دانلود پروژه مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟ در wor
دوشنبه 95/2/27 2:21 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟ در word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟ در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟ در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟ در word :
چگونه با کودکان عصبانی خود صحبت کنیم؟
مهم ترین مسئله در تربیت کودک ، چگونگی صحبت کردن با وی است. در هر سن ، بسته به شرایط فکری و سنی کودک باید به روش خاصی با او حرف زد. این که بدانیم چه انتظاری را در چه سنی باید از کودک داشته باشیم بسیار مهم است. برخی اوقات والدین می خواهند کودک انتظاراتی که فراتر از توان کودک است را برایشان براورده کند.
به این گفتگو توجه کنید:
پدر: کدوم شلوارتو دوست داری، آبیه یا قرمزه؟
کودک: هیچ کدوم، اصلاً امروز نمی خوام برم مدرسه!!
روشن است که هر شیوه ارتباطی، در زمان و مرحله خاصی کارکرد
مثبت دارد. مشکل اینجاست که وقتی تازه درمی یابید چه طور باید با فرزندتان صحبت کنید او بزرگتر شده است و متأسفانه شیوه پیشین صحبت شما دیگر نتیجه نمی دهد. از این رو، شایسته است الگوهای گفتگوی والدین با کودکان، متناسب با مراحل رشد و ویژگی های شخصیتی آنان تغییر یابد.
آنچه در پی می آید، شیوه های ارتباط کودکان با محیط از بدو تولد تا 11 سالگی و الگوهای مناسب توجیه شده برای ارتباط والدین با کودک براساس سنین موردنظر می باشد.
بینش از سنی تا سن دیگر
شیرخواران و نوپایان (تولد 2 سالگی)
کودکان چگونه ارتباط برقرار می کنند:
1) گریه اولین شیوه برقراری ارتباط با پیرامون از طریق اصوات
است.
از 4 هفتگی گریه های نوزاد بنابر نوع نیاز او (مانند گرسنگی، درد، خیس بودن جا و دوری از مراقب) حالت های خاصی پیدا می کند. در عرض چند ماه کودک شروع به آغوم کردن همراه با شادی و تعجب می کند. ظرف سه چهار ماه کودک هنگام صدا درآوردن از خود متوجه واکنش اطرافیان می شود، زمانی که مراقب شیرخوار به گریه او پاسخ نشان می دهد، کودک کم کم به ابزار ارتباطی خود اعتماد پیدا می کند چرا که نیازش برآورده شده است. در شش ماه دوم شیرخواران شروع به غان و غون کردن مطابق با زبان خانواده می کنند.
2) کودکان کلمات را خارج از بافت و زمینه آن متوجه نمی شوند. اطفال زیر 2 سال کلمات را در همراهی با وضعیت بدنی، لحن صدا و حالت صورت شما متوجه می شوند.
3) در 24 18 ماهگی، کودکان شروع به استفاده از کلمتی می کنند که اعمال را نشان می دهند. این کلمات آنچه را آنها می بینند یا می خواهند بیان می کنند، و از صفات و سایر قوانین دستور زبان استفاده نمی کنند. آنها ممکن است عباراتی کوتاه را مانند: مامان میره، کفش بپوشم به کار ببرند. آنها در ضمن از طریق ژست ها و لحن صدا صحبت می کنند. آنچه آنها به صورت بدنی نشان می دهند به اندازه همان که بر زبان می آورند اهمیت دارد.
4) کودکان کلمات و جملات کوتاه را به کار می برند تا قاطعیت پیدا کنند. کودک از نه و مال خودمه استفاده می کند تا معی محدوده خود باشد و دنیای جدید خود را در اختیار بگیرد. کاربرد این کلمات از نظر تکاملی برای یک شیرخوار اهمیت دارد. به دست آوردن عدم وابستگی، یک قدم نیمه ابتدائی به سمت آدم خود شدن می باشد. فردی مستقل از شما.
شما چگونه ارتباط برقرار کنید
1) به عنوان اولین گام ارتباطی، آنها را لمس کنید، در آغوش بگیرید،
نوازش کنید، برایشان زمزمه کنید. زمانی که بچه ها گریه می کنند شما می توانید آنها را با حضور خود و لحنی ملایم و آرامش بخش دلگرم سازید. نوزادان قادر هستند نسبت به عواطفی که شما نشان می دهید با نگریستن، گوش دادن یا حس کردن واکنش نشان دهند. آنان نسبت به غمگینی، عصبانیت، شادی یا رضایت شما والدین پاسخ نشان می دهند.
2) بدانید که لحن و پیام های بدنی شما روی شیرخواران تأثیر می گذارد. گاهی کودک وقتی می شنود که به او می گوئید: بسه! گریه می کند، چرا که او به آمرانه و بلند بودن دستور شما واکنش نشان می دهد. به همین ترتیب یک شب بخیر نرم و عاشقانه وقتی که او را در بسترش می گذارید، کودک را به دلیل لحن آرام بخش آن خشنود خواهد کرد.
3) به عنوان راهی برای برقراری رابطه با کودک، با او تماس جسمانی داشته باشید. کودکان دوست دارند به والدین خود نزدیک باشند. کنار خود نگاه داشتن، آرامش و اطمینان را به آنان منتقل می کند، استفاده از یک آغوش گرم به شما کمک می کند تا ضمن نزدیک بودن با او به کارهای زندگی خود نیز برسید.
4) زیاد متعجب نشوید اگر وقتی با تلفن صحبت می کنید، کودک شما گریه سر می دهد. بچه ها به خوبی می دانند چه موقع به آنها توجه نمی کنید و اینکه چه طور توجه شما را به خود معطوف سازند. در شرایط غیرمعمول مثل مجالس و مهمانی ها معمولاً گریه و ناراحتی شیرخوار تشدید می شود. در این موقعیت ها با آگاه بودن از علتی که باعث واکنش کودک شده است، می توانید آرامش خود را حفظ کنید و به موقع با وضعیت فوق مدارا کنید.
5) کلام کودک را به سمت مکالمه دوطرفه سوق دهید. خواندن و زمزمه کردن ترانه های کودکانه او را تشویق می کند تا پاسخ هد. او ترغیب می شود تا جریان خوشایندی از اصوات را تولید کند که نهایتاً به تکلم منتهی می گردد.
6) گسترش و بسط صداها و کلمات مهارت های کلامی را تقویت میم.
7) حتی اگر مطمئن نیستید کودک شما چقدر از حرف های شما را مت
وجه می شود با او صحبت کنید. حرف زدن به اندازه در آغوش گرفتن و بوسیدن برای حفظ ارتباط با کودک مهم است. صحبت با کودک کمک می کند تا او بتواند احساسات و افکارش را با اصوات پیوند بزند.
سنین پیش از مدرسه (5 2 سالگی)
کودکان چگونه ارتباط برقرار می کنند:
1) در 3 2 سالگی بسیاری از کودکان شروع به استفاده از جملات پیچیده تر می کنند. البته این بدان معنی نیست که همه کلمات بزرگسالان با مفاهیم انتزاعی را متوجه می شوند. درک و فهمشان از افکار بسیار عینی می باشد. بسیاری تازه شروع می کنند تا به شیوه منطقی فکر کنند و ترتیب وقایع را متوجه شوند.
2) کودکان به مرور کلام والدین و نفوذ آن را بر زندگی خویش دریافته اند و به تدریج این درک را پیدا می کنند که کلام خودشان نیز قابلیت تغییر دادن شرایط را دارد. آنان با استفاده از گنجینه کلامی رو به رشدی که دارند معانی غنی تری را خلق می کنند.
3) نه و چرا در گفتار کودکان پیش از دبستان کلمات شایعی هستند. نه گفتن روشی است که کودک پیش دبستانی به وسیله آن استقلال خود را طلب می کند. چرا گفتن نشان دهنده اشتیاق او برای فهم بهتر جهان پیرامون است. همچنین چرا کلمه ای است که اقتدار دیگران را زیر سؤال می برد. در پس این چرا آنان می پرسند: چرا وقتی می خواهم خودمداری ام را به دست آورم جلوی مرا سد می کنی؟
4) کودکان علاقه مند به مشارکت در تصمیم گیری ها هستند. تصمیم گیری به کودکان احساس تسلط و استقلال می دهد. آنان ممکن است این طور فکر کنند: اگر بگویم چه چیزی می خواهم دیگر بچه بزرگی می شوم یا من می توانم تکالیفم را از مادرم جدا کنم و دو
ست دارم که این طور باشد.
5) کودکان پیش دبستانی عاشق تقلید کلمات دیگران هستند. آنان اغلب توصیه ها، عبارات و جملات را تقلید می کنند. گاهی خصوصاً هنگام نقش بازی کردن عبارا
ت را به صورت نادرست به کار می برند. مثلاً ممکن است کودک به عروسک خود بگوید: این قدر بدی که باید 100 سال تو زندون بمونی.
6) کودکان دوست دارند یک قضیه را بارها و بارها بشنوند و توصیف کنند. با گفتن و شنیدن قصه ها، آنان باورهای خود را نسبت به جهان شکل می دهند و اینکه چگونه با آن انطباق حاصل کنند. آنها می گویند: بازم تعریف کن، چرا که شنیدن پیاپی یک داستان آنان را امن و آرام می سازد. و تصور یک داستان جدید را برای کودک ممکن می کند.
7) کودکان دوست دارند بتوانند خودشان توضیح بدهند، این مسئله به معنی دار شدن آنچه تازه سعی در فهمیدنش کرده اند کمک می کند. برای مثال ممکن است یک کودک پیش دبستانی اندوهش را از پایان یافتن زمستان این طور عنوان کند: وقتی برف آب می شه، یعنی داره گریه می کنه.
8) در محدوده 3 تا 5 سالگی درک کودکان از رابطه علت و معلولی تصحیح می شود.
پیش دبستانی های بزرگتر، توضیحات ساده روابط علی را می فهمند، م
انند: دارو کمک می کنه تا بهتر بشی یا اگر غذای سالم بخوری، زودتر بزرگ و قوی می شوی.
9) کودکان با استفاده از بدن، بازی و هنر خود صحبت می کنند. در واقع در این سن ارتباط کلامی هنوز شیوه غالب ادراک دنیا و ابراز خود نیست.
شما چگونه ارتباط برقرار کنید
1) به کودک خود توجه کامل داشته باشید. حتی یک رابطه سر
یع اما با توجه می تواند نیاز کودک شما را به ارتباط برآورده سازد. اگر او می گوید: با من بازی کن اما این کار در آن لحظه ممکن نیست. چراییش را برای او توضیح دهید یا بگوئید: امروز کارم خیلی سخت بود، دو سه دقیقه صبر کن تا خستگی ام در بره. بعدش باهات بازی می کنم. آنها می توانند به درجاتی احساس شما را درک کنند پس صراحت شما را تحسین خواهند نمود.
2) از لحن کلام خود خبر باشید. به دلیل تازه کار بودن کودکان در جمله سازی، آنها حساسیت زیادی به لحن صدا و پیام های بدنی شما دارند.
3) عواطف ناگفتنی کودکان را منعکس کنید. بدین ترتیب به کودک کمک می کنید احساساتش را به کلام درآورد. اگر در پارک، نوبت تاب به کودک شما نرسیده می توانید بگوئید: می خواستی سوار تاب بشی، مگه نه یا خیلی عصبانی به نظر می آی!
4) از کودک برای تبیین مشکلات کمک بخواهید برای مثال ممکن است بگوئید: تو اون فیلم چیزی تو رو ترسوند؟ اگر کودک جواب نداد، می توانید این طور ادامه دهید: شاید قیافه آقاهه ترسناک بوده!.
5) به کودک کمک کنید تا هشیاری عاطفی در او رشد پیدا کند. حتی اگر کودک بدرفتاری کرده است شما می توانید درباره کارش با او صحبت کنید. اکثر بچه های پیش دبستانی توانائی درک چنین جملاتی ار دارند، من بعضی اوقات خیلی عصبانی می شم، اگه برم یه اتاق دیگه و چند تا نفس عمیق بکشم خیلی آروم تر می شوم.
6) انتخاب هائی را که توصیه می کنید محدود سازید. کود
کان پیش از دبستان وقتی خودشان تصمیم می گرند احساس تسلط بر اوضاع پیدا می کنند. می توانید بگوئید: می خوای اول لباس بپوشی یا اول صبحانه بخوری؟
7) جمله خود را با کلمه باشه؟ تمام نکنید مگر اینکه آماده باشید نه گفتن کودک خود را بپذیرید اگر از کودک درخواستی بکنید که منوط به موافقت او باشد
در دام بحث های طولانی و حتی جنگ قدرت گرفتار می شوید. مثلاً به جای الان وقت خوابه، برو تو جات بخواب! اگر بگوئید برو بخواب عزیزم. باشه؟ کودک فرصتی برای چون و چرا کردن خواهد یافت.
8) با استفاده از خیال پردازی کودک به آرزوهای او بهاء بدهید. اگر کودک شما از این غمگین است که باید عروسکش را با دیگری شریک شود، می توانید به او بگوئید: دوست داشتی این عروسک فقط مال خودت بود؟ فکر کن باهاش چه کار می کردی؟ با توصیف آرزوی کودک و صحبت در مورد آن. حتی در صورت عدم تحقق آرزو، کودک به تدریج آرام می گیرد.
9) فرصت های امنی برای بیان احساسات شدید بچه ها فراهم کنید. به عنوان مثال، اگر کوک شما بی نهایت عصبانی است به جای گفتن داد نزن دیگه! بهتر است بگوئید: برو تو حمام و یه دقیقه هر چه قدر می تونی بلند داد بزن!
10) زیادی توضیح ندهید. اثربخشی توضیحات ساده معمولاً بیش از بحث های طولانی است. وقتی کودک قشقرق راه انداخته است. او را نزدیک خود نگه داشت… یا حتی کنار او ماندن… می تواند بیش از هر کلام دیگری که می توانستید بگوئید مؤثر باشد.
سنین مدرسه (11 6 سالگی)
کودکان چگونه ارتباط برقرار می کنند
1) کودکان مدرسه رو شروع می کنند تا جهان را به شیوه های پیچیده تری نگاه کنند. در این مرحله. کودکان اغلب از تفکر عینی به سوی تفکر انعکاسی پی
ش می روند. نسبت به حوادث جهان منطقی تر می ا ندیشند، گرچه هنوز چشم اندازشان از محیط جنبه شخصی دارد. شروع می کنند تا دنبال دلایل بگردند و سؤالات چالش برانگیزی می پرسند.
2) در سنین 11 6 سالگی کودکان هدفمند می شوند. آنها از پیش درباره چیزی که می خواهند فکر می کنند و یا اغلب برای رسیدن به آن نقشه می ریزند.
از آنجائی که شیوه ارتباطی آنان تکانشی و منطبق با نیازهای
شان است درون دوست داشتنی عمیق و خردمند آنان را پوشیده نگاه می دارد.
