی بین دستورات مغز و حرکت اندام مختل می شود، لباس پوشیدن ، غذا خوردن ، نوشتن ، رانندگی و تقریباً تمامی اعمال جسمی فرد دچار اشکال شده و بیمار محتاج کمک دیگران می شود.
کاهش حس بویایی
هر چند کاهش حس بویایی در افرادی که مبتلا به آلزایمر نیستند نیز دیده می شود اما این علامت در کنار سایر علایم آلزایمر، اهمیت خاصی برای تشخیص بیماری پیدا
می کند.
تغییرات شخصیتی
از آنجا که آلزایمر عملکرد مغز را تغییر می دهد، شخصیت فرد نیز ممکن است دستخوش تغییر شود. فردی که قبلاً پرتحرک و شاداب بوده ممکن است گوشه گیر ش
ود. افراد گوشه گیر و خجالتی ممکن است تبدیل به افرادی پرخاشگر و ناآرام شوند. هم آسیب دیدگی مغزی و هم فشارهای روانی ممکن است علت این تغییرات باشند. این تغییرات برای افراد خانواده یا دوستان قابل درک نیست ، بخصوص در اوایلی که هنوز بیماری جنبه رسمیت پیدا نکرده است ممکن است اطرافیان ، رفتار بیمار را مسائل شخصی قلمداد کنند.
دشواری در قبول تشخیص آلزایمر و عواقب ناشی از آن
ترس از عواقب تشخیص آلزایمر ممکن است باعث شود بیمار و اطرافیانش به سختی به این تشخیص تن در دهند. فرد بیمار علیرغم آگاهی از این که مبتلا به آلزایمر است ، ممکن است با بی میلی کامل ، تشخیص را بپذیرد یا اصولاً منکر آن شود. خانواده بیمار از ترس درمان ناپذیر بودن آلزایمر ممکن است با بی میلی آن را قبول کنند یا اصلاً منکر وجود بیماری در فرد مورد نظر شوند. آنان از ترس آبرو، طوری با مسأله برخورد می کنند که گویی هیچ مسأله ای وجود ندارد یا سعی می کنند فشارهای وارد بر خود را پنهان کنند. گاه این پنهان کاری تا آنج
ا ادامه می یابد که به یک بحران مانند آتش سوزی در اثر خاموش نکردن اجاق گاز یا تصادف و امثالهم می انجامد و تازه آن وقت ، بیمار و بیماری را به طور واقعی مورد توجه قرار می دهند. دکتر کان می گوید که مسأله وقتی شدیدتر می شود که خود بیمار سعی د
ر پنهان کردن بیماری می کند. بیمار تمام انرژی خود را برای گول زدن اطرافیان به کار می گیرد تا ثابت کند که هنوز همان آدم قبلی است ، تا بدین ترتیب آبروی خود را در بین دوستان و آشنایان حفظ کند.
اکثر بیماران آلزایمری قادراند ناتوانی های خود را حتی تا سالها پنهان کنند، زیرا نمی خواهند بستگان یا همسر از بیماری آنها اطلاع یافته و نگران شوند. آنان حتی المقدور پرهیز می کنند یا سعی می کنند راجع به رویدادهای سالهای دور صحبت کنند، در این حالت آنها می توانند از حافظه درازمدت خود که سالم مانده استفاده کرده و وارد بحث و گفتگو شوند. دکتر کان می گوید که گاه این گول زدنها غریزی هستند و بیمار ناخودآگاه به آنها متوسل می شود تا بتواند با نیازهای اجتماعی خود کنار بیاید. به هر حال هر انسانی سعی می کند مانع از خجالت زدگی خود شود و زندگی روزانه خود را ادامه دهد. متأسفانه آلزایمر آخرین مایه افتخار یک انسان را که شرف و آبرو است ، از وی می گیرد.
بیماری آلزایمر و مرگ
بیماری آلزایمر مستقیماً باعث مرگ بیمار نمی شود ولی به طور غیرمستقیم زمینه مرگ در اثر عوامل دیگر را فراهم می کند. در طول 100 سالی که از کشف این بیماری می گذرد، تاکنون حتی یک نفر از این بیماری نجات پیدا نکرده است . در آخرین مرحله بیماری ، به قدری آسیب دیدگی مغز پیشرفت می کند که کنترل ساده ترین اعمال اعضای بدن را از دست می دهد. دستگاه ایمنی که باید بدن را در برابر عفونت ها و سرطان حفاظت کند از کار می افتد. مغز حتی قادر به تعیین و تنظیم نیازهای خود به مواد مغذی و مایعات نبوده و گاه بیماران آلزایمری از گرسنگی فوت می کنند، درست مانند یک کشتی بدون ناخدا که بدون کنترل روی آب حرکت می کند و سرانجام با یک صخره تصادم می کند. گاهی بی تحرکی و فقدان فعالیت جسمی باعث
سکته قلبی و مغزی می شود. در اغلب موارد، فعالیت قلب و دید دچار اختلال می شود و سوء تغذیه زمینه مساعد برای ابتلا به سایر بیماریها را فراهم می کند. بیمارانی که در اوایل شروع بیماری آلزایمر فوت می کنند، اغلب دچار سوانحی از قبیل تصادف در خیابان و سقوط از پله شده اند [ 9 ] .
عوامل مسبب بیماری آلزایمر
مکانیسم ایجاد آلزایمر هنوز کشف نشده و دانش ما در این زمینه بسیار ابتدایی است . پاره ای عوامل سببی معرفی شده اند که هنوز صددرصد اثبات نشده اند. سرطان و بیماریهای اکثراً قابل پیش بینی بوده و علل آنها تقریباً مشخص شده اند، اما سیر پیچیده آلزایمر و نقش داشتن عوامل گوناگون باعث شده تا بسیاری از جنبه های آن ناشناخته باقی بماند [ 10 ] .
