دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی

دوشنبه 95/2/27 2:17 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word :

روانشناسی و تربیت کودکان از نگاه پیامبر اسلام (ص)

مدت یک قرن است که غرب تحقیقات دامنه دار و عمیقی پیرامون روان شناسی کودک به انجام رسانده است که به واقع، نتایج چشمگیری از آن پژوهش ها به دست آمده است؛ هرچند به بسیاری از پژوهش های آنان نمی توان به دیده اطمینان کامل نگریست. تا این زمان همچنان پیروان ژان پیاژه (زیست شناس، فیلسوف و روان شناس سوئیسی، متوفای 1980م. )، اسکینر، باندورا، کلارک هال، اریکسون و هاینزوانر، با یکدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند.

جمعی کودک را بزرگسالی کوچک (به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضی او را کاملاً متمایز با بزرگسال تعریف می کنند. عده ای او را متمایل به بدی، و برخی او را پاک سرشت می دانند.
در باره تربیت، تغذیه، رشد، عادت ها و رفتارهای کودک نیز نظریات متفاوت و متناقض بسی

اری میان پژوهشگران وجود دارد که به واقع آدمی گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان می شود.
انبوه نتایج علمی که امروزیان بدان دست یافته اند در سایه آزمایش های سالیان متمادی، استفاده از فن آوری و استمداد از تجربیات گذشتگان است؛ با این حال پیوسته طرح ها و نظریات جدیدی به دست می آید که گاه به طور کامل، ناقض نظریات گذشته است. اما در صدها سال پیش که هیچ یک از این زمینه ها و امکانات پژوهشی وجود نداشته است، از سوی حضرت محمد امین(ص) نسبت به کودکان، گفتارها و رفتارهایی مشاهده شده است که امروزیان در ژرفای آن درمانده اند و فهم عمیقی از آن به دست نیاورده اند. معجزه حضرت محمد امین(ص) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش، همه معجزه بود. چه آن که معجزه پدیده ای است که بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.
در عقاید امروزیان متمدن و متفکر]؟[ چنین آمده است که: اگر کودکان، وحشی و پرخاشگرند باید آنان را رام و مطیع گردانید. زیرا آنان ماهیت حیوانی دارند و غرایز نقش اساسی در انگیزش رفتارشان دارد.
این در حالی است که ما بارها این جمله را از سخنان رسول اکرم(ص) شنیده یا خوانده ایم که: پنج چیز است که تا آستان مرگ آنها را ترک نمی کنم؛ یکی از آنها سلام کردن به کودکان است.
به راستی، ژرفای مفهوم این جمله را کدام متفکر روان شناس درک می کند؟ در افکار خردسالان چه می گذرد که حضرت امام صادق(ع) در پی نقل آنچه از رسول خدا(ص) فرا گرفته، می فرماید: احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتمو هم ففو لهم فانهم لایرون الا

انکم ترزقونهم؛ به کودکان محبت بورزید و مورد شفقت شان قرار دهید و هرگاه به آنان وعده ای دادید، وفا کنید. زیرا

آنها شما را روزی دهنده خود می دانند4 در این رفتار رسول خدا(ص) چه حکمتی نهفته بوده است که همه روزه که صبحگاه از خواب برمی خاست، دست محبت به ی حضرت محمد

(ص) در باره کودکان می پردازیم .
نامطمئن بودن نظریات رایج کنونی و سرمشق بودن رفتار پیامبر(ص) برای ما -به تصریح آیه-6 قرآن ما را بر آن می دارد که به فرموده ها و کردار حضرت رسول اکرم(ص) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم که آنچه او به جای آورده -به فرض درستی روایت- فراتر از اکتشافات علمی امروزیان است. کوچک ترین عمل او در پی ارائه معیاری است که برای معاصران وی ناشناخته ماند و برخی تا این زمان نیز ناشناخته باقی مانده است. از آن نمونه، در جمله ای ساده از آن بزرگوار می خوانیم:
«اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم؛7 فرزندانتان را گرامی بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنان رفتار کنید».
در نظر سطحی، این فرموده تنها سفارش به احترام کودکان و رفتار صحیح با آنان است. اما این که چه رفتاری در شأن کودک نیست تا از آن پرهیز شود، و چه روشی نادرست است تا نسبت به وی انجام نگیرد جای گفتگو است. آیا والدین و مربیان برای یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش، خود نباید پیش تر پیرامون تربیت کودک آگاهی هایی به دست آورند، پدر ومادری که با آداب و روش صحیح زندگی ناآشنایند چگونه می توانند فرزندشان را با آداب درست تربیت کنند؟! آیا بوسیدن کودکان- دختر و پسر- تا چه سنی روا است؟ آیا از جا برخاستن در برابر بچه های کم سن بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و کتک آنان تا چه میزان سفارش می شود؟ تفاوت گذاری میان آنان تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازی کودک و «بازی با کودک» چه لزوم و فایده ای دارد؟
بنابراین، سفارش به گرامیداشت کودک، تاکید بر تاسیس بنیادی است که به خانواده ها آموزش دهد چگونه با فرزندانشان رفتار کنند. خانواده و مجالس خانوادگی، آموزش و پرورش، صدا و سیما و مراکز فرهنگی، هر یک بنیادی است که باید بدین مهم توجه کند .
از طرف دیگر باید مشخص شود که بی احترامی به کودک و ترک آموزش وی چه پیامدهایی دارد! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نکنند چه پیش خواهد آ

مد؟ کودک در هر حال بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالی دریابد که بسیاری از رفتارهای بزرگسالان با وی در کودکی، ناصحیح بوده است، نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟ آیا والدین چنین کودکی اکنون در بزرگسالی این کودک می توانند امیدوار باشند که وی آرای امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل کند؟ چگونه بسیاری از والدین بدین امر توجه ندارند که یکی از علت های تمرد نوجوانان و جوانان، پی بردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در کودکی

 

ایشان است !
به هر تحلیل، توجه رسول خدا(ص) به دنیای کودکان را در چندین جنبه می توان جستجو کرد:
.1 کوشش برای تولد فرزندان سالم
برخلاف عقیده بسیاری از نظریه پردازان که تربیت کودک را از شش ماهگی یا دو سالگی به بعد نتیجه بخش می دانند، تعالیم رسول خدا(ص) زمانی پیشتر از این را در تربیت کودک موثر می شمارد. نوزاد بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن از پدر و مادر به ارث می برد. بنابراین، تربیت او نه از دوران حمل که پیش از ازدواج آغاز می شود.
دختر و پسری که پیش از ازدواج به اصول اخلاقی و دینی پایبند نباشند بسیار دشوار می توان امید داشت که فرزند آنان درستکار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتی و عوامل و استثنائات روزگار را نادیده نمی انگاریم .
اگر تربیت کودک از شش ماهگی یادو سالگی آغاز می شود، این دستور رسول اکرم (ص) چه مفهومی می یابد که می فرماید: هر کس صاحب فرزندی شد در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیر مومنان علی(ع) می فرماید: زمانی که دو پسرم حسن و حسین (ع) تولد یافتند، آن حضرت همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آن ها سوره حمد و آیه الکرسی و آیه های سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.
اگر کودک دو ماهه استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده های او در درونش تاثیر نمی نهد به چه سبب رسول خدا(ص) می فرماید: هرگز مبادا که کودکی در گهواره، نظاره گر رفتار زناشویی زن و مرد باشد9 اگر در چنین موقعیت صدای زن و مرد را بشنود به راه رستگاری و ]پاکی و خیر[ قدم نمی نهد10
به راستی، آیا سلامتی مادر در دوران حمل، تغذیه، ترس و نگرانی ها و نیز اعتیاد وی بر سلامتی روحی نوزاد اثر نمی گذارد؟! آنگاه چگونه می توان نوزاد ناسالم را درست تربیت کرد؟!
امام باقر(ع) می فرماید: در عصر رسول خدا(ص) مردی از انصار ]در مدینه[ به

 

آن حضرت شکایت کرد که : همسرم دختر عموی من است و خانواده و اجداد ما همه

سفید پوست هستیم و اینک او فرزندی به دنیا آورده که سیاه پوست و شبیه سیاهان حبشی است .
رسول خدا(ص) اندکی تامل کرد و سپس از زن توضیح خواست. زن به پاکی خود سوگند یاد کرد. پیامبر فرمود: بین هر انسان تا حضرت آدم (ع) عرق (پیوند، ژن، ریشه) وجود دارد که در ساختمان فرزند فعالیت می کنند; فرزند شبیه یکی از آنها می شود; این نوزاد سیاه پوست شبیه یکی از اجداد دور شماست. کودک را بگیر که فرزند خود تو است .
هنگامی که نوزاد رنگ پوست خود را به وسیله ژن از اجدادش به ارث ببرد، آیا صفات خوب یا بد به همین وسیله از آنان به وی سرایت نمی کند؟
آن حضرت در همین باره فرموده است: انظر فی ای شیء تضع ولدک فا ن العرق دساس، خوب بنگر که نطفه خود را در چه جایگاهی جای می دهی. زیرا ریشه ها ]و ژن آدمی[ به طور پنهان تاثیر گذار است. ]و از طریق آن، اخلاق اجداد به فرزندان منتقل می شود .[
نیز در جای دیگر فرمود: الشقی شقی فی بطن امه والسعید سعید فی بطن امه، بدبخت در شکم مادر بدبخت می شود و سعادت مند در شکم مادر چنین می شود.
در روایتی دیگر آن حضرت به نقش برادر (دایی فرزندان) در تربیت فرزند اشاره می کند و می فرماید: اختاروالنطفکم فان الخال احدالضجیعین؛14 همسر ]شایسته[ برای نطفه های خود انتخاب کنید. زیرا دایی یکی از دو ستون ]مهم تشکیل دهنده[ نوزادتان است .
و نیز فرموده است: از ازدواج با زنان زیبارویی که در خانواده بد پرورش یافته اند، بپرهیزید15
2- توجه به سلامت جسمی و روحی مادر
فرزندان ما -به ویژه دختران- بیشتر اوقات خود را در کنار مادر سپری می کنند و از تعلیمات او چیزها می آموزند. براین اساس، آنان که دغدغه تربیت فرزند دارند نخست باید به تربیت همسر بپردازند. دختران و زنان نیز تأثیرپذیرتر از پسران و مردان اند. بنابراین در آست

انه زندگی، مرد باید مهم ترین همت خود را آموزش و تربیت همسرش قرار دهد. زمانی که مادر خانواده درست آموزش ببیند و تربیت شود، تربیت فرزندان او با سهولت انجام می پذیرد. چنان که اگر مادر نکوهیده خوی باشد، تربیت فرزند خیلی دشوار است. زیرا او اولین آموزگار کودک شماست .
رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: «ایاکم و تزویج الحمقاء، فان صحبتها بلاء و ولدها ضیاع؛ از ازدواج با زنان کودن بپرهیزید که همنشینی آنها ]نوعی[ بلا و فرز

ندشان تباه است.»

پس از انتخاب همسر شایسته و توجه به آموزش و تربیت او، مهم ترین وظیفه، ایجاد محیط روانی سالم در خانه است. این نخستین ابزار هر طرح تربیتی موفق است. هرکه دلسوز فرزند خود است پیش از هر کار باید بکوشد تا حد امکان فضای خانه آکنده از آرامش و مهرورزی شود. تا زمانی که کودک شما خود را در چنین فضایی نبیند زمینه ای برای شکوفایی استعدادهای خود نمی یابد و بیشتر توان او صرف مبارزه با ترس و اضطراب ها و مقابله با عوامل رنج آور زندگی می گردد. هرچه محیط آنان صمیمی تر و درس آموزتر و روان ایشان مطمئن تر و بی هراس تر باشد ،آموزش و تربیت آنها هموارتر و آموختن هایشان از محیط بیشتر و پایدارتر است .
حضرت محمد(ص) در این باره فرموده است: «حق الولد علی والده; ان یسفره امه;؛
حق فرزند بر پدر این است که ]پدر[ مادر را احترام کند.»
زمانی که فرزند،، مادر را در نگاه پدر محترم ببیند، احساس امنیت و آرامش می کنند.
مادری که در خانه از احترام پدر محروم باشد، نخواهد توانست نقش مادری خود را به درستی ایفا نماید.
3- پیشگیری بهتر از درما ن ن
اصل نامبرده در روان شناسی تربیتی جایگاهی ویژه دارد و کوشش می شود تا پیش از پدید آمدن ناهنجاری های رفتاری، عوامل پدیدآورنده آن شناسایی و پیشگیری شود.
از طرفی امروزه والدین از بسیاری از رفتارهای فرزندان خود ناخشنودند و امید دارند که کسی از راه برسد و فرزندشان را به حقوق والدین آشنا کند، حال آن که گاه کوتاهی خود والدین سبب بروز چنین مشکلی است. زیرا در تربیت و پرورش آنان سهل انگاری نموده اند. رسول خدا(ص) در همین باره فرموده است: «رحم الله من اعان ولده علی بره؛ خدای رحمت کند کسی که فرزند خود را به نیک رفتاری کمک کند. »
از آن حضرت پرسیدند، چگونه؟ فرمود :
1- آنچه کودک در توان داشته و انجام داده، از او بپذیرند .
2- آنچه انجام آن در توانش نیست، از او نخواهند .
3- او را به گناه و طغیان وادار نسازند .
4- به او دروغ نگویند و در برابر او رفتار نابخردانه انجام ندهند .