3) بچه های مدرسه رو به تناوب نسبت به والدین خود احساس استقلال، وابستگی، مقاومت یا حتی سرکشی دارند. این رفتار گیج کننده می تواند برای والدین کاملاً آزاردهنده باشد. کودکان گاهی روزها وابستگی خود را نشان می دهند و بعد ناگهان قشقرق راه می اندازند. اگر احساس کنند بچه گانه با آنان رفتار شده آزرده خاطر می شوند. با این حال آنها ترجیح می دهند همان دختر یا پسر کوچولوی مامان باشند.
4) سؤالات بچه مدرسه ای ها والدین را به شک می اندازد و از آنها انتقاد می کند. آنها دیگر فکر نمی کنند والدین یگانه مظاهر قدرت هستند. این نوع پرسش کردن طبیعی و نشانه رشد تفکر نقادانه در آنها است. به نظر می رسد کسانی را که بیش از همه دوست می دارند طرد می کنند یا از آنان دور می شوند.
5) کودکان الگوهای ارتباطی خود را در تعامل با محیط شکل می دهند. کودکان خردسالتر معمولاً به یک شیوه بحث می کنند بدون اینکه در نظر بگیرند کجا یا با که هس
تند. با بزرگتر شدن و دور شدن از خانه، الگوهای گفتاری آنها با تبعیت از دوستان، رسانه ها و مجامع عمومی تنوع می یابد.
6) بچه های مدرسه رو افکارشان را خصوصی می دانند. در این دوره حتی وقتی روابط مثبتی میان کودک و والدین وجود داشته باشد، کودک تلاش می کند افکارش را برای خود نگاه دارد. اینک زمانی است که زندگی خارج از خانه با زندگی خانوادگی او رقابت می کند.
7) حس شوخ طبعی در کودکان 6011 ساله بیشتر شکل م
ی گیرد. آنها از گفتن مطالب خنده دار و سر به سر گذاشتن و بازی های پیچیده تر لذت می برند آنها می توانند مطالب پیچیده تر رسانه ها را درک کنند و قواعد و اصول بازی ها را تجلیل نمایند.
شما چگونه ارتباط برقرار کنید
1) وقتی را پیدا کنید تا با او حرف بزنید، در مقایسه با یک کودک پیش دبستانی شما فرصت زیادی برای صحبت کردن با کودک دبستانی خود ندارید. یا بزرگتر شدن کودک، او کمتر به سراغ شما می آید، بنابراین شما باید تلاش مخصوصی به عمل آورید تا بتوانید اوقاتی را با او بگذرانید.
2) با کودکان سنین مدرسه بالغانه صحبت کنید. آنها دوست دارند بزرگ شدنشان را تأیید کنیم. به آنها برمی خورد اگر احساس کنند مانند بچه ها با آنها صحبت می شود (حتی اگر مانند کوکان رفتار کنند) به جای چند بار باید بهت بگم مشقت را بنویس؟! بگوئید: فکر کنم مشق داشته باشی، کی می خوای اونها را شروع کنی؟
3) با کودک خود محترمانه برخورد کنید. یک راه برای درک کودک و نیازهایش کمک گرفتن از خود اوست. اگر شما تصدیق کنید که فرزندتان اطلاعاتی دارد که
شما ندارید، او خواهد فهمید که به او احترام می گذارید. یا اینکه تصمیم گیرنده نهائی شما هستید.
4) از کودکان مدرسه رو به جای سؤالات کلی، پرسش های مشخصی بپرسید. به جای پرسیدن سؤالاتی مثل: مدرسه چه طور بود؟ می توانید بپرسید: معلمتون راجع به تحقیقت چیزی گفت؟ همچنین از پرسیدن سؤالات جهت دار بپرهیزید، به جای: فکر می کنی این جوری صحبت کردن با یک بزرگتر درسته؟ بگوئید: خیلی عصبانی می شم وقتی با این لحن با من حرف می زنی
5) به حرف های کودک گوش فرا دهید بدون آنکه آنها را تکذیب کنید. به جای اینکه بگوئید: چه مسخره! به سادگی می توانید بگوئید: هوم! یا واقعاً س
پس سؤالات مشخصی را بر مبنای موقعیتی که کودک توصیف کرده است بپرسید.
6) آنچه کودک می گوید تکرار کنید، اما بالغانه تر، شما می توانید جملات او را به شکل یک سؤال منعکس کنید. به این صورت که: آیا من درست فهمیدم؟ با این روش شما به هوش و فهم کودکتان احترام گذاشته و باعث شده اید احساس کند او را می فهمید و تشویقش می کنید تا بیشتر صحبت کند.
7) کمی بخندید و اشتباهات خود را بپذیرید. گاهی، شوخ طبعی بهترین راه برای رفع یک درگیری، یا واکنش نشان دادن به خواسته یا ناراحی کودک است همچنین می توانید از فرزند خود کمک بخواهید تا مشکل رفع شود. بچه ها عاشق این هستند که از والدین بشنوند که اشتباه کرده اند وقتی خطائی مرتکب می شوید اقرار کنید و بگوئید: خرابکاری کردم، نه؟ می شه با هم کمک کنیم تا یه جوری اوضاع را درست کنیم؟
8) برای قانونگذاری و تعیین محدودیت ها برای کودک از خود او کمک بگیرید. وقتی لازم است به او نه بگوئید از گفتن نهراسید اما با ذکر دلیل، او نیز می تواند قوانینی را وضع کند. برای مثال از کودک بخواهید تا ساعت موجهی را برای انجام تکالیف مدرسه مشخص کند. دکتر گیلیان مک نامی توصیه می کند از کودک بخواهید رئیس تصمیم گیری در این مورد باشد که (با توجه به دستورات آموزگار) چه کمکی باید به او شود، چه قدر و کی. به این ترتیب،
کودک احساس می کند بر دنیای خود تسلط دارد.
9) ارتباط کلامی خود را با فرزندتان حفظ کنید. حتی وقتی او تمایلی ندارد. دکتر مایکل تامپسون می گوید: ممکن است گاهی شما احساس کنید نزد
فرزندتان بی اعتبار هستید. در چنین شرایطی اگر سکوت کنید، یا شخصاً واکنش های تکانشی بروز بدهید اوضاع خیلی بدتر پیش می رود. اما به یاد داشته باشید آنها اغلب دارند سعی می کنند استقلال خود را تثبیت کنند.
با بچه های عصبانی چگونه برخورد کنیم؟
وقتی نوجوان شما عصبانی می شود و صدایش را برای شما بلند می کند، چه می کنید؟ خیلی از ما والدین فکر می کنیم برای اینکه بزرگی و برتری خودمان را نشان دهیم باید ما هم داد بزنیم و صدایمان را بلندتر از صدای او کنیم تا حساب کار خودش را بکند. اما آیا این کار فایده ای هم دارد؟ یا اینکه نوجوان را به بلندتر کردن صدایش تشویق می کند و بحث و مشاجره ای طولانی به راه می اندازد؟ممکن است بگویید عقب نشینی و تسلیم شدن هم تمام قدرت والدین را نابود و بی اثر می کند. بله حق با شماست. هیچکدام از این روشها مناسب نیست. در این مقاله می خواهیم در باره باید ها و نباید های برخورد با یک نوجوان عصبانی صحبت کنیم:
نکته اساسی این است که والدین نباید در تمام مشاجره هایی که به آن دعوت می شوند شرکت کنند. وقتی فرزند شما داد می زند بسیار طبیعی است که شما هم میل به داد زدن داشته باشید و دلتان بخواهد مقابله به مثل کنید. این میل آنقدر شدید است که گاهی نمی توانید در برابرش تاب بیاورید ولی تن دادن به این غریزه ممکن است به قیمتی گران برای شما و فرزندتان تمام شود. وقتی شما هم مقابله به مثل کرده و با صدایی بلندتر بر سر نوجوانتان فریاد می زنید، او را به مقابله جدیتر دعوت می کنید و در واقع پایه و اسکلت یک مشاجره را بنا می نهید. همین کار باعث می شود که بحث و دعوایی طولانی آغاز شود و هر چه شما صدایتان را بالاتر ببرید و بخواهید برتری خودتان را نشان دهید او هم بیشتر به تکاپو می افتد تا کم نیاورد و صدای بلندش ممکن است تبدیل به پرتاب اشیا و; شود و بعد معلوم نیست این مشاجره چگونه پایانی داشته باشد.
یادتان باشد تشویق کودک به مقابله و طولانی شدن مشاجره به عبارتی یعنی اینکه شما قدرت و کنترل خود را کم کم از دست می دهید و فرزندتان را در حدی بالا می آورید که بتواند همسطح شما باشد و با شما مشاجره کند. در واقع شما با پایین
آوردن سطح خودتان در حد یک بچه به او این احساس را می دهید که می تواند شما را کنترل کند و با عصبانی کردنتان کنترل شما را از دستتان خارج کند. بنابر این دفعات آینده هم او به همین روش ادامه خواهد داد و روز به روز شما بیشتر یک نوجوان عصبانی را خواهید داشت.
مغز یک نوجوان، نه بزرگسال
در ابتدا لازم است این نکته مهم را درک کنید که نوجو
ان رفتاری مانند بزرگسالان از خود نشان می دهد تا خود را بزرگ حس کند وگرنه مغز او مانند یک بزرگسال نیست. مغز یک نوجوان هنوز در حال تکامل و رشد است و این رشد تا حدود 25 سالگی ادامه پیدا می کند. مسلما کودکان برداشتهای متفاوتی ازما نسبت به وقایع دارند. که گاهی این افکار غلط و تحریف شده است و مشکل زمانی پیش می آید که از این فکر غلط برای توجیه رفتار و عصبانیت خود استفاده کنند. البته این قضیه هم عمدی نیست و خود به خود در ذهن نوجوان شکل می گیرد همانطور که ممکن است ما هم فکر و برداشت اشتباهی از بعضی وقایع داشته باشیم. مثلا ممکن است نوجوان با خودش فکر کند: «تقصیر من نبود که شیشه را شکستم من از دست برادرم دیوانه شده بودم!» بنابر این بهتر است توجه داشته باشید که خیلی از بی مسئولیتی و رفتارهای نادرست و زشت نوجوانان در اثر یک فکر و برداشت اشتباه است و عمدی در کار نیست.
از این کارها فاصله بگیرید
1) داد نزنید، لعنت و دشنام نفرستید، اسم نگذارید: یادتان باشد برای رفتار بد هیچ عذر و بهانه ای مقبول نیست حتی اگر این رفتار از شما والدین سر بزند. همانطور که شما از فرزندتان نمی پذیرید به علت قربانی شدن حق سوء استفاده از کسی را داشته باشد، شما هم حق ندارید از فرزندتان با دشنام دادن و داد و فریاد و لقبهای زشت انتقام بگیرید. بد حرف زدن و دشنام دادن به نوجوانتان تنها کارها را خرابتر می کند. هم در کوتاه مدت، یعنی در مشاجره اخیر و هم در دراز مدت. چون نه تنها رفتار فرزندتان را تغییر نمی دهد بلکه رابطه او و شما را در دراز مدت خراب می کند.
2) تهدید نکنید: بهتر است وقتی دعوا و مشاجره داغ است فرزندتان را تهدید نکنید. مثلا گفتن اینکه «اگر تمامش نکنی، رایانه ات را 3 روز تعطیل می کنم!» باعث نمی شود که فرزندتان ناگهان داد و فریادش را تمام کند و به اتاقش برود. در عوض این تهدید او را بیشتر عصبانی می کند و به ادامه مشاجره تشویق می شود. بهتر است اگر هم تهدید می کنید بیان آن را تغییر دهید مثلا بگویید اگر به اتاقت نروی و آرام نشوی، بعدا عواقبی به علت این رفتار در انتظارت خواهد بود و سپس اتاق را ترک کنید.
3) سعی نکنید کنترلش کنید: این کار یکی از بزرگترین عوامل لغزش والدین است. اغلب والدین هر روز سعی می کنند فرزندان خود را کنترل کنند. علتش هم برد
اشت غلطی است که از مسئولیت والدین نسبت به فرزندان دارند. اگر فرزندتان را همیشه پاسخگو نگه دارید به این معنی نیست که همیشه مطیع شما باشد. حتی به این معنی نیست که نوجوان همیشه محدودیتها و قوانین را رعایت کند. مسئولیت شما در برابر فرزندتان این است که قوانین و محدودیتها را به او نشان دهید و برای او تشویق و تنبیه را متناسب با رفتاری که در هنگام رعایت و یا شکستن قوانین دارد، در نظر بگیرید. البته هدف این است ک
ه جلوی قانون شکنی فرزندتان را بگیرید. شما یک عروسک گردان نیستید بلکه یک قانون گذارنده هستید. شما به فرزندتان اجازه انتخاب می دهید و اوست که باید تصمیم بگیرد رعایت قوانین به نفع اوست و شکستن آن به ضررش و اگر بر خلاف این را انتخاب کرد باید عواقبش را هم بپذیرد. بنابر این سعی نکنید با کنترل نوجوانتان او را مجبور کنید همان باشد که شما می خواهید. مسئولیت شما هدایت است و نه کنترل کردن!
فرزند شما با شکستن قوانین قیمتش را هم خواهد پرداخت. وقتی او امتیازی را که از آن لذت می برد از دست بدهد متوجه خواهد شد که شکستن قوانین به نفع او نیست و ارزشش را ندارد که این امتیاز را از دست بدهد. بنابر این دفعه بعد انتخاب درستی خواهد کرد.
4) درگیری جسمی نداشته باشید: زمان بازی نوجوان شما تمام شده اما او کنسول بازی را رها نمی کند. بنابر این شما سعی می کنید آن را از او بگیرید و در حالیکه دعوا بالا گرفته آن را از دست همدیگر می کشید! فرزندتان تهدید کرده که منزل را ترک خواهد کرد و شما برای اینکه جلوی رفتن او را بگیرید سعی می کنید راه او به سمت در را ببندید و مانع خروج او بشوید. موقعیتهای بدی است اما درگیری جسمی با نوجوان فکر خوبی نیست. با این کار شما به فرزندتان یاد می دهید که برای به دست گرفتن کنترل اوضاع لازم است درگیری جسمی با شما داشته باشد و از زورش استفاده کند. در ضمن این کار نه تنها او را سر جایش نمی نشاند بلکه او را وسوسه می کند که زورش را به شما نشان دهد. بنابر این خطر نکنید، بالاخره ممکن است روزی زور او از شما بیشتر شود!
5) سعی نکنید پیروز شوید: اگر شما از آن دسته والدین هستید که به دست گرفتن کنترل اوضاع را با بیرون رفتن از اتاق و آرام کردن خودتان انجام می دهید، این مورد را ندیده بگیرید و به کارتان ادامه دهید. در غیر این صورت به یاد داشته باشید که اگر در هر مشاجره کوچک بر فرزندتان پیروز شوید، در جنگ مغلوب خواهید شد. البته این کلمات زیاد مناسب نیست چون این مفهوم را در ذهن ایجاد می کند که شما و فرزندتان با هم دشمن هستید. در حالی که فرزند شما نیاز دارد که مهارتهای حل مساله را یاد بگیرد. ( والبته شما هم بی نیاز نیستید!)
اغلب والدین آرزو دارند فرزندشان بزرگسالانی مسئولیت پذیر و محترم شوند و بتوانند گلیم خودشان را در این دنیا از آب بیرون بکشند. اگر شما هم چنین آرزویی دارید درباره مشاجره با فرزندتان تجدید نظر کنید. آیا پیروزی موقت در مشاجره با فرزندتان با داد زدن و درگیری فیزیکی با او به نتیجه اش می ارزد. اما با بکار بردن یک استراتژی موثر می توانید به یک پیروزی دائمی دست پیدا کنید.

دانلود پروژه مقاله بررسی مقایسه¬ای بازده سبد اوراق بهادار شرکت¬
دوشنبه 95/2/27 2:21 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله بررسی مقایسه¬ای بازده سبد اوراق بهادار شرکت¬های سرمایه گذاری با بازده بازار در بورس اوراق بهادار تهران در word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله بررسی مقایسه¬ای بازده سبد اوراق بهادار شرکت¬های سرمایه گذاری با بازده بازار در بورس اوراق بهادار تهران در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله بررسی مقایسه¬ای بازده سبد اوراق بهادار شرکت¬های سرمایه گذاری با بازده بازار در بورس اوراق بهادار تهران در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله بررسی مقایسه¬ای بازده سبد اوراق بهادار شرکت¬های سرمایه گذاری با بازده بازار در بورس اوراق بهادار تهران در word :
بررسی مقایسه¬ای بازده سبد اوراق بهادار شرکت¬های سرمایه گذاری با بازده بازار در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده:
شرکتهای سرمایهگذاری نوعی واسطهی مالی هستند که منابع مالی مورد نیاز خود را با انتشار اوراقبهادار(سهام و اوراق قرضه) بهدست میآورند و آن را در داراییهای مالی (شامل سهام و اوراق قرضه) سایر شرکتها سرمایهگذاری میکنند. این پژوهش به بررسی مقایسه¬ای بازده سبد اوراق بهادار شرکت¬های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران با بازده
بازارمی¬پردازد.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شرکت¬های سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران برای دوره زمانی5 ساله 1383 تا 1387 می¬باشد. در این پژوهش مدل جنسن بهعنوان مدل اصلی پژوهش جهت محاسبه بازده اضافی نسبت به بازار استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که شرکتهای سرمایهگذاری در دوره بررسی به طور متوسط توانستهاند از سرمایهگذاریهای بورسی خود بازده بیشتری نسبت به بازده بازار کسب نمایند.
واژهای کلیدی: شرکتهای سرمایهگذاری، بازده اضافه، سرمایه-گذاری بورسی
1 .مقدمه
اکثر اندیشمندان اقتصادی در پژوهش هایشان به این نتیجه رسیدهاند که یکی از عوامل مؤثر بر رشد و توسعه پایدار، سرمایهگذاری مؤثر میباشد. سرمایهگذاریها از طریق ایجاد ظرفیت (داراییهای فیزیکی) و یا بهصورت سرمایهگذاری در داراییهای مالی (نظیر سرمایهگذاری در سهام، اوراققرضه، اوراق خزانه) انجام میشود. سرمایهگذاران علاقهمندند که نتایج سرمایهگذاریهای خود را بدانند و بازده آن را با سایر سرمایهگذاریها مورد مقایسه قرار دهند. از گذشته تا به امروز مدلهای متعددی برای ارزیابی عملکرد سرمایهگذاریها، طراحی و مطرح شده است که رایجترین آنها مدلهای ترینور، شارپ و جنسن میباشد .
در این پژوهش به دنبال مقایسه بازده تحصیل شده شرکت-های سرمایه¬گذاری بورس اوراق بهادار تهران با بازده بازار هستیم.
2تشریح و بیان مسئله
براساس تعریف شارپ و همکاران(2006) شرکتهای سرمایهگذاری نوعی واسطهی مالی هستند که منابع مالی مورد نیاز خود را با انتشار اوراقبهادار(سهام و اوراق قرضه) بهدست میآورند و آن را در داراییهای مالی (شامل سهام و اوراق قرضه) سایر شرکتها سرمایهگذاری و بازده کسب شده در این فرایند را بهصورت سود و بهره به سرمایهگذاران پرداخت میکنند. در واقع این تعریف، بیان صریحی از اهداف و فعالیتهای شرکتهای سرمایهگذاری میباشد و از چند قسمت عمده تشکیل شده است.
بنابراین در پژوهش حاضر بهدنبال یافتن پاسخ به این پرسشهای با اهمیت می باشیم که ” آیا شرکت های سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس تهران، توانستهاند بازده بیشتری از پرتفوی سهام خود نسبت به بازار کسب نمایند؟”
3 . فرضیه پژوهش
شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس تهران، دردوره بررسی، به طور متوسط از سرمایهگذاریهای بورسی، بازده ناخالص اضافی نسبت به بازده بازار کسب کردهاند.
4روش پژوهش
با توجه به اینکه یکی از اهداف این پژوهش توصیف وضعیت عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس تهران از منظر سرمایهگذاریهای انجام شده در اوراقبهادار پذیرفته شده در بورس و تبیین یا توضیح وضعیت آنها میباشد لذا پژوهش، از نوع پژوهش¬های زمینهیابی است[11].
5-1 قلمرو مکانی پژوهش
جامعه آماری این پژوهش شامل شرکتهای سرمایهگذاری درج شده در فهرست نرخهای بورس اوراقبهادار تهران صرف نظراز محل استقرار این شرکت ها در شهرستان های مختلف کشور است.
5-2 قلمرو زمانی ژوهش
به منظور آن که آزمون های مورد نظر بر مبنای آخرین و جدیدترین اطلاعات انجام شود، دوره زمانی پژوهش از ابتدای سال 1383 تاپایان سال 1387 در نظر گرفته شده است.
5-3 جامعه ونمونه آماری پژوهش
جامعه آماری این پژوهش شامل شرکتهای سرمایهگذاری درج شده در فهرست نرخهای بورس اوراقبهادار تهران می باشد. و شرکتهای به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند که دارای شرایط زیر باشند:
1-وجود سرمایهگذاری در سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس در طی قلمرو زمانی پژوهش.
2- دور مالی شرکت ها، منتهی به تاریخ 29 اسفند هر سال باشد.
در نهایت از تعداد 19 شرکت سرمایهگذاری در سال 83، 5 شرکت باتوجه به نداشتن پرتفوی بورسی در برخی از سالهای مورد بررسی از جامعه حذف شد.
5-4 ابزار گردآوری داده ها(اطلاعات)
بهمنظور اینکه یافتههای پژوهش قابلیت اعتماد بیشتری داشته باشد، دادهها عمدتاً از طریق اسنادکاوی، مشاهده و مطالعه صورت های مالی حسابرسی شده جمعآوری گردید. همچنین اطلاعات مربوط به بازار شامل شاخص بازار، معاملات و ;، بااستفاده از گزارشهای منتشر شده توسط سازمان بورس اوراقبهادار و با استفاده از بانک های اطلاعاتی جمعآوری شد.
5-5روش تجزیه وتحلیل اطلاعات
در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزارSPSS استفاده شد. فرضیه پژوهش بااستفاده از تحلیل آماری-test t مورد آزمون قرار گرفتند.
6 تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
– بازده ناخالص اضافی: تفاوت بین متوسط بازده پرتفوی بورسی شرکت سرمایهگذار نسبت به متوسط بازده بدون ریسک از صرف ریسکی است که شرکت انتظار کسب آن را دارد.
– متوسط بازده پرتفوی بورسی شرکت سرمایهگذار: عبارت است از میانگین موزون بازده واقعی هر یک از اوراق بهادار تشکیل دهنده پرتفوی. بازده واقعی هر اوراقبهادار با فرمول زیر محاسبه میگردد:
: بازده واقعی اوراق بهادار
: قیمت اوراقبهادار در زمان
: قیمت اوراقبهادار در زمان
: سود نقدی سهام عادی طی دوره
: درصد افزایش سرمایه
: آورده نقدی به ازای هر سهم
– بازده بازار: عبارت است از میانگین بازده واقعی اوراق بهادارپذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که با استفاده از شاخص قیمت و بازده نقدی محاسبه می گردد. برای محاسبه بازده بازار از فرمول زیر استفاده میشود:
عدد شاخص در زمان
عدد شاخص در زمان
– معیار تفاوت بازده جنسن: یکی از معیارهای مرتبط با معیار پاداش به نوسان پذیری بازده ترینور، معیار تفاوت بازده جنسن یا آلفا است[5].
متوسط بازده واقعی اوراقبهادار P
متوسط بازده بدون ریسک
متوسط بازده بازار
7- بررسی پژوهش¬های انجام شده:
7-1 .پژوهش¬های خارجی
فاما و فرنچ در پژوهشی در سال 1996 با استفاده از مدل CAPM، یک رگرسیون چند متغیره را برای بررسی عوامل مؤثر در بازده پرتفوی طراحی کردند و با استفاده از مدل جنسن به بررسی رابطه عملکرد با اندازه و نسبت ارزش دفتری به بازار پرداخته و به این نتیجه دستیافتند که بازده سهام کوچک بیشتر از سهام بزرگ است و عملکرد با نسبت ارزش دفتری به بازار رابطه مستقیم دارد.
در پژوهشی دیگری که در سال 2001 در کشور ترکیه انجام گرفت، عملکرد دو گروه شرکت سرمایهگذاری در مقایسه با شاخصهای ISE-100 و T-BILL برای سالهای 2000 – 1998 با استفاده از مدلهای شارپ، ترینور، جنسن و گراهام و هاروی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رتبهبندیهای مختلف به نتایج مشابهی میانجامد و درصورت تفکیک دوره مورد بررسی به دورههای کوتاهتر نیز تغییری در نتایج بدست آمده حاصل نخواهد شد.
دو پژوهش گر به نامهای کوتاری و وارنردر سال 2002 با استفاده از معیارجنسن و با شبیهسازی شرکتهایی که ویژگی و خصوصیات شرکتهای واقعی را داشتند معیار استانداردی را با استفاده از دادههای سری زمانی بازدههای سهام شرکتهای سرمایهگذاری برای ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری طراحی نمودند. آنها دریافتند که بازدهی اضافی حدود 3 درصد در سال که در پژوهشات و مطالعات گذشته، ابراز میشد را میتوان به میزان بااهمیتی با تجزیه و تحلیل معاملات سهام یک شرکت رشد و ارتقاء بخشید.
7-2 . پژوهش¬های داخلی
داعی (1375) در پژوهشی باعنوان “تجزیه و تحلیل شرکتهای سرمایهگذاری و مطالعات موردی چند شرکت در بازار مالی ایران” به بررسی بازار سرمایه در ایران و نقشی که شرکتهای سرمایهگذاری برای توسعه بازار میتوانند ایفا کنند پرداخته است. و بیان نموده این شرکتها از عملکرد مناسبی در بازار برخودار بودهاند.
محمدزاده (1376)در پژوهشی باعنوان “بررسی نقش شرکتهای سرمایهگذاری در توسعه اقتصادی کشور (گذشته، حال، آینده)”به بررسی تأثیرشرکت¬های سرمایه گذاری در اقتصاد کشور پرداخته است. نهایت به این نتیجه دستیافته که شرکتهای سرمایهگذاری بهطور غیر مستقیم در اقتصاد کشور مؤثر بوده و با افزایش این شرکتها چه از نظر کمی و چه کیفی روند رشد اقتصادی و بهدنبال آن توسعه اقتصادی تسریع خواهد یافت.
صفری( 1375) در پژوهشی با عنوان “بررسی تحلیلی ریسک و بازده پرتفوی سرمایهگذاری شرکتهای سرمایهگذاری بیمه ایرانی” به بررسی وضعیت عملکرد پرتفویهای سرمایهگذاری شرکتهای بیمهایران، بیمه دانا، بیمه آسیا، بیمهالبرز و بیمه مرکزی ایران برای دوره 1374-1368 صورت گرفته است. از نظر پژوهش¬گر چنین بهنظر میرسد که پرتفویهای سرمایهگذاری مذکور از وضعیت و ترکیب مناسبی برخوردار نبوده و عملکرد آنها از نظر ریسک و بازده، مناسب تلقی نمیشود.
بهزاد (1376) در پژوهشی باعنوان “نقش شرکتهای سرمایهگذاری در کارایی بورس اوراقبهادار “به بررسی تأثیر شرکت¬های سرمایه گذاری درکارایی بورس اوراق بهادارپرداخته است.نتایج پژوهش نشان میدهد که شرکتهای سرمایهگذاری میتوانند باعث افزایش کارایی بورس اوراقبهادار شوند.
مشایخ (1382) در پژوهشی با عنوان “بازده اضافه مدیریت فعال در شرکتهای سرمایه گذاری” به بررسی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری از جنبه قابلیت کسب بازدهی اضافی از عملیات سرمایهگذاری پرداخته و عملکرد 16 شرکت سرمایهگذاری را برای دوره 7 ساله 1380-1374 بااستفاده از مدل جنسن مورد بررسی قرار داده است. نتیجه پژوهش حاکی از این است که شرکتهای سرمایه گذاری ایرانی در دوره بررسی بطور متوسط توانستهاند بازده بالاتری در سرمایهگذاریهای بورسی خود نسبت به بازار کسب نمایند و این نتیجه با بررسی دورههای کوتاهتر نیز تکرار شد.
8- تبدیل فرضیه¬ پژوهش به فرضیه¬ آماری
فرضیه آماری پژوهش به صورت فرض صفر(H0) و فرض مقابل(H1) به شرح زیر بیان می شود:
فرضیه
: شرکتهای سرمایهگذاری بازده ناخالص اضافه نسبت به بازده بازار کسب نکردهاند.
:شرکتهای سرمایهگذاری بازده ناخالص اضافه نسبت به بازده بازار کسب کرده اند.
9-آمار استنباطی
در این بخش نتایج حاصل از آزمون فرضیه مطرح میشود. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده از نرمافزار SPSS استفاده شده است.
جهت آزمون فرضیه ابتدا بازده ناخالص اضافه پرتفوی بورسی هریک از شرکتهای سرمایهگذاری در دوره مورد بررسی(1387-1383) بااستفاده از مدل جنسن محاسبه گردید.
متوسط بازده پرتفوی
متوسط بازده بدون ریسک
متوسط بازده بازار
بازده ناخالص اضافه محاسبه شده برای شرکتها بهشرح جدول شماره 4-4 میباشد.
جدول بازده ناخالص اضافه پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری (مدل جنسن)
ردیف نام شرکت نماد 83 84 85 86 87
1 سرمایه گذاری البرز والبر 93/12 82/21 44/7- 22/12- 22/4
2 سرمایه گذاری بانک ملی ایران وبانک 56/50 46/63 05/15 90/14 06/21-
3 توسعه صنایع بهشهر وبشهر 99/2- 94/27- 07/39- 087 77/5-
4 سرمایه گذاری صنعت بیمه وبیمه 69/21- 59/19 85/9- 08/27 41/25
5 سرمایه گذاری صنایع پتروشیمی وپترو 10/56 51/186 16/32 88/6- 47/51
6 سرمایه گذاری پارس توشه وتوشه 54/39 79/36- 30/11 70/20- 86/20-
7 توسعه صنعتی ایران وتوصا 10/53- 63/39 34/104 77/35- 36/22
8 سرمایه گذاری رنا ورنا 57/48 05/5 12/39- 28/10 84/14
9 سرمایه گذاری سپه وسپه 86/20 12/30 45/43 98/3 41/52
10 سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی وصندوق 42/26- 45/15 41/20 38/25 39/39
11 سرمایه گذاری صنعت ومعدن وصنعت 87/18 68/81 52/53 15/43 21/50
12 سرمایه گذاری غدیر وغدیر 97/27 18/101 78/19 96/14 80/23
13 سرمایه گذاری ملت وملت 23/73 95/7- 32/23 81/4 71/55-
14 سرمایه گذاری ملی ایران ونیکی 92/46 62/5- 16/46 60/10 16/22-
برای آزمون فرضیه دوم، فرضیه های صفر و مقابل بهصورت زیر طراحی شد:
بازده ناخالص اضافه شرکتهای سرمایهگذاری
باتوجه به تعداد شرکتهای سرمایهگذاری مورد بررسی (14 شرکت) از تحلیل آماری t استیودنت برای آزمون فرضیه استفاده گردید و میزان خطا، پنج درصد یا به عبارتی سطح اطمینان، 95% تعیین شد. در این حالت، مقدار آماره آزمون t برای آزمون یکطرفه و دوطرفه برابر و بااستفاده از فرمول زیر محاسبه شد:
مقدار بحرانی t بااستفاده از جدول توزیع t استیودنت و با درجه آزادی 13، 771/1 میباشد تعیین گردید.
جدول زیر نتایج آزمون فرضیه را به تفکیک هرسال نشان میدهد:
جدول نتایج آزمون فرضیه ها به تفکیک هر سال
هیستوگرام توزیع میانگینهای محاسبه شده در نمودار رسم شده است که دارای توزیع نرمال است.
جدول آزمون بازده شرکت¬ها سرمایه گذاری برای نمونه ¬های انتخابی
95% Confidence Interval
Of the Difference
میانگین اختلاف
Sig.(2– tailed)
df
t
بیشترین کمترین
6067/41
0512/
8110/20
050/
13
162/2
تفاضل بازده ناخالص شرکتهای سرمایه گذاری از بازار در سال 83
7496/66
8909/2-
9294/31
069/
13
981/1 تفاضل بازده ناخالص شرکتهای سرمایه گذاری از بازار در سال 84
2097/39
8968/5-
6564/16
135/
13
596/1 تفاضل بازده ناخالص شرکتهای سرمایه گذاری از بازار در سال 85
1844/16 9762/5- 1041/5 338/ 13
995/
تفاضل بازده ناخالص شرکتهای سرمایه گذاری از بازار در سال 86
3590/3 7107/7- 3241/11 221/ 13 285/1 تفاضل بازده ناخالص شرکتهای سرمایه گذاری از بازار در سال 87
در جدول ملاحظه میگردد که آماره t محاسبه شده برای سالهای 83 و 84 بهترتیب 162/2 و981/1 است که بزرگتر از آماره بحرانی میباشد. لذا با اطمینان 95 درصد میتوان گفت که در سالهای مذکور شرکتهای سرمایهگذاری توانستهاند از سرمایهگذاریهای بورسی خود بهطور متوسط بازده ناخالص اضافه نسبت به بازده بازار کسب نمایند.
درسه سال 85،86 و 87 از نقطهنظر آماری اختلاف معناداری بین بازده پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری و بازار نبوده است. لذا میتوان گفت در سالهای مذکور، شرکتهای سرمایهگذاری از سرمایهگذاریهای بورسی بازده ناخالص بیشتری نسبت به بازده بازار کسب نکردهاند.
نتایج کلی آزمون فرضیه برای کل شرکت¬ها بهشرح زیر میباشد:
جدول نتایج کلی آزمون فرضیه برای کل شرکت¬ها
میانگین خطاء انحراف میانگین تعدادنمونه
76863/5 58422/21 1650/17 14
میانگین تفاضل بازده ناخالص شرکتهای سرمایه گذاری از بازار
باتوجه به اینکه آماره t محاسبه شده 976/2 بزرگتر از آماره بحرانی میباشد لذا بااطمینان 95 درصد فرضیه اول تایید میشود.
آزمون فرضیههای پژوهش
همانطور که اشاره شده فرضیههای پژوهش با استفاده از آزمون T-Test آزمون گردید. نتایج بررسی فرضیهها بر اساس اطلاعات جمعآوری شده بهشرح زیر است.
نتایج آزمون فرضیه
هدف از آزمون فرضیه یک این بود که آیا شرکتهای سرمایهگذاری توانستهاند از پرتفوی بورسی خود بازده ناخالص اضافه نسبت به بازده بازار کسب نمایند؟
جدول زیر نتایج آزمون فرضیه را به تفکیک هرسال نشان میدهد:
جدول نتایج آزمون فرضیه به تفکیک سال

دانلود پروژه مقاله مطالعه رابطه بین گزارشگری حسابرسان و کیفیت ا
دوشنبه 95/2/27 2:21 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله مطالعه رابطه بین گزارشگری حسابرسان و کیفیت اقلام سود تعهدی در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله مطالعه رابطه بین گزارشگری حسابرسان و کیفیت اقلام سود تعهدی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله مطالعه رابطه بین گزارشگری حسابرسان و کیفیت اقلام سود تعهدی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله مطالعه رابطه بین گزارشگری حسابرسان و کیفیت اقلام سود تعهدی در word :
مطالعه رابطه بین گزارشگری حسابرسان و کیفیت اقلام سود تعهدی
چکیده
سرمایه گذاران جهت اخذ تصمیمات اقتصادی به اطلاعات سودمند نیازمند هستند. کیفیت سود و نهایتاً قابل اتکا بودن ویژگی است که می تواند منجر به اطلاعات سودمند برای سرمایه گذاران شود. حسابرسی به عنوان تنها مرجع اعتباردهی به اطلاعات می تواند بر قابل اتکا بودن و کیفیت سود صحه گذارد، لذا می توان انتظار داشت که بین کیفیت سود و نوع اظهار نظر حسابرسان رابطه معنی داری وجود داشته باشد. بدیهی است که کشف رابطه بین این دو عامل می تواند نشان دهنده
نوع اظهار نظر و میزان مدیریت سود در شرکتها باشد. رابطه ای که منجر به شناسایی نقش جدید حسابرسان در کشف مدیریت سود می شود. لذا در این تحقیق رابطه کیفیت سود که با استفاده از مدل جونز اندازه گیری می شود با نوع اظهار نظر حسابرسان مورد بررسی قرار می گیرد. تحقیق یاد شده از نوع مطالعه توصیفی– همبستگی مبتنی بر تحلیل داده های ترکیبی (Panel Data) است. در این راستا 625 سال-شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 87– 1383 بطور نمونه ای انتخاب گردیده اند و به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آماره های F، T و دوربین واتسن استفاده شده است. نتایج حاصله بیانگر وجود رابطه ای مثبت، بین اظهار نظرهای مشروط با بند توضیحی در خصوص تداوم فعالیت و کیفیت سود در سطح اطمینان 95 درصد است.
واژه های کلیدی: کیفیت سود، اقلام تعهدی، مدیریت سود، حسابرسی، اظهار نظرهای حسابرسی
1- مقدمه و هدف
تغییرات بنیادی سالهای گذشته در اقتصاد ایران از یک سو و رشد و توسعه بنیادهای اقتصادی در کنار پیچیده شدن معاملات تجاری و سیستم های اطلاعاتی از سوی دیگر، نیاز به اطلاعات مربوط و قابل اتکا برای
تصمیم گیری در حوزه های مختلف را بیش از پیش نمایان ساخته است.[1] سود حسابداری و اجزای مربوط به آن از جمله مهمترین اطلاعاتی است که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شوند. اگر چه سود حسابداری گزارش شده بر مبنای تعهدی، ارزیابی دقیق تری از عملکرد واحد تجاری و وضعیت مالی آن فراهم
می کند ولی بدلیل وجود تضاد منافع در بین مدیران و سرمایه گذاران و وجود پاره ای از محدودیت های ذاتی حسابداری از جمله نارسایی موجود در فرآیند برآوردها و امکان استفاده از روشهای متعدد حسابداری توسط شرکت امکان دستکاری سود توسط مدیران فراهم آمده است، به همین دلیل در ادبیات حسابداری قابل اتکا بودن و مفید بودن اقلام تعهدی به شدت مورد تردید قرار گرفته است.
مدیران از روشهای مختلفی جهت دستکاری سود استفاده می کنند. یکی از این روشها دستکاری اقلام تعهدی است که منجر به کاهش کیفیت سود گزارش شده می شود.از طرف دیگر عدم تقارن اطلاعاتی بین استفاده کنندگان و مدیران سبب شده تا شرکت ها هزینه های نمایندگی را متحمل شوند، هزینه ای که ضرورت حسابرسی را ایجاب می کند. حسابرسی از طریق اعتباردهی به صورت های مالی موجب می شود تا قابل اتکا بودن اطلاعات گزارش شده افزایش یافته و هزینه های نمایندگی کاهش یابد. این عمل در چارچوب یک فرآیند سیستماتیک با جمع آوری شواهد و مدارک لازم و بررسی ادعاهای مدیران که در قالب اطلاعات صورتهای مالی ارائه می شود، پرداخته و به اظهار نظر در خصوص قابلیت اتکای اطلاعات می پردازد.لذا در این تحقیق سعی شده است که ارتباط بین نوع اظهار نظر حسابرسان با کیفیت سود گزارش شده، از طریق اقلام تعهدی غیر عادی بررسی گردد.
هدف اصلی گزارشگری مالی ارائه اطلاعات مورد نیاز سرمایه گذاران در تصمیم گیری های اقتصادی است و سرمایه گذاران بمنظور اتخاذ تصمیمات بهینه اقتصادی مناسب، نیاز به اطلاعات قابل اتکا در تصمیم گیری دارند. اکثر سرمایه گذاران از سود گزارش شده بعنوان مبنایی برای تصمیم گیری استفاده می نمایند. از آنجا که مطابق با استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، سودها بر مبنای تعهدی اندازه گیری می شوند و در محاسبه سود از
پیش بینی ها و برآوردها بیشتر استفاده می شود، لذا مدیران فرصت بیشتری جهت دستکاری اطلاعات گزارش شده دارند به خصوص اگر وضعیت اقتصادی نامطلوب باشد از اینرو سرمایه گذاران به اطلاعاتی نیازمند هستند که قابل اتکا و مفید در تصمیم گیری باشند .
در حال حاضر حسابرسان مستقل اصلی ترین گروه حرفه ای در جامعه می باشند که بعنوان یک عامل نظارتی با اعتبار بخشی به صورتهای مالی برای استفاده کنندگان اطلاعات، اطمینان نسبی در خصوص شفافیت گزارشات مالی، فراهم می آورند.
یکی از روشهایی که برای ارائه گزارشی مطلوب از عملکرد شرکت مورد استفاده قرار می گیرد، مدیریت سود می باشد. مدیریت سود به مداخله عمومی مدیریت در فرایند تعیین سود که غالباً در راستای اهداف دلخواه مدیریت می باشد، اطلاق می گردد[1].
سرمایه گذاران در تصمیمات خود علاوه بر کمیت اطلاعات، کیفیت آن را نیز مد نظر قرار می دهند، لذا
می توان گفت مربوط بودن سود حسابداری بعنوان یکی از اقلام با اهمیت برای سرمایه گذاران، به کیفیت آن بستگی دارد. از طرف دیگر وظیفه اعتباردهی حسابرسان سبب می شود تا حسابرسان در گزارشگری خود به کیفیت سود گزارش شده توجه بیشتری نمایند. از آنجایی که گزارشهای حسابرسی، نتیجه یک فرآیند غیر قابل مشاهده تحت عنوان حسابرسی است که در آن حسابرسان از طریق اظهار نظر خود به صورتهای مالی اعتبار می بخشند. لذا بررسی ارتباط بین چگونگی کیفیت سود و نحوه گزارشگری حسابرسان موضوعی قابل بررسی است. لذا در این تحقیق سعی شده است که رابطه بین نوع اظهار نظر حسابرسان با کیفیت سود از طریق اقلام تعهدی غیر عادی بررسی گردد و بطور غیر مستقیم از نتایج این تحقیق می توان به رابطه بین نوع اظهار نظر حسابرسان و مدیریت سود پی برد.
سود حسابداری به دو روش نقدی و تعهدی قابل اندازه گیری می باشد، از آنجا که سود تعهدی مشکلات زمان بندی و عدم تطابق نهفته در ارقام وجوه نقد را کاهش می دهد، لذا معیار مناسب تری برای ارزیابی عملکرد شرکت بوده و در فرآیند ارزش گذاری نقش مهمی را ایفا می کند. از آنجا که در مبنای تعهدی لزوماً شناسایی درآمدها و هزینه ها همراه با دریافت و پرداخت وجوه نقد نبوده، و در محاسبه سود نیز از پیش بینی ها و بر آوردها استفاده می شود، لذا مدیران از فرصت بیشتری برای دستکاری سود تعهدی برخوردار می شوند.
مدیران در سیستم حسابداری تعهدی، با گزینه های متفاوتی در مورد زمان شناخت درآمدها، از جمله شناسایی سریعتر درآمد از طریق انجام فروشهای نسیه روبرو هستند. این گونه عملکرد مدیران را می توان به عنوان «مدیریت سود» تلقی کرد..[3] اختیار عمل مدیران در استفاده از اصول تحقق و تطابق و استفاده از برآوردها و پیش بینی ها از جمله عواملی است که « کیفیت سود » را تحت تأثیر قرار می دهد.
کیفیت سود را می توان از سه منظر مورد بررسی قرار داد: ثبات سود ، میزان اقلام تعهدی و سودی که منعکس کننده معاملات اقتصادی مربوط است. ثبات سود به معنای تکرار پذیری (استمرار) سود جاری است. بالا بودن ثبات سود بدان معناست که شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد و در نتیجه فرض می شود کیفیت سود شرکت بالاتر است.[2]
روش های متعددی به منظور هموار سازی سود وجود دارد. از جمله روش های هموار سازی که بوسیله محققین مورد آزمون قرار گرفته اند تغییر در روش های استهلاک،[6] اقلام غیر مترقبه، روش بهای تمام شده در مقابل ارزش ویژه،[7] مخارج بازنشستگی،[9] مخارج تحقیق و توسعه، کل اقلام تعهدی [13] و اقلام تعهدی اختیاری [14] می باشد.
جونز در سال 1991 تفاوت بین سود و وجوه نقد حاصل از عملیات را بعنوان اقلام تعهدی تعریف می کند و آن را به دو بخش: اقلام تعهدی غیر اختیاری ( اقلام تعهدی ذاتی ) و اقلام تعهدی اختیاری تفکیک می کند، که در تمامی تحقیقات مرتبط با اقلام تعهدی، این طبقه بندی مورد پذیرش قرار گرفته است.
هدف از این تحقیق ارزیابی توانایی متغیر مدلهای اقلام تعهدی اختیاری برای تعیین مدیریت سود است که بوسیله یک مدل تعریف شده است و احتمال دریافت گزارش حسابرسی غیر مقبول در این شرکتها بالاتر می باشد. قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری بالاتر ایجاد شده بوسیله این مدل نشاندهنده مدیریت سود می باشد که، احتمال دریافت گزارش حسابرسی غیر مقبول را افزایش می دهد.
بنابراین در سیستم حسابداری تعهدی، مدیریت توانایی دارد عمداً روشهای حسابداری را برای گزارش یک سود پیش بینی شده انتخاب کند. از آنجا که مدیران از اقلام تعهدی اختیاری، بعنوان ابزاری برای دستکاری سود استفاده می کنند، بنابراین در این تحقیق اقلام تعهدی اختیاری، بعنوان شاخص مدیریت سود تعیین شده و از آنجا که دستکاری وجه نقد حاصل از عملیات به راحتی انجام پذیر نیست، لذا در این تحقیق فرض می شود مدیران از طریق دستکاری اقلام تعهدی، سود را مدیریت می کنند و از آنجا که اندازه گیری هموار سازی سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری عمدتاً مبتنی بر مدل جونز می باشد.[13] ما نیز از مدل جونز برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری استفاده می کنیم.
بخشی از عملیات شرکتها به روابط نمایندگی بین سهامداران و مدیران مربوط می شود. در واقع، تقکیک مالکیت از مدیریت شرکت ممکن است به تضاد منافع منجر شود و هزینه های نمایندگی ناشی از این تضاد منافع بین مدیران و سهامداران را بوجود آورد.[5]
حسابرسی عبارت است از فرآیند منظم و با قاعده (سیستماتیک) جمع آوری و ارزیابی بی طرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به فعالیت ها و وقایع اقتصادی، به منظور تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به افراد ذینفع.[1] بدیهی است، گزارش حسابرسان متأثر از کیفیت اطلاعات تهیه شده توسط مدیریت در مورد ادعاهای آنها نسبت به وضعیت مالی، نتایج عملیات و جریان وجوه نقد واحدهای تجاری است.از نظر تئوری نمایندگی، دلیل اصلی وجود حرفه حسابرسی مستقل، وظیفه اعتبار دهی است. اجرای این نقش، حسابرسان را در موقعیت منحصر به فردی در جامعه قرار می دهد.
1-1 مروری بر تحقیقات انجام شده
فرانسیس و کریشنان در سال 1986 با بررسی اینکه آیا شرکتهای امریکایی که اقلام تعهدی بالاتری دارند، بخاطر عدم شناسایی داراییهای تحقق یافته و مشکلات تداوم فعالیت، گزارشهای غیر مقبول دریافت می کنند یا خیر؟ نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد که حسابرسان بسیار محافظه کار هستند، که به احتمال زیاد علت انتشار گزارشهای غیر مقبول برای شرکتهای با اقلام تعهدی بالا است.[12]
چویی و جتر در سال 1992 در تحقیقی به این نتیجه می رسند که پاسخدهی بازار به اعلان سود شرکت ها، بعد از انتشار گزارش حسابرسی غیر مقبول به شکل با اهمیتی کاهش می یابد. نتایج، این فرضیه را که نوع گزارشهای حسابرسی، پاسخدهی بازار به اعلان سود را بوسیله تغییر درک بازار از نوسان ثبات سود، یا هر دو کاهش می دهد را تأیید می کند.[11]
نلسون در سال 1997در تحقیقی با بررسی 515 مورد که مدیران حسابرسی با مدیریت سود مواجه شده اند ، شواهدی فراهم می کند که نشان می دهد، مدیران به گونه ای سود را مدیریت می کنند (حسابرسان از تعدیل تلاشهای مدیریت سود صرف نظر می کنند) که ساختار معامله مطابق با استانداردهای حسابداری مربوطه باشد. وی به این نتیجه می رسد که حسابرسان در مواردی که مدیریت سود بی اهمیت می باشد و یا مدیریت سودی که مربوط به مشتریان بزرگشان می باشد، صرف نظر می کنند. [15]
بارتو در سال 2000 در تحقیقی با بررسی شرکتهایی که ، به علت محدودیت در حدود رسیدگی و انحراف از اصول پذیرفته شده حسابداری، گزارشهای حسابرسی غیر مقبول دریافت کرده اند، به این نتیجه می رسد که گزارشهای حسابرسی غیر مقبول تابعی از قدر مطلق ارزش اقلام تعهدی غیرعادی هستند.[8]
بوتلر در سال 2002 در تحقیقی با بررسی نمونه بزرگی از شرکتهایی که گزارشهای غیر مقبول در بین سالهای 1994 تا 1999 دریافت کرده اند، متوجه شد که ارتباط مثبتی بین گزارشهای غیر مقبول و اقلام تعهدی غیرعادی به علت مشکل تداوم فعالیت وجود دارد. وی در این تحقیق متوجه گردید که این شرکتها اقلام تعهدی منفی بالایی دارند که از بحرانهای شدید مالی ناشی می شود. البته او نتوانست در این تحقیق شواهدی برای حمایت از این دیدگاه که «شرکتهایی که گزارشهای غیر مقبول دریافت می کنند، مدیریت سود بیشتری نسبت به شرکتهایی که گزارشهای مقبول دریافت می کنند» پیدا کند. [10]
تاکنون در داخل کشور تحقیقات فراوانی به بررسی کیفیت سود پرداخته اند، از آن جمله می توان به شناسایی و تحلیل عوامل مرتبط با ارزیابی کیفیت سود بنگاههای اقتصادی ایران (دکتر ظریف فرد 1378)، بررسی و تبیین رابطه بین کیفیت سود و واکنش بازار به تغییرات سود نقدی (ثقفی و کردستانی در 1383)، بررسی رابطه بین کیفیت سود و هزینه سرمایه (مجیدی 1383)، بررسی ارتباط بین کیفیت سود و بازده سهام با تأکید بر نقش ارقام تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران (خواجوی و ناظمی در 1384)، رابطه بین کیفیت سود و بازده سهام (اسماعیلی1385) ، لیکن تا بحال ارتباط بین نوع اظهار نظر حسابرسان و کیفیت سود تعهدی مورد بررسی قرار نگرفته است.
2-1 عدم تقارن اطلاعاتی و حسابرسی
حسابرسی، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران را بوسیله اعطای اعتبار به صورتهای مالی کاهش
می دهد و بنابراین یک شیوه نظارتی مناسبی است که بوسیله شرکتها برای کاهش هزینه های نمایندگی بکار می رود. هیرست در سال 1994 نشان می دهد که حسابرسان نسبت به دستکاری های سود که از طریق افزایش یا کاهش اقلام تعهدی درآمد، صورت می گیرد حساس هستند و تمایل به کشف انگیزه مدیران از دستکاری سود را دارند.
از نظر تئوری نمایندگی، حسابرسی مکانیسم کنترلی است که اطمینان معقولی فراهم می کند که صورتهای مالی، فاقد اشتباههای با اهمیت هستند و بنابراین از منافع سهامداران حمایت می کند. زمانی که منافع مدیریت در تعارض با منافع سهامداران قرار دارد، مدیریت ممکن است برای افزایش منافع سهامداران تلاشی انجام ندهد. علاوه بر این بدلیل اینکه اغلب پاداش مدیریت بر پایه سود گزارش شده قرار دارد. لذا مدیران برای حداکثر کردن منافع خود انگیزه کافی را برای دستکاری سود گزارش شده دارند.
3-1 فرضیه تحقیق
اگر سهامداران، درباره اقدامات مدیران اطلاعات کامل داشته باشند، عدم تقارن اطلاعاتی بین این دو گروه وجود نخواهد داشت. عدم تقارن اطلاعاتی، زمانی بوجود می آید که اطلاعات کامل در اختیار مالکان وجود ندارد و این همان فرض تئوری نمایندگی است(فاما در سال 980 ). حسابرسان، از طریق فراهم کردن اطمینان معقولی نسبت به اینکه صورتهای مالی فاقد اشتباههای با اهمیت است، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران را کاهش می دهند (تحقیقات بیکر در سال 1998). به احتمال زیاد کیفیت بالای حسابرسی بایستی به موفقیت در کشف و جلوگیری از مدیریت سود منجر شود. بنابراین، سطوح بالاتر کیفیت حسابرسی باید مرتبط با سطوح
پایین تر مدیریت سود باشند.از آنجایی که سود یکی از اقلام با اهمیت برای سرمایه گذاران می باشد و کیفیت سود نیز می تواند بر نحوه گزارشگری شرکتها تأثیر گذار باشد، لذا وظیفه اعتبار دهی حسابرسان سبب می شود که حسابرسان در گزارشگری خود به کیفیت سود گزارش شده توجه نمایند. لذا کشف مدیریت سود توسط حسابرسان احتمال صدور گزارش غیر مقبول را افزایش می دهد. با توجه به تئوری های موجود و پیشینه آن ، فرضیه تحقیق به شرح زیر پیشنهاد گردیده است:
بین نحوه گزارشگری حسابرسان با کیفیت سود (اقلام تعهدی غیرعادی شرکتها) رابطه معناداری وجود دارد.
2- موارد و روشها

دانلود پروژه مقاله بررسی تاثیر خصوصیسازی در مشارکت کارکنان در ت
دوشنبه 95/2/27 2:21 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله بررسی تاثیر خصوصیسازی در مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها در شرکت نساجی خوی در word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله بررسی تاثیر خصوصیسازی در مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها در شرکت نساجی خوی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله بررسی تاثیر خصوصیسازی در مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها در شرکت نساجی خوی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله بررسی تاثیر خصوصیسازی در مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها در شرکت نساجی خوی در word :
بررسی تاثیر خصوصیسازی در مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها در شرکت نساجی خوی
چکیده پژوهش
خصوصی سازی به طور جدی در کشورهای پیشرفته اقتصادی و در حال توسعه به عنوان جایگزین گسترش مسئولیت دولت در تولید و توزیع کالاهاو خدمات مدنظر می باشد. در فرآیند خصوصیسازی توانائیها، ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه مردم امکان بروز مییابد و در خدمت تحقق آرمانها و آرزوهای جامعه به صورتی کارآمد و بهرهور به چالش میپردازد. خصوصیسازی به یک مفهوم دیگر یک نوع بازگشت به طبیعت انسان برای رشد و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها است که در محیطی آزاد و نه
مقید، میتواند برای رسیدن به دست آوردهای بالاتر تلاش کند و به ابراز شخصیت و قابلیت بپردازد.. کشور ما نزدیک به یک دهه است که برای پیاده ساختن سیاستهای خصوصیسازی تلاش میکند. تحلیل نتایج و دست آوردهای مثبت و در عین حال ضعیف آن نیاز به یک بررسی و مطالعه وسیع دارد که بایستی توسط کارشناسان و متخصصان، بویژه در شناخت مشکلات، دشواریها و چالشهای عمدهای که در برابر این روند وجود داشته است و گزینش مناسبترین و بهینه ترین
استراتژی و خط مشیها از جهت تحلیل زیر ساختها و عوامل بیرونی که جریان آن را کند میکنند، صورت گیرد. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر خصوصیسازی برافزایش مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها در شرکت نساجی خوی می پردازد. فرضیه ای که در این تحقیق عنوان شده است عبارتست از اینکه خصوصیسازی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها تاثیر گذار است.جامعه آماری تحقیق شامل پرسنل شرکت نساجی خوی می باشند که هم قبل و هم بعد از خصوصی سازی در
شرکت نساجی خوی اشتغال داشته اند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون کای دو استفاده گردیده است.نتیجه حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها عبارتست از اینکه خصوصیسازی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها تاثیرگذار نیست.جلب رضایت و اعتماد پرسنل شرکت از طریق مشارکت دادن آنها در تصمیم گیری و خود کنترل کردن عامل انسانی می تواند موجب افزایش بهره وری و کاهش هزینه ها وافزایش رضایت نیروی انسانی گردد.
واژگان کلیدی:خصوصی سازی،مشارکت در تصمیم گیری، کارکنان
مقدمه
موضوع خصوصی سازی برای مدیریت دولتی به عنوان موضوعی ویژه و نیز عاملی که درطی دهه های 1980 و 1990 در دولتها تغییرات شگرفی ایجاد کرده حائز اهمیت میباشداز لحاظ تئوری اقتصادی ، مطالعاتی انجام شده که ادعا می کند کارآیی مؤسسات دولتی ذاتاً از مؤسسات خصوصی کمتر است .( سلطانی عربشاهی،1383 ، 129 ) .
خصوصیسازی و یا به عبارتی دیگر خصوصیکردن در مفهوم جدید آن در اقتصاد نوین بیش از سه دهه یعنی از دهه هفتاد به بعد سابقه ندارد و اوج آن در دهه هشتاد است که تقریباً در تمامی کشورهای در حال توسعه ، سیاست گذاران را به تجدید نظر در نقشی که مردم در فرآیند توسعه ایفا میکنند وا داشته است. در این مفهوم خصوصیسازی اصطلاحی فراگیر و متنوع است که به واگذاری کنترل عملیاتی و یا مالی موسسات در مالکیت دولت به بخش خصوصی منجر میشود و همراه مالکیت، «قدرت» نیز به مردم منتقل میگردد. منظور از قدرت در فرآیند، امکانات و فرصتهای تصمیمگیری و سیاستگذاری و برنامهریزی در زمینه کسب و کار و اموری است که مردم در عرصه اقتصاد عهدهدار آن میشوند بنابراین بسیاری معتقدند که اگر خصوصیسازی صرفاً به انتقال مالکیت محدود گردد و فضا برای آزادی عمل بخش خصوصیتعبیه نشود امر خصوصیسازی به هدفهای مورد انتظار و به نتایج موثر دست نخواهد یافت چرا که بنگاهها و موسسات واگذار شده به تدریج مشابه دیگر بنگاههای خصوصی در فضائی رها میشوند که همواره باید در یک چارچوب محدود و شکننده فعالیت کنند.
اقتصاد دانان معاصر که تئوری خصوصیسازی را مطرح کردهاند آن را بخشی از فرآیند بزرگتر اصلاحات و باز سازی اقتصادی و امری اجتناب ناپذیر برای اعتلای جامعه و پاسخگویی مناسب به نیازها و امور رفاهی و معیشتی مردم ارزیابی میکنند.
به نظر متفکرانی که در این عرصه به کنکاش پرداختهاند، نخستین هدف خصوصیسازی، «افزایش کارایی اقتصاد ملی» است که مسیری مطمئن و مناسب برای عقلایی کردن هدفها و متناسب ساختن اهداف با خواستهای عمومی است. به عبارت دیگر در فرآیند خصوصیسازی از یک سر حجم و اندازه دولت در اقتصاد باز تعریف میشود از سوی دیگر توانائیها، ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه مردم امکان بروز مییابد و در خدمت تحقق آرمانها و آرزوهای جامعه به صورتی کارآمد و بهرهور
به چالش میپردازد. خصوصیسازی به یک مفهوم دیگر یک نوع بازگشت به طبیعت انسان برای رشد و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها است که در محیطی آزاد و نه مقید، میتواند برای رسیدن به دست آوردهای بالاتر تلاش کند و به ابراز شخصیت و قابلیت بپردازد. این فرآیند سعی دارد که بین حق توزیع مالکیت و کار آمدی مدیریت اقتصادی ومالی به یک تعادل مطلوب دست یابد و ساز و کارهای قابل قبولی بر روابط اجتماعی چه رابطه شهروندان با خـود و چه در رابطه آنها با دولت حاکم سازد
، چرا که گستره بیش از حد دولت قبل از دهه هفتاد و هشتاد با حذف تدریجی مردم از پهنه اقتصاد که به بزرگ شدن ماشین دولت منجر شده بود نه تنها دشواریهای وسیعی را از جهت تامین منابع برای پاسخگویی به خواستهای رفاهی و اجتماعی مردم در مقابل زمامداران و دولت مردان قرار داده بود، بلکه نارضایتی های بسیاری را که ناشی از عملکردها، رفتارها و قانونگذاریهای یک جانبه صاحبان مسند و اقتدار بـود در مـردم بر انگیخته و فاصله دولت- ملت را تعمیق بخشیده بود.
در فرآیند خصوصیسازی است که دولت خود را بازنگری میکند و حد و مرز خویش را در تکالیفی که بر عهده گرفته و یا مردم بر عهدهاش گذاشتهاندروشن میسازد. در این مسیر طبعاً رویهها، رفتارها و عملکردها- چه در بخش دولتی و چه خصوصی مهندسی مجدد میشوند و سرعت، کفایت، قابلیت و شایستگیها محورهای تغییر و تحول و انتخاب قرار میگیرند و حاصل آن نظام جدیدی است که هدف اساسی زایندگی و بازدهی کارآمد را نشانه میگیرد.
سیاست خصوصی سازی در ایران به عنوان یکی از شقوق اساسی حل مشکلات عدیده ناشی از تعدد و ضعف مدیریت شرکتهای دولتی از سال 1369 در دستور کار گرفت. ( سلطانی ، عربشاهی ، 1383 ، 131 )
برنامه های توسعه سیاستها ، اهداف و برنامه های بسیاری را دربرداشتند که هر یک به نحوی تحولی را در اقتصاد ایجاد می نمود و سیاست خصوصی سازی با هدف ارتقاء کارآیی فعالیت ها ، تخصیصی بهینه منابع و گسترش مشارکت های مردمی در بخش های مختلف تولیدی و تجاری از جمله سیاستهای مزبور بود.
موضوع خصوصی سازی موضوعی کاملاً جدید و دانسته ای مردم در این زمینه اندک ، با توجه به اینکه زمان کوتاه از آغاز سیاست ها و برنامه های خصوصی سازی در کشور میگذرد نتایج حاصل چندان ملموس نیست و در مرحله اولیه است ، این برنامه توانایی ایجاد تغییرات وسیع در ساختار اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی کشور را دارد که باید محتاطانه و با بررسی همه جوانب امر به اجرا درآید از دیگر سو اجرای آن اقتصاد و نیروی انسانی را تحت تأثیر قرار می دهد توجه به موارد بالا و آگاهی از این موضوع که تحقیق مستندی در این زمینه صورت نگرفته محقق را بر آن داشت تا در پژوهش هر چند مختصر به مطالعه جنبه ای از خصوصی سازی با استفاده از نظر کارکنان شرکت نساجی خوی بپردازد.
سهیم نمودن کارگران ، کارمندان و مدیران شرکتها در سهام کارخانه ها از ابزار مهم سیاسی با آثار مثبت اقتصادی در فرآیند خصوصی سازی به شمارمی رود . توجیه سیاسی این مفهوم بسیار ساده ای است . از دیدگاه فلسفه سیاسی واحدهای بخش عمومی در مالکیت مردم است و در «کاپیتالیزم مردمی » این مالکیت غیر مستقیم عمومی به مالکیت مستقیم و رسمی مردم تبدیل می شود.احزاب سیاسی توافق عموم مردم را در کاپیتالیزم مردمی به دست می آورند ، حتی احزاب
چپ و اتحادیه های کارگری نیز نسبت به انتقال مالکیت به کارگران کارخانه ها و افراد پایین درآمد توافق بیشتری دارند تا این که سهام به شرکتهای بزرگ خصوصی و کارتلها فروخته شود . به علاوه فروش سهام در سطح وسیع احتمال ملی کردن کارخانه ها را بسیار پایین می آورد کاپیتالیزم مردمی اهداف توزیعی را نیز دربردارد . به این ترتیب که ذخایر سرمایه ملی بین تعداد بیشتری از افراد جامعه توزیع می گردد و انگیزه مثبتی در شاغلین کارخانه ها برای افزایش فعالیت و احساس مسئولیت در حفظ این اموال و داراییها بوجود می آورد (متوسلی1373، 208 ) .
سوال اصلی تحقیق این است که آیا خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری سازمان تأثیر گذار است ؟
روش تحقیق
این تحقیق از بعد هدف کاربردی ، از نوع توصیفی همبستگی ،روش جمع آوری داده ها از نوع کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد .
این تحقیق از بعد هدف کاربردی است که به هدف بررسی نقش خصوصی سا زی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری می پردازد.واز بعد ماهیت و روش تحقیق حاضر سعی دارد تا هرآنچه راهست بدون هیچگونه دخالت یا استنتاج ذهنی گزارش دهد و نتایج عینی از موقعیت بگیرد پس از نوع تحقیق توصیفی می باشد چون برای تجزیه و تحلیل فرضیه به مطالعه رابطه موجود بین دو متغیر یا دو پدیده یعنی خصوصی سازی و میزان مشارکت در تصمیم گیری توجه دارد از نوع تحقیق توصیفی همبستگی می باشد .در این تحقیق به جهت استفاده از پرسشنامه تحقیق میدانی محسوب می شود .
از روش کتابخانهای برای تکمیل ادبیات و پیشینه تحقیق استفاده گردیده است. در این تحقیق ابتدا برای جمع آوری دادهها و آزمون فرضیهها، پرسشنامهای تنظیم و بعد از مطالعه اولیه و اخذ نظرات اصلاحی اساتید در بین افراد جامعه مورد تحقیق توزیع شده است و در نهایت با جمع آوری آنها برای اثبات فرضیه باآزمون کای دومورد بررسی قرار گرفتهاند .
جامعه آماری شامل کلیه کارمندان و مدیران شرکت نساجی خوی با بیش از 6 سال سابقه کار در شرکت نساجی خویمی باشند.
از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است برای این منظور ابتدا تعداد نمونه تحقیق برای شرکت نساجی خوی محاسبه گردیده و پرسشنامه به افرادی ارائه می شود که بیش از 6 سال در شرکت فعالیت داشته اند (قبل وبعد از خصوصی سازی شاغل شرکت بوده اند) برای تعیین حجم نمونه برای متغیرهای کیفی (اسمی یا طبقه ای ) در صورتیکه حجم جامعه محدود ومشخص باشد از فرمول زیر استفاده می گردد
Nمساوی حجم جامعه آماری ، P مساوی5/ 0که در صد توزیع صفت در جامعه یعنی احتمال اینکه فرد انتخابی بیش از 6 سال در شرکت شاغل بوده است در نتیجه Q مساوی 5/0خواهد بود که شامل افراد انتخابی است که کمتر از 6 سال در شرکت شاغل بوده که انراعددی کمتر از یک درصد انتخاب می شودکه ما انرا در اینجا 05/ 0درصد در نظر گرفتیم که مقدار اشتباه مجاز را نشان میدهد. معمولاً 5 درصد در نظر گرفته می شود که با توجه پارامترهای در سطح اطمینان 95% مقدار نیز از جدول توزیع نرمال انتخاب می شود که مساوی 96/1 می باشد.باجا گذاری در فرمول n یعنی حجم نمونه مساوی 213 بدست میاید.
محقق برای 217نفر پرسشنامه ارائه کرده بود که 208 پرسش نامه برگشت داده شد .
در پژوهش حاضر برای جمع آوری اطلاعات و داده ها ونتیجه گیری دومرحله طی گردیده که عبارتند از:
مرحله اول: از روش کتابخانه ای برای نگارش ادبیات تحقیق و آشنایی بیشتر با مقوله خصوصی سازی استفاده گردیده است که عبارتند از
1- مطالعه و بررسی کتب مرتبط با مقوله خصوصی سازی
2- مراجعه به سایت های اینترنتی.
3- جمع آوری مقالات و موضوعات فارسی ولاتین مربوط به موضوع مورد تحقیق
مرحله دوم :در این مرحله از پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات برای تجزیه وتحلیل فرضیهاز`پرسشنامه استفاده شده است.. با توجه به نحوه تنظیم پرسشنامه به پاسخ دهندگان اطمینان خاطر داده شد که پاسخهای آنها محرمانه تلقی گردیده و فقط بهطور آماری انتشار خواهد یافت و پرسشنامههای تکمیل شده هر یک از پاسخ دهندگان قابل ردیابی نخواهد بود. لذا در پرسشنامه هیچگونه اطلاعاتی که منجر به شناسایی پاسخ دهندگان شود مانند نام و نامخانوادگی، آدرس و شماره تماس و ; وجود نداشت. پرسشنامه متشکل از 2 بخش میباشد. در بخش اول پرسشنامه اطلاعات مربوط به پاسخدهنده در
زمینه مدرک تحصیلی و سمت سازمانی جمعآوری میشود و در بخش دوم پرسشنامه نیز سؤالات مربوط به آزمون فرضیههای تحقیق مطرح میگردد که شامل 15 سوال می باشد.نوع مقیاسی که در این تحقیق به کار گرفته شده است مقیاس رتبهای است برای رتبه بندی دادههای تحقیق از طیف «لیکرت» استفاده گردیده در طیف لیکرت از پاسخگو تقاضا نمی شود تا صرفاً در موردی ابزار نظر نماید بلکه خواسته می شود تا میان چند دسته از جوابها، انتخاب انجام داده و نظر خود را ابراز نماید.
نحوه امتیاز بندی پرسشنامه با توجه به طیف لیکرت به صورت زیر است:
1 2 3 4 5
الفـ خیلی کم ب ـ کم ج ـ متوسط د ـ زیاد هـ ـ خیلی زیاد
جدول(1) نحوه امتیاز بندی پرسشنامه با توجه به طیف لیکرت
از آزمون کای دو به منظور آزمون و بررسی وجود رابطه بین دو متغیر در حالتی که متغیرها کیفی باشند از آزمون کای دو که بر اساس مقایسه فراوانی های مشاهده شده و فراوانی های نظری انجام میگیرد، استفاده شده است.
فرضیه های آزمون بصورت زیر مطرح است :
بین متغیر y, x: رابطه معنی داری وجود ندارد : H0
بین متغیر y, x : رابطه معنی داری وجود دارد : H1
آماره آزمون :
که در آن:
: فراوانی های مشاهده شده
: فراوانی های نظری در جدول دو بعدی نتایج مشاهدات می باشند.
این آماره بر طبق قانون با درجه آزادی (s-1)(t-1) توزیع می شود که s تعداد سطر و t تعداد ستون در جدول دو بعدی نتایج مشاهدات است. برای قضاوت نسبت به فرضیه H0 مقدار عددی آماره آزمون را با نقطه بحرانی جدول در سطح اطمینان 95% مقایسه کرده چنانچه از نقطه بحرانی بزرگتر باشد، فرضیه H0را رد کرده و فرضیه H1 را می پذیریم. در غیر این صورت فرضیه H0 را به عنوان فرضیه درست حفظ می کنیم.
تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها فرآیندی چند مرحلهای است که طی آن دادههایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع آوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمدهاند، خلاصه، کدبندی، دسته بندی،;. ودر نهایت پردازش می شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید.
در تحقیق حاضر برای تجزیه و تحلیل تاثیر خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ابتدابه توصیف آماری تحقیق پرداخته و سیمای آزمودنی ها را مورد بررسی قرار داده ایم سپس برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از طریق پرسشنامهها از روشهای آمار توصیفی وآمار استنباطی استفاده گردیده است. در سطح استنباطی از آزمون تک بعدی کای دو برای بررسی و آزمون فرضیه استفاده شده در آخر یک نتیجهگیری از آزمون فرضیه¬ ارائه شده است.
تجزیه و تحلیل فرضیه
از آزمون کای دو برای آزمون داده های پرسش نامه استفاده گردیده است .
عنوان فرضیه و تعیین فرضیههای آماری
خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار است.
فرضH0 : خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار نیست.
فرض H1: خصوصی سازی در افزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار است.
ب) محاسبه آماره آزمون:
مقدار آماره این آمون در سطح معنی داری 05/0 و با استفاده از آزمون کایدو از طریق محاسبات دستی و نرم افزار SPSS محاسبه گردیده است که مقدار کایدو 22/1686 به دست آمده است و چون این مقدار از کایدو جدول با درجه آزادی d.f=4 و در سطح معنی داری 05/0 که برابر است با 487/9، بزرگتر می باشد لذا در مقایسه دو عدد به نتیجه زیر می رسیم:
به دلیل بزرگتر بودن کایدو محاسبه شده از کایدو جدول می توان با اطمینان 95 درصد می توان گفت خصوصی سازی درافزایش مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها تأثیر گذار نیست
یعنی با مشاهده جدول فراوانی ها نظری و تجربی به این نتیجه می رسیم که خصوصی سازی مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها را کاهش داده است . یعنی :

دانلود پروژه مقاله تاریخ معاصر ایران در word
دوشنبه 95/2/27 2:21 صبح| | نظر

دانلود پروژه مقاله تاریخ معاصر ایران در word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود پروژه مقاله تاریخ معاصر ایران در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله تاریخ معاصر ایران در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود پروژه مقاله تاریخ معاصر ایران در word :
تاریخ معاصر ایران
در تاریخ معاصر ایران، قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) مسئله ای اساسی است. نفوذ بیگانگان بیشتر از همین طریق بوده و از این راه، تحمیل عمال و کارگزاران بیگانه و به دنبال آن جنایات فجیعی در این سرزمین انجام گرفت. قوانین جزایی که باید مظهر حاکمیت دولت باشد، بصورت بازیچه ای درآمد و هر متجاوزی می توانست به سادگی آن را کنار زده، خود را تحت حمایت قدرتهای خارجی قرار دهد.
رژیم شاه که به خوبی می دانست بازتاب عمومی این لایحه ننگین تا چه حد خطرناک خواهد بود
، سانسور شدیدی بر رسانه های گروهی حاکم کرد تا هیچگونه خبری در مورد لایحه کاپیتولاسیون به بیرون درز پیدا نکند. ولی چند روزی از تصویب این لایحه نگذشته بود که مجله داخلی مجلس شورای ملی که متن کامل مذاکرات مجلس را در برداشت بدست امام خمینی (ره) رسید.
امام خمینی (ره) به منظور افشای این خیانت تصمیم گرفتند که طی ایراد نطقی، این عمل رژیم شاه را به اطلاع عموم برسانند. قبل از هر چیز، ایشان برای آگاه ساختن علما و روحانیون مرکز و شهرستانها، پیک هایی همراه با نامه به اطراف و اکناف کشور روانه نمودند و خود نیز با مقامات روحانی قم به گفتگو نشستند. به تدریج تعداد کثیری از مردم ایران وارد قم شدند، تا خود شاهد این سخنرانی باشند.
رژیم شاه که از برنامه سخنرانی حضرت امام (ره) اطلاع پیدا کرده بود، برای جلوگیری از این سخنرانی نماینده ای به قم اعزام داشت. این فرد نتوانست به دیدار امام خمینی (ره) نایل گردد، ولی در دیداری با فرزند امام، حاج آقا مصطفی خمینی، این پیام را برای حضرت امام (ره) فرستاد:
(;.. آمریکا به منظور کسب وجهه در میان مردم ایران با تمام قدرت فعالیت می کند
و پول می ریزد و از نظر قدرت در موقعیتی است که هرگونه حمله به آن، به مراتب خطرناکتر از حمله به شخص اول مملکت است! آیت الله خمینی اگر این روزها بنا دارند نطقی ایراد کنند باید خیلی مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد که خیلی خطرناک است
و با عکس العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد. دیگر هر چه بگویند حتی حمل
ه به شاه چندان مهم نیست.)
این تهدیدات کوچکترین اثری در عزم راسخ حضرت امام (ره)، نداشت و ایشان در روز 4 آبان 1343، سخنرانی بسیار آتشین، کوبنده و افشاگرانه به عمل آوردند و مردم ایران را از جزئیات این خیانت مطلع ساختند. حضرت امام خمینی (ره) این سخنرانی را علاوه بر اینکه در روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) ایراد فرمودند، سخنان خود را با آیه استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون) شروع نمودند و طی آن شدیدترین حملات را مستقیماً علیه آمریکا و شاه وارد نمودند. جیمزبیل، محقق آمریکایی، در مورد این سخنرانی چنین می گوید: (این سخنرانی پرشور او، یکی از مهمترین و تحریک کننده ترین بیانات سیاسی ایراد شده در ایران در این قرن می باشد. حضرت امام خمینی (ره) در این سخنرانی با کمال قدرت و بطور مستقیم، شاه و آمریکا را به دلیل تلاش برای نابود کردن یکپارچگی و استقلال ایران مورد حمله قرار داد.)
حضرت امام خمینی (ره) در بخشهایی از سخنرانی خود چنین فرمودند:
(قانون در مجلس بردند، در آن قانون اولاً ما را ملحق کردند به پیمان وین و ثانیاً الحاق کردند به پیمان وین که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هایشان، با کارمندهای فنی شان، با کارمندان اداریشان، با خدمه شان، با هر کس که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند؛ اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد! دادگاههای ایران حق ندارد محاکمه کنند! بازپرسی کنند! باید برود آمریکا! آنجا در آمریکا اربابها تکلیف را معین کنند!
مام کردند و باز نفسشان در نیامد. در این چند روز این تصویب نامه را بردند به مجلس شورا و درآنجا صحبتهایی کردند، مخالفت هایی شد، بعضی از وکلا هم مخالفت هایی کردند، صحبت هایی کردند لکن مطلب را گذراندند، با کمال وقاحت گذراندند، دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد. ملت ایران را از سگهای آمریکا پست تر کردند. اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست از او میکنند، اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می کنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی، شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد چرا؟ برای اینکه می خواستند وام بگیرند از آمریکا. آمریکا گفت این کار باید بشود (لابد اینجور است) بعد از سه چهار روز، وام دویست میلیون دلاری تقاضا کردند ;;; ایران خودش را فروخت برای این دلارها ;; ما را جزو دولتهای مستعمره حساب کرد، ملت مسلم ایران را پست تر از وحشیها در دنیا معرفی کرد، در ازای وام 200 میلیون که 300 میلیون پس بدهند. نظامیان آمریکایی، مستشاران نظامی آمریکایی به شما چه نفعی دارند؟ آقا اگر این مملکت اشغال آمریکاست پس چرا اینقدر عربده می کشید، پس چرا اینقدر دم از ترقی می زنید؟ اگر این مستشاران نوکر شما هستند پس چرا از اربابها بالاترشان می کنید؟ پس چرا از شاه بالاترشان می کنید. اگر نوکرند مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید. اگر کارمند شما هستند مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل می کنند، شما هم عمل کنید. اگر مملکت ما اشغال آمریکاییست پس بگویید ;;.. ما زیر چکمه آمریکا برویم چون ملت ضعیفی هستیم؟! چون دلار نداریم؟! آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر اما امروز سر و کارما با این خبیث هاست، با آمریکاست. رئیس جمهور آمریکا بداند، بداند این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بش
ر است پیش ملت ما. باید هیاهو کنید، باید بریزید وسط مجلس، به هم باید بپرید که نگذرد این مطلب، به صرف اینکه من مخالفم درست می شود؟! دیدید که می گذرد، پس نگذارید یک همچو مجلسی وجود پیدا کند، از مجلس بیرونشان کنید. ما این قانون را که در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم. ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خائنند به مملکت ایران، خائنند).
امام خمینی (ره) به ایراد سخنرانی اکتفا نکردند و در همان روز، اعلامیه ای روشن و غنی نیز علیه احیای کاپیتولاسیون صادر کردند. در بخشی از این اعلامیه که با آیه (نفی سبی
ل) (لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) شروع شده بود، چنین آمده است:
(آیا ملت ایران می داند در این روزها در مجلس چه می گذشت؟ می داند بدون اطلاع ملت و به طورقاچاق چه جنایتی واقع شد؟ می داند مجلس به پیشنهاد دولت سند بردگی ملت ایران را امضا کرد؟ اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشی بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد، قلم سیاه کشید بر جمیع مفاخر اسلامی و ملی ما، قلم سرخ کشید بر تمام لاف و گزافهای چندین ساله سران قوم، ایران را از عقب افتاده ترین ممالک دنیا پست تر کرد؟ اهانت به ارتش محترم ایران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حیثیت دادگاه های ایران را پایمال کرد؟ به ننگین ترین تصویب نامه دولت سابق با پیشنهاد دولت حاضر بدون اطلاع ملت رأی مثبت داد؟ ملت ایران را در تحت اسارت آمریکایی ها قرار داد؟ اکنون مستشاران نظامی و غیرنظامی آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتی بکنند، هر خیانتی بکنند؟ پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد دادگاههای ایران حق رسیدگی ندارد، چرا؟ برای آنکه آمریکا مملکت دلار است و دولت ایران محتاج به دلار. امروز که دولتهای مستعمره یکی پس از دیگری با شهامت و شجاعت
خود را از تحت فشار استعمار خارج می کنند و زنجیرهای اسارت را پاره می کنند، مجلس مترقی ایران
با ادعای سابقه تمدن دو هزار و پانصد ساله، با لاف هم ردیف بودن با ممالک مترقیه، به ننگین ترین و موهن ترین تصویب نامه غلط دولتهای بی حیثیت رأی می دهد و ملت شریف ایران را پست ترین و عقب افتاده ترین ملل به عالم معرفی می کند و با سرافرازی هرچه تمام
از تصویب غلط دفاع می کند و مجلس رأی می دهد. از برخی منابع مطلع به من اطلاع دادند که این طرح مفتضح را به دولت پاکستان، اندونزی، ترکیه، آلمان غربی پیشنهاد کرده اند و هیچکدام زیر بار این اسارت نرفته اند، تنها دولت ایران است که اینقدر با حیثیت ملت و اسلامیت ما بازی می کند و آن را به باد فنا می دهد ;;; آمریکاست که به مجلس و دولت ایران فشار می آورد که چنین تصویب نامه مفتضحی را که تمام مفاخر اسلامی و ملی ما را پایمال می کند تصویب و اجرا کنند. آمریکاست که با ملت اسلام معامله وحشیگری و بدتر از آن می نماید).
تاریخ معاصر ایران
در دوران معاصر ملت شریف ایران چندین جنبش بزرگ برای رسیدن به مردم سالاری و ازادی و حقوق بشر انجام داده است که بعد از مدتی از شکل گیری نهال این جنبشها اما استبداد دوباره برقرار شده است.
در این گفتار می خواهیم با هم مختصرا عوامل این شکستها را بررسی کنیم تا با برطرف کردن این عوامل در اینده جنبش ازادی خواهی ملت شریف ایران پایدار بماند.حال یک به یک این عوامل را بررسی می کنیم=
عامل اول=عدم سازماندهی : چه در زمان جنبش مشروطه و چه در زمان جنبش نهضت ملی ایران در زمان دکتر مصدق و چه در زمان جنبش سال 57 ما تصور کردیم که بعد از سقوط استبداد خود به خود مردم سالاری و ازادی شکل می گیرد.اما استبداد مدلهای مختلفی دارد.از استبداد سلطنتی گرفته تا استبداد مذهبی یا کمونیستی و نظامی و غیره.
یعنی دموکراسی در ابتدای شکل گیری یک نهال جوان است که نیاز به حفاظت و صیانت دارد تا پایدار و استوار شود.حال ابزار و اهرم این حفاظت توسط مردم چیست؟این ابزار همان اتحادیه ها و نهادها و انجمنهای مردمی است و البته احزاب .یعنی تا زمانیکه مردم تنها و فرد باشند حقوقشان براحتی توسط قدرت فزاینده دولت سرکوب می شود اما اگر در یک گروه و اتحادیه چند صد هزار نفری عضو باشند ان وقت اهرم قدرتمندی در اختیار دارند که با ان می توانند از طریق اعتصابات و تظاهرات و روشهای دیگرحقوق خود را بگیرند.حال این گروهها و اتحادیه ها می تواند صنفی باشد یا فرهنگی باشد یا سیاسی باشد و حتی ورزشی و حتی اینترنتی.مهم این است که مردم بر اساس یک مشترکاتی در کنار هم جمع و متحد باشند.
اگر مثلا دکتر مصدق برای جبهه ملی ایران عضو گیری
عمومی می کرد ان اعضا می توانستند در مقابل کودتا با ایستند اما عدم سازماندهی موجب شد که عده کمی مزدور بیگانه کودتا را اجرا کنند.
البته به خاطر تاریخچه بدی که بعضی احزاب در تاریخ ایران دارند و نیز برخورد خشن استبداد با احزاب گوناگون در تاریخ معاصرنتیجتا باعث دوری و هراس مردم از احزاب شده است.
در حالیکه یکی از نشانه های تمدن تحزب است.اما خوب همانطور که گفته شد لزومی ندارد که انجمن و گروه بر اساس مشترکات سیاسی باشد .مثلا اتحادیه معلمان که می تواند چیزی حدود 700 هزار نفر عضو داشته باشد.که این جمعیت کلا
ن می توانند تمام حقوق اجتماعی و اقتصادی و خود را از دولت بگیرند. یا اتحادیه زنان که می تواند بسیار پر جمعیت باشد!البته فکر می کنم الان مردان بیشتر نیاز به اتحادیه داشته باشند!
کلید پایداری و حفاظت از دموکراسی در هر کشوری همین اتحادیه ها و انجمنها و تشکلهای مردمی هستند. البته به شرطی که کاملا مردمی باشند و مثلا دولت در انتخاب هیات مدیره انها دخالت نکند. حتی ما می بینیم که در دموکراسی های امروز مثل فرانسه هم مردم برای گرفتن حق خود اعتصاب و تظاهرات می کنند همانند همین چند وقت پیش.یعنی دموکراسی همواره نیاز به حفاظت دارد و گرنه حتی همین فرانسه هم در صورت عدم هوشیاری مردمش به استبداد خواهد انجامید چون قدرت دولت همواره میل به استبداد دارد که وجود نهادها و اتحادیه های مردمی توازن و تعادلی در این قدرت ایجاد می کند.
عامل دوم:دخالت بیگانگان=چه در هنگام جنبش مشروطه که دخالت انگلستان موجبات کودتای اسفند سال 1299 توسط رضا خان شد و مشروطه
تبدیل به استبداد شد و چه در زمان نهضت ملی ایران در زمان جبهه ملی ایران و دکتر مصدق که باز دخالت انگلستان و همکاری امریکا موجب کودتای مرداد سال 1332 و تبدیل دموکراسی ان زمان به استبداد سلطنتی شد و چه باز دخالت بیگانگان در جنبش ازادی خواهی سال 1357 که موجب تبدیل اندیشه جمهوری دموکراتیک به استبداد مذ
هبی شد. همواره این دخالتها توسط بیگانگان موجبات دیکتاتوری در ایران شده است.چون انها برای معمالات اقتصادی در استبداد فقط با یک دیکتاتور سر و کار دارند اما در صورت دموکراسی باید به مجلس و افکار عمومی و غیره جواب بدهند و چون دموکراسی در ایران موجب رشد سریع اقتصادی و فرهنگی و سیاسی ایران می شود رقیب بزرگی برای خود انها خواهد شد و دانشمندان ایران به جای کوچ به کشور انها در خود ایران می مانند و سرمایه داران ایرانی نیز در خود ایران سرمایه گذاری خواهند کرد و همه این منافع موجبات دخالت بیگانگان بوده است. اما خوب هر کشوری به فکر منافع خود است.ما باید برویم خودمان را درست کنیم.بیگانگان بدون وجود خیانتکاران داخلی نمی توانند کار خود را پیش ببرند.اما حتی اگر تعداد کمی خائن وجود داشته باشد اما اکثریت مردم هوشیار باشند این دسیسه ها براحتی خنثی می شود.ما باید بدانیم که دموکراسی ما در کنار استقلال کشورمان معنا و مفهوم دارد و در صورت دخالت بیگانگان دیگر ما نه دموکراسی خواهیم داشت نه استقلال و نه غرور ملی.بحث های مربوط به دموکراسی و حقوق بشر در ایران یک بحث خانوادگی بین خود ایرانیان است و به بیگانگان هیچ ارتباطی ندارد. وقتی هم که پای منافع ملی ایران و تمامیت ارضی کشور وسط بیاید همه ایرانیان باید بدور از اختلافات فکری در کنار هم متحد بایستند.همانند مسئله خلیج فارس و یا مسئله اتمی.
عامل سوم=اگاهی و هوشیاری:
یکی از جاسوسان بیگانه پس از بازنشستگی در کتاب خاطرات خود نوشته بود که دو چیز موجب نفوذ در یک کشور می شود یکی وجود اکثریت احمق و دیگری وجود اقلیت خائن.حتی اگر اقلیت خائنی وجود داشته باشند اما اگراکثریت اگاه و هوشیار باشند ان اقلیت خائن خنثی و محو خواهند شد.حال اگاهی چیست و از کجا بدست می اید؟
یک مانع اصلی اگاهی و هوشیاری خرافات است. مردم
ی که خرافاتی باشند مغزشان فلج است و قدرت تفکر و ابتکار و اختراع نخواهند داشت.مثلا برای اینکه ما بتوانیم سلاحهای پیشرفته بسازیم و از کشور عزیزمان دفاع کنیم نیاز به دانش و تفکر و دانشگاه داریم.اما اینها با فال گرفتن و شانس و دعا بدست نمی اید بلکه با تحقیق و کاوش وازمایشگاه علمی بدست می اید. ذهنی که اعتقاد داشته باشد همه چیز از قبل مشخص شده و قضا و قدر است و انسان هیچ کاره نمی تواند هیچ اخ
تراع و ابتکاری بکند همانند بعضی قبایل افریقایی که هنوز مثل اجداد انسان زندگی می کنند!
در حقیقت چیزی که انسان را از بالای درخت به درون اپارتمانهای مجهز کشاند استفاده از مغز بود و اعتقاد به منشا اثر بودن انسان.بعضی بیگانگان سعی دارند غرور ملی و اعتماد به نفس ملل دیگر را ضعیف کنند. مدام در اخبار خود از قدرتهای بزرگ جهان نام می برند یا مدام می گویند جهان سوم.در حالیکه ملتی که هم باهوش است و هم سرمایه مالی و منابع زیر زمینی دارد چه چیزی کم دارد که پایین تر از انها باشد؟
ما نه بیشتریم و نه کمتر.همه انسانها جهان برا بر هستند حتی حیوانات نیز حقوق محترمی دارند.
استثمار و استعمار اول در فکر یک ملت ایجاد می شود بعد در سرزمینشان.ما باید مدام کتابهای
خوب را بخوانیم و مدام سخنرانیهای اندیشمندان را بشنویم تا برایند اگاهی همه ملت شریف ایران نتیجه اش یک ایران ازاد و اباد و مستقل بشود که با جهانیان در صلح و دوستی باشد اما زیر بار زور هم نرود. توسعه کشور بدون اگاهی عمومی ممکن نیست.رسانه ها در این زمینه نقش مهمی دارند.
روشنفکرى در تاریخ معاصر ایران
روشنفکرى از جنبه فکرى بر دو خصیصه «خودآگاهى» و «عقل نقاد» بنا نهاده مىشود. از جنبه اجتماعى، پدیده روشنفکرى در غرب، در رویارویى با دین، فئودالیته و سلطنت شکل گرفت؛ ولى در ایران چنین تقابلهایى وجود نداشت و از این رو مقولهاى به نام «روشنفکرى دینى» به وجود آمد. روشنفکران دینى با وجوه اجتماعى و اقتصادى دین کاملاً مواجهه انتقادى دارند. روشنفکران در اروپا عامل بهوجود آوردن تحولات جدید بودند؛ ولى روشنفکرى در جامعه ما محصول برخورد ما با فرهنگ، تمدن و سیاست فرنگى است.
دکتر آغاجرى: روشنفکرى را از دو جنبه جامعهشناختى و فکرى مىتوان تعریف کرد. روشنفکرى از جنبه فکرى، بر دو خصیصه «خودآگاهى» و «عقل نقاد» بنا م
ىشود و از این رو روشنفکر نسبت به سرنوشت خود و جامعه احساس مسؤولیت و تعهد مىکند. این خودآگاهى و نگرش انتقادى مرهون تقابل میان سوژه و آبژه در تفکر مدرن است. اما از منظر جامعهشناسى، پدیده روشنفکرى در غرب متأثر از تفکر روشنگرى و در تقابل با سه عنصر دین، فئودالیسم و سلطنت یا قدرتسیاسى مطلقه شکل گرفت. از این رو عناصر تمدنى غرب نظیر فلسفه، علم، ناسیونالیسم، راسیونالیسم و; همه در نوعى جهتگیرى متفارق و متنازع با دین منعقد گشت. اما روشنفکران اولیه ایران به واسطه عثمانى، هند و قفقاز، در واقع تراوش اندیشه کسانى چون روسو، مونتسکیو، ولتر و غیره را دریافت کردند؛ با این تفاوت که در ایران نه آن وضعیت قرون وسطاى اروپا بود و نه تقابلى میان دین با علم، فلسفه و جامعه وجود داشت. به همین دلیل، تاریخ روشنفکرى در ایران معاصر، دقیقاً از همان منطق و ساز و کارهاى تاریخ روشنفکرى در اروپا تبعیت نکرد و ما با پدیده «روشنفکر دینى» روبهرو شدیم که در چارچوب منطق روشنفکران غرب، متناقض و پارادوکسیکال مىنمود؛ زیرا روشنفکرى آمده بود تا دیندارى را از صحنه خارج کند و عقل آمده بود تا ایمان را به حاشیه براند. البته همه روشنفکران ایرانى، اعم از دینى یا غیر دینى و چپ یا راست، نسبت به توسعهنایافتگى ایران و احساس عقبماندگى نسبت به غرب اتفاق نظر داشتند؛ ولى هم در ارزیابى جوهره این عقبماندگى و هم در ارائه راه ح
لها و پاسخ به پرسش «چه باید کرد» راهشان از یکدیگر جدا مىشد. به این ترتیب، روشنفکرى در اینجا با پدیده غیر روشنفکرى که عبارت است از ستایش وضع موجود و دل خوش کردن به آنچه خود داریم و احساس استغناى کاذب نسبت به دیگران یا نفى مطلق مدرنیته غربى، در تقابل قرار مىگرفت.
روشنفکرى یک مقوله منسجم و بسیط نبوده و نیست. روشن
فکران ما داراى گفتمانهاى متفاوت و رویکردها و گرایشهاى مختلفى بودهاند. به هر حال، روشنفکرى یک فرا گفتمان نیست که نسبت به موقعیت اجتماعى و تاریخى بىتفاوت و لااقتضا باشد؛ بلکه یک گفتمان است و چون گفتمانها تحت شرایط خاصى ایجاد مىشوند، تحت شرایط خاصى هم تغییر و تحول پیدا مىکنند و تحت شرایط خاصى هم از بین مىروند.
دکتر اکبرى: روشنفکر در تاریخ معاصر ما به گروه خاصى اطلاق مىشود که خودشان را رو در رو با پدیدهاى به نام غرب قرار دادهاند؛ چه حوزه فرهنگى و تمدنى غرب و چه حوزه سیاسىاش. محصول نهایى که از این مواجهه برآمد، چه آنهایى که موضع سلبى اختیار کردند و چه آنهایى که موضع ایجابى اختیار کردند، پدیده کاملاً متفاوتى با آنچه در پیشینه تاریخى ما وجود داشت، بود. لذا اگر ما واژه «روشنفکرى» را آنقدر عام بگیریم که به روشناندیشى نیز اطلاق بکنیم، در واقع به یک مناقشه لفظى وارد شدهایم.
نکته دوم این است که یک تفاوت اساسى و بنیادى میان آن چیزى که در اروپا روشنفکر و روشنفکرى نامیده مىشود و آنچه ما در نظر داریم، وجود دارد: روشنفکرى در اروپا، هم عامل بهوجود آمدن تحولات جدید در اروپاست و هم خودش محصول این تحولات اجتماعى، سیاسى و فرهنگى است. اما روشنفکرى در جامعه ما محصول برخورد ما با آن چیزى است که به نام فرهنگ و تمدن و سیاست فرنگى از آن یاد مىکنیم. در واقع ما خوانى را نگستراندهایم؛ بلکه بر سر خوانى فراخوانده شدهایم. ما پدیده روشنفکرى را انتخاب نکردهایم؛ این روشنفکرى و روشنگرى است که ما را اختیار کرده است. به همین دلیل، روشنفکرى و مسأله مدرن و مدرنیته ذاتاً در هم آمیخته شدهاند؛ چه در موضع ایجابى، چه در موضع انتقادى و چه در موضع سلبىاش؛ براى اینکه این موضوع اساساً از آنجا آغاز شده است و از آنجا آمده و ما با آن مواجه شدهایم.
بدون شناخت موقعیت تاریخى جامعه ایران و نحوه مواجهه ما با پدیده مدرن و مدرنیته، امکان بازشناسى جریان روشنفکرى و مسأله روشنفکران وجود ندارد
. ما در شرایط خاصى با پدیده مدرن و مدرنیته برخورد کردیم. شکست ما در جنگهاى ایران و روس نخستین تجربه ما در رویارویى با مدرنیته بود و نخستین واکنشهایى که در نوشتههاى ایرانیان برجاى گذاشت، حیرتنامهها بود. ما در یک ساحت محض فکرى با مدرنیته روبهرو نشدیم. روشنفکرى در ایران بیش از آنکه به بنیادهاى مسأله مدرن و مدرنیته توجه بکند، به این توجه کرد که چگونه مىتواند با بهرهگیرى از الگوهاى فرنگى، خودش را از این وضعیت عقبماندگى برهاند.
دکتر زرگرىنژاد: در تاریخ ایران، حکیمان، دانشمندان و فیلسوفان داراى ریشه وجودى و حیاتى بسیار طولانى بودند؛ حال آنکه روشنفکران حیاتى متأخر و جدید داشتند. فیلسوفان به تبیین و بررسى پیچیدگىهاى نظام هستى پرداختند و دانشمندان به کشف رازهاى طبیعت و پیچیدگى روابط موجود میان عناصر طبیعى. اما روشنفکران به این دو مقوله مستقیماً توجه نداشتند؛ بلکه نقطه تمرکز آنها اعتراض به وضع موجود و تلاش براى دگرگونى آن بود. روشنفکران بر آن بودند تا براى بحرانها و معضلات جامعه خود، چه در غرب و چه در ایران راهى بگشایند. بنابراین مسأله روشنفکرى، وضعیت اجتماعى و حیات سیاسى و اجتماعى جامعه خود بوده است. بهخصوص توجه به پیچیدگىهاى موجود، زمانى جدىتر و گستردهتر شد که ابعاد ارتباط ما با کشورهاى غربى بیشتر شد. روشنفکر به این معنا، در لباس خود، در پایگاه اعتقادى و فکرى خود و حتى در خاستگاه اجتماعى و طبقاتى خود محصور نمىشود. براى مثال، بخش اعظم روشنفکران در دوره قاجار، علمایى مثل سید جمالالدین اسدآبادى و شیخ هادى نجمآبادى بودند که براى دگرگون کردن وضع موجود، افکار، اندیشهها، آرا و راه حلهایى ارائه کردند و در مقابل جریان سنتگرایان که سخت بر وضع موجود تکیه مىکردند، قرار داشتند.
اگر روشنفکرى دینى لفظى معنادار باشد، روشنفکر باید تغییراتى را در دین براى ایجاد سازگارى با مدرنیته در نظر بگیرد. بنابراین، اصل بر تحول دین با توجه به مقتضی
ات مدرنیته است.
دکتر آغاجرى: روشنفکرى و دیندارى بسته به تعریفى که از آنها مىشود و دریافت(1) اجتماعى و تاریخیى که هر کدام از این دو مقوله در آن قرار دارد، نسبتهاى گوناگونى با یکدیگر دارند؛ از نسبت تضاد و تناقض گرفته تا نسبت تساوى. از آنجایى که روشنفکران با خرد و عقل کار مىکنند، نه با تقلید، اگر ما دین را به عنوان یک امر بستهبندىشده و دگم(2) بدا
نیم که نسبت به تغییرات و تحولات اجتماعى و تاریخى کاملاً لااقتضاست، در آن صورت هیچ ارتباطى بین روشنفکرى و دیندارى نمىتواند باشد. لذا به گمان من دیانت روشنفکرانه با دیانت غیر روشنفکرانه متفاوت است. روشنفکرى با سرسپردن به نوعى مرجعیت و اتوریته دنیوى هماهنگ نیست؛ لذا از دیندارى سنتى و سنتگرایان فاصله مىگیرد.
ریشه ژرفتر این مسأله به منازعه کهن میان ایمان و خرد باز م
ىگردد. ولى به هر حال، روشنفکرى و دیندارى یک نسبت پویا و دیالکتیکى با یکدیگر دارند و در نتیجه دین براى روشنفکران یک امر جزمى، مطلق، یعنى یک سلسله احکام استانداردشدهاى که در همه زمانها و مکانها ثابت باشد، نیست. طبعاً روشنفکران، دین را در پرتو تحولات مورد ارزیابى قرار مىدهند؛ بهخصوص وجوه اقتصادى و اجتماعى دین را. د
ی
ن یک هسته سخت دارد که همان ایمان است؛ همان پاسخهاى هستىشناختى به مسأله وجود، آخرت، انسان و کمالطلبى و نیز یک هسته نرم و سیال و انعطافپذیر دارد که احکام اجتماعى و اقتصادى دین است. روشنفکران با این روساختهاى دین کاملاً مواجهه انتقادى دارند.

غیرآرشیویها
-
مقاله بررسی عوامل موثر بر روی کارایی کلکتورهای خورشیدی مشبک تحت
مقاله تغییرات شاخصهای تنسنجی و لیپیدهای سرم بر حسب نمایهی تودهی
مقاله رایگان مختصری از فعالیت صندوق ضمانت صادرات تحت word
مقاله میراکردن نواسانات بین ناحیه ای با استفاده از سیگنال محلی د
مقاله Classification of damage modes in composites by using prin
مقاله استفاده از رویکرد تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در مک
[عناوین آرشیوشده]