سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود پروژه مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانیشد

دوشنبه 95/3/3 4:8 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق ) در word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق ) در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق ) در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق ) در word :

امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق )
علی‌رغم‌ آنکه‌ «جهانی‌ شدن»، به‌ موضوعی‌ همه‌ جایی‌ تبدیل‌ شده‌ و نقل‌ کلیه‌ محافل‌ و حتی‌ گفتگوهای‌ مردم‌ کوچه‌ بازار گردیده‌ است‌ همچنان‌ موضوعی‌ مبهم‌ می‌باشد. نه‌ تنها بر سر معنا و مفهوم، بلکه‌ بر سر لفظ‌ مناسب، برای‌ امری‌ که‌ چنین‌ شهرت‌ یافته، مناقشه‌ وجود دارد. از اینرو منطقاً‌ معقول‌ به‌ نظر نمی‌رسد که‌ وارد بحثی‌ در این‌خصوص‌ گردیم‌ که‌ پیش‌ فرض‌ آن‌ داشتن‌ تصویری‌ روشن‌ و مشخص‌ از موضوع‌ مورد بحث، یعنی‌ «جهانی‌ شدن» است.

 

به‌نظر می‌رسد که‌ لازمه‌ ورود در این‌ بحث، تعیین‌ نرخ‌ در میانه‌ دعوا باشد، چرا که‌ به‌ معنای‌ نادیده‌ گرفتن‌ مناقشات‌ پردامنه‌ موجود بر سر جهانی‌ شدن‌ و حل‌ شده‌ انگاشتن‌ آن‌ است. با این‌حال‌ علی‌رغم‌ همه‌ دشواری‌ها و اشکالات‌ منطقی‌ وارد بر بحث‌ و بدون‌ اینکه‌ بنا باشد این‌ مناقشات‌ را پایان‌ یافته، تلقی‌ کنیم‌ می‌توان‌ بر پایه‌ هم‌آوایی‌ با اهل‌ نظر، سخن‌ را در این‌خصوص‌ پیش‌ ببریم.
«جهانی‌ شدن» هر ابهامی‌ که‌ داشته‌ باشد، در این‌ تردیدی‌ نیست‌ که‌ ما در جریان‌ تجاوز اخیر آمریکا به‌ عراق‌ با تحولاتی‌ روبه‌رو بوده‌ایم‌ که‌ با هر معیاری‌ می‌تواند یکی‌ از بارزترین‌ مصادیق‌ و نمونه‌های‌ «جهانی‌ شدن» تلقی‌ گردد.
برای‌ اولین‌ بار در تاریخ‌ بشریت‌ بود که‌ کل‌ مردم‌ جهان، همزمان‌ در سراسر کره‌ خاک‌ در مقابل‌ حادثه‌ای‌ واکنش‌ نشان‌ دادند. گرچه‌ همگرایی‌ واکنش‌ها مدخلیتی‌ در ماهیت‌ جهانی‌ یک‌ اقدام‌ ندارد، اما در تحول‌ اخیر، نه‌تنها با واکنشی‌ همزمان‌ در سطح‌ جهان، بلکه‌ با واکنشی‌ هماهنگ‌ در میان‌ مردم‌ جهان‌ در برابر این‌ تجاوز روبرو شدیم. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ در جریان‌ مخالفت‌های‌ جهانی‌ با تجاوز آمریکا به‌ لحاظ‌ مواجهه‌ با پدیده‌ای‌ جهانی‌ در سطح، حرکت‌ نکرده‌ایم‌ بلکه‌ شاهد عمق‌ فرهنگی، یعنی‌ وحدت‌ دید و رویه‌ (حداقل‌ در کلی‌ترین‌ وجه‌ آن) در مقابل‌ پدیده‌ مورد بحث‌ نیز بوده‌ایم. از آنجاکه‌ جهانی‌ شدن‌ در معنای‌ دقیق‌ آن، مستلزم‌ پیدایی‌ یک‌ فرهنگ‌ جهانی‌ یا حداقلی‌ از اجماع‌ و توافق‌ جهانی‌ بر اصول‌ و مبانی‌ ارزشی‌ و نظری‌ است، تحولی‌ که‌ ما در جریان‌ مخالفت‌های‌ جهانی‌ با تجاوز آمریکا مشاهده‌ کردیم‌ بایستی‌ ماهوی‌ترین‌ تحول‌ در زمینه‌ حرکت‌ به‌ سمت‌ جهانی‌ شدن‌ تلقی‌ گردد. این‌ مخالفت‌ها نشان‌ می‌دهد که‌ یکی‌ از مبانی‌ و اصول‌ جهانی، بی‌تردید، «عدالت» است. به‌ این‌ معنا که‌ نمی‌توان‌ در چهارچوب‌ شرایط‌ موجود تاریخی، تصوری‌ از یک‌ نظام‌ جهانی‌ داشت‌ که‌ پایه‌های‌ آن‌ بر عدالت‌ استوار نشده‌ باشد.

 

در کنار این‌ تحول‌ مهم‌ و اساسی، وضعیت‌ نوینی‌ که‌ در حوزه‌ رسانه‌ای‌ در جریان‌ تجاوز اخیر آمریکا به‌ عراق‌ به‌وجود آمد، نیز در بحث‌ «جهانی‌ شدن»، شایسته‌ دقت‌ است. حضور جهانی‌

رسانه‌های‌ غیرغربی‌ که‌ پیش‌ از این‌ در جریان‌ تجاوز آمریکا به‌ افغانستان‌ ظاهر شده‌ بود، بیش‌ از پیش‌ بر پیچیدگی‌ روند جهانی‌شدن‌ در حوزه‌ رسانه‌ها افزوده‌ است. این‌ تحول‌ که‌ با ناخشنودی‌ شدید آمریکائی‌ها و عکس‌العمل‌ خصمانه‌ آنها روبرو گردید نشان‌ می‌دهد که‌ «جهانی‌شدن» با هر تعریفی، به‌معنای‌ تسلط‌ بلامنازع‌ غربی‌ها بر روند و ساختارهای‌ جهانی‌ نمی‌تواند باشد. مهمتر اینکه، تحول‌ مذکور نشان‌ می‌دهد که‌ از لحاظ‌ فرهنگی، جهانی‌ شدن‌ به‌هیچ‌روی‌ فرایندی‌ یکدست‌ و همگون‌ را پیش‌ رو ندارد بلکه‌ با منازعه‌های‌ جدلی‌ به‌ویژه‌ از سوی‌ جهان‌ اسلام‌ و رسانه‌های‌ آن‌ روبرو خواهد شد.
تحول‌ اخیر، آشکارا وضعیتی‌ به‌ مراتب‌ متفاوت‌ از دیدگاه‌های‌ کسانی‌ را بازگو می‌کند که‌ جهانی‌ شدن‌ را همگونی‌ فرهنگی‌ ندانسته، بلکه‌ از خاص‌ شدن‌ تمام‌ و یا ظهور فرهنگ‌های‌ ترکیبی‌ سخن‌ می‌گویند. برعکس‌ این‌ دیدگاه‌ها که‌ تلاشی‌ برای‌ رودررویی‌ با پیچیدگیهای‌ جهانی‌شد

ن‌ آن‌ مطرح‌ گردیده، ظهور منازعه‌ها و یا رقابت‌های‌ اخیر در سطح‌ رسانه‌ای، مبین‌ آن‌ است‌ که‌ جهانی‌ شدن‌ دقیقاً‌ با میل‌ به‌ همگونی‌ و تلاش‌ برای‌ کنترل‌ این‌ فرایند روبروست. اما آ

نچه‌ جدید است‌ اینکه‌ در بازی‌ «کنترل‌ بر فرهنگ‌ جهانی»، نیروهای‌ جدید از جایی‌ که‌ به‌هیچ‌رو انتظار آن‌ نمی‌رفت‌ در صحنه‌ جهانی‌ ظاهر شده‌اند.
در کل، تحولات‌ مذکور، حکایت‌ از روند روبه‌رشد فرایندی‌ است‌ که‌ به‌ غلط‌ از منظری‌ غرب‌محورانه، توسط‌ کسانی‌ نظیر آنتونی‌ گیدنز «جهانی‌ شدن‌ معکوس» خوانده‌ شده‌ است. درواقع‌ اگر این‌ تحولات‌ را در تداوم‌ مخالفت‌هایی‌ بدانیم‌ که‌ به‌صورت‌ پراکنده‌ طی‌ سالهای‌ اخیر علیه‌ جهانی‌سازی‌ غرب‌محورانه‌ انجام‌ گرفته‌ است؛ آشکارا با جهشی‌ کیفی‌ در این‌ زمینه‌ مواجه‌ می‌شویم. از این‌رو به‌نظر می‌رسد از این‌ پس‌ بایستی‌ بر روی‌ این‌ تحولات‌ که‌ مبین‌ جهانی‌سازی‌ معکوس‌ یا جهانی‌ شدن‌ از پایین‌ به‌ بالاست‌ (در مقابل‌ جهانی‌ شدن‌ موجود که‌ جهانی‌سازی‌ از بالا به‌ پایین‌ و توسط‌ قدرت‌ها و نیروهای‌ مسلط‌ کنونی‌ بر جهان‌ است)، به‌شکلی‌ کیفی‌تر نگاه‌ کنیم. اگر بپذیریم‌ که‌ تغییر شرایط‌ تاریخی‌ انسان‌ و یا ظهور ساختارهای‌ اجتماعی‌ جدید (ازجمله‌ ورود به‌ دنیایی‌ جهانی‌شده‌ و شکل‌گیری‌ ساختار اجتماعی‌ متناسب‌ با آن) صرفا تحت‌ تاثیر نیروها و عوامل‌ مادی‌ یعنی‌ فن‌ و اقتصاد نیست، یک‌چنین‌ تغییر دیدی‌ برای‌ درک‌ تحولات‌ مربوط‌ به‌ جهانی‌ شدن‌ ضروری‌ بود. شواهد تاریخی، که‌ استدلال‌ عقلی‌ – تجربی‌ نیز مؤ‌ید آن‌ است‌ نشان‌ می‌دهد که‌ انتقال‌ بشریت‌ از هر دوره‌ تاریخی‌ به‌ دوره‌ای‌ تازه‌ بیش‌ از هر چیزی‌ تحت‌ تاثیر نیروهای‌ فرهنگی‌ و عوامل‌ اجتماعی؛ نظیر ظهور ادیان‌ یا مصلحان‌ و جنبش‌های‌ اجتماعی‌ بوده‌ است، چراکه‌ تغییرات‌ فرهنگی‌ – اجتم

اعی‌ نه‌تنها پیش‌نیاز هر تغییر کیفی‌ است‌ بلکه‌ اساساً‌ و ماهیتاً‌ تغییرات‌ ساختاری‌ در شرایط‌ تاریخی‌ چیزی‌ جز تغییرات‌ اجتماعی‌ – فرهنگی‌ نیست. از اینجاست‌ که‌ برخلاف‌ آنچه‌ آینده‌گرایان‌ و اکثر نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ غربی‌ (ایدئولوگهای‌ عصر مابعد تجدد غربی) مطرح‌ کرده‌اند؛ مخالفت‌های‌ موجود و روندهای‌ معکوس‌ را نبایستی‌ صرفا واکنشی‌ انفعالی‌ در برابر جهانی‌ شدن‌ تجدد تلقی‌ کرد. حتی‌ اگر ما این‌ روندها را صرفاً‌ واکنشی‌ در قبال‌ بسط‌ تجدد قلمداد کنیم‌ قوت‌یابی‌ رو به‌ ازدیاد این‌ روند که‌ در تحولات‌ اخیر کاملاً‌ بارز گردید وزن‌ و تاثیرش‌ را در تحولات‌ تاریخی‌ آتی‌ به‌مراتب‌ بیش‌ از آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ این‌ نظریه‌پردازان‌ قلمداد کرده‌اند.
اما در این‌ بحث، صرفاً‌ نبایستی‌ توجه، معطوف‌ به‌ پیآمدها و نتایج‌ تجاوز آمریکا به‌ عراق‌ بر آنچه‌ بعد عینی‌ فرآیند «جهانی‌ شدن» تلقی‌ می‌شود محدود گردد. شاید مهم‌تر از

این‌ مساله‌ بررسی‌ آثار این‌ تجاوز بر مباحث‌ مربوط‌ به‌ «جهانی‌ شدن» یا به‌طور مختصر بر رویکردها و نظریات‌ جهانی‌ شدن‌ باشد. از این‌ حیث، اولین‌ درس‌ یا دریافتی‌ که‌ تجاوز اخیر برای‌ نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ دارد آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ چیز در مورد آینده‌ این‌ فرآیند، روشن‌ نیست. این‌ تحول‌ درواقع، تاییدی‌ بر دیدگاه‌ نظریه‌پردازانی‌ است‌ که‌ بر ماهیت‌ نامتعین‌ و آینده‌ مبهم‌

«جهانی‌شدن» دست‌ می‌گذارند. این‌ گروه‌ برخلاف‌ کسانی‌ که‌ برپایه‌ تاکید بر نقش‌ عوامل‌ فنی‌ یا جریان‌های‌ اقتصادی، روند جهانی‌شدن‌ و بعضاً‌ پایان‌ آن‌را سرنوشت‌ محتوم‌ تاریخی‌ بشریت‌ تلقی‌ می‌کنند، می‌گویند جهانی‌شدن‌ در بهترین‌ حالت، ماهیتی‌ پیشآمدی‌ و تاریخی‌ دارد و هیچگونه‌ جبر و ضرورتی‌ از هیچ‌ جهت‌ بر آن‌ حاکم‌ نیست. از این‌ منظر حتی‌ اگر بپذیریم‌ که‌ تمامی‌ رخدادهای‌ کنونی‌ جهان، ما را به‌ سمت‌ ایده‌آل‌ترین‌ شکل‌ جهانی‌ شدن‌ سوق‌ می‌دهد، جهانی‌ شدن‌ نهایتاً‌ احتمالی‌ میان‌ احتمالهای‌ بیشمار است‌ که‌ پیشاروی‌ تاریخ‌ قرار دارد. استدلال‌ آنها نیز بر این‌ پایه‌ قرار دارد که‌ جهانی‌ شدن‌ و تمامی‌ رخدادهای‌ منتهی‌ به‌ آن‌ درنهایت، رخدادی‌ انسانی‌ و تاریخی‌ است‌ و بنا به‌ ماهیت‌ خود، محکوم‌ هیچ‌ جبری‌ از جمله‌ جبر فنی‌ یا اقتصادی‌ نیست. به‌ همین‌ دلیل، این‌ گروه، احتمال‌ قطع‌ و یا حتی‌ معکوس‌ شدن‌ رویدادهای‌ مؤ‌ید «جهانی‌ شدن»، را پیش‌بینی‌ می‌کردند. برای‌ این‌ دسته‌ از نظریه‌پردازان‌ برخلاف‌ گروهی‌ که‌ جهانی‌ شدن‌ را به‌عنوان‌ واقعیت‌ چاره‌ناپذیر تاریخ‌ کنونی‌ و آتی‌ بشر قلمداد می‌کنند تجاوز آمریکا به‌ عراق، که‌ برخلاف‌ تمامی‌ سازوکارهای‌ جهانی‌ شدن‌ غالب‌ یا غربی، (یا بخشی‌ از آنها) نظیر حذف‌ سازمان‌ ملل‌ و یا مخالفت‌های‌ جهانی‌ با این‌ اقدام، انجام‌ گرفت‌ به‌هیچ‌رو عجیب‌ نمی‌نماید. از دید این‌ گروه، حتی‌ احتمال‌ برگشت‌ انسان‌ به‌ تاریخ‌ اولیه‌ خود و محصور شدن‌ در شرایط‌ محلی‌ و جغرافیایی، احتمالی‌ است‌ که‌ نباید آنرا به‌ اعتبار وجود روند مسلط‌ فعلی‌ از نظر دور داشت، چراکه‌ این‌ احتمال‌ با درنظر گرفتن‌ وجود بازیگران‌ جهانی‌ نظیر آمریکا و صهیونیسم‌ که‌ هم‌ قابلیت‌های‌ مادی‌ و هم‌ انگیزه‌ و اراده‌ لازم‌ برای‌ نابودی‌ کل‌ بشریت‌ و زیرساخت‌های‌ تمدنی‌ آن‌را دارند اگر بیشتر

از احتمال‌ «جهانی‌ شدن» (به‌اعتبار وجود روندهای‌ فنی‌ و اقتصادی) نباشد کمتر از آن‌ نیست.
بنابراین‌ در تجاوز به‌ عراق‌ که‌ آمریکا تا حد درهم‌ ریختن‌ تمامی‌ سازوکارهای‌ موجود جهانی‌ و حتی‌ رابطه‌ با متحدین‌ اروپایی‌ که‌ از لحاظ‌ سیاسی‌ نیروی‌ عمده‌ای‌ در پیش‌برد فرآیند جهانی‌ شدن‌ غربی‌ تلقی‌ می‌شدند پیش‌ رفت، صرفاً‌ رویای‌ جهانی‌شدن‌ بعضی‌ را درهم‌ نری

خته‌ بلکه‌ مبانی‌ نظری‌ آن‌را نیز آشفته‌ کرده‌ است. این‌ تجاوز که‌ چهره‌ متفاوتی‌ به‌ جهان‌ داده‌ است‌ علی‌رغم‌ زشتی‌هایش‌ این‌ زیبایی‌ را دارد که‌ برخلاف‌ نظریه‌پردازی‌های‌ جزمی‌ بعضی، (طرفداران‌ آن‌ در ایران‌ نیز کم‌ نیستند) بار دیگر چهره‌ انسانی را به‌ تاریخ‌ بشر بازگردانده‌ است، چراکه‌ به‌روشنی‌ و با قوت‌ تمام‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تاریخ‌ همچنان‌ باز است‌ و می‌تواند به‌ گونه‌های‌ متفاوت‌ رقم‌ بخورد. واقعاً‌ چه‌ کسی‌ یا گروهی‌ پیش‌ از این‌ تصور می‌کرد که‌ آمریکا بدین‌ سادگی، تمامی‌ بنیان‌های‌ ایدئولوژیک، سیاسی‌ و حتی‌ فرهنگی‌ موجود جهان‌ را که‌ نیرو و ه

زینه‌ زیادی‌ صرف‌ پی‌ریزی‌ آن‌ گردیده‌ بود درهم‌ بریزد و بار دیگر دنیا را به‌جای‌ پیشبرد به‌ سمت‌ دهکده‌ موعود مک‌لوهان‌ که‌ جهان‌ وطن‌های‌ انسان‌گرای‌ «دیوید هلد» اداره‌ آن‌را بدست‌ دارند، ما را چند صد سال‌ به‌ عقب‌ یعنی‌ زمان‌ لشگرکشی‌های‌ اولیه‌ استعمار برگرداند که‌ در آن‌ ژنرال‌های‌ غربی‌ بر فتوحات‌ شرقی‌ استعمارگران‌ حکم‌ می‌رانند.

از این‌ حیث‌ قطعاً‌ هیچکس‌ بیش‌ از بسیاری‌ نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن» که‌ به‌جای‌ نظریه‌پردازی‌ در مقام‌ ایدئولوژی‌سازی‌ و ارائه‌ تصویری‌ رویائی‌ از جهان‌ پیشآروی‌ بشر بوده‌ و هستند از تحولات‌ اخیر نگران‌ نیستند. اما تجاوز آمریکائی‌ها درس‌هایی‌ بیش‌ از این‌ برای‌ طرف‌های‌ مناقشات‌ مربوط‌ به‌ نظریه‌ «جهانی‌ شدن» دارد. بی‌شک‌ اقدامات‌ تجاوزکارانه‌ اخیر آمریکائی‌ها را بایستی‌ تلاشی‌ در راستای‌ ایجاد نظم‌ نوینی‌ دانست‌ که‌ برای‌ اولین‌ بار بوش‌ پدر حدود ده‌ سال‌ پیش‌ در جریان‌ جنگ‌ قبلی‌ با رژیم‌ بعثی‌ عراق‌ اعلام‌ کرد. محافظه‌کاران‌ نوین‌ آمریکا که‌ مجموعه‌ای‌ از یهودیان‌ و مسیحیان‌ افراطی‌ را در کانون‌ خود دارند حدوداً‌ ده‌ سال‌ پس‌ از سقوط‌ بلوک‌ شوروی‌ به‌ ارزیابی‌ای‌ از قدرت‌ آمریکا دست‌ یافته‌اند که‌ برپایه‌ آن‌ هیچ‌ نیرو و قدرت‌ دیگری‌ شأنیت‌ و شایستگی‌ آمریکا را برای‌ اداره‌ جهان‌ ندارد. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ آنها این‌بار نقش‌ کاملاً‌ تاریخی‌ متفاوتی‌ برای‌ خود تعریف‌ کرده‌ و در مقام‌ ایفای‌ آن‌ برآمده‌اند. براین‌ اساس‌ اگر بخواهیم‌ معنا و مفهوم‌ این‌ نقش‌ و اقدامات‌ مرتبط‌ با آن‌را در چارچوب‌ نظریه‌های جهانی‌ شدن‌ قرار دهیم، به‌روشنی‌ می‌بینیم‌ که‌ طرح‌ آنها برای‌ جهان‌ آتی‌ یا پایانی‌ که‌ برای‌ فرایند جهانی‌ شدن‌ موجود تصویر کرده‌اند ایجاد یک‌ امپراطوری‌ جهانی‌ است‌ که‌ توسط‌ آمریکا اداره‌ و کنترل‌ می‌گردد. با اینکه‌ این‌ طرح‌ برخلاف‌ تصویرهای‌ رویائی و خیال‌انگیزی‌ است‌ که‌ اکثر نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ برای‌ اداره‌ یک‌ «جهانِ‌ جهانی‌ شده» پیشنهاد می‌کرده‌اند، اما به‌ هر حال‌ این‌ یکی‌ از بدیل‌های‌ سه‌گانه‌ای‌ است‌ که‌ در این‌ مورد پیشنهاد گردیده‌ است.
دو بدیل‌ دیگر، یکی‌ اداره‌ جهان‌ توسط‌ سازمانهای‌ بین‌المللی‌ نظیر سازمان‌ ملل، بانک‌ جهانی، یا صندوق‌ بین‌المللی‌ پول‌ و نظایر آن‌ و دیگری‌ اداره‌ جهان‌ توسط‌ شرکت‌ها و کمپانی‌های‌ فراملیتی‌ محسوب‌ می‌شوند. به‌ این‌ ترتیب، آمریکائی‌ها که‌ از حدود سی‌سال‌ قبل، زمانی‌ که‌ رفته‌رفته‌ کشورهای‌ جهان‌ سومی، قدرتی‌ در نهادهای‌ بین‌المللی‌ نظری‌ یونسکو پیدا کردند ناخشنودی‌ خود را از عملکرد این‌ نهادها با کناره‌گیری‌ و اعمال‌ فشارهای‌ مختلف‌ از جمله‌ عدم‌ پرداخت‌ دیون‌ و تعهدات‌ خود به‌ آنها نشان‌ داده‌ بودند، با تجاوز اخیر خود، این‌ بد

یل‌ را به‌تمامه‌ از انتخاب‌های‌ پیشاروی‌ جهانی‌ شدن، خارج‌ کردند. نحوه‌ رفتار آنها با متحدین‌ اروپائی‌شان‌ در این‌ تجاوز اخیر نیز به‌اندازه‌ کافی‌ گویاست‌ که‌ چرا آنها بدیل‌ کمتر محتمل‌ دیگر، یعنی‌ حاکمیت‌ شرکت‌های‌ فراملیتی‌ را نیز چندان‌ مناسب‌ تشخیص‌ نمی‌دهند. علی‌رغم‌ اینکه‌ وزن‌ شرکت‌های‌ فراملیتی‌ آمریکا در تمامی‌ زمینه‌ها کاملاً‌ نسبت‌ به‌ وزن‌ شرکت‌های‌ اروپائی‌ و یا جهانی‌ قابل‌ توجه‌ است، ارزیابی‌ آمریکائی‌ها از قدرت‌ به‌ظاهر بلامنازع‌ ت. به‌علاوه‌ اینکه‌ توازن‌ موجود در این‌ زمینه‌ با نظر به‌ رقابت‌ شدید موجود میان‌ سه‌ قطب‌ موجود اقتصاد جهانی‌ (ژاپن، اروپا و آمریکا) از نظر آنها تضمین‌ شده‌ به‌نظر نمی‌رسد از این‌رو در مقایسه‌ با بدیل‌ امپراطوری‌ جهانی‌ آمریکا انتخاب‌ نامطمئنی‌ می‌باشد.
اما تجاوز اخیر آمریکا به‌علاوه، تکلیف‌ موضوع‌ مورد مناقشه‌ دیگری‌ در مباحثات‌ مربوط‌ به‌ جهانی‌ شدن‌ را نیز روشن‌ کرده‌ است. بی‌تردید اکنون‌ روند روبه‌رشدی‌ در قلمروهای‌ مختلف‌ به‌ویژه‌ در حوزه‌ رسانه‌ها و اقتصاد وجود دارد که‌ به‌ فشردگی‌ زمان‌ و مکان، سایش‌ و زوال‌ محدودیت‌های‌ جغرافیایی‌ منجر گردیده‌ است. با این‌همه‌ به‌ اقتضای‌ ماهیت‌ انسانی‌ این‌ روند و باز بودن‌ امکان‌های‌ تاریخی‌ متفاوت‌ برای‌ انسان، پایان‌ این‌ تحولات‌ و صورت‌ نهائی‌ این‌ روند به‌هیچ‌رو مشخص‌ نیست. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ بر بستر روندی‌ که‌ زیرساخت‌های‌ مادی‌ – فنی‌ لازم‌ برای‌ یک‌ جهان‌ به‌واقع‌ و به‌تمامه‌ «جهانی‌ شده» را مهیا کرده، با چالش‌ اراده‌های‌ تاریخ‌ساز روبرو هستیم! گرچه‌ تفکیک‌ این‌ دو بُعد منطقاً‌ نادرست‌ می‌باشد اما مناقشه‌ای‌ که‌ بر سر جهانی‌ شدن‌ و جهانی‌ سازی‌ در جریان است‌ به‌میزان‌ زیادی‌ با توجه‌ به‌ این‌ تفکیک، معنادار خواهد شد. تجاوز اخیر آمریکا که‌ به‌ قصد تغییر نقشه‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ویژه‌ خاورمیانه‌ و از آن‌

طریق، چالش‌ با قدرت‌های‌ دست‌ دوم‌ و رقیب‌ جهانی‌ و در نتیجه‌ ایجاد امپراطوری‌ آمریکا انجام‌ گرفته‌ است. مفهوم‌ این‌ طرح‌ را بازمی‌نماید. درحالیکه‌ حتی‌ هم‌اکنون‌ نیز نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن»، مشغول‌ این‌ بحث‌ هستند که‌ آیا جهانی‌ شدن، یک‌ پروژه‌ است‌

 

یا روندی‌ خودبه‌خودی‌ و طبیعی؟
آمریکا با اقدام‌ خود، فصل‌ ختامی‌ قاطع‌ بر این‌ مناقشه‌ گذاشته‌ است. شرکت‌ها و سیاستگذاران‌ آمریکایی‌ به‌خوبی‌ نشان‌ داده‌اند که‌ از ستیز اراده‌ها و چالش‌ تاریخی‌ که‌ روندهای‌ کنونی‌ را پیشاروی‌ آنها و بشریت‌ نهاده‌ است‌ آگاهند و به‌هیچ‌روی‌ برخلاف‌ بعضی‌ نظریه‌پردازان‌ ساده‌انگار بنا ندارند که‌ مهار تاریخ‌ را به‌دست‌ نیروها یا اتفاقات‌ پیش‌بینی‌ناپذیر تاریخی‌ بدهند. چراکه‌ می‌دانند چنین‌ کاری‌ به‌معنای‌ سپردن‌ مهار این‌ رخدادها به‌ اراده‌های‌ رقیب‌ و مخالف‌ می‌باشد.
البته‌ دست‌یابی‌ به‌ این‌ درک‌ که‌ ما درواقع‌ با پروژه‌ «جهانی‌سازی» یا پروژه‌های‌ جهانی‌سازی‌ روبروئیم‌ برای‌ کسانی‌که‌ با منطق‌ تحولات‌ اجتماعی‌ – تاریخی‌ آشنایی‌ دارند، علی‌رغم‌ غوغا و هیاهوی‌ پرسروصدای‌ نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن» که‌ اندیشه‌های‌ ایدئولوژیک‌ خود را در لوای‌ علم، ارائه‌ می‌دهند چندان‌ دشوار نیست. اما برهان‌ قاطع‌ تحولات‌ اخیر یا تجاوز آمریکا به‌ عراق‌ در این‌ است‌ که‌ حوزه‌ مداخله‌ و اعمال‌ نفوذ بر روندهای‌ جهانی‌ شدن‌ را از اقتصاد، سیاست‌ و یا فرهنگ‌ به‌ حوزه‌ نظامی‌ کشانده‌ است. وقتی‌ تاثیرگذاری‌ بر رخدادهای‌ جهانی‌ و سوق‌ دادن‌ تحولات‌ سیاسی‌ – اقتصادی‌ و فرهنگی‌ در درون‌ نهادهای‌ بین‌المللی‌ نظیر بانک‌ جهانی، صندوق‌ بین‌المللی‌ پول، یا نهادها و سازمان‌های‌ تصمیم‌گیر در مورد رسانه‌ها جریان‌ دارد، چالش‌ اراده‌ها و طرح‌ها یا تلاش‌ برای‌ پیشبرد پروژه‌های‌ جهانی‌سازی‌ در هاله‌ای‌ از ابهام‌ و ناروشنی‌ قرار می‌گیرد و می‌تواند به‌راحتی‌ به‌عنوان‌ تحولات‌ طبیعی‌ جلوه‌ داده‌ شد و منعکس‌ گردد؛ اما هنگامی‌که‌ پای‌ اقدامات‌ و نیروی‌ نظامی، آن‌هم‌ به‌ روشن‌ترین‌ وجه‌ آن‌ نظیر تجاوز اخیر به‌میان‌ می‌آید دیگر نمی‌توان‌ تردیدی‌ داشت‌ که‌ کسانی‌ درصدد تغییر سیر تحولات‌ و به‌دست‌ گرفتن‌ مهار جهان‌ به‌نفع‌ خویش‌ هستند. چراکه‌ تنزل‌ به‌ سطح‌ نظامی‌گری‌ و به‌کارگیری‌ قدرت‌ عریان‌ برای‌ تاثیرگذاری‌ بر تحولات‌ تاریخی‌ به‌ آشکارترین‌ وجه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ مسیر تحولات‌ از دید کسانی‌که‌ به‌ بمب‌ و موشک‌ متوسل‌ شده‌اند به‌شکلی‌ طبیعی‌ در جهتی‌ نیست‌ که‌ مطلوب‌ آنها باشد. این‌ جا سوال‌ مهمی‌ که‌ دقت‌ در آن‌ برای‌ درک‌ منازعه‌های‌ فعلی‌ و آتی‌ موضوع‌ «جهانی‌ شدن»، اهمیتی‌ اساسی‌ دارد، این‌ است‌ که‌ آیا جای‌ این‌ ندارد که‌ بپرسیم؛ مگر مسیر تحولات‌ تارخی‌ چه‌ سمت‌وسویی‌ داشته‌ که‌ آمریکائی‌ها برای‌ کنترل‌ و مهار آن‌ نیاز به‌ انجام‌ چنین‌ اقدام‌ رسواکننده‌ای‌ پیدا کرده‌اند؟ رژیم‌ بعث‌ عراق‌ صرفاً‌ بهانه‌ای‌ برای‌ اجرای‌ طرح‌های‌ استراتژیست‌ها و سیاستمداران‌ آمریکایی‌ بوده‌ است. این‌ نه‌ از آن‌روست‌ که‌ آمریکائی‌ها تاکنون‌ هیچ‌ سلاح‌ کشتار جمعی‌ در عراق‌ نیافته‌اند بلکه‌ اگر، هم‌اکنون‌ یا بعدها به‌ چنین‌ سلاح‌هایی‌ دست‌ یابند نیز این‌ سخن‌ درست‌ است. عراق‌ پس‌ از هشت‌ سال‌ جنگ‌ با ایران، ورود به‌ جنگ‌ کویت‌ و ده‌ سال‌ تحریم‌ و محدودیت‌های‌ بین‌المللی‌ تا ده‌ سال‌ دیگر نیز نمی‌توانست‌ حتی‌ به‌صورت‌ یک‌ تهدید منطقه‌ای‌ ظاهر شود. صرف‌ نظر از اینکه‌ حتی‌ در زمان‌ هم‌ که‌ می‌توانست‌ زیرساخت‌های‌ تخریب‌ شده‌ خود را بازسازی‌ کند با تداوم‌ شرایط‌ جهانی‌ و منطقه‌ای‌ کنونی‌ نمی‌توانست‌ به‌صورت‌ یک‌ تهدید ظاهر شود. آنچه‌ عراق‌ را به‌عنوان‌ سر پل‌ یا جای‌ پای‌ مناسبی‌ برای‌ حضور آمریکا در جهان‌ اسلام‌ می‌ساخت، این‌ بود که‌ صدام، زمینه‌های‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ لازم‌ را برای‌ این‌ تجاوز فراهم‌ ساخته‌ بود. اکنون‌

با علم‌ به‌ مخالفت‌های‌ مردمی‌ در سطح‌ جهانی‌ و مخالفت‌های‌ سیاسی‌ در سطح‌ دولت‌ها و حتی‌ متحدین‌ آمریکا می‌توانیم‌ دریابیم‌ که‌ تا چه‌ پایه، دشوار و بلکه‌ غیرممکن‌ بود که‌ آمریکا از مسیر دیگری‌ به‌ خاورمیانه‌ وارد شود خصوصاً‌ اگر در نظر داشته‌ باشیم‌ که‌ شکل‌ ورود، یعنی‌ تجاوز نظامی برای‌ آمریکائی‌ها موضوعیت‌ داشته‌ است.
اگر به‌ طرحهای‌ آمریکا برای‌ آینده‌ منطقه‌ که‌ تا سطح‌ تغییر

نظام‌ آموزش‌ و کتب‌ درسی‌ و حتی‌ تغییر فرهنگ‌ دینی، آم

وزه‌های‌ قرآنی‌ و نهادهای‌ دینی، عمق‌ می‌یابد توجه‌ کنیم‌ به‌روشنی‌ مشخص‌ خواهد شد که‌ آمریکائی‌ها با چه‌ درکی‌ از تحولات‌ منطقه‌ به‌ این‌ تجاوز دست‌ زده‌اند. از آنجا که‌ تنزل‌ به‌ سطح‌ اقدام‌ نظامی‌ برای‌ کنترل‌ و مهار اوضاع‌ به‌معنای‌ آن‌ است‌ که‌ امکان‌ مهار و جهت‌دهی‌ به‌ تحولات‌ با اهرم‌های‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ یا اقتصادی‌ وجود نداشته‌ است‌ می‌توان‌ به‌ درک‌ جالبی‌ از روند تحولات‌ منطقه‌ و جهان‌ دست‌ یافت. از دید آمریکائی‌ها روند تحولات‌ منطقه‌ به‌ سمتی‌ که‌ حاصل‌ آن‌ «ادغام‌ در نظام‌ جهانی» یا همراهی‌ با جهانی‌ شدن‌ کنونی‌ باشد، نبوده‌ است. درواقع‌ با نظر به‌ توسل‌ یا رجوع‌ آمریکائی‌ها به‌ اهرم‌ نظامی، باید گفت‌ که‌ آنها منطقه‌ را از جهات‌ مختلف‌ بویژه‌ فرهنگی‌ و سیاسی، از دست‌ رفته‌ می‌دیده‌اند. به‌معنای‌ دقیقتر، آنها در عمق‌ و در پس‌ اقتدار رژیم‌های‌ دست‌نشانده‌ و فرآیندهای‌ مسلط‌ اقتصادی‌ و رسانه‌ای‌ جهانی‌ سازنده‌ غربی، روند روبه‌رشدی‌ را تشخیص‌ داده‌اند که‌ مهار آنها در چارچوب‌ موجود من

طقه، ممکن‌ نبوده‌ است. پس‌ ضروری‌ می‌دیده‌اند که‌ برای‌ تغییر مسیر تحولات‌ تاریخی‌ منطقه‌ و مهار این‌ روند به‌طور مستقیم‌ و به‌ بارزترین‌ وجه‌ در منطقه، حاضر شده‌ و به‌ دستکاری‌ مستقیم‌ پارامترها و عوامل‌ منطقه‌ای‌ تا سطح‌ فرهنگ‌ دست‌ یازند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله تاریخچه آسانسور در word

دوشنبه 95/3/3 4:8 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله تاریخچه آسانسور در word دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله تاریخچه آسانسور در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تاریخچه آسانسور در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تاریخچه آسانسور در word :

آسانسور از ابتدایی ترین ماشین های ساخت انسان است و اگر بخواهیم به تاریخچه آسانسور بپردازیم، بنا به روایتی به4500سال قبل از میلاد مسیح، یعنی پیش از عصر برنز باز می گردد.

زیرا که پایه و اساس این صنعت به زمانی می رسد که انسان برای بالا کشیدن آب از چاه و رودخانه به ابزاری نیاز داشت و این زمانی است که انسان با استفاده از سنگ چرخ را اختراع کرد و با آن بالابری ساده را آزمود.

در فاصله 2500 تا 1000 سال پیش از میلاد مصریان برای بیرون کشیدن آب رودخانه نیل از وزنه تعادل استفاده می کردند.
پس از آن منجنیق ها ساخته شده اند که با پیچیدگی های بیشتری بارها را با او بالا و پایین می بردند. در ساخت منجنیق ها از چرخ ها و دنده ها استفاده می شده که در تمدن های پارسی، مصری، رومی و چینی آثار آنها باقی مانده است.
و پس از آن به دوران نوزایی (رنسانس) و پیداش صنعت نو و ایجاد شهرهای صنعتی می رسیم که زمان استخراج زغال سنگ از معادن زغال سنگ و زمان پیدایش بالابرهای ارابه ای است.

و در زمان ارشمیدس (سال 236 میلادی) اولین آسانسور باری قرقره ای در آن دوران اختراع شده که حرکت تکامل خود را از آن زمان به صورت مداوم پیموده است.

اما پایه گذار علمی و طراح آسانسور امروزی داشمند و ریاضی دان بزرگ آتوود است. که با ساختن ماشین آتوود که عبارت بوده از دو وزنه که با یک نخ به یکدیگر مربوط می شوند و روی قرقره بالا و پایین می رفتند و همچنین با بررسی قوانین حرکتی این دو وزنه نسبت به هم و تاثیر آنها بر قرقره در واقع قوانین و فرمولهای محاسباتی آسانسور را می توان تدوین کرد.
و آسانسور به معنای امروزی آن و برای استفاده انسان از زمانی پا به عرصه وجود گذاشت که آلیشا اوتمس مخترع آمریکایی نخستین ترمز ایمنی را به بالابرهای معمولی که تا آن زمان برای حمل بار و گاهاً مسافر مورد استفاده قرار می گرفتند وصل کردد. وی در نمایشگاه کریستال بالاس نیویورک که در سال 1853 برگزار کرد. به مردم نشان داد که آسانسور وسیله ای ایمن است و اگر حتی همه طنابهای آن قطع شود سقوط نخواهد کرد.

او با شجاعت درون اتاقک آسانسور ساخت خود ایستاد و دستور داد که همه طنابهای متصل به اتاقک را پاره کنند و همه دیدند که اتاقک آسانسور در میان مسیر به ریل های آسانسور قفل شد و سقوط نکرد.

و در عصر صنعتی آلیشا اوتیس مخترع امریکایی با استفاده از ترمز ایمنی و ویلیام تامیسون با آسانسور هیدرولیک خود و ورنر فون زیمنس که اولین آسانسور الکتریکی را ابداع نمود کمک کردند. تا مسیر استانداردهای بالای صنعت آسانسور امروزی طی شود.

شواهد تاریخی ایران اثبات می نماید که آسانسور در مجموعه های منحصر به فرد «تخت جمشید»، «معبد آناهیتا» و «کاخ اپادانا» پیش از زمان ارشمیدس نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
اولین آسانسور الکتریکی ایران توسط آقای مهندس خانشقاقی برای اولین ساختمان بلند مرتبه ایران در خیابان جمهوری (مخبر الدوله) در سال 1329 شمسی (1950 میلادی) طراحی و ساخته شده است.

قطعات آسانسور

مقدمه
آسانسور دستگاهی است دائمی که برای جا به جایی اشخاص یا کالا ،بین طبقات ساختمان بوده و در طبقات مشخصی عمل می نماید. دارای کابینی است که ساختار، ابعاد و تجهیزات آن به اشخاص به سهولت اجازه استفاده می دهد و میان ریلهای منصوبه عمودی با حداکثر انحراف 15 درجه حرکت می کند.آسانسور وسیله نقلیه عمومی دائمی است که بین ترازهای از قبل تعریف شده حرکت می کند آسانسور تنها وسیله رفت و آمد ترافیکی است که مورد استفاده تمامی گروه سنی قرار می گیرد و عمومی ترین وسیله جابجایی عمودی در جهان است . آسانسور وسیله نقلیه ای است که کنترل آن به یک سیستم سپرده شده فرمان دادن به آن به اختیار مسافر است، اما ایستادن آن در محل مقرر به توسط سیستم است.
آسانسور کششی
آسانسوری است که حرکت آن بر اثر اصطکاک بین سیم بکسل و شیار فلکه کشش، به هنگام چرخش آن، توسط سیستم محرکه انجام می شود.
آسانسور هیدرولیکی
در این نوع آسانسور عامل حرکت کابین، سیلندر و پیستون هیدرولیکی است وممکن است وزنه تعادل نیز داشته باشد و معمولا برای ارتفاعات کم و سرعتها کم کاربرد دارد.
آسانسور در داخل محیطی نصب می شود که از سه قسمت تشکیل شده است :
1 موتورخانه : برای برقراری موتور و گیربکس و تابلو کنترل آسانسور و تابلو برق
2 چاه آسانسور : برای نصب درها، ریلها و همچنین محلی برای حرکت کابین و وزنه
3 چاهک : در پایین ترین قسمت چاه آسانسور، برای ضربه گیرها و بافرها
موتور گیربکس بعنوان قلب آسانسور و تابلو کنترل بعنوان مغز آسانسور عمل می نماید .

آسانسور حمل بار و مسافر
آسانسورری است که برای حمل ونقل کالا طراحی شده است و معمولا عمل حمل ونقل بهمراه افراد صورت می گیرد .
آسانسور خدماتی
آسانسوری است دائمی که برای جابجایی کالا بین طبقات ساختمان می باشد و در طبقات مشخصی عمل می کند ، دارای کابینی است که ابعاد آن به اشخاص اجازه استفاده را نمی دهد و در میان ریلهای منصوبه عمودی و با حداکثر 15 درجه انحراف ، حرکت می کند . ابعادی که کابین را برای افراد غیر قابل استفاده می کند ، نباید از مقادیر زیر بیشتر شود :
الف – مساحت کف کابین 00/1 متر مربع
ب – عمق 00/1 متر
ج – ارتفاع
آسانسور خودرو بر ساختمان های خصوصی
آسانسوری که اتاقک آن ابعاد مناسبی برای جابجایی خودروهای سواری داشته و طراحی آن امکان این جابجایی را می دهد .

ریل راهنما
اجزایی صلب هستند که برای هدایت کابین و یا وزنه تعادل تعبیه می شود .

اجزای آسانسور کششی

اجزای آسانسور هیدرولیکی

تعریف سیستم مکانیکی و قطعات مربوطه
و سرعت است. آسانسور طبق این پارامتر ساخته می شود . جرم یک Q ( kg ) پارامترهای اصلی آسانسورها
مسافر برای هر نوع محاسبه ای در آسانسور 75 کیلو در نظر گرفته می شود .
پارامتر های فنی دیگر عبارتند از :
الف ) ارتفاع مسیر ( بالا رفتن کابین ) تعداد و محل توقف ها
ب ) ابعاد چاه آسانسور ، کابین و موتورخانه
پ ) ولتاز برق اصلی، تعداد استارت آسانسور در ساعت و فاکتور بار
ت ) سیستم کنترل آسانسور
ث ) سیستم درب های آسانسور و ورود و خروج و نوع کنترل
ج ) تعداد آسانسورهای و مکان آنها در ساختمان
چ )شرایط محیط کار کرد
قطعات اصلی آسانسورهای الکتریکی عبارتند از :
الف ) وسایل تعلیق کابین و وزنه تعادل که می تواند سیم بکسل فولادی و یا زنجیر باشد .
ب ) وسیله رانش که محرک آسانسور است و شامل :
– موتور الکتریکی
– گیربکس
– ترمز
– فلکه کششی و یا دنده زنجیر
– شاسی ماشین – کوپلینگها ، محورها ، یاتاقانها
پ) کابین که مسافرین و یا بار را حمل می کند ، شامل یوک، که چهارچوبی فلزی است و کابین ازطریق آن به سیستم تعلیق متصل می شود ، کف کابین که بار را نگهداری می کند و بدنه کابین به کف متصل است .
قطعات دیگر عبارتند از :
– سیم تعلیق
– راهنماها که باعث هدایت کابین در مسیر حرکت خود می شود .
– درب کابین و محرک درب
ت ) وزنه تعادل که برای جبران وزن کابین و قسمتی از ظرفیت بکار می رود .
ث ) چاه آسانسور (Hoist Way)
این فضا قسمتی یا تماما پوشیده است و از کف چاله تا سقف ( کف موتورخانه ) ادامه دارد در این فضا کابین و وزنه تعادل حرکت می کنند و شامل ریلهای راهنما برای کابین و وزنه تعادل و درهای طبقات و ضربه گیر در کف چاه می باشد .
ج ) سیستم ایمنی
یک وسیله مکانیکی است که در صورت بروز هر گونه خرابی ، یا شل شدن سیم بکسل( زنجیر تعلیق) وسیله توقف و نگاه داشتن کابین و یا وزنه تعادل در روی ریل راهنما می باشد و اگر سرعت کابین در جهت پائین رفتن از مقدار مشخص شده ای تجاوز کند این مکانیزم عمل می نماید ، عملکرد این مکانیزم توسط گاورنر که معمولا در موتور خانه است شروع می شود .
چ ) ضربه گیرها
کابین یا وزنه از حدود تعیین شده در چاهک گذشته و امکان برخورد با کف چاهک پیش آید این وسیله از برخورد خشن جلوگیری می نماید . ضربه گیر ممکن است از جنس پلی اورتان ، فنر یا نوع روغنی انتخاب شود که بستگی به سرعت اسمی داشته و طوری طراحی می شود تا انرزی جنبشی کابین یا وزنه تعادل را جذب کرده ( نوع فنری ) و یا مستهلک نماید .
ح ) تجهیزات الکتریکی
که شامل امکانات ایمنی و روشنایی نیز می گردد .
خ ) سیستم کنترلی

موتور و گیربکس بالا بر
موتور و کاهنده های بدون چرخ دنده معمولا برای سرعت های بیشتر از 25 متر بر ثانیه استفاده میشود در حالیکه برای سرعت های کمتر ، از گیربکس های دارای چرخ دنده استفاده می شود قبلا از گیربکس با چرخ دنده های ساده استفاده می شد ولی با پیشرفت روش های طراحی و تولید ، چرخ دنده های حلزونی یک استاندارد قابل قبول مورد استفاده در گیربکس آسانسورها شد . و تغییر سرعت از طریق تغییر فرکانس صورت می گیرد .AC موتور گیربکس شامل موتور سه فاز

ترمزها
در صورت قطع برق یا قطع برق سیستم کنترل ، سیستم ترمزآسانسور باید به طور اتوماتیک عمل کند ، لذا ، از ترمز های اصطکاکی الکترو مغناطیسی استفاده می شود .اگر کابین با 125% بار نامی خود در سرعت معمول خود حرکت کند ، ترمز ها باید قادر به توقف کامل سیستم باشند و بلافاصله سیستم را در حالت ساکن نگهدارند .ترمز باید توسط فنرهای فشاری و یا نیروی وزن عمل کند . ترمز توسط الکترومغناطیس و یا الکتروهیدرولیک باید باز شود . اگر جریان برق قطع شود باید حداقل دو وسیله مستقل الکتریکی کنترل کننده داشته باشد . در صورت قطع جریان برق ، ترمز باید بلافاصله عمل نماید . هنگامیکه موتور گیربکس با یک وسیله دستی اضطراری مجهز باشد ترمز باید طوری طراحی شده باشد که توسط دست بتوان آن را باز کرد و با فشار دائمی توسط نفر این ترمز باز بماند .

مقررات ایمنی سیستم محرکه آسانسور
1 هر آسانسور باید حداقل یک سیستم محرک مخصوص به خود داشته باشد .
2 حرکت دادن آسانسور به دو روش مجاز است:
الف) با استفاده از سیم بکسل و فلکه و وزنه تعادل ( By traction ) سیستم اصطکاکی این سیستم چه از نوع وینچی بدون وزنه تعادل و چه از نوع( ( Positive drive
ب) سیستم مستقیم فقط برای سرعتهای کمتر از 63/0 متر بر ثانیه مجاز است .
3 آسانسور باید مجهز به سیستم ترمزی باشد که در مواقع قطع منبع تغذیه موتور اصلی و یا مدارهای فرمان به صورت خود کار سیستم متحرکه را متوقف نماید .
4 سیستم ترمز باید یک ترمز الکترومکانیکی (اصطکاکی) داشته باشد .
5 سیستم ترمز باید بدون هیچگونه تاخیری پس از قطع مدار باز کننده ترمز، عمل نماید (دیود با خازنی که به طور مستقیم به ترمینال سیم پیچی ترمز متصل است بعنوان یک وسیله تاخیر دهنده محسوب نمی شود) .
6 فشار کفشک های ترمز باید توسط نیروی فنر تامین شود .
7 ترمز باید دارای حداقل دو کفشک با لنتهای نسوز باشد که روی دیسک یا استوانه عمل می کنند .
8 استفاده از ترمز نواری ممنوع است .
9 وجود چرخ طیار یا وسیله دیگری برای رساندن کابین در حالت اضطراری تا سر طبقه ضروریست .
10 برای قسمتهای گردنده در دسترس با سطح ناصاف نظیر زنجیرها ، چرخ زنجیرها و چرخ دنده ها بایستی حفاظت موثری پیش بینی شود .
11 کلیه اجزاء گردنده با سطح صاف بایستی به رنگ زرد باشد .

سیستم تعلیق کابین و مکانیزم تعادل
کابین و وزنه های تعادل توسط سیم بگسل های فولادی معلق نگاه داشته می شوند . سیم بگسل های آسانسور به بالای یوک کابین متصل می شوند .یک وسیله اتوماتیک برای تنظیم کشش سیم بگسل تعلیق باید حداقل در یکی از دو انتها وجود داشته باشد. این وسیله با مکانیزم متعادل ساز فشردگی بطور جداگانه معرفی می شود، چنین وسیله ای شامل یک سوکت گوه ای است که همراه یک فنر مارپیچ فولادی ، ضربه گیر لاستیکی و کابل شو است .

وزنه تعادل
وزنه تعادل در آسانسورهای کششی و زنجیری برای تعادل جرم کابین و درصدی از وزن بار یا مسافر بکار می رود . این درصد 45 تا 50 می باشد وزنه های تعادل داخل قاب مربوطه بایستی به طریقی مهار شده باشند که در اثر ضربات احتمالی شکسته نشده و از قاب خارج نشوند . به قاب وزنه باید حفاظ یا حفاظ هایی فلزی نصب شوند تا در صورت شکستن کفشک های وزنه ، قاب از ریل وزنه خارج نشوند .

هدایت کابین
استفاده از ریل راهنما بعلل زیر است :
1 برای هدایت کابین و وزنه تعادل در حرکت عمودی و حداقل کردن حرکات افقی .
2 جلوگیری از نوسانات کابین بعلت نیروهای خارج از مرکز
3 توقف و نگهداشتن کابین در هنگام عملکرد مکانیزم ایمنی
کابین و وزنه تعادل در حرکت خود باید توسط حداقل دو ریل راهنما فولادی صلب هدایت شوند . این دو از فولاد ساختمانی دارای تنش کششی بیشتر از 370 نیوتن بر میلی متر مربع و کمتر از 520 نیوتن بر میلی متر مربع ساخته شده اند .

مقررات ایمنی ریل های راهنما
1 کابین و وزنه تعادل بایستی هر کدام به وسیله حداقل دو ریل راهنمای سخت هدایت شوند.
2 توان و استحکام ریل ها، متعلقات و اتصالات آن ها باید جهت تحمل نیرو های ناشی از عملکرد ترمز ایمنی (پاراشوت) وهمچنین انحناء و پیچش های ناشی از بار نا متعادل داخل کابین کافی باشد .
3 ریل های راهنما باید به گونه ای به براکت ها و سازه ساختمان ها محکم شوند که اثرات نا مطلوب ناشی از نشست ساختمان یا انقباض بتن، به صورت خود کار یا با تنظیم ساده ای قابل جبران باشد .
4 جوشکاری ریل ها به همدیگر یا به براکت ها و ساختمان ممنوع می باشد .

انواع کفشک راهنما
کابین و وزنه تعادل می باید بر روی پل راهنما توسط کفشک های بالایی و پائینی که به شاسی متصل هستند هدایت شوند .
دو نوع اصلی کفشک راهنما وجود دارد که عبارتند از :
1 کفشک های لغزشی
2 کفشک های غلطکی
کفشک های لغزشی که اخیرا استفاده میشود برای سرعت های کم ومتوسط تا حدود 2 متر بر ثانیه می باشد .
اصطکاک لغزشی می تواند مقاومت قابل توجهی در حرکت کابین اعمال نماید . با بکار بردن کفشک های لغزشی ریلهای راهنما باید روغنکاری شوند تا مقاومت در مقابل اصطکاک و سایش کم شود و شرایط لغزش بهتر گردد . امروزه استفاده از روغنکاری کننده های خودکار با روغن سنگین یا گریس معمول است .
وجود کفشک های راهنمای غلطکی در آسانسور های سرعت زیاد ضروری هستند ، هر چند نرمی حرکت کابین و صرفه جویی در انرژی به علت کاهش در اصطکاک وجود این کفشک های غلطکی را در آسانسور های با سرعت متوسط را نیز اقتصادی می کند .

گاورنر سرعت غیر مجاز
گاورنر در موتورخانه قرار دارد و شامل سیم بگسل گاورنر ( سیم بگسل ) که از فلکه گاورنر گذشته و به فلکه کششی در ته چاهک امتداد یافته و مجددا به فلکه گاورنر برگشته و حلقه ای تشکیل می دهد. سیستم به وسیله کابین که در نقطه به سیم بگسل گاورنر وصل شده به حرکت در می آید . وقتی که سرعت به حد فعال شدن گاورنر برسد، گاورنر سیم بگسل را نگه می دارد و از آنجائیکه کاین هنوز حرکت خود را در جهت پائین ادامه می دهد لذا سیم گاورنر کشیده شده و در نهایت سیستم ایمنی عمل می نماید . سرعت فعال شدن گاورنر باید حداقل 115 درصد سرعت اسمی باشد مطابق . EN81

سیستم ایمنی ( پاراشوت)
کابین هر آسانسور که بوسیله سیم بگسل ها یا زنجیر ، معلق و ممکن است به وسیله اشخاص به منظور تردد و جابجایی بار یا کالا مورد استفاده واقع شود، باید مجهز به سیستم ایمنی یا آنچه در ایران به اسم پاراشوت معروف شده است گردد. وزنه تعادل زمانی باید یا سیستم ایمنی (پاراشوت) مجهز شود که طبقه زیرین آن مسکونی باشد . سیستم ایمنی یک وسیله مکانیکی برای متوقف کردن کابین (یا وزنه تعادل) به طریق در گیر شدن با ریل های راهنما است و در مواقعی که کابین از سرعت تعیین شده قبلی در جهت حرکت به سمت پائین تجاوز کند بدون توجه به دلیل افزایش سرعت ، عمل می کند . سیستم ایمنی ترجیحا در زیر و در پائین ترین قطعه یوک کابین نصب می شود و بر روی جفت ریل های راهنما عمل می کند . درگیری با ریلهای راهنما باید همزمان باشد ، و کف کابین با بار توزیع شده بطور یکنواخت ، نباید انحراف بیش از 5 درصد از موقعیت خودش داشته باشد . سرعت مشخص که کابین یا وزنه تعادل باید در آن متوقف (پاراشوت) شود برابر با سرعتی است که گاورنر برای آن تنظیم شده تا عکس العمل نشان دهد سیستم ایمنی وزنه تعادل ممکن است یا با خرابی سیستم تعلیق و یا بوسیله یک سیم بگسل ایمنی ، اگر سرعت اسمی از یک متر بر ثانیه متجاوز نباشد عمل نماید . یک سوئیچ سرعت بیش از حد مجاز باید روی دستگاه گاورنر نصب شود تا قبل از فعال شدن سیستم ایمنی مدارات کنترل را قطع نماید . سیستم ایمنی کابین بر اساس مشخصه های عملکرد طبقه بندی می شوند که به شرح زیر می باشند .
1 نوع آنی یا لحظه ای : که فشار به سرعت فزاینده ای را بر روی ریل های راهنما در مدت زمان توقف اعمال می نماید . زمان توقف و مسافت توقف بسیار کوتاه است و وسیله ای انعطاف پذیر برای محدود کردن نیروی کند شوندگی و مسافت توقف معرفی نشده است . این نوع سیستم ایمنی در اروپا می تواند برای سرعت های تا بکار گرفته شود .
2 نوع پیشرونده : حین توقف فشار محدودی را روی ریل های راهنما اعمال می کند و بعد از فعال شدن کابل سیستم ایمنی، نیروی کند شوندگی به طور قابل ملاحظه ای یکنواخت می ماند. زمان و مسافت توقف بستگی به جرم در حال حرکتی که باید متوقف شود و سرعتی که سیستم ایمنی در آن فعال می شود دارد .

ضربه گیر ها

مشخصات :
آسانسور ها باید با ضربه گیر ها که در کف چاهک و در مکان انتهایی حرکت کابین و وزنه تعادل قرار می گیرند، تا وسیله اضظراری نهایی را تشکیل دهند . اگر ضربه گیرها به کابین یا وزنه تعادل وصل شوند باید یک پایه یا فونداسیونی به ارتفاع نیم متر در چاهک قرار بگیرد تا این ضربه گیر ها روی آن بنشینند .
دو نوع کلی از ضربه گیرها وجود دارد :
1 نوع جمع کننده انرژی ( Accumulation type )
2. نوع مستهلک کننده انرژی ( Dissipation type )
1. ضربه گیر نوع جمع کننده انرژی با یا بدون حرکت برگشتی می تواند برای سرعت های تا 1 و یا 16 متر بر ثانیه به ترتیب بکار گرفته شود .
2 ضربه گیر نوع مستهلک کننده انرژی مستقل از سرعت اسمی آسانسور بکارگرفته می شود . یک دور انداز ، موتور را کنترل نموده و در رسیدن به طبقه توقف ، در صورتیکه ضروری باشد ،سرعت کابین را به حدی کم کند تا سرعتی که کابین در موقع نشستن به روی ضربه گیردارد از سرعتی که ضربه گیر برای آن طراحی شده زیادتر نباشد .

ضربه گیر پلی اورتان ( جمع کننده انرژی )
ضربه گیرهای پلی اورتان در برخی کشورها برای سرعت اسمی پائین بسیار معروفیت یافته است .

ضربه گیر فنی ( جمع کننده انرژی )
قطعه اصلی این نوع ضربه گیر ها معمولا یک فنر مارپیچ ساخته شده از مقطع گرد یا مربع است .

ضربه گیر روغنی (هیدرولیک )( مستهلک کننده انرژی )
در مقایسه با نیروی باز دارندگی فزاینده ضربه گیرهای فنری ،ضربه گیرهای روغنی می توانند طوری طراحی شوند که در حین عمل توقف نیروی ثابتی را اعمال نمایند که نتیجتا باز دارندگی ثابت خواهد بود .
ضربه گیر باید توانایی تبدیل انرژی جنبشی کابین ( یا وزنه تعادل ) در لحظه اصابت به حرارت ، و همینطور انرژی پتانسیل ناشی از کاهش سطح ، که مساوی با جابجایی ضربه گیر است را داشته باشد .

مقررات ایمنی سیم بکسل ها و ایمنی های مکانیکی
( ترمز ایمنی – گاورنر – ضربه گیر)
1 سیم بکسلهای متصل به کابین و وزنه تعادل می بایستی حتما از جنس فولاد ، حداقل 2 رشته با حداقل قطر 8 میلی متر باشند و مخصوص آسانسور ساخته شده باشند .
2 ضریب ایمنی سیم بکسلها در صورتی که تعداد سیم بکسلها 3 رشته یا بیشتر باشند حداقل 13 ودر صورتیکه 2 رشته باشد حداقل 16 می باشد .
3 حداقل نسبت بین قطر فلکه ها به قطر سیم بکسل 40 میباشد .
4 بارهای وارده بایستی بصورتی یکسان روی کلیه رشته های سیم بکسل توزیع گردد .
5 کلیه فلکه های گیربکس و هرزگرد بایستی دارای مانع خروج سیم بکسل از شیار باشند .
6 ترمز ایمنی ( پاراشوت ) صرفا هنگام پایین آمدن کابین فعال بوده و بوسیله فکها یا قرقره های درگیر با ریلها که در اثر افزایش سرعت کابین از گاورنر فرمان می گیرد ، عمل می کند .
7 ( Progressive ) ترمز ایمنی (پاراشوت) برای آسانسور های با سرعت حداکثر یک متر بر ثانیه از انواع لحظه ای یا نوع تدریجی برای سرعت های بیشتر از یک متر بر ثانیه حتما از نوع تدریجی باشد .
8 ترمز ایمنی (پاراشوت) می بایستی ترجیحا در پایین ترین قسمت کابین مستقر شده و پس از عمل کردن فقط با بالا آوردن کابین آزاد گردد .
9 وسیله الکتریکی باید قبل از عملکرد کامل ترمز ایمنی یا درست هنگام ایستادن کابین موتور را از کار بیاندازد
10 کنترل کننده های مکانیکی سرعت (گاورنر) می بایستی متناسب با سرعت نامی آسانسور و رعایتمقررات تنظیم و ثابت شده است (EN81-9.9 مربوطه)
11 سیم بکسل گاورنر می بایستی با قطر حداقل 6 میلی متر ، دارای حداقل ضریب اطمینان 8 و بسیار انعطاف پذیر باشد .
12 کنترل کننده های سرعت (گاورنر) بایستی دارای وسیله ای الکتریکی باشد که پس از عملکرد تا آزاد کردن کابین از حرکت آن جلوگیری نماید .
13 آسانسورها بایستی دارای ضربه گیرهای کابین و وزنه تعادل باشند که در پایین ترین حد حرکت کابین و وزنه تعادل و بر روی ستونهایی (سکوهایی) نصب میشوند و نوع مناسب آنها با توجه به سرعت و ظرفیت آسانسورها انتخاب می شود .
14 ضربه گیرهای سیار که با کابین و وزنه تعادل در حرکت هستند ، بایستی با ستون های (سکوهای) حداقل نیم متر ارتفاع که در پایین ترین حد حرکت کابین و وزنه تعادل (در چاهک) تعبیه شده اند تماس حاصل نمایند .
15 در هر صورت هنگام نشستن کابین روی ضربه گیرها بایستی فضای مناسب در چاهک بعنوان جان پناه وجود داشته باشد .

درها و سر درها

مشخصات انواع دربها
بسته به هر حالت خاصی ، باید مناسبترین نوع درکابین ودر راهرو استفاده شود . انتخاب بستگی به نوع آسانسور و بار اسمی آن دارد . کارآمد ترین در نوعی است که دارای زمان باز شدن کمتری باشد و عرضیکه انتقال همزمان مسافرین را اجازه بدهد .

درهای لولایی
درب تکه لته اغلب به عنوان درب طبقه در آسانسورهای کوچک مسافربر در منازل جائیکه ترافیک خیلی کم است کاربرد دارد این نوع فضای اضافی را برای بازشدن لته نیاز دارد و بطور دستی عمل می شود و هر دو زمان بازشدن و بسته شدن نسبتا طولانی است . ترتیب معمول به این صورت است که درب به طور دستی باز می شود و بسته شدن آن به وسیله یک وسیله مخصوص بستن درب صورت می گیرد تا از ماندن و کوبیده شدن جلوگیری شود .

درهای کشویی افقی
امروزه این نوع درب ها بیشتر استفاده میشوند و مزایایی ازقبیل بازشدن سریع و بی صدا بودن در مقایسه با انواع دیگر و راحتی عمل را دارند .
طبقه بندی آنها به قرار زیر است :
1 درب تک لته ، چپ بازشو یا راست شو
2 درب کنار باز شو ، دو یا سه سرعت چند لته
3 درب وسط بازشو تک سرعته
4 در با لته های متعدد

مراحل سرویس آسانسور

گام اول : درخواست بازرسی و مدارک مربوطه
در این مرحله کارفرما در قالب شرکت طراحی و مونتاژ و نصب آسانسور درخواست بازرسی را در سیستم بازرسی آسانسور که تحت نظر موسسه استاندارد ایران است ثبت می نماید و موسسه استاندارد ایران امر بازرسی را به یک شرکت بازرسی آسانسور که دارای پروانه تایید صلاحیت می باشد محول می نماید.
کارفرما در قالب شرکت طراحی و مونتاژ و نصب آسانسور موظف به ارائه مدارک ذیل جهت بازرسی آسانسور می باشد که در ذیل به آنها اشاره شده است:
1 پروانه ساختمان
2 تاییدیه مهندس ناظر در خصوص مقاومت کافی بنای احداث شده
3 مدارک فنی آسانسور
4 بیمه نامه آسانسور با توجه به ظرفیت آسانسور
5 فیش واریزی در خصوص ارائه خدمات بازرسی که بر اساس تعداد توقف آسانسور تعیین می گردد .
6 پروانه شرکت طراح و نصاب آسانسور
7 تعهد در خصوص تامین ارت چاه آسانسور

استاندارد 1-6303 بند1-1-16 و 2-16 : در هنگام‌ درخواست‌ مجوز اولیه‌ برای نصب‌ آسانسور ،باید دفترچه‌ای مشتمل‌ بر اطلاعات‌ لازم‌ برای طراحی آسانسور و انتخاب‌ قطعات‌ اجرایی نصب‌ بر مبنای این‌ استاندارد ارائه‌ و مورد تأیید شرکتهای خدمات‌ مهندسی ذیصلاح‌ قرار گیرد. لازم به ذکر است که این‌ دفترچه‌ یا پرونده‌ باید در هر حال‌توسط‌ متصدی سرویس‌ آسانسور و یا شخص‌ یا سازمان‌ مسئول‌ برای انجام‌ آزمونها و بررسیهای دوره‌ای قابل‌ دسترس باشد. موسسه‌ استاندارد، شخص‌ حقیقی یا حقوقی مسئول‌ انجام‌ آزمونها و بررسی های دوره‌ای را مشخص‌ میکند.

گام دوم : ثبت آدرس و محل بازرسی و بررسی اطلاعات کلی ساختمان و آسانسور
در زمان بازرسی آسانسور ، بازرس باید نسبت به تطابق محل بازرسی با محل بازرسی قید شده در مدارک درخواست بازرسی اطمینان حاصل نماید و مشخصات آسانسور نصب شده را با مدارک ارائه شده تطبیق دهد. مواردی که در مرحله اولیه حائز اهمیت هستند عبارتند از:
1 نام متقاضی
2 نام شرکت فروشنده آسانسور
3 محل نصب آسانسور
4 شماره پروانه ساختمان
5 تاریخ صدور پروانه ساختمان
6 شماره پلاک ثبتی
7 نوع آسانسور
8 ظرفیت کابین بر اساس نفر و وزن (کیلو گرم)
9 تعداد توقف
10 سرعت حرکت آسانسور (متر بر ثانیه)
11 نحوه قرار گرفتن درب ها و تعداد آنها
12 تعداد آسانسور در ساختمان مورد نظر
13 نوع کاربری آسانسور : مسافر بری / مسافربر-باربر / خدماتی / ماشین بر
14 نوع آسانسور : کششی / هیدرولیکی / وینچی
این مورد را همیشه مد نظر قرار دهید که غالبا” مرحله بازرسی و تایید آسانسور طی یک مرحله بازرسی اتفاق نمی افتد و در بازرسی اولیه موارد عدم تطابق به اطلاع نماینده شرکت فروشنده آسانسور ( شرکت نصاب آسانسور ) می رسد و شرکت نصاب آسانسور بعد از رفع موارد عدم تطابق در خصوص درخواست بازرسی مجدد اقدام می نماید.لذا پیش از انجام فرایند بازرسی ، باید بازرس سوابق بازرسی پیشین را در صورت وجود پیگیری نماید. (مراحل بازرسی یک آسانسور از ابتدا تا انتها توسط یک شرکت بازرسی انجام می پذیرد.)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله آموزش ریاضی ابتدایی در word

دوشنبه 95/3/3 4:7 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله آموزش ریاضی ابتدایی در word دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله آموزش ریاضی ابتدایی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله آموزش ریاضی ابتدایی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله آموزش ریاضی ابتدایی در word :

آموزش ریاضی ابتدایی

مقدمه
شاید بسیاری از مردم و حتی آموزگاران فکر کنند که ریاضیات هنر محاسبه است و ریاضی دانان باید همه عمر خود را صرف ساختن محاسبات پیچیده ریاضی کند . چنین عقیده ای به حقیقت نزدیک نیست . کار ریاضی دانان استدلال است نه محاسبه .
در حقیقت ما در آموزش مفاهیم مربوط به ریاضی در پی محاسبه کردن نیستیم بلکه پرورش تفکر منطقی در فراگیران یکی از اهداف مهم می باشد . هدف اصلی این مجموعه گسترش دادن و علاقه به ریاضیات و ایجاد انگیزه می نماید .

گروهی تعداد ساعات ریاضی را با کم کردن سایر دروس افزایش می دهند و حال آنکه تجربه بنحوی نشان داده است که این امر به تنهایی در بالا بردن سطح معلومات شاگرد کافی نیست و لذا استفاده از ساعات ورزش ، کاردستی ;;;. برای جبران عقب افتادگی بچه ها در درس ریاضی خطائی است فاحش راه حل عاقلانه و عملی این مشکل آن است که بجای کمیت ساعات ریاضی به کیفیت تدریس توجه شود ، یعنی با رعایت مراحل رشد ذهنی کودک و در نظر گرفتن امکانات او از نظر یادگیری در هر یک از این مراحل ویژه عرضه کردن مطالب ریاضی تجدید نظر کند .

روشهای ریاضی در تمام زندگی ما نفوذ کرده است . ریاضیات امروزی ، تنها زمینه ای برای محاسبه نیست . بلکه به صورت سلاحی نیرومند است که برای تحقیق درآمده و بارها و بارها برای تجربه پیشی گرفته است . با وجود این ، جوانان جست و جوگر امروزی ، حداکثر با چنان سطحی از پیشرفت ریاضیات سروکار دارند که در بهترین شرایط ، مربوط به صد سال پیش است . و همین جوانان ، فردا باید بتوانند دانشهای طبیعی ، صنعت و اقتصاد را تکامل دهند . همین جوانان امروزی اند که باید رازهای اندیشه را بگشایند ، به فضای دور دست کیهانی راه یابند ، روندهای صنعتی را ادامه دهند و روشهای موثری برای تشخیص بیماریها و درمان آنها پیدا کنند .

 

بررسی علل موثردرافت تحصیلی ریاضی ابتدایی
قدمهای مقدماتی جلوگیری از شکست :

اهمیت تفکر :
اگر بتوانیم تفکر را ارتقا داده ، تأکید روی حفظ کردن را حذف کنیم و ارتباط را
به طور اساسی و واقعی افزایش دهیم توان تعلیم و تربیت چگونه خواهد بود ؟
تفکری که به حل مشکلهای اجتماعی منتهی می شود از تفکری که به حل مشکلهای فنی منتهی می شود بسیار دشوارتر است . ولی متأسفانه کمتر آموزش داده شده است . دانش آموزانی که مسؤولیت اجتماعی را در مدرسه آموخته اند یاد می گیرند چگونه در یک موقعیت واقعی برای حل مشکلها به راههای کمک به یکدیگر بیندیشند . ما باید در نظام آموزش که به اندازه کافی در نظر آنها مهم باشد تعداد بیشتری از دانش آموزان را از نظر عاطفی با یکدیگر مرتبط سازیم بنابراین تلاش خواهند کرد تا فکر کردن و حل مشکلها را یاد بگیرند و بدین ترتیب در اجتماع فرد مسئولی بار بیایند . هیچ کس نمی تواند مسئولیت اجتماعی ، فکر کردن ، یا حل مشکل را در حالی که شکست خورده است یاد بگیرد . مدارس باید برای تمام دانش آموزان خود شانس مناسبی برای موفقیت فراهم آورند .

اعتبار کاذب نظام آموزش و پرورش ، یعنی پاسخهای واقعی و عینی ارزش ندارند مگر اینکه به سطح تفکر و عقاید ارتقاء پیدا کنند . ما باید به بچه ها یاد بدهیم که از سؤال کردن نترسند . در نظامی که معلومات را ثبت می کنند خرده گرفتن به معلمی که تدریس خود را بر اساس اصول حتمی

استوار ساخته کار دشواری است . آموزش و پرورش که حول معلومات عینی و پاسخ آنها مرکزیت یافته معمولا” درگیری فکری بین شاگردان و معلمان را خاتمه

می دهد . روشن است که در این مبارزه معلمان موضع قویتری دارند . چون پاسخ پرسشهایی را که پرسیده اند می دانند . و شاگرد نمی تواند به نحو مؤثری با معلم درگیر شود .

مرحله بعدی پیشگیری از شکست :
حذف نمره :
اگر به دانش آموزان یاد می دهیم که فکر کنند آیا باید به آنها نمره بدهیم ، اگر بتوانیم مطمئن شویم که هر دانش آموز نهایت سعی خود را به کار می برد تا تفکر و حل مشکلات را بیاموزد دیگر نمره ها ارزش ندارند .
آنها که بر سر نمره بحث می کنند متذکر چیزی می شوند که به ندرت اتفاق می افتد مبنی بر اینکه دانش آموزان بدون وجود نمره انگیزه کمی برای یادگیری دارند .

ارتباط ، تفکر و مشارکت فعال در نظام آموزش و پرورش خیلی بیشتر از نمره ها باعث ایجاد انگیزه می شود . وقتی مدرسه مطالب مرتبط اندکی را ارائه کرده و چیز کمی بیش از حفظ کردن را می طلبد نمره برای آن عده موجب انگیزه می شود که نمره های (( الف )) و (( ب )) می گیرند برای آنها که (( ب )) یا بهتر از آن نمی گیرند نمره علامتی برای رها کردن و دست از کار کشیدن است . آنها که (( ج )) یا کمتر می گیرند خود را شکست خورده دانسته دیگر به کار کردن ادامه نمی دهند . و جزئی از گروه بزرگی می شوند که خیلی کم یا د می گیرند .

 

دانش آموزی که اعتقاد پیدا کرده یک شکست خورده است ، معمولا” کار در مدرسه را رد می کند از آنجا که شکست هرگز مولد و ایجاد انگیزه نخواهد بود . وقتی ما آنرا از میان برداریم دیگر امکان صدمه دیدن شاگردی که به خاطر روش نمره دهی شکست خورده ، وجود ندارد . هر چند ممکن است او به محض حذف برچسب شکست فورا” شروع به یادگیری نکند . ولی لااقل راه تغییر روحیه را برای او باز و هموار گذاشتیم تا در آینده بتواند کار کردن و یاد گرفتن را شروع کند .
کودکی که یکبار برچسب شکست را دریافت کرده و با چشم یک شکست خورده به خود نگریسته به ندرت در مدرسه موفق خواهد شد . اگر به جای اینکه سریعا” به یک بچه برچسب شکست بزنیم صبورانه با وی کار کنیم . او می تواند شروع به یادگیری کند و در عوض یک یا دو سال به موفقیت نایل شود . اگر ما دست از شکست برداریم و از این قید رها شویم همه چیز به دست می آوریم در حالی که هیچ چیز از دست نداده ایم .

مشکلات و اختلالات ریاضی :
تعداد زیادی از دانش آموزان مقاطع ابتدایی در یادگیری درس ریاضی دچار مشکل هستند و یا اینکه به اندازه دانش آموزان همسال خود کوشش می کنند ولی پیشرفت مورد انتظار را ندارند .
معمولا” آموزگاران برای پیشرفت بیشتر آنان اینگونه فعالیت ها را انجام می دهند .
1- پند و اندرز به دانش آموزان برای فعالیت درسی بیشتر

2- متوجه کردن آنها به اهمیت درس ریاضی
3- آگاه کردن آنها از اینکه خوشبختی آنها در آینده در گرو پیشرفت تحصیلی است .
4- سرزنش و مؤاخذه
5- مقایسه دانش آموز با دیگران به منظور تحریک او
6- انتساب وی به مواردی مانند : تنبلی ، بی استعدادی ، بی مسئولیتی و ;;;;.
7- تماس کتبی ، تلفنی با والدین و یا دعوت از والیاء آنان که در مدرسه حاضر شوند و گفتگو نمایند .
8- درخواست از والدین برای کمک درسی بیشتر به دانش آموزان
9- توسل به توجیهاتی مثل ارثی بودن
10- تکرار این مطلب که دانش آموز از پایه ضعیف است .
11- بازداشتن بچه از بازی و تفریح و وادار کردن بیشتر به درس خواندن
12- تنبیه بدنی و غیر بدنی

13- محروم کردن از چیزهای مورد علاقه اش
14- استخدام معلم خصوصی
15- چند بار تکرار کردن درس توسط معلم
16- مشورت با اقوام و همسایه ها

17- تشویق ولی
18- دادن وعده جایزه
19- ارائه یک برنامه فشرده برای فعالیت در منزل
اهداف برنامه ریزی :
ریاضیات باید به آماده سازی دانش آموزان هم برای مطالعه درسهای دیگر و هم در این که از عهده خواستها و مسایل ریاضی ای که احتمالا” بیرون مدرسه مواجه می شوند بر آیند کمک کند . بنابر این انگیزش دانش آموزان برای آموختن ریاضیات وابسته به دو جنبه است :
الف – سودمندی ب – لذت

آموزش ریاضیات همچون وسیله ای برای حائز شدن شرایط (( ورود )) کسب صلاحیت های لازم . و راه پیدا کردن به بازار شغلی تلقی می شود .
سودمندی باید با هدفهای مستقیم ریاضی گره بخورد : شاگردان باید متقاعد شوند که با دانش و درک ریـاضی ، قـدرت مـطلوب را کـسب خـواهند کـرد . از این لحاظ (( لذت )) نباید فقط برای
دانش آموزان تأمین شود ، این نیز همان اندازه مهم است که برنامه های درسی چنان باشند که آموزگاران را به کسب لذت از کارشان تشویق کنند .
مسأله ترک تحصیل ، طرح برنامه درسی را با مسأله بسیار دشواری روبرو می کند . این که ترک تحصیل در همه مراحل تحصیلی رخ می دهد ، مسأله را دشوارتر می سازد . برنامه درس ریاضیات به طور سنتی با یک فرایند (( از بالا به پایین )) پی ریزی شده است .

محاسبه منافع ترک تحصیلان :
چگونه می توان منافع دانش آموزانی راکه آموزش مدرسه را نابهنگام ترک می کنند در برنامه ریزی آموزشی ریاضیات به حساب آورد ؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله بازار پول و سرمایه در word

دوشنبه 95/3/3 4:7 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله بازار پول و سرمایه در word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله بازار پول و سرمایه در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله بازار پول و سرمایه در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله بازار پول و سرمایه در word :

بازار پول و سرمایه

بازار پول و سرمایه در اقتصاد ایران پیچیدگی های خاصی دارد که حل آن مستلزم آشنایی با دیدگاه های صا حبنظران و کارشناسان اقتصادی است . به همین دلیل، دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با برگزاری جلسات و دعوت از کارشناسان، نظر آنان را در مورد مشکلات بازار پول و سرمایه جویا شده است. در این سخنرانی آقای دکتر شاکری با تأکید بر اهمیت بازار س رمایه و نظام بانکی و نظام های واسطه ای و مالی به تبیین مسائل بازار پول و

سرمایه در ایران و راهکارهای اساسی آن می پردازند.در ابتدای امر، موضوعات باید در چارچوب نظری و علمی مورد بررسی قرار گیرد و به حوزه کاربرد آن نیز توجه شود. بازار پول تأمین کننده وجوه معاملاتی و نیز وجوه لازم برای سرمایه گذاری در اقتصاد است . اهمیت بازار سرمایه نیز که عمدتًا مجرای تأمین کننده وجوه مربوط به مازاد عوامل اقتصادی برای سرمایه گذاری و ت شکیل سرمایه می باشد، مشخص است و نیازی ب ه تأکید ندارد، در حقیقت بازار سرمایهوضعیت اقتصاد را رقم می زند. قلمرو بازار پول عملکرد وجوهی مربوط به کارکرد س

پرده تا سقف یک سال در نظام مالی است . ممکن است پولی گذاشته و لحظه ای بعد برداشت شود، یا ای ن که ممکن است صاحب سپرده ای با سرمای ه گذاری کوتاه مدت، سپرده اش را یک ماهه

یا شش ماهه برداشت کند . به طور کلی، وجوهی

که در نظام بانکی و در نظام های واسطه ای مالی تا سقف یک سال گردش می کند، مشمول کالای بازار پول می شود. بازار سرمایه بخشی از حوزه نظام بانکی و واسطه ای م الی را شامل می شود . عملکرد و قلمرو فعالیت بازار سرمایه شامل سپرده های بیش از یک سال، اوراق قرضه، مشارکت بیش از یک سال و سهام است

. بخشی از وجوهی که در جامعه به گردش درمی آید برای پوشش معاملات است . در اقتصاد کلاسیک نیز پول براساس انگیزه معاملاتی تعریف می ش ود (معاملات کالاهای مصرفی و کالاهای سرمایه ای). اما در حالت عدم اطمینان در اقتصاد، پول علاوه بر واحد سنجش ارزش و واسطه مبادله بودن، وسیله ای نیز برای ذخیره ارزش تعریف می شود. وقتی پول این وظیفه را به عنوان وظیفه سوم عهده دار می شود، ماهیت کالایی به خود می گیرد و در طرف تقاضای پول هم به عنوان تقاضای سوداگری پول مطرح می شود. تقاضای سوداگری پول زاییده عدم اطمینان در اقتصاد است که ب ه مقتضای آن وظیفه ذخیره ارزش بودن برای پول مطرح می شود. در بخش تشکیل سرمایه، معمو ً لا سرمایه گذاران و صاحبان پس انداز دو گروه متفاوتند. سرمایه گذاران ممکن است از سرمایه اولیه یا سود تقسیم نشده بنگاه گستر

ش مقیاس داده و سرمای ه گذاری مجدد کنند . کارآفرین باید تقاضای سرمایه گذاری و نیاز به وجوه داشته باشد و عده ای نیز پس انداز کرده باشند . پس انداز باید انعکاسی از مازاد کالا باشد، یعن ی مردم مقداری از کالایی که تولید می کنند را مصرف نکرده و پول ما ب ه ازای آن، پس انداز است . مؤسسات واسطه ایمالی نیز این وجوه

(پس انداز) را به سرمایه گذاران (کارآفرینان ) ارائه می دهند (در و حق « مارکاپ » اقتصادهای ربوی، این وجوه را بدون عقد قرارداد می گیرند همچنین معامله را نیز می گیرند). بنابراین مبنای سرمایه گذاری و تشکیل سرمایه که در حقیقت رکن اولیه توسعه همه کشورها در این زمان است وجود تقاضای سرمای ه گذاری توسط کارآفرین و تحصیل وجوه است . از این رو با روی کار آمدن کارآفرینان باید وجوه برای آن ها آماده باشد.محل تأمین وجوه یا از طریق بدهی 1 (وام از نظام بانکی یا فروش اوراق قرضه ) است و یا از طریق سهام که در اقتصادهای پیشرفته امروزی نیز برای آن نسبت بهینه ای تعریف می شود. قرض گرفتن و انتشار اوراق قرضه مزایا و معایبی دارد، همچنین انتشار سهام نیز جنبه های منفی و مثبت دیگری دارد . بنا به قضیه معروف مدیران بنگاه ها بسته به موقعیت باید انتخاب کنند که چه نسبتی را » : میلر که می گوید ؛« اوراق قرضه منتشر کنند و چه نسبتی را از طریق فروش سهام، وجوه کسب کنند بنابراین اساس کار این است که بازار پول و سرمایه علاوه بر تأم ین نیازهای معاملاتی که در این قلمرو نظام بانکی به عنوان ارائه خدمات در ازای کارمزد این کار را می کند عمده کارشان تأمین وجوه، وجوه مازاد برای سرمایه گذاران است. از این رو، سرمایه گذاری، تولید، ایجاد اشتغال، رفع نگرانی از بیکاری گسترده در کشور اقتضا می کند که این دو بازار زمینه ساز و پشتوانه خوبی برای تشکیل سرمایه و سرمایه گذاری، اشتغال و تولید باشد. بازار پول عرضه و تقاضا دارد . طرف عرضه آن مربوط به پایه پولی، وضعیت ترازنامه بانک مرکزی و ضریب فزاینده پولی است . مانده ترازنامه بانک مرکزی نیز پایه پولی اس ت. اگر بانک مرکزی بیش تر از فروش ارز بتواند ارز از دولت یا هر کسدیگری بخرد، یا به دولت قرض بدهد، پایه پولی زیاد می شود؛ همچنین اگر بانک مرکزی از

طریق بانک های تجاری ب ه مردم قرض بدهد، موجب تغییرات در پایه پولی می شود. منابع پایه پولی معادل خودش در آن طرف، مصارف پایه پولی ایجاد م یکند. البته در سا لهای گذشته در کشور ما از قبل مانده ذخیره تعهدات ارزی، مابه التفاوتی وجود داشت . از سال 1372 تا 1376 ، هنگام بازپرداخت بدهی ها بیش از4 ، 3500 میلیارد

تومان پایه پولی فقط از این طریق اضافه شد . مث ً لا در سال 1372 میلیارد دلار بازپرداخت بدهی های خارجی وجود داشت که بانک مرکزی آن را با دلار70 ریال ظهرنویسی کرده بود و زمان بازپرداخت، بودجه دولت با دلار 175 تومان بسته شده بود . از این رو، بانک مرکزی دلار را با 175 تومان از دولت می گرفت و 4 میلیارد دلار را به طلبکار خارجی می داد ولی خود بانک چون با این نرخ بده ی ها را تعهد کرده بود برای هر دلار تنها 70 ریال دریافت می کرد . از این رو بابت هر دلار168 تومان به پایه پولی اضافه می شد که اگر آن را در 4 میلیارد دلار ضرب کنیم، حدودًا 670 میلیارد تومان می شود. از سال 1372 تا 1376 ، در مجموع چیزی حدود 3500 میلیارد تومان پایه پولی از این ناحیه افزایش پیدا کرد . اخیرًا در برنامه تک نرخی از درآمدهای نفتی، به میزانی که بانک مرکزی ارزهای مربوط به مابه التفاوت رافروخته باشد یا بتواند بفروشد ارز به آن داده شد تا چنین تجربه تلخی دوباره تکرارنشود. قاعدتًا در ازای این مابه التفاوت بانک مرکزی باید ارز خود را بفروشد تا ریال رفته، بازگردد؛ زیرا در حال حاضر بودجه دولت با ارز 770 تومان بسته می شود و ارزهایی که دولت به بانک مرکزی می داد با این نرخ تبدیل به ریال شده است، در صورتی که بدهی ها با دلار 1750 ریالی ظهرنویسی شده است. متأسفانه در سال های گذشته، بانک مرکزی از این ناحیه با سیلان پایه پولی مواجه بود که بسیاری از افراد آن را به سیاست های پولی نسبت می دهند، ولی اساسًا سیاست پولی آن است که بانک مرکزی از روی عمد و اختیار پول را تغییر دهد . وقتیبانک مرکزی 30 درصد ارزهای بودجه را نمی تواند بفروشد این سیاست پولی نیست . با بررسی این که چرا نقدینگی در سال 1368 از 1650 یا 1700 میلیارد تومان به 65 هزار میلیارد تومان رسید؟ و چرا نقدینگی این طور سریع رشد کرد؟ مشخص می شود که همه مربوط به سیاست پولی نیست بل که به بودجه و کسری بودجه، فروش نرفتن ارز و ما

به التفاوت نرخ ارز مربوط به بدهی ها نیز مرتبط است. در کشورهای پیشرفته، بانک های مرکزی با احتیاط و به صورت محدود پول منتشر می کنند و نظام پولی آن ها به گونه ای است که از یک پایه پولی معین، استفاده بهتری می کنند . اما ایران در طرف عرضه، در بازار نقدینگی از بابت پایه پولی زیاده روی کرده است، از این رو هر سال رشد بالای نقدینگی را تجربه می کند . در برنامه اول و دوم مقادیر مصوب رشد نقدینگی، به طور متوسط حدود 10 درصد بود، ولی عملکردها به حدود 30 درصد بالغ شد . این و ضعیت ادامه دارد و نقدینگی به طور سریع در حال رشد است . پایه پولی از طریق سازوکار خلق اعتبار و تسهیلات، و نقدینگی M نقدینگی را ایجاد می کند و به چند برابر خودش تبدیل می شود و پول 1 را ایجاد می

کند. در اقتصاد ضریب فزاینده وجود دارد که کوچک و بزرگ شدن M2 آن عم دتًا به نرخ ذخیره قانونی بستگی دارد . در سال های گذشته ذخیره قانونی یک بار به طور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرد؛ اخیرًا، از اول آذر امسال، با انجام یکسان سازی نرخ ذخیره قانونی برای همه سپرده های کوتاه مدت و بلندمدت، میانگین آن کاهش پیدا کرد؛ البته کاهش نرخ ذخیره قانونی، سبب افزایش ضریب فزاینده می شود. نگهداری نسبتی از سپرده های مردم به صورت سکه و اسکناس مربوط به سیستم های فنی یا تکنولوژیکی دریافت و پرداخت می شود که رو به بهبود و مکانیزه شدن است . کارت های هوشمند و اعتباری موجب شده که مردم نسبت سکه و اسکناس به سپرده های شان را کاهش دهند، ولی این امر سبب تغییر چندانی نشده وذخایر بیکار بانک ها (آن ذخایری که باید نگهداری کنند ) نیز تغییر محسوسی نداشته است. از ناحیه کاهش نرخ ذخیره قانونی، عرضه پول زیاد شده است . تقاضای پول به صورت نگهداری سکه و اسکناس، نگهد اری پول در حساب های جاری، حساب های سپرده کوتاه مدت و بلندمدت نیز افزایش یافته است. از طرف دیگر در بازار پول، مثل بازار کالاها قیمت هم وجود دارد و آن نرخ

سود است . باید دید نرخ سود چگونه و از کجا تعیین می شود، ثبات دارد یا نه؟ این مشکل اساسی در تحلیل های ح وزه روش شناسی وجود دارد . متأسفانه در اقتصاد عمدتًا هر چیزی را که در قالب بازار م ی آید، عرضه و تقاضا و قیمتی دارد و با سایر بازارها مرتبط می شود، ولی مفهوم بازار به مفهوم وجود سازوکارهای رقابتی در خیلی از موارد مصداق ندارد. با مشاهده نرخ سود تسهیلات معلو م می شود که این نرخ، نرخی نیست که در بازار رقابت از تقاطع عرضه و تقاضا به وجود آمده است. اگر نرخ سود تسهیلات در بازار تعیین شود به طوری که کسی مجال قدرت شخصی برای دخالت در تعیین آن را نداشته

باشد یا حوادث سیاسی و اجتماعی و این که تغییر یک عامل یا دو عامل در بازار نتواند روی آن تأثیر گذارد، این نرخ قابل تحلیل و پیش بینی است. در این صورت اگر بازار رقابتی باشد، حتی شوک های بیرونی، نیز نمی تواند به طور قابل ملاحظه ای ئآن را تغییر دهد. اما بانک ها برای تسهیلات شان نرخ هایی دارند که همان بازدهی کالا (خدمات پول) است. طیفی از این نرخ ها برای تسهیلات اعطایی وجود دارد . در بازار موازی یا محاذی، نرخ های بالاتری بین سوداگران مالی، پولی و کالایی رایج است که حتی نرخ های 60 و 70 درصد هم وجود دارد . مصداق بارز آن این است که عده ای تنها می توانند با نرخ تسهیلات 12 درصد فعال یت کنند و عده ای نرخ 35 درصد را هم به صرفه می دانند و حتی برای نر خ های 40 و 50 درصد نیز در مواردی متقاضی وجوددارد که دلیل آن عدم همگرایی بازدهی فعالی تهای اقتصادی است. در کشورهای پیشرفته فریدمن فرض را بر این می گذارد که در اقتصاد همگرایی بازدهی ها وجود دارد؛ همه فعالیت ها بازدهی شان به یک مقدار معین باز می گردد، اما ممکن است یکی ریسک بالاتر یا تخصص های ویژه ای داشته باشد، درحدود یک یا دو درصد تفاوت در بازدهی هاست. فریدمن در تابع تقاضای پول کوتاه مدت می گوید :تقاضای پول، تابعی است از بازدهی سهام و اورا ق قرضه، بازدهی پول و کالاهای » همگرا r بادوام که در بلندمدت بازدهی سهام و اوراق قرضه و پول همه، به مقدار بنابراین تابع آن تبدیل .« است و روند ندارد Trendless در بلندمدت r می شوند که می شود به رابطه مقداری خام که از قرن شانزدهم و عمدتًا در دوران کلاسی ک ها کم و بیش در اقتصاد موضوعیت داشت . ویکسل نرخ بهره طبیعی را مطرح می کند و نرخ طبیعی نرخی است که به طور طبیعی از طریق بخش حقیقی تولید در » : می گوید .« اقتصاد شکل می گیرد و انعکاس دهنده بازده طبیعی بخش حقیقی اقتصاد است در اقتصاد ایران، این نرخ ها، حکایت از واگرایی بازدهی ها در بخش اقتصادی دارد. از این رو، اگر لازم باشد بازار پول رقابتی شود، باید به سمت همگرا کردن فعالیت های اقتصادی و بازدهی های اقتصادی رفت و با انجام ندادن این کار بازار پول و سرمایه رقابتی وجود نخواهد داشت . به عنوان مثال، در ابتدای سال جاری، آن هایی که در انبارها پروفیل و ورق و ; داشتند شاهد افزایش 100 درصد قیمت بودند . در هیچ جای دنیا این گونه نیست که یکی در مدت زمان کوتاهی با بازدهی صددرصد مواجه شود . از این رو، اگر باید نرخ های تجربه شده پایین آورده شود، باید با کنترل زمینه ای برای محدود کردن آن ها فراهم آورد. یکی از کارهای مهم اقتصاد این است که برای سالم سازی ساختار ها باید
بازدهی ها همگرا شوند . اما چگونه؟ در این میان

اختلاف نظر وجود دارد . اقتصاد ایران دارای یک بخش مولد و غیرمولد است، لذا این تا حد زیادی نسبت به بعضی کشورهاکه اقتصاد طبیعی و شبه رقابتی دارند متمایز است. واسطه های زیادی برای معاملات اموال غیرمنقول وجود دارد که سبب بازدهی های زیاد و غیرمنطقی می شود، همچنین در حوزه اموال منقول؛ حتی در بورس فل

زات نیز مارک آپ های 30 درصد دیده می شود. از این رو، واسطه گر مارک آپ می گیرد چه به صورت بازار نامتمرکز و چه به صورت بورس و ; که باید یک مقدار روش های اصولی و صحیح آن را تغییر داد و سست کرد. با حذف این فعالی تها از اقتصاد نه تنها روند رشد و توسعه کشور صدمه ای نمی بیند، بلکه بخش مولد نیز قوی تر می شود. طیفی از فعالیت های غیرقانونی، قا چاق، فعالیت های مربوط به واسطه گری های زاید، خرید و فرو ش با شیفت های بالای قیمتی، فعالیت های نامولد هستند . این گونه فعالیت ها نه تنها با محدودیت های قانونی مواجه نیستند، بلکه مالیات نم ی پردازند و بازدهی بالایی نیز دارند. در حال حاضر، در صورت پایین آمدن نرخ سود نیز باید مواظب بود، چون آن هایی که به گرفتن وام با نرخ 40 درصد موافقند هم اکنون برای دریافت وام های بیش تر نیز فشار می آورند. این ها تحت عنوان رانت مطرح می شود . رانت بازدهی و وجوهی است که سلب آن از عامل اقتصاد رفتارش را تغییر نمی دهد . با این تعریف مالیات بر سود نیز رانت تلقی می شود . اگر برای مرکزی بدون کار کردن ارزش افزوده ایجاد شود، مث ً لا انجام فعالیتی یا خرج بودجه ای از طرف دولت سبب ارزش جایی گردد، تمام این ها مصداق رانت است . در این صورت دولت باید از آن ها مالیات بگیرد یا فرصت آن را از آن ها سلب کند. از این رو، مشکلات بخش حقیقی اقتصاد به بخش پولی و مالی انعکاس پیدا می کند، پس در بخش تولید متغیرهای کلیدی باید ثبات داشته باشند. در سال های گذشته، تورم در ایران توزیع مجدد درآمد و تخصیص مجدد منابعانجام داده است . بدین ترتیب هر سالی که تورم بیش تر است، منابع بیش تری به سمت کارهای نامولد می روند. علت این ناموزونی در وضعیت درآمدی تورم است . در سند برنامه سوم برآورد شده است که تورم روی چهار دهک بالای درآمدی تأثیر مثبت و روی چهار دهک پایین درآمدی، تأثیر منفی دارد. 1 عمل کند، م شکلی ایجاد نمی کند. به عنوان مثال، « متناسب » در صورتی که تورم تولیدکننده ای در ابتدای سال از فردی پول قرض می گیرد و در آخر سال م یخواهد آن را پس بدهد؛ چنانچه نرخ تورم در ترازنامه مدنظر قرار گیرد کارایی و عملکرد تولیدکننده آن قدر نیست که با حفظ قدرت خرید اولیه پولی به فرد بدهد . پس این پول کجا رفته؟ به نظر می رسد گروه سومی هستند که در هر تورمی سهم می برند . این را به خود GNP افراد کار مولد را انجام نم یدهند و سهم قابل ملاحظه ای از اختصاص می دهند، چون تورم تا حدی معلول افزایش دلخواه قیمت ها به وسیله گروه های نامولد است . لذا به این د لیل است ک

ه طی چند سال تورم سریع وجود دارد . اما اگر تورم متناسب عمل کند، دریافتی های تولید کننده هم بالا می رود و م ی تواند پول های گرفته را پس دهد . در این صورت می توان تورم را در وام ها منظور کرد و نیز با سیاست انقباضی پولی تورم را با هزینه کم مهار کرد. به اعتقاد بعضی از اقتصاددانان پول فعال است و عده ای نیز غیرفعال. 2 اگر پول غیرفعال است باید زمینه های انفعال

آن را گرفت . چنان چه هم اکنون برای 5 سال بعد وام پرداخت می شود، باید نرخ ارز آن زمان را پیش بینی کرد؛ زمان اولین بازپرداخت، نرخ ارز چقدر است؟ سپس با ن رخ پیش بینی شده بدهی ها را ظهرنویسی کرد. در متون کلان نیز وظیفه چهارمی برای پول تحت عنوان معیار پرداخت های تأخیری 3 معرفی شده است، یعنی اگر از فردی 100 دلار

گرفته و 4 سال بعد باید پس داده شود، الانمشخص شود که چند ریال باید به آن فرد داد. جایی که رشد 30 د رصد نقدینگی وجود دارد،

 

یعنی بخشی از پول غیرفعال است . در این جا اگر عوامل اقتصادی، قدرت قیمتگذاری داشته باشند قیمت را به راحتی بالا می برند، پول چه کار می کند؟ به اعتقاد فریدمن تا پول اضافه نشود قیمت ها به طور مستمر و همه گیر مجال افزایش ندارند . این تا ح دی در کشورهای پیشرفته صحت دارد، چون آن جا پایه پولی را محدود می کنند و از ضریب فزاینده هم نهایت استفاده می شود. همچنین در کشورهای پیشرفته بعد از نظریه قانون رشد ثابت پول، یکی از ابداعات پولی این بود که عوامل اقتصادی خودشان، از پول محدودی که از بانک مرکزی منتشر می کند، بیش ترین استفاده را بکنند.
در سال های گذشته رشد نقدینگی 30 درصد و رشد تولید 6 الی 7 درصد و از طرفی تورم 13 الی 14 درصد بود . این ها نمایانگر این است که سرعت گردش پول به طور منفی در حال تعدیل شدن است . تعدیل منفی سرعت گردش پول به معنای تورم
نهفته است . این مسائل بیانگر این است که وضعیت پایه پولی و ضریب فزاینده به گونه ای است که قیمت ها بدون افزایش پایه پولی مجال افزایش دارد. در طول دوره بلندمدت همبستگی میان » : در دهه 1970 ، رابینسون چنین می گوید
پول و تورم مثبت و کامل است اما جهت علیت کدام طرف است و کدام قسمت تأثیر .« بیش تری روی دیگری دارد؟ بسته ب ه مورد و شرایط تفاوت می

کند ساختارگرایان معتقدند در کشورهای در حال توسعه، تورم حاصل تضادهای توزیعی است؛ یعنی جایی که رقابت و بازار نیست، همه قدرت قیمتگذاری دارند . اما چنین نیست که همه به طور یکسان و در یک زمان عمل کنند . از این رو هر کس که قدرت قیمتگذاری دارد، قیمتش را بالاتر می برد و تا زمانی که دیگری قیمت خود را تعدیل نکرده از این مزیت نسبی سود می برد و وقتی دیگران هم همین طور عمل کنند، تورم به وجود می آید. به این ترتیب قیمت ها بالا رفته و دیگر پ ایین نمی آید و اعمالسیاست انقباضی فقط سبب افزایش بیکاری می شود. صندوق بین المللی پول هم در اجماع واشنگتنی بر انجام کنترل های همه گیر در دوره شوک درمانی در کشورهایی که برنامه تعدیل انجام می دهند تأکید دارد، چون با توجه به قدرت قیمتگذاری، عامل اقتصادی بی توجه به وضعیت اقتصاد قیمتش را بالا می برد. عامل تقویت پویایی های تورم در ایران تا حد زیادی همین است. در قضیه کوازی پول هر جا که بخش حقیقی اقتضا کند، خلق می شود . در دوره جنگ به دلیل کسر بودجه، پولی شد که ضریب فزاینده، بسته بود . یعنی دولت برای تسهیلات بان ک ها خط قرمز ایجاد کرد، مث ً لا در سال 1368 ، انباره نقدینگی 1650 میلیارد تومان بود و از آن سال ب ه بعد رشد 30 درصد، 35 درصد و 28 درصد وجود دارد.
لذا در این حالت نمی توان گفت که با بالا رفتن هزینه های تولید تولیدکننده نباید قیمت را بالا ببرد، چرا که عوامل تث بیت قیمت ها فقط تولیدکنندگان نیستند . در بحث تثبیت قیمت ها باید مصالح تولیدکنندگان را به هر شکل ممکن منظور کرد و عواملی که به سبب مارک آپ های دلخواه قیمت ها را بدون دلیل بالا می برند، باید مهار شوند؛ با این کار پویایی های تورم سست می شود. آن جا که گفته م ی شود علیت مستقیم از پول به تورم است، عوامل اقتصادی نقشی ندارند؛ یعنی اقتصادهایی وجود دارد که عوامل اقتصادی در آن قدرت قیمتگذاری ندارد. شما وقتی می خواهید » : تیلور در فصل اول کتاب رو ششناس یاش چنین می گوید سیاستگذار .« تحلیل کنید باید ببینید چه کسانی در اقتصاد قدرت د ارند و چه قدرتی باید بداند ک

ه اگر کسانی که قدرت قیمتگذاری را دارند به حال خودشان رها کند فکر مصالح اقتصاد را نمی کنند. از این رو در صورتی که مجال پیدا کند، قیمت را بالا م

ی برد، حال ممکن است صحیح باشد یا ناصحیح . لذا باثبات پایه پولی، اگر قیمت ها دو برابر شود و نیاز به پول نیز وجود نداشته باشد، به خاطر انعطاف داشتن سرعتگردش پول و ضریب فزاینده، افزایش صددرصدی قیم تها امکان پذیر می شود. سهام هم تقریبًا وضعیت مشابه بازار پول را دارد . اگر بنگاه ها باید به روز باشد و سرمایه گذاری جدید صورت گیرد ب ازار سهام نیز باید وضعیت ثابتی داشته و رو به گسترش باشد . در حال حاضر، با توجه به نرخ ها گویی بازار سهام عمق ندارد . چون بعضی اوقات باید از معلول ها، علت ها را جویا شد . اگر بازار عمیق و رقابتی شود از سیطره سلیقه های شخصی خارج شده و هیچ کس نمی تواند آن را تحت تأثیر قرار دهد. از سال 1382 ، شاخص ها از 6000 به حدود 12000 افزایش پیدا کرد و 124 درصد رشد شاخص سهام وجود داشت . امسال شاخص به 13840 رسید و با رشد، 18 درصدی دوباره 7 درصد کاهش یافت و الان به 12480 رسیده است . در 1381 ،50 درصد و 1375 حدو د 24 درصد رشد وجود داشت . اما رشد ، 54 درصد و 1380شاخص ها بین سال های 1374 تا

1380 به طور متوسط حدود 40 درصد بود. سود بنگاه ها و درآمد نفتی ولی ،GNP امسال با توجه به خوب بودن رشد وضعیت سهام نشان می دهد که تابع عوامل دیگری است . همگرایی در بازدهی ها، کاهش تورم و به حداقل رسیدن نرخ سود و

بهره سبب سوق دادن وجوه به سمت بازار سهام می شود. به عنوان مثال، میانگین نرخ بازدهی هم اکنون 10 درصد است و اگر به 6 درصد کاهش یابد،

آنگاه سهم سپرده های جاری بیش تر و بلندمدت کم تر می شود. این سرمایه ها ممکن است به سمت فعالیت های سوداگری پیش رود . اما با عمیق تر شدن بازار سهام و ایجاد همگرایی، این وجوه به سمت بازار بورس می رود. لذا بازار سرمایه و باز

ار پول ویژگی یک بازار رقابتی را در اقتصاد ایران ندارد . از این رو باید با کاهش تورم و همگرایی بازدهی فعالیت ها این بازارها را عمیق کرد . در این صورت فعالیت هایی را که 60 یا 70 درصد بازدهی دارند، باید شناسایی و حذف کرد. بنابراین تا زمانی که چنین ارقامی وجود دارد، نمی توان بازار پول و سرمایه را عمق بخشید و سرمایه انسانی هم قابل تحقق نیست. تیلور که شیوه کلان ساختارگرایی دارد می گوید
نقطه تخصیص هستیم، تخصیص نیز با قیمت های نسبی سر و کار دارد، مقادیر متغیرهای اسمی فی نفسه در اقتصاد شأن دارد و بخشی از آن ناشی از عدم تناسبی.« است که صورت می گیرد قیمت های کلیدی نباید بالا باشد، اما اگر بالا بود برای پایین آوردن آن ها، با ید علت را جستجو کرد و به دنبال راه حل بود ، نه این که گفته شود این نرخ ها را بازار داده؟ اگر این ها رقابتی است پس چرا بیش از یک نرخ وجود دارد؟ در اقتصاد دوگروه مولد و نامولد فعالیت دارد، بحث جیره بندی اعتبار که در دهه 90 مطرح شد اشاره به این دارد که بانک ها در اقتصاد امروزی متوجه ترکیبات متفاوت ریسک در 1 مطرح م یشود. « اطلاعات نامتقارن » مشتریان شان شدند که تحت عنوان مشکل با بالا رفتن نرخ بهره ترکیب، بیش تر به نفع ریسک های بالا تغییر می کند که در شود . از این رو برای نرخ بهره « واژگون » این صورت ممکن است بازارهای مالی سقف می گذارند و عدم تعادل بازار پول را هم می پذیرند. به هرحال باید به فکر ثبات متغیرهای کلیدی بود . ثبات قیمت ها و خارج کردن آن از درون بازارهای رقابتی سبب تسهیل تولید می شود. در مورد خصوصی سازی، مانع اصلی عدم همگرایی بازدهی هاست . اکن ون بانک های خصوصی از نظر تعداد نفرات، هزینه ها و غیره بهتر از بانک های دولتی عمل می کنند. ولی با وجود کارکرد بهت

ر بانک های خصوصی که وجوه را با نرخ های بالا از مردم گرفته و به کسانی که می توانند بهره بالا بپردازند وام می دهد ممکن است به دلیل نبود همگ رایی بازدهی ها، بخش نامولد را گسترش دهد . لذا برای اصلاح ساختار این بازارها باید به فکر ایجاد همگرایی در بازدهی ها بود . بنابراین باید تورم را پایین آورد و متغیرهای کلیدی را تثبیت کرد. از این مطالب بیش تر می توان راهکار دخالت دولتی یا مکان یسم های نظایر آن را استنباط کرد، یعنی شاید راهکار اقتصادی مطرح نباشد . آیا راه

کار اقتصادی نیز می تواند به منظور همسان سازی این بازدهی ها به کار رود؟ پاسخ: به هر حال مجموعه ای از قوانین و مقررات و مالیات ها وجود دارد . گروه

 

ی از فعالیت ها اص ً لا مالیات ن می دهند، مالیات بر ثروت خیلی کمرنگ است . در حال حاضر، دولت نیز برای تأمین درآمدش از نفت بیش تر استفاده می کند و متأسفانه فعالیت های غیرتولیدی در حال گسترش و فرهنگ شدن است . فعالیت های غیررسمی بسیار گسترده است، این مشکل ماهیتًا ساختاری است و اقدامات قانونی، نهادی و اجرایی زیادی لازم است تا زمینه برای علام تدهی مطلوب ابزارهای اقتصادی و بازاری و نیز برای یکسان و همگرا شدن بازده یها فراهم آید.
پرسش: مهم ترین اهرم سامان دهی و نظارت مالیات است و جایی که صلاح است به تولید امتیاز می دهد و از مصرف می گیرد یا به صا درات و واردات امتیاز می دهد، اما آمار و ارقام موجود بسیار ناکافی است . چرا در طول این مدت به منظور سامان دهی به آمار و ارقام مالیات ها هیچ فعالیتی صورت نگرفته است؟ پاسخ: در کشورهای دیگر، برنامه های تعدیل به صورت جدول یا یک ماتریس وجود دارد و تقدم و تأخر زمانی هم نیز در آن مطرح است . بنابراین، اولین اقدامی که در کشورهای در حال توسعه و یا کشورهایی که تعدیل در آن

ها انجام می شود، باید صورت گیرد، بحث شف

افیت و انضباط مالی و مالیا ت ستانی صحیح است؛ چرا که کسر بودجه موجب گسترش پایه پولی و تورم م یشود. به منظور جلوگیری از این امر، دولت باید با رعایت انضباط ساختارش را تصحیح کند. به گونه ای قلمرو فعالیت هایش را اولویت بندی و محدود کرده و از فعالیت های متداخل پرهیز کند . دراین راستا، دولت به منظور تأمین این موارد (شفافیت و انضباط بودجه ای) باید مالیات بگیرد . اما مت أسفانه مالیات در کشور ایران با مشکلات فراوانی از جمله مشکل فرهنگی مواجه است، چرا که همه از مالیات گریزانند . گرچه بحث اقتصاد بدون در نظر گرفتن نفت است، اما در عمل هر روز اقتصاد ایران به آن وابسته تر می شود. بحث صندوق جامع تأمین اجتماعی مطرح می شود، اما اگر پولی در آن نباشد به چه درد می خورد؟ برای تحقق ایده های مطلوب در اقتصاد باید نظام مالیاتی را اصلاح کرد. پرسش: اگر مالیات افزایش قیمت ها را مهار کند، برای فروشنده ایجاد انگیز های نم یکند که قیمت را بی مهابا بالا ببرد؟ یعنی اگر در مالیات های ت

صاعدی 85 تا 90 درصد از این سودها مالیات گرفته شود، دریافتی و سودش کم تر می شود. این اهرم، مهم ترین اهرم است ولی هیچ کاری برای آن نم یکنند. پرسش: این مطالب می رساند که بخش واقعی مسئول بحران بخش پولی است . با اعمال اقتصاد اسلامی امید آن بود که نرخ بهره به صفر برسد، تولید رشد پیدا کند و از مواهب خداوندی بهترین استفاده صورت گیرد . بخش پولی مقصر است؛ زیرا بخش پولی به وضعیتی شکل گرفته که ه

 

یچ کدام از شاخص های لازم برای تقویت بخش واقعی در آن نیست . کسی که برای سود کار می کند بالاترین نرخ سود را در هزینه های فرصت معاملاتی خود به حساب می آورد. اگر باید رقابتی عمل شود، در هیچ جای دنیا با این نرخ های بالای تأمین هزینه تسهیلات نمی توان رقابت کرد . لذا راه حل های مذکور (کاهش تورم و همگرا کردن بازدهی ها) خیلی پیچیده است. راحت تراین است که بخش پولی اصلاح شود. پاسخ: هریس می گوید وقتی پول وارد اقتصاد می شود اقتصاد پولی شکل می گیرد و به یکسری فعالیت های نامولد مجال می دهد. رواج فعالیت های سوداگرانه ، فعالیت های نامولد و پیچیدگی های زیاد نظام های اقتصادی معلول پولی شدن اقتصاد است . پول نقش های بسیار مثبت اساسی هم دارد. به عنوان مثال اعتبار بانکی جایی خلق م یشود که می گوید هر چه تولید شود، درآمد عوامل تولید است و معادل « سی » که قانون خودش تقاضا ایجاد می کند به درستی عمل نکند لذا در مواجهه با کنز پول و کمبود تقاضا (متناظر با کالاهای مربوط ب ه این پول ها) اعتبار بانکی خلق می شود تا مشکل اقتصاد

را حل کند.
بنابراین پول جاهایی نیز اقتصاد را نجات می دهد و گره ها را باز می کند و اساسًا ئسبب تسهیل امور می شود. به طور کلی پول یک ابداع است، اما اساسًا اوضاع پولی های spread انعکاسی از اوضاع حقیقی است . بحث روی بانک ها بسیار است، مث ً لا زیاد، عدم شف افیت مطالبات مشکوک الوصول زیاد که مشخص نیست متعلق به چه کسی است و ماهیتش چیست؟ به هر حال برای تحقق کارایی، قوانین بازار باید رعایت شود و این

ها همه مانع کار است . این عوامل نمی گذارد قواعد بازار درست عمل کند، اما با این همه وضعیت بازارهای پول و سرمایه از بخش حقیقی تبعیت می کند . به عنوان مثال اگر در بانک پولی سپرده می شود و 20 درصد سود بابت آن پرداخت می گردد، پس این پول در بازار سهام سرمایه گذاری نشده است و تقاضای خرید سهام را کاهش می دهد. اما اگر تقاضای سهام در بازار سهام زیاد باشد، از رکودپ بازار سهام و ا ز افزایش واریانس آن و در نتیجه هزینه ریسک آن جلوگیری می کند . در حقیقت یک نظام پولی و یک نظام مالی وجود دارد . اگر قرار است اصلاحات انجام شود، از طریق نظام پولی چگونه می شود؟ به هرحال باید زمینه ها را فراهم کرد . اگرالان نرخ بهره صفر شود، آن گاه وام های ب ا بهره صفر را به چه کسانی باید پرداخت؟ با وجود فعالیت های اقتصادی با بازدهی 80 و 90 درصد چگونه می توان عمل کرد؟

لذا باید برای محدود کردن فعالیت های پر بازده نامولد اقدام کرد بعد نرخ های سود را وکاهش داد . کاهش نرخ سود به عنوان یک متغیر کلیدی برای اقتصاد بس یار مطلو

ب است، چون هر چیزی که قیمتش با ثبات و کند حرکت کند (خصوصًا این متغیر کلیدی)، به استعداد ثبات کل اقتصاد کمک می کند. عمق بخشیدن به بازارهای م

الی و تصحیح ساختار بازارهای پولی و مالی باید در بخش حقیقی زمینه داشته باشد . در خیلی از بخش ها در اقتصاد ایر ان مشکل نظری وجود دارد، یعنی کسی چیزی را می گوید یکی مخالف و دیگری موافق امر می شود ولی تحلیل های علمی دقیق از سازوکار بخش های حقیقی ب ه چشم می خورد. بنابراین به هیچ وجه نباید از تأثیرگذاری نحوه عملکرد بخش پولی و مالی بر بخش حقیقی چشم پوشی کرد.
پرسش: قبل از انقلاب اسلامی، در فرانکفورت برنامه های توسعه کشورهای در حال توسعه به عنوان تمرین درسی اقتصاد سنجی از طریق اتصال بین مدل های کلان بررسی شد. به عنوان مثال، کشور کره جنوبی و Input – Output اقتصادی روش ایران دو مدل در یک سطح توسعه دیده می شدند . آن زمان کره با ارائه برنامه ای کسری تراز تجاری 1 نیز داشت . لازم بود یک برنامه ریزی کلان اقتصادی در بخش حقیقی بیابد و به جدول داده و ستانده، برنا

مه ای جامع بریزد تا در چند سال آینده، شکاف های موجود در آن زمان پوشانده شود. ایران در آن موقع، از موقعیت مطلوب تری برخور دار بود، یعنی وضعیت بهتری در ارزیابی درجه توسعه یابی داشت . در آ ن زمان هر دو کشور به صنایع مونتاژ رو آوردند تا بعدها به تولید برسند . کشور ایران از نظر بخش حقیقی یعنی منطقه، نیروی انسانی، منابع زیرزمینی و نیزشرایط متنوع آب و هوایی از شرایط بهتری نسبت به کره برخوردار است . بنابراین آن زمان پیش بینی می شد که ایران در س ال 2000 پنجمین قدرت اقتصادی جهان شود و از نظر همه متغیرهای واقعی، شرایط مناسب تری ب

رای ایران دیده می شد. اما چون ایران دچار تحولی عظیم شده بود باید هزینه اش را پرداخت می کرد. با وجود تغییر در شرایط سیاسی ایران و بعد جنگ، نمی توان روند حرکت ایران را با کره جنوبی
مقایسه کرد . مشکلاتی که اقتصاد ایران از ابتدا با آن مواجه بود ناهماهنگی اهداف و روش های بخش پولی بود . هدفگذاری بخش پولی در جهت حذف بهره بود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله آلاینده های صنعتی در word

دوشنبه 95/3/3 4:7 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله آلاینده های صنعتی در word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله آلاینده های صنعتی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله آلاینده های صنعتی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله آلاینده های صنعتی در word :

آلاینده های صنعتی

فاضلاب
آب ، شرط وجود حیات می‌باشد و اکثر قریب به اتفاق واکنشهای شیمیایی در محیط آبی صورت می‌گیرد. آب به علت پاره ای خواص ویژه اساسی نقش تنظیم کننده‌ ای در طبیعت داشته و آن را در برابر تغییرات ناگهانی دما حفظ می‌کند. آب بعد از مصارف گوناگون (خانگی ، کشاورزی و صنعتی و …) تبدیل به پساب می‌شود. برای جلوگیری از آلودگی آب و محیط زیست توسط این پسابها باید راهکارهایی برای تصفیه و استفاده مجدد از آنها اتخاذ کرد.
طبقه بندی آبهای آلوده
آبهای آلوده‌ای که پس از تصفیه دوباره می‌توان استفاده کرد:

1 آبهای آلوده‌ای که در کارخانجات و مراکز صنعتی تولید شده ، به‌شدت سمی هستند و نمی‌توان برای مصارف خانگی استفاده کرد و برای برگشت دوباره به محیط زیست باید به‌صورت دقیق تصفیه شوند.
2 آبهایی که مصارف خاصی داشته ، قابل استفاده مجدد نمی‌باشند. مانند آبهای صنایع -نوشابه سازی
فاضلابهای صنعتی
فاضلابهای صنعتی ، فاضلابهایی هستند که از صنایع مختلف حاصل می‌شوند و نسبت به نوع صنایع ، ترکیبات شیمیایی مختلفی دارند و وقتی وارد دریاها می‌شوند، باعث آلودگی آب و مرگ آبزیان می‌گردتد.
مواد شیمیایی موجود در فاضلابهای صنعتی
بسته به نوع کارخانه‌ها و محصول تولیدی آنها ، ترکیبات شیمیایی و درصد آنها در پسابهای صنعتی متفاوت است. اما از مهمترین این ترکیبات می‌توان به آرسنیک ، سرب ، کادمیم و جیوه اشاره کرد. این مواد از طریق پساب کارخانجات تهیه کاغذ ، پلاستیک ، مواد دفع آفات نباتی ، استخراج معادن وارد آبهای جاری و محیط زیست می‌شود.

از مهمترین فجایع آلودگی با جیوه به فاجعه آلودگی آب رودخانه میناماتا در ژاپن با ترکیبات ارگانومرکوریک که به‌عنوان کاتالیزور در کارخانه پلاستیک‌سازی استفاده می‌شود، می‌توان اشاره کرد که طی آن مردم اطراف رودخانه به مرض اسرار آمیزی مبتلا شدند که ناشی از وجود جیوه فراوان در بدن آنها بود و هزاران نوزاد ناقص‌الخلقه و فوت تعدادی از مردم ، نتیجه آلودگی آب با پساب این کارخانه بود.
فاضلابهای کشاورزی
در این فاضلابها ، سموم کشاورزی مانند هیدروکربنهای هالوژنه ، DDT ، آلودین ، ترکیبات فسفردار نظیر پاراتیون وجود دارد. مخصوصا ترکیبات هالوژنه بسیار خطرناک هستند و هنگامی که توام با آب کشاورزی در لایه‌های زمین نفوذ نمایند یا به بیرون از محیط کشاورزی هدایت شوند، باعث ایجاد فاضلابهای کشاورزی فوق‌العاده خطرناک می‌شوند.

فاضلابهای شهری
این فاضلابها از مصرف خانگی آب حاصل می‌شود. در این پسابها انواع موجودات ریز ، میکروبها و ویروس‌ها و چند نوع مواد شیمیایی معین وجود دارد که عمده‌ترین آن آمونیاک و نیز مقداری اوره می‌باشد. این فاضلابها باید از مسیرهای سر بسته به محل تصفیه هدایت گردند. جهت خنثی سازی محیط قلیایی این فاضلابها که محیط مناسب برای رشد و نمو میکروبهاست، از کلر استفاده می‌شود.
انواع آلاینده‌های موجود در فاضلابهای شهری
• آلاینده بیولوژیکی:

از دفع پسابهای بیمارستانی و مراکز بهداشتی شهری ناشی می‌شود.
• آلاینده‌های شیمیایی:

بیشتر آلاینده های شیمیایی از دفع پسابهای خانگی شامل مصرف شوینده‌هاست که روز به روز مصرف آنها بیشتر می‌شود. این آلاینده‌ها به‌علت وجود عامل حلقوی در ساختمان مولکول شوینده (ABS) ، غیر قابل تجزیه بیولوژیکی در تصفیه‌خانه‌ها هستند.
فرمول عمومی: LABS): linear Alkgl Benzo Sulturic acid = R/ (C6 M5) SO3H)

امروزه در کشور ژاپن و آمریکا ، شوینده حلقوی را تبدیل به خطی نموده‌اند که قابل تجزیه بیولوژیکی در تصفیه‌خانه‌ها است. ولی در اکثر کشورها به‌علت ارزان بودن (LABS) هنوز هم از این ماده در صنعت شوینده‌ها استفاده می‌شود.

• سایر آلوده کننده‌ها :

مواد جامد و رسوبات ، مواد رادیواکتیو ، مواد نفتی و آلوده کننده های حرارتی مثل نیروگاهها.
آلودگی آب درجهان
حدود 69 % آب مصرفی جهان ، صرف کشاورزی و عموما آبیاری می‌شود. 23 % به مصرف صنایع می‌رسد و مصارف خانگی تنها حدود 8 % را شامل می‌شود. در کشورهای توسعه یافته ، کشاورزی و صنایع ، بیشترین مصرف آب را داشته ، بالاترین نقش را در آلودگی آبها دارد.

پروژه GEMS
نزدیک به سه دهه است که سازمان بهداشت جهانی و برنامه محیط زیست سازمان ملل ، تحت پروژه‌ای به نام GEMS (سیستم مراقبت زیست محیطی ازجهان) ، کیفیت محیط زیست را از نظر اندازه گیری کیفیت هوا ، آب ، آلودگی مواد غذایی و شاخصهای بیولوژیکی مورد مراقبت قرار می‌دهند. برای جمع آوری اطلاعات در مورد کیفیت آب بیش از 50 پارامتر انتخاب شده‌ است که مهمترین آنها عبارتنداز:

Do (اکسیژن محلول) ، BoD (اکسیژن مورد نیاز واکنشهای بیوشیمیایی) ، CoD (اکسیژن مورد نیاز واکنشهای شیمیایی) ، میزان کلروفرمها و نیتراتها و فلزات سنگین می‌باشد.
آلودگی آب بر اثر فعالیتهای صنعتی
آلودگی آب بر اثر فعالیتهای صنعتی در درجه نخست اهمیت قرار دارد که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم.
صنایع غذایی
کارخانه‌های کنسروسازی و کمپوت‌سازی ایران بیشتر در نواحی کشاورزی و روستایی مستقر هستند و متاسفانه به دلیل فقدان سیستم دفع فاضلاب ، فاضلاب را در جویها ، رودخانه‌ها و سواحل ، تخلیه می‌کنند.
صنایع شیمیایی
انواع اسیدها ، قلیاها و املاح حاصل از کارخانه‌ها پس از تخلیه در منابع آب ، آثار زیانباری را بر آبزیان اعمال می‌کنند. ترکیبهای فلزی نیز نوع دیگری از سیانور هستند. به عنوان مثال ، در نتیجه تخلیه فاضلابها حاصل از شستشوی لوازم و ظروف آلوده به سیانور در کارخانه ساخت لوازم الکتریکی واقع در رشت ، بیش از 2 میلیون ماهی در رودخانه زرجوب جان خود را از دست دادند.
تصفیه آب و فاضلابها
آب و فاضلابها برای استفاده و برای برگشت به محیط یا استفاده مجدد نیاز به تصفیه دارند. روشهای مختلفی برای تصفیه آبها و فاضلابها وجود دارد که بسته به مصارف آب و نوع آلودگی از این روشها استفاده می‌شود. عمده‌ترین‌ روشهای تصفیه آب عبارت‌اند از:

1 تصفیه مکانیکی آب
2 تصفیه شیمیایی آب
3 تصفیه آب به روش اسمز معکوس
4 تصفیه بیوشیمیایی آب
5 فیلتراسیون آب

فاضلاب صنعتی

فاضلاب و پس آبهای مراکز صنعتی ، کشاورزی و همینطور محلهای مسکونی از آلوده کننده‌های عمده آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی بویژه آبهای رودخانه‌ها ، دریاها و دریاچه‌ها هستند. با این فاضلابها و همینطور عوامل مؤثر در آلودگی فاضلاب و پس آبها آشنا می‌شویم.

پتانسیل و ظرفیت اکسیداسیون ، معیاری برای تعیین آلودگی فاضلابها
پتانسیل و ظرفیت اکسیداسیون آبها ، یکی از معیارهای مهم آلودگی آنهاست. بطوری که می‌دانیم اکسیژن محلول در آب ، عامل اساسی زندگی و رشد حیوانات و گیاهان است. زندگی این موجودات بستگی به حداقل اکسیژن محلول در آب دارد. ماهی بیش از سایر جانداران و بی مهره‌گان در درجه دوم و باکتریها کمتر از تمام موجودات آبزی به اکسیژن محلول در آب نیاز دارند. در یک آب معمولی که ماهی در آن پرورش می‌یابد، غلظت اکسیژن محلول نباید کمتر از 5 میلیگرم در لیتر باشد و این مقدار در آبهای سرد به 6 میلیگرم در لیتر افزایش می‌یابد.

در صورتی که مقدار اکسیژن محلول در آب کمتر از حداقل مجاز برای زندگی جانداران آبزی باشد، آن آب ، آلوده تلقی می‌گردد. وجود مواد آلی در آب ، موجب مصرف و تقلیل مقدار اکسیژن محلول می‌گردد. غالب ترکیبات آلی موجود در آب دارای کربن هستند و فعل و انفعال مهمی که در محیط آبی به کمک باکتریهای خاصی انجام می‌پذیرد به ترتیب زیر است:

در این واکنش به ازاء 12 گرم کربن ، 32 گرم اکسیژن مصرف می‌شود. اگر فرض کنیم که مقداری روغن که حاوی 12 گرم کربن بوده ، در آب ریخته شود، با در نظر گرفتن حداکثر مقدار اکسیژن محلول در آب در شرایط معمولی (میلیگرم در لیتر) این مقدار روغن آبی در حدود 3555 لیتر را فاقد اکسیژن نموده و به معنی دیگر کاملا آلوده می‌نماید.

میزان مواد آلی در فاضلابها

بطوری که قابل پیش بینی است فاضلابها و پس آبها حاوی مقدار بسیار زیادی مواد آلی است. تقریبا آثار کلیه مواد مصرف در زندگی اجتماعی و همینطور صنایع ، در فاضلابها وجود دارد. تخلیه فاضلابها و پس آبها در آبهای معمولی آنها را به سرعت آلوده می‌کند و این در واقع زاییده وجود مقادیر بسیار زیاد مواد آلی در فاضلابها و پس آبها.

اکسیژن مورد نیاز جهت اکسیداسیون یک فاضلاب

اکسیژن مورد نیاز جهت اکسیداسیون یک فاضلاب ، پس آب و یا آب آلوده معیار مناسبی برای آگاهی از حدود مقدار مواد آلوده کننده موجود در آنهاست. دو روش تعیین میزان آلودگی که بر اساس یاده شده در بالا متکی هستند، تحت عناوین COD و BOD شناخته شده‌اند.

• (BOD (Biochemical Oxygen Demand:
BOD یک فاضلاب ، پس آب و یا آب عبارت است از میزان اکسیژن مور نیاز میکرو ارگانیسمها در اکسیداسیون بیوشیمیایی مواد آلی موجود در آن. در حقیقت BOD تعیین کننده مقدار اکسیژن مورد لزوم برای ثبوت بیولوژیکی مواد آلی نمونه مورد نظر خواهد بود. اگر BOD آبی در حدود 1 میلیگرم در لیتر باشد، آب خوب و اگر به حدود 3 برسد مشکوک و بیشتر از 5 ، آلوده است.

• (COD (Chemical Oxygen Demand:
COD یک فاضلاب ، پس آب و یا آب آلوده ، عبارت است از میزان اکسیژن مورد نیاز برای اکسیداسیون مواد قابل اکسیداسیون موجود در آن. مقدار COD معمولا با استفاده از یک عامل اکسید کننده قوی در محیط اسیدی قابل اندازه گیر است. تعیین BOD با وجود ارزش فراوان به همراه دو نکته ضعف اساسی است. اولی طولانی بودن مدت آزمایش و دومی امکان مسموم شدن میکرو ارگانیسمهای مورد نظر در تماس با مواد آلوده در این مدت طولانی ، از اینرو COD ارزش فراوانی پیدا می‌کند.

درجه بندی فاضلابها

فاضلاب آبها بر حسب مقدار BOD درجه بندی می‌شود. فاضلابهایی که BOD آنها به ترتیب در حدود 210 ، 350 و 600 میلیگرم در لیتر هستند، فاضلابهای ضعیف ، متوسط و قوی هستند. برای جلوگیری از آلودگی آبها در بیشتر نقاط جهان ، هیچ فاضلابی حتی بعد از تصفیه در صورتیکه BOD آن بیش از 20 میلیگرم در لیتر باشد، مجاز به ورود به جریانهای سطحی و یا زیر زمینی نیست.

فاضلابهای غیر انسانی

باید دانست که در طبیعت تنها انسان نیست که با تولید فاضلاب یا پس آب باعث آلودگی آبها می‌شود. بلکه فعالیت حیوانات نیز در این آلوده سازی بسیار مؤثر است. در صورتیکه به عنوان مبنای مقایسه ، میزان آلودگی انسان را معادل یک BOD فرض کنیم، حیوانات دیگر نظیر اسب ، گاو ، گوسفند ، خوک و مرغ خانگی به ترتیب 113 ، 164 ، 25 ، 19 و 091 خواهند بود.

تخلیه بی رویه فاضلابهای صنعتی در آبهای سطحی
تخلیه بی رویه و پس آبهای صنعتی (و همینطور غیر صنعتی و کشاورزی) در آبهای سطحی ، موجب مرگ و میر حیوانات آبزی بخصوص ماهیها می‌گردد. جالب توجه است که تلاشی اجساد همین حیوانات خود مزید بر علت موجب آلودگی هر چه بیشتر می‌گردد. از دیگر اثرات مهم این فاجعه تبدیل فعالیت باکتریهای آب از حالت هوازی (Aerobic) یعنی توأم با مصرف اکسیژن به حالت بی هوازی (Anaerobic) و بدون نیاز به اکسیژن می‌باشد.

فعالیت باکتریهای بی هوازی ، توام با پیدایش نامطبوع و مواد قابل اعتراض است، بطوری که بوی زننده‌ای دارد و قابل اشتعال است. بدبو و بویی نظیر تخم مرغ گندیده دارد و ، سمی خطرناک بوده و بوی تند سیر می‌دهد. بطور کلی غالب محصولات از فعالیت باکتریهای بی هوازی برای زندگی دیگر موجودات بخصوص موجودات آبزی ، مضر است.

مواد شیمیایی ، ایجاد کننده اصلی فاضلاب صنعتی
از مهمترین و شناخته شده ترین مواد شیمیایی که در ابعاد وسیعی مصرف عمومی دارد و به علل مختلف ایجاد آلودگی می‌کند، عبارت از شوینده‌ها (Detergents) است. از حدود سالهای 1940 ، شوینده‌های مصنوعی وارد بازار مصرف شدند که مهمترین آنها عبارت بود از الکیل بنزن سولفانات. این نوع شوینده‌ها دارا یک نکته ضعف مهمی هستند که عبارت از عدم تجزیه آنها توسط مکرو ارگانیسمها است. وجود این مواد در آب باعث ایجاد کف می‌گردد و این کف باعث مشکلات فراوانی برای عمل تصفیه است و در ضمن باعث کندی عمل فتوسنتز می‌گردد.

استفاده از این شوینده‌ها بعدها در آمریکا و اروپا ممنوع شد تا سرانجام در سال 1965 شوینده جدیدی با نام LAS به بازار آمد که نکته ضعف مذکور را ندارد و توسط میکرو ارگانیسمها تجزیه می‌گردد. ترکیبات ازت دار نیز از طرق مختلف بویژه کودهای شیمیایی وارد فاضلابها می‌گردد. فسفر و ازت که از طریق فاضلاب وارد آب دریاچه‌ها می‌گردد و به علت تغذیه خوب گیاهان آبی پدیده‌ای به نام مسن شدن ایجاد می‌کند و ا ایجاد و ته نشین شدن لجن و گل و لای از عمق این دریاچه‌ها کاسته می‌شود و یکی از مهمترین اثرات نامطلوب این پدیده ، کاهش شدید اکسیژن آبهاست که منجر به تبدیل باکتریهای هوازی به بی هوازی می‌گردد.

مهمترین عوامل ضرورت عدم تخلیه فاضلابهای صنعتی به آبهای جاری و زیر زمینی
• اسیدیته آزاد
• مواد قلیایی قوی
• غلظت زیاد مواد محلول
• چربی و روغن
• فلزات سنگن و مواد سمی
• گازهای بدبو و سمی
• مواد رادیو اکتیو
• مواد معلق ، رنگ ، بو
• ازدیاد دما
• وجود میکرو ارگانیسمهای بیماری زا

کنترل انواع فاضلاب

آبی که در خانه‌ها پس از مصرف وارد فاضلاب می‌شود، آلوده است. همچنین فضولات و پسابهای صنعتی کارخانه‌ها دارای مواد شیمیایی و سمی فراوانی هستند که ممکن است به سیستم فاضلاب شهری یا رودخانه‌ها سرازیر شوند. خطر آب آلوده بسیار جدی است، بطوری که 80 درصد بیماری‌های جهان از آبهای آلوده ناشی می‌شود. پس باید علاوه بر تصفیه آبها ، فاضلابها را هم پاک‌سازی کرد. در این مقاله ، انواع آبهای سطحی و فاضلابها را تقسیم بندی کرده ، بررسی می‌کنیم.
فاضلابهای شهری
در جاهایی که عمق سطح ایستابی زیاد و نفوذپذیری زمین نسبتا بالاست، فاضلاب سطحی توسط چاههای جاذب ، مستقیما به زمین وارد می‌شود. این شرایط در اغلب شهرهایی که به روی مخروط افکنه‌ها و رسوبات درشت‌دانه آبرفتی قرار گرفته‌اند، وجود دارد. در شهرهایی که عمق سطح ایستابی ، کم و نفوذپذیری زمین نیز ناچیز است، اگر شهر ، دارای شیب کافی بوده یا زهکشهای طبیعی ، مثل رودخانه ، در مجاورت آن قرار داشته باشد، با ساختن فاضلابروهای موضعی ، آبهای سطحی را به بیرون شهر منتقل کرده‌اند.

در شهرهایی که سطح ایستابی ، بالا و نفوذپذیری زمین ، کم و شیب زمین ، ناچیز است و امکان جریان ثقلی فاضلاب وجود ندارد، فاضلابها را با کمک لجن‌کشها ، جمع‌آوری و به خارج از شهر منتقل کرده‌اند. در مناطق و واحدهای مسکونی کوچک یا پراکنده که امکان ایجاد شبکه زیرزمینی انتقال فاضلاب وجود ندارد، مخصوصا اگر سطح آب زیرزمینی کم‌عمق بوده یا زمین از نفوذپذیری کمی‌ برخوردار باشد، استفاده از مخازن فاضلاب چاره‌ساز است. کارایی چنین سیستمی ‌، وابسته به سرعت جذب آب انباشته شده در مخزن ، توسط زمین است.

در صورتی که جذب آب به‌کندی صورت گیرد، ممکن است میزان آب مخزن ، آن اندازه بالا بیاید که پس از ورود به زهکشها به سطح زمین برسد. در مقابل ، اگر سرعت جذب آب زیاد باشد، ممکن است آلودگی‌ها ، بدون آنکه فرصت جذب توسط صافی و رسوبات سر راه را پیدا نمایند، به چاههای آب یا آبهای سطحی راه پیدا کنند. در شرایط مطلوب ، سرعت نفوذ آب از مخزن فاضلاب به زمین ، حالتی بهینه دارد.

طبیعت ، همانند یک کارخانه تصفیه عمل می‌کند و توسط فرایندهایی چون عملکرد میکروبهای بی‌هوازی ، جذب و تبادل یونی و ته‌نشست و صاف نمودن فیزیکی ، آلودگی آب را از بین می‌برد. نتیجه آنکه ، کارایی این سیستمها اساسا وابسته به نحوه جریان مواد موجود در آب است.

از این رو ، در خاکهای ریزدانه رسی و لایی ، همچنین در زیر سطح ایستابی و در زمینهای با یخبندان دائم ، مخازن فاضلاب عملکرد مناسبی ندارند. در مقابل ، در مناطق کم‌جمعیتی که از زمین کافی و شرایط زمین شناسی مناسبی برخوردارند، استفاده از این مخازن ، یا تخلیه فاضلاب از طریق گودالهای وسیع سطحی ، بازده خوبی دارد. استفاده از مخازن فاضلاب در نواحی پُر جمعیت ، حتی اگر شرایط زمین شناسی مناسب هم باشد، ممکن است در طول زمان به آلودگی آبهای سطحی یا زیرزمینی منجر شود.
فاضلابهای صنعتی
روش سنتی برای مقابله با پساب کارخانه‌ها و تاسیسات صنعتی ، هدایت این مواد به گودالهایی است که در آنجا ، آبها به‌تدریج بخار شده یا به زمین نفوذ می‌کنند و باقیمانده جامد بر جای می‌ماند. در مواردی که با مواد سمی ‌روبرو هستیم، نفوذ این مواد به زمین یا بلند شدن آنها به‌صورت گرد و غبار به هوا اغلب مشکلاتی را به همراه دارد.

یکی از روشهای مقابله با نفوذ پسابهای شیمیایی خطرناک ، بکارگیری یک ورقه نفوذناپذیر در بستر مخزن و محل انباشته شدن پسابهاست. البته در این روش همواره خطر نشت ناخواسته مواد به زمین وجود دارد. در برخی موارد که شرایط زمین شناسی مناسب است، فاضلابها توسط چاههای عمیق به لایه‌های سنگی اعماق زمین تزریق می‌شوند.
زباله‌ها
در ارتباط با انباشتن زباله‌ها و فضولات صنعتی و شهری خشک نیز باید توجه داشت که این مواد بطور دائم تحت تاثیر بارندگی و آبهای سطحی و زیرزمینی‌ قرار دارند. مواد شسته شده از زباله‌های جامد اغلب حاوی آلودگی‌های بیولوژیکی و شیمیایی هستند. بهترین بستر برای انباشتن زباله ، لایه‌های نفوذناپذیر است. در غیر اینصورت ، باید امتداد سطح زمین توسط لایه ای نفوذناذیر پوشانده شود، یا اینکه از حرکت افقی آبهای آلوده با احداث دیوار غیرقابل نفوذ قائم جلوگیری شود.

مقابله با فاضلابها
بهترین روش مقابله با فاضلابهای شهری و صنعتی ، گردآوری کامل آنها و انتقالشان به محلهایی مناسب است. در این نقاط ، آب موجود در فاضلابها بازیابی شده ، پس از تصفیه ، بار دیگر مورد مصرف قرار می‌گیرد. باقیمانده‌های خشک زباله نیز در کارخانه‌های تهیه کود شیمیایی بکار گرفته شده ، یا به روشی ایمن که دور از دسترس آب زیرزمینی است و توسط یک پوشش سطحی از محیط زیست اطراف نیز جدا شده باشد، نگهداری می‌شوند.
مهمترین موارد مربوط به آب زیرزمینی از نقطه نظر زیست محیطی
• اطمینان از کیفیت مناسب آب و تعیین مقدار آب مورد بهره‌برداری ، به‌نحوی که همواره کمتر از میزان تغذیه سفره آب باشد.
• تعیین محلهای اصلی تغذیه سفره آب و برنامه‌ریزی برای محافظت آنها و جلوگیری از مسدود شدن یا آلودگی این نقاط
• ارزیابی میزان نشست زمین ، ناشی از بهره‌برداری از آب زیرزمینی
• بررسی منابع آب جایگزین برای زمانی که بر اثر رشد جمعیت و کاهش منابع آب موجود ، کمبود آب بوجود آید.
• برنامه‌ریزی برای تصفیه آلودگی آبها و بهبود کیفیت آنها و همچنین دستیابی به روشی مناسب ، جهت جمع‌آوری و انباشتن زباله‌ها.

بهینه سازی فعالیت میکروارگانیسمها در تصفیه فاضلاب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   81   82   83   84   85   >>   >