به واقع هر یک از ما دوست داریم فرزندانمان نسبت به ما چگونه رفتار کنند؟ با خود بیندیشیم که اگر ما خویشتن را برای نیل بدین منظور کمک نکنیم، دیگران چگونه و تاچه میزان خواهند توانست ما را در این هدف مدد رسانند! پس همان بهتر که فهرست همه انتظاراتمان را نسبت به فرزندانمان یادداشت کنیم و آن گاه بیندیشیم که برای موفقیت فرزند در این برنامه، خود ما چه

وظایفی بر عهده داریم.
چندی پیش، دوستی از فرزندانش سخت گله مند بود که آنها بیشتر

اوقات روزانه شان را به تماشای تلویزیون می گذرانند. به وی گفتم: کمی به جای گله از آنها خود را نکوهش کن. چون غیبت طولانی شما و همسرت از محیط خانه، سبب دلتنگی آنها را فراهم می آورد. آنها برای رفع این دلتنگی به تماشای تلویزیون پناه می آورند و زمانی که بدین روش عادت کردند، دیگر در وقت حضور شما نیز نمی توانند از عادات خود دور شوند .
4- درمان روحی با اعطای شخصیت
احساس ضعف شخصیت، نه فقط بزرگسالان را رنج می دهد و به ناهنجاری رفتاری وا می دارد، کودکان را نیز دچار مشکل می کند. بعضی می پندارند چون کودک پیکری کوچک تر از بزرگسالان دارد، شخصیت خود را هم کوچک می پندارد؛ حال آنکه چنین نیست و چه بسا بی توجهی به شخصیت کودکان زیانبارتر از بی توجهی به شخصیت بزرگسالان باشد. زیرا احساس ضعف شخصیت در کودکی سبب بروز رفتارهای ناصواب و ویرانگر در بزرگسالی است. به همین سبب است که امام هادی (ع) فرموده است: از شر آن که خود را حقیر و بی مقدار بپندارد، در امان مباش.
از رفتارهای متداول حضرت رسول اکرم (ص) در مقابل فرزندش فاطمه (س) و نیز نوه های عزیزش امام حسن و امام حسین (ع)، احترام وصف نشدنی و برخاستن در مقابل آنان است. شیعه و سنی نقل نموده اند که آن جناب پیوسته با حضور دختر خردسالش، تمام قامت در برابر می ایستاد و احترامش می کرد .
گاه به احترام و نیز مراعات خردسالی نوادگانش، سجده نماز را طولانی می ساخت یا برای برآوردن حاجت آنان، نماز را با سرعت به پایان می برد. هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگانش دست نوازش می کشید و مهربانی و عطوفت نسبت به کودکان، خوی همیشگی آن حضرت بود.
با این همه، در بزرگداشت شخصیت کودکان باید همواره توجه داشت که این امر برای ارضای حس شخصیت طلبی آنان است. بدین سبب باید در انجام آن به شیوه ای گام برداشت که زمینه غرور و نازپروری کودکان فراهم نشود و این امر زمانی است که ما همه شیوه های تربیتی را همگام عمل کنیم؛ چنان که رسول خدا (ص) عمل می کرد .
5- توجه به بهداشت روانی کودکان
در مباحث روانشناسی عمومی، در بخش «یادگیری، حافظه و فراموشی» به عوامل تاثیرگذار بر رشد بدن و حافظه پرداخته می شود و یادآوری می کنند که یکی از مهمترین عوامل اختلال در حواس و حافظه کودکان و مانع جدی از رشد استعدادهای آنان، و بلکه عامل عقب ماندگی ذهنی، محرومیت از بهداشت روانی است. کودک به هر علت آرامش روان خود را از دست دهد، بخشی از فعالیت های مغز وی که تنظیم کننده رشد ذهنی اوست مختل و آینده وی دچار مخاطره می شود. مشکلات خانوادگی، فقر، بدرفتاری والدین با یکدیگر و با فرزندان، خشونت، تاکید بی اندازه بر رعایت نظم و مقررات و ترس های موهوم، همه عواملی است که روان کودک را نابسامان می نماید .
اگر رسول خدا (ص) هر صبحگاه که از خواب برمی میزد و دست نوازش بر سر فرزندان و نوادگانش می کشد، این رفتار از هر هدیه برای کودک مناسب تر است و ما به درستی نمی توانیم تاثیر عمیق این رفتار ساده را لمس کنیم. کودکی که در آغاز صبح از چنین نوازشی بهره مند شود احساس آرامش، امنیت، پذیرفتگی، امید و شادی می کند. اطمینان می یابد که وجودش در خانه زاید نیست. جایگاهش نزد والدین شناخته شده و محفوظ و مورد توجه است .
روانشناسان معتقدند بهره مندی از محبت والدین در ماه های آغاز طفولیت و آغاز هر روز، از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تامین بهداشت روانی کودک است. کودکی که از مهر ومحبت پدر و مادر برخوردار است، نگرش مطلوبی نسبت به خود می یابد و روابط سالم تر و پذیرفته تر

ی با دیگران برقرار می کند. و ترس های موهوم و بی پایه را که مانع شکوفایی ا

ستعدادهای اوست، از وی دور می سازد.
.6 مهرورزی، مهم ترین ابزار تربیت
زمانی که آهن، نرم و گداخته شود به هر صورت که بخواهیم شکل می پذیرد. «مهر ورزی» به افراد -به ویژه کودکان- همان حرارتی است که افراد را نرم، تسلیم و گوش به فرمان می سازد.
تربیت نوعی کوشش برای نفوذ در ناخودآگاه افراد است. رنج و اندوه ها، آرزوها، شکست ها و گفته های ناگفته ، پیوسته در ضمیر ناخودآگاه جای می گیرند. پیرامون این ضمیر، مأمورانی آماده به خدمت وجود دارند که مانع از نفوذ دیگران بدان می شوند. از طرفی تا فردی به درون آن راه نیابد نمی تواند به اسرار آن پی ببرد و راه حلی برای مشکل آن ارائه کند .
پدر و مادری که ابزار نفوذ به ناخودآگاه فرزندان خود را نشناخته و شیوه ورود به آن را ندانند هیچ گاه نخواهند توانست ارتباط صمیمی با ایشان برقرار سازند؛ دردهایشان را بشناسند و درمان کند.
«مهرورزی به کودک» از مهم ترین ابزار نفوذ به ضمیر ناخودآگاه اوست. زمانی که فردی به کودک محبت و مهربانی می کند، قلب او را در اختیار می گیرد و آرام آرام می تواند از رنج هایش آگاه شود و راه درمانش را شناسایی و دنبال نماید .
امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: از همان کودکی، پیامبر خدا(ص) مرا از پدرم برگرفت و من شریک آب و نان او شدم و پیوسته مونس و همسخن وی بودم; او مرا در کنار خود می نشانید و بر سینه خویش جای می داد و در بسترش [کنار خود] می خوابانید، به طوری که تنم را به تن خویش می چسبانید و بوی خوش خود را به مشامم می رساند .
من پیوسته در پی او روان بودم، مانند بچه در پی مادر، هر روز برای من از اخلاق خود

نمونه ای آشکار می ساخت و مرا به پیروی از آن وا می داشت. در سال [چند روزی را] در غار حرا خلوت می گزید. من او را می دیدم و جز من کسی او را نمی دید; او مرا از کودکی در دامن خود پروراند و; هزینه زندگی مرا برعهده گرفت. در هر صبح و شام یک نشست خصوصی با او داشتم که در آن احدی جز من و او شرکت نمی کرد. در این اوقات، من با او بودم و هرجا که او می رفت و از هر دری که سخن می گفت، من با او همراه و هماهنگ بودم .
نیز در همین باره می نویسد: زمانی که رسول خدا(ص) کودکان انصار را می دی

د بر سر آنان دست می کشید و به آنان سلام می کرد و دعایشان می فرمود. روزی پیامبر(ص) از راهی می گذشت که کودکان بازی می کردند. چون نگاهش به یکی از آن ها افتاد نزد او نشست و پیشانی او را بوسید و به وی محبت نمود; و فرمود: روزی دیدم این کودک با فرزندم حسین بازی می کند و خاک های زیر پای حسین را برمی دارد و به صورت خود می مالد. چون او از دوستان حسین است من هم او را دوست دارم.
گاه می شد کودکی را نزد آن حضرت می آوردند و او در دامن حضرت، خود را خیس می کرد. اطرافیان با پرخاش به کودک می کوشیدند از کار او جلوگیری کنند و وی را از دامن رسول خدا(ص) جدا سازند، که آن حضرت آنان را از این کار باز می داشت و می فرمود: با تندی از ادرار کردن کودک جلوگیری نکنید. سپس کودک را به حال خود رها می کرد تا حاجتش برآورده شود. آنگاه خود می رفت و لباسش را تطهیر می کرد .
روزی آن حضرت با گروهی از مردم نماز جماعت می خواند. در هنگام سجده، حسین(ع) که کودکی خردسال بود، بر پشت رسول خدا(ص) می نشست و پاهایش را حرکت می داد. وقتی پیامبر(ص) سر از سجده برمی داشت او را می گرفت و کنار خود روی زمین می گذاشت و در سجده دیگر این رفتار حسین(ع) و آن حضرت تکرار می شد. فردی یهودی که شاهد این صحنه بود پس از نماز به رسول خدا(ص) گفت: با کودکان خود طوری رفتار می کنید که ما هرگز رفتار نکرده ایم. حضرت فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید با کودکان خود مهربان

بودید.
آن مرد پس از مشاهده آن رفتار و شنیدن این سخن، مسلمان شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده : یوسف غلامی
منبع:سایت تربیت وروانشناسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی

دوشنبه 95/2/27 2:17 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله َبودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در اصلاح الگوی مصرف منابع در سازمانهای غیر انتفاعی و دولتی در word :

روانشناسی و تربیت کودکان از نگاه پیامبر اسلام (ص)

مدت یک قرن است که غرب تحقیقات دامنه دار و عمیقی پیرامون روان شناسی کودک به انجام رسانده است که به واقع، نتایج چشمگیری از آن پژوهش ها به دست آمده است؛ هرچند به بسیاری از پژوهش های آنان نمی توان به دیده اطمینان کامل نگریست. تا این زمان همچنان پیروان ژان پیاژه (زیست شناس، فیلسوف و روان شناس سوئیسی، متوفای 1980م. )، اسکینر، باندورا، کلارک هال، اریکسون و هاینزوانر، با یکدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند.

جمعی کودک را بزرگسالی کوچک (به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضی او را کاملاً متمایز با بزرگسال تعریف می کنند. عده ای او را متمایل به بدی، و برخی او را پاک سرشت می دانند.
در باره تربیت، تغذیه، رشد، عادت ها و رفتارهای کودک نیز نظریات متفاوت و متناقض بسی

اری میان پژوهشگران وجود دارد که به واقع آدمی گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان می شود.
انبوه نتایج علمی که امروزیان بدان دست یافته اند در سایه آزمایش های سالیان متمادی، استفاده از فن آوری و استمداد از تجربیات گذشتگان است؛ با این حال پیوسته طرح ها و نظریات جدیدی به دست می آید که گاه به طور کامل، ناقض نظریات گذشته است. اما در صدها سال پیش که هیچ یک از این زمینه ها و امکانات پژوهشی وجود نداشته است، از سوی حضرت محمد امین(ص) نسبت به کودکان، گفتارها و رفتارهایی مشاهده شده است که امروزیان در ژرفای آن درمانده اند و فهم عمیقی از آن به دست نیاورده اند. معجزه حضرت محمد امین(ص) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش، همه معجزه بود. چه آن که معجزه پدیده ای است که بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.
در عقاید امروزیان متمدن و متفکر]؟[ چنین آمده است که: اگر کودکان، وحشی و پرخاشگرند باید آنان را رام و مطیع گردانید. زیرا آنان ماهیت حیوانی دارند و غرایز نقش اساسی در انگیزش رفتارشان دارد.
این در حالی است که ما بارها این جمله را از سخنان رسول اکرم(ص) شنیده یا خوانده ایم که: پنج چیز است که تا آستان مرگ آنها را ترک نمی کنم؛ یکی از آنها سلام کردن به کودکان است.
به راستی، ژرفای مفهوم این جمله را کدام متفکر روان شناس درک می کند؟ در افکار خردسالان چه می گذرد که حضرت امام صادق(ع) در پی نقل آنچه از رسول خدا(ص) فرا گرفته، می فرماید: احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتمو هم ففو لهم فانهم لایرون الا

انکم ترزقونهم؛ به کودکان محبت بورزید و مورد شفقت شان قرار دهید و هرگاه به آنان وعده ای دادید، وفا کنید. زیرا

آنها شما را روزی دهنده خود می دانند4 در این رفتار رسول خدا(ص) چه حکمتی نهفته بوده است که همه روزه که صبحگاه از خواب برمی خاست، دست محبت به ی حضرت محمد

(ص) در باره کودکان می پردازیم .
نامطمئن بودن نظریات رایج کنونی و سرمشق بودن رفتار پیامبر(ص) برای ما -به تصریح آیه-6 قرآن ما را بر آن می دارد که به فرموده ها و کردار حضرت رسول اکرم(ص) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم که آنچه او به جای آورده -به فرض درستی روایت- فراتر از اکتشافات علمی امروزیان است. کوچک ترین عمل او در پی ارائه معیاری است که برای معاصران وی ناشناخته ماند و برخی تا این زمان نیز ناشناخته باقی مانده است. از آن نمونه، در جمله ای ساده از آن بزرگوار می خوانیم:
«اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم؛7 فرزندانتان را گرامی بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنان رفتار کنید».
در نظر سطحی، این فرموده تنها سفارش به احترام کودکان و رفتار صحیح با آنان است. اما این که چه رفتاری در شأن کودک نیست تا از آن پرهیز شود، و چه روشی نادرست است تا نسبت به وی انجام نگیرد جای گفتگو است. آیا والدین و مربیان برای یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش، خود نباید پیش تر پیرامون تربیت کودک آگاهی هایی به دست آورند، پدر ومادری که با آداب و روش صحیح زندگی ناآشنایند چگونه می توانند فرزندشان را با آداب درست تربیت کنند؟! آیا بوسیدن کودکان- دختر و پسر- تا چه سنی روا است؟ آیا از جا برخاستن در برابر بچه های کم سن بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و کتک آنان تا چه میزان سفارش می شود؟ تفاوت گذاری میان آنان تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازی کودک و «بازی با کودک» چه لزوم و فایده ای دارد؟
بنابراین، سفارش به گرامیداشت کودک، تاکید بر تاسیس بنیادی است که به خانواده ها آموزش دهد چگونه با فرزندانشان رفتار کنند. خانواده و مجالس خانوادگی، آموزش و پرورش، صدا و سیما و مراکز فرهنگی، هر یک بنیادی است که باید بدین مهم توجه کند .
از طرف دیگر باید مشخص شود که بی احترامی به کودک و ترک آموزش وی چه پیامدهایی دارد! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نکنند چه پیش خواهد آ

مد؟ کودک در هر حال بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالی دریابد که بسیاری از رفتارهای بزرگسالان با وی در کودکی، ناصحیح بوده است، نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟ آیا والدین چنین کودکی اکنون در بزرگسالی این کودک می توانند امیدوار باشند که وی آرای امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل کند؟ چگونه بسیاری از والدین بدین امر توجه ندارند که یکی از علت های تمرد نوجوانان و جوانان، پی بردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در کودکی

 

ایشان است !
به هر تحلیل، توجه رسول خدا(ص) به دنیای کودکان را در چندین جنبه می توان جستجو کرد:
.1 کوشش برای تولد فرزندان سالم
برخلاف عقیده بسیاری از نظریه پردازان که تربیت کودک را از شش ماهگی یا دو سالگی به بعد نتیجه بخش می دانند، تعالیم رسول خدا(ص) زمانی پیشتر از این را در تربیت کودک موثر می شمارد. نوزاد بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن از پدر و مادر به ارث می برد. بنابراین، تربیت او نه از دوران حمل که پیش از ازدواج آغاز می شود.
دختر و پسری که پیش از ازدواج به اصول اخلاقی و دینی پایبند نباشند بسیار دشوار می توان امید داشت که فرزند آنان درستکار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتی و عوامل و استثنائات روزگار را نادیده نمی انگاریم .
اگر تربیت کودک از شش ماهگی یادو سالگی آغاز می شود، این دستور رسول اکرم (ص) چه مفهومی می یابد که می فرماید: هر کس صاحب فرزندی شد در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیر مومنان علی(ع) می فرماید: زمانی که دو پسرم حسن و حسین (ع) تولد یافتند، آن حضرت همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آن ها سوره حمد و آیه الکرسی و آیه های سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.
اگر کودک دو ماهه استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده های او در درونش تاثیر نمی نهد به چه سبب رسول خدا(ص) می فرماید: هرگز مبادا که کودکی در گهواره، نظاره گر رفتار زناشویی زن و مرد باشد9 اگر در چنین موقعیت صدای زن و مرد را بشنود به راه رستگاری و ]پاکی و خیر[ قدم نمی نهد10
به راستی، آیا سلامتی مادر در دوران حمل، تغذیه، ترس و نگرانی ها و نیز اعتیاد وی بر سلامتی روحی نوزاد اثر نمی گذارد؟! آنگاه چگونه می توان نوزاد ناسالم را درست تربیت کرد؟!
امام باقر(ع) می فرماید: در عصر رسول خدا(ص) مردی از انصار ]در مدینه[ به