با توجه به مطالعاتی که در 20 سال گذشته در امریکا، اروپا و ژاپن صورت گرفته ، دکتر کافر معاون پژوهشی دانشگاه پیتسبورگ اظهار داشته اند اگر بتوانیم با همین سرعت حرکت کنیم به زودی موفقیت های زیادی به دست خواهیم آورد. دکتر کافر عوامل مسبب بیماری را به دو گروه مؤثر (که نقش مؤثری در ایجاد بیماری دارند) و نامعیّن (که میزان تأثیر آنها هنوز معلوم نشده ) تقسیم می کند.
عوامل کمکی برای ابتلا به آلزایمر
وجود عوامل زیر صددرصد دلیل بر ابتلا به بیماری آلزایمر نمی باشند بلکه در شرایط خاصی ، این عوامل به تنهایی یا با کمک هم می توانند زمینه ابتلا به آلزایمر را فراهم کنند.
سن بالا
با بالارفتن سن ، احتمال ابتلا به این بیماری زیادتر می شود، هر چند مواردی از ابتلا در سن پایین و حتی 30 سالگی دیده شده که بیشتر ناشی از عوامل ژنتیکی (وراثتی ) می باشد. بیماری آلزایمر غالباً در سن بالای 65 سالگی دیده می شود. در حال حاضر در امریکا، ده درصد افراد بالای 65 سال مبتلا به این بیماری بوده و پنجاه درصد افراد بالای 85 سال از آلزایمر رنج می برند. پیش بینی می شود که با توجه به بالارفتن سن در امریکا، میزان شیوع بیماری در 50 سال آینده ، 3 برابر شود [ 11 ] .
سابقه بیماری در خانواده
احتمال بروز در بستگاه درجه اول فرد بیمار زیاد است ، مگر آن که تدابیر پیشگیری را از قبل به کار ببندند. خطر ابتلا در بستگان درجه اول به دو برابر افراد معمولی می رسد، اما با سالم نگه داشتن محیط زیست و تغذیه می توان این احتمال را کاهش داد [ 12 ] .
سابقه ضربه مغزی
مغز انسان توسط جمجمه و مایع مغزی ـ نخاعی حفاظت می شود. بسیاری از ورزشکارانی که دچار ضربه سر شدید می شوند، مانند مشت بازان یا سوانحی که در سایر ورزشها رخ می دهد، دچار فراموشی بیمارگون می شوند و احتمال ابتلا به آلزایمر در آنها زیادتر است [ 13 ] . میزان تأثیر ضربه مغزی در بروز آلزایمر نامعلوم است امّا توجه به این عامل ، لزوم استفاده از کلاه ایمنی را برای ورزشکارانی که سرشان در معرض ضربه است ، خاطرنشان می سازد.

دانلود پروژه مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در سا
دوشنبه 95/3/3 4:3 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در word :
چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات
غیر رسمی دانش آموزان
مقدمه
دانش آموزان به هنگام آسودگی از فعالیتهای تحصیلی خود، بر اساس دلبستگی ها و علایق و استعدادهای فردی خود در پی فعالیت هایی هستند که بتوانند آنان را به دور از الزامات و محدوده مجبوریتهای تحصیلی و خانوادگی، ارضا کرده و موجب شکوفایی توانایی های درونی آنها گردند.
دانش آموزان از آنجا که در سنین رشد و بالندگی هستند در مقوله اوقات فراغت از اهمیت زیادتری نسبت به طبقات دیگر جامعه برخوردارند و به تبع آن، حساسیت امر نیز به مراتب افزونتر به نظر می رسد.
بدین معنی که در عصر انفجار اطلاعات و گسترش بی حد و حصر تکنولوژی و هیاهوی پیشرفت های صنعتی و اقتصادی؛ غفلت ورزیدن از میلیون ها ساعت اوقات فراغت این قشر عظیم خسارات جبران ناپذیری بر آینده افراد و جامعه در پی خواهد داشت.
در طی سالیان دراز در کشور ما، ارگان ها و سازمان های گوناگونی- علاوه بر وزارت آموزش و پرورش- در این حیطه وارد شده و خود را به عنوان پوشش دهند
ه بخشی یا بخش هایی از اوقات فراغت جوانان و نوجوانان معرفی نموده اند. لیکن متاسفانه در اکثر موارد یا تاثیری قابل توجه بر جای نگذاشته اند و یا اگر هم تاثیری داشته اند، بسیار کم رنگ بوده است.
البته در جامعه ما معضل غنی سازی اوقات فراغت، بیشتر در شهرها نمود پیدا می کند هرچند در روستاها نیز به شکلی خاص و بویژه در مورد دختران به چشم می آید. خصوصا اینکه در دوره حاضر، تحولات شگرف علمی و پیشرفت های سریع تکنولوژی، تغییرات
عمیقی را در زندگی افراد بوجود آورده و با پیدایش طبقات جدیدی از خانواده ها، وضعیت پیچیده تر و بحرانی تر گشته است. امروزه نیازهای روحی- روانی و عاطفی دانش آموزان بسیار فراتر از سالیان پیش محسوس است. نوع نگاه آنها به خویشتن و محیط پیرامون خود متفاوت تر از گذشته است و به همین دلیل پاسخگویی به این نیازها نیز مشکل تر و نیازمند دقت فراوان می باشد.
از سوی دیگر بهره گیری از ابزارهای پیشرفته و پیچیده تبلیغاتی از سوی قدرت های سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان و ترویج فرهنگ ها و سلائق گوناگون که اغلب حس و حال رفاه طلبی و تمینات نفسانی را برای جهانیان القا می کنند؛ این امر را پیچیده تر و مقابله با آن را مشکل تر می نماید. این آسیب ها زمانی بیشتر نگران کننده می شوند که کمبود امکانات داخلی و عدم برنامه ریزهای اصولی و صحیح و نیز نبود یا کمبود پیگیری های جدی را در سطح کشور شاهد هستیم. باید اذعان نمود که امکانات و کارکرد سازمان های مسئول در زمینه اوقات فراغت دانش آموزان هرگز توانایی مقابله با آن همه هجوم فرهنگ بیگانگان را نداشته است. بویژه اینکه همگان از هدفی والا یعنی سوق دادن جوانان به یک زندگی متعالی و خداجویانه سخن می گویند.با نگاهی گذرا به تعدد اسامی نهادهایی که همه یا بخشی از فعالیت های خود را به امر غنی ساختن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان اختصاص داده اند، اهمیت کار از نظر مسئولین دریافت می شود اما آنچه در عمل اتفاق می افتد ناهماهنگی و عدم سیاستگذاری واحد در اجرای برنامه هاست. یعنی این نهادها هر کدام چون جزایر پراکنده ای هستند که همواره در میان آبهای متلاطم در جا می زنند و چه بسا که صدای همدیگر را نیز نمی شنوند. بدیهی است که در چنین اوضاع و احوالی حتی اگر یک بخش، کوچکترین اقدامی نیز در راستای وظایف محوله انجام ندهد هرگز به چشم مسئولان نیامده و مسئولیتی نیز متوجه کسی نخواهد شد.
در میان نهادهای متعدد مربوط با اوقات فراغت، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و آموزش و پرورش نقشی اساسی تر را برعهده دارند. از این میان دو مورد نخستین در عصر ارتباطات وظایفی بس سنگین تر برعهده دارند که بحث پیرامون آنها مجالی دیگر می طلبد. اما آموزش
و پرورش به عنوان متولی تعلیم و تربیت میلیون ها دانش آموز، اهمیت فوق العاده خود را از آنجا کسب می کند که در ارتباط مستقیم با دانش آموزان و خانواده ها بوده و براحتی هم می تواند در ساماندهی و بهینه سازی اوقات خارج از وقت آموزش نیز نقشی حساس و بنیادی ایفا کند.
آموزش و پرورش با برخورداری از بیشترین فضای آموزشی و نیز امکانات گسترده نیروی انسانی، تنها به یک برنامه ریزی اساسی و ساز و کارهای جدی در این زمینه دارد که بتواند با همان امکانات موجود، بیشترین بهره را ببرد. از طرف دیگر وجود سازمانی خاص به نام
سازمان دانش آموزی و زیرمجموعه های آن یعنی کانون های فرهنگی- تربیتی در تمام مناطق آموزش و پرورش، فرصت فوق العاده ای است که هدف اصلی آن نیز غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان می باشد. این سازمان و کانون ها از پتانسیل بسیار بالایی برای رسیدن به آرمان های مورد نظر برخوردارند که متاسفانه چندین سال است در سردرگمی و بلاتکلیفی گرفتار شده و توان اصلی خود را در انجام وظیفه اساسی خود به میزان زیادی از دست داده است. آنچه که در این مورد خاص ضروری می نماید، خانه تکانی جدی در سازمان دانش آموزی و کانون های فرهنگی- تربیتی است تا با یک برنامه ریزی اصولی و اتخاذ تصمیمات کاربردی و رسیدگی مسئولین به مشکلات و موانع موجود، گام های بلندی در راه اصلاح پیکره بیمار این بخش مهم آموزشی و تربیتی برداشته شود.
راههای غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان
ضروریت و اهمیت مسئله
جوانان و مسائل آنان موضوعی است که اهمیت آن بر هیچکس پوشیده نیست زیرا جوانان پایه گذاران فرهنگ آینده سرزمین خویش هستند و حفظ ارزشها یی که بابهایی گران بدست آمده به عهده آنها می باشد . از میان مسائل متعدد اجتماعی ، مشکلات جوانان از موقعیت برجسته ای برخوردار است تا جایی که اگر هدایت کنندگان کشور با تمام تلاش شان مسائل جوانان را در درجه اول اهمیت قرار دهند کاری نابجا نکرده اند . همانطور که می دانیم یکی از مسائل جوانان چگونگی گذران اوقات فراغتشان می باشد اگر برای گذران وقت آزاد جوانان هیچ امکاناتی و برنامه ریزی نشده باشد فعالیتهای مسئولین برای شکوفا شدن استعدادهای آنان ، سلامت جسم و روان و کسب مهارتهای گوناگون و ; و بودجه کلانی که برای پیشرفت آنها
هزینه شده به هدر خواهد رفت . اوقات فراغت برای همه وجود دارد ولی آنچه حائز اهمیت است شیوه گذراندن آن است و اگربه انحراف کشیده شود بسیار مخرب و تضعیف کننده فرد و اجتماع می باشد ، اگر در برنامه ریزی ها برای گذران اوقات آزاد تدابیر لازم اتخاذ شود از اتلاف وقت آزاد مخالفت خواهد شد پس اولین قدم شناخت بهترین روش غنی سازی اوقات فراغت جوانان می باشد که می تواند استفاده صحیح از امکانات اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی باشد .
با توجه به اهمیت قابل توجهی که اوقات فراغت در سلامت
جسم وروان و کسب مهارت های گوناگون و رشد وتعالی شخصیت در جوانان را دارا می باشد بنابر این می توان گفت اوقات فراغت بهترین و مناسب ترین فرصت برای برخورداری از برنامه و نظم در امور مختلف و پرهیز از آشفتگی و به هدر ندادن نیرو و انرژی و غلبه بر کاهلی و تنبلی است . پس اگر بتوان اوقات فراغت جوانانی که سنین 14 الی 18 سالگی را می گذرانند با روشهای اصولی و فراهم کردن امکانات مناسب به اوقات فراغتی پر بار تبدیل نمود .
سلامت جوان و نوجوان وبه طبع آن سلامت جامعه را تضمین خواهیم کرد نتایج سودمند این تحقیق نشان می دهد که داشتن برنامه های هدایت شده و پر بار از طرف مسئولین یا خانواده یا مدارس برای غنی سازی اوقات فراغت جوانان و دور کردن آنها از خطر
فساد های اخلاقی تا چه حد مؤثر می باشد .
تحت چه شرایطی و موقعیتی می توان اوقات فراغت بهتری برای جوانان مهیا کرد آیا مسائل اقتصادی و فرهنگی خانواده در این زمینه مهم است اگر خانواده ای از نظر وضعیت اقتصادی مناسب نباشد پس نوجوان نمی تواند از وسایل تفریحی مناسب و یا کتابهای و یا مکانهای ورزشی مناسب جهت گذران اوقات فراغت خود استفاده نماید .
تعریف اوقات فراغت :
تعریف لغوی : در فرهنگ عمید فراغت به معنی آسودگی و آسایش از کار و شغل در فرهنگ دکتر معین فراغت به معنای بی اعتنایی ، وارستگی ، فرصت ، مجال حاصل کردن ،آسوده شدن و به پایان بردن کار ی آمده است .
تعریف واژه فراغت در لغت نامه دهخدا چنینی آمده است : فراغت فراغ فرصت و مهلت . مجال ، آسایش ، آرامی و استراحت ضد گرفتاری از کار و شغل ، آسودگی ، آرامش .
در لغت عربی فراغت به معنی اضطراب است قاموس قرآن : فرغ به معنی دست کشیدن از کار معنی شده است اوقات فراغت با وقت آزاد یا بیکاری ، اوقات مرده متفاوت است وقت آزاد می تواند اعم و اوقات فراغت اخص باشد در اوقات آزاد ، کارها ووظایف متعددی چون خوردن ، خوابیدن ، شست و شو ، دید و بازدید و ; ولی اوقات فراغت اوقاتی هستند که به میل و اختیار فرد در راه آموختن ، آفریدن ، ساختن ، پژوهش ، تربیت ، مشارکتهای اجتماعی ، گسترش افق فکری و در بسیاری از عرصه های دیگر صرف می شود .
فرهنگ لاروس مفهوم اوقات فراغت را چنین بیان کرده :
سرگرمی ها و تفریحات و فعالیتهایی که به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت به آنها می پردازند و این کلمه شاید از لغت schole که یک کلمه یونانی است آمده باشد که معنی آن با لغت لاتین leisare که به معنای آزاد بودن ، ارتباط نزدیک دارد
دکتر افروز در باره اوقات فراغت چنین بیان کرده :
اوقات فراغت حساس ترین ارزشمند ترین ، پر بارترین اوقات زندگی آدمی می باشد این اوقات همانند شمشیر دو دمی است که لبه آن می تواند زمینه ساز خلاقیت ، هنر آرایی ، لبه دیگر آن عاملی در جهت گرایش به بزهکاری و آسیب پذیراجتماعی باشد .
جامعه شناسان برای فراغت به معنی امروزی دو شرط قائلند :
اول آنکه فعالیتی باشد فارغ از اجبارهای اجتماعی ، مذهبی ، عمومی که در آن نوعی گزینش و یا انتخاب آزاد مطرح است .
دوم اینکه کاری که از آن فرد معیشت خود را تأمین می کند از سایر فعالیتها جدا باشد با توجه به این دو شرط فراغت عنوان نموده که : فراغت مجموعه ای از اشتقالات است که فرد با رضایت خاطر برای استراحت یا تفریح یا به منظور توسعه آگاهی ها و فراگیری غیر انتفاعی و یا مشارکت اجتماعی داوطلبانه ، بعد از رهایی از الزامات خانوادگی واجتماعی بدان می پردازد .
همچنین زمان فراغت را نیز به دو بخش تقسیم کرده اند: 1) زمان کار 2) زمان خارج از کار
زمان خارج از کار خود به چند دسته تقسیم می شود : زمانی که ا
رتباط با کار روزانه دارد مثلا ً اوقاتی که صرف رفت و آمد به محل کار می شود زمانی که برای وضع احتیاجات زیستی ( تغذیه ، خواب ، نظافت ) می گذرد ، بالاخره آنچه را که می توان فراغت نا مید اموری است مثل مطالعه ، فعالیتهای اجتماعی ، استراحت ، ورزش ، تماشای نمایش و نظایر آنها پس از اوقات فراغت (وقت آزاد ) را با زمانی که بعد از کار روزانه باقی می ماند نباید اشتباه کرد . باید آن را جزیی از اوقات خارج از کار شمرد که صرف ارتقاء سطح فرهنگ ، ورزش ، استراحت ، فعالیتهای اجتماعی و ;;.. می شود .
اوقات فراغت برای کمک به حفظ میراث فرهنگی جامعه وایجاد ضابطه برای جامعه از لحاظ فعا لیت های ایام فراغت به نحوی که مالا ً در پیشبرد سطح زندگی و تمدن افراد درجامعه مؤثر باشد .
بهبود سطح زندگی جامعه از طریق ایجاد حس مسئولیت برای کمک به همنوع ، مشخص نمودن امکانات فردی از لحاظ رفاه ، شخصیت ، فعالیت ، و ابراز هیجانات ارتقاء سطح روابط بشری از طریق بهبود مهارتهای اجتماعی ، تجربیات گروهی و تهذیب عادات و آداب و ر
سوم و احساسات ، بالا بردن سطح کارایی اقتصادی ، اجتماعی افراد ک
ار برد دارد .
برخی نیز اوقات فراغت را جهت فرار از مشکلات روزانه ، وقت گذرانی ، احساس یک زندگی تخیلی و یا مبارزه با عصبانیت و هیجان ذکر نموده اند یا عنوان شده که فراغت یک وقت اختیاری است یا زمانی است که شخص بدون قید و تعهد آزاد به انجام امور مورد نظر خود باشد .
روانشناسان در باره اوقات فراغت گفته اند .
یکی از شرایط رشد عاطفی و بلوغ اجتماعی و قدرت همسازی افراد داشتن علاقه پایدار به تفریحات و اشتغالات سازنده ، سودمند بیش ازرغبت نسبت به کار تحصیل است . امروزه یکی از اهداف آن توجه به چگونگی استفاده و گذران اوقات فراغت می باش .
پیر فرانسوا چنین می گوید : فعالیتهای اوقات فراغت نقش مهمی در جبران کمبودهای عاطفی و روانی دارد چرا که به جوانان آنچه را که در خانواده یا مدرسه فرصت ابراز و یا شناساندن آن را نیافته اند امکان ظهور و بروز می دهد ، در اینجا لازم است درباره نوعی محرومیت که بد بختانه نزد جوانان کنونی فراوان دیده می شده و چاره اندیشی و تدبیر اوقات فراغت را ملزم می گرداند تاکید شود ، و آن محرومیت های ناشی از زندگی تحصیلی است . و این نتیجه همگانی کردن آپ بدون امکانات وو سایل و استاد کافی است . بدتر از همه اینکه شاگردان در معرض خطر شکست نمرات بد ، امتحانات ناموفق و ;. می باشند . بدین ترتیب آنها در اولین سالهای بحرانی زندگی خود با شکست های پیاپی مواجه می گردند بنابر این مهم این است که دانش آموز در جایی دیگری غیر از مدرسه بتواند این کمبود را جبران نماید این جبران به دو طریق امکان پذیر می باشد :
1- برای فعالیت موضوعاتی انتخاب کردند که واقعاً مورد توجه بوده و آنها را به خود کشانده و ذوق زندگی به ایشان ببخشد
2- موجبات موفقیت هر چند ناچیز و کوچک را فراهم آورد تا به دانش آموزاجازه دهد به خود بگوید ” هر چند که دیروز در کلاس موفق نشدم ولی امروز در فوتبال درخشیدم “
بنابر این برای اوقات فراغت باید تدبیر جامعی اندیشید به نحوی که بتوان به جوانان سلسله ای از تفنن های مورد توجه آنها را با نشانی از موفقیت عرضه نمود بهر حال مسلم این است که چگونگی گذران اوقات فراغت از جایگاه ویژه ای در فعالیتهای اجتماعی افراد جامعه برخوردار است و این جایگاه ویژه لزوم توجه مسئولین و سازمانها ی اجرایی را به برنامه ریزی و رهبری این فعالیت ها روشن می سازد و اینکه اگر با این مسئله بطور جدی مواجه نشویم مشکلات فراوانی را ایجاد می نماید .
هر جوان پس از پایان کارهای روزمره و فراغت از درس روزانه وقت خود را صرف امور مورد توجه خود بنماید و هر جوان با صرف ساعات بیکاری خود در شبانه روز علاوه بر ورزش ، مطالعه ، و بازدید علمی ، تفریحات مفید به امور فنی و صنعتی، هنری ، نجاری ، نقاشی ، موسیقی ،;;;. و کارهای دیگری که مورد علاقه خود می باشد می پردازد و این
جوان کمتر بدبین و مأیوس و عصبانی خواهند بود و این از وظایف وزارت آپ و همکاری وزارتخانه های دیگر است که با کمک هم و طرح برنامه های مفید خلاء ساعات بیکاری جوانا را پر نمایند .
برنامه های ورزشی منظم و یا مطالعه کتابهای مفید در زمان اوقات فراغت دانش آموزان بسیار مؤثر است عدم برنامه ریزی صحیح در مراکز ورزشی و مراکز علمی ( مطالعه کتاب ) بسیار برای جوانان خطرناک است و عاملی است که جوانان به سمت فعالیتهای ورزشی
گرایش نداشته باشند .

دانلود پروژه مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارس
دوشنبه 95/3/3 4:3 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در word :
ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات الگوی تدریس بدیعه پردازی بر پژوهش خلاقیت دانش آموزان در درس انشاء و مقایسه با الگوی تدریس سنتی انجام گرفته است روش تحقیق از نوع شبه تجربی است جامعه تحقیق کل دانش آموزان دختر پایه دوم مدرسه دوره اول متوسطه لاله های انقلاب در سال 93 به تعداد 70 نفر بودند می باشد.
نمونه آمار شامل 70 دانش آموز پایه دوم می باشد نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است ابزار پژوهش عبارت از آزمون سنجش خلاقیت ( تورنس ) و راهنمایی اسفاده از الگوی تدریس بدیعه پردازی یا اطلاعات برای همتا کردن گروه ها می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که به کارگیری الگوی تدریس بدیعه پردازی موجب رشد و گسترش خلاقیت دانش آموزان می شود همچنین به کارگیری این الگو باعث رشد قابلیت سیالی، انعطاف
پذیری و گسترش تفکر دانش آموزان می گردد.
در مقایسه میانگین نمرات دانش آموزان با الگوی تدریس بدیعه پردازی که دانش آموزان دیده اند گروه آزمایش در آزمون خلاقیت این نتیجه بدست امد که بین میانگین نمرات دانش آموزان عناصر اصالت و بسط بیشتر است و عناصر انعطاف پذیری و سیالی در میانگین نمرات دانش آموزان تفاوت معنا داری مشاهده نگردید.
مقدمه
در سال های اخیر خلاقیت یکی از محورهای مورد بحث در آموزش و پرورش بوده است. و همچنین به این نکته توجه شده است که بایستی روند آموزش برای فراگیرندگان روندی پویا باشد، دانش آموزان خود فعالانه در امر آموزش شرکت کنند تفکر کنند و ایده های بکر ارایه نمایند، ابراز ایده نمایند ابراز ایده هایی که هم مربوط و هم غیر معمول باشد و دیدن آنچه که در ورای واقعیت کنونی نهفته است، به جای اینکه فراگیرندگان فقط از آموزگاران و یا کتاب هی خویش دانش را فراگیرند بتوانند آنچه را خود می آموزند دوباره با هم ترکیب کنند و محصول نوین ایجاد نمایند، با توجه به اهمیت این موضوع است که بایستی جریان تعلیم وتربیت را به سمت آموزش پویا سو
ق داد تا کودکان فعالانه در جریان آموزش شرکت کنند و با مهیا شدن زمینه های بروز ایده های نو و بدیع توانایی خلاقیت و آفرینندگی را در خویش باور کنند و در دوران تحصیل و زندگی این توانایی را بکار گیرند با توجه به روند کنونی آموزش آموزش و پرورش که با بهره گیری از روش تعلیم وتربیت سنتی تأکید فراوان بر فراگیرندگان مطالب درسی، کسب نمرات عالی بدون هر گونه دخل و تصرف و محدوده تعیین شده دارد عملا نو آوری و ابتکار را از دانش آموزان نماید و به همین دلیل پژوهشگران سعی می نمایند با انجام تحقیقی به بررسی تأثیر به کارگیری الگوی تدریس بدیعه پردازی به عنوان یکی از روش های فعال تدریس بر پرورش خلاقیت دانش آموزان بپردازند. امروزه رویکرد جهانی به مقوله یادگیری و انچه که دانش اموزان بایستی یاد بگیرند به گونه ای دیگر است. اکنون دیگر اموختن مجموعه ای از دانستنی ها و سپردن انبوهی از مسایل حل شده به عنوان فراورده های علم به حافظه نمی تواند دانش اموزان را برای زیستن در ایند
ه ای که مسایل ان غیر قابل پیش بینی می باشد اماده سازد.
در زمان حاضر مهمترین وظیفه اموزشی در مدرسه ها، یاد دادن شیوه های یادگیری و پرورش مهارت هایی است که فرد را قادر می سازد، خود راه حل های مسأله و کشف مجهولات را بیابد. با توجه به این تغییرات است که تحولی اساسی در برنامه های درسی مدارس و شیوه های تدریس در کشورمان ضروری است باید به موضوعات خلاقیت و کارهای خلاق توجه بیشتری داشته باشیم.
بیان مسأله
اینجانب لیلا کلنتری دبیر ادبیات شاغل در مدرسه لاله های انقلاب می باشم هدف اینجانب از نوشتن این تحقیق بررسی و ایجاد روشهای نوین و خلاق در نوشتن انشاء می باشد و هدف کلی از اموزش انشاء توانایی نوشتن به زبان فارسی معاصر است و رسیدن به این هدف با پرورش کار خلاق امکان پذیر است. در حقیقت کار زمانی ارزشمند است که در ان خلاقیت و تفکر جریان داشته باشد. کلاس انشاء باید کارگاه نوشتن باشد. انشاء درسی است هدفدار و برای رسیدن به ان باید از روش های هدفدار استفاده کرد و هدف های جدی انشاء در ساده ترین نگاه ان، نوشتن است باید دانش اموز به مطالعه جدی و آگاهانه عادت کند و یکی از راههای تعلیم
مطالعه، تحلیل متن است که باعث آموزش نویسندگی می شود. به همین خاطر تصمیم گرفتم این موضوع را با صاحبان اصلی کلاس انشاء و نگارش که همان دانش اموزان هستند در میان بگذارم لذا ابتدا با مطرح نمودن موضوع سعی نمودم دانش اموزان با روشهای نوین و خلاقانه بتوانند در درس انشاء پیشرفت نموده و باعث بالا بردن ایجاد ذوق و انگیزه و روش های ابتکارانه در درس انشاء باشم.
1-دانش اموزان باید بتوانند انچه را که می اندیشند و می خوانند به دیگری بگویند و بنویسند.
2-شناسایی دانش اموزان با تخیل قوی و استعدادی بیشتر در نویسندگی و هدا
یت انها در مسیری صحیح
3-پرورش قوی استدلال تفکر و دقت دانش اموزان و وادار کردن انها به درست دیدن و شنیدن سپس دیده و شنیده خود را به طرز ساده و روشن بیان کردن و نوشتن است.
لذا تصمیم گرفتم پرسش های را مطرح نموده و دانش اموزان به این پرسش ها پاسخ دهند.
1-چرا بیشتر دانش اموزان علاقه چندانی به انشاء و نگارش ندارند.
از انها خواهش کردم که به دقت به این سوال بیندیشند و پاسخ دهند که امر پرسش با استقبال دانش اموزان مواجه شد که هر یک از دانش اموزان با شوق خاصی می خواستند در این بحث شرکت کنند که چکیده نظرات انها در ذیل می اید.
1-بچه ها در دوره راهنمایی و متوسطه مشکل نوشتن دارند به خاطر ضعف در دوره ابتدایی است.
( چون معلمان کلاس سوم و چهارم و پنجم برای انشاء بچه ها بیشتر دنبال کلیشه ها و توصیف کنید هستند. )
2-در زبان اموزی کودکان در سن 9 و تا 12 سالگی در حال افزایش لغات است متأسفانه هر دانش اموز هر ساله باید 2200 تا 2800 لغت را یاد بگیرد چون کودکان توان یادگیری ان را ندارند. در نهایت در انشاء ضعف پیدا می کنند معلمان نیز انتظارات زیادی از دانش اموزان دارند و این باعث سرخوردگی دانش اموز می گردد.
3-یکی دیگر از عوامل نداشتن روش مناسب تدریس است که برخ
ی از معلمان به این درس اهمیت نمی دهند.
4-درس انشاء خواندن ندارد و اخر سر هم نمره می گیریم.
گرد اوری اطلاعات شواهد ( 1 )
برای رسیدن به پاسخ مطلوب در این کار تصمیم گرفتم علاوه بر دانش اموزان نظر دیگر همکاران را نیز جویا شوم لذا بعد از گفتگو با مدیر مدرسه قرار شد موضوع را در شورای دبیران اموزشگاه که به صورت ماهیانه تشکیل می شود. مطرح کنم.
در روز جلسه بعد از مطرح شدن کمکهای مدرسه همان سوالی را که از دانش اموزان پرسیده بودم از همکاران نیز پرسیدم.
1-به نظر شما چرا دانش اموزان اشتیاق زیادی نسبت به درس انشاء ندارند.
بعد از بحث و بررسی نکات جالبی در صحبت های همکاران بود که عمده ی انها را یادداشت کردم بعضی از نظرات شبیه ارایه دانش اموزان و برخی دیگر پخته تر و متین تر بود.
بعد از این جلسه به پیشنهاد من قرار شد این موضوع را در جلسه اولیاء و مربیان که در همان ماه برگزار می شد با اولیای دانش اموزان در میان بگذارم که این موضوع با اولیاء مطرح و چکیده ی از نظرات و صحبت های انها را یادداشت کردم اطلاعات خوبی در این زمینه داشتند که می توانستیم بهره زیادی از ان جلسه و نظرات جامع و تخصصی اولیاء و همکاران ببریم به همین دلیل بسیاری از جوابهای ان ها را یادداشت نمودم.
تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از مطالعه ی دقیق نوشته ها و مدارکی که جمع اوری کردم بودم تک تک انها را به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم نواقص و کمبودهای کلاس انشاء و نگارش تا اندازه ای اشکار شده و همچنین اصول تدریس انشاء و نگارش فهرست شد.
که خلاصه یافته های حاصل از این تجزیه و تحلیل به شرح ذیل می اید.
خلاصه ی یافته های اولیه
1-ضعف واژگان پایه دانش آموزان
2-آموزش ندیدن بسیاری از دبیران و نخواندن روش تدریس های تخصص
3-آشنا نبودن تعدادی از دبیران با ادبیات کودکان و نوجوان
4-نبود تنوع در تدریس انشاء
5-تخصصی نبودن تدریس در دوره ی ابتدایی
6-نا آشنایی برخی از طراحان کتاب دوره راهنمایی به این امر
7-آشنا نبودن با سلایق و علایق و ظرفیت فکری دانش آموزان در هنگام گفتن موضوع انشاء
8-نا آشنایی بسیاری از دبیران انشاء با انواع نگارش
9-دادن درس انشاء به صورت اضافه کار به دبیران غیر تخصصی
10-ضعف فرهنگ مطالعه و نوشتن در جامعه خصوصا معلمان
11-ذاتی پنداشتن امر خلاقیت و نوع اوری و عدم اعتقاد به اکتسابی بودن آن از طریق آموزش
چند نکته درباره انشاء
بدیعه پردازی یعنی ساختار شکنی و نوپردازی. داشتن چنین صفتی یعنی
خارج از پوست خود و بیرون آمدن از درون خود. در واقع بدیعه پردازی خانه اول و قدم اول خلاقیت و نوآوری است. الگوی بدیعه پردازی برای رشد خلاقیت و نوآوری است. الگوی بدیعه پردازی برای رشد و خلاقیت تدوین یافته است. بدیعه پردازی یعنی کشاندن انسان به دنیایی منطقی، یعنی ایجاد فرصت ابتکار برای آدمی. یکی از مشکلات و موانع در امر نوشتن، ترس از کاغذ و قلم است. ترس از قرار گرفتن در مخاطره اشتباه. الگوی بدیعه پردازی این ترس را بر طرف می سازد با این روش میتوان با دادن تمرینات گروهی به شاگردان، خلاقیت
آنها را افزایش داده و آنها را به تفکرپرورش ذهن می رساند. از طریق شاگردان خواهند توانست به جایگزینهای جدیدی در خلق یک نوشته جدید برسند.
درس انشاء و نگارش نیز مانند دیگری اصول و مبانی مخصوص به خود دارد که می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
1-داشتن تفکر خلاق و پویا
2-استفاده بیشتر از قالب های مرسوم نگارشی
3-تجزیه انشاء به اجزای گوناگون مانند جم
له نویسی، واژه شناسی
4-افزایش دقت در شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن
5-داشتن طرح درس برای انشاء نگارش
6-توانایی بیان اندیشه و احساس
7-شرکت در بحثهای گروهی و مناظره
8-آموزش بر قراری ارتباط با دیگران
9-تسلط بر نوشتن
انواع انشاء
1-انشای توصیفی 6-شرح حال نویسی
2-انشای تخیلی 7-نامه نگاری
3-جان بخشیدن به اشیاء 8-خاطره نویسی
4-گزارش نویسی 9-خلاصه نویسی
5-داستان نویسی 10-انشای نقلی
معیارهای ارزشیابی
برخی از معیارهای ارزشیابی به شرح ذیل میباشد
1-نوآوری و ابتکار
2-پروراندن موضوع و فهم آن
3-ارتباط و هماهنگی مطالب و جملات
4-رعایت نکات دستوری و نگارشی
5-خوانایی و تمیزی نوشته
6-ارتباط افقی و عمودی بندها
7-نظم فکری
راههای پیشنهادی برای انشاء نویسی
با مقایسه اطلاعات جمع آ وری شده و سنگین و سبک کردن، آنها به گوناگون و تنوع در شیوه های تدریس انشاء پی بردم و متوجه شدم که روش های انش
اء نویسی و دامنه یآ ن گسترده تر از بقیه درسهاست و دبیران هر یک با آزمایش یکی از ان راهها به موفقیت هایی دست یافته اند هر چند اصول و مبانی ان افراد به هم نزدیک بوده است.
تصمیم بر ان است که از میان راههای پیشنهادی به تدریج و با هماهنگی مدرسه چند راه را اجرا کنیم و بعد از اجرا نتایج و موفقیت ها را گزارش کنیم.
لذا من تصمیم گرفتم از الگوی بدیعه پردازی در درس انشاء استفاده کنم.
برای استفاده از الگوی بدیعه پردازی در تدریس انشاء دو روش
کلی پیشنهاد شده است.
الف) غریب گردانیدن مفهومی انشاء
ب) اشنا گردانیدن موضوعی غریب
در روش اول شاگردان باید تلاش کنند تا موجودات اشنا را به گونه های نا آشنا بنگرند و با ایجاد فاصله های مفهومی، به درک تازه برسند در مراحل تدریس این روش معلم همواره کنترل و هدایتگر است.
مثال مقایسه یک موجود زنده با ماشین لباسشویی
روش دوم کمی مشکلتر است در این روش (( تحلیل )) جای فاصله مفهومی را می گیرد.
برای مثال مفهوم (( فرهنگ )) با (( خانه )) یا (( بخاری )) مقایسه شود.
تفاوت عمده این دو روش، استفاده انها از قیاس نهفته است در روش اول شاگردان بدون محدودیتهای منطقی از دسته های قیاس ها میگذرند، فاصله مفهومی زیاد می شود و تخیل هر چه بیشتر باورمی گردد. شاگردان در روش دوم سعی می کنند دو فکر را به هم ربط دهند و ربطها را در حالی که از قیاس ها میگذرند، تعیین نمایند.
گرداوری اطلاعات شواهد (2 )
هر چند از رفتارها و بیان نظرات دانش اموزان می شد می توان حدس زد که تحولی هر چند کوچک در انها به وجود امده است اما تصمیم گرفتم اطلاعات دقیق تری در این باره جمع اوری بنابراین قرار شده در جلسه ماهیانه دبیران و مدیر اموزشگاه این امر را بررسی کنیم.
نتایج کار به شرح ذیل است.
1-ارزشیابی از انشای دانش اموزان با توجه به رعایت مواردی که در قبل گفته شد، سبب شده است که نمرات انها واقعی تر باشد.
2-مقایسه نمرات دانش اموزان در درس انشاء پیش از اموزش و پس از ان
3-نظر خواهی کتبی از دانش اموزان و والدین انها درباره روش جدید اموزش انشاء شواهد جمع اوری شده حاکی از رضایت بیشتر دانش اموزان مدیر اموزشگاه و والدین دانش اموزان از روشهای جدید و تأثیر مستقیم ان بر نمرات دانش اموزان بود.
((تجدید نظر در روشهای انجام گرفته و اعتبار بخشی به ان )
)
با توجه به نظر ها و انتقادات مطرح شده راجع به این طرح قرار شد در یک جلسه با حضور همکاران نقاط ضعف طرح را بر طرف را بر طرف نماییم. هر چند شواهد نشان می داد که هر سه روش با اقبال مواجه شده است.
همچنین از چند نفر از همکاران انجمن ادبی و فعالان در ا
ین زمینه از گروههای اموزشی خواهش کردیم درباره ی روش کار ما و شیوه های انتخابی ما اظهار نظر کنند تا بتوانیم به نحو احسن اشتباهات موجود را بر طرف نماییم که ایشان طرح را پذیرفته و ان را موقعیت امیز دانستند.
(( نتایج ))
از تمامی مطالبی که مطرح می شد می توان به صورت چکیده به مطالب زیر اشاره کرد :
1-علاقه ی دانش اموزان به درس انشاء بیشتر از پیش شده است.
2-برانگیختن تعداد بیشتری از دانش اموزان در زنگ انشاء
3-از کسالت و یک نواختی کلاس کم شده است.
4-از بین رفتن ترس از نوشتن نزد دانش اموزان.
5-مشارکت بیشتر دانش اموزان دبیران و دست اندرکاران مدرسه.
6-پروراندن قدرت سخن وری دانش اموزان.
7-میل بیشتر دانش اموزان به مطالعه کتاب، مجله و رجوع به کتاب خانه.
8-غنی تر شدن واژگان پایه دانش اموزان.
9-به وجود امدن اعتماد به نفس و رشد اجتماعی در دانش اموزان.
10-زنجیر وار بودن شنیدن خواندن و نوشتن.
11-اطلاع والدین از جزیی ترین پیشرفت فرزندان خود.
(( نتیجه گیری ))
به درس انشاء به اندازه دیگر درسها اهمیت دهیم. و ان را به صورت یک درس مستقل تلقی نماییم و بتوانیم دانش اموزان را با اصول و مبانی انشاء
و نگارش اشنا کنیم. و علاوه بر تشویق دانش اموزان به رعایت اصول و قواعد دستوری املایی و نگارشی انها را به مطالعه ی بیشتر واداریم. و چگونگی درست اندیشیدن و داشتن نظم فکری را به دانش اموزان بیاموزیم.
دانش اموز باید بداند که با تکرار و تمرین حتما به موفقیت خواهد رسید. همچنین بدانیم که ارزشیابی انشاء می تواند بر اساس ملاک های علمی و قواعد خاص خود باشد.

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]