 

آن حضرت شکایت کرد که : همسرم دختر عموی من است و خانواده و اجداد ما همه

سفید پوست هستیم و اینک او فرزندی به دنیا آورده که سیاه پوست و شبیه سیاهان حبشی است .
رسول خدا(ص) اندکی تامل کرد و سپس از زن توضیح خواست. زن به پاکی خود سوگند یاد کرد. پیامبر فرمود: بین هر انسان تا حضرت آدم (ع) عرق (پیوند، ژن، ریشه) وجود دارد که در ساختمان فرزند فعالیت می کنند; فرزند شبیه یکی از آنها می شود; این نوزاد سیاه پوست شبیه یکی از اجداد دور شماست. کودک را بگیر که فرزند خود تو است .
هنگامی که نوزاد رنگ پوست خود را به وسیله ژن از اجدادش به ارث ببرد، آیا صفات خوب یا بد به همین وسیله از آنان به وی سرایت نمی کند؟
آن حضرت در همین باره فرموده است: انظر فی ای شیء تضع ولدک فا ن العرق دساس، خوب بنگر که نطفه خود را در چه جایگاهی جای می دهی. زیرا ریشه ها ]و ژن آدمی[ به طور پنهان تاثیر گذار است. ]و از طریق آن، اخلاق اجداد به فرزندان منتقل می شود .[
نیز در جای دیگر فرمود: الشقی شقی فی بطن امه والسعید سعید فی بطن امه، بدبخت در شکم مادر بدبخت می شود و سعادت مند در شکم مادر چنین می شود.
در روایتی دیگر آن حضرت به نقش برادر (دایی فرزندان) در تربیت فرزند اشاره می کند و می فرماید: اختاروالنطفکم فان الخال احدالضجیعین؛14 همسر ]شایسته[ برای نطفه های خود انتخاب کنید. زیرا دایی یکی از دو ستون ]مهم تشکیل دهنده[ نوزادتان است .
و نیز فرموده است: از ازدواج با زنان زیبارویی که در خانواده بد پرورش یافته اند، بپرهیزید15
2- توجه به سلامت جسمی و روحی مادر
فرزندان ما -به ویژه دختران- بیشتر اوقات خود را در کنار مادر سپری می کنند و از تعلیمات او چیزها می آموزند. براین اساس، آنان که دغدغه تربیت فرزند دارند نخست باید به تربیت همسر بپردازند. دختران و زنان نیز تأثیرپذیرتر از پسران و مردان اند. بنابراین در آست

انه زندگی، مرد باید مهم ترین همت خود را آموزش و تربیت همسرش قرار دهد. زمانی که مادر خانواده درست آموزش ببیند و تربیت شود، تربیت فرزندان او با سهولت انجام می پذیرد. چنان که اگر مادر نکوهیده خوی باشد، تربیت فرزند خیلی دشوار است. زیرا او اولین آموزگار کودک شماست .
رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: «ایاکم و تزویج الحمقاء، فان صحبتها بلاء و ولدها ضیاع؛ از ازدواج با زنان کودن بپرهیزید که همنشینی آنها ]نوعی[ بلا و فرز

ندشان تباه است.»

پس از انتخاب همسر شایسته و توجه به آموزش و تربیت او، مهم ترین وظیفه، ایجاد محیط روانی سالم در خانه است. این نخستین ابزار هر طرح تربیتی موفق است. هرکه دلسوز فرزند خود است پیش از هر کار باید بکوشد تا حد امکان فضای خانه آکنده از آرامش و مهرورزی شود. تا زمانی که کودک شما خود را در چنین فضایی نبیند زمینه ای برای شکوفایی استعدادهای خود نمی یابد و بیشتر توان او صرف مبارزه با ترس و اضطراب ها و مقابله با عوامل رنج آور زندگی می گردد. هرچه محیط آنان صمیمی تر و درس آموزتر و روان ایشان مطمئن تر و بی هراس تر باشد ،آموزش و تربیت آنها هموارتر و آموختن هایشان از محیط بیشتر و پایدارتر است .
حضرت محمد(ص) در این باره فرموده است: «حق الولد علی والده; ان یسفره امه;؛
حق فرزند بر پدر این است که ]پدر[ مادر را احترام کند.»
زمانی که فرزند،، مادر را در نگاه پدر محترم ببیند، احساس امنیت و آرامش می کنند.
مادری که در خانه از احترام پدر محروم باشد، نخواهد توانست نقش مادری خود را به درستی ایفا نماید.
3- پیشگیری بهتر از درما ن ن
اصل نامبرده در روان شناسی تربیتی جایگاهی ویژه دارد و کوشش می شود تا پیش از پدید آمدن ناهنجاری های رفتاری، عوامل پدیدآورنده آن شناسایی و پیشگیری شود.
از طرفی امروزه والدین از بسیاری از رفتارهای فرزندان خود ناخشنودند و امید دارند که کسی از راه برسد و فرزندشان را به حقوق والدین آشنا کند، حال آن که گاه کوتاهی خود والدین سبب بروز چنین مشکلی است. زیرا در تربیت و پرورش آنان سهل انگاری نموده اند. رسول خدا(ص) در همین باره فرموده است: «رحم الله من اعان ولده علی بره؛ خدای رحمت کند کسی که فرزند خود را به نیک رفتاری کمک کند. »
از آن حضرت پرسیدند، چگونه؟ فرمود :
1- آنچه کودک در توان داشته و انجام داده، از او بپذیرند .
2- آنچه انجام آن در توانش نیست، از او نخواهند .
3- او را به گناه و طغیان وادار نسازند .
4- به او دروغ نگویند و در برابر او رفتار نابخردانه انجام ندهند .

به واقع هر یک از ما دوست داریم فرزندانمان نسبت به ما چگونه رفتار کنند؟ با خود بیندیشیم که اگر ما خویشتن را برای نیل بدین منظور کمک نکنیم، دیگران چگونه و تاچه میزان خواهند توانست ما را در این هدف مدد رسانند! پس همان بهتر که فهرست همه انتظاراتمان را نسبت به فرزندانمان یادداشت کنیم و آن گاه بیندیشیم که برای موفقیت فرزند در این برنامه، خود ما چه

وظایفی بر عهده داریم.
چندی پیش، دوستی از فرزندانش سخت گله مند بود که آنها بیشتر

اوقات روزانه شان را به تماشای تلویزیون می گذرانند. به وی گفتم: کمی به جای گله از آنها خود را نکوهش کن. چون غیبت طولانی شما و همسرت از محیط خانه، سبب دلتنگی آنها را فراهم می آورد. آنها برای رفع این دلتنگی به تماشای تلویزیون پناه می آورند و زمانی که بدین روش عادت کردند، دیگر در وقت حضور شما نیز نمی توانند از عادات خود دور شوند .
4- درمان روحی با اعطای شخصیت
احساس ضعف شخصیت، نه فقط بزرگسالان را رنج می دهد و به ناهنجاری رفتاری وا می دارد، کودکان را نیز دچار مشکل می کند. بعضی می پندارند چون کودک پیکری کوچک تر از بزرگسالان دارد، شخصیت خود را هم کوچک می پندارد؛ حال آنکه چنین نیست و چه بسا بی توجهی به شخصیت کودکان زیانبارتر از بی توجهی به شخصیت بزرگسالان باشد. زیرا احساس ضعف شخصیت در کودکی سبب بروز رفتارهای ناصواب و ویرانگر در بزرگسالی است. به همین سبب است که امام هادی (ع) فرموده است: از شر آن که خود را حقیر و بی مقدار بپندارد، در امان مباش.
از رفتارهای متداول حضرت رسول اکرم (ص) در مقابل فرزندش فاطمه (س) و نیز نوه های عزیزش امام حسن و امام حسین (ع)، احترام وصف نشدنی و برخاستن در مقابل آنان است. شیعه و سنی نقل نموده اند که آن جناب پیوسته با حضور دختر خردسالش، تمام قامت در برابر می ایستاد و احترامش می کرد .
گاه به احترام و نیز مراعات خردسالی نوادگانش، سجده نماز را طولانی می ساخت یا برای برآوردن حاجت آنان، نماز را با سرعت به پایان می برد. هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگانش دست نوازش می کشید و مهربانی و عطوفت نسبت به کودکان، خوی همیشگی آن حضرت بود.
با این همه، در بزرگداشت شخصیت کودکان باید همواره توجه داشت که این امر برای ارضای حس شخصیت طلبی آنان است. بدین سبب باید در انجام آن به شیوه ای گام برداشت که زمینه غرور و نازپروری کودکان فراهم نشود و این امر زمانی است که ما همه شیوه های تربیتی را همگام عمل کنیم؛ چنان که رسول خدا (ص) عمل می کرد .
5- توجه به بهداشت روانی کودکان
در مباحث روانشناسی عمومی، در بخش «یادگیری، حافظه و فراموشی» به عوامل تاثیرگذار بر رشد بدن و حافظه پرداخته می شود و یادآوری می کنند که یکی از مهمترین عوامل اختلال در حواس و حافظه کودکان و مانع جدی از رشد استعدادهای آنان، و بلکه عامل عقب ماندگی ذهنی، محرومیت از بهداشت روانی است. کودک به هر علت آرامش روان خود را از دست دهد، بخشی از فعالیت های مغز وی که تنظیم کننده رشد ذهنی اوست مختل و آینده وی دچار مخاطره می شود. مشکلات خانوادگی، فقر، بدرفتاری والدین با یکدیگر و با فرزندان، خشونت، تاکید بی اندازه بر رعایت نظم و مقررات و ترس های موهوم، همه عواملی است که روان کودک را نابسامان می نماید .
اگر رسول خدا (ص) هر صبحگاه که از خواب برمی میزد و دست نوازش بر سر فرزندان و نوادگانش می کشد، این رفتار از هر هدیه برای کودک مناسب تر است و ما به درستی نمی توانیم تاثیر عمیق این رفتار ساده را لمس کنیم. کودکی که در آغاز صبح از چنین نوازشی بهره مند شود احساس آرامش، امنیت، پذیرفتگی، امید و شادی می کند. اطمینان می یابد که وجودش در خانه زاید نیست. جایگاهش نزد والدین شناخته شده و محفوظ و مورد توجه است .
روانشناسان معتقدند بهره مندی از محبت والدین در ماه های آغاز طفولیت و آغاز هر روز، از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تامین بهداشت روانی کودک است. کودکی که از مهر ومحبت پدر و مادر برخوردار است، نگرش مطلوبی نسبت به خود می یابد و روابط سالم تر و پذیرفته تر

ی با دیگران برقرار می کند. و ترس های موهوم و بی پایه را که مانع شکوفایی ا

ستعدادهای اوست، از وی دور می سازد.
.6 مهرورزی، مهم ترین ابزار تربیت
زمانی که آهن، نرم و گداخته شود به هر صورت که بخواهیم شکل می پذیرد. «مهر ورزی» به افراد -به ویژه کودکان- همان حرارتی است که افراد را نرم، تسلیم و گوش به فرمان می سازد.
تربیت نوعی کوشش برای نفوذ در ناخودآگاه افراد است. رنج و اندوه ها، آرزوها، شکست ها و گفته های ناگفته ، پیوسته در ضمیر ناخودآگاه جای می گیرند. پیرامون این ضمیر، مأمورانی آماده به خدمت وجود دارند که مانع از نفوذ دیگران بدان می شوند. از طرفی تا فردی به درون آن راه نیابد نمی تواند به اسرار آن پی ببرد و راه حلی برای مشکل آن ارائه کند .
پدر و مادری که ابزار نفوذ به ناخودآگاه فرزندان خود را نشناخته و شیوه ورود به آن را ندانند هیچ گاه نخواهند توانست ارتباط صمیمی با ایشان برقرار سازند؛ دردهایشان را بشناسند و درمان کند.
«مهرورزی به کودک» از مهم ترین ابزار نفوذ به ضمیر ناخودآگاه اوست. زمانی که فردی به کودک محبت و مهربانی می کند، قلب او را در اختیار می گیرد و آرام آرام می تواند از رنج هایش آگاه شود و راه درمانش را شناسایی و دنبال نماید .
امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: از همان کودکی، پیامبر خدا(ص) مرا از پدرم برگرفت و من شریک آب و نان او شدم و پیوسته مونس و همسخن وی بودم; او مرا در کنار خود می نشانید و بر سینه خویش جای می داد و در بسترش [کنار خود] می خوابانید، به طوری که تنم را به تن خویش می چسبانید و بوی خوش خود را به مشامم می رساند .
من پیوسته در پی او روان بودم، مانند بچه در پی مادر، هر روز برای من از اخلاق خود

نمونه ای آشکار می ساخت و مرا به پیروی از آن وا می داشت. در سال [چند روزی را] در غار حرا خلوت می گزید. من او را می دیدم و جز من کسی او را نمی دید; او مرا از کودکی در دامن خود پروراند و; هزینه زندگی مرا برعهده گرفت. در هر صبح و شام یک نشست خصوصی با او داشتم که در آن احدی جز من و او شرکت نمی کرد. در این اوقات، من با او بودم و هرجا که او می رفت و از هر دری که سخن می گفت، من با او همراه و هماهنگ بودم .
نیز در همین باره می نویسد: زمانی که رسول خدا(ص) کودکان انصار را می دی

د بر سر آنان دست می کشید و به آنان سلام می کرد و دعایشان می فرمود. روزی پیامبر(ص) از راهی می گذشت که کودکان بازی می کردند. چون نگاهش به یکی از آن ها افتاد نزد او نشست و پیشانی او را بوسید و به وی محبت نمود; و فرمود: روزی دیدم این کودک با فرزندم حسین بازی می کند و خاک های زیر پای حسین را برمی دارد و به صورت خود می مالد. چون او از دوستان حسین است من هم او را دوست دارم.
گاه می شد کودکی را نزد آن حضرت می آوردند و او در دامن حضرت، خود را خیس می کرد. اطرافیان با پرخاش به کودک می کوشیدند از کار او جلوگیری کنند و وی را از دامن رسول خدا(ص) جدا سازند، که آن حضرت آنان را از این کار باز می داشت و می فرمود: با تندی از ادرار کردن کودک جلوگیری نکنید. سپس کودک را به حال خود رها می کرد تا حاجتش برآورده شود. آنگاه خود می رفت و لباسش را تطهیر می کرد .
روزی آن حضرت با گروهی از مردم نماز جماعت می خواند. در هنگام سجده، حسین(ع) که کودکی خردسال بود، بر پشت رسول خدا(ص) می نشست و پاهایش را حرکت می داد. وقتی پیامبر(ص) سر از سجده برمی داشت او را می گرفت و کنار خود روی زمین می گذاشت و در سجده دیگر این رفتار حسین(ع) و آن حضرت تکرار می شد. فردی یهودی که شاهد این صحنه بود پس از نماز به رسول خدا(ص) گفت: با کودکان خود طوری رفتار می کنید که ما هرگز رفتار نکرده ایم. حضرت فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید با کودکان خود مهربان

بودید.
آن مرد پس از مشاهده آن رفتار و شنیدن این سخن، مسلمان شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده : یوسف غلامی
منبع:سایت تربیت وروانشناسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی در word

دوشنبه 95/2/27 2:17 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی در word :

راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی

چکیده
کارآفرینی، مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. به تعبیری دیگر، کارآفرینی، کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت بشر در عصر مدرنیته، تلقی می‌شود. به زبان ساده، ”کارآفرینی“ همان فرایند تاسیس و یا توسعه کسب‌وکار، برمبنای یک فکر و ایده نو است. کارآفرینی، به منظور رشد و نمو در جوامع، نیازمند وجود فرهنگ خاصی است. با توجه به اهمیت کلیدی کارآفرینی در اقتصادهای نوین (ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط)،‌ کشورهای مختلف

، برنامه‌های مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی در جامعه خود تدارک دیده‌اند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویایی‌شان را ادامه دهند. بنابراین، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و

توسعه فرهنگ کارآفرینی در جامعه و نیز ویژگیهای منحصر به فرد کارآفرینان در سازمان شغلی یک فرد در دنیای امروزین به عنوان عنصر رشد و توسعه از ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محسوب می¬شود؛ به گونه¬ای که عنصر کارآفرینی به عنوان موتور حرکتی تولید و توسعه اقتصادی و از سویی پرورش‌دهنده و تقویت کننده روحیه سرمایه¬گذاری و بهره¬وری در نیروی انسانی تلقی می-شود. از همین رو مقاله حاضر نیز با دیدگاه توصیفی- تحلیلی، مؤلفه¬ها و عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و توسعه فرهنگ کارآفرینی در ساز

مانها را برشمرده و به تشریح هر یک از آنها می¬پردازد.
مقدمه
فرهنگ را می‌توان مجموعه‌ای از باورها، آیینها، اندیشه‌ها، آداب و رسوم، و ارزشهای حاکم بر یک جامعه دانست. به دیگر سخن، فرهنگ مقوله‌ای است که در سطح جامعه، گروه و در تعامل میان آنها معنا می‌یابد و شیوه برقراری ارتباط و تعامل میان افراد آن جامعه را بیان می‌کند. (Joseph & Igor، 1999)

از سوی دیگر اگر از دیدگاه ”شیوه زندگی“ به فرهنگ بنگریم، نمی‌توانیم آن را از مقوله کار و نحوه کسب درآمد نیز جدا بدانیم. کار و فرهنگ همواره و در تمام جوامع بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته‌اند. روشهای رایج کسب درآمد تا حد زیادی بر نحوه رفتار افراد و تعامل آنها با یکدیگر موثر است. گسترش کارآفرینی نیز به عنوان عامل ایجاد اشتغال و تولید ثروت در جامعه، نتایج فرهنگی ویژه‌ای را در پی خواهد داشت که قابل تامل و بررسی است. در واقع بدون توجه کافی به مقوله «توسعه فرهنگ کارآفرینی» نمی‌توانیم به شـاخصهای رشد و توسعه که از طریق تغییر در رونــد تولید،‌ بهره‌وری و توان¬افزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل می‌شود، دست یابیم. (Joseph & Igor، 1999)
ادبیات کارآفرینی
فرایندی که بتوان با استفاده از خلاقیت، عنصر جدیدی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل، به وجود آورد، کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست، سازمانی هم می‌تواند باشد. (Thompson & ALVY، 2000)
به عقیده «آرتورکول» کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. از دیگر سو «روبرت نشتات» فرهنگ کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب ‌و ‌کار می‌داند. (داریانی، 1380)

جامعه¬شناسان و روانشناسان، ابعاد فرهنگی و اجتماعی تأثیرات محیط بر فرد و ویژگیهای شخصیتی آن را بررسی کرده¬اند. بی¬شک در توسعه فرهنگ کارآفرینی نیز عوامل متعددی دخیل هستند که ضروری است، درجه تاثیرگذاری هر یک از آنان مشخص شود.
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی پارسنز
پارسنز، جامعه شناس شهیر آمریکایی که نظریه‌ها

ی خود را در چهار نظام زیستی، فرهنگی، نظام اجتماعی و دینی بیان کرده است، توسعه فرهنگ خلاقیت و ابتکار را محصول نظام اجتماعی و تحت تاثیر نهاد خانواده و مدرسه می¬داند که در پرتو آن، انگیزه کنشگران برای به عهده گرفتن نقشهای تولیدی بالا می¬رود. در همین خصوص باید به شیوه جامعه¬پذیری، میزان رشد و انسجام شخصیت، استقلال فردی، طرز تلقی از کار در جامعه، سخت¬کوشی، پشتکار و وقت شناسی اشاره کرد.
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی ماکس وبر
ماکس وبر جامعه¬شناس بزرگ آلمانی در تشریح تبیین چگونگی شکل¬گیری تمدن نوین صنعتی و سرمایه¬داری در مغرب زمین به مفهومی اشاره می¬کند که این مفهوم به زبان امروزی، همان فرهنگ کارآفرینی است.
وبر توسعه فرهنگ کارآفرینی را متأثر از چهار عامل تشویق به کار برای سعادت، خطرپذیری برای تغییر سرنوشت، برنامه‌ریزی برای آینده و صرفه جویی می‌داند. (Haug & Pardy,1999)
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی مک‌کله‌لند
مک کله¬لند، روانشناس اجتماعی معاصر، نظریه نیاز به موفقیت را برای اولین بار در مباحث اجتماعی مطرح کرد. وی معتقد بود جوامعی که دارای نیاز به موفقیت پایین هستند، نرخ سرمایه¬گذاری، خطر¬پذیری در آنها پایین است و به تبع آن توسعه¬نیافته هستند و در جوامعی که نیاز به موفقیت بالا است، نرخ سرمایه¬گذاری و خطر¬پذیری نیز بالاست. در این جوامع، افرادی پیدا می¬شوند که کسب و کار جدیدی راه¬اندازی می¬کنن

د، شرکت یا واحد اقتصادی را سازماندهی می کنند و ظرفیت تولیدی و بهره¬وری آن را افزایش و بهبود می¬بخشند. مک کله¬لند چنین افرادی را کارآفرین می¬نامد و عواملی نظیر شیوه جامعه¬پذیری، شیوه¬های تربیتی والدین، طبقه اجتماعی والدین، ایدئولوژی حاکم، مذهب و تحرک اجتماعی را عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی می¬داند. توجه خاص او به فرهنگ در امر کارآفرینی است و مناسبترین نوع جامعه¬پذیری را تقویت ا

ستقلال فردی و ایجاد اعتماد به نفس می¬داند که موجب کارآفرینی می¬شود. (Brockhaus & Hurwitz,2000)
ویژگیهای فرهنگ کارآفرینی
– کارآفرینی؛ فرهنگ درک تغییر و کشف فرصت
کارآفرینان و شرکتهای کارآفرین، همگام با تغییرات گام برمی‌دارند و می‌کوشند فرصتهای ایجاد‌شده در جریان این تغییرات را کشف و از آنها بهره‌برداری کنند. همگامی با تغییرات، مستلزم بستری فرهنگی است که به تغییر بها می‌دهد و به استقبال آن می‌رود. بستری که می‌تواند در صورت لزوم، رهیافتها و عملکردهای سنتی و قدیمی را کنار گذارد و رهیافتهای نوینی را برگزیند (Jeffrey & Baron, 2000).
در عمیقترین لایه‌های فرهنگ کارآفرینی یک باور اساسی نهفته است و آن اینکه:
”نمی‌توان در امواج سهمگین تحولات، جزیره‌ای کوچک و باثبات ساخت و با قراردادن حصارهای به ‌ظاهر مستحکم، جامعه را از تبعات مثبت و منفی تحولات، مصون نگاه داشت“.
– کارآفرینی؛ فرهنگ مشارکت

در شرکتهای کوچک، کارآفرینی، ساختار سازمانی ساده‌تری دارد و سلسله مراتب، بسیار مختصر و مفید است. درحالی‌ که در ساختارهای منسجم و گسترده سازمانهای سنتی، سلسله مراتب گسترده‌ای حکمفرماست. در این سازمانها، فرهنگ تضمین امنیت شغلی، در مقابل ”اطاعت“ شکل می‌گیرد. اما در کارآفرینها بیشتر ساختار شبکه‌ای وجود دارد و به ‌جای فرایندهای عمودی، فرایندهای افقی در آنها جاری است. با کم‌شدن سلسله

مراتب و برداشتن مرزها، روابط بیشتر بر مبنای مشارکت و درک متقابل شکل می‌گیرد. (Jeffrey & Baron, 2000)
– کارآفرینی؛ فرهنگ خلاقیت
کارآفرینان، افراد خلاقی هستند که ایده‌های نو تولید می کنند و آن را در قالب یک شرکت به سرانجام می‌رسانند. به علاوه در شرکتهای کارآفرین، کارکنان می‌توانند به دنبال ناشناخته‌ها بروند و روشهای جدید را به محک تجربه بگذارند. در این شرکتها افراد با خلاقیت و ابتکار عمل، تشویق می‌شوند. بها دادان به خلاقیت نه‌ تنها در درازمدت باعث رشد و توسعه شرکتها می‌شود،‌ بلکه زمینه مناسبی را برای رشد و شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای انسانی فراهم می‌کند. (Jeffrey & Baron,2000)
– کارآفرینی؛ فرهنگ استقلال‌طلبی و قبول مسئولیت
کارآفرینان، افرادی هستند که روحیه استقلال‌طلبی (روی پای خود ایستادن) را دارند و حاضرند مسئولیت کار و اشتغال خود (و حتی دیگران) را برعهده گیرند. این افراد معتقدند باید برپایه تواناییها، شایستگیها و فکرهای خود، امرار معاش کنند و اساساً روحیه ”کارمندی“ ندارند. در ساختار سازمانهای گسترده و سنتی ”امنیت شغلی“ بهایی بود که در مقابل ”اطاعت“ به کارکنان پرداخت می‌شد. اما در شرکتهای کوچکِ کارآفرین، نه ”امنیت شغلی“ به معنای فراگیر آن وجود دارد و نه ”اطاعت“. در چنین شرکتی کارکنان، خودگردان، خطرپذیر و مسئولیت‌پذیرند و همه خود را در برابر منافع خود و شرکت و جلب رضایت مشتری، مسئول و پاسخگو می‌دانند. (Joseph & Igor,1999)
– کارآفرینی؛ فرهنگ مخاطره‌پذیری
کارآفرینان، باید مخاطره‌پذیر باشند، یعنی بتوانند نسبت به موقعیت

، شرایط، امکانات و در یک کلام آینده خود خطرکرده و برای کسب ”موفقیتی محتمل“ مبارزه کنند. باید دولت یا دیگر حامیان مستقل، حاضر به پذیرش مخاطره مورد نیاز کارآ‏فرین باشند و ”سرمایه مخاطره‌پذیر“ برایش فراهم و او را در مراحل مختلف کارآفرینی همراهی کنند. افرادی که دارای روحیه محافظه‌کاری و یا کارمندی هستند، اســاساً کارآفرینان موفقی نخواهند بود. (Elwood & Eliza,1999)

چنانکه می دانیم کارآفرینی را فرایند خلق چیزی نو و با ارزش به کمک راه اندازی یک کسب و کار از طریق اختصاص زمان و تلاش بسیار زیاد ، پذیرش ریسک های مالی ، روحی و اجتماعی به منظور رضایت شخصی ، استقلال و دریافت پاداشهای مالی تعریف کرده اند . این برداشت که راه اندازی شرکتی جدید امری است لازم ،از مطالب مختلفی از قبیل فرهنگ ، خرده فرهنگ ، خانواده ، معلمان و هم قطاران نشأت می گیرد .فرهنگی که برای مؤسس موفق فعالیت اقتصادی جدید ارزش قائل است در مقایسه با فرهنگی که این ارزش را قائل نیست در شکل گیری فعالیتهای کار آفرینانه ، نقش مؤثری دارد . در فرهنگی که برای تمام جنبه های کارآفرینی همچون رئیس خود بودن ، فرصتهای شخصی ر ا دنبال کردن ، موفقیت و پول درآوردن ، ارزش زیادی قائل است ، درصد بالای تشکیل شرکت تعجب آور نیست . از سوی دیگر در بسیاری از کشورهای تاسیس موفقیت آمیز فعالیت اقتصادی جدید و بدست آوردن پول چندان با ارزش نیست و شکست و رسوایی به شمار می رود .این کشورها درصد تشکیل فعالیت اقتصادی بالایی ندارند. هیچ فرهنگی بصورت تمام و کمال موافق یا مخالف کارآفرینی نیست . بسیاری از خرده فرهنگها که سیستم ارزشی را شکل می دهند درون چارچوب فرهنگی عمل می کنند . در خرده فرهنگهایی که حامی و حتی مشوق کارآفرینی هستند و کارآفرینی را یکی از مهمترین مشاغل قلمداد می کنند جای تعجب نیست که افراد بیشتری بطورفعالانه بنگاههای اقتصادی جدید را طرح ریزی می کنند.در این مقاله از طریق مروری بر موضوع فرهنگ ، فرهنگ کارآفرینی و مشخصه های فرهنگی به بررسی ارتباط فرهنگ و کارآفرینی و نقش فرهنگ در توسعه کارآفرینی پرداخته می شود.

چرا کارآفرینی؟
دلیل اوّل آن مطالبات حیاتی شهروندان از مسوولان است. مسائلی مثل جامعه امن تر، فرصت های فراوان تر، سرمایه گذاری بیشتر در آموزش و بهداشت، محیط زیست پاکتر و برخورداری از اقتصادی سالم و رشد کافی از جمله این مطالبات است.
در آینده سه حوزه اساسی برای ایجاد اشتغال است. یکی اقتصاد بدون نفت (یعنی تولید انرژی غیر وابسته به نفت) که دنیا در این جهت بسیج شده است. حوزه دیگر حوزه مواد است و حوزه سوم که خیلی مهم و مد نظر ما است حوزه ساخت انسان است یعنی حوزه ای که شغل پیامبران است.
مطالبات مهم مردم ما از دولت عبارتند از: رفع بیکاری، افزایش درآمد، آموزش عالی، توسعه بهداشت.

سئوال این است که شاه کلید پاسخ به این مطالب چیست؟
این کار دو شاه کلید دارد اول فرصت سازی و دوم ثروت سازی که حاصل این دو جامعه ای سرآمد خواهد بود. باید یک کارآفرین ما از اوّل در ذهنش باشد که هدفش گرفتن بازارهای بین‌المللی است.
در کتاب رویارویی بزرگ سه اقتصاد در حال خیزش یعنی آم

ریکا، آلمان و ژاپن را با هم مقایسه می کند و در مورد ژاپن می گوید اگر شرکتی یک نفره هم در ژاپن تشکیل شود از ابتدا هدفش گرفتن بازارهای دنیا است.
کارآفرینی شاه کلید تولید فرصت و ثروت است. کارآفرینی یعنی ایجاد تغییر و تحول که شکلی از آن انقلاب است. پس ما اگر انقلاب اقتصادی می خواهیم باید کارآفرینی را توسعه دهیم. البته هر تغییری کارآفرینی نیست و از دید شومپیتر تغییری کارآفرین است که مبتنی بر علم و نوآوری باشد. کارآفرینی یعنی تبدیل علم و ثروت یا همان ازدواج علم و ثروت.
کارآفرینی با ایده شروع می شود امّا ایده نوآوری نیست و می تواند تبدیل به اختراع شود امّا هنگامی نوآوری است که مردم آن را بخرند و به بازار بیاید. (برود سر سفره مردم) پذیرش ریسک تبدیل این ایده ها به نوآوری کاری است که کارآفرین می کند. امّا در کشور ما بانک ها از ایده های ریسک پذیر حمایت نمی کنند. دانشگاههای ما کار جو تحویل می دهند نه کارآفرین. لذا ازدواج علم و ثروت به یک رویا تبدیل شده است.
کارآفرین کسی است که فرصت شناس است و شامه تیزی دارد. بعضی از کارآفرینها می توانند خودشان فرصت خلق کنند و خالق ارزش برای جامعه باشند.
ما سه نوع مدیریت در طول زمان داشته ایم. ابتدا مدیریت بر مبنای قوانین و دستورالعملها مرسوم بود. بعد مدیریت مبتنی بر هدف جای آن را گرفت که اکنون منسوخ شده و مدیریت بر پایه ارزشها جای آن را گرفته است.
ابتدا ما باید ارزشهایمان را بشناسیم تا بتوانیم یک کارآفرین چطور می تواند ارزش تولید کند.
انسان فرزانه و سازمان فرزانه کسی است که ارزشهایش

را بشناسد. لذا شرکتها ابتدا مأموریت و سپس ارزشهای

شان را تعریف می کنند. یک کارآفرین ارزشهایی که جامعه (مشتریانش) ارج می نهند تولید می کند.
یک مسلمان باید به ایجاد کسب و کار ارزش قائل باشد. چون اسلام نوعا مزدبگیری را تأیید نمی کند و تأکید به کسب و کار آزاد دارد.
پس برمبنای تعریف دیگری کارآفرینی به معنی آفرینش فرصتها فراتر از منابع و امکاناتی که در اختیار دارید می باشد. اسرائیل یکی از شاخصهای موفقیت خود را ایجاد سالانه 100 شرکت کوچک و متوسط و بزرگ می داند.
پس اگر هر کسی در همان جایگاه خودش کارآفرین باشد می تواند با دست خالی فرصت بسازیم. از خصوصیات کارآفرینی نیز ایجاد رقابت است.
ما سه راه برای نوآوری داریم: اول ایجاد محصول نو، دوم از طریق انتقال تکنولوژی و دانش مثلا از یک شرکت خارجی. روش اول از طریق ابتکار و اختراع فردی است، مثل هنری فورد که خودرو را اختراع کرد که ابتدا همه او را مسخره می کردند روش سوم از طریق واحدهای تحقیق و توسعه که بدون آن بهبود رخ نمی دهد.
کارآفرین هم حقیقی است و هم حقوقی. هر نهادی که بخواهد یک کسب و کار جدید دایر کند می تواند کارآفرین باشد.
کارآفرینی به طرق مختلفی تقسیم می شود:
یک نوع تقسیم بندی بر اساس مضمون است.یک نوع آن کارآفرینی سیاسی است نوع دیگر کارآفرینی آموزشی است (مثل موسسات آموزش) مدل د

یگر کارآفرینی فرهنگی است یعنی بتوانیم از فرهنگ پول تولید کنیم.تا فرهنگ فقط پول مصرف کن و بودجه گیر نباشد.
نوع دیگر کارآفرینی از لحاظ مضمون کارآفرینی فکری است مثل کانونهای تفکر و کارآفرینی بهداشتی. نوع دیگر تقسیم بندی بر اساس شالوده و پایهاست که به تکنولوژیک و غیر تکنولوژیک تقسیم می شود.
متأسفانه الآن کارآفرینی سخت افزاری و کا رخانه ای اصل شده در حالی که الان با وجود کشوری مثل چین این مدل بسیار کم سود است و باید به سم

ت کارآفرینی نرم حرکت کرد یعنی کارآفرینی فکر و بهداشتی.
سه رویکرد به تأسیس SME های تکنولوژی محور وجود دارد. اوّلین رویکرد ایجاد شرکت‌های تازه تأسیس از کنار دانشگاهها است. رویکرد دوم Spin-off یا زایش است. یعنی در جایی کار می کنیم بعد از آنجا بیرون آمده و با دانش و تجربه کسب شده کارآفرینی می کنیم. رویکرد سوم هم انتقال تکنولوژی می باشد.
محیط در تبدیل علم به ثروت خیلی مهم است. محیط کارآفرینی 5 آیتم دارد. اوّل آدم کارآفرین، دوّم نهادهای کارآفرینی (کارخانه ها، مراکز تحقیقاتی،خوشه هاو …) سوّم داشتن سیاست کارآفرینی. این که از چه نوع کارآفرینیهایی دولت باید حمایت کند. مورد چهارم وجود فرهنگ کارآفرینی است.
قانونی وجود دارد به نام 65 در برابر 35 به این معنی که در هر کاری %65 فرهنگ سازی نقش دارد و %35 اصل کار. که این %65 وظیفه نهادهای فرهنگی است مثل صدا و سیما و مدارس و دانشگاه ها و …
فن بازارها نقش مهمی در بحث کارآفرینی دارند. کارآفرین 3 چیز لازم دارد: پول، ایده، تکنولوژی. نهاد فن بازار ایده ها و تکنولوژیها را به کارآفرین ارائه می دهد و بفروش می رساند.
بر اساس یافته های بنیاد کافمن توسعه کارآفرینی در مناطق8 الزام دارد: اول حمایت مالی است. سیاستهای مناسب، زیر ساختهای مناسب، برنامه‌های آموزشی با کیفیت، زیر ساختهای فیزیکی، فرهنگ کارآفرینی و خدمات دولتی مناسب از سایر

الزامات این امر هستند.
برای ایجاد توسعه متوازن نیاز به یک مرکز واحد است که تمام دستگاههای متولی اشتغال در آن جمع شوند و یک مرکز هدایت و سیاستگذاری باشد.
نقش شایسته کارآفرینی و تاثیر آن در رشد و تو

سعه اقتصادی، رقابت، شغل‌آفرینی، اشتغال‌زایی پایدار، استقرار و توسعه عدالت اجتماعی، حضور گسترده و فعال در بازارهای جهانی، فقرزدایی و افزایش امید به زندگی، شاد زیستی و سایر آرمان‌های اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. دستاورد راهبردی سیاست کارآفرینانه، دو پیامد مهم ایجاد اشتغال و ایجاد رفاه است که این دو با هم در خد

مت توسعه اجتماعی خواهند بود.
از سوی دیگر، تحولات و دگرگونی‌های شگرف و عظیمی که به دلیل رشد فزاینده افزایش دانش، صنعت و فناوری در زندگی نوع بشر رخ داده موجب شده تا کشورهای مختلف راهکارهای مناسب و موثری را برای بهره‌گیری هرچه بیشتر از این تحولات بیابند و به کار بندند. اندیشمندان و خردورزان کارآفرینی را از مهمترین این راهکارها دانسته‌اند که در جهان کنونی مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است.
دستیابی به اهداف آرمانی سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران و نیز تحقق کامل اهداف برنامه چهارم توسعه و شعارهای چهارگانه د

 

ولت نهم (عدالت گستری، خدمت به بندگان خدا، مهرورزی و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی ) مستلزم توسعه فرهنگ و دانش کارآفرینی به عنوان عامل و محرک اصلی است.
گسترش فرهنگ کارآفرینی و توسعه کسب و کار، ارزش آفرینی، تولید و توسعه خدمات و محصولات ارزشمند بیش از هر جا، زیبنده و شایسته جامعه اسلامی است. از این رو لازم است برای توسعه کارآفرینی در سطح ملی، نسبت به موارد ذیل اهتمام جدی به عمل آید.
1- شناسایی و استفاده از ظرفیت‌های کارشناسی کشو

ر در قالب الگوهای سازماندهی خبرگان ملی به منظور شناسایی دورنماها، چالش‌ها، استراتژی‌ها و اهداف استراتژیک توسعه فعالیت‌های کارآفرینی در کشور.
2- تدوین سند ملی توسعه کارآفرینی در قالب لوایح قانونی
3- توسعه انواع کارآفرینی فردی، سازمانی ، عمومی ، اجتماعی به ویژه فعالیت‌های کارآفرینانه بخش خصوصی به عنوان استراتژی توسعه ملی
4- طراحی و بکارگیری هوشمندانه نظام‌های سنجش و توسعه کارآفرینی و ارزشیابی محیط کارآفرینی در کشور به منظور هدایت اثر بخش استراتژی‌ها و سیاست‌های توسعه کارآفرینی.
5- توسعه نهادهای آموزشی – پژوهشی توانمند برای توسعه کارآفرینی در کشور
6- جهان آموزش عالی پس از دو انقلاب بر محور آموزش و پژوهش، اکنون انقلاب کارآفرینی را فرا روی خود دارد و در انقلاب کارآفرینی ماموریت دانشگاه‌ها ایفای نقش در توسعه اقتصادی – اجتماعی کشور است. اینک که ظرفیت‌های آموزش عالی کشور به حد نیاز نزدیک می‌شود، رویکرد آموزش عالی باید به تربیت دانش آموختگان توانمند و متناسب با نیازهای بازار کار و کارآفرینی باشد. دانشگاه‌ها باید با مطالعه بازخور فعالیت‌های خود هرچه بیشتر توسعه کارآفرینی را بین دانشجویان و اعضای هیات علمی مورد توجه قرار دهند و بخش مهمی از تحقیقات دانشگاهی را در خدمت نیازهای اقتصادی – اجتماعی جامعه قرار دهند. حرکت به سوی دانشگاه کارآفرین، رویکرد نوین آموزش عالی.
7- وزارت علوم با بهره‌گیری از قابلیت‌های دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، هرچه سریع‌تر برنامه‌های مربوط به ایجاد رشته‌ها و گرایش‌های کارآفرینی را در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا برای دانشگاه‌ها تدوین نماید. به طوری که درآینده هر دانشگاه متناسب با نیازهای توسعه کشور و استان و بر اساس مزیت‌های موجود در دانشگاه رشته تخصصی کارآفرینی خاص خود را اجرا نماید.
8- دستگاه‌های دولتی مسوول بخش های اقتصادی – اجتماعی در حوزه فعالیت خود امکانات رشد کسب و کار را برای دانشجویان کارآفرینی فراهم نمایند تا در آینده شاهد تاسیس شرکت‌های دانش محور در بخش‌های مختلف کشور باشیم.
9- وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری ، فرآیند توسعه کارآفرینی در دانشگاه‌ها را تسریع و تسهیل نماید به طوری که دانشگاه‌های فنی و صنعتی به محل تولید و فناوری و نوآوری تبدیل شوند و دانشجویان بر اساس مسایل واقعی جامعه آموزش ببینند و درصد بالایی از دانش آموختگان دانشگاه‌ها ، شرکت دانش محور تاسیس نمایند.

اینجانب همکاری وزارتخانه های کار و امور اجتماعی و علوم، تحقیقات و فناوری را درتاسیس دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران به عنوان قطب علمی کارآفرین

ی ارج می‌نهم و انتظار دارم با مساعی دانشگاه تهران، هر چه سریع‌تر برنامه توسعه دانشکده کارآفرینی برای ایفای نقش ملی برای اینجانب ارسال شود.

منابع و ماخذ

http://medu.ir
http://www.rie.ir/
http://www.roshd.ir/roshd

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه در

دوشنبه 95/2/27 2:16 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه در word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه در word :

چرایی حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه

مقدمه

سوریه در 25 ماه گذشته با مجموعه‌ای از چالش های سیاسی و امنیتی مواجه شده است که متعاقبا بر فرآیند اقتصادی و اجتماعی این کشور تاثیرگذار است. در کنار تحولات داخلی و نوع رفتارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در قبال سوریه یک نکته در محافل رسانه‌ای و سیاسی جهان مطرح است و آن اینکه چرا جمهوری اسلامی ایران در طول این ماه‌ها به حمایت از سوریه پرداخته و تلاش دارد تا نقشی مهم در تحولات این کشور داشته باشد.؟ در این میان برخی از محافل

رسانه‌ای و سیاسی غربی و صهیونیستی تلاش گسترده‌ای دارند تا چنان وانمود سازند که جمهوری اسلامی ایران برای منافع خود مردم سوریه را نادیده گرفته و به حمایت از نظام این کشور می پردازد. با توجه به فضاسازی های صورت گرفته در قبال روابط ایران و سوریه، این سوال مطرح است که چرا جمهوری اسلامی ایران تمام قد به حمایت از سوریه می‌پردازد و چه

اهدافی را پیگیری می‌کند؟ آیا منافع شخصی را در نظر دارد یا اهدافی متعالی‌تر را پیگیری می‌کند که منافع آن برای کل منطقه و حتی کل جهان اسلام است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

دلائل حمایت ایران از سوریه

در باب دلایل نقش فعال ایران در تحولات سوریه عوامل عدیده‌ای را می‌توان نام برد که از آن جمله عبارتند از :

1- مشروعیت داخلی نظام سوریه

همراهی مردم و ارتش سوریه با نظام سیاسی این کشور و شخص رئیس جمهور، بشار اسد، یکی از دلائل تقویت کننده مواضع جمهوری اسلامی ایران در

حمایت از نظام سیاسی و حاکمیت سوریه است. در ساختار سیاسی سوریه دو رکن ملت و ارتش اساس این کشور را تشکیل می‌دهند که در حقیقت پشتوانه واقعی نظام سیاسی سوریه هستند. حذف هر کدام از آنها به منزله تزلزل در ارکان نظام سوریه و متلاشی شدن این کشور است.

 

مردمی بودن نظام سوریه:  25 ماه از آغاز تحولات سوریه می‌گذرد هر چند که ملت سوریه خواسته‌های به حق خود در اجرای اصلاحات سیاسی و اقتصادی را مطرح نموده‌اند اما در مواضع خود بر اصل حمایت از رئیس جمهور بشار اسد تاکید  دارند و شعار سرنگونی نظام را سر نمی‌دهند. غربی‌ها اذعان دارند که بشار اسد نه تنها در میان ساکنان سوریه بلکه در میان آوارگان سوری نیز جایگاه دارد و از وی حمایت می‌کنند چنانکه اردوگاه‌ های آوارگان سوری در اردن و ترکیه  در حمایت از وی دست به تظاهرات می‌زنند. نکته قابل توجه آنکه مشروعیت مردمی نظام سوریه صرفا منهتی به داخل این کشور نیست بلکه در سایر کشورها نیز این امر را می‌توان مشاهده کرد.  مردم کشورهای اروپایی نظیر انگلیس، فرانسه، آلمان و حتی در آمریکا در  حمایت از نظام سوریه تظاهرات کرده‌اند. در نقطه مقابل جریان معارضه از جایگاه مردمی برخوردار نیست. آن هاهمواره به دنبال کسب مشروعیت از طریق نشست هایی بوده اند که با ادعای جعلی «دوستان سوریه» توسط کشورهای غربی برگزار شده است و صرفا متحدان آمریکا در آنها حضور داشته‌اند. نکته مهم در عملکردهای جریان معارضه درگیری‌های داخلی آنها بر سر تقسیم قدرت و حتی تقسیم اموالی است که از مردم سوریه به عنوان غنیمت جنگی به سرقت برده‌اند. جالب توجه آنکه جریان معارضه سوری در بیانیه‌های خود از ملت سوریه درخواست کمک ندارند بلکه خواستار اعزام نیرو از خارج سوریه به این کشور برای مقابله با نظام و حامیان آن که همانا ارتش و مردم سوریه هستند، شده‌اند که خود سندی دیگر بر ماهیت غیر مردمی آنها است.

 

 در باب مشروعیت نظام سیاسی سوریه همان بس که همه مردم به عنوان کاندیدا و رای دهنده در همه پرسی اصلاح قانون اساسی و نیز انتخابات پارلمانی و شوراها که توسط دولت سوریه برگزار شده، مشارکت گسترده داشته بنحوی که حتی غرب نیز نتوانسته این مشارکت را انکار کند.

وفاداری ارتش به نظام حاکم: ارتش سوریه نیز کاملا در کنار نظام قرار دارد. به جز معدود افرادی، آن هم از رده های پایین ارتش که همان روزهای نخستین بحران سوریه از ارتش جدا شده و به گروه‌های معارض پیوستند بدنه و شاکله ارتش در کنار نظام سوریه همچنان قرار دارد. دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا رسما اعلام کرده‌اند که ارتش سوریه بسیار قوی تر از آن است که بتوان تصور کرد. آن ها تصور نمی کردند ارتش به نظام سوریه وفادار باشد و در

برابر حملات همه جانبه ایستادگی کند.

 

 

2- عدم انطباق تحولات سوریه  با مؤلفه‌های بیداری اسلامی

 

هر چند که مطالبات سیاسی و اقتصادی مردم سوریه امری انکار ناپذیر است و جمهوری اسلامی ایران نیز همواره بر لزوم توجه به مطالبات مردمی توجه دارد، اما ایران تاکید دارد که تحولات سوریه را نمی توان با تحولات کشورهایی مانند تونس، لیبی، بحرین و مصر مقایسه کرد، چرا که مؤلفه‌های بیداری اسلامی در آن مشاهده نمی‌شود.  ملت‌ها در کشورهای اسلامی مذکور سه اصل مردمی بودن، اسلامی بودن و مقابله با استکبار و صهیونیسم را محور قیام‌های خود داشته‌اند در حالی که در مورد سوریه چنین خواسته‌هایی هرگز مشاهده نشده است. اولا اجرای شریعت اسلامی در سوریه از ارکان اصلی بوده و هست و هم مردم و هم نظام سوریه به آن پایبند هستند. ثانیا مردم سوریه در صحنه درگیری های سوریه نقشی نداشته و اکنون گروه‌های مسلح وارداتی تحت حمایت غرب در سوریه فعال هستند که به کشتار مردم می‌پردازند. ثالثا سوریه در جبهه مقاومت در برابر غرب و صهیونیست‌ها ایستاده است و از افتخارات ملت سوریه نیز  حضور کشورشان در این عرصه است. به عبارت دیگر مردم سوریه آنچه را که سایر ملت‌های عربی و اسلامی آرزوی آن را دارند از داشته‌های خود می‌دانند که نظام حاکم بر کشورشان برای آنها به ارمغان آورده است  و آن مفابله با رژیه صهیونیستی است که در صف اول این عرصه قرار دارند. مطالبه مردم سوریه برخی اصلاحات سیاسی و اقتصادی بوده که نظام سوریه نیز در جهت آن گام برداشته است. اقدام دولت و نظام سیاسی سوریه در ارائه مطالبات مردم با استقبال مردمی و مخالفت دشمنان سوریه همراه بوده است. این وضعیت نشانه ای بر غیر مردمی بودن درگیری‌های سوریه است.

 

 

3- حضور سوریه در خط مقدم جبهه مقاومت اسلامی- عر

بی

از مهمترین مؤلفه‌های سوریه حضور آن در جبهه مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی است. آنچه جهان اسلام و حتی آزادیخواهان جهان بر آن تاکید دارند لزوم مقابله با رژیم صهیونیستی به عنوان تهدیدی اصلی بر علیه بشریت است. اصلی که هیچ شبهه‌ای در آن وجود ندارد و جهان اسلام بر آن وحدت نظر دارد. سوریه در چند دهه اخیر همواره نشان داده است که در صف اول مبارزه با رژیم صهیونیستی قرار دارد.حمایت دولت و نظام مردمی سوریه از جنگ 33 روزه لبنان، 22 روزه و 8 روزه غزه نمودی از این رویارویی سوریه با اشغالگران سرزمین فلسطین است. در باب اهمیت جایگاه سوریه در مقابله با صهیونیست‌ها همان بس که سید ح

سن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله در سخنرانی‌های متعدد خود درباره جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه می گوید: «پیروزی مقاومت در این جنگ‌های شکل نمی‌گرفت اگر حضور سوریه نبود. غربی ها برای خارج ساختن سوریه از جبهه ضد صهیونیستی تحرکات گسترده‌ای صورت داده‌اند چنانکه حتی آمریکایی‌ها به اسد پیشنهاد می کنند با خروج از جبهه مقاومت حکومت خود را حفظ کن اما وی تاکید می‌کند که تحت هیچ شرایطی دست از آرمان حمایت از فلسطین بر نخواهد داشت.»

از ریشه‌های اصلی حمایت ایران از سوریه برگرفته از ایستادگی و رشادت‌های ملت و نظام این کشور در حمایت از ملت فلسطین و آرمان جهان اسلام در راه مبارزه با صهیونیست‌ها است. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها بارها اذعان کرده‌اند که سرنگونی نظام سوریه برابر با تضعیف مقاومت اسلامی و آسان شدن کار صهیونیست‌ها برای اشغال کامل فلسطین و سلطه بر منطقه است. با توجه به این شرایط آیا کشور و ملتی پیدا می‌شود که دغدغه حمایت از فلسطین را داشته باشد و از سوریه در قبال توطئه‌های غرب حمایت نکند؟ آیا عدم حمایت از سوریه همانا همراهی با صهیونیست‌ها و خیانت به فلسطین نمی باشد؟

 

4- بحران از پیش طراحی شده غربی ها

هر چند که غرب ادعا دارد که از سال 2011 با شتا

ب گرفتن حرکت‌های مردمی در کشورهای عربی به سوریه معطوف شده است اما بررسی اسناد نشانگر طرحی از پیش طراح شده علیه این کشور است که ارتباطی به مطالبات مردمی ندارد.

مطابق یکی از اسناد «ویکی لیکس»، در نامه ش

ماره 3732 ، مورخ 19 سپتامبر 2006 سفارت آمریکا، که از مبدأ تل آویو برای وزارت خارجه آمریکا ارسال شده، آمده است؛ «آردیتی»، مدیرکل مبارزه با تروریسم شورای امنیت اسرائیل در مذاکره با «پالمر»، معاون دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا با اشاره به ارتباط ایران، حزب الله و سوریه، بر ضرورت جدا کردن سوریه از محور مقاومت تاکید کرده و درباره مذاکره با سوریه به عنوان یک راه کار می گوید «خیلی زود است بفهمیم چگونه می توان سوریه را از این مدار جدا کرد.»

– در سند شماره 4069، مورخ 16 اکتبر2006، از مبدأ تل آویو به وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن- پیشنهاد «شاهاک»، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی مطرح شده است که «برای جدا کردن سوریه از مقاومت حتی می توان روی بازپس دادن بلندی های جولان نیز حساب کرد.»

 

– در سند شماره 3040 مورخ 6 آگوست 2006 از مبدأ تل آویو بر نظریه وزارت دفاع رژیم اشغالگرقدس تاکید شده است که «برای حفظ موقعیت و امنیت اسرائیل باید حاکمیت بشاراسد را متوقف کرد و یا او را به یک معمر قذافی دیگر تبدیل کرد.»

 

 در سند شماره 7405 مورخ 24 نوامبر 2006 از مقصد تل آویو و به نقل از بررسی های وزارت دفاع- بخوانید وزارت جنگ- رژیم صهیونیستی و مذاکره ژنرال اشکنازی با «تانسند»، دستیار ویژه رئیس جمهور آمریکا، پیشنهاد شده است با استفاده از اختلافات شیعه و سنی و سایر اقوام و گروه ها می توان رژیم بشار اسد را تضعیف و سوریه را از ایران و حلقه دشمنان اسرائیل جدا کرد».

 

 

 در سند شماره 132 مورخ 24 ژانویه 2007 از مقصد آنکارا به گفت و گوی مقامات وزارت خارجه ترکیه با ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه آمریکا اشاره شده و در آن ضمن تاکید بر ضرورت مقابله با حکومت بشار اسد برای حفظ امنیت صهیونیست‌ها از قول وزارت خارجه ترکیه آمده است که این کشور تمامی تلاش خود را در همراهی با آمریکا برای

مقابله با دولت سوریه و جدا کردن آن از ایران به کار خواهد بست. وزارت خارجه ترکیه ضمن تاکید بر حفظ تعهدات خود با اسرائیل، از نفوذ ایران در مدیترانه ابراز نگرانی می کند.

 

   در سند شماره 4175 مورخ 11 ژوئن 2006 از مبدأ امان پایتخت اردن گزارشی از ملاقات «محمد ذهبی»، رئیس دستگاه اطلاعاتی اردن با «ولچ»، معاون وزیر خارجه آمریکا ارائه شده و در آن بر استفاده از گروه اخوان المسلمین سوریه و برخی گروه های دیگر سوری برای مقابله با حاکمیت بشار اسد تاکید شده و آمده است بشار اسد باید به این باور برسد که حمایت سوریه از گروه های مقاومت می تواند دولت وی را با خطر تروریسم روبرو کند.

در سند شماره 44 مورخ 17 ژانویه 2007 از مبدأ منامه پایتخت بحرین نتیجه مذاکرات دریاسالار فالون، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا با شیخ سلمان، ولیعهد بحرین با موضوع سوریه و ایران گزارش شده که در آن آمده است؛ اگر با مذاکره و تشویق موفق به تغییر رفتار بشار اسد و جدایی سوریه از ایران و حزب الله و حماس نشویم، باید به فشارهای دیگر علیه رژیم سوریه روی آوریم. در مذاکره دیگری میان ولیعهد بحرین و ژنرال «زاخیم» و ژنرال «اسکینز» از مقامات نیروی دریایی آمریکا، این طرح به اطلاع مقامات بحرینی می رسد که قرار است پرونده ترور رفیق حریری در قالبی مشابه ماجرای «لاکربی» استفاده شود و از این طریق، بشار اسد هم مانند معمر قذافی به همراهی با غرب وادار شود.

همانگونه که اشاره شد، تنها بخش اندک و کم شماری از اسناد «ویکی لیکس» درباره رایزنی ها و مذاکرات مقامات آمریکایی با مقامات و رؤسای کشورهای عرب منطقه که با دستور کار فشار بر دولت بشار اسد و جدا کردن آن از محور مقاومت صورت پذیرفته بود. اسناد مربوط به رایزنی مقامات آمریکایی با دولتمردان، فرماندهان نظامی و سرویس های اطلاعاتی کشورهای اروپایی نیز با همین دستور کار وجود دارد. با توجه به این اسناد می‌توان گفت بحران کنونی سوریه کمترین رابطه ای با خواست مردم این کشور و یا در ادامه تحولات اخیر کشورهای منطقه ندارد، بلکه به همان اندازه که تحولات و انقلاب های اسلامی منطقه بیرون از خواست و اراده آمریکا و متحدانش صورت پذیرفته، بحران سوریه یک پروژه آمریکایی- صهیونیستی است که با هدف جدا کردن سوریه از محور مقاومت، طراحی و عملیاتی شده است.

5- تجربه تلخ کشتار مسلمان توسط غربی ها

بر خلاف آنچه غرب ادعا می کند ایران صرفا به دنبال حمایت از نظام  سیاسی سوریه نمی باشد بلکه این کشور را در ظرفی کامل می بیند که ملت و نظام سوریه را در بر می‌گیرد. جمهوری اسلامی ایران همواره تاکید دارد که شرایط سوریه و تحرکات غرب علیه این کشور یادآور تحولات بوسنی، افغانستان ، عراق و لیبی است که دخالت غرب در آنها جز کشتار مردم بی‌گناه نتیجه ای نداشته است. ایران تاکید دارد که دخالت غرب در سوریه تکرار سرنوشت این کشورها است که همانا تکرار نسل کشی مسلمانان است؛ لذا باید با هر گونه اقدام غرب در این کشور برای حفظ جان و مال ملت سوریه مقابله کرد که از راهکارهای آن تلاش برای حفظ نظام سوریه و البته حرکت آن به سوی اجرای اصلاحات مورد نظر ملت سوریه است.

 

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی، امام خامنه‌ای همواره تاکید فرموده‌اند: «ایران ضمن حمایت از مطالبات به حق ملت سوریه اجازه نخواهد داد که غرب توطئه‌های خود را بر علیه ملت و نظام سوریه که از ارکان مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و ایادی آنها است اجرایی شود.«

 

ابتکار ایران در ارائه طرح‌هایی مانند طرح 6 ماده‌ای برای حل مسئله سوریه که در آن تاکیدات بسیاری بر لزوم اجرای اصلاحات اساسی همزمان با مذاکرات ملی صورت گرفته و نیز برگزاری نشست گروه‌های سوری در تهران که ترکیبی از گروه‌های مخالف و موافق نظام سوریه بوده خود سندی دیگر بر توجه ایران به مردم سوریه و تلاش آن برای جلوگیری از تکرار سرنوشت مردم بوسنی، افغانستان، عراق و لیبی برای مردم این کشور است. کشورهایی که با دخالت غرب به خاک و خون کشیده شدند. لازم به ذکر است جهانیان بر نقش سازنده و مثبت ایران در حل مسئله سوریه تاکید دارند چنانکه کوفی عنان نماینده سابق سازمان ملل در امور سوریه، ایران را کلید طلایی حل بحران سوریه و غرب را ریشه بحران این کشور معرفی کرد.

6- رفتار متناقض غربی ها در بحران سوریه

از دیگر نکات مطرح از سوی ایران در حمایت از سوریه رفتارهای غرب و متحدان آنها در قبال ملت سوریه است. کشورهای غربی در حالی ادعای مقابله با نظام سوریه را سر می دهند که در رفتار آنها نکاتی چند قابل تامل است که سوالاتی را در ذهن ایجاد می‌کند.

چرا این مدعیان از پرداختن به درد و رنج آوارگان سوری خودداری می‌کنند؟ چنانکه سازمان ملل رسما اذعان کرده است که آوارگان در اردوگاه‌های ترکیه و اردن در بدترین شرایط قرار دارند و از سوی نیروهای امنیتی این کشورها مورد تجاوز و سوء استفاده قرار می‌گیرند.

 چرا غرب از گروه‌های مجهول الهویه که ماهیت سوری نداشته و از سایر کشورها به این کشور آورده شده‌اند حمایت می کنند؟ گروه‌هایی که جز کشتار و قتل و غارت اموال مردم سوریه که نمود آن را در کشتار روستاهای «دیروالزور» و «حمام» می توان مشاهده کرد کارکرد دیگری ندارند.

چرا مدعیان مبارزه با تروریسم از گروه‌هایی مانند«النصره» که رسما با «القاعده» پیمان بسته و بر اجرای خواسته‌های آنها تاکید دارند حمایت همه جانبه سیاسی، تسلیحاتی و اطلاعاتی می کنند؟!

چرا غرب در برابر حملات صهیونیست ها به خاک سوریه سکوت کرده و اقدامی صورت نمی‌دهد؟

 چرا غرب در برابر تحولات بحرین، عربستان و اردن سکوت کرده و صدای مردم را نمی‌شنود اما در قبال سوریه ادعای لزوم حمایت از مردم را سر می‌دهد؟

چرا غرب ادعای حمایت از مردم سوریه را سر می‌دهد در حالی که این کشور را تحریم اقتصادی می‌کند که به اذعان سازمان ملل جان میلیون ها سوری را در معرض خطر قرار داده است؟

 

این سوالات و دهها سوال دیگر ابهامات در رفتارها و ادعاهای غرب را روشن و نقاب از چهره فریب‌کار آنها بر می‌دارد.

 حال این سوال مطرح است که چرا جمهوری اسلامی ایران حمایت از نظام سوریه را برابر با حمایت از ملت سوریه می‌داند؟ پاسخ به این سوال را در ساختار قومی سوریه و پیامدهای آن و نیز ابعاد گسترده تحرکات غرب در این کشور می‌توان مشاهده کرد. حذف نظام سوریه برابر با جنگ داخلی خانمان سوز خواهد بود بویژه اینکه از یک سو القاعده در سوریه نفوذ کرده و از سوی دیگر هر کدام از کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به طیفی خاص از جامعه سوریه توجه دارند و نگاه جامعی به این کشور ندارند و به دنبال قدرت یابی طیفی خاص هستند که بر آتش جنگ داخلی در سوریه می‌افزاید.

 

در این میان نظام کنونی سوریه و شخص بشار اسد تنها مؤلفه‌ای هستند که توان حفظ یک پارچگی کشور را داشته و از جایگاه مردمی برای حفظ وحدت سراسری در سوریه برخوردار می باشند لذا حفظ نظام سوریه برابر با حفظ تمامیت ارضی و جلوگیری از جنگ داخلی در سوریه است.

 

آنچه در سوریه می گذرد جنگ داخلی نیست، بلکه جنگ سوریه با تروریسم و غرب است؟ بسیاری از تحلیل گران واقع بین جهانی اذعان دارند که سوریه در جنگی جهانی قرار دارد نه جنگی داخلی و قومی. ایران تاکید دارد که مردم سوریه حق دارند خود سرنوشت خود را رقم بزنند و مکانیزم تحقق این امر امروز از طریق انتخابات است. غرب این حق را از مردم سوریه سلب کرده و صرفا خواستار سرنگونی نظام سوریه و تشکیل دولتی بر اساس خواست خود است که عملا به منزله نادیده گرفتن حق مردم در تعیین سرنوشت است.

 

7-توطئه غربی ها علیه جهان اسلام

نکته بسیار مهم در سیاست غرب از مشارکت کشورها علیه سوریه را می‌توان، ادامه سیاست تفرقه افکنی در جهان اسلام دانست.

 غرب هر زمان که وحدت مسلمان در حال شکل گرفتن بوده با ایجاد اختلاف های درونی از این امر جلوگیری کرده است. روند تلاش غرب برای تجزیه جهان اسلام سابقه‌ای طولانی دارد. جنگ جهانی اول و تجزیه امپراتوری عثمانی، تجزیه پاکستان به پاکستان  و بنگلادش، تجزیه فلسطین و تأسیس دولت جعلی رژیم صهیونیستی، تجزیه فلسطین به کرانه باختری و غزه و;  مقدمه ای برای تجزیه جهان عرب، پایان راه توافق سایکس پیکو و آغاز طرح خاورمیانه جدید-  که اساس آن را طراحی نسخه‌های جدید برای تجزیه کشورهای اسلامی بر اساس قومیت ها تشکل می‌دهد- می باشد.

 

در ماه های آغازین جنگ عراق برضد ایران، «برژینیسکی»، مشاور وقت امنیت ملی آمریکا از ضرورت اصلاح قرارداد «سایکس پیکو» خبر داد و به دنبال آن و همچنین به دستور وزارت دفاع آمریکا، «برنارد لوئیس» مأمور شد تا طرح مشهور خود را درباره ی از بین بردن وحدت قانونی مجموعه کشورهای اسلامی و عربی وضع کند و در این میان موظف گردید، برای هر یک از این کشورهای اسلامی و عربی طرح مجزا و مشخصی را تنظیم کند که کشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان، مصر، سودان، ایران، ترکیه، افغانستان، پاکستان، عربستان سعودی و کشورهای حوزه ی خلیج فارس و شمال آفریقا را در بر می گرفت.

 

 «این طرح 13 کشور در منطقه را مورد بررسی قرار داده و متناسب با ساختارهای قومی و مذهبی و همچنین منافع ایالات متحده به تقسیم بندی آن ها در قالب های جدید پرداخته است. اکنون نیز این سناریو مطرح است که غرب با به بازی گرفتن کشورهای اسلامی و عربی از سراسر جهان به دنبال تفرقه افکنی میان مسلمانان است. غربی‌ها به دنبال تفرقه افکنی میان دولت ها می‌باشند چنانکه اکنون شرایط منطقه در وضعیتی نامطلوب قرار دارد.

 

بعد دیگر طرح مذکور علیه مسلمانان در سراسر جهان است که براساس آن تلاش می‌گردد تا مسلمانان را به حامیان و مخالفان سوریه دسته بندی کنند تا در لوای آن مسلمانان رویاروی یکدیگر قرار گیرند.

 با توجه به این شرایط می‌توان گفت که تحرکات غرب علیه سوریه صرفا در چارچوب ضدیت با سوریه نمی‌باشد بلکه غرب توطئه‌ای بزرگ‌تر به نام برهم زدن اتحاد جهان اسلام را در دستور کار دارد.

روند تحولات منطقه نشان می‌دهد که غرب تلاش دارد تا کشورهای اسلامی را رو در روی هم قرار دهد در حالی که برخی از کشورهای عربی نیز برای حفظ قدرت خود در کنار غرب قرار گرفته و به این چالش‌ها دامن می‌زنند.  غرب تلاش دارد تا کشورهای منطقه را در جنگی فرسایشی گرفتار سازد تا تضعیف تمام منطقه را رقم زند تا در نهایت طرح خود برای سلطه بر آنها و حتی تجزیه آنان را اجرایی سازد.

هرچند که برخی از دولتمردان کشورهای عربی ادعا می کنند که در سرنگونی نظام سوریه همکاری می‌کنند اما در واقع، آن ها در فتنه علیه کل جهان اسلام شریک غرب شده‌اند که استمرار آن مسلما پیامدهای سنگینی برای جهان اسلام و حتی خود این کشورهای عربی به همراه خواهد داشت. غرب صرفا به منافع خود می‌اندیشید و در این راه تمام جهان اسلام را قربانی می‌سازد. غربی ها تجزیه تمام کشورهای منطقه حتی کشورهایی مانند عربستان و ترکیه را در دستور کار دارند. آنها تلاش می کنند تا جهان اسلام را گرفتار فتنه‌ای سازند که با گرفتار شدن ملت‌ها و دولت‌های اسلامی به مسائل حاشیه‌ای از اصلی ترین تحولات جهان اسلام که همانا وحدت در برابر دشمن صهیونیست‌ می باشد غافل گردند تا غرب و صهیونیست‌ها همچنان از این جدایی برای سلطه بر جهان اسلام و غارت منابع آنها استفاده نمایند.

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری

 

در جمع بندی کلی از آنچه ذکر شد باید گفت که جمهوری اسلامی ایران هرگز نگاهی یک جانبه به سوریه نداشته بلکه ملت و نظام این کشور را در یک ظرف واحد می‌داند که با توطئه‌‌ای مشترک به نام تلاش غرب برای نابودی کشورشان مواجه هستند. ایران با رایزنی‌های متعدد با نظام و گروه‌های مختلف سوری و ارسال کمک‌های

بشر دوستانه برای ملت سوریه در کنار تلاش‌های گسترده‌ منطقه‌ای و جهانی به دنبال برقراری ثبات و امنیت در سوریه و مقابله با توطئه‌‌ای است که دشمنان جهان اسلام به طور اخص برای سوریه و به طور کلان علیه منطقه و کل جهان اسلام طراحی کرده‌اند. جمهوری اسلامی ایران در این راه دستان یار گر فرد فرد امت اسلامی را به یاری می‌فشارد و از هر طرح و گامی که در جهت تحقق این مهم باشد استقبال و از آن حمایت‌های همه جانبه خواهد داشت چرا که نگاه جمهوری اسلامی ایران بر اصل حفظ یکپارچگی تمام ممالک اسلامی و وحدت مسلمانان جهان در مبارزه با دشمنان قسم خورده جهان اسلام است.

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود پروژه مقاله خودباوری راز پیشرفت در word

دوشنبه 95/2/27 2:16 صبح| | نظر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله خودباوری راز پیشرفت در word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله خودباوری راز پیشرفت در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله خودباوری راز پیشرفت در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله خودباوری راز پیشرفت در word :

خودباوری راز پیشرفت

فهرست :

عنوان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;صفحه

مقدمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.1
خودباوری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..2
خودباوری و ارتباط آن با موفقیت ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;8
نتیجه گیری ;;;;;;;;;;; ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;10
منابع ;;;;;;;;;;;;;;. ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;11

مقدمه :

یکی از عواملی که می تواند در راستای پیشرفت انسانها نقش بسیار مهمی را داشته باشد خود باوری و تکیه بر روحیات فردی و اعتماد به نفس در بین انسانهاست.
امروزه پیشرفت و رسیدن به موفقیت آرزوی هر انسانی است و این امر در بین جوانان بسیار چشمگیرتر بوده و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
ما به لحظه ای از تاریخ رسیده ایم که خودباوری – که همواره یک نیاز بسیار مهم روانی بوده است – به صورت یک نیاز فوری اقتصادی درآمده است. برای هماهنگ شدن با دنیای پیچیده، چالشی و رقابتی این زمانه باید به صفت خودباوری متصف بود.
اینک ما در جهانی زندگی می کنیم که اقتصاد آن جهانی و مشخصات آن از این قرار است: دگرگونی سریع، پیشرفت های پی درپی علمی و تکنولوژیک و رقابت در حد و اندازه ای که تاکنون سابقه نداشته است. این پیشرفت ها، نیاز به تعلیم و تربیت و آموزش را در قیاس با نسل های قبل بیشتر کرده است و هرکس که با کسب و کار سروکار داشته باشد، این نکته را می داند، اما نکته ای که به خوبی درک نشده، این است که پیشرفت ها به نوبه خود، نیازهای دیگری را بر منابع روانشناختی ما تحمیل می کنند. به خصوص لازمه پیشرف

ت، داشتن ظرفیت بیشتر برای نوآوری، خودمدیریت، مسئولیت شخصی و خودیابی است. داشتن این ظرفیت ها برای همه افراد خواه مدیریت ارشد، خواه سرپرستان و حتی تازه کاران لازم است.

خودباوری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان به عوامل زیادی وابسته است و ارتقای یادگیری، حاصل توقعات و انتظارات است. انتظارات بالای معلمان از دانش‌آموزان و نیز انتظارات بالای دانش‌آموزان از خود، در بازده یاددهی – یادگیری تأثیر مثبت دارد، یکی از راهبردهای مؤثر در تحقق انتظارات پیش‌بینی شده در طراحی آموزشی، سهیم کردن دانش‌آموزان در تعیین اهداف آموزشی، نوع تدریس، شیوه مشارکت، تدوین قوانین و مقررات کلاسی و تعمیق چگونگی عملکرد و فعالیتهای خود در سطحی بالاتر از حد معمول است. دانش‌آموزان از اینکه در کلاس با ارزش و مفید تلقی شوند خوشحال و راضی خواهند شد. اگر توقعات ما از دانش‌آموزان و توقعات آنها از خودشان کم باشد انگیزه‌های یادگیری در آنها افت خواهد کرد و برعکس. توقعات سطح بالا، آنها را به سوی پیشرفت سوق خواهد داد. یکی از این فرایندها، فراهم کردن زمینه‌های مناسب برای تجربه‌های فردی دانش‌آموزان است. تجربه‌های فردی و درگیر کردن آنان با فعالیت تدریس (تمرین معلمی) به دانش‌آموزان کمک می‌کند، از موضوع درس شناخت بهتری پیدا کنند و با احساس همدلی با موضوع آموزش، موضوع درسی را به راحتی یاد بگیرند.
چنانچه دانش‌آموزان دیگر کلاس را راغب کنیم تا در مورد نتیجه تدریس فراگیرانی که به تدریس و آموزش افراد کلاس داوطلب شده‌اند قضاوت نمایند، دانش‌آموز را به تفکر منطقی و بهره‌گیری از قوه استدلال ذهنی خودشان وا می‌داریم. در این بین اگر دانش‌آموزان کلاس را در فرایند ارزشیابی و قضاوت کار فراگیران شرکت دهیم، آنها یاد می‌گیرند درباره کارهای خ

ود و نتایج یادگیری و آموخته‌هایشان به خوبی قضاوت کنند و نسبت ب

 

ه نتایج ارزشیابی از فعالیتهای خود حساس باشند و درصدد رفع نقطه ضعفها برآیند. این مقاله که چکیده‌ای از طرح انجام شده با عنوان «کلاس و تمرین معلمی» در مدرسه راهنمایی ناحیه 2 زنجان می‌باشد، پیامدها و بازخوردهای مثبتی داشته است که به شرح ذیل می‌باشد.
– 1) جلوگیری از تدریس تکراری و مدیریت زمان به نحو مطلوب.
– 2) کنترل رفتار انضباطی دانش‌آموزان.
– 3) تشویق و ترغیب دانش‌آموزان و انگیزه بیشتر فراگیران به یادگیری.
– 4) ایجاد جو مشارکت و همکاری در کلاس که زمینه‌ساز مدیریت یادگیری است.
– 5) توجه به تفاوتهای فردی دانش‌آموزان.
– 6) افزایش بهره‌وری در کلاس درس.
– 7) ایجاد خودباوری در بین فراگیران و تقویت اعتماد به نفس در آنان.
– 8) شاد نمودن فضای کلاس و افزایش تعامل و گسترش ارتباط بین فراگیران و معلم در نهایت اجرای این طرح باعث احساس خودباوری و لیاقت در بین فراگیران می‌شود.
چراکه معلم با این کار پیامهای مثبت بیشتری به دانش‌آموزان منتقل می‌کند و استقلال و خودگردانی بیشتری به دانش‌آموزان می‌آموزد. وقتی فراگیران بتوانند محیط کلاس را اداره کنند به طور حتم افرادی کارآمد، لایق، مستقل و شایسته بار خواهند آمد. این احساس خودباوری و خودارزشمندی به فراگیران کمک می‌کند تا در محیط درس و مدرسه فعال و پویا باشند و احساس مفید بودن در جمع را تجربه کنند و هویت خاص پیدا کرده و جامعه‌پذیر شوند چراکه کار مدرسه، صرف آموزش مسائل علمی نیست، بلکه کار اصلی آن در درجه اول درونی کردن ارزشها و در یک کلام هویت‌بخشی به فراگیران است.
انگیزه، حالات درونی فرد است که موجب تداوم رفتارش تا رسیدن به هدف می‌شود. انگیزه ارتباط مستقیم و مثبت با پیشرفت تحصیلی دارد. به همین علت علاوه بر آنکه انگیزه وسیله‌ای برای پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته می‌‌شود، گاهی از آن به عنوان هدف نیز نام برده می‌شود، زیرا با افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی نیز پدید می‌آید. از آنجا که هوش و استعداد تحصیلی به‌عنوان دو عامل اساسی در پیشرفت تحصیلی، کمتر تحت تأثیر معلم یا مربی واقع می‌شود، سعی بر آن است که با افزایش انگیزه دانش‌آموزان حداکثر بهره‌وری از هوش صورت گیرد.

 است که پیشرفت تحصیلی افراد با انگیزه چشمگیرتر بوده است. با وجود آنکه معلمان در تغییر هوش و استعداد تحصیلی نقش چندانی ندارند، ولی می‌توانند در بالا بردن انگیزه دانش‌‌آموزان مفید واقع شوند.
انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی می‌توان به تقویت‌کننده‌هایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و از تقویت‌کننده‌های درونی می‌توان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد. آنچه که بیشتر موجب رفتار خود‌جوش می‌شود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیت‌های پرورشی معلم یا مربی این است که دانش‌آموز به تدریج از انگیزه‌های بیرونی به سمت انگیزه‌های درونی هدایت شود.
تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه می‌دهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از دانش‌آموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس می‌کنند، باور دارند که می‌توانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند. این گروه از دانش آموزان با انگیزه درون‌گرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر نحوه رفتار صحیح یا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانش‌آموزان باانگیزه برون‌گرا، احساس بی‌کفایتی یا کفایت کمم داشته و همواره تصور می‌کنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر: معلم و سوالات سخت است. این گروه از دانش‌آموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. چرا که اندک تلاش آنها به خاطر همان انگیزه‌های بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا کسب خواست معلم است. اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس و تصادف نسبت می‌دهند و نه به تلاش و استعداد خود. این دانش‌آموزان حتی اگر نیم‌نگاهی به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعب‌الوصول می‌دانند که دست به عمل نمی‌زنند، در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید.
در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد چشاندن طعم موفقیت به آنها و درهم شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که «موفقیت»، «موفقیت» می‌آورد. از آنجایی که انسان آمادگی دارد تا فعالیت‌ها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر می‌شود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهم‌تر است. درواقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بی‌علاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل می‌شود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان در

وس اصلی هر رشته توصیه می‌شود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابی‌های مناسب فضای کلاس را لذت‌بخش کنند.
به طورکلی به‌منظور افزایش انگیزه دانش‌آموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزه‌ها راهکارهای زیر توصیه می‌شود:
1 – سعی کنیم اولویت تجربه‌های دانش‌آموزان برای آنها جالب باشد، احساس موفقیت اولیه اعتماد به نفس آنها را افزایش می‌دهد. این موضوع در مسابقات ورزشی نیز مشهود است.
2 – برای موفقیت دانش‌آموزان پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم.
3 – با احترام گذاشتن به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
4 – دانش‌آموزان را در کلاس کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی نمائیم و نسبت به حساسیت‌های عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن کوشا باشیم. سخت‌گیری و انضباط شد

ید، تبعیض، بیان قضاوت‌های منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش علاقه به یادگیری می‌شود.
5 – بلافاصله پس از آزمون یا پرسش کلاسی، دانش‌آموزان را از نتیجه کار آگاه کنید.
6 – برای اینکه دانش‌آموز بداند، در طول تدریس به‌دنبال آموختن به چیزی باشد، بیان اهداف آموزشی مورد انتظار از او را در ابتدای درس فراموش نکنیم.

7 – چگونگی یادگیری و نحوه انجام کار برای دانش‌آموز مشخص شود.
8 – به‌منظور افزایش حس کفایت در دانش‌آموز از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به دوستان یا کلاس آموزش دهد.
9 – در مورد مشکلات درسی دانش‌آموز و ریشه‌یابی آن، با او تبادل نظر و گفت‌وگو کنیم.
10 – تشویق کلامی در کلاس، به صورت انفرادی بسیار حائز اهمیت است.
11 – مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم.
12 – از بروز رقابت ناسالم در بین دانش‌آموزان پیشگیری شود.
13 – در فرآیند آموزش متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم.
14 – علاقه به دانش‌آموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزه‌ها را افزایش می‌دهد.
15 – آموزش را با «تهدید» پیش نبریم.
16 – برای دانش‌آموزان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم
17 – با محول کردن مسئولیت به دانش‌آموزان کم توجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و علل کم‌توجهی در آنها را بررسی کنید. 18 – شیوه‌های تدریس را از سنتی به شیوه‌های روز تغییر داده و با استفاده از تکنولوژی آموزشی، حواس پنجگانه دانش‌آموزان را به کار گیریم.
19 – میان درس کلاس و مسائل زندگی که به وسیله همان درس قابل

حل است، ارتباط برقرار کنیم
20 – تدریس را با طرح مطالب و پرسش‌های جالب توجه آغاز کرده و با ت

حریک حس کنجکاوی، دانش‌آموزان را برانگیخته‌تر سازیم. 21 – به وضعیت جسمانی دانش‌آموزان توجه کرده و علل جسمی بی‌توجهی و کاهش انگیزه آنان را بیابیم.
22 – محیط کلاس را با طراحی زیبا و مناسب، جذاب سازیم تا مانع بروز کسالت روحی شویم.
23 – با فرهنگ و تاریخچه زندگی افراد مدرسه یا محله‌ای که در آن تدریس می‌کنیم، آشنا شده و در طول تدریس از مثال‌های آشنا استفاده کنیم.
24 – به منظور اطلاع از نتیجه فعالیت درسی دانش‌آموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تکالیف آنان را بلافاصله در جلسه بعدی ملاحظه و با رفع اشکالات، جنبه‌های مثبت را تشویق کند.
25 – در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل کنیم.
26 – زمان یادگیری باید در حد توان دانش‌آموز باشد. برای تجدید قوا و انگیزه در میان کلاس از وقت تفریح و استراحت غافل نشویم. 27 – دانش‌آموز را از میزان پیشرفت خود آگاه سازیم تا بداند برای رسیدن به هدف چه گام‌های دیگری بردارد.
28 – به لحاظ اخلاقی و ایجاد انگیزه، همیشه خوش‌اخلاق و خوش‌رو باشیم.
29 – به منظور افزایش حس کفایت و مشارکت در ارائه دروس از نظرات دانش‌آموزان استفاده کنیم.
30 – مطمئن باشیم که توجه دانش‌آموزان برای شروع تدریس آماده است

.
31 – تمام مطالب دشوار را یکجا و در یک جلسه آموزش ندهیم.
32 – به خاطر داشته باشیم، توجه افراطی به دانش‌آموزان (قوی یا ضعیف

) موجب متشنج شدن فضای کلاس می‌شود.
33 – دانش‌آموزان را به گروه‌های «خوب»، «بد» و «ضعیف» تقسیم‌بندی نکنیم.
34 – از ورود به موضوعات حاشیه‌ای که منجر به انحراف توجه کلاس می‌شود، بپرهیزیم.
35 – با ایجاد جلسات بحث و تحلیل به دانش آموزان فرصت تفکر و اظهار نظر بدهیم.
36 – هرگز دانش‌آموزان را مجبور به انجام فعالیت‌های تحقیرکننده نظیر «جریمه» نکنیم.
37 – به افراد درون‌گرا، کمرو، مضطرب که تمایلی به ابراز وجود ندارند، توجه کرده و با تقویت رفتارهای مثبت، آنها را به مشارکت در بحث‌های کلاسی و کارهای گروهی تشویق کنیم.
38 – در روش‌های تدریس، کنفرانس و سمینار را مد نظر قرار دهیم.
39 – تأکید بر نمره، اضطراب دانش‌آموزان را افزایش می‌دهد و مانع از توجه کامل به موضوع درس می‌شود. این دانش‌آموزان با وجود تلاش زیاد از نمرات پایینی برخوردارند و به تدریج رابطه میان تلاش و نتیجه را نادیده می گیرند که در نهایت منجر به از دست رفتن انگیزه خواهد شد.
40 – گاهی از تجربه‌های دوران تحصیل و شکست‌ها و موفقیت‌های خود برای دانش‌آموزان صحبت کنید.

خودباوری و ارتباط آن با موفقیت

.1 یاد خدا دلهای ما را آرامش می دهد و دل آرام و مطمئن، انرژی روحی و روانی فراوانی جهت حل و فصل مسائل زندگی را برای ما فراهم می آورد.
.2 برای رسیدن به هدفهای زندگی باید همواره از خطرکردن در زندگی خود نهراسید واز موقعیت های ایجاد شده به عنوان تجربه استفاده گردد. چون تجربه راه شکست را برای رسیدن به موفقیت نشان می دهد. تجربه آن چیزی نیست که برای انسان روی می دهد بلکه واکنشی است که وی در برابر آن رویداد از خود نشان می دهد.
.3 وقتی ترس را رها کنیم، فقط علاقه مندی و امید است که برجامی ماند در این زمان باورهایی که در فرد به وجود می آید که او می تواند به جای آشفتگی، آرامش و به

جای ترس، شجاعت، عشق و امید به فردای زندگی را با اختیار خود برگزیند.
.4 اگر می خواهید تصویر و نگاه خوبی از خویشتن داشته باشید باید دست از مقایسه خود با دیگران برداری. چون شما منحصر به فرد هستید و شخصیت شما وابسته به خودتان می باشد. هیچکس دیگر در این جهان بزرگ نمی تواند خود شما باشد. او نبو

ه و نخواهد آمد.
.5 ما همان گونه زندگی می کنیم که به خویشتن نگاه می کنیم.
.6 نگرش در انسان حرکت ایجاد می کند. اگر نگرش مثبت باشد حرکت سازنده و نتیجه مطلوب و اگر نگرش منفی باشد حرکت تخریبی و نتیجه اش ناخوشایند.
.7 اندیشمندان همیشه می گویندکه اگر می خواهید انسان بزرگی شوید باید نسبت به همه چیز و همه کس نظر مناسب و نگاه خوبی داشته باشید و برای رسیدن به خود واقعی و کسب باورهای ارزشمند، خویشتن را دوست داشته باشید.
.8 با توجه به توانائیهای خود به کاری که انجام می دهیم ایمان و باور درونی داشته باشیم. در این صورت موفقیت قطعی خواهد بود.
.9 به دنبال رخدادهای جذاب بوده و زندگی عاشقانه و آگاهانه را از خود انتظار داشته باشید.
.10 انسان تا زمانی که خود را باور نداشته باشد، آرامش ندارد.
.11 ابراهام مازلو روانشناس آمریکایی (1970 – 8 190 ) که از بزرگترین نظریه پردازان نهضت توانائیهای انسان به حساب می اید، زندگی را نه در بودن بلکه در شدن می دیده است و در این راستا نظریه خودشکوفایی را مطرح ساخته است.
.12 اگر تمایل به انجام کاری نداری به راحتی به خود و دیگران نه بگوئید.
.13 همیشه سعی کنید احساس خوبی از بودن خود داشته باشید، به شاد زیستن و شادکامی زندگی خود فکرکنید.
.14 این حقیقت را بپذیرید که از آنچه که فکر می کنید بهتر هستید.
.15 هیچ وقت خود را دست کم نگیرید.
.16 به جای آنچه هستید به آنچه که می توانید باشید توجه کنید.
.17 بدانید برای تغییرکردن هیچ وقت دیرنیست.
.18 در جریان خودباوری انسان باید از آنچه انجام می دهد لذت ببرد و به نیروی برتر خود ایمان داشته باشد.
.19 هیچ گاه نیروی عظیم اراده را در جسم کوچک خود زندانی نکنید

.20 به تقویت روحیه و اعتقادات خود بپردازید و دلگرم و مقاوم به زندگی ادامه دهید.
.21 حملات مهاجمان درونی و بیرونی را با نیروی خودباوری خنثی کنید و پیوسته کاری را انجام دهید که موجبات خرسندی وجدانتان را فراهم سازد.
.22 همواره برنامه ها مسیرهای خود را بازشناسی کنید تا در زندگی دچار وقفه نشوید.
.23 اگر به پیروزی خود معتقد باشید، مطمئنا پیروز و برنده خواهید شد. و نیل به خواسته های زندگی برای شما سهل و آسان می گردد.
.24 هیچ وقت نخواهید کسی یا کسانی که به جای شما تصمیم بگیرند و یا به جای شما زندگی کنند، باید باور کنید وقتی که چیزی را بخواهید مطمئنا آن را بدست خواهید آورد.
چکیده :
شکل گیری خود باوری : خود باوری افراد نیز مثل بسیاری از ویژگیهای دیگر جسمی و روانی فرد از دوران کودکی شروع به رشد و شکل گیری می‌کند. خانواده اولین محیطی است که نقش مهم خود را در خود باوری کودک ایفا می‌کند. والدین خود باور ، فرزندان خود باور تربیت می‌کنند. والدینی که کودک خود را با تمام ویژگیهایی که دارد و به همان صورتی که هست می‌پذیرند فرد خود باوری را برای آینده تربیت می‌کنند. گذشته از خانواده و تآثیرات پیچیده ای که روی خود باوری کودک دارند، محیطهای دیگر مثل محیط دوستان و همسالان ، مدرسه ، محیط شغلی و ; نیز خود باوری فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
با وجود تأثیری که این ویژگی فرد از محیط خود می‌پذیرد، اما این به معنی عدم تأثیر فرد روی خود باوری خود نیست. به عبارتی فرد بزرگسال براحتی می‌تواند درجه خود باوری خود را از خویش تغییر دهد. اجازه دهد تأثیرات محیطی به کاهش آن اقدام کنند یا با مقاومتی که از خود نشان می‌دهد دائما در تلاش برای افزایش خود باوری خود باشد.
موفقیت در زمینه‌های مختلف زندگی : افراد خود باور شناخت صحیحی که از خود دارند بهتر از بقیه به پرورش توناییها و استعدادهای خود می‌پردازند و آنها را در جهت درست هدایت می‌کنند. بنابراین از صرف انرژی برای استعدادهایی که ندارند خودداری می‌کنند و در عوض با توجه و گسترش دادن استعدادهایی که دارند موفقیتهای بیشتری را شامل خود می‌کنند. فرد خود باوری که می‌داند استعداد هنری ندارد، وقت و انرژی خود را صرف کسب هنر نم

ی‌کند و مثلا اگر می‌داند در زمینه تجارت یا تحصیل و ; استعدادهایی دارند به پرورش آنها اقداام می‌کند و در آن زمینه موفق و موفقتر می‌شود.
انعکاس خود باوری در رفتار افراد : اینکه انسان چه اندازه خود را می‌شناسد و خود را می‌پذیرد، در رفتار و عمل او منعکس می‌شود. رفتارهایی که فرد از خود در زمینه‌های مختلف نشان می‌دهد نشانگر درجات خود باوری او است. البته گاهی افراد به خود باوریهای کاذبی نیز دچار می‌شوند که از لحاظ شدت و حدت پافشاری آنها در برخی ویژگیها قابل تشخیص است. مثل کسی که توان انجام کاری را به تنهایی ندارد و عملا نیز چنین چیزی ممکن نیست، ولی مصرانه خود را توانمند به انجام آن می‌داند. در هر حال داشتن درجات متعادلی از ویژگیهای زیر نشان از خودباوری خوب و مؤثر در فرد دارد